تعریف : به هر نوع فعالیت اقتصادی در محل سکونت شخصی که با استفاده از امکانات و وسایل منزل راه اندازی شود کسب و کار خانگی میگویند .
اهمیت کسب و کار خانگی : امروزه کسب و کارهای خانگی از بخشهای حیاتی و ضروری فعالیتهای اقتصادی کشورهای پیشرفته محسوب میشوند. کسب و کار خانگی از نظر ایجاد شغل ، نوآوری در عرضه محصول یا خدمات ، موجب تنوع و دگرگونی زیادی در اجتماع و اقتصاد هر کشور میشوند. همچنین برای جوانان ، کسب و کارهای خانگی نقطه شروع مناسبی برای راه اندازی کسب و کار شخصی است، زیرا راه اندازی آن در مقایسه با دیگر انواع کسب و کار ساده و آسان است. به عنوان نمونه شما میتوانید با یک دستگاه رایانه و یک خط تلفن ، یک کسب و کار اینترنتی راه بیندازید و کارها و خدمات مختلفی را به مردم عرضه و ازاین راه برای خود درآمد کسب کنید .
سابقه کسب و کارهای خانگی : کسب و کارهای خانگی در ایران سابقه دیرینه دارند. بسیاری از صنایع دستی که امروزه هم وجود دارند، در منازل و محل سکونت افراد تولید میشده اند. بطور کلی کسب و کار خانگی پدیده جدیدی نیست ،بلکه در نتیجه تغییرات و تحولاتی که در فعالیتهای اقتصادی - اجتماعی امروز به وجود آمده به آن توجه بیشتری شده است و این نوع کسب و کارها روز به روز گسترش و توسعه می یابند .
بالا بردن کیفیت زندگی: امروزه اکثر صاحبان کسب و کار های خانگی بر این باورند که کار کردن در خانه، کیفیت زندگی آنان را بهبود میبخشد. کارکردن در خانه باعث میشود که وقت بیشتری به خانواده و خانه اختصاص یابد و به دیگر مسائل و موضوعات خانواده، از قبیل تربیت و پرورش فرزندان توجه بیشتری شود.به طور کلی امروزه کار و زندگی بیش از پیش در همدیگر ادغام شده اند .
توسعه فن آوری: امروزه با پیشرفتهای زیادی که در زمینه علوم رایانه و دیگر وسایل ارتباطی به وجود آمده، محیط خانه محل مناسب و کاراتری برای کسب و کار شده است .
مزایای کسب و کار خانگی :
1- آزادی و استقلال عمل بیشتر؛
2-ساعات کاری انعطاف پذیر؛
3-ایجاد تعادل و موازنه بیشتر بین کار و زندگی؛
4-پایین بودن هزینه راه اندازی؛
5-پایین بودن میزان ریسک؛
6-امکان کارکردن پاره وقت؛
7-راحت تر بودن تربیت بچه ها؛
8-داشتن فرصت و زمان بیشتر؛
9-تناسب با ویژگیهای جسمی افراد معلول و کم توان؛
10-احتمال موفقیت بیشتر؛
11-تناسب با اقشار مختلف؛
12-احساس راحتی بیشتر؛
13-عدم نیاز به مجوز .
دلایل انتخاب کسب و کار خانگی :
برای راه اندازی کسب و کار خانگی موارد زیر را باید در نظر بگیرید :
1-درباره ایده کسب و کارتان تحقیق کنید .
2-درباره محصول یا خدماتتان نیز اطلاعات کسب کنید .
3-محل کار خود را تعیین کنید .
4-مشارکت دیگر اعضای خانواده را جلب کنید .
5-اسم مناسبی برای کسب و کارتان انتخاب کنید .
6-اسیاب و تجهیزات مناسبی برای کسب و کارتان تهیه کنید .
7-پوشش مناسب و درخور برای کسب و کارتان فراهم کنید .
8-یک صندوق پستی به کسب و کارتان اختصاص دهید .
9-با دوستان و همسایگانتان رک و صادق باشید .
10-حساب بانکی برای کسب و کارتان باز کنید .
12-ارتباطات بیشتری با دیگران برقرار کنید .
13-از داشتن کسب کار خانگی واهمه و خجالتی نداشته باشید، بلکه به آن افتخار کنید .
•کسب و کار اینترنتی
این نوع کسب و کار جدید بوده و با پیدایش کامپیوتر ، اینترنت، و توسعه ی جامعه ی خدماتی به عنوان یکی از سریع ترین کسب و کارها از نظر تعداد، سود و حجم در عرصه تجارت جهانی مطرح هستند .
تفاوت کسب و کار اینترنتی با تجارت الکترونیکی
بسیاری از افراد، کسب و کار اینترنتی ( E-Business ) را با تجارت الکترونیکی ( E-Commerce ) اشتباه می گیرند در حالیکه این دو مبحث با یکدیگر متفاوتند . به عبارتی E-Business به مجموعه فعالیتهای مربوط به کسب و کار از جمله مباحث بازاریابی، مالی، خرید و فروش، ارتباط با مشتریان، خدمات پس از فروش، همکاری با سرمایه گذاران و... که از طریق شبکه اینترنت انجام میگیرد اطلاق میشود در حالیکه E-Commerce تنها شامل مسائل مربوط به خرید و فروش از اینترنت می باشد و خود، زیرمجموعه ای از E-Business است .
انواع کسب و کارهای اینترنتی
امروزه، کسب و کارهای اینترنتی بسیار متنوعند. اما به طور کلی آنها را میتوان آنها به 10 گروه عمده تقسیم بندی کرد :
1- ایجاد اجتماعات آنلاین؛
2- خرید، فروش و حراج کالاهای مختلف؛
3- تبلیغات اینترنتی؛
4- ارائه خدمات تخصصی به دیگران؛
5- ایجاد امپراطوری اطلاعات، اخبار و آموزش؛
6- تهیه و ارائه نرم افزارهای مختلف؛
7- چند رسانه ای یا مالتی مدیا؛
8- پیوستن به شبکه های واسطه گری؛
9- خدمات مربوط به ایمیل؛
10- سرمایه گذاری مشترک .
کسب و کار اینترنتی چیست؟
کسب و کار اینترنتی به فروش محصولات یا خدمات در اینترنت گفته می شود. این نوع کسب و کار به سرعت در اقتصاد امروز رشد و پیشرفت کرده است. خرید و فروش اینترنتی به کوچکترین کسب و کارها نیز این امکان و فرصت را می دهد که به مخاطبان خود در سطح جهانی با حداقل هزینه دسترسی پیدا کنند. امروزه بیش از 900 میلیون نفر در سطح دنیا از اینترنت استفاده می کنند. 69 درصد از این جمعیت، در طول 90 روز، دست کم یک خرید از اینترنت داشته اند .
یک سایت اینترنتی، تنها برای فروش محصول یا خدمات به کار نمی رود، بلکه می تواند نقشها و کارکردهای مختلفی داشته باشد. اگر محصول خاص و منحصر به فردی دارید که در دیگر نقاط دنیا وجود ندارد، می توانید با معرفی آن محصول در سایت خود، دیگران را از وجود آن مطلع کنید و از این طریق به اهداف خود دست یابید .
زیبایی اینترنت در این است که مخاطبان آن در سرتاسر دنیا پراکنده اند و این امر می تواند به معنای وجود مشتریان بالقوه برای شما باشد. این نوع بازار، هیچ موقع بسته نمی شود. مشتریان شما می توانند به صورت 24 ساعته به اطلاعات کسب و کارتان دسترسی پیدا کنند. شما نیز می توانید هر چند بار و با هر فاصله ای که بخواهید ، اطلاعات مورد نظرتان را درباره ی فعالیتها و فروشگاهتان در صفحات اینترنت جای دهید. مهمتر از این، شما می توانید کاتالوگی از محصولات و خدماتتان را همراه تصویر و حتی فیلم در صفحات اینترنت قرار دهید. در این صورت، مشتریان بالقوه ی شما می توانند آنها را مشاهده کنند و حتی در هر ساعت از شبانه روز، سفارش خرید دهند .
راه اندازی سایت اینترنتی
ثبت اسم اینترنتی
هر سایت اینترنتی اسم منحصر به خود را دارد. مانند Yahoo . com یا google . com .به اینها اسم دمین می گویند .
این اسم منحصر به فرد است که سایت شما را از دیگر سایت های اینترنتی متمایز می سازد. ثبت اسم اینترنتی و فرستادن آن، باعث می شود که دیگران بتوانند از طریق این اسم اینترنتی به شما دسترسی پیدا کنند. بنابراین، وقتی که شما سایت اینترنتی تان را راه اندازی کنید، کاربران اینترنت می توانند مثلاً با تایپ آدرس (( com . اسم شرکت شما . www )) در جست و جوگر صفحه ی اینترنت، شما را بیابند. شرکتهای مختلفی هستند که در زمینه ی انتخاب نام و ثبت آن در اینترنت از شما حمایت و پشتیبانی کنند .
فناوری اطلاعات
تعریف فناوری اطلاعات
فناوری اطلاعات عبارتست از کاربرد رایانهها و دیگر فناوریها برای کار با اطلاعات. در اینجا هر گونه فناوری اعم از هر گونه وسیله یا تکنیک مد نظر است. عموماً در فناوری اطلاعات به اشتباه، کار با اطلاعات تنها از طریق فناوریهای رایانه و ارتباطات و محصولات مرتبط مد نظر قرار گرفته است . باید توجه داشت که واژه فناوری عبارتست از مطالعه چگونگی استفاده از ساختههای بشری در دستیابی به اهداف و مقاصدی مانند ارائه محصولات و خدمات؛ این واژه تنها به خود مصنوعات بشری اشاره نمیکند .
کاربردهای فناوری اطلاعات
(1) سیستمهای اطلاعات؛
(2) کار با رایانه به صورت شخصی؛
(3) علم و پژوهش؛
(4) کنترل فرایند یا وسیله؛
(5) آموزش؛
(6) طراحی با کمک رایانه؛
(7) هوش مصنوعی .
سیستم اطلاعات و فناوری اطلاعات
یک سیستم اطلاعات سیستمی برای پردازش، ذخیره، تحلیل، و اشاعه اطلاعات در دستیابی به یک مقصود مشخص است. سیستم اطلاعات حتماً نباید رایانهای باشد یا از دیگر فناوریها استفاده کند اگر چه امروزه استفاده از رایانه در سیستمهای اطلاعات گریزناپذیر است. یک کابینت نگهداری پروندهها یک سیستم اطلاعات در شکل ابتدایی است. سیستمهای اطلاعات حوزهای متفاوت از فناوری اطلاعات است اگر چه هر دو با اطلاعات سر و کار دارند .
اگر طبق تعریف سیستمهای اطلاعات، فرایندهای جمعآوری، سازماندهی، ذخیره، بازیابی و اشاعه اطلاعات مد نظر باشد آنگاه سیستمهای اطلاعات حوزهای وسیعتر از فناوری اطلاعات است چرا که فناوری اطلاعات به نحوه استفاده از فناوریها در انجام فرایندهای فوق معطوف میشود در حالیکه سیستمهای اطلاعات به چیستی و چگونگی، مسائل و ابعاد سیاسی، اقتصادی، فنی و ملاحظات امکانپذیری، طراحی و مدیریت سیستم موردنیاز میپردازد. اگر خود را محدود به سیستم های اطلاعات نکنیم آنگاه سیستم های اطلاعات و فناوری اطلاعات دو حوزه جدا از هم هستند .
کسب و کارهای فن آوری اطلاعات و ارتباطات
1-نرم افزاری یا خدماتی
رایانه ها و وسایل جانبی
بسته های نرم افزاری
تجارت کلی نرم افزار
تجارت خرده فروشی نرم افزار
طراحی رایانه های سیستم های یکپارچه
پردازش رایانه ای، آماده سازی داده ها
خدمات بازیابی اطلاعات
مدیریت خدمات رایانه ای
رهن و اجاره رایانه
تعمیر و نگهداری رایانه
خدمات مرتبط با رایانه
2-خدمات مخابرات
مخابرات تلفن و تلگراف
پخش رادیویی و تلویزیونی
خدمات تلویزیون کابلی و انواع دیگر
3-سخت افزاری
رایانه ها و وسایل جانبی
تجارت کلی رایانه ها و وسایل جانبی
تجارت خرده فروشی رایانه ها و وسایل جانبی
ماشین های اداری و محاسباتی
وسایل ضبط مغناطیسی و نوری
لامپ های الکترونی
قطعات الکترونیکی غیرفعال
وسایل اندازه گیری الکتریسیته
4-تجهیزات مخابرات
وسایل صوتی و تصویری خانگی
تجهیزات تلفن و تلگراف
تجهیزات رادیو، تلویزیون و مخابرات
• کسب و کار روستایی
اکنون توسعهی روستایی بیش از گذشته با پدیدهی کارآفرینی سرو کار دارد . مؤسسات و شخصیتهای رواج دهندهی توسعهی روستایی، کارآفرینی را به منزلهی یک مداخلهی راهبردی میدانند که می تواند فرایند توسعهی روستایی را تسریع بخشد اما به نظر میرسد که همگی آنها بر نیاز به گسترش بنگاههای اقتصادی روستایی نیز توافق دارند. آژانسهای توسعه، کارآفرینی روستا را به عنوان یک نیروی اشتغالزای بزرگ، سیاستمداران آن را همچون یک راهبرد کلیدی برای جلوگیری از ناآرامی در مناطق روستایی، و کشاورزان، آن را وسیلهای برای بهبود درآمد خویش میدانند.به این ترتیب، کارآفرینی از نقطه نظر تمام این گروهها به عنوان وسیلهای برای بهبود کیفیت زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی و ابزاری برای تثبیت اقتصاد و محیطی سالم تلقی میگردد. در شرایط وجود یک سمتگیری کارآفرینانه در قبال توسعهی روستایی، این موضوع پذیرفته میگردد که کارآفرینی، یک نیروی مرکزی برای نیل به رشد و توسعه اقتصادی است. بدون آن، دیگر عوامل توسعه به هدر رفته و تلف میشود؛ با این حال، پذیرش این نکته نمیتواند به تنهایی به توسعهی روستایی و پیشبرد فعالیتهای اقتصادی بیانجامد. کارآفرینی در نواحی روستایی در جستجوی ترکیب واحدی از منابع، هم در درون و هم در خارج از فعالیتهای کشاورزی است. مثالهای متنوعی از کاربردهای غیرکشاورزی منابع موجود همچون: گردشگری، آهنگری، درود گری، ریسندگی و مثالهایی از تنوع بخشی به فعالیتهای نه چندان وابسته به کشاورزی در زمینههای منابع آب، اراضی جنگلی، ساختمان، مهارتهای موجود و توانمندیهای محلی وجود دارد که همگی با کارآفرینی روستایی متناسب است. ترکیب کارآفرینانهی این منابع در رشته فعالیتهایی همچون: تسهیلات گردشگری، ورزش و اوقات فراغت، آموزش فنی و حرفهای، خرده فروشی و عمده فروشی، فعالیتهای صنعتی (در سطح مهندسی و استاد کاری)، خدمات مشاورهای، تولیدات با ارزش افزوده بالا ( همچون گوشت، شیر، فرآوردههای چوبی و سایر فعالیتهای خارج از مزرعه تجلی مییابد .
کارآفرینی روستایی اساساً تفاوتی با کارآفرینی در شهر ندارد جز اینکه باید آن را در فضای روستا تصور نمود. پترین (1994) کارآفرینی روستایی را مجموع سه گزاره ذیل تعریف مینماید :
1. نیرویی که سایر منابع را برای پاسخگویی به یک تقاضا بیپاسخ بازار بسیج میکند؛
2. توانایی خلق و ایجاد چیزی از هیچ؛
3. فرآیند خلق ارزش به وسیله امتزاج مجموعه واحدی از منابع درراستای بهرهگیری از یک فرصت .
آنچه در مجموع میتوان برای تعریف مقوله کارآفرینی روستایی بکار برد عبارتست از :
”بکارگیری نوآورانه منابع و امکانات روستا در راستای شکار فرصتهای کسب و کار “
این نوع کسب و کارها با توجه به اندازهی کوچک روستاها، در مقیاسی کوچک هستند و اغلب بین 10-20 نفر بوده و با توجه به غالب بودن فعالیتهای کشاورزی و کارگاهی از کارایی خاصی برخوردارند. با توجه به تغییرات عصر کنونی و ورود به جامعهی اطلاعاتی، کسب و کارهای روستایی نیز در نوع دچار تغییر و تحول شدهاند و انواع کسب وکارهای خدماتی، تولیدی، صنعتی و فناوری اطلاعات در آن دیده میشود .
• کسب و کار خانوادگی
کسب و کار خانوادگی یک نوع کسب و کار است که صاحبان آن با هم خویشاوند و فامیل باشند. به عبارت دیگر به کسب و کارهایی گفته می شود که افراد یک خانواده و خویشاوندان اقدام به تشکیل کسب و کاری می نمایند. این نوع کسب و کار ها را می توان در بسیاری از کشورها همچون ایتالیا مشاهده نمود
اغلب میان دو واژه "خانواده" و "کسب و کار" نوعی تضاد و دوگانگی وجود دارد، در حالی که این مفاهیم به عنوان دو زیر سیستم از یک ابر سیستم به نام اجتماع و جامعه هستند که در اثر ارتباطات و تاُثیرات متقابلی که بر روی یکدیگر می گذارند تشکیل یک نظام کلی تر را به نام "کسب و کار خانوادگی" (فامیلی) می دهند. برخی دیگر نیز برای تعریف این مفهوم به مباحثی چون بینش و هدف یک شرکت و یا یک کسب وکار خاص اتکا نموده اند و به موضوع از این منظر نگریسته اند. نهایتاً اینکه تئوری مشهور مبتنی بر منابع ( RBV ) بدین منظور یک شرکت و یا کسب و کار خاص را بر اساس دسته بندی منابع موجود آن (دانش ، مواد ، سرمایه ، نیروی انسانی و ...) تعریف و تقسیم بندی می نماید .
به هرحال تعاریف و تقسیم بندی های زیادی برای کسب و کار خانوادگی ارائه شده است. برای تعریفی دقیق و روشن از این مفهوم می توان با دو دید و تقسیم بندی کلی و جزئی به موضوع نگاه کرد. از دید کلی می توان یک کسب وکار یا شرکت خانوادگی را بدین گونه تعریف نمود :
شرکت ها، مؤسسات و کسب و کارهایی که بوسیله ارتباطات و تعاملات خانوادگی و افراد خانواده تحت تاًثیر قرار می گیرند .
و از دید جزئی تر تعاریف زیر را می توان برای یک کسب و کار خانوادگی برشمرد :
کسب و کاری که متعلق به افراد یک خانواده می باشد و توسط افراد فامیل و غیرفامیل اداره می شود .
همانطور که مشخص است یک کسب و کار خانوادگی گاهی می تواند فراتر از یک شرکت خانوادگی باشد. و گاهاً نیز فقط در قالب یک شرکت خانوادگی باشد. البته در تعریف این نوع کسب و کار سه عامل مهم مطرح می باشد: خانواده ، مالکیت و مدیریت. آنچه که از یافته های تمام تحقیقات بر می آید این است که همگرایی عامل خانواده و تنها یکی از دو عامل مالکیت و مدیریت (خانواده و مالکیت یک کسب و کار ، یا خانواده و مدیریت یک کسب وکار) می تواند به تعریف یک کسب و کار خانوادگی بسنده کند .
به دلیل اهمیت بسیار زیاد شرکت ها و کسب و کارهای خانوادگی در رشد و توسعه اقتصادی و همچنین اشتغال زایی و رفع بیکاری ، بسیاری از کشورهای جهان نسبت به این مسئله و کارآفرینی از طریق ایجاد اینگونه شرکت ها روی آورده و برنامه ریزی های بسیار دقیق و هدفداری را در این زمینه انجام می دهند .
مطابق انتشارات آکادمی بین المللی تحقیقات شرکت های خانوادگی ( IFERA ) در دسامبر 2003 ، سهم شرکت های خانوادگی از کل شرکت های موجود ، در اروپا حدود 60 – 93 درصد ، در ایالات متحده حدود 95 درصد و در آمریکای مرکزی و جنوبی حدود 65 درصد می باشد . همچنین نزدیک به 35 درصد از 500 شرکت بزرگ آمریکایی از نوع شرکت های خانوادگی می باشد. شرکت های بزرگی نیز در سطح دنیا مانند شرکت های Hermés , Danone , Michelin , Peugeot , Henkel , BMW , Dr. Oetker , Beretta Barilla , Johnson & Johnson , Kelloggs , Mars , IKEA , Tetra Pak از نوع شرکت های خانوادگی می باشند. همچنین شرکت بزرگ Hoshi که در قرن ششم در ژاپن تاُسیس گردید نیز شرکتی خانوادگی می باشد. در زیر درصد شرکت های خانوادگی از کل شرکت های موجود در برخی از کشورهای جهان آمده است .
ایالات متحده 95
ایتالیا 93
فنلاند 80
یونان 80
قبرس 80
سوئد 79
اسپانیا 75
هلند 74
پرتغال 70
بلژیک 70
انگلستان 70
آلمان 60
فرانسه <60
استرالیا 75
با توجه به آمار و اطلاعات فوق مشاهده می شود که کسب و کارهای خانوادگی از مهمترین اولویت های کشورهای مختلف برای اشتغال زایی و کارآفرینی محسوب می شوند. سیاستمداران و دولتمردان در کشورهای مختلف قوانین و مقرراتی وضع نموده اند که ضمن فراهم آوردن تسهیلات و امکاناتی در جهت راه اندازی ، رشد و توسعه کسب و کارهای خانوادگی ، موانع و مشکلات پیش روی مؤسسان این گونه کسب وکارها را نیز حداقل نموده است. افزایش سرمایه گذاری و تشویق سرمایه گذاران برای انتقال سرمایه ها به سمت این گونه شرکت ها نیز از دیگر برنامه های اقتصادی دولت ها می باشد .
رشد و بقای کسب و کارهای خانوادگی
برای اینکه یک کسب و کار خانوادگی رشد نماید و برای نسل های بعدی نیز بقا داشته با شد بایستی یک برنامه ریزی دقیق و اصولی برای کسب وکار از سوی مالکان و مدیران کسب و کار انجام گیرد. علاوه براین به دلیل اهمیت روزافزون این نوع کسب و کار هم برای جوامع و برای اقتصاد ملت ها حمایت هایی نیز بایست از سوی دولت ها در این راستا انجام شود.ترکیب چندین عامل برای توضیح و تشریح موفقیت ، رشد و بقای کسب و کارهای خانوادگی لازم است از آن جمله می توان به مواردی مانند فرهنگ خانواده ، شخصیت و خصوصیات هرکدام از اعضای خانواده ، عوامل محیطی و اجتماعی ، نوع کسب و کار ، خصوصیات کارآفرین (بنیانگذار ) کسب وکار و بسیاری موارد دیگر اشاره نمود. در شکل زیر ترکیبی از عوامل فوق مشاهده می شود .
• کسب و کار کوچک
تعریف کسب و کار کوچک :
به منظور تحلیل آماری و با قاعده در خصوص کسب و کار کوچک ، باید گفت که این مقوله دارای قوانین اجرایی تجاری است. هر صنعتی بر اساس درآمد و میزان استخدام سالانه ، اندازه استانداردی را برای خود تعریف میکند. در بیشتر موارد این تعریف به واسطه نمایندگیهای دولتی تعریف میشود تا تحت قوانین تغییرپذیر دولتی تحلیل هایی را صورت دهند. به علاوه ، این استانداردها برای برنامههایی که در خصوص کمک بهبود به امور مالی است کارا میباشد . کسب و کار کوچک بصورت مستقل است و هر شرکتی با کمتر از 500 پرسنل در این حیطه قرار میگیرد. این اندازه مرسومترین استاندارد تعریف شده است. در آمریکا حدود 5/22 میلیون کسب و کار مستقل از کشاورزی و زراعت وجود دارد که 99 درصد آن کسب و کار کوچک ( Small Business ) به حساب میآیند .
راهنمای شروع یک کسب و کار کوچک :
این راهنما به منظور آن تدوین شده است که بتواند با بیان تمامی نکات و در عین حال حفظ سادگی و قابل فهم بودن، به شما در راه ایجاد یک کسب و کار موفق کمک کند .
گام اول: ارزیابی اولیه
- آیا کارآفرینی برای شما ساخته شده است ؟
بدیهی است که شروع یک کسب و کار جدید ریسکهای زیادی را به همراه دارد که البته با برنامه ریزی میتوان شانس موفقیت را بالا برد. بنابراین بهترین نقطه شروع آن است که نقاط قوت و ضعف خود را بعنوان دارنده یک کسب و کار بشناسید .
- آیا شخصیتی مستقل و خودجوش دارید؟
این را همیشه در نظر داشته باشید که در صورت شروع یک کسب و کار کوچک ، این خود شما هستید و نه شخص دیگر که باید تصمیم بگیرید که چگونه پروژهها ، برنامهها و زمان خود را مدیریت کنید .
- تا چه حد با شخصیتهای متفاوت و افراد گوناگون میتوانید ارتباط برقرار کنید؟
صاحبان کسب و کار ناگزیرند که با افراد و اقشار مختلفی سرو کار داشته باشند. آیا شما میتوانید با مشتریان، تامینکنندگان، کارکنان و ... در جهت منافع کسب و کار خود ارتباط برقرار کنید .
- تا چه حد قدرت تصمیمگیری دارید؟
صاحبان کسب و کار کوچک بایستی بطور متداوم ، به سرعت و در شرایط بحرانی بتوانند مستقلا" تصمیمگیری کنند .
- آیا شما استقامت فیزیکی و احساسی لازم برای اداره یک کسب و کار را دارید؟
مالکیت یک کسب و کار علاوه بر چالش و هیجان ، مستلزم فشارکاری زیاد ، ساعتهای کاری زیادی میباشد. آیا شما میتوانید 12 ساعت در روز و هفت روز در هفته را کار کنید؟
- تا چه حد میتوانید برنامهریزی و سازماندهی کنید؟
تحقیقات نشان میدهد بسیاری از شکستها در صورت برنامهریزی صحیح ، به وجود نمی آمد .
- آیا انگیزه لازم را برای تحمل مشقات را دارید؟
ممکن است شما در حین اداره یک کسب و کار احساس کنید که در برخی مواقع توانایی تحمل تمامی مشقات و زحمات را به تنهایی ندارید و فقط داشتن انگیزه قوی است که میتواند در این مواقع سختی ، دلگرم و امیدوار سازد .
- این کسب و کار چگونه خانواده شما را متاثر میسازد؟
سالهای اولیه شروع یک کسب و کار میتواند سختیهایی را برای خانواده و زندگی شخصی شما ایجاد کند. در عین حال ممکن است خانواده شما تا به سوددهی رسیدن کسب و کار ، دچار مشکلات و فشارهای مالی شوند. بنابراین حمایت و یا عدم حمایت خانواده نقش مهمی در شروع و ایجاد یک کسب و کار دارد .
این حقیقت دارد که دلایل زیادی برای عدم شروع یک کسب و کار کوچک و مستقل وجود دارد ، اما برای افرادی که واجد شرایط فوق هستند ، مزایای زیادی وجود دارد که قطعا " از ریسکهای آن بیشتر است .
اینکه شما خادم و مخدوم خود میشوید !
زحمت و تلاش و ساعتهای کاری زیاد مستقیما" به نفع شماست و نه شخص دیگر !
امکان کسب درآمد و رشد ، محدودیت کمتری دارد .
چالش و هیجان کار برای شما افزایش مییابد .
اداره یک کسب و کار مستقل امکان فراگیری زیادی را برای شما فراهم میآورد .
گام دوم: برنامه ریزی کسب و کار
شروع یک کسب و کار نیاز به انگیزه ، علاقه و استعداد دارد. همچنین نیاز به تحقیقات وسیع و برنامهریزی صحیح دارد. اطلاعات زیر برای تهیه طرح کسب و کار ( Business Plan ) میتواند بسیار مؤثر واقع شود :
- قبل از شروع به کار لیستی از تمامی دلایلی که میخواهید بخاطر آنها وارد دنیای تجارت شوید ، تهیه کنید. مثلاً :
شما میخواهید رئیس خود باشید .
شما میخواهید استقلال مالی داشته باشید .
شما میخواهید آزاد باشید .
شما میخواهید آزادانه تمامی تواناییها و دانستههای خود را به کار ببرید .
- سپس بایستی تعیین کنید که اصولا" چه کسب و کاری برای شما مناسب است. لذا این سؤالات را از خود بپرسید :
من دوست دارم با وقت خود چه کاری انجام دهم؟
چه مهارتهای تکنیکی من تا به حال آموختهام؟
به نظر دیگران من در چه کارهایی مهارت دارم؟
من چقدروقت آزاد برای اداره یک کسب و کار موفق دارم؟
آیا من هیچ سرگرمی یا علاقهای که قابل تبدیل شدن به کسب و کار شدن را داشته باشند ، دارم؟
- پس از تعیین کسب و کار مناسب تحقیقات لازم را جهت پاسخ به سؤالات زیر به عمل آورید :
آیا ایده من کاربردی است و آیا نیازی را برآورده خواهد کرد؟
رقبی من چه کسانی خواهند بود؟
مزیت رقابتی شرکت من نسبت به شرکتهای موجود چیست؟
آیا من میتوانم خدمت بهتری ارائه دهم؟
آیا من میتوانم برای کسب و کار جدید خود تقاضا ایجاد کنم؟
- آخرین مرحله قبل از تهیه طرح کسب و کار این است که چک لیست زیر را تهیه کنید و پاسخ دهید :
من علاقه به شروع چه کسب و کاری دارم؟
چه خدمتی یا کالایی قرار است ارائه دهم؟ در کجا قرار است این کار را انجام دهم؟
چه مهارت و تجربهای برای این کار دارم؟
ساختار قانونی شرکت من چگونه خواهد بود؟ ( سهامی عام، خاص و ... )
اسم کسب و کار چه چیزی باشد؟
چه امکانات و تجهیزاتی نیاز خواهم داشت؟
به چه تسهیلات و امکانات بیمهای نیاز خواهم داشت؟
پاسخ شما به تمامی سؤالات بالا شما را در طراحی یک کسب و کار کامل جامع یاری میکند .
گام سوم: تامین منابع مالی
یکی از کلیدهای اساسی موفقیت و پیشرفت در شروع کار ، جذب و تامین منابع مالی کافی برای راهاندازی یک کسب و کار کوچک است. اطلاعات زیر تکیه بر روشهای جمعآوری پول برای شرکتهای کوچک دارد. همچنین شما را در تهیه درخواست وام ( Loan Prposal ) یاری میدهد. منابع زیادی برای جمعآوری سرمایه وجود دارد. باید توجه داشته باشیم که قبل از تصمیمگیری ، تمامی منابع ممکن را جستجو کنیم :
- پساندازهای شخصی
- دوستان و افراد خانواده
- بانکها و مؤسسات اعتباری
- شرکتهای سرمایه گذاری مخاطره آمیز
منبع: سایت خانه کارآفرینان ایران
برگرفته از : iust.ac.ir
در دنیای واقعی برابری نرخ بیکاری در عمل اتفاق نمی افتد که یکی از دلا یل آن را می توان کامل نبودن جریان اطلا عات در سراسر کشور و عدم اطلا ع نیروی کار در یک منطقه از فرصت های شغلی در مناطق دیگر دانست. همواره در نقدهای صورت گرفته از طریق کارشناسان و محققین، یکی از سیاست های اصلی در جهت کاهش بیکاری ساختاری، توسعه کمی و کیفی مراکز کاریابی به جهت تهیه و تدارک اطلا عات درباره فرصت های شغلی موجود و ارائه مشورت های شغلی به دو طرف عرضه و تقاضای نیروی کار و افزایش قدرت جذب و ارائه اطلا عات کار عنوان گردیده است. بنابراین مراکز کاریابی می توانند، با عملکرد موثر و بهینه خود، به کاهش تعداد فرصت های شغلی خالی در کشور تاثیر بگذارند. در صورتی که مراکز کاریابی در تمام مناطق کشور توسعه یافته بودند و تحت راهبرد موثر یک سیستم جامع دریافت و عرضه اطلا عات قرار داشتند، اطلا عات مربوط به فرصت های شغلی خالی در تمام مناطق کشور در اختیار جویندگان کار و متقاضیان نیروی کار قرار گرفت و در نتیجه آن، میزان عدم تعادل های منطقه ای بازار کاهش می یافت. وجود این عدم تعادل های منطقه ای از یک طرف به واسطه نداشتن برنامه آمایش سرزمین در کشور و از طرف، دیگر، به دلیل نبود مدیریت کارآمد بازار کار می باشد. چنانکه می بینیم دراین اواخر از طریق مبادی ذیربط در جهت بهبود سیستم جمع آوری اطلاعات و پاداش اطلاعات بازار کار اقداماتی صورت گرفته است، لیکن نظر به جامع نبودن و ناکارآمدی سایت راهبری طراحی شده، تاثیرات محسوسی را در بهره وری بیشتر و رفع معایب گذشته مشاهده نمی کنیم. عدم جامعیت برنامه نرم افزاری سایت بازارکار، در مقایسه ای ساده با دیگر سایت های مشابه در سایر کشورهای جهان، منجمله کشورهایی چون استرالیا، کانادا و آمریکا به راحتی قابل دسترسی بوده و نیاز چندانی به کارشناس ندارد. در واقع تنها دلیل راه اندازی چنین سایتی را می توان، حرکتی در جهت آمارگیری از بخش جویای کار (آن هم نه به صورت جامع) سراسر کشور، رفع تکلیف و ایجاد محلی جدید برای صرف هزینه های اعتبارات تخصیصی دانست .
از جمله عوامل عدم توفیق سایت کاریابی راه اندازی شده توسط وزارت کار، می توان به عدم ارتباطات زنجیره ای فیمابین بخش عرضه و تقاضای نیروی کار و غیرهوشمند بودن تحلیل گر سیستم راه ندازی شده دانست. در واقع در این سیستم، تنها به بخش آمارگیری از نیروی کار کل کشور توجه شده است، که آن هم بسیار ناکارآمد، کند و غیرحرفه ای عمل می کند .
عدم توانایی این سیستم در به وجود آوردن ارتباط منطقی و درگیر کردن بخش عرضه و تقاضای نیروی کار براساس اطلاعات وارد شده طرفین، در کنار ناتوانی ایجاد شرایط بحث، بررسی و تبادل اطلاعات آنی، زنجیره ای و سیستماتیک از طریق سوالات و نقطه نظرات از قبل طراحی شده و کارشناسی شده مرتبط با بخش تقاضای نیروی کار، امکان حصول نتیجه و نهایی شدن چرخه کارجو و کارفرما را ناممکن ساخته است .
در واقع در این سیستم به افزایش قدرت و توانایی هم یابی و همپوشانی طرفین عرضه و تقاضای نیروی کار توجه لا زم صورت نگرفته و کمافی السابق، ایجاد شرایط سردرگمی و عدم امکان حصول نتیجه مطلوب، از رکن های اساسی در سیستم طراحی شده می باشد .
شخص کار جو (بخش عرضه نیروی کار ) با ثبت نام در این سیستم، تقاضای خود را به دریای بیکران، متلا طم و بی برنامه یک سیستم ناکارآمد و غیرحرفه ای ارسال می دارد، که امکان هر گونه پیگیری بعد در آن سلب گردیده است .
در یک سیستم یکپارچه اطلا ع رسانی، فرد متقاضی کار، در صورت ورود به سایت کاریابی کشور مورد نظر، پس از ثبت اطلا عات اولیه خود از قبیل سن، جنس، سال تولد، کشور، مدرک تحصیلی، تخصص ها، تجربه کاری، علا یق کار و ... به طور اتوماتیک در مسیر پاسخ گویی به سوالا ت هدفمند بعدی قرار گرفته و به وسیله سیستم هوشمند مدیریتی طراحی شده، به تناسب توانائی های ثبت شده اعلا می توسط وی، در مسیر تقاضای موثر صورت گرفته متناسب با شرایط مورد اتفاق نظر طرفین قرار می گیرد. از این مرحله به بعد با توجه به شناسایی کارجو (بخش عرضه کار ) توسط اطلا عات ارسالی از سیستم راهبر به سیستم کارفرما (متقاضی نیروی کار)، مذاکرات شکل مستقیم تر به خود گرفته و پس از تبادل اطلا عات نهایی طرفین و حصول نتیجه مطلوب، انتخاب نهایی طرفین از طریق شبکه راهبردی و به صورت رسمی صورت گرفته و پس از راستی آزمایی و عقد قرارداد نهایی فیمابین، اطلا عات نهایی شده جهت اعمال و ثبت در شبکه راهبردی ارسال می گردد .
حال براساس مطلب مذکور در فوق و مقایسه ای ساده می توان به عدم کارایی برنامه های راهبردی و سیستم اطلا ع رسانی کارطراحی شده در کشور پی برده و با رفع ایرادات اساسی آن، در پی حداکثر اثر بخشی آن برآمد. هر چند که در چنین طرح های ملی ای که از هزینه های بالا یی نیز برخوردارند، قبل از اجرای طرح، می بایست نسبت به کارشناسی و مراحل مطالعاتی تکمیلی طرح در جهت رفع عیوب سیستماتیک آن اقدام لا زم به عمل می آمد .
در واقع در کنار دیگر عوامل موثر برعدم کارایی بازار کار، فقدان یک نظام جامع اطلا ع رسانی جهت شناخت وضعیت عرضه وتقاضای نیروی کار در کشور را که موجب عدم استفاده بهینه از ظرفیت های موجود و ناهماهنگی بین عرضه و تقاضای نیروی کار گردیده است را می توان عنوان کرد، که منجر به نبود اطلا عات صحیح، به هنگام و دقیق از وضعیت بازار نیروی کار موجود در جامعه، عدم تحرک و جابجایی نیروی کار در استان ها و خارج از کشور و ناهماهنگی بین وضعیت آموزش و نیازهای بازار کار گردیده و تاثیرات منفی آن در کاهش بهره وری و افزایش طول دوره بیکاری ضرورت ایجاد مراکز هوشمند و قوی جمعآوری و پردازش اطلا عات و آمار مربوط به وضعیت بازار کار کشور را بیش از پیش هویدا می سازد .
نویسنده : پیمان جنوبی
برگرفته از: روزنامه مردمسالاری
باتوجه به افزایش مشارکت مردم در امور مختلف کسب و کار، ارایه الگویی برای تبیین اصول اخلاقی و ارزیابی براساس آن بسیار ضروری است. در این زمینه می توان به منابعی همچون: متون مذهبی، عرف و اصول علمی و فنی و استانداردهای مربوطه استناد کرد. به نظر می رسد که دین اسلام باانبوه توصیه های عملی در زمینه رعایت اصول اخلاقی در بین دیگر ادیان از جایگاه ممتازی برخوردار است و از این نظر، مسلمانان دارای پشتوانه ای قوی هستند و این موضوع حتی در برگیرنده بسیاری از توصیه ها و الزاماتی است که تحت عنوان سرمایه گذاری اجتماعی مطرح شده است.
دلزدگی بشریت از دیدگاههای مطلق فناورانه به موضوعهای مختلف زندگی و ضرورت تلطیف زندگی در جوامع پیشرفته کنونی از عوامل گرایش با سرمایه گذاری اخلاقی به شمار می رود. می توان لجام گسیختگی و مخاطرات بالقوه و بالفعل موجود در جوامع صنعتی و آن دسته از جوامع سنتی که دچار تغییر هویت شده اند را عامل ایجاد این گرایش به شمار آورد سمت و سوی فعالان مذهبی در تحریم نوشابه های الکلی، مخالفت با سقط جنین و آزمایش دارو بر روی حیوانات آزمایشگاهی از دهه 70 به حساسیت بیشتر پیروان در سرمایه گذاری و پشتیبانی مالی از شرکتهای مربوط منجر شد. همچنین، مخالفت مردم آمریکا با جنگ ویتنام را می توان به عنوان یکی از خاستگاههای اساسی در گرایش مردم به عدم سرمایه گذاری در صنایع مخرب و غیرانسانی برشمرد. از طرف دیگر، در دو دهه گذشته به این سو، فعالیتهای طرفداران محیط زیست و به ویژه سبزها در مبارزه با محصولات مخرب محیط زیست و از جمله د.د.ت افق جدیدی را در عرصه سرمایه گذاری گشوده است.
در کشور ما به لحاظ بهره مندی از فرهنگ اسلامی و همچنین، آموزه های فرهنگ سنتی و اسلامی اخلاق و رعایت اصول اخلاقی همواره از جایگاه ارزنده ای در زندگی و کسب و کار مردم برخوردار بوده است. از یک طرف، خداوند در قرآن کریم، هدف از رسالت پیامبر را تبیین و تشریح مکارم اخلاقی بر می شمرد و از طرف دیگر، آیین ایرانیان همواره بر محور اخلاق و رعایت اصول آن استوار بوده است.
رعایت اصول اخلاقی در کسب و کار نیز در فرهنگ سنتی و اسلامیمان مورد توجه زیادی قرار گرفته است. بسیاری از بزرگان و پیشوایان دین اسلام در کسب و کار فعالیت داشتند و سیره و انبوه احادیث و روایات و تاکیدات مربوط به رعایت اصول اخلاقی در معامله و کسب و کار از این بزرگان خود موید این مطلب است. ایران به عنوان کشوری واقع در چهارراه تمدن جهانی، نقش موثری در تاریخ کسب و کار داشته است و به ویژه پس از اسلام، ایرانیان از طریق فعالیتهای تجاری خود و رعایت انصاف و دیگر موازین اخلاقی مورد تاکید اسلام نقش مهمی در ترویج آن در شرق دور داشته اند.
بااین حال، در دوره معاصر، رویکردها و الزامات اجرایی، نظام مند و طبقه بندی شده رعایت اصول اخلاقی در کسب و کار از مغرب زمین نشات گرفته است و می توان اشتراکات زیادی را بین آنها و اصول و دستورات اسلامی پیدا کرد. استفاده از تجارب سازمانهای فعال در این زمینه و جستجو برای ارایه الگویی مناسب و منطبق با ویژگیهای فرهنگی کشورمان در این زمینه بسیار مطلوب به نظر می رسد.
از اقدامات جالب توجهی که کشورمان در سالهای اخیر انجام داده است، پیشنهاد برای اعطای جایزه بین المللی اخلاق در علم ابن سینا است که مورد استقبال جهانی قرار گرفت و از دو سال گذشته هرساله به کسانی اعــطا می شود که در زمینه علمی شرایط لازم را احراز کنند. رویکرد اخلاقی در کسب وکار نیز مــــی تواند دارای چنین ویژگیهایی باشد. در اینجا، ضمن اشاره به تاریخچه، اهم اهداف و الزامات این رویکرد، گشودن بابی جدید در این زمینه و ویژگیهای آن توصیه شده است.
مروری بر تاریخچه سرمایه گذاری اخلاقی
سرمایه گذاران مذهبی طی سالهای متمادی به ارایه چــــــارچوبهایی اخلاقی برای سرمایه گذاری و فعالیت در عرصه کسب و کار پرداخته اند. به طور ویژه و به شیوه کلاسیک و رسمی، از سال 1926 در ایالات متحده امریکا و از سال 1948 در بریتانیا به این موضوع توجه شده است. در دهه 1920، رهبران مذهبی در شمال امریکا تصمیم به سرمایه گذاری در بازار سهام گرفتند. پیش از این، چنین سرمایه گذاری نوعی قمار تلقی می شد.
در اواخر دهـــــه 1960 در بریتانیا، سرمایه گذاری اخلاقی وارد مرحله ای جدی شد و گروههایی به کنکاش در زمینه گسترش این امر به تکاپو افتادند.
چنین پدیده ای نیز در حدود سال 1970 در ایالات متحـده امریکا اتفاق افتاد و اولین سرمایه گذاری، سرمایه گذاری پاکس (PAX ) بود که در سال 1971 تاسیس شد.
در ســــــال 1988 در بریتانیا برای سرمایه گذاری در زمینه ابزارهای الکترونیک قابل استفاده در جنگها مباحثی مطرح شد، به طوری که در نتیجه آن در سالهای بعد و به ویژه در سال 1997 کمیته مرکزی سرمایه گذاری متعلق به کلیسااصولی را برای سرمایه گذاری وضع کرد(10). براساس این اصول، تنها سرمایه گذاری در آن دسته از شرکتهای سازنده وسایل دفاعی، اخلاقی محسوب می شود که نیازهای وزارت دفاع را تامین کنند و از فروش آن به گروهها و کشورهای متخاصم دوری جویند.
وضعیت حقوقی و اجرایی سرمایه گذاری اخلاقی
هم اکنون، بیش از پنجاه موسسه فعال در زمینه سرمایه گذاری مبتنی بر اخلاق وجود دارد که اصول آن را تشریح می کنند، به راهنمایی افراد در زمینه سرمایه گذاری در موسسات و شرکتها می پردازند و اقدامات نظارتی را انجام می دهند.
سرمایه گذاری اخلاقی بیش از آنکه یک علم باشد، یک هنر است و متکی بر خودآگاهی و تلقی فرد از اخلاق و به ویژه اصول ثابت و قابل فهم آن برای همــگان است. بااین حال، می توان در قالب گروهی از سرمایه گذاران یا شرکتهای سرمایه گذاری متعهد به اصول اخلاقی، مرامنامه ای را تنظیم کرد یا در صورت امکان برای کسب اطمینان بیشتر، از خدمات مشاوره ای موسسات فعال در این زمینه سود جست.
با شکل گیری گرایشهای رو به رشد سرمایه گذاری اخلاقی در بین مردم جوامع صنعتی، به تدریج دولتها نیز در ادبیات سیاستگذاری و برنامه ریزی خویش به این موضوع واکنش نشان دادند. اما تعبیر دولتها از آن، بیشتر نشات گرفته از گفتمان مردمسالاری بود، به طوری که امروزه در تدوین مقررات و طرح استانداردها از آن به عنوان سرمایه گذاری پاسخگو در برابر مردم یاد می شود. این رویکرد در دولت بریتانیا از سال 1995 شروع شد و به تدریج در سایر کشورها گسترش یافت. کشورهایی مانند استرالیا، نیوزیلند، کانادا و افریقای جنوبی از دیگر کشورهای پیشرو در این زمینه به شمار می آیند. در بند 35 مربوط به مقررات فعالیتهای حقوقی سال 1995 الزامی حقوقی برای سرمایه گذاران مبنی بر ارایه بیانیه ای در مورد رعایت اصول اخلاقی ایجاد می کند. بیانیه در برگیرنده انواع سرمایه گذاری و توازن بین سرمایه گذاریها، مخاطرات، عواقب و نحوه تحقق آن است. این مقررات جدید سرمایه گذاران را ملزم می کند تا دو اصل زیر را در بیانیه مدنظر داشته باشند:
گستره ای که در آن ملاحظات اجتماعی، زیست محیطی یا اخلاقی شرکت در زمینه استخدام، استمرار و تحقق سرمایه گذاری مورد توجه قرار می گیرد؛ خط مشی سیاسی مبنی بر استفاده از رویکردها و سیاستهای صحیح در سرمایه گذاری.
موارد مزبور را نباید از جنبه نمایشی نگریست، بلکه در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که سرمایه گذاریها فقط براساس اصول سرمایه گذاری پاسخگو در برابر اجتماع نیست. قوانین نوین، سرمایه گذاران را وادار به مدنظر قراردادن ملاحظات اجتماعی و زیست محیطی در فعالیتها و سیاستهای مربوط می کند. ذکر این موضوع ضروری است که مقررات مزبور برای مورد ملاحظه قراردادن و صراحت در انجام امور است نه اجبار واضطرار. در هر صورت، باید به این موضوع توجه کرد که ممکن است مفاد مزبور موجب ازدیاد تعداد سرمایه گذارانی شود که پاسخگویی در برابر اجتماع را از مهمترین راهبردهای خود تلقی کنند.
باوجود چنین گرایشهایی در سطح دولت و اجتماع، تاکنون تعریف قابل توجهی برای سرمایه گذاری پاسخگو در برابر اجتماع یا سرمایه گذاری مبتنی بر اخلاق ارایه نشده است. در مقررات و الزامات دولتی نیز هیچ اشاره ای به مصداقها نشده است. راسل اسپارکس (2001) عبارت سرمایه گذاری مبتنی بر اخلاق را قدیمی تر از سرمایه گذاری پاسخگو در برابر اجتماع» می داند. به طور ماهوی در سرمایه گذاری اخلاقی بر اجتناب از برخی فعالیتهای مشخص تاکید می شود.
سرمایه گذاری اجتماعی
در امریکا از اصطلاح دیگری با عنوان سرمایه گذاری اجتمـاعی استفـاده می شود که نزدیک به اصطلاحات بالا است. سرمایــــــه گذاری اجتماعـی به دو بخش تقسیم می شود: سرمایه گذاری مبتنی بر اصول اخلاقـی و سرمایه گذاری برای اجتمـاع. ســرمایه گذاری برای اجتماع در زمانی اتفاق می افتد که یک برگشت غیرطبیعی به طور ارادی برای توسعه اجتماع یا دیگر مقــاصد دنبال می شود. این امر بیشتر مبتنی بر یک الگوی بانکی است تا سرمایه گذاری منصفانه ودر واقع در برخی موارد باعنوان بانکداری اخلاقی خوانده می شود. الگوی بانکداری برای توسعه چنین هدفی مناسب است، به طوری که از این طریق، پس اندازکنندگان از سود سرمایه خویش استفاده می کنند. در برخی موارد در بریتانیا علایق مشترکی در زمینه سرمایه گذاری در فعالیتهای کسب و کار مشاهده می شود.از این منظر می توان به بانک تریدوس اشاره کرد که به سرمایه گذاری در زمینه طرحهای اجتماعی می پردازد.
مک کینزی (1998) بـــر تفکیک بین سرمایه گذاری اجتماعی مبتنی بر بازار که هدف خود را افزایش سود ناشی از فـــروش و سرمایه گذاری اجتماعی مبتنی بر تعمق و سنجش دقیق که دیدگاههای بنیادین اخلاق را در نظر می گیرد، تاکید می کند. سرمایه گذاری اجتماعی مبتنی بر بازار به محصولات نهایی خود توجه دارد، در حالی که سرمایه گذاری اجتماعی مبتنی بر تعمق به آسیبهای اولیه مربوط به مواد و ملزومات اولیه و همچنین، خروجی نهایی توجه مـی کند. بااین حال، مورد اخیر با توجه به دیدگاههای مشتریانــش به کسب و کـار مـــی پردازد و نمـی توان آن را اخلاقی تلقـی کرد.
از این رو، به دو دلیل نیازی به تفکیک صریح سرمایه گذاری اجتماعی از نوع اخلاقی آن نیست. به طور کلی سرمایه گذاری اخلاقی به عنـوان یک فعالیت مبتنـی برانصاف است، بـه طوری که یکی از اهداف محوری آن استفاده از قدرت و نفوذ ذینفعان برای ایجاد تاثیر مثبت در رفتار شرکت است. به عبارت دیگر، سرمایه گذاری اجتماعی الزاماً یک فعالیت مبتنی بر استقراض است. دوم آنکه، ماهیت سرمایه گذاری اجتماعی آن است که افراد پذیرای برگشت مالی پایین مربوط به آن هستنـد و از این طریق به یکدیگر کمـک مـــی کنند. این موضوع به طـور قطعی در سرمایه گذاری اخلاقی مطرح نیست.
سرمایه گذاری سبز
باید بین سرمایه گذاری در زمینه فعالیتهای زیست محیطی مبتنی بر حداکثرکردن سود در مقایسه با تشویق برای توسعه پایدار که در اصطلاح سبز نامیده می شود، تفاوت قایل شد. سرمایه گذاری سبز یا زیست محیطی به سرمایه گذاری در زمینه ارایه کالاها، خدمات و فرایندهایی اطلاق می شود که در نتیجه آن به محیط زیست کمک می شود یا الزامات آن در نظر گرفته می شود. این نوع سرمایه گذاری ضرورتاً اخلاقی نیست. در همین زمان، بسیاری از سرمایه گذاران پاسخگو در برابر اجتماع موجود، اهداف خود را به معیارهای قدیمی تر همچون اجتناب از: آبجوسازی، دخانیات و تسلیحات معطوف کردند. این معیارها از دیدگاههای مذهبی به عاریت گرفته شده بود.
تفکیک صریح تر معانی
اولین کتاب در زمینه سرمایه گذاری مبتنی بر اخلاق در بریتانیا توسط خانم وارد (1984) نوشته شد. همچون بسیاری از مفسران، وی توجه ناچیـزی به تحلیل اصطلاح کرد و آن را به طور عملگرایانه چنین تعریف کرد:
مجموعه اصول و تعاریفی که به درستی در مقابل اجتماع پاسخگو است و هیچ گاه تغییر نخواهد کرد. برخی از مردم احساسی قوی در مورد دخانیات دارند، برخی از آنها در مورد تسلیحات چنین هستند و برخی دیگر در مورد ایجاد اشتغال در شهرها چنین فکر می کنند. عامل مشترک همه این موارد آن است که آنان فکر می کنند که نباید به سادگی پول خود را در اختیار دیگران بگذارند و خود در گوشه ای بنشینند». در کتاب مشابهی در آمریکا که در همین تاریخ توسط دومینی و کایندر (1984) نوشته شد، با تاکید بر جنبه عملی موضوع، اشاره شده است: سرمایه گذاری اخلاقی این احساس را به همراه دارد که سرمایه گذاریهای ما به عنوان دغدغه های درونی ما به شمـــار می آید و سه رویکرد زیر در این زمینه وجود دارد: احترازی، مثبت و فعال، در سال 1990 گرایگ اسمیت از سرمایه گذاری اخلاقی به صورت زیر یاد کرد:
همانند رفتار خرید اخلاقی، سرمایه گذاران اخلاقی می توانند با فروش یکباره یا نگهداری سرمایه برای ایجاد تغییر در برخی شرکتها فشار وارد کنند.
کوپر و شلگلمیلچ (1993) نیز به فقدان اجماع در زمینه معنی اصطلاح سرمایه گذاری اخلاقی و پژوهشهای ناچیز در موضوع مزبور اشاره کرده اند. آنها تعریف بوتون را به عنوان یک فرضیه کاری پذیرفته اند: پولت را در جایی سرمایه گذاری کن که دارای برگشت مالی مناسبی برای تو باشد، اما از مواردی از کسب و کار که مورد تایید نیست همچون: نظامیگری، دخانیات، الکل، آپارتاید و تجاوز به حقوق انسانی دوری کن .
کاتون (1994) تعریفی دقیقتر ارایه کرده است. وی می گوید که می توان سرمایه گذاری اخلاقی را به عنوان عملی اخلاقی و معیاری اجتماعی در چارچوبهای سرمایه گذاری تلقی کرد که تمامـــی بخشهای سازمــان را در بر می گیرد. وی این موضوع را با تعاریف استاندارد تصمیمات که تنها بر برگشت سرمایه تاکید می ورزند، مقایسه می کند. با مترادف دانستن اصطلاحات سرمایه گذاری مبتنی بر اصول اخلاقی و سرمایه گذاری اخلاقی، وی بدین نکته اشاره می کند که سرمایه گذاران اخلاقی نه تنها به میزان برگشت مالی در آینده و مخاطرات مربوط به آن توجه می کنند، بلکه به منابع آن - ماهیت کالاها و خدمات شرکت، جایگاه کسب و کار و روشهای دستیابی به محصول - نیز توجه دارند.
تعـریف کاتون از اصطلاحات مزبور فلسفی تر از دیگران است. در این دیدگاه با دید واقع بینانه ای به تضاد موجود بین هدف اساسی سرمایه گذاری که کسب سود است و اخلاق اشاره شده است. همچنین این موضوع قابل توجه است که اصول اخلاقی از منویات فردی سرچشمه می گیـــرد، در حالی که سود و برنامه ریزی برای آن یک امر سازمانی است و حیطه گسترده تری را در بر می گیرد. در اینجا است که اسکروتون (1996) اخلاقی بودن هر ادعای سرمایــه گذاری مبتنی بر اخلاق را مــردود می شمارد.
اسپارکس برای حل این مشکل بر تفکیک صریح تر سرمایه گذاری مبتنی بر اخلاق و سرمایه گذاری پاسخگو در برابر اجتماع تاکید می ورزد. از نظر وی، سرمایه گذاری اخلاقی را باید به فعالیتهایی نسبت داد که سردمداران آن مجامع مذهبی یا خیریه هستند و از طرف دیگر برای سازمانهای ســـــودجو، اصطلاح سرمایه گذاری پاسخگو در برابــر اجتماع زیبنده تر است.
سرمایه گذاری اخلاقی در عمل
براساس یافته های موسسه ایریس، در سالهای اخیر وضعیت سرمایه گذاری مبتنی بر اصول اخلاقی در دو حوزه زیر بهبود یافته است:
مــــــدیران موسسات تولیدی و سرمایه گذاری به بار اخلاقی محصولات توجه می کنند و از طرف دیگر، سرمایه گذاران به موشکافی و باتوجه به معیارهای اخلاقی به سرمایه گذاری می پردازند. این رغبت دوطرفه به ایجاد اصول و فرهنگی جدید در عرصه کسب وکار و سرمایه گذاری منجر شده است. به عنوان مثال، در اوایل دهه 1960 فقط به میزان 30 درصد از سهام بورس لندن در اختیار سرمایه گذاران رسمی بود، اما امروزه این بخش 80 درصد سهام را در اختیار دارد. بدین ترتیب، بسیاری از مردم در قالب مـــوسسات شناسنامه دار به سرمایه گذاری در بازار دست می زنند. در اصول اخلاقی حاکم بـــــر سرمایه گذاریهای مذکور به سه رویکرد اساسی توجه شده است. اولین رویکرد، رویکرد اجتناب است که در آن از سرمایه گذاری و فعالیت در زمینه های مخربی همچون: تسلیحات، نوشابه های الکلی، فعالیتهای مخرب زیست محیطی، قمار، فعالیتهای منافی عفت احتراز می شود. در رویکرد دوم که رویکرد مثبت نامیده می شود، افراد به سرمـــایه گذاری در اموری می پردازند که به توسعه رفتارهای اخلاقی، بهبود وضعیت معیشتی فقرا، بهبود وضعیت محیط زیست و حل مشکلات مربوط به جوامع منجر خواهد شد. سومین رویکرد، تعاملی است که در آن، سرمایه گذاران با تبادل نظر با مدیران شرکتها به توافق در زمینــه موضوعهای سرمایه گذاری می پردازند. این رویکرد دارای ویژگی عدم جانبداری کامل یا تحریم قطعی است و در عمل از شفافیت بیشتری برخوردار است.
فارغ از نوع تعابیر و رویکردهای فلسفی برخورد با سرمایه گذاری مبتنی بر اخلاق در کسب و کار، برخی از زمینه ها همچون بهداشت و ایمنی از قابلیت بالایی برای جلب نظر مردم به ویژه در کشورهای در حال توسعه برخوردار بوده است. براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی در آوریل سال 2002، گرایش مردم به این حوزه فراتر از هر زمینه دیگری بوده است و امید است بتوان از این طریق تا سال 2010 سالانه حدود هشت میلیون نفر را در کشورهای مزبور از خطر مرگ حتمی نجات داد. براساس این گزارش، اغلب سرمــــــــایه گذاریها در ارتبـــــاط با برنامه های مربوط به مهار بیماریهای واگیردار و بهبود وضعیت تغذیه بوده است. در حالی که بیش از نود درصد پژوهشهای پزشکی در زمینه مشکلات مربوط به کمتر از ده درصد جمعیت دنیا انجام می شود، سرمایه گذاری در این زمینه در کشورهای با درآمد پایین تر از مقبولیت اخلاقی بالایی برخوردار است.
اطلاع رسانی در زمینه میزان اخلاقی بودن فعالیتهـای شرکتها تاثیـر قابل توجهـــی در شکل گیری گرایش مردم داشته است. هم اکنون موسسات دولتی وغیردولتی بسیاری در کشورهای صنعتی با تاکید بر ارزش محوری و سعادت آفرینی فعالیتهای اقتصادی، استانداردهایی را برای رفتار سازمانها و عمومی کردن بهترین اعمال اخلاقی در این زمینه ارایه می کنند.
سیاستگـــــذاری شفاف موسسات سرمایه گذاری متکی بر اصول اخلاقی و توجه آنان به مقولات اشاره شده در بیانیه ماموریت و رسالت خویش از اهمیت ویژه ای برخوردار است. براساس برآوردی که در بریتانیا صورت گرفته است، حداقل 57 درصد از موسسات مزبور تنها به ذکر سیاستهای خـــویش اکتفا می کنند و در عمل از آن بهره نمی گیرند (ویلیام باو، 2003). براین اساس، تنها 35 درصد از موسسات سرمایه گذاری مزبور به نظرات و تحلیلهای سهامداران توجه می کنند. یافته های پژوهشی نشان می دهد که بسیاری از موسسات خیریه و بااهداف نیکوکارانه به دلیل تــــرس بی اساس از سود کم، از سیاستهای اصولی و شفافی پیروی نمی کنند .
یکی از عوامل تاثیرگذار در عدول از اصول اخلاقی در کسب و کارهای متکی بر اخلاق ملاحظات و سیاستهای مقطعی مدیران است که در تصمیمات خود رفته رفته دچار تزلزل و انحطاط می شوند.
نتیجه گیری
آنچه در ابتدا می توان به سهولت نتیجـــــه گیری کرد، آن اسـت که سـرمایـــه گذاری مبتنی بر اخلاق رفته رفته به الـــزامی برای افراد و سازمانها در عرصه کسب و کــــار در حال مطرح شدن است و می تواند محیط سازمانها را از نگرشهای مطلق فنی به سمت انسانی تر کردن و قابل پذیرش اخلاقی کردن سوق دهد. به طور کلی می توان گفت که سیاستها و دیدگاههای سرمایه گذاران و سازمانها براساس اصول اخلاقی، زیست محیطی و اجتماعی مورد ارزیابی عموم یا نهادهای شناخته شـــــده در این زمینه قرار می گیرند. در این زمینه، برخی خود را محدود به احتراز از برخی سرمایه گذاریهای مخرب می کنند و برخی دیگر، گــــــرایش به سرمایه گذاری در زمینه های سودمند می کنند. براین اساس، معیارهایی برای ارزیابی وضع شده است که بهبود مستمر عملکرد اخلاقی را مورد توجه قرار داده است. آنچه در این زمینه از اهمیت ویژه ای برخوردار است، اولاً تجارب مفیدی است که در برخی از کشورها حاصل شده است و ثانیاً نوع نگرش و نگاه ویژه ای است که بستگی به فرهنگ، اصول و هنجارهای جامعـه ای دارد که کسب و کار در آن جریان می یابد.
می توان نسبت به این امر امیدوار بود که بین کسب و کار و فطرت اخلاق مدار انسانها آشتی برقرار گردد. در حال حاضر که بسیاری از سازمانهای دنیا و از جمله سازمانهای کشورمان به دنبال استقرار اصول و فلسفه مدیریت کیفیت فراگیر هستند، این موضوع به طور ویژه قابل تلفیق با آن اصول است؛ زیرا به نوعی بر اهمیت مشتریان و رفع تزاحمات فردی و اجتماعی ناشی از مصرف کالاها و خدمات تاکیـــــد می ورزد. وجود سازوکاری مطمئن و موثق در این زمینه، خیال مشتریان کسب و کارها را از نبود آسیبهای مادی و معنوی آسوده خواهد کرد.
باتوجه به ویژگیهای جالب توجه رویکرد سرمایه گذاری اخلاقی، متاسفانه تاکنون در کشورمان ادبیات مدیریتی مشخصی در این زمینه شکل نگرفته است. البته در زمینه اخلاق فردی و به ویژه اخلاق مدیران در سازمانها فعالیتهای علمی و پژوهشی زیادی صورت گرفته است، اما این امر به الزاماتی برای ارزیابی سازمانها و گرایشهای آنها منجر نشده است. باتوجه به افزایش مشارکت مردم در امور مختلف زنجیره های کسب و کار، ارایه الگویی برای تبیین اصول اخلاقی و ارزیابی براساس آن بسیار ضروری است. در این زمینه می توان به منابعی همچون: متون مذهبی، عرف و اصول علمی و فنی و استانداردهای مربوطه استناد کرد. تجربیاتی که در کشورهای غربی و به ویژه از منظر دینی حاصل شده است، به دلیل قرابت آیین مسیحیت بااسلام قابل استناد و بهره گیری است. البته، می توان از طریق تعمق و یادگیری در این عرصه به ارایه الگوهای مستقل و منحصر به فرد اقدام کرد.
هم اکنون درباره رویکردها و گرایشهای عمده مطرح شده در زمینه رعایت اصول اخلاقی در کسب و کار، می توان به برخورداری دو رویکرد دینی و سرمایه گذاری سبز از جایگاهی ارزنده و قابل توجه اشاره کرد. بــــه نظر می رسد که دین اسلام با انبوه توصیه های عملی در زمینه رعایت اصول اخلاقی در بین دیگر ادیان از جایگاه ممتازی برخوردار است و از این نظر، مسلمانان دارای پشتوانه ای قوی هستند. در اسلام بر مسئولیت تک تک افراد اجتماع در قبال یکدیگر تاکید شده و همگان مسئول و در عین حال پاسخگو قلمداد شده اند که این موضوع در برگیرنده بسیاری از توصیه ها و الزاماتی است که تحت عنوان سرمایه گذاری اجتماعی مطرح شده است. اسلام بر اخلاق از دریچه مسئـــولیت تک تک افراد جامعه و تعامل آنان با یکدیگـــــر می نگرد و در شرایط کنونی که در سازمانها به نیروی انسانی به عنوان مهمترین عامل موفقیت سازمان نگریسته می شود، ترویـج این اصول و بهــــره گیری از آنها در ارزیابی سلامت سازمانها امکان پذیر است.
هم اکنون در شرایطی قرار داریم که رفته رفته فناوری در کشور در حال نهادینه شدن است و طبیعی است که عدم توجه به معیارهای اخلاقی و تاکید مطلق بر فناوری و دستاوردهای رفاهی و اقتصادی مربوط به آن، مردم کشورمان را دچار نوعی از خود بیگانگی و فاصله گرفتن از فرهنگ اخلاق مدار ملی و مذهبی مان خواهد کرد. ارایه درکی درست از ویژگیهای کسب و کار و آگاهی دادن مردم از نتایج رویکردهای غیراخلاقی برخی کسب و کارها یا تبعات فعالیتهای آنها، رسالتی است که بر دوش تک تک صاحبنظران و به ویژه زعمای دینی است.
از طرف دیگر، رشد فزاینده صنایع آلوده کننده و مخرب محیط زیست، اندیشیدن راهکارهای عملی را برای رفع مزاحمتهای ناشی از کسب و کار مبتنی بر فناوری نوین ضروری کرده است. این در حالی است که دین اسلام، توصیه های قابل توجهی را به مسلمانان درباره حفاظت از محیط زیست کرده است و آنان را به حفاظت و پاسداشت از آن دعوت کرده است. اصول مورد تاکید اسلام در زمینه کسب و کار، علاوه بر برخورداری از جنبه عقلانی از جنبه شهودی نیز قابل توجه است واینجاست که از جامعیت بیشتری نسبت به اصول غربی برخوردار است. از نمونه های این امر می توان به توصیه های اسلام در زمینه اقتصاد بدون ربا اشاره کرد که در سالهای اخیر، حتی بسیاری از کشورهای غربی نیز استقبال زیادی از آن کرده اند و منافع و اثرات مثبت اقتصادی قابل توجهی را در بر داشته است.
در تهیه منشور اخلاقی برای کسب و کار در کشورمان می توان به هردو مورد مذکور استناد کرد و از نظرات و اصول کارشناسی مربوط به آنها بهره جست. حتی می توان این موضوع را در ارزیابی تعالی و میزان توسعه یافتگی سازمانها مورد توجه قرار داد و به ویژه با دیدگاههای مدیریت کیفیت فراگیر در زمینه توجه به مشتریان و نیروی انسانی و رعایت الزامات مربوط به آنان تلفیق کرد. کنکاش در این زمینه و ارایه الگویی عملی برای این امر، مباحث ویژه ای را می طلبد و بهتر است از طریق فراخوان یا برگزاری نشستهای ویژه بدان پرداخت.
برگرفته از: خبرگزاری موج
مقدمه : تعریف نگهداری و تعمیرات (نت) اغلب بعنوان مجموعه فعالیتهایی که انجام می شوند تا قابلیت اعتماد و یا کارکرد صحیح یک تجهیز را تضمین نمایند ، مطرح است .از دید و منظر بسیاری از مردم نت فعالیتی است که در یک سازمان انجام می شود تا قابلیت کارکرد سازمان را برای انجام وظایف محموله تضمین نماید و یا در هنگام خرابی هر دستگاه و یا تجهیز آنرا تعمیر نماید و یا تجهیزاتی که مشغول به کار و تولید هستند را در وضعیت عملیاتی نگه دارند و در نهایت هر تجهیزی را به شرایط عملکرد اولیه خود بازگرداند . سالهاست که راهبردهای جدید و متعددی به اجرا گذاشته شده است و از جمله آنها می توان به راهبردهای نت که برای حل مسائلی که موجب شکست(از کار افتادن) تجهیزات می شود ، اشاره نمود . برخی از این راهبردهای نت رایج را می توان به شرح ذیل بیان نمود :
1- نگهداری و تعمیرات (نت) اضطراری : این روش یکی از اولین روشهای نگهداری و تعمیرات (نت) است که در صنایع انجام می شود .در این روش که کاملا خنثی (غیرقابل برنامه ریزی) است و فقط در هنگام خرابی تجهیزات اینگونه نت نقش ایفا می کند . این راهبرد دارای وظایف دائمی نگهداری و تعمیرات (نت) نیست و همچنین با نام راهبرد نت غیر برنامه ای قابل نامگذاری است و برای بهتر شدن وضعیت کارخانه و تولید ، نت اصلاحی بر روی تجهیزات انجام می شود .بنابراین ، اینگونه فعالیتها می تواند مجموعه ای از فعالیتهای تعمیر ، بازسازی و جایگزینی مجموعه ها باشد . این راهبرد برای اعمال فعالیتهای نت اصلاحی و هنگامی که فقط جهت رفع یک خرابی و رفع توقف کار یک دستگاه مورد نظر باشد ، کاربرد دارد .
2- نگهداری و تعمیرات (نت) پیشگیرانه : این راهبرد نگهداری و تعمیرات (نت) بر پایه زمان استوار است و در آن براساس دوره های زمانی از پیش تعریف شده ، تجهیزات از خط تولید خارج و مورد بازرسی قرار می گیرند . براساس بازرسی چشمی تعمیرات لازم انجام و تجهیزات دوباره به خط تولید باز برمی گردند . بنابراین براساس این راهبرد نگهداری و تعمیرات (نت) تعویض قطعات ، بازسازی و تعمیر اساسی یک ماشین در دوره زمانی قطعی بوده و صرف نظر از شرایط کارکردی دستگاه ، در زمان مقرر عملیات لازمه بر روی آن انجام می شود . هرچند این یک استراتژی مناسب بوده ولی حتی یک خطای پنج درصدی در برآورد زمان مناسب تعمیر می تواند باعث افزایش زیاد هزینه های کارخانه گردد . با این اوصاف برخی از اینگونه فعالیتهای پیشگیرانه همانند تنظیمات ، کالیبراسیون و بازرسیهای سالانه (دو سالانه) دیگهای بخار ضروری و جزء الزامات می باشد .
3- نگهداری و تعمیرات (نت) پیشگویانه : این روش براساس توجه بیشتر به شرایط و وضعیت دستگاه استوار می باشد که در این روش با استفاده از وسایل اندازه گیری دقیق ، شرایط دستگاه و تجهیزات را بررسی و زمان از کارافتادگی آن را پیش بینی می کنند و سپس عملیات لازم را برای جلوگیری از بروز این حالت را انجام می دهند .تکنیکهای پیشگویانه همانند روش آنالیز ارتعاشات ، تصاویر حرارتی مادون قرمز ، عیب یابی فراصوتی و مانند اینها ، پیش بینی شرایط دستگاه و تصمیم بر تعمیر لازم را ممکن ساخته است . جدای از تکنیکهای فنی پیش گویی ، تکنیکهای آماری پیش گویی ، مشاهده کارکردی تجهیز و یا به بیان دیگر حس انسانی در تعریف شرایط دستگاه موثر است .
4- نگهداری و تعمیرات (نت) پرواکتیو(حرفه ای فعال) : این روش با سه روش قبلی که بیان شد تفاوت داشته و می تواند بعنوان یک راهبرد جدید نگهداری و تعمیرات (نت) مطرح شود . نت پیشگیرانه که پایه آن بر اساس دوره های زمانی استوار است و نت پیشگویانه که پایه آن براساس مراقبت وضعیت استوار است با نت پرواکتیو تفاوت داشته و اساس اینگونه روش با پایه مراقبت وضعیت و اصلاح ریشه ای عوامل خرابی تجهیزات تمرکز دارد . همچنین راهبرد نت پرواکتیو برای افزایش عمر مفید تجهیزات با رسیدن به حداکثر دقت در عملیات طراحی شده است .
انواع راهبردهای نگهداری و تعمیرات (نت): بغیر از این راهبردها ، راهبردهای دیگر نگهداری و تعمیرات (نت) وجود دارند که با توجه به فرایند کارخانه ها طراحی شده اند . در سالهای اخیر به سرعت علاقه زیادی در مورد نگهداری و تعمیرات (نت) مبتنی بر قابلیت اعتماد RCM بویژه در صنایع هوایی ایجاد شده است . RCM یک فرایند ساختاری برای شناسایی راهبردهای نگهداری و تعمیرات (نت) تجهیزات است و این راهبرد برای سامانه های فیزیکی که دارای عملکرد پیوسته و مطمئن هستند ، مورد نیاز می باشد . پس بنابر این هدف RCM ، تشخیص تجهیزات حساس و بحرانی در هر فرایند می باشد. همچنین این راهبرد متکی به اطلاعات فنی بوده و با لحاظ نمودن راهبردها و خروجیهای نت پیشگیرانه و پیشگویانه در سازمان ، عمل می نماید. خروجیهای سامانه RCM باعث صرفه جویی قابل ملاحظه منابع ، زمان و انرژی در سازمان می گردد . این فرایند در هنگامی که براساس دستورالعملهای مرجع فنی عمل می نماید وقت و هزینه فراوانی را می طلبد . راهبرد دیگری که متکی به تحلیل سابقه خرابی است RCFA نام داشته و پایه آن بر تحلیل ریشه ای عوامل خرابی ها استوار است . RCFAبر اساس نوع خرابی تجهیزات ، عملیات اصلاحی خاص و معینی را مطرح می نماید. مهمترین هزینه ها در این فرایند مرتبط با زمان انجام فعالیتهای بازدید و نت توسط پرسنل تعمیراتی می باشد .پس بنابراین RCFA زمانی عیوب تکراری زمانبر و پرهزینه در فرایند تولید وجود دارد می تواند گزینه مناسبی جهت سیستم نت باشد . در RCFA صرف هزینه های آموزشی جهت بالا بردن مهارت و دانش فنی پرسنل نت و همچنین صرف هزینه جهت جمع آوری و پردازش اطلاعات فنی و تعمیراتی توصیه می گردد.
محدوده تغییرات نگهداری و تعمیرات (نت) : در سالیان اخیر، نت اهمیت روز افزونی در صنایع پیدا نموده است و نقش نت در عملیات کارخانه جایگاه ویژه ای پیدا کرده است . امروز دیگر مدیران ارشد نقشی بالاتر از وظیفه سرپا نگهداشتن تجهیزات و یا تعمیر آنها را در زمان مورد لزوم ، برای نت متصور هستند . امروزه بیشتر مدیران به نت بعنوان یک فاکتور مهم تاثیرگذار روی تمامی پارامترها همانند اثربخشی سیستم بازرگانی ، ملاحظات زیست محیطی ، بازده انرژی ، کیفیت محصولات و خدمات ارائه شده ، خدمات پس از فروش و ... می باشد و نه تنها به عنوان هزینه ها و ملاحظات داخلی کارخانه به نگاه می کنند ، بلکه با تغییر شرایط رقابتی و بازرگانی و میزان نیاز به عملیات نت را نیز مجددا برنامه ریزی می کنند . در حالت کلی سیر تکاملی نت در سه • نسل اول (دهه 1930 الی1940 میلادی) ،
• نسل دوم (بین دهه های 1950 الی 1970 میلادی) • نسل سوم (از سال 1980 تاکنون) قابل دسته بندی است
سیر تکاملی نت تابع تحولات صنعت بوده است . نسل اول مربوط به روزهای آغازین صنعت که سطح مکانیزه بودن صنعت کم بوده است می باشد . تجهیزات کارخانجات ساده و تعمیر آنها در زمان کم امکان پذیر بود . لذا زمان از کار افتادن ماشینها ناچیز بوده فلذا موضوع نت برای مدیران ارشد از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوار نبوده است . پیچیده تر شدن تجهیزات و طراحی کارخانجات و گرفتارهای مرتبط با این موضوعات سبب پیدایش نسل دوم گردید . با درخشش بیشتر مکانیزاسیون در صنایع ، تجهیزات پیچیده و پیچیده تر شدند . لذا تعمیر و نگهداری ماشین آلات و تجهیزات به مهارت و زمان بیشتری نیاز داشت . با افزایش این وابستگی ، اهمیت زمان از کار افتادگی ماشین آلات و تجهیزات برای مدیران واضح تر گردید . پرسنل درگیر با ماشین آلات نیز پذیرفتند که باید به گو نه ای از پیشامد این عیوب جلوگیری کرد و تمام این موضوعات سبب گردید که زمینه نت پیشگیرانه فراهم شود . با افزایش هزینه های تعمیرات و نیز زمان اجرای عملیات نت ، علاقه زیادی بر برنامه ریزی نت و دیگر سیستمهای کنترلی ایجاد گردید . در شروع دهه 1980 میلادی ، با رشد مکانیزاسیون و اتوماسیون در کارخانه ها ، بوجود آمدن یک خرابی ناچیز در تجهیزات پیچیده ، تمام عملیات یک کارخانه را تحت تاثیر می گذاشت . این موضوع به این مفهوم بود که هر خرابی ناخواسته می تواند تاثیر جدی بر روی قابلیت اعتماد و قابلیت دسترسی کل قسمتهای یک کارخانه داشته باشد . براین اساس تفاوتهای اساسی مابین نسل اول ، نسل دوم و نسل سوم عبارتند از :
1. امروزه علاوه بر دسترس بودن و آماد بکار بودن تجهیزات ، توجه زیادی بر روی قابلیت اعتماد وجود دارد.
2. عاملی برای کاهش به سمت صفر زمان از کار افتادگی تجهیزات وجود دارد .
3. برای تحقق اهداف نگهداری و تعمیرات (نت) بایستی از ابزارهای در دسترس و کلیدی همانند FMEA , RCFA , TPM , RCM بهره برد .
با اجرای اصول نگهداری و تعمیرات (نت) نسل سوم در بسیاری از سازمانها خرابی ها تا حد صفر کاهش پیدا نمود و اهداف سیستم نت تا حد زیادی تحقق یافته است . به هر حال ، هیچکدام از انواع سیستمهای نت نمی تواند حذف کامل بروز هرگونه خرابی را تضمین نماید (احتمال بسیار ناچیز برخی از خرابی های ناخواسته ، همچنان وجود دارد ) ، فلذا پس یک روند واقع گرایانه می تواند منجر به حداقل حذف کامل و یا کاهش تکرار عیوب تکرار می شود . نسل چهارم نت؟ در اثر تغییرات سریع در توسعه تجهیزات و فرایندها ، عمدتا با بکارگیری رایانه های سریع ، قوی و پیشرفته بوجود می اید . در نسل چهارم مهمترین موضوع زمان می تواند باشد . با توجه به توضیحات قبل توجه نسل سوم در حال گذر از موضوعات نگهداری و توجه به دیگر موضوعات است .با این توضیح که امروزه در طراحی پروسسه تولید کارخانجات احتمال خرابی خطوط تولید غیر قابل قبول است و این احتمال را تقربیا به حد صفر می رسانند ، از اینرو اصول مهم نسل چهارم سیستمهای نت که می توانند مورد انتظار باشند ، براساس مشخصات نسل سوم امکان دارد به صورت زیر بیان گردد :
• در هنگام بررسی میزان ریسک در سطوح بالای سازمان ، به طرز رفتار ، برنامه ریزی و راهبردهای سیستم نت توجه خاصی دارند .
• ارتباط بین تقاضا ، طراحی محصول و نت کارخانه می تواند بسیار بیشتر از وضعیت فعلی باشد .
• توسعه سریع در تکنولوژی اطلاعات برای تشخیص ، پیش بینی و جلوگیری از خرابی های احتمالی .
با این تغییرات ، احتمالا تمرکز نت تغییر خواهد نمود و محتمل است ماموریت جدیدی برای سازمانهای نت چیزی فراتر همانند پشتیبانی و خدمات پس از فروش خوب به مشتریان باشد و این امر بواسطه کاهش سطح نگهداری اتفاق بیفتد . پارامتر دیگری که می تواند بسیار در نظام نسل چهارم موثر باشد ، افزایش کاربرد رایانه در موضوعات مدل سازی و راهبردهای نگهداری و تعمیرات (نت) است .با توسعه سریع تکنولوژی در صنایع ساخت و بهبود رایانه بویژه هوش مصنوعی و سیستمهای خبره ، مدل سازی و شبیه سازی رایانه ای ، شاید ابزار پیش گویی خوبی در اینده فراهم سازد . وظیفه این رایانه ها نه تنها در زمینه های جمع آوری ، نگهداری داده ها می باشند بلکه به کمک آنها بهتر علل اصلی خرابی تجهیزات را می توانیم درک نموده و آنها را اصلاح نمائیم . هزینه های نگهداری و تعمیرات (نت) : در سالیان اخیر ، رابطه زیادی مابین اهداف بهره وری نت و هزینه های مرتبط با آن ایجاد شده است . براساس تجربه برخی از سازمانها و شرکتها ، سیستمهای نت بزرگترین و بیشترین هزینه های منفرد و قابل فهم مدیریت در سطح کارخانه می باشد . هرچه بسیاری اعتقاد دارند راهبردهای سیستم نت همانند نت پیشگیرانه و نت پیشگویانه نشان داده است که می توان تا بیست و پنج درصد در هزینه های نت صرفه جویی شود . همچنین در مطالعات نشان داده شده که هنوز یک سوم از این هزینه ها را نیز می توان کاهش داد . مثلا به دو گروه اصلی تفکیک شوند . گروه اول که مربوط به هزینه های مستقیم هستند و به راحتی قابل شناسایی ، محاسبه و قابل گزارش هستند . این هزینه ها شامل هزینه نیروی انسانی ، مواد اولیه ، سرویس ، خدمات و هزینه های بالاسری بوده و قابل دسته بندی می باشند . گروه دیگر هزینه های نامریی و یا غیر مستقیم می باشند که به راحتی قابل اندازه گیری نیستند . این هزینه های نامریی سیستم نت به صورت شش ضایعه زیر قابل بیان می باشند :
1) ضایعات توقف برنامه ریزی نشده
2) ضایعات راه اندازی بسیار ، تغییر زیاد اصلاحات
3) بیکاری و توقفهای فرعی
4) راه اندازی تجهیزات با سرعت پایین
5) ضایعات نصب و راه اندازی
6) عیوب کیفی
بنابراین برای سازمانها و شرکتها بسیار مهم است که سیستم نت خود را توسعه داده و استفاده بهینه از تجهیزات خود بنمایند و براساس یک کار مطالعاتی ، بهره وری سازمانها و شرکتهای که دارای سیستمهای نت هستند بین بیست و پنج الی هشتاد و پنج درصد می باشد .این موضوع باعث می شود که بسیاری از شرکتها مشکلات کنترل کیفیت ، تیراژ تولید و برنامه های جانبی خود را بخاطر آنکه تجهیزات به طور مناسب نگهداری شده و آماد بکار هستند را برطرف کنند . به هر حال ، بهره وری سیستم نت می تواند تا میزان قابل ملاحظه ای برنامه ریزی و کنترل فعالیتهای نگهداری و تعمیرات (نت) را افزایش دهد . در بیست سال اخیر ، بیشتر تولیدکنندگان با هدف باقی ماندن در فضای رقابتی بازار تجارت و تولید(بعنوان ارزان کردن هرچه بیشتر کالاهای تولیدشان) عمدتا به دنبال کاهش هزینه های تولید بوده اند . این تلاش هرچند منافعی زود گذر را موجب گردید ولیکن بعلت عدم توجه کافی به سیستم نت ، آنها نتوانستند حداکثر منافع مستمر را بدنبال داشته باشند . به طور واضح و یقین ، گنجاندن برنامه های نت در دستور کار توسعه توسط اینگونه مدیران از اهمیت ویژه ای برخوردار است . دیگر اولویتی که می تواند سطح بهره وری سیستم نت را افزایش دهد ، به کارگیری نیروهای خارج از سیستم کارخانه (Outsourcing ) است . از این عوامل می توان در بالاترین سطوح فعالیتهای نگهداری و تعمیرات (نت) استفاده نمود . مزایای استفاده از این منابع خارج از سازمان جهت سیستم نت به شرح ذیل می باشد :
• برآورد آسانتر و سهل تر فعالیتهای قابل انجام و قابل گزارش .
• نگهداری و تعمیرات (نت) برنامه ریزی نشده توسط این روش قابل انجام می باشد .
• نگهداری و تعمیرات (نت) بعنوان یک مزیت مورد توجه قرار می گیرد .
• ارتباط مناسبی مابین مدیریت کارخانه و پیمانکاران فعالیتهای نت برقرار می شود .
• فعالیتهای نگهداری و تعمیرات (نت) به بهترین شکل محقق می شود .
با سنایوری که شرکتهای متولی انجام فعالیتهای نت جهت کیفیت و عملکرد فعالیتهایش تعریف و تضمین می کنند , پیوستگی فعالیتها , دسترسی راحت تر به اهداف و اطمینان به رسیدن به اهداف تولیدی شرکت حاصل میگردد. بنابراین , شاید سوال دیگر این باشد که با چه دقت , برنامه های سیستم نت را آغاز کنیم ؟ در روش سنتی سازماندهی تابعی از زمان و بودجه بوده است . این ملاحظات تیم تعمیراتی مجبور به برآورد کلی هزینه ها می نماید . تناقضی در این جا وجود دارد که گروه متولی فعالیتهای نت و اصول برقراری قابلیت اطمینان در سطح کارخانه , تمام کوشش و توانایشان را بر روی تجهیزاتی می گذارند که نصب شده و در حال کار می باشد و توجه خاص آنها بر آماده بکار بودن ماشین , قابلیت اعتماد بر کارکرد صحیح و جلوگیری از بیکاری و توقف ماشین می باشد . در حالی که انتخاب نوع خاصی از تجهیزات می تواند از اهداف EPCC پشتیبانی نماید , در حالی که این موضوع در دستور کار و شرح وظایف تیم اجرای فعالیتهای نت نمی باشد .فلذا پس شاید جواب بهتر روش تیمی و هم راستای کارشناسی باشد و شروع کار این تیم کارشناسی هنگام طراحی خطوط کارخانه و در هنگام انتخاب و خرید تجهیزات باشد و بدین صورت نباشد که وقتی دستگاه از کار افتد و خراب شد از تیم کارشناسی نت درخواست رفع عیب کنند . نگهداری و تعمیرات (نت) اثر بخش همانند آنچه که در ادامه آمده است , تاثیر زیادی بر روی محاسبات کلی کارخانه خواهد داشت . با کاهش هزینه های مستقیم و غیر مستقیم و خرابی تجهیزات , مفهوم و معنای بهره وری , اثر بخشی و سوددهی برنامه ریزی نت را می توان به صورت زیر بیان نمود :
(1) ----------------- عایدی = برگشت ماشین
(2) ----------------- حجم * قیمت = عایدی
(3) ----------------- اثربخشی کلی تجهیزات * حداکثر ظرفیت = حجم نت اثربخش دارای اثر مثبت بر معادلات یک الی سه می باشد .
نت توسعه یافته به افزایش ROD با کاهش هزینه های بالا کمک می کند . جمع بندی و نتیجه گیری : شرایط فرایند نگهداری و تعمیرات (نت) می تواند به طور قابل ملاحظه ای از مفهوم قدیمی خود (تعمیر هنگام شکست) به یک روند پیچیده که مستلزم لحاظ راهبرد نت و روند همه جانبه و گروهی است , تغییر نماید . امروزه مدیران می دانند که نگهداری و تعمیرات (نت) جزیی از فرایند تصمیم سازی تخصصی بودجه و اعتبارات است و فلذا پس از انگیزه مناسب برای تخصیص بودجه و اعتبارات جهت امر نگهداری و تعمیرات برخوردار هستند و آنان می دانند با لحاظ نمودن اینگونه اعتبارات , عوارض مالی ناشی از عدم برخورداری از سیستم نت را متحمل نخواهند شد . هدف برنامه های نگهداری و تعمیرات (نت) و همچنین تغییر و تسریع توسعه فناوری سبب بهره وری , اثربخشی و سوددهی بهتر است .
منبع: پایگاه اطلاعات صنعتی ایران
الف ) محل مدارک و داده ها ( مستندات ) معلوم است .
ب ) مدارک و داده ها به طور ادواری بازنگری و در صورت لزوم تجدید نظر می شوند و مناسب بودن آنها مورد تایید مجاز قرار می گیرد .
ج ) نسخه های جاری مدارک و داده ها در تمام محلهایی که عملیات اساسی ، برای کارکرد موثر سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی در آنجا انجام می گیرد در دسترس می باشند.
د ) مدارک منسوخ به موقع از تمام محلهای صدور و محلهای استفاده آنها خارج می شوند یا به طریق دیگری از عدم استفاده ناخواسته اطمینان حاصل گردد .
ه ) تمام مدارک و داده هایی که باید قانونا نگهداری شوند و همچنین آنهایی که جهت آگاهی و مراجعات بعدی بایگانی می شوند به طور مناسب نشانه گذاری شده اند .
هدف نهایی بند 4-4-5 این است که اطمینان حاصل شود خطری از بابت مدارک نا معتبر و عدم دسترسی به مدارک ، عملکرد موثر سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی را تهدید نمی کند . به بیان دیگر باید اطمینان حاصل شود که سازمان ، مدارک را به نحوی ایجاد و مستقر کرده است که برای اجرای سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی کافی است . با این همه تاکید اصلی سازمان باید بر اجرای موثر سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی باشد نه بر سیستم پیچیده کنترل مستندات . به منظور تعیین محل مدارک ، یک روش معمول تهیه فهرست توزیع برای مدارک است ، به این ترتیب که برای هر مدرک صادر شده ، یک فهرست توزیع تهیه می شود و بخشها یا افراد گیرنده مدرک مشخص می شوند . معمولا از همین فهرست برای دریافت رسید از گیرندگان استفاده می شود . روش دیگر درج نام یا عنوان گیرندگان در فهرست اصلی مستندات است . در صورتی که گیرندگان مدارک ثابت باشند ( مثلا کلیه روشهای اجرایی سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی همواره درکلیه بخشهای اصلی سازمان توزیع می شوند ) می توان از تهیه فهرست جداگانه برای هر مدرک صرف نظر کرد . مدارک باید در فواصل معین زمانی که خود سازمان بسته به اندازه و ماهیت فعالیتها و محیط فعالیت خود تعیین می کند ، مورد بازنگری قرار گیرند . بدیهی است بازنگری دوره ای مدارک به این معنا نیست که نباید مدارک را در خارج از این دوره ها مورد بازنگری قرار داد . افراد مجاز و مختار برای تایید مدارک چه در هنگام صدور و چه در هنگام تغییر مدارک باید مشخص شوند . به منظور مشخص کردن وضعیت جاری مدارک تهیه فهرست اصلی مستندات معمولا بسیار کارساز است . نکته حایز اهمیت این است که مدارک و داده ها به هنگام نیاز چه در شرایط عادی و چه در شرایط غیر عادی باید در دسترس باشند . مثلا در حالتهای اضطراری نظیر آتش سوزی ، در دسترس بودن نقشه محیط کار ( شامل خروجی های اضطراری ، جعبه های آتش نشانی ، پنجره ها و ...) بسیار مهم است . همینطور دستورالعملها و روشهای اجرایی موارد اضطراری باید در شرایط اضطراری به سرعت قابل دسترسی باشند .
4ـ4ـ6ـ کنترل عملیات ( Operational Control ) : سازمان باید عملیات و فعالیتها را در ارتباط با ریسک های شناخته شده ( در جایی که اقدامات کنترلی مورد نیاز باشد) مشخص نماید . سازمان باید این فعالیتها را که شامل نگهداری و تعمیرات نیز هستند ، به طرق زیر برنامه ریزی کند تا اطمینان حاصل نماید که تحت شرایط مشخص شده به انجام می رسند : الف ) ایجاد و برقراری روشهای اجرایی مدون برای پوشش دادن وضعیتهایی که نبود آنها ممکن است منجر به انحراف از خط مشی و اهداف بهداشت حرفه ای و ایمنی گردد . ب ) مشخص نمودن معیارهای عملیاتی درروشهای اجرایی ج ) ایجاد و برقراری روشهای اجرایی مرتبط با ریسکهای بهداشتی ـ ایمنی شناسایی شده مربوط به کلیه وسایل ، تجهیزات و خدمات خریداری شده و یا استفاده شده توسط سازمان و ابلاغ روشهای اجرایی و الزامات مربوطه به تامین کنندگان و پیمانکاران د ) ایجاد و برقراری روشهای اجرایی برای طراحی محل کار ، فرایند ، تاسیسات ، ماشین آلات ، رویه های عملیاتی و سازماندهی کار ( از جمله انطباق کار با توانایی های نیروی انسانی ) به منظور حذف یا کاهش ریسکهای بهداشتی ـ ایمنی در منبع آنها هدف از این زیر بند آن است که سازمان تمهیدات لازم را برای حصول اطمینان از اعمال اثربخش شاخص های عملیاتی مرتبط با مخاطرات خود فراهم کند تا در نهایت به آنچه که در خط مشی و اهداف ایمنی و بهداشت شغلی بیان کرده است ، دست یابد . نتایج حاصله از شناسایی خطر ، مخاطره سنجی و کنترل مخاطرات به همراه الزامات قانونی و سایر الزامات و نیز اهداف ایمنی و بهداشت شغلی ، عملیاتی که نیاز به کنترل دارند را به راحتی مشخص می کنند . سازمان باید برای کنترل مخاطرات ناشی از فعالیتهای خود روشهای اجرایی برقرار کند تا از بروز حوادث ، رخدادها و یا سایر انحرافات از اهداف و خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی جلوگیری شود . این روشهای اجرایی باید در فواصل معین زمانی مورد بازنگری قرار گیرند تا از تداوم مناسب بودن و اثربخشی آن اطمینان حاصل شود . همچنین این روشهای اجرایی باید شامل وضعیتهایی باشند که در خارج از محیط کار سازمان ( مثلا در محل مشتری یا پیمانکار ) ایمنی به خطر می افتد . فعالیتهای نصب که در محل مشتری انجام می گیرند نمونه ای از این نوع فعالیتها هستند . برخی از مواردی که معمولا مخاطرات از آنها ناشی می شوند به شرح زیر هستند: 1 ) خرید یا انتقال کالاها و یا خدمات و استفاده از منابع خارجی شامل موارد زیر : - تایید خرید یا انتقال مواد شیمیایی و سایر مواد خطرناک - در دسترس بودن مستندات لازم برای جابجایی ایمن ماشین آلات ، تجهیزات ، مواد یا مواد شیمیایی به هنگام خرید و یا شناسایی نیاز به جمع آوری این مستندات - ارزیابی صلاحیت پیمانکاران از لحاظ ایمنی و بهداشت شغلی و ارزیابی مجدد آنها در فواصل معین زمانی - تایید طراحی تمهیدات ایمنی و بهداشت شغلی برای کارگاه یا تجهیزات جدید
2 ) فعالیتهای خطرناک شامل موارد زیر : - شناسایی فعالیتهای خطرناک ( نظیر رادیوگرافی ، جابجایی اجسام بزرگ و ... ) - تعیین روشهای کاری از قبل و تایید آنها - تشخیص صلاحیت پرسنل برای انجام فعالیتهای خطرناک قبل از انجام - سیستمهای اجازه کار و روشهای اجرایی کنترل ورود و خروج کارکنان به محلهای کار خطرناک
3 ) مواد خطرناک شامل موارد زیر : - شناسایی محل انبارها و نگهداری موجودیها - تمهیدات انبارش ایمن و کنترل دسترسی به مواد خطرناک - تهیه و دسترسی به داده های ایمنی مواد و سایر اطلاعات مرتبط
4 ) نگهداری ایمن کارگاه و تجهیزات شامل موارد زیر : - تهیه ، کنترل و نگهداری کارگاهها و تجهیزات سازمان - تهیه ، کنترل و نگهداری وسایل حفاظت فردی ( PPE ) - تفکیک و کنترل دسترسی به تجهیزات - بازرسی و کنترل تجهیزات مرتبط با ایمنی و بهداشت شغلی و سیستمهای مرتبط با آن نظیر : - سیستمهای حفاظت اپراتور - مراقبت و حفاظت فیزیکی - سیستمهای ازکاراندازی - تجهیزات کشف و جلوگیری از آتش سوزی - تجهیزات جابجایی ( جرثقیل ها ، بالابر ، نقاله ها و سایر تجهیزات بالابر ) - منابع و محافظ های رادیولوژی - وسایل پایش ضروری - سیستمهای تهویه داخلی - تسهیلات و تمهیدات پزشکی
4ـ4ـ7ـ آمادگی و واکنش در وضعیت اضطراری ( Emergency Prepare ness and Response ) : سازمان باید روشهای اجرایی را برای شناسایی احتمال وقوع و مقابله با حوادث و وضعیتهای اضطراری و برای پیشگیری و کاهش امکان بروز بیماریها و جراحاتی که ممکن است مرتبط با این حوادث باشد ، ایجاد و برقرار نگهدارد . سازمان باید هر زمان که لازم باشد ، روشهای اجرایی آمادگی و واکنش در وضعیت اضطراری خود را خصوصا پس از وقوع حوادث یا وضعیتهای اضطراری ، مورد بازنگری و تجدید نظر قرار دهد . سازمان همچنین باید به طور ادواری هر وقت که امکان پذیر باشد ، این روشهای اجرایی را اجرا ( آزمایش ) نماید . روشهای اجرایی و طرحهای اضطراری باید با هدف حصول اطمینان از واکنش مناسب در مقابل رخدادهای پیش بینی نشده ایجاد شوند . برای این منظور سازمان باید حوادث بالقوه و واکنشهای مناسب مرتبط با آنها را تعیین کند . به هنگام تعیین حوادث بالقوه باید نتایج شناسایی خطر ، مخاطره سنجی و کنترل مخاطرات را مورد توجه قرار داد . همچنین مواردی از قبیل الزامات قانونی و سایر الزامات ، تجارب مربوط به رخدادها و حوادث قبلی مربوط به سازمان یا سازمانهای دیگر و نیز نتایج تمرین های عملی مواقع اضطراری می تواند مفید واقع شود . اولین نتیجه این فعالیت ، تهیه روشهای اجرایی و طرحهای اضطراری است . در حقیقت پس از تعیین حوادث بالقوه ، باید طرحها و روشهای اجرایی جهت واکنش در برابر این خطرات به هنگام وقوع تهیه شود . همانند سایر روشهای اجرایی ، در این روشها و طرحها نیز باید فرد مسئول اصلی برای مقابله با این رخدادها مشخص باشد. همچنین اقداماتی که باید توسط پرسنل به هنگام وقوع حادثه انجام گیرد و حتی اقداماتی که باید از سوی سایر افراد نظیر میهمانان و پیمانکاران انجام گیرد ( نظیر مراجعه سریع به محل مشخص اجتماع به هنگام حادثه ) باید در روشها و طرحهای مربوط به صراحت بیان شود . بدیهی است برخی از افراد به دلیل ماهیت کار خود ، وظایف ویژه ای در این مواقع دارند . در مواردی که لازم است به هنگام حادثه محل کارگاه تخلیه شود باید روش این کار در روشها و طرحهای مربوطه ذکر شود . علاوه بر موارد فوق ، مسائل زیر نیز در روشها و طرحهای اضطراری می تواند مورد توجه قرار گیرد : شناسایی محلهای خطرناک نظیر محل نگهداری مواد آتش زا یا قابل انفجار نحوه ارتباط با سازمانهای مرتبط نظیر اورژانس ، آتش نشانی و ... و نیز همسایگان حفاظت از اسناد و تجهیزات بسیار مهم نحوه دستیابی به اطلاعات ضروری در مواقع اضطراری نظیر نقشه های کارگاه ، داده های مربوط به مواد خطرناک و تلفن های ضروری پس از تهیه روشها و طرحهای اضطراری ، تجهیزات و لوازم مورد نیاز در مواقع اضطراری باید شناسایی و تامین شود. تهیه فهرستی از این تجهیزات بسیار مفید است . این تجهیزات باید به تعداد کافی تهیه شود و آماده به کار بودن آنها در فواصل زمانی مشخص بررسی شود . برخی از این تجهیزات عبارتند از : وسایل حفاظت فردی ( غیر از وسایلی که به هنگام کار عادی باید مورد استفاده قرار گیرد ، نظیر ماسک ضد گاز ) سیستمهای هشداردهنده نظیر آژیر خطر روشنایی و برق اضطراری فیوزها و شیرهای قطع اضطراری وسایل خروج اضطراری و فرار از محل خطر وسایل کمکهای اولیه وسایل آتش نشانی وسایل ارتباطی ( نظیر بی سیم ) پناهگاهها تمرین عملی روشها و طرحهای واکنشی در مواقع اضطراری خواسته دیگر OHSAS 18001 می باشد . اگرچه طرحها و روشها روی کاغذ ممکن است کافی به نظر برسند ولی تا کارایی آنها عملا به اثبات نرسیده باشد قابل اطمینان نخواهد بود . برای حصول اطمینان از کفایت ، مناسب بودن و اثربخشی این طرحها ممکن است لازم باشد که شرایط اضطراری کاملا شبیه سازی شوند . تمرینهای عملی روشها و طرحهای اضطراری باید بر اساس برنامه زمانبندی اجرا شوند . این تمرینها باید حتی المقدور با شرایط واقعی مطابقت داشته و در صورت امکان از مشارکت سازمانهای مرتبط نظیر اورژانس و آتش نشانی به هنگام تمرین استفاده شود . بعد از هر تمرین عملی یک گزارش یا صورت وقایع باید تهیه و علاوه بر شرح وقایع ، نقاط قوت و ضعف واکنش و نیز پیشنهادهای لازم برای بهبود ارائه شود . این نتایج می تواند منجر به اصلاح روشهای اجرایی و طرحهای اضطراری شود .
4ـ5ـ بررسی و اقدام اصلاحی ( Checking and Corrective Action ) : 4ـ5ـ1ـ اندازه گیری عملکرد و پایش ( Performance Measurement and Monitoring ) : سازمان باید روشهای اجرایی برای نظارت ( پایش ) و اندازه گیری منظم عملکرد بهداشتی ـ ایمنی خود ایجاد نموده و برقرار نگهدارد . این روشهای اجرایی باید شامل موارد ذیل باشد :
الف ) اندازه گیریهای کمی و کیفی متناسب با نیازهای سازمان
ب ) اهداف بهداشتی ـ ایمنی سازمان را محقق گرداند
ج ) اقدامات منظم برای نظارت ( پایش ) بر عملکرد ، از جمله انطباق با برنامه های مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی ، معیارهای عملیاتی و الزامات قانونی و مقررات مرتبط
د ) اقدامات موردی جهت نظارت بر حوادث ، بیماریها ، رویدادها و سایر موارد نقص در عملکرد بهداشتی ـ ایمنی
ه ) ثبت داده ها و نتایج کافی از اندازه گیری ها و نظارت را شامل ، تا تجزیه و تحلیل اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه تسهیل گردد. در صورتی که تجهیزاتی برای اندازه گیری و نظارت مورد نیاز باشد ، سازمان باید روشهای اجرایی برای کالیبراسیون و نگهداری این تجهیزات ایجاد و برقرار نگهدارد . سوابق کالیبراسیون و نگهداری از تجهیزات باید حفظ شوند . هدف از تدوین روشهای اجرایی پایش و اندازه گیری ، نظارت بر مشخصه های کلیدی عملکرد ایمنی و بهداشت شغلی سازمان است . سازمان باید اثبات کند که قابلیت اندازه گیری عملکرد خود را در قالب زمانی مورد نظر دارد. بدون چنین قابلیتی تعریف اهداف کمی معنایی نخواهد داشت . بدیهی است برای استقرار چنین نظارتی ، قبل از هر چیز ابتدا باید شاخص های عملکرد تعریف شوند . شاخص های عملکرد بر اساس خط مشی ، اهداف ، برنامه ها و مخاطرات سازمان تعریف می شوند . برخی از شاخص هایی که می توانند مورد استفاده قرار گیرند از موارد زیر قابل استخراج است : میزان دستیابی به خط مشی و اهداف ایمنی و بهداشت شغلی برنامه های آموزشی ، آگاهی ، ارتباطات و مشاوره کارکنان کنترل های مرتبط با مخاطرات ایمنی و بهداشت شغلی میزان مطابقت با مقررات و سایر الزامات ایمنی و بهداشت شغلی بررسی رخدادها و حوادث گذشته
4ـ5ـ2ـ حوادث ، رویدادها ، عدم انطباق و اقدام اصلاحی و پیشگیرانه ( Accident , Incident , Non-conformances and Corrective and Preventive Action ) : سازمان باید روشهای اجرایی برای تعیین مسئولیتها و اختیارات برای پرداختن به موارد زیر را ایجاد نموده و برقرار نگهدارد : الف ) پرداختن و کاوش پیرامون حوادث رویدادها عدم انطباقها ب ) انجام اقداماتی به منظور کاهش پیامدهای ناشی از حوادث ، رویدادها و عدم انطباقها ج ) شروع و تکمیل اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه د ) تایید موثر بودن اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه انجام شده در این روش اجرایی باید قید گردد که کلیه اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه پیشنهاد شده باید از طریق پروسه ارزیابی ریسک و قبل از اجرا مورد بازنگری قرار گیرد . هرگونه اقدام اصلاحی یا پیشگیرانه که برای حذف علل بالفعل و بالقوه عدم انطباقها صورت می گیرد باید متناسب با ابعاد مساله بوده و هم ارز با ریسک بهداشتی ـ ایمنی حاصله باشد . سازمان باید هرگونه تغییرات ناشی از اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه در روشهای اجرایی مدون را اعمال و ثبت نماید . منظور اساسی در این بند آن است که سازمان ، روشهای موثری جهت جلوگیری از وقوع یا تکرار حوادث ، رخدادها و عدم انطباقها داشته باشد . برای بررسی و اصلاح عدم انطباق مراحل اساسی زیر دنبال می شود :
1 ـ شناسایی علت ریشه ای عدم انطباق ، رخداد یا حادثه
2 ـ شناسایی اقدام اصلاحی لازم جهت رفع علت ریشه ای عدم انطباق ، رخداد یا حادثه
3 ـ اجرای اقدام اصلاحی تعیین شده
4 ـ اجرای کنترل ها و پایش های ضروری یا گسترش آنها به منظور جلوگیری از تکرار عدم انطباق ، رخداد یا حادثه
5 ـ ثبت هرگونه تغییرات ناشی از اقدام اصلاحی در روشهای اجرایی مکتوب
علاوه بر این ، روشهای اجرایی سازمان باید امکان ردیابی ، تجزیه و تحلیل و در نهایت حذف علل بالقوه عدم انطباقها ، رخدادها و حوادث را فراهم آورد . روشهای اجرایی برای رخدادها ،حوادث و عدم انطباقها و اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه معمولا باید در برگیرنده موارد زیر باشد : مسئولیتها و اختیارات مربوط به شناسایی ، بررسی ، گزارش دهی و تصمیم گیری در خصوص حوادث ، رخدادها و عدم انطباقهای بالقوه و بالفعل و نیز اجرا و پیگیری و پایش اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه مرتبط با آن . سازمان باید تمامی تلاش خود را صرف اجرای صحیح و موثر اقدامات اصلاحی کند و سوابق مربوطه را نیز جهت استفاده در اینده و تحلیل های مربوطه و نیز ارائه به ممیزین داخلی و خارجی و سایر طرفهای ذینفع ثبت و نگهداری نماید . این سوابق باید به منظور تحلیل و بایگانی در اختیار گماشته مدیریت و در صورت لزوم نمایندگان ایمنی و بهداشت شغلی قرار گیرد .
4ـ5ـ3ـ سوابق و مدیریت سوابق ( Records and Records Management ) : سازمان باید روشهای اجرایی برای شناسایی ، نگهداری و تعیین تکلیف سوابق بهداشتی ـ ایمنی ، از جمله نتایج ممیزی ها و بازنگری ها ، ایجاد نموده و برقرار نگهدارد . سوابق بهداشتی ـ ایمنی باید خوانا ، قابل شناسایی و ردیابی به فعالیتهای مربوطه باشد . سوابق باید به نحوی بایگانی و نگهداری شوند که به سهولت قابل دستیابی باشند و از آسیب ، خرابی یا نابودی محفوظ بمانند . مدت نگهداری آنها باید تعیین و ثبت شود . سوابق باید متناسب با سیستم و سازمان نگهداری شوند تا انطباق با ( عملکرد فعلی ) مشخصات OHSAS 18001 ( و دیگر الزامات قانونی ) را اثبات نماید . سوابق ایمنی و بهداشت شغلی برای اهداف زیر نگهداری می شوند : اثبات اجرای موثر سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی اثبات اجرای فرایندها تحت شرایط ایمن استفاده از اطلاعات گذشته برای تحلیل و تصمیم گیری بهتر در حال و اینده سوابق ایمنی و بهداشت شغلی می تواند شامل موارد زیر باشد : سوابق شکایات گزارش بازرسی های ایمنی و بهداشت شغلی سوابق آموزشی گزارشهای ممیزی سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی گزارشهای حوادث ، رخدادها و شبه رخدادها گزارشهای مربوط به عدم انطباقها گزارشات اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه صورت جلسات ایمنی و بهداشت شغلی سوابق بازرسی ، نگهداری و تعمیرات و کالیبراسیون سوابق شناسایی خطر ، مخاطره سنجی و کنترل مخاطرات سوابق کنترلهای پزشکی و بازرسیهای بهداشتی سوابق توزیع و نگهداری وسایل حفاظت فردی سوابق بازنگری مدیریت روشهای اجرایی برای کنترل سوابق کیفیت باید موارد زیر را مشخص نماید : سوابق ایمنی و بهداشت شغلی مورد استفاده در سازمان نحوه شناسایی ، نگهداری و تعیین تکلیف سوابق مدت زمان نگهداری سوابق ( این مدت باید با توجه به مقررات و الزامات قانونی تعیین شود ) مسئولین صاحب اختیار جهت تعیین تکلیف سوابق
4ـ5ـ4ـ ممیزی ( Audit ) : سازمان باید برنامه و روشهای اجرایی را برای ممیزی های ادواری سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی که قرار است به اجرا دراید ایجاد نموده و برقرار نگهدارد تا :
الف ) تعیین شود که ایا سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی 1 ـ با ترتیبات برنامه ریزی شده برای مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی از جمله الزامات ، OHSAS 18001 مطابقت دارد یا خیر 2 ـ به درستی اجرا و نگهداری شده است 3 ـ برای تحقق خط مشی و اهداف سازمان موثر بوده است یا خیر
ب ) نتایج حاصل از ممیزیهای قبلی را بازنگری کند
ج ) نتایج ممیزی ها به مدیریت ارائه شود برنامه ممیزی سازمان از جمله هرگونه زمانبندی باید مبتنی بر ارزیابی ریسکهای ناشی از فعالیت مربوطه و نتایج ممیزیهای قبلی باشد . روشهای اجرایی ممیزی باید دامنه شمول ، دفعات ، روشها و صلاحیت ها و همچنین مسئولیت و الزامات برای ممیزی و گزارش نتایج را در برگیرد . در صورت امکان ممیزی ها باید توسط کارکنانی مستقل از آنهایی که مسئولیت مستقیم در واحد مورد ممیزی دارند ، انجام گیرد .
یادآوری : منظور از پرسنل مستقل الزاما افرادی خارج از سازمان مربوطه نمی باشد . ( نتایج ممیزی باید به اطلاع افراد ذیربط رسانده شده و اقدامات اصلاحی متناسب با آن انجام پذیرد )
4ـ6ـ بازنگری مدیریت ( Management Review ) : مدیریت ارشد سازمان باید در فواصلی که خود تعیین می نماید ، سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی را مورد بازنگری قرار دهد تا از تداوم مناسب بودن ، کفایت و موثر بودن آن اطمینان حاصل کند . فرایند بازنگری مدیریت باید به نحوی باشد تا اطمینان حاصل شود که اطلاعات لازم جمع آوری می گردد تا به مدیریت امکان دهد که این ارزیابی را به عمل آورد . نتایج این بازنگری باید مدون شود . در پرتو نتایج ممیزی سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی ، تغییر شرایط و تعهد به بهبود مستمر ، بازنگری مدیریت باید نیاز احتمالی به تغییرات خط مشی ، اهداف و سایر عناصر سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی را مدنظر قرار دهد . مدیریت عالی سازمان باید استقرار سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی را مورد بازنگری قرار دهد تا اطمینان حاصل نماید که این سیستم به طور کامل مستقر شده و برای دستیابی به خط مشی و اهداف ایمنی و بهداشت شغلی تناسب خود را حفظ میکند . در این بند است که سازمان دید جامع نسبت به عملکرد ایمنی و بهداشت شغلی خود به دست می آورد . این بازنگری همچنین باید سازمان را قادر سازد که میزان تداوم تناسب خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی خود را مورد ارزیابی قرار دهد و در صورت نیاز در آنها تجدید نظر کند . ورودی های بازنگری مدیریت عبارتند از : آمار حوادث نتایج ممیزی های داخلی و خارجی از سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی اقدامات اصلاحی انجام یافته در مدت فاصله بین دو بازنگری گزارشهای وضعیت اضطراری ( واقعی یا تمرینی ) گزارشهای گماشته مدیریت از عملکرد کلی سیستم گزارشهای مدیران خط مقدم از اثر بخشی سیستم در محدوده مربوط به خود گزارشهای فرایند شناسایی خطر ، مخاطره سنجی و کنترل مخاطرات ممیزی ها باید در فواصل زمانی معین صورت پذیرد . متداول ترین نوع بازنگری مدیریت ، انجام این فرایند از طریق جلسات بازنگری مدیریت است .
نویسنده / مترجم: آقای مهندس توژان
منبع: http://www.industryinfobase.ir
پایگاه اطلاعات صنعتی ایران
4ـ3ـ2ـ الزامات قانونی و سایر الزامات ( Legal and Other Requirements ) : سازمان باید روش اجرایی برای شناسایی و دستیابی به الزامات قانونی و سایر الزامات بهداشت شغلی و ایمنی که قابل اعمال در آن باشد ( متناسب با مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی ) ایجاد و برقرار نماید . سازمان باید این اطلاعات را به روز نگهدارد . اطلاعات مربوط به الزامات قانونی و سایر الزامات باید به اطلاع کارکنان سازمان و سایر طرفهای ذینفع مرتبط رسانده شود . برخی از الزامات دیگر که ممکن است برای سازمان کاربرد داشته باشند عبارتند از: ایین کارهای صنعتی توافق نامه های منعقده با سازمانهای دولتی و عمومی راهنمایی هایی که جنبه مقرراتی ندارند برای همسازی با مقررات قانونی ، سازمان باید الزامات قانونی مرتبط با فعالیتها ، محصولات و خدمات خود را که جنبه ایمنی دارند شناسایی کرده و درک کند .
قوانین ممکن است به شکلهای متفاوتی وجود داشته باشند : قوانین ویژه در خصوص فعالیتها نظیر مجوزهای بهره برداری قوانین ویژه در خصوص محصولات یا خدمات قوانین ویژه در خصوص صنعتی که سازمان در آن زمینه فعالیت می کند قوانین عمومی ایمنی و بهداشت برای شناسایی این قوانین و نیز تغییرات آنها می توان از منابع مختلفی استفاده کرد مانند : سازمانهای دولتی تشکل های صنفی و صنعتی بانکهای اطلاعاتی موجود خدمات تخصصی مشاورین و کارشناسان ایمنی بهترین روش ، تهیه لیستی از قوانین مرتبط با فعالیتها ، محصولات و خدمات سازمان است که به طور دائم به روز می شوند . این کار مشابهت فراوانی با شناسایی و مطابقت با استانداردهای عملیاتی ، محصولات و خدمات در سیستمهای مدیریت کیفیت دارد .
4ـ3ـ3ـ اهداف ( Objectives ) : سازمان باید اهداف بهداشت شغلی و ایمنی مدونی در هر بخش و سطحی در درون سازمان که مرتبط باشد ایجاد کرده و برقرار نگهدارد . سازمان هنگام تعیین و بازنگری اهداف خود باید الزامات قانونی و سایر الزامات ، خطرات ( عوامل زیان آور ) بهداشتی ـ ایمنی و ریسک ها ، گزینه های فن آوری ، الزامات مالی و عملیاتی و بازرگانی خود و نیز نظرات طرفهای ذینفع را در نظر گیرد . اهداف باید با خط مشی بهداشت شغلی و ایمنی و از جمله تعهد به بهبود مستمر سازگار باشد . به هنگام تدوین اهداف باید در نظر داشت که این اهداف به منظور دستیابی به خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی ایجاد می شوند . بنابراین اهداف باید در راستای خط مشی بوده و از سازگاری کامل با آن برخوردار باشند . بهترین روش این است که خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی به گزاره هایی تقسیم و اهداف بر اساس این گزاره ها تدوین شوند .به هنگام تدوین اهداف همچنین باید به یافته های حاصل از بازنگری های ایمنی و نیز خطرات و مخاطرات ایمنی تعیین شده توجه داشت . سایر مواردی که به هنگام تدوین اهداف مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از : مطابقت با قوانین و مقررات ایمنی و بهداشت شغلی نظرات طرفهای ذینفع شاخصهای عملکرد ایمنی و بهداشت شغلی تدوین روش اجرایی برای تعیین اهداف اگرچه به عنوان الزام استاندارد تعریف نشده لیکن می تواند بسیار مفید واقع شود . روش بسیار مناسب جهت ارزیابی اهداف و تعیین مناسب بودن آنها ، روش آزمون هوشمند ( Smart Test ) است . در این روش عواملی که باید به هنگام تدوین و ارزیابی اهداف مورد توجه قرار گیرند به طور بسیار خلاصه و روشن تبیین می شود . این عوامل عبارتند از : مشخص بودن : اهداف باید مشخص بوده و از به کارگیری جملات و الفاظ مبهم در آنها خودداری شود . سنجش پذیری : اهداف باید حتی المقدور قابل اندازه گیری باشد . بیان اهداف به صورت وصفی در بسیاری از موارد ، تعیین میزان دستیابی به آنها را با مشکل مواجه می کند . مورد توافق بودن : اهداف باید موافق نظر افرادی باشد که قرار است جهت دستیابی به آنها اقدام کنند و به تایید آنان برسد . به بیان بهتر لازم است یک توافق جمعی در خصوص اهداف ایمنی و بهداشت شغلی سازمان وجود داشته باشد . واقع نگرانه بودن : اهداف باید واقع بینانه و با در نظر گرفتن امکانات ، محدودیتها و وضعیت فعلی سازمان تدوین شوند . اگر اهداف بلند پروازانه باشند ، علاوه بر ایجاد مغایرت و عدم تطابق ، انگیزه و تلاش کارکنان در جهت دستیابی به آن را نابود خواهد کرد و موجب بروز دلسردی در میان آنان خواهد شد . همین طور اگر اهداف بسیار بدبینانه تدوین شوند ، سازمان نخواهد توانست به میزان مطلوبی از بهبود در عملکرد خود دست یابد . علاوه بر این ، واقع بینانه بودن یک هدف ، بدین معناست که هدف باید معقول و مرتبط با خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی سازمان باشد . زمان بندی : اهداف باید در یک محدوده زمانی بیان شوند . عدم وجود یک مهلت برای دستیابی به هدف ، موجب خواهد شد که سازمان تلاش لازم جهت دستیابی به آن را از خود نشان ندهد . تعیین یک زمان مشخص برای دستیابی به هدف باعث خواهد شد که سازمان بتواند در فواصل زمانی معین میزان دستیابی به هدف را ارزیابی کند و در صورت لزوم برنامه ها و روشهای دستیابی به اهداف را مورد بازنگری قرار دهد.
4ـ3ـ4ـ برنامه ( های ) مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی (OH & S Management Programs ): سازمان باید برنامه هایی برای دستیابی به اهداف ایجاد کرده و برقرار نگهدارد که شامل موارد زیر باشد : الف ) تعیین مسئولیتها برای دستیابی به اهداف در هر بخش و سطحی از سازمان که مرتبط باشد . ب ) نحوه و زمان بندی دستیابی به آنها : برنامه ( های ) مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی باید در فواصل زمانی مناسب و مشخص مورد بازنگری قرار گیرد . این برنامه ( ها ) هر جا که لازم باشد باید اصلاح شوند تا هرگونه تغییر در فعالیتها ، محصولات ، خدمات یا شرایط عملیاتی سازمان در آنها ملحوظ گردد . ایجاد و به کارگیری یک یا چند برنامه ، عاملی کلیدی برای اجرای موفق سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی است.در این برنامه باید نحوه دستیابی به اهداف از جمله زمانبندی و کارکنان مسئول اجرای آن تشریح شود . برنامه را می توان به بخشهایی تقسیم کرد که هر کدام ، عناصر خاصی از عملیات سازمان را در بر گیرد . نباید فراموش کرد که این برنامه باید شامل بازنگری ایمنی و بهداشت شغلی در فعالیتهای جدید باشد . برنامه های مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی باید با هدف دستیابی به اهداف ایمنی و بهداشت شغلی تدوین شوند . به همین دلیل به هنگام تدوین برنامه باید کلیه اهداف ایمنی و بهداشت شغلی در نظر گرفته شوند . به منظور دستیابی به حداکثر اثربخشی لازم است برنامه های مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی به صورت هماهنگ و سازگار با برنامه راهبردی سازمان تدوین شوند . در چنین حالتی است که می توان انتظار حمایت کامل مدیریت از برنامه را داشت . هر برنامه باید به سه سوال در خصوص یک هدف پاسخ دهد : چگونه : چگونه قرار است این هدف به وقوع بپیوندد ؟ چه کسی : چه کسی قرار است این کار را انجام دهد ؟ چه هنگام : چه زمانی این کار باید انجام شود ؟ تدوین یک روش اجرایی برای تنظیم برنامه های ایمنی و بهداشت شغلی در اکثر مواقع فواید بسیاری دارد . برنامه های مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی یکی از قویترین ابزارهای مدیریت برای بهبود عملکرد و بهداشت شغلی سازمان می باشند . این برنامه ها باید پویا بوده و به منظور سازگاری با تغییرات اهداف سازمان مورد بازنگری قرار گیرند .
4ـ4ـ اجرا و عملیات ( Implementation and Operation ) : 4ـ4ـ1ـ ساختار و مسئولیت ( Structure and Responsibility ) : وظایف ، مسئولیتها و اختیارات کارکنانی که در مدیریت ، اجرا و تایید فعالیتهای موثر بر ریسکهای بهداشتی ـ ایمنی سازمان نقش دارند باید تعیین ، مدون و ابلاغ شوند تا مدیریت بهداشتی ـ ایمنی موثر تسهیل شود . مسئولیت نهایی ( اجرای صحیح نظام مدیریت ) بهداشتی ـ ایمنی بر عهده مدیریت رده بالای سازمان می باشد . سازمان باید یکی از مدیران رده بالا ( به عنوان مثال در سازمانهای بزرگ یکی از اعضای هیات مدیره یا هیات اجرایی ) را با مسئولیتهای ویژه به عنوان نماینده مدیریت منصوب نماید ، تا از استقرار و اجرای مناسب الزامات سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی در تمام قسمتها و حوزه های عملیاتی اطمینان یابد . نماینده مدیریت سازمان باید دارای وظایف ، مسئولیتها و اختیارات معینی برای موارد زیر باشد : الف ) حصول اطمینان از اینکه الزامات مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی بر طبق مشخصات OHSAS 18001 می باشد . ( و اجرا و حفظ نیز می گردد ) ب ) حصول اطمینان از اینکه الزامات مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی جهت بازنگری و به عنوان پایه ای برای بهبود این سیستم ، به مدیریت رده بالا اعلام می گردد . کلیه کسانی که دارای مسئولیتهای مدیریتی می باشند باید تعهد خود را به بهبود مستمر عملکرد بهداشتی ـ ایمنی نشان دهند . یادآوری : ( سازمان باید منابع ضروری برای اجرا و کنترل سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی را فراهم نماید) این منابع شامل منابع انسانی ، مهارتهای تخصصی ، فن آوری و منابع مالی می باشد . برای اجرای اثربخش سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی لازم است سازمان توانایی ها و سازوکارهای پشتیبانی لازم جهت دستیابی به خط مشی و اهداف ایمنی و بهداشت شغلی ایجاد کند و به طور مستمر بهبود دهد .
توانایی ها و پشتیبانی های مورد نیاز سازمان به منظور آمادگی در برابر تغییر خواسته های طرفهای ذینفع و فرایند بهبود مستمر توسعه می یابند . برای دستیابی به اهداف ایمنی و بهداشت شغلی ، سازمان باید انسانها ، سیستمها ، راهبردها ، منابع و ساختار لازم را شناسایی و به کار گیرد .
برای بسیاری از سازمانها استقرار سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی می تواند با نگرش مرحله ای صورت پذیرد . بنابراین لازم نیست در ابتدای استقرار این سیستم کلیه منابع و ساختار در سطح عالی وجود داشته باشد ، بلکه مهم این است که بر اساس سطح آگاهی سازمان ، مخاطرات و انتظارات طرفهای ذینفع سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی پایه مستقر شود و سپس با اتکا به دیدگاه بهبود مستمر ، این دیدگاه ارتقا یابد . ابتدا باید ساختار سازمانی ایجاد شود و در صورتی که چنین ساختاری موجود باشد ، باید با درنظر گرفتن الزامات سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی مورد بازنگری قرار گیرد . ساختار سازمان متشکل از دو بخش اساسی یعنی نمودار سازمانی و شرح وظایف و اختیارات عناوین مختلف سازمان است . همانطور که می دانیم هدف از استقرار یک سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی این نیست که سازمان تمامی انرژی خود را صرف ایجاد محیط امن کند . چرا که رسالت اصلی هر سازمانی در وهله اول ، بقای سازمان در محیط رقابتی است و سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی نیز در نهایت باید سازمان را در دستیابی به این رسالت یاری کند .
به همین دلیل به هنگام ایجاد یا بازنگری ساختار سازمانی مطابق با نیازمندیهای OHSAS باید رسالت کلی سازمان تعریف و بر آن اساس اجزایی که برای دستیابی به آن رسالت مورد نیازند ، ایجاد شود . این اجزا به صورت عناوین و واحدهای سازمان به هر شکل مناسب تعریف می شوند . حال با این اطلاعات باید اجزایی را که مسئولیت و نقش در استقرار موثر سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی دارند ، شناسایی کرد و این وظایف و نقشها را در قالب شرح وظایف و اختیارات به آنها ابلاغ کرد . در سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی هیچ واحد یا فرایند سازمانی که مرتبط با ایمنی و بهداشت شغلی نباشد ، وجود ندارد . اجرای موفقیت آمیز سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی تعهد تمامی کارکنان سازمان را می طلبد . بنابراین مسئولیتهای ایمنی و بهداشت شغلی نباید محدود به امور ایمنی انگاشته شود ، بلکه می تواند امور دیگر سازمان مانند مدیریت عملیات یا سایر وظایف کارکنان به جز موارد ایمنی و بهداشت را نیز در بر گیرد . این تعهد باید از بالاترین سطوح مدیریت شروع شود . لذا مدیریت رده بالا بایستی خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی را ایجاد کند و اطمینان حاصل نماید که سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی اجرا می شود .
به عنوان بخشی از این تعهد ، مدیریت رده بالا بایستی فرد یا افراد خاصی را به عنوان گماشته مدیریت با مسئولیت و اختیار تعریف شده برای اجرای سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی تعیین کند . سازمانهای بزرگ یا پیچیده می توانند بیش از یک گماشته مدیریت داشته باشند . در شرکتهای کوچک یا متوسط این مسئولیتها می تواند توسط یک نفر انجام شود . اکیدا توصیه می شود که گماشته مدیریت در نمودار سازمانی مشخص شده باشد . این امر اگرچه صراحتا در استاندارد OHSAS خواسته نشده است لیکن باعث خواهد شد که اولا تمامی پرسنل به راحتی از وجود و موقعیت چنین سمتی مطلع شوند و ثانیا با توجه به ارتباط مستقیم گماشته مدیریت با مدیریت رده بالا ، جایگاه و اختیارات وی مستحکم تر شود . به همین ترتیب حائز اهمیت است که سایر مسئولیتهای کلیدی سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی به درستی تعریف شود و به کارکنان مربوطه منتقل شود. مدیریت رده بالا همچنین باید اطمینان حاصل کند که منابع مناسب همواره فراهم است تا مطمئن شود که سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی اجرا می شود و برقرار می ماند . این منابع شامل منابع انسانی ، فیزیکی ( نظیر تجهیزات و تسهیلات ) و منابع لازم برای دستیابی به اهداف ایمنی و بهداشت شغلی می شود .
برخی از این منابع عبارتند از : نیروی آموزش دیده و ماهر اطلاعات مربوط به روشهای نوین و مقررات جدید تجهیزات و ماشین آلاتی که نکات ایمنی در آنها رعایت شده باشد تسهیلات ایمنی و بهداشتی نظیر درمانگاه ، آتش نشانی و غیره منابع فن آوری نظیر استفاده از ربات برای فعالیتهای بسیار خطرناک ریشه بسیای از مغایرتها و حوادث ایمنی در عدم شناسایی و تامین منابع لازم نهفته است . به ویژه در کشور ما به منابع اطلاعاتی توجه بسیار کمی می شود و به هنگام سخن گفتن از منابع فقط منابع انسانی و فیزیکی مدنظر قرار می گیرند. از طرف دیگر سازمانهای کوچک و متوسط به دلیل محدودیتهای ناشی از امکانات خود در بسیاری موارد در تامین منابع لازم با مشکلات زیادی مواجه می شوند . در برخورد با چنین محدودیتهایی ، استفاده از راهبردهای همکاری نظیر موارد زیر می تواند کمک شایانی به سازمان نماید : استفاده از منابع اطلاعاتی و فن آوری مشتریان بزرگ سایر سازمانهای متوسط و کوچک که همکار یا عضو یک مجموعه اند می توانند برای تبادل اطلاعات ، ایجاد و استفاده از تسهیلات مشترک ، تعریف پروژه های مشترک جهت بهبود عملکرد استفاده از مشاورین به صورت مشترک اقدام کنند . استفاده از موسسات استاندارد ، تشکل های سازمانهای کوچک و متوسط ، اتحادیه های صنفی برای آموزش و برنامه های افزایش آگاهی استفاده از دانشگاهها و سایر مراکز تحقیقاتی در ارتباط با منابع ، سوالات زیر می تواند راهنمای خوبی برای بررسی وضعیت سازمان در این خصوص باشد : 1 ـ سازمان چگونه منابع لازم برای دستیابی به اهداف ایمنی و بهداشت شغلی را شناسایی و تامین میکند ؟ 2 ـ سازمان چگونه بین هزینه ها و فواید فعالیتهای ایمنی و بهداشت شغلی تعادل برقرار می کند ؟
4ـ4ـ2ـ آموزش ، آگاهی و صلاحیت ( Training , Awareness and Competence ) : کارکنانی که وظایف آنها می تواند باعث پیامدهای بهداشت شغلی و ایمنی در محل کار شود باید واجد صلاحیت باشند . صلاحیت به معنای داشتن تحصیلات ، آموزش و یا تجربه مناسب می باشد . سازمان باید روشهای اجرایی ایجاد کرده و برقرار نگهدارد تا مطمئن شود که کارکنان در هر بخش و سطحی از موارد زیر آگاه می باشند : الف ) اهمیت انطباق با خط مشی و روشهای اجرایی بهداشتی ـ ایمنی و با الزامات سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی ب ) پیامدهای بهداشتی ـ ایمنی ، حاصل از فعالیتهای کاری آنان و منافع حاصل از عملکرد بهبود یافته افراد ، اعم از بالقوه و بالفعل ج ) نقش و مسئولیتهای خود در حصول انطباق با خط مشی و روشهای اجرایی بهداشتی ـ ایمنی و با نیازمندیهای سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی و از جمله با الزامات آمادگی و واکنش در شرایط اضطراری د ) عواقب بالقوه عدول از روشهای اجرایی عملیاتی مشخص شده روشهای اجرایی آموزش باید سطوح مختلفی را در نظر بگیرد از جمله : الف ) مسئولیت ، توانایی و معلومات ب ) ریسک قدم اول در افزایش آگاهی پرسنل نسبت به ایمنی و بهداشت شغلی ، شناسایی نیازهای آموزشی است . تهیه روش اجرایی برای تعیین نیازهای آموزشی و به روز کردن آن معمولا باعث انجام بهتر این کار می شود . نیازهای آموزشی را می توان از طرق زیر شناسایی کرد : بررسی وظایف و مسئولیتهای هر پست و تعیین شرایط احراز با توجه به مسائل ایمنی و بهداشت شغلی و سپس مقایسه این شرایط با وضع موجود فرد متصدی شغل نظرات مدیران و مسئولین مستقیم نتایج ممیزی های داخلی اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه اهداف ایمنی و بهداشت شغلی سازمان قوانین و مقررات ایمنی و بهداشت شغلی نکته مهم در تعیین نیازهای آموزشی استمرار این فرایند است . به بیان دیگر نیازهای آموزشی به هنگام تغییرات در فرایندها ، اهداف و مخاطرات ایمنی و بهداشت شغلی باید مورد بازنگری قرار گیرد . بازنگری دوره ای نیازهای آموزشی تا حد زیادی می تواند از مطابقت نیازها با تغییرات اطمینان به دست دهد . مساله دیگر ، تفاوت بین آموزش و آگاهی در سیستمهای مدیریت است . آگاهی های عمومی پرسنل در خصوص مسائل ایمنی و نقش آنان درجلوگیری از مخاطرات احتمالی بسیار حایز اهمیت است . مدیریت رده بالای سازمان نقش کلیدی در ایجاد آگاهی و انگیزش نزد پرسنل دارد و باید تعهد خود نسبت به ایمنی را به طرق مختلف به سطوح پایین تر سازمان منتقل کند . همچنین کلیه پرسنل باید این تعهد و آگاهی را به همان شکل به سطح پایین تر خود منتقل کنند . در نهایت کلیه اعضای سازمان باید اهمیت دستیابی به اهداف ایمنی و بهداشت شغلی را درک کنند و از انگیزه لازم برای تلاش در راستای دستیابی به آن برخوردار شوند . به این ترتیب عملکرد ایمنی و بهداشت شغلی سازمان در کلیه سطوح افزایش می یابد . همانگونه که قبلا نیز ذکر شد این فرایند یک چرخه مستمر بوده و هیچگاه نمی توان ادعا کرد که سازمان دیگر نیازی به افزایش آگاهی و آموزش پرسنل ندارد . آموزش کارکنان به طور معمول طی مراحل زیر صورت می پذیرد : تعیین نیازهای آموزشی کارکنان ایجاد برنامه آموزشی جهت تامین نیازهای تعیین شده تصدیق مطابقت برنامه آموزشها با الزامات قانونی یا نیازمندیهای سازمان اجرای برنامه های آموزشی مستند سازی آموزشها و حفظ سوابق ارزیابی میزان موثر بودن آموزشها از آنجا که مسایل ایمنی و بهداشت شغلی ارتباط مستقیم با سلامت کلیه افراد حاضر در محیط کار از جمله پیمانکاران و بازدید کنندگان دارد ، سازمان باید ثابت کند که تدابیری برای آگاهی لازم در این افراد نیز اتخاذ کرده است . این امر از طرق مختلف نظیر نصب علایم هشداردهنده و انتقال اصول ابتدایی به افراد میسر است .
4ـ4ـ3ـ مشاوره و ارتباطات ( Consultation and Communication ) : سازمان جهت حصول اطمینان از انجام تبادل دو طرفه اطلاعات بهداشتی ـ ایمنی مرتبط با کارکنان و طرفهای ذینفع ، باید روشهای اجرایی تدوین نماید . درگیر نمودن کارکنان با مسایل بهداشتی ـ ایمنی و مشاوره های مربوط به ایشان باید مستند شده و به اطلاع طرفهای ذینفع برسد . کارکنان باید : الف ) جهت مدیریت بر ریسکها ، در تهیه و بازنگری خط مشی و روشهای اجرایی درگیر شوند . ب ) در صورت بروز هرگونه تغییر که ممکن است بر بهداشت شغلی و ایمنی کارگاه موثر باشد طرف مشورت قرار گیرند . ج ) در مورد مسایل بهداشتی و ایمنی توجیه شوند . د ) از اینکه چه کسی ( کسانی ) نمایندگان بهداشتی ـ ایمنی آنان می باشند و نماینده مدیریت در این خصوص چه کسی است ، اطلاع داشته باشند . در خصوص مسایل درون سازمانی اطلاعات مرتبط با ایمنی و بهداشت شغلی می تواند شامل موارد زیر باشد : خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی و تغییرات آن اهداف و برنامه های ایمنی و بهداشت شغلی و تغییرات آنها روشها و دستورالعملهای ایمنی و بهداشت شغلی و تغییرات آنها نتایج حاصل از پایش و اندازه گیری عملکرد و اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه مرتبط با آنها نتایج حاصل از ممیزی های داخلی نتایج حاصل از بررسی حوادث ، رخدادها و موارد شبه رخداد نتایج حاصل از بازنگری مدیریت باید توجه داشت که لزومی ندارد حتما تمامی این اطلاعات به تمامی افراد سازمان منتقل شود بلکه این اطلاعات باید به افراد مرتبط به طرز صحیح منتقل شود ، در خصوص موارد عمومی از قبیل خط مشی ، لازم است این اطلاعات به کلیه سطوح سازمانی انتقال پیدا کند . همچنین باید توجه داشت که این انتقال نباید ارتباطی یک جانبه باشد بلکه سازمان نیز باید از اطلاعات کارکنان بهره برداری لازم را بکند . مواردی که سازمان می تواند از اطلاعات کارکنان استفاده کند عبارتند از : تعیین اهداف ایمنی و بهداشت شغلی تعیین مخاطرات و مخاطره سنجی تدوین برنامه های ایمنی و بهداشت شغلی منابع اطلاعات برون سازمانی مرتبط با ایمنی و بهداشت شغلی می تواند شامل این موارد باشد : خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی که باید به اطلاع طرفهای ذینفع برسد . انجمنهای صنفی و مراکز تدوین قوانین ایمنی و بهداشت شغلی اطلاعات مربوط به مخاطرات ایمنی و بهداشت شغلی مرتبط با عملیات سازمان که به اطلاع طرفهای ذینفع می رسد . اطلاعات لازم در خصوص برنامه ریزی اضطراری و سایر موارد مربوط که با مسئولین دولتی و عمومی رد و بدل می شود ( نظیر هماهنگی با سازمان محلی آتش نشانی )
4ـ4ـ4ـ مستند سازی ( Documentation ) : سازمان باید برای موارد زیر اطلاعات را به شکل مناسب ، از قبیل ثبت بر روی کاغذ یا به صورت الکترونیکی ، ایجاد نموده و برقرار نگهدارد : الف ) تشریح عناصر اصلی سیستم مدیریت و روابط متقابل آنها ب ) رجوع دادن به مستندات مربوطه یادآوری : به منظور استفاده موثر و کارآمد از مستندات ، بسیار مهم است که مستند سازی در کمترین حد لازم انجام و نگهداری شود . سازمان باید اطمینان یابد که مستندات برای اجرای کامل برنامه های بهداشت شغلی و ایمنی در دسترس بوده و متناسب با نیازها می باشد . مستنداتی که به منظور تشریح الزامات سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی تدوین می شوند باید به حد کافی عناصر اصلی این نظام و به ویژه تاثیر متقابل آنها را تشریح کند ، این مستندات همچنین باید راهنمایی های لازم را در خصوص این که از کجا می توان اطلاعات تفصیلی بیشتر را درباره کار هر یک از بخشهای خاص سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی به دست آورد ، ارایه نماید . یکپارچه سازی این نظامنامه با نظامنامه مدیریت کیفیت و احتمالا نظامنامه مدیریت زیست محیطی تاثیر بارزی در ارتقای اثربخشی و کارایی مستندات خواهد داشت . مستندات مربوطه میتواند شامل موارد زیر باشد : الف ) اطلاعات فرایند ب ) ساختار سازمانی ج ) استانداردهای داخلی و روشهای اجرایی عملیاتی د ) طرحهای اضطراری مربوط به هر مکان روشها و فرایندهای عملیاتی باید تعریف شده و به صورت مناسب مدون شوند و به هنگام لزوم مورد بازنگری قرار گیرند . انواع مختلف مستندات مورد استفاده درسازمان باید به صورت روشن و شفاف تعریف شده و ارتباط آنها مشخص باشد . وجود مستندات ایمنی و بهداشت شغلی به کارکنان کمک می کند تا بتوانند برای دستیابی به اهداف ایمنی و بهداشت شغلی چه فعالیتهایی باید صورت گیرد . همچنین این مستندات ، ارزیابی سیستم و عملکرد ایمنی و بهداشت شغلی را امکان پذیر می سازد . ماهیت مستندات بسته به اندازه و پیچیدگی سازمان متفاوت است .
منبع:
http://www.industryinfobase.ir
پایگاه اطلاعات صنعتی ایران
1ـ دامنه کاربرد : مشخصات این سری ارزیابی بهداشت حرفه ای و ایمنی ( OHSAS 18001 ) الزاماتی را برای یک سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی ( OH & S ) معین می نماید تا یک سازمان بتواند با کنترل خطرات ( ریسک ها ) بهداشتی و ایمنی ، عملکرد خود را بهبود بخشد .OHSAS 18001 خود بیانگر معیار عملکرد بهداشتی و ایمنی خاصی نیست و کلیه جزییات لازم برای طراحی یک سیستم مدیریتی را نیز ارائه نمی دهد. مشخصات OHSAS 18001 در مورد هر سازمانی که مایل به اعمال موارد زیر باشد کاربرد دارد :
الف ) ایجاد یک سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی به منظور حذف یا کاهش خطرات ( ریسک ) برای کارکنان و سایر طرفهای ذینفع که ممکن است در معرض خطرات ( ریسک ) بهداشتی و ایمنی ناشی از فعالیتهای سازمان باشند . ب ) استقرار ، حفظ و بهبود مستمر یک سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی ج ) حصول اطمینان از انطباق با خط مشی بهداشت شغلی ایمنی که خود تعیین کرده است د ) اثبات این انطباق به دیگران ه ) درخواست گواهی / ثبت سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی خود توسط یک سازمان بیرونی و ) تعیین انطباق با این مشخصات و اظهار آن توسط خود سازمان تمام الزامات مندرج در OHSAS 18001 به منظور لحاظ شدن در یک سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی در نظر گرفته شده اند . گستره کاربرد آن به عواملی مانند خط مشی بهداشت شغلی و ایمنی ، ماهیت و شرایطی که در آن فعالیت می نماید ، اندازه سازمان و نیز خطرات و پیچیدگی این فعالیتها بستگی دارد . توجه : OHSAS 18001 قصد دارد تا به موضوعات بهداشت شغلی و ایمنی اشاره نماید و نه به ایمنی محصول و خدمات
2ـ استاندارد مرجع ( NORMATIVE REFERENCES ) : سایر مراجع و انتشاراتی که می تواند اطلاعات و راهنمایی هایی را ارائه نماید در قسمت Bibliography آمده است . پیشنهاد می شود که آخرین چاپ بازنگری شده این مراجع مورد استفاده قرار گیرد . به طور ویژه باید به موارد زیر ارجاع نمود : OHSAS 18002 : 1999 Guide line for implementation of OHSAS 18001 BS 8800 : 1996 Guide to occupational Health & safety Management systems
3ـ تعاریف :
3ـ1ـ حادثه ( Accident ) : یک اتفاق یا واقعه ناخواسته که منجر به مرگ ، بیماری ، جراحت ، صدمه و یا سایر خسارات گردد .
3ـ2ـ ممیزی ( Audit ) : بررسی ( و در صورت امکان مستقل ) به منظور تعیین اینکه ایا فعالیتها و نتایج حاصل از آنها با ترتیبات برنامه ریزی شده مطابقت دارد و ایا این ترتیبات به طور موثر و مناسب برای دستیابی به خط مشی و اهداف سازمان اجرا شده اند.
3ـ3ـ بهبود مستمر ( Continual Improvement ) : فرایند ارتقای سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی برای دستیابی به بهبودهایی در عملکرد کلی بهداشتی و ایمنی ، در راستای خط مشی بهداشتی و ایمنی سازمان .
3ـ4ـ خطر ( Hazard ) : موقعیت یا منبع بالقوه ایجاد خسارات انسانی یا بیماری ، تخریب اموال و تجهیزات ، صدمه به محیط کارگاه ( یا محیط زیست ) و یا ترکیبی از آنها .
3ـ5ـ شناسایی خطر ( Hazard Identification ) : فرایند شناسایی ( تشخیص ) وجود خطر یا عامل زیان آور و تعیین مشخصات آن .
3ـ6ـ رویداد ( Incident ) : یک رخداد یا اتفاق ( برنامه ریزی نشده ) که منجر به یک حادثه ( accident ) شده و یا پتانسیل منجر شدن به حادثه را داشته باشد . یادآوری : یک رویداد ( incident ) که منجر به بیماری ، جراحت ، صدمه و یا سایر خسارات نشده است را misses – near نیز می گویند کلمه رویداد ( incident ) شامل این موارد misses – near هم می شود .
3ـ7ـ طرف ذینفع ( Interested Parties ) : فرد یا گروهی که به عملکرد بهداشت شغلی و ایمنی یک سازمان مرتبط می باشد و یا از آن تاثیر می پذیرد .
3ـ8ـ عدم انطباق ( Nonconformance ) : هرگونه انحراف از استانداردهای کاری ، دستورالعملها ، روشهای اجرایی ، مقررات ، عملکرد سیستم مدیریتی و غیره که به طور مستقیم منجر به جراحات یا بیماری ، صدمه به محیط کارگاه و یا ترکیبی از اینها شود .
3ـ9ـ اهداف ( Objectives ) : اهداف یا مقاصد که در قالب عملکرد بهداشت شغلی و ایمنی بیان شده و سازمان خود را مقید به حصول آنها می داند . یادآوری : اهداف حتی المقدور باید کمی باشند .
3ـ10ـ بهداشت شغلی و ایمنی ( Occupational Health and Safety ) : شرایط و عواملی که می تواند بر سلامتی ( being-well ) کارکنان ، کارگران موقتی ، پرسنل ، پیمانکاران ، میهمانان و مراجعه کنندگان و یا هر فرد دیگری در محل کار تاثیر بگذارد . یادآوری : منظور از سلامتی ( being-well ) در اینجا ، سلامتی به معنای عام می باشد .
3ـ11ـ سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی ( OH & S Management System ) : بخشی از کل سیستم مدیریت که مدیریت بر ریسکهای بهداشتی ـ ایمنی ناشی از فعالیتهای هر سازمان را تسهیل می نماید . این شامل ساختار سازمانی ، فعالیتهای طرح ریزی ، مسئولیتها ، روشها ، فرایندها و منابع برای تهیه ، اجرا ، بازنگری و حفظ خط مشی بهداشت شغلی و ایمنی می باشد .
3ـ12ـ سازمان ( Organization ) : شرکت ، بنگاه ، اداره ، مجتمع کاری ، نهاد مسئول ، انجمن یا بخش یا ترکیبی از آنها ، اعم از ثبت شده یا نشده ، دولتی ، عمومی یا خصوصی که دارای وظایف و تشکیلات اداری خاص خود باشند .
3ـ13ـ عملکرد ( Performance ) : نتایج قابل اندازه گیری سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی مربوط به کنترل ریسکهای بهداشتی و ایمنی توسط یک سازمان ، بر مبنای خط مشی و اهداف . یادآوری : اندازه گیری عملکرد شامل اندازه گیری فعالیتهای مدیریت بهداشتی ـ ایمنی و نتایج آن می باشد .
3ـ14ـ ریسک ( Risk ) : ترکیب یا تابعی از احتمال و پیامدهای ناشی از وقوع یک اتفاق خطرناک مشخص .
3ـ15ـ ایمنی ( Safety ) : در امان بودن از ریسک غیر قابل قبول یک خطر .
3ـ16ـ ریسک قابل تحمل ( Tolerable Risk ) : ریسکی که میزان آن تا حد قابل تحمل توسط سازمان و با در نظر گرفتن الزامات قانونی و خط مشی بهداشتی ـ ایمنی پایین آمده است .
3ـ17ـ بیماری شغلی ( Ill – Health ) : بیماری که از فعالیت یا محیط کاری مشخص ناشی شده باشد و یا توسط این فعالیتها / محیط ، تشدید گردد .
4ـ عناصر سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی: 4ـ1ـ الزامات کلی : سازمان باید یک سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی ایجاد نموده و برقرار نگهدارد که الزامات آن در کل بند 4 تشریح می شود . باید توجه داشت که هدف از استقرار سیستم ایمنی و بهداشت شغلی همانگونه که در ویژگیهای OHSAS 18001 درج شده است ، بهبود عملکرد سازمان در زمینه ایمنی و بهداشت شغلی است . نکته مهم اینست که پیاده سازی یک سیستم مدیریت به خودی خود برای سازمان مفید نیست بلکه هنگامی این امر پسندیده است که بتواند موجب بهبود عملکرد سازمان در زمینه ای شود که سیستم مدیریت برای آن طراحی و اجراشده است.
ویژگیهای مندرج در OHSAS 18001 نیز همگی بر این پایه استوارند که سازمان به طور مداوم سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی خود را بررسی ، ارزیابی و بازنگری می کند تا فرصتهای بهبود را شناسایی کند و آنها را به کار گیرد . در نهایت بهبود در سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی سازمان باید موجب بهبود در عملکرد ایمنی و بهداشت شغلی سازمان شود . تنها در این صورت است که می توان انتظار داشت پیاده سازی سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی موجب افزایش ارزش افزوده برای فعالیتهای سازمان شود . پیامد سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی ، ایجاد فرایندی منسجم برای دستیابی به بهبود مستمر است که میزان و دامنه این فرایند ، با توجه به جنبه های اقتصادی و سایر شرایط ، توسط سازمان تعیین می شود .
4ـ2ـ خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی ( OH & S Policy ) : مدیریت ارشد باید خط مشی بهداشت شغلی و ایمنی سازمان را که در آن اهداف و تعهد به بهبود عملکرد بهداشتی ـ ایمنی به روشنی مورد تاکید قرار گرفته است ، تعریف و مدون نماید . مدیریت مذکور باید اطمینان یابد که خط مشی تدوین شده متضمن موارد ذیل باشد : الف ) متناسب با ماهیت و گستردگی و میزان ریسکهای بهداشتی ـ ایمنی سازمان باشد . ب ) شامل تعهد به بهبود مستمر باشد . ج ) حداقل شامل تعهد به تبعیت از قوانین بهداشت شغلی و ایمنی مرتبط و نیز الزامات دیگری که سازمان آنها را تقبل نموده است ، باشد . د ) مدون ، اجرا و برقرار نگهداشته شود . ه ) به کلیه کارکنان ابلاغ گرد تا ایشان را از الزامات بهداشتی ـ ایمنی خود آگاه نماید . و ) برای عموم و افراد علاقه مند ( جهت هرگونه پیشنهاد یا انتقاد ) قابل دسترسی باشد . ز ) به طور متناوب مورد بازنگری قرار گیرد تا از ارتباط و تناسب آن با سازمان اطمینان حاصل شود . خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی عبارت است از اصول هدایت کننده اجرا و بهبود سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی سازمان به گونه ای که بتواند عملکرد ایمنی و بهداشت خود را برقرار نگهدارد و امکان بهبود آن را فراهم کند . خط مشی ، اهداف کلی را در سطحی از عملکرد که مورد نیاز سازمان است بیان می کند و سایر فعالیتهای سازمان باید در طول خط مشی و در همان راستا و نشات گرفته از آن باشد. در حقیقت خط مشی ، ساختاری را بنا می نهد که سازمان بر روی آن ، طرحهای ایمنی و بهداشت شغلی خویش را استوار می سازد . به همین دلیل در خط مشی بایستی تعهد مدیریت رده بالا به تبعیت از قوانین ذیربط و بهبود مستمر بازتاب یافته باشد . در خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی باید موارد زیر را مورد توجه قرار داد : راهبرد کلی و رسالت سازمان و اصول و ضوابط کلی و حاکم بر آن نیازمندیهای طرفهای ذینفع و نحوه ارتباط با آنها بهبود مستمر کاهش مخاطرات اصول راهنما هماهنگی با سایر خط مشی های سازمان ( نظیر خط مشی کیفیت و خط مشی زیست محیطی ) شرایط محلی و منطقه ای خاص مطابقت با مقررات و قوانین مربوط به ایمنی و بهداشت شغلی و سایر الزاماتی که سازمان تقبل کرده است.
4ـ3ـ طرح ریزی ( Planning ) : 4ـ3ـ1ـ طرح ریزی برای شناسایی خطرات ، ارزیابی ریسک و کنترل ریسک ( Planning for Hazard Identification , Risk Assessment and Risk Control ) : سازمان باید روشهای اجرایی برای شناسایی مداوم خطرات ، ارزیابی ریسکها و اجرای اقدامات کنترلی ایجاد کرده و برقرار نگهدارد . اینها باید شامل موارد زیر باشد : فعالیتهای عادی و غیر عادی فعالیتهای تمام کارکنانی که به محل کار دسترسی دارند ( شامل پیمانکاران و بازدید کنندگان ) امکانات موجود در محل کار که توسط سازمان یا سایرین تهیه شده است سازمان باید مطمئن باشد که نتایج حاصل از این ارزیابی ها و همچنین تاثیرات ناشی از اقدامات کنترلی در زمان تدوین اهداف بهداشتی ـ ایمنی در نظر گرفته می شوند . سازمان باید این اطلاعات را مستند و به روز نگهدارد . روش ( متدولوژی ) سازمان برای شناسایی خطرات و ارزیابی ریسکها باید : با درنظر گرفتن دامنه فعالیتها ، طبیعت و زمان تعریف شود تا اطمینان حاصل گردد که روش به کار رفته پویا می باشد و نه واکنشی توانایی تقسیم بندی ریسکها و شناسایی خطراتی را که باید توسط اقداماتی حذف یا کنترل شوند داشته باشد. هماهنگ با تجربه عملیاتی و ظرفیت امکانات کنترل ریسک در سازمان باشد . ورودی های لازم را برای تعیین نیازمندیهای سازمان ، شناسایی نیازهای آموزش و یا گسترش کنترل عملیات فراهم نماید . برخی از خطرات و مخاطرات مهم ایمنی و بهداشت شغلی عبارتند از : الف ) سقوط اشیاء ب ) سقوط افراد ج ) تشعشعات خطرناک ( نظیر رادیوگرافی ) د ) آلودگی محیط کار ، رستوران ها و دستشویی ها ه ) برق گرفتگی و ) آتش سوزی ز ) بلایای طبیعی ح ) کار با ماشین آلات خطرناک نظیر پرسها ، اره ها و ماشین کاری ط ) مواد خطرناک و سمی اعم از مایع ، گاز و جامد ی ) حمل و نقل افراد و اشیاء روشهای متفاوتی برای مخاطره سنجی وجود دارد که یکی از معروفترین آنها تجزیه و تحلیل عوامل بالقوه شکست و تاثیر آن ( FMEA ) است . این روش پس از اینکه کارایی خود را در زمینه ایمنی به اثبات رساند ، با قدری تغییر در مباحث کیفی نیز مورد استفاده قرار گرفت به گونه ای که یکی از الزامات استاندارد سیستم مدیریت کیفیت در صنایع قطعات خودرو ( QS 9000 و ISO/TS 16949 ) را تشکیل می دهد . حسن بزرگ FMEA این است که بدون آنکه نیاز به محاسبات پیچیده آماری یا ریاضی داشته باشد ، نتایج بسیار سودمندی به بار می آورد .
منبع:
http://www.industryinfobase.ir
پایگاه اطلاعات صنعتی ایران
در این قسمت نکاتی وجود دارد که می تواند پیشرفت و ترقی را برایتان به ارمغان بیاورد.
1- در شغل فعلی تان مهارت کامل بدست آورید
حتی اگر هیچ گونه علاقه ای به انجام دادن شغل فعلی تان ندارید، سعی کنید آنرا به بهترین نحو انجام دهید. راههایی پیدا کنید، تا از آن طریق بتوانید خلاقیت خود را افزایش دهید. از روش هایی استفاده کنید تا هزینه ها را تا حد ممکن کاهش دهید. انتقادهای سازنده را بپذیرید. همواره آماده رویارویی با موقعیت های پیش بینی نشده باشید تا شکست نخورده، دیگران را سرزنش نکنید و وجهه شغلی تان را به خطر نیندازید.
2- به طور داوطلبانه اضافه کاری کنید
استراتژی های شغلی خود را معین کنید. گاهی انجام چند کار کوچک در کنار وظایف اصلی بهتر از به عهده گرفتن پروژه های بزرگ است. در حالیکه دیگران برای بدست آوردن مسئولیت های چشمگیر با هم رقابت می کنند شما می توانید به راحتی از طریق انجام کارهای کوچک اما مفید ارزش و اعتبار خود را افزایش دهید.
3- در چشم کارفرما خوب جلوه کنید
اگر به طور باطنی هیچ علاقه ای به کارفرمای فعلی خود ندارید، باز باید سعی کنید که در نظر او فرد کارآمدی جلوه کنید. زمانی که او ترفیع رتبه می گیرد باید کسی باشد تا جای او را پر کند، و چه کسی بهتر از شما؟ هنگامیکه خود را باهوش، کاردان و علاقمند به کار نشان دهید آنگاه استحقاق ارتقای شغلی را نیز دارید. البته باید مراقب باشید که بیش از اندازه چاپلوسی نکنید و بیش از حد به رئیستان نچسبید. شما که دوست ندارید اگر احیانا او را از روی ناشایستگی اخراج کردند، شما نیز از طرف شرکت مقصر شناخته شوید.
4- با اداره روابط عمومی در ارتباط باشید
برقراری ارتباط با پرسنل این بخش به شما کمک می کند تا خیلی سریع از پروژه های آینده با خبر شوید. همچنین افراد این بخش می توانند تاریخ و زمان برگزاری کلاس های آموزشی جدید را نیز در اختیارتان قرار دهند. اجازه دهید تا همه متوجه شوند که شما اهداف دراز مدتی را در مورد کمپانی دنبال می کنید. بنابراین اگر شرکت برای گسترش و پیشرفت برنامه ریزی کند، آنگاه نام شما را در لیست خود ثبت خواهد کرد.
5- ارتباط مناسبی با همکاران داشته باشید
قرار نیست که همه را دوست بدارید اما در عین حال لازم نیست کسی از این موضوع اطلاع پیدا کند. سعی کنید همیشه مودب، محتاط و با ملاحظه باشید. در کارهای گروهی به طور برجسته ظاهر شوید. با قدردانی از زحمات خدمه به راحتی می توانید در بین آنها محبوبیت و مقبولیت پیدا کنید. و باید مراقب شهرت خود نیز باشید. مسائل خصوصی زندگی را برای خودتان نگاه دارید و کاری در اداره، دفتر و یا سفر شغلی انجام ندهید که بعدها موجبات پشیمانی شما را فراهم سازد.
6- بگذارید مهارت های مدیریتیتان بدرخشند
بالارفتن از هر یک از پله های نردبان شغلی نیازمند این است که شما توانایی ذاتی مدیریت داشته باشید. برای سایرین قوت قلب باشید، موفقیت های مختلف را شناسایی کنید و هر چند وقت یکبار کارها را سازماندهی کنید. دعوت کردن دوستان به صرف نوشیدنی پس از اتمام ساعات کاری گزینه مناسبی برای افزایش روحیه کار گروهی به شمار می رود.
7- برای خود جانشین تعیین کنید
حدس بزنید که اگر شما تنها کسی باشید که می تواند شغل فعلیتان را انجام دهد، چه می شود؟ مجبور می شوید تا ابد خودتان آنرا انجام دهید. سعی کنید اطلاعات و مهارت هایتان را در اختیار دیگران بگذارید. زمانی که به مسافرت می روید از دیگران درخواست کنید که وظایف شما را به عهده گرفته و طریقه انجام آنرا نیز به آنها آموزش دهید.
8- مربی بگیرید
کسی که به او اعتماد دارید: به عنوان مثال یک مقام ارشد و یا مدیر موفق را انتخاب کنید و از او درس بگیرید. با او در مورد اهداف شغلی تان مشورت کنید و تاکتیک های نهایی را با او معین کنید. شاید گاهی لازم باشد که برای دست یافتن به موقعیت های بالاتر از جاهای پست تر شروع به کار و تلاش کنید.
9- در دوره ها آموزشی اضافی شرکت کنید
با توجه به هر آنچه که مدارک تحصیلی به شما عرضه می کند، باز هم می توانید چیزهای جدید بیاموزید. در مورد چگونگی برگزاری دوره های شبانه، سمینار ها، کارگاه های عملی از مربی و کارفرمای خود سوال کنید و ببینید که می توانند چه فایده ای در ارتقای سطح دانش فعلی شما داشته باشند.
کتاب ها و مقالات مربوط به کار و تجارت را مطالعه کنید. برای گرفتن اخبار اینترنتی ثبت نام کنید و سعی کنید اطلاعات به روزی، هم در زمین شغلی و هم در زمینه صنعتی داشته باشید.
10- همیشه شیک پوش باشید
خیلی تعجب می کنید اگر یک روز ببینید که رییس هیئت مدیره لباس مناسب بر تن نکرده. اگر مقررات اداره، شما را ملزم به پوشیدن لباس فرم می کند، سعی کنید همواره مرتب و تمیز باشید. یک کت مناسب در اختیار داشته باشید تا اگر یک روز به دفتر مدیریت فراخوانده شدید بتوانید از آن استفاده کنید. موهایتان را مرتب کنید و کفش ها را نیز واکس بزنید.
11- اثری از خود بر جای بگذارید
هیچ گاه نمی دانید که شانس از کجا وارد می شود. زمانی که مدیران ارشد کارخانه های دیگر را ملاقات می کنید همیشه از خود جای سوال برای آنها باقی بگذارید. زمانی که تجارت الکترونیکی می کنید و یا رو در رو با مشتری ها ارتباط دارید کاری کنید که در ذهن آنها باقی بمانید. لاف نزنید، بیش از اندازه به خود نبالید و زیادی مصر نباشید. جاه طلبی و بلند پروازی تا جایی مقبول است که تبدیل به خود پسندی نشود.
12- با زمانبندی پیش بروید
بهتر است که هیچ گاه خودتان درخواست ترفیع رتبه نکنید. زمانی که مدیرتان تحت فشار است و کم کم در حال نزدیک شدن به مهلت های نهایی هستید از او چنین تقاظایی نکنید. زمان مناسب را با دقت کامل انتخاب کنید و طوری رفتار کنید تا آنها متوجه شوند که شما قابلیت انجام کارهای بیشتر را دارید. کاری نکنید که تصور شود شما برای ترفیع رتبه و گرفتن عنوان جدید عجله دارید.
پیشرفت اتفاقی نیست
نباید تنها با اتکا به شایستگی ها، استعدادهای بالقوه، و حس برتری انتظار پیشرفت داشته باشید. گاهی اتفاق می افتد که سمت های بالاتر به افراد نالایق واگذار میشود. در این حال رفتار کودکانه از خود بروز ندهید چراکه آنوقت معلوم خواهد شد که شما فرد مناسبی برای آن سمت بخصوص نبوده اید. با پیروی از نکات ذکر شده به تلاش و کوشش ادامه دهید. شاید یک سمت بهتر برای شما به وجود آمد و یا جانشین تازه کار، نالایق از آب در امد و شما با افتخار جایگزین او شدید.
بر روی اهداف شغلی دراز مدت خود تمرکز کنید. صداقت و اطمینان خود را حفظ کنید و از تلاش کردن دست نکشید، آنگاه می بینید که چیزی جز پیشرفت از آنتان نخواهد شد.
برگرفته از: secretprosperity.parsiblog.com
در حالی که میزان منافعی که از این طریق عاید کارگران تحت پوشش قانون کار می شود، به خوبی مشهود هستند، هزینه های آن، که اغلب ناخواسته و کمتر محسوس است، به نیروی کار فاقد شغل به خصوص جوانان و زنان و افراد شاغلی که تحت پوشش قانون کار نیستند، تحمیل می شود و با انعقاد قراردادهای موقت، از سوی بنگاه های کوچک و متوسط وحتی برخی واحدهای بزرگ اقتصادی و تشکیل آژانس های کار موقت، تحت عنوان شرکت های خدماتی و انعقاد قراردادهای موقت، برای مشاغل با ماهیت دائمی، امنیت شغلی این گونه کارگران را کاهش داده است.
برتولا (1990) الگوی تعادل جزئی را برای بررسی این موضوع به کار می گیرد، که چگونه تصمیمات بنگاه در مورد اخراج و استخدام کارگران، تحت تاثیر هزینه های اخراج کارگران قرار خواهد گرفت. به طور کلی در صورت مواجهه با یک شوک (تکانه) معین، سیاست اشتغال بهینه بنگاه، بسته به وضعیت پیش آمده، شامل سه عکس العمل; الف) اخراج کارگران ب) استخدام کارگران ج) خودداری از هرگونه عکس العمل خواهد بود، که در این صورت، میزان اشتغال در بنگاه مورد نظر تغییر نخواهد کرد; اما باید دید هزینه اخراج کارگران، چه تاثیری بر این تصمیمات باقی خواهد گذارد. در صورت مواجهه با هرگونه تکانه منفی و کاهش ارزش نهایی نیروی کار، بنگاه ممکن است بخواهد، برخی کارگران را اخراج نماید، ولی در این حالت باید هزینه قانونی و اجباری اخراج آنها را بپردازد. وجود چنین هزینه ای، مانع از اقدام بنگاه به تعدیل یا کاهش نیروی کار بوده و به کاهش تعداد اخراج ها (که در صورت فقدان این هزینه ها افزایش می یافت) خواهد انجامید.
برعکس، در صورت مواجهه با هرگونه تکانه مثبت، بنگاه ها ممکن است بخواهند کارگران اضافی را استخدام نمایند، ولی به این منظور باید امکان اخراج احتمالی کارگران در آینده را در نظر بگیرند، که این کار نیز پرهزینه است. این هزینه چشم انداز آتی، به صورت هزینه استخدام عمل کرده، از میزان ایجاد مشاغل جدید، در شرایط مطلوب و مناسب می کاهد. نتیجه خالص این وضعیت عبارت است از: کاهش رشد اشتغال در دوران رونق اقتصادی، کاهش نیروی کار در شرایط رکود اقتصادی و کاهش سرجمع جابجایی کارگران.
برابر الگوی کولگر (2000)،مقررات مربوط به امنیت شغلی، انگیزه را برای بنگاه هایی که دارای میزان جایگزینی بالا در نیروی کار هستند، برای فعالیت در بخش غیر رسمی فراهم می سازد. این تصمیم گیری مستلزم تولید در مقیاس کوچک و کارایی کمتر است، تا بدین ترتیب از چشم مقامات کارگری و مالیاتی بدوربماند. در چنین چارچوبی، امنیت شغلی زیاد، احتمالا بر میزان اشتغال نیروی کار در بخش غیر رسمی می افزاید.
پیچز و مونته نگرو (1999) به الگویی اشاره دارند که در آن، مقررات مربوط به امنیت شغلی، به زیان اشتغال کارگران جوان و به نفع کارگران مسن عمل می کند در صورتی که میزان پرداخت پایان خدمت به همراه مدت تصدی به کارگر افزایش یابد و مدت تصدی به کار نیز همراه با سن کارگران افزایش یابد، اخراج کارگران مسن تر در مقایسه با کارگران جوان تر هزینه بیشتری خواهد داشت. اگر دستمزدها به طور مناسب و به شکل درست تعدیل نشوند، بروز هر گونه تکانه منفی، منجر به افزایش نامتناسب اخراج کارگران جوان تر خواهد شد. بنابراین، وابسته نمودن امنیت شغلی به مدت تصدی به کار، منجر به کاهش میزان اشتغال برای کارگران جوان تر، نسبت به کارگران مسن تر خواهد شد.
به طور کلی می توان گفت: 1- افزایش هزینه های مقررات مربوط به امنیت شغلی مانعی برای اشتغال کارگران جوان خواهد شد، زیرا در حالی که نرخ ورود به بازار کار در مورد جوانان بالا ست، با افزایش هزینه های مزبور ایجاد مشاغل کمتر است. 2- با توجه به اینکه طبق قانون، هزینه های اخراج کارگران همراه با سابقه کار آنان افزایش می یابد، می توان انتظار داشت ، که مقررات امنیت شغلی موجب افزایش نرخ اخراج کارگران جوان بشود، زیرا انتظار می رود که کارگران جوان دارای سابقه کار کمتری نسبت به کارگران مسن تر باشند.
3- در صورتی که نرخ جابجایی شغلی درباره کارگران زن بالا تر از مردان بوده و در نتیجه در هر گروه سنی متوسط سابقه، کارگران مرد بالا تر از کارگران زن باشد، آنگاه انتظار می رود که مقررات مربوط به امنیت شغلی موجب شود که نرخ اخراج کارگران زن بالا تر از مردان باشد. در چنین حالتی سهم شاغلا ن زن نسبت به مرد نیز در هر گروه سنی کاهش خواهد یافت.
4- در صورتی که نرخ جابجایی شغلی کارگران بدون مهارت نسبت به کارگران ماهر بالا تر باشد و در نتیجه این کارگران دارای سابقه کمتری باشند انتظار بر این است که نرخ اخراج در این گروه نیز بیشتر باشد.
5- مطابق با ادبیات مربوط به کارگران درونی و بیرونی، مقررات حمایت شغلی سخت گیرانه، موجب می شود که کشش دستمزد نسبت به تغییر در نرخ بیکاری کاهش یابد. هنگامی که کارگران شاغل بدانند که مشاغل آنان در مقابل نوسانات تقاضا تضمین شده است، تمایل کمتری به پذیرش تعدیل های مورد نیاز برای کاهش نرخ بیکاری خواهد داشت. بدین ترتیب دو دسته مشاغل خواهیم داشت: درونی ها، شامل آن دسته از کارگران که قادر به حفظ شغل همراه با دستمزد بالا هستند، و بیرونی ها، شامل بیکاران و کارگران دارای مشاغل موقت و پاره وقت که فاقد هر گونه مقررات مربوط به امنیت شغلی هستند.
شواهد نشان می دهند، که مقررات امنیت شغلی ناکار آمد بوده و ساز و کاری است که نابرابری موجود را به بهای افزایش امنیت درآمد برای کارگران شاغل افزایش می دهد، زیرا در حالی که به نفع برخی از کارگران عمل می کنند به دیگر کارگران زیان می رسانند. در عمل بازار کار به دو بخش تقسیم می شود: کارگرانی که دارای وضعیت شغلی مطمئن هستند و نیروهای کار بیکار که چشم انداز روشنی برای اشتغال آنان وجود ندارد. در چنین وضعیتی، معقول خواهد بود که مقررات امنیت شغلی به وسیله ساز و کارهای دیگری جایگزین شود که امنیت درآمدی را با هزینه های نابرابری و کارایی کمتر برقرار سازند.
نویسنده : پیمان جنوبی
برگرفته از: روزنامه مردمسالاری
در زیر نکاتی آوردهایم که توجه به آنها میتواند در استخدام کارمندانی توانا و مسئول به شما کمک کند .
- بهترین و تواناترین افرادی که در کارشان به غایت ماهرند و هر کدام در زمینه کارشان یک سوپر استار هستند را استخدام کنید .
شما وقت زیادی ندارید که به این کارمندان تازه کار و ناوارد یاد دهید که چطور کار کنند .
- همیشه هوشیار باشید و لحظهای از جستجو دست نکشید .
لیستی تهیه کنید و در آن اسامی دوازده نفر از افرادی که مد نظرتان هستند ومیخواهید آنها را استخدام کنید، بنویسید. سپس سعی کنید با آنها ارتباط برقرار کرده جذبشان کنید. میتوانید با شرکتهای دیگر نیز تماس بگیرید و سعی کنید کارمندان نمونه دیگری بیابید. از این جهت است که باید مدام در جلسات، کنفرانسها و نمایشگاهها شرکت کنید تا هرچه میتوانید دامنه ارتباطات خود را گسترش دهید. برقراری ارتباطات گسترده و موثر یکی از کلیدهای موفقیت هر کسب و کاری در بسیاری از حوزههاست .
- بدانید که پول و درآمد مهمترین چیزی نیست که افراد توانا و تیزهوش به آن توجه دارند . آنها بیشتر علاقه دارند که سرگوره کارمندان باشند و از موفقیتهای خود غرق لذت و غرور شوند. به این ویژگی آنها توجه کنید و هنگامی که میخواهید پروژه بزرگی را آغاز کنید، از این کارمندان فوقالعاده که ممکن است یکی از اعضای گروهتان شوند، نظرخواهی کنید و ایدههایشان را بپرسید. اما به یاد داشته باشید که فقط از آنها نخواهید که در جهت اهداف شما صحبت کنند و ایده بدهند بلکه به اهداف و نظرات جدیدی که طرح میکنند نیز دقت کنید. این افکار و طرحهای جدید آنهایی هستند که این سوپر استارها برای نیل به اهداف مبتکرانه خودشان، اظهار میکنند .
- نظرخواهی و کمک گرفتن از کارمندانی که در حال حاضر با شما کار میکنند نیز سودمند است. از هر یک بخواهید که نظرشان را درباره اعضای این لیست دوازده نفری ابراز کنند. آنها حق دارند درباره کسی که قرار است همکارشان شود، اظهار نظر کنند .
- قبلاً گفتیم که همیشه یک کارمند سوپر استار استخدام کنید اما این اصل همیشه هم قابل اجرا نیست. هنگامی که از نظر مالی اوضاع چندان خوبی نداشته باشید، نمیتوانید دستمزد یک سوپر استار را پرداخت کنید. پس میتوانید فردی که یک سوپر استار بالقوه است به کار گیرید. این اشخاص تیزهوش، علاقهمند و پرکار هستند و به سرعت برق با فوت و فن کارها آشنا شده و در اندک مدتی مثل یک سوپر استار کار خواهند کرد .
وقتی که شما به عنوان یک کارآفرین کسب و کار تازهای به راه میاندازید، همه هوش و تواناییهایمان را به کار میگیریم تا فرصت شغلی خوبی گیر بیاوریم و کارمندان کارآمدی استخدام کنیم. در واقع باید گفت که مرز بین موفقیت درخشان و ورشکستگی بسیار باریک است و یک لغزش کوچک میتواند همه چیز را دگرگون کند. پیش میآید که ما در موقعیتی دشوار قرار گرفتهایم. از نظر مالی در تنگنا هستیم، بازار رقابتی بیش از گذشته دشوار شده و به سختی تقلا میکنیم تا بر رقبای سرسخت پیروز شویم و اوضاع اقتصادی ما وخیم است. فشار عصبی زیادی را تحمل کردهایم و فکر میکنیم که بیشک ورشکست خواهم شد. یکی از عواملی که میتواند ما را از این اوضاع فلاکتبار نجات دهد، یک گروه توانا و کاردان از کارمندانیست که با دقت انتخاب شدهاند و هر کدام یک سوپر استار هستند. آنها میتوانند اوضاع را سر و سامان دهند و آرامش خاطر را به شما هدیه کنند. از این روست که استخدام کارمندانی فوقالعاده، تیزهوش، خلاق و مسئولیتپذیر اینقدر اهمیت دارد. برای این کار وقت بگذارید و سرسری و با عجله تمامش نکنید. خواهید دید که یک گزینش صحیح کسب و کارتان را رونق خواهد داد .
By : sloan brohers
مترجم : آذین صحابی
برگرفته از: روزنامه تفاهم
حالت دوم این گونه است که بدهیهای شما در طی مدتی که مشغول «سازماندهی مجدد » کارتان هستید، پرداخت میشوند. دادگاه تعیین میکند که چطور و در چه سطحی باید زندگی کنید و چقدر از درآمدتان هر ماه به بدهکاران پرداخت میشود و چه میزان برای خودتان باقی خواهد ماند. شما مجبور میشوید طی سه تا پنج سال آینده با بودجه اندکی روزگار بگذرانید تا بتوانید بدهیهایتان را به تدریج بپردازید. در پایان این مدت دیگر بدهکار نخواهید بود ولی سابقه این ورشکستگی چندین سال در سابقه کارتان باقی خواهد ماند. این حالت هم چندان خوشایند نیست چون در طی این مدت هم خطر از دست رفتن سرمایه هست. در این وضعیت تا زمانی که دادگاه به شما اجازه نداده نمیتوانید وام بگیرید یا اعتبار جدیدی بخواهید .
به همین دلایل است که ورشکستگی را باید به عنوان آخرین گزینه و آخرین راه چاره در نظر بیاورید. نباید هرکسی که نمیتواند کار و بارش را سر و سامان دهد اعلام ورشکستگی کند. بلکه این مفهوم برای کسانی است که اصلا و ابدا نمیتوانند بدهیهایشان را پرداخت کنند. یکی از اولین دلایلی که مردم این وضعیت را اعلام میکنند اینست که شغلشان را از دست دادهاند یا درآمدهایشان به شدت افت کرده است یا این که مجبورند به خاطر رکود اقتصادی به شغلهای پیش پاافتاده با دستمزد کمتر روی بیاورند. حالت دیگر اینست که صاحب یک مجموعه و کسب و کار در شرایط خانوادگی یا جسمانی یا روانی بدی قرار دارد و مجبور شده است برای تامین مخارج درمان خود یا خانوادهاش مبالغی گزاف بپردازد و از عهده پرداخت آنها بر نیامده است اعلام ورشکستگی گزینه اول نیست بلکه زمانی که اوضاع به شدت بر شما سخت میگیرد و کاملا درماندهاید، میتواند راه نجاتی برایتان باشد. اگر میبینید که نزدیک به چهار سال با شرایط بیثبات مالی دست به گریبان هستید و اکنون دیگر نمیتوانید بدهکاران را راضی نمایید، تحمل فشار عصبی بیش ازاین هیچ فایدهای ندارد. اگر هم بیش از شش ماه است که بدهکاران و موسسات مالی با تماسهای مکرر یادآوری میکنند که از شما طلبکارند یا اخطار گرفتهاید، دیگر تلاش ممکن نیست .
این حالت که بعضیها آن را با مرگ و نابودی یکسان میبینند، در کنار تمامی دشواریهایش مزایای چندی هم دارد. یکی این که میتوانید مثل وضعیت اول ورشکستگی تمامی بدهیها را پاک کنید یا این که مانند شکل دوم در برنامهای زمانبندی شده آنها را بپردازید. دیگر این که وقتی با اعلام ورشکستگی اعتبار شما خدشهدار شد مشابه همین حالت در یک دوران طولانی عدم ثبات مالی هم وجود خواهد داشت . هنگامی که با این کار از شر طلبکاران خلاص شوید و قدری از فشارهای عصبیتان کاهش یابند، میتوانید دوباره و با حساب و کتابی دقیقترو دوراندیشی بهتر از نو آغاز کنید. پول جمع کنید و از صفر دست به کار شوید . البته این کار اصلا آسان نخواهد بود. سعی کنید از اشتباهات گذشته درس بگیرید و مانند گذشته بیحساب پول خرج نکنید .
یک چیز واضح است و آن این که ورشکستگی اصلا وضعیت خوبی نیست و هنگامی که بخواهید دوباره کسب و کاری به راه بیندازید، با مشکل مواجه خواهید شد. وامدهندگان و موسسات مالی و اعتباری به راحتی به شما اعتماد نمیکنند چون سابقه این خسارت بزرگ مالی تا مدتها در سابقه شما باقی خواهد بود. تا زمانی که نتوانید خوش حسابی خود را ثابت کنید و نشان دهید که قابل اعتمادید، همه شما را فردی میدانند که شریک خطرناکی است و باید از او حذر کرد. و این مشکل در هنگام استخدام هم وجود خواهد داشت. اگر بخواهید به خدمت دیگران درآیید، کارفرما به دید یک فرد بیمسئولیت به شما مینگرد وممکن است در کنار شخصی که همان توانایی شما را دارد و برای استخدام آمده، نادیده گرفته شوید .
مترجم: آذین صحابی
برگرفته از: روزنامه تفاهم
اگر اینچنین است ابتدا باید بدانید که یک نقشهی کاری «BUSSINES PLAN» درست و مدیریت شده برای سرمایهگذاری با رویکردی به افق چشماندازهای مالی آینده، شما را در رسیدن به اهدافتان یاری مینماید .
حتی تصور اینکه یک تیم ورزشی هم بتواند بدون اتخاذ یک استراتژی از پیش تعیین شده، گوی سبقت را از تیمهای دیگر بگیرد، کمی مشکل و دور از ذهن است .
با این وجود وقتی بحث از سرمایهگذاری در بازار سرمایه میشود، نخستین مساله خرید و فروش اوراق بهادار است که در بین مردم رواج بیشتری دارد آن هم بدون اینکه استراتژی خاص یا هدف معینی در نظر گرفته شده باشد .
باید دانست که بدون یک برنامهی مدون و مشخص، تضمین اینکه سرمایهگذاری شما خواهد توانست نیازهای مالی شما را برآورده سازد کمی دور از منطق است. در دوران بحران اقتصادی هیچ چیزی مهمتر از داشتن یک استراتژی قوی و کارآمد نیست. در این دوران حتی سرمایهگذاران مجرب و حرفهای هم ممکن است با تردید به چشماندازهای توسعه بنگرند و از خود بپرسند آیا این احتمال وجود دارد که اهداف مالی آینده برآورده شود؟ چرا که آنها میدانند بدون یک راهکار مدون و اصولی تضمین ادامه سیاستهای گردش مالی بسیار سخت میشود حتی ممکن است پیشنهادهای خوب و بلکه ایدهآل کنونی را هم از دست رفته ببینند .
پس ناگفته پیداست ایجاد یک استراتژی طولانی مدت لزوما موجب خلق مشکل نخواهد بود. پس با پیروزی از یک برنامهی منظم و بلندمدت و انجام سرمایهگذاریهایی در حد متوسط و معمولی این احتمال برای این گونه سرمایهگذاران وجود خواهد داشت که به حفاظت از داراییهای در گردش خود در مقابل این چهار خطر اصلی بازار کمک کنند: نوسانات نرخ بهره، خطر اعتبارات، ریسک سرمایهگذاری مجدد و نقدینگی .
اینجاست که باید گفت: یک نقطه شروع مناسب برای شما آن است که یک الگو و مدلی را متناسب با نیازها و شرایط خود طراحی نمایید. برای مثال یک سرمایهگذار محافظه کار ممکن است 50 درصد اوراق قرضه. 25 درصد سهام و 25 درصد نقدینگی را نیاز مبرم تسلط بر بحرانهای آتی بداند و در مقابل یک سرمایهگذار حرفهای و پیشتاز که به دنبال به حداکثر رساندن سود خود است، ممکن است که سرمایه خود را تبدیل به 15 درصد اوراق قرضه، 80 درصد سهام و 5 درصد نقدینگی کند. بطور کلی هر چه سرمایهگذاران به دوران بازنشستگی خود نزدیک و نزدیکتر میشوند سیاست اوراق قرضه بیشتر و نقدینگی بیشتر را اتخاذ مینمایند. اگر چه خطر در بازار اوراق قرضه مانند بازار سهام نیست ولی یک سرمایهگذار باید آگاه باشد که احتمال شکست و نزول سرمایه همیشه وجود دارد و فقط از طریق بررسی دقیق اوراق بهادار و تمرکز بر روی متنوعسازی، تحقق اهداف طولانی مدت و کوتاهمدت محتملتر خواهد بود .
برای اطمینان از فلسفه سرمایهگذاری، هر فرد باید انواع سرمایهگذاریهایی را که مجموعه اوراق بهادار او را تشکیل میدهند، تعیین نماید. برای نمونه شخصی که علاقمند به حفظ سرمایه است ممکن است خزانهها را انتخاب کند، در حالی که فردی که بدنبال افزایش سود خود میباشد بر اوراق مشارکتی تکیه نماید .
با این وجود انتخاب درست از میان انواع اوراق بهادار هم خود نیاز به تحقیق و کندوکاو مبسوطی دارد که این امر از واجبات تحقق سرمایهگذاریهای آینده نگرانه محسوب میشود .
خطر اعتبارات: یک سرمایهگذار اوراق قرضه ابتدا باید تعیین نماید که تا چه مقدار و کدام سطح از ریسک سرمایهگذاری برای وی قابل قبول است زیرا بر روی اوراق قرضه همیشه احتمال کاهش و نزول سرمایهگذاریها وجود دارد .
ریسک سرمایهگذاری مجدد: اگر چه بسیاری از سرمایهگذاران به انتظار داشتن اوراق با درآمد ثابت وارد بازار میشوند، شرکت یا سازمانی که آن اوراق قرضه را صادر میکند ممکن است که قادر به بازخرید آن باشد یا آن را تا یک میزان یا بیشتر ادا کند. اگر چه ممکن است که درآمدها را بتوان از چنین اقداماتی تشخیص داد ولی یک سرمایهگذار خیلی اوقات خودش را در وضعیتی میبیند که مجبور به سرمایهگذاری مجدد پول با میزان پایینتری از سود میباشد. پس با وجود این گونه مصداقها دانستن این مساله بسیار مهم است که کدام اوراق قرضه ویژگی فراخوانی را دارند و کدامشان ندارند. از آنجا که اوراق و اسناد قابل فراخوانی سود بیشتری از سایر اوراق دارند، سرمایهگذاران ممکن است اینگونه نتیجهگیری نمایند که اضافه کردن ترکیبی از اوراق قابل فراخوانی و غیرقابل فراخوانی سود و عادیات آنها را افزایش میدهد .
نقدینگی: اگر یک سرمایهگذار بخش زیادی از نقدینگیاش را در یک اوراق قرضه جداگانه و یا سبدی از اوراق (که در همین زمان به موعد خود میرسد) سرمایهگذاری میکند، باید مطمئن شود که مجبور نخواهد بود قبل از رسیدن موعد سرمایهگذاری، پول خود را از بازار بیرون بکشد. اگر چه ممکن است بعضی اوقات برای رسیدن به سود بیشتر و یا رفع یک مشکل مالی اوراق قرضه خود را بفروشید ولی این احتمال وجود دارد که با یک فقدان و یا یک شکست اساسی مواجه شوید؛ هر چند بسیاری از سرمایهگذاران به گونهای برنامهریزی می کنند که اوراق خود را به سرانجام برسانند ولی حوادث زندگی و نوسانات رویدادهای سیاسی و اقتصادی ممکن است مزاحم این روند شوند .
نوسانات نرخ بهره: به روشنی پیداست که راهی برای جلوگیری از بالا و پائین رفتن نرخ سود وجود ندارد و در حقیقت همین تغییرات نرخ سود است که باعث بوجود آمدن فرصتهای بزرگ در زندگی بسیاری از افراد میشود. در ضمن این نکته بسیار مهم را نیز حتی المقدور نباید فراموش کنید که بهتر است سبدی از سهام را تهیه کنید که سررسید آنها در تاریخهای متفاوت با یکدیگر باشند .
کلید اصلی ایجاد یک استراتژی موفق این است که یک سبد متنوع از اوراق و سهام متناسب با برآیند کارشناسیها و برآورد نیازهای فردی جمعآوری شود. این مساله میتواند بدین معنا باشد که ترکیبی از سهام شرکتها، اوراق قرضه دولتی و یا اوراق رهن مناسبترین گزنیه باشد. همچنین این استراتژی مشخصا میبایست شامل تاریخ تنظیم سررسید، میزان نقدینگی، ریسک اعتباری و موضوع نرخ سود نیز باشد. باید توجه داشت که صرفا خرید سهام فقط یک شرکت میتواند خطر قابل توجهی را برای سرمایه شخص ایجاد نماید و البته از سوی دیگر نیز خرید اوراق بهادار آن هم بدون یک استراتژی و برنامه مشخص غالبا یک ریسک جبرانناپذیر برای سرمایهگذار به شمار میرود .
روش پلکانی و توازنی (Iadering and barbelling)
در بسیاری از موارد سرمایهگذاران حرفهای اوراق بهادار میتوانند از استراتژیهای مشخص سرمایهگذاری از جمله پلکانی (Iadering) و توازنی (barbelling) استفاده نمایند. بطور خلاصه باید گفت: در استفاده از روش پلکانی، سرمایهگذار تاریخ سررسید برای اوراق ایجاد مینماید نظیر 2 سال،4 سال،6 سال و... در نتیجه چنین مجموعهای از اوراق قرضه یک میانگین سررسید چند ساله را ایجاد مینماید. این روش اگر خوب طراحی شود خطرات میزان نقدینگی، فراخوانی، اعتباری و سرمایهگذاری مجدد را به میزان بسیار قابل توجهی کاهش میدهد. روش دیگری نیز روش توازنی است که آن هم به نوبه خود میتواند این دسته از ریسکها و خطرات را کاهش داده باعث افزایش سود شده و عوایدی را نیز نصیب فرد کند .
در این روش هم به مانند روش قبلی از استراتژی تاریخهای سررسید استفاده میشود ولی با این تفاوت که تاکید بر روی هر دو تاریخ سررسید طولانی مدت و کوتاهمدت میباشد .
برای نمونه یک سرمایهگذار ممکن است بخشی از اوراق بهادار را 2 ساله یا 5 ساله و بقیه ارواق را 15 ساله یا 20 ساله خریداری نماید. به این ترتیب مشخصه این روش و استراتژی دارا بودن قابلیت انعطافپذیری بیشتر نسبت به روش قبلی میباشد .
به هر روی اگر در فکر بازاندیشی و ایجاد راه کارهای موفقیتآمیز در سرمایهگذاریهایتان هستید حتما بر روی مطالب و موضوعات فوق پرداختهای گستردهتری را انجام دهید.
نیما نوربخش
منبع : on investing
برگرفته از: روزنامه تفاهم
چارلز کیو (Charles Cave)که متخصص خلاقیت است میگوید: "ایده ها در اطراف شما هستند و آنها میتوانند خیلی سریع ظاهر یا ناپدید شوند. باید نسبت به دنیای اطرافتان دریافت پذیر باشید. زمان هایی اتفاق میافتد که شما بخشی از یک گفتگو را میشنوید و یا یک علامت جالبی میبینید. اگر که شما آن فکر را ثبت نکرده باشید در چندین دقیقه از بین خواهد رفت. تصور کنید که ایده های شما مانند پروانه هایی هستند که به بیرون پرواز میکنند. شما به یک تور احتیاج دارید تا آنها را بگیرید و نگذارید فرار کنند ."
خوشبختانه، ایده ها را میتوان به آسانی گرفت و ثبت کرد. ابزار های زیادی در دسترس شما وجود دارند که از آنها میتوانید برای ذخیره کردن تفکرات و ایده هایتان استفاده کنید. در اینجا 10 تا از رایج ترین و موثرترین آنها به همراه فواید و نقایصشان آمده است .
1. دفتر یادداشت
دفتر ها یکی از بهترین راه های ثبت ایده های هستند و احتمالا رایج ترین ابزار این کار میباشند. این ها همچنین دارای تاریخچه موفقیت آمیزی هستند مثلا لئوناردو داوینچی و توماس ادیسون از بزرگترین معتقدان این روش بودند که صدها دفتر را با ایده هایشان در طول عمر خود پر نمودند .
بعضی از مردم هستند که دفترهای خط دار را ترجیج میدهند بویژه اگر که بخواهند لغات را یادداشت کنند. دیگران که خلاق ترند صفحات بی خط را ترجیح میدهند و آنگاه خواهند توانست تا ترکیبات مختلفی از لغات، طرح ها و تصاویر را ثبت کنند. یکی از محصولات منحصر به فردی که هر دو نوع لغت و طرح را در بردارد Beinfang notesketch نام دارد که دفتری فنری شده است شامل صفحاتی با مناطق خط دار و بی خط .
فواید :
دفترها قالبی انعطاف پذیر و قابل حمل دارند. همچنین میتوان به سرعت از آنها برای ثبت ایده ها استفاده نمود. برخلاف کامپیوتر ها که چندین دقیقه طول میکشد تا بعد از روشن شدن آماده کار شوند، دفتر ها بلافاصله آماده ثبت ایده های شما هستند. نقایص :
اگر که قابلیت نقل و انتقال بالا برای شما مهم است دفترها مانند بقیه ابزار ثبت کننده مفید نخواهند بود. به علاوه این امکان وجود ندارد که به آسانی در دست نوشته ها جستجو کنیم، که این موجب میشود کاربرد آنها برای ثبت مقدار زیادی از ایده ها محدود شود .
2. همیار های شخصی دیجیتال یا PDAها
PDAها یکی از روش های مورد علاقه من برای ثبت ایده هایم هستند. من همیشه یک H-P iPaq با خودم حمل میکنم. هر دفعه که اندیشه ای سر میزند میتوانم از iPaq برای نوشتن هرچه سریع تر آن و یا کلمات کلیدی آن استفاده کنم. سپس بعد از اینکه PDAام را به لپ تاپ (Laptop) شخصی ام متصل کردم خواهم توانست که ایده هایم را عمیق تر کنم .
فواید :
کامپیوترهای دستی مانند iPaq و Palm بسیار قابل حمل نقل هستند. بر خلاف برخی دیگر ابزارهای ثبت کننده،PDA ها را طوری طراحی میکنند تا براحتی در جیب شما جای گیرد. هنگامی که آنها را روشن میکنید آماده هستند تا به کار ثبت پرداخته شود. آنها مانند کامپیوتر های معمولی مدت طولانی برای شروع احتیاج ندارند. یکی از بزرگترین مزیت های این روش آنست که ثبت الکترونیکی ایده ها باعث میشود که عمل جستجو خیلی راحت تر از روی کاغذ انجام گیرد .
نقایص :
PDA ها برای ثبت لغات خیلی مناسبند اما در مورد ایده هایی که تصویر دارند ضعیف میباشند . همچنین، از آنجا که بیشتر PDAها به یک قلم سوزنی خاص برای برای وارد کردن نوشته ها نیاز دارند، پس نوشتن با دست خط ناخوانا باعث توقف جریان خلاقیت شما میشود. در آخر، یک PDA از گران ترین ابزارها برای ثبت ایده هستند – اما به نظر من ارزش سرمایه گذاری را دارند .
3. کارت های شاخص
من سال ها از این روش استفاده کرده ام و در مورد خودم خیلی خوب جواب داد . کارت های شاخص بادوام هستند و حمل تعدادی از آنها آسان است و بدین ترتیب میتوانید تقریبا در هرکجا ایده تان را ثبت کنید. همچنین، هرگاه که تعدادی از ایده ها را روی کارت های شاخص ثبت کردید میتوانید آنها را روی یک میز پخش کنید، حرکت دهیدشان و ایده های مرتبط را گروه کنید. یا اینکه با ترکیبات اتفاقی کارت ها باعث تحریک ایده های دیگری شوید .
فواید :
کارت های شاخص کوچک هستند، بادوام و قابل حمل. همچنین، برای ثبت لغات و تصاویر به یک اندازه مناسب میباشند. آنها ارزان قیمت هم هستند و تقریبا هرجا میتوانید آنها را بخرید .
نقایص :
برای اینکه از این سیستم ثبت ایده استفاده بیشتری ببرید، احتیاج است که ایده ها یتان را از روی کارت های کاغذی شاخص دار به یک فرم الکترونیکی مانند یک پردازشگر لغت انتقال دهید. این بخاطر آنست که کارکردن با ایده ها در یک فرم دیجیتال آسانتر است. اما هنگامی که شما مقادیر زیادی از کارت های شاخص را جمع آوری میکنید خواهید فهمید که پیدا کردن زمانی برای رونویسی آنها یک چالش بزرگ است. این برای من اتفاق افتاده است و همان دلیلی است که باعث شد دیگر از این روش برای ثبت ایده هایم استفاده نکنم .
4. ضبط صوت
ضبط صوت یکی از موثرترین ابزارهای ثبت ایده هاست. شرکت های متعددی انواعی از آنها را ساخته اند که قادرند در جیب شما جای بگیرند. هر وقت که ایده ای آمد شما میتوانید ضبط را به سرعت در بیاورید و ثبتش کنید. حتی میتوانید اگر در نصفه های شب ایده ای سراغتان آمد یا اینکه تازه از خواب بیدار شده باشید آن را ثبت کنید. البته با این فرض که در آن موقع بتوانید واضح حرف بزنید !
فواید :
ضبظ صوت ها خیلی کوچک و قابل حمل هستند پس شما میتوانید آن را هر جا که خواستید ببرید .
نقایص :
با استفاده ار این روش، ایده ها به صورت صوت ذخیره میشوند. برای نتیجه بهتر باید آنها را روی یک ورق یا داخل پایگاه اطلاعاتی کامپیوتری تان رونویسی کنید که زمان بر است. یک راه امکان پذیر اینست که ضبط صوت دیجیتال بخرید که میتواند صدایتان را به کامپیوتر انتقال دهد و سپس با نرم افزار های تشخیص صدا مانند Dragion Naturally Speaking یا IBM’s ViaVoice به نوشته تبدیل شوند .
5. ذهن نگاشت
ذهن نگاشت، که خود شما میتوانید آن را دست کنید و یا از برنامه های نرم افزاری مانند MindManager یا Inspiration استفاده کنید، از بهترین راه های ثبت ایده است. این به خاطر آنست که آنها کار خارق العاده ای به صورت نفوذ در قدرت کاری مغز شما را انجام میدهند. همچنین، به این دلیل که شما ذهن نگاشت تان را تنها با کلمات کلیدی پر میکنید، برای انتقال ایده ها از مغزتان به یک صورت قابل لمس راهی سریع و موثر خواهد بود. ذهن نگاشت ها یکی از راه های پرقدرت و ثابت شده هستند که میتوانند ایده ها و اطلاعات را با مردم دیگر به اشتراک بگذارند . به علاوه، آنها فقط وسیله نیستند بلکه زمینه هم هستند که نشان میدهند بین ایده هایتان چه ارتباطاتی وجود دارد .
فواید :
ذهن نگاشت به راحتی قابل یاد گیری هستند و راهی سریع و سهل برای ثبت ایده های شما به صورت قالبی سرگرم کننده مجازی میباشند .
نقایص :
ذهن نگاشت اصلا مانند بقیه ابزارهایی که تا اینجا مرور شدند مثل کارت های شاخص، PDA یا ضبط صوت قابل حمل نیستند .
6. پیغام صوتی به خود
یکی دیگر از روش های ساده ولی موثر برای ثبت ایده ها اینست که پیغام صوتی برای خودتان بگذارید. به عبارت دیگر، شما ایده خود را برای صندوق پستی صوتی تان میخوانید، همانطور که مشتری یا همکارتان برایتان میگذارد. اگر که مداد یا خودکار نداشته باشید یا هیچ وسیله دیگری برای ثبت در دست نباشد این تکنیک خیلی عالی است .
فواید :
این تکنیکی است که بیشتر تاجران نوعی از آن را استفاده میکنند مانند گوشی های همراه. اما در اینجا استفاده خلاقانه ای از آن شده است. این تکنیک را هر جایی که تلفن در دسترس باشد میتوانید بکار گیرید .
نقایص :
وقتیکه ایده تان را به یک پیغام گیر میدهید تنها راهی که میتوانید از آنها استفاده کنید اینست که آنها را بنویسید یا در کامپیوتر تایپشان کنید. همچنین شما همیشه دسترسی فوری به تلفن ندارید تا بتوانید ایده خود را در صندوق صوتیتان ثبت کنید .
7.فچ
یکی از چیز هایی که همیشه در اتاق های کنفرانس تمام دنیا پیدا میشود فچ است . این را مرتبا به عنوان یک ابزار برای ثبت ایده ها در نشست های طوفان ذهنی گروهی و دیگر انواع جلسات بکار میبرند. این وسیله کارش را خیلی خوب انجام میدهد که اعضای تیم را قادر میسازد تا به سرعت ایده هایشان را ثبت کنند و ایده های بقیه را ببینند. یکی از دیگر کاربردهایی که شاید به ذهنتان نرسد اینست: چرا یک فچ در اداره خود نداشته باشید آنهم درست نزدیک میز کارتان و در دسترس برای اینکه هرگاه ایده ای آمد ثبت شود. اندازه و محل برجسته اش به شما کمک میکند که ایده هایتان را جلوی خود داشته باشید. همچنین برای ثبت ایده ها در طول یک جلسه کوچکِ دو سه نفره خیلی مناسب است .
فواید :
استفاده از فچ ها خیلی راحت است، نسبتا کم قیمت هستند ومتعلقات کمی دارند. ( همه ی چیزی که احتیاج دارید یک فچ است و چند نشانه گذار رنگی) . سرعت ثبت ایده ها خیلی خوب است. این تکنیک یک راه خیلی موثر برای تشویق همکاری در گروه ها است که شرکت کننده میتوانند ایده های جدید را بر روی آنهایی که از قبل در فچ نوشته شده بنویسند .
نقایص :
میزان تاثیر استفاده از یک فچ برای ثبت ایده ها ممکن است خیلی به شخصی که برای نوشتن انتخاب میشود بستگی دارد. برخی اوقات اگر که گروه شروع کند و ایده های زیادی را تولید کنند نویسنده نمیتواند به سرعت کافی آنها را بنویسد. همچنین یک نویسنده کم تجربه ممکن است ایده ها را همانطور که ارائه میشوند ننویسد. به دلیل محدودیت فضا، یک توصیف 20 لغتی از ایده ارزشمند، در فچ به 3 الی 4 لغت تبدیل میشود. یا اینکه نویسنده میتواند هنگام نوشتن، آن را مطابق میل خودش بنویسد. در نتیجه، برخی از نکات ظریف ایده ممکن است در این فرایند گم شود .
به خاطر اندازه تقریبا کوچک فچ ممکن نیست که آن را در جلسات بزرگتر بکار برد چون از فاصله 20 فوتی خواندن کلمات سخت میشود و یا هنگامی که ایده های زیادی وجود دارند کاربردی نیست. اگر هر ورق که کامل شد را به دیوار اتاق کنفرانس نزنیم تا همه ببینند آنوقت ایده ها هنگامی که ورق دیگری را برای نوشتن میآوریم دیده نخواهند شد. شما میتوانید بر این مشکل فایق آیید به این صورت که یک نرم افزار ذهن نگاشت با یک لپ تاپ و پروژکتور بیاورید تا هر وقت ایده ای مطرح شد نویسنده به سرعت آن را در ذهن نگاشت ثبت کند که روی پرده نمایش هم نشان داده خواهد شد و همه خواهند دید. همه ایده ها روی صفحه قابل مشاهده خواهند بود و این یک مزیت بزرگ نسبت به فچ ها است .
در آخر، کسی مجبور است که همه این ایده های نوشته شده را به صورت الکترونیکی تبدیل کند که اگر ایده های زیادی بوده باشد زمان بر است . همچنین این امکان وجود دارد که کسی که میخواهد ایده ها را منتقل کند در طول این فرایند اشتباهاتی هم مرتکب شود .
8. کاغذ های بلوکی
این بلوک ها، کاغذ های بازیافت شده هستند که به صورت لوله های بزرگ درمیآیند . میتوان آنها را به صورت نوار های بلند افقی به دیوار میخ کرد. بر خلاف فچ که فضای محدودی برای ثبت ایده ها دارد، یک نوار بزرگ کاغذ بلوکی برای شما فضایی زیادی ایجاد میکند که ایده ها را بنویسید. برخی شرکت ها این کاغذ ها بلوکی را به دیوار های راهرو آویزان کرده اند تا کسانی که عبور میکنند تشویق شوند مسئله را بخوانند و ایده هایشان را بنویسند. این استراتژی خوبی است تا کارکنان بیشتری را برای تولید ایده درگیر کنیم .
فواید :
کاغذ های بلوکی بخوبی میتوانند مقدار قابل توجهی از ایده ها را در خود جای دهند چونکه پرده خیلی بزرگی دارند و تمامی کارهای قبلی را نیز میتوان رویت نمود که میتواند ایده های جدیدی را شروع کند. وقتی که تیم شما ایده پردازی طوفان ذهنی را کامل کردند شما میتوانید با استفاده از خال های رنگی، کارکنان را برای رای دادن به ایده هایی که بیشتر دوست دارند وادار کنید .
نقایص :
بلوک های کاغذی همه ی محدودیت های ثبت کننده های کاغذی را دارند: برای به اشتراک گذاشتن ایده های تولید شده، کسی باید آنها را دیجیتال کند. همچنین لوله های این کاغذ ها خیلی قابل حمل نیستند که استفاده پذیری آنها را به عنوان ابزار شخصی ثبت کننده ایده محدود میکند. به خاطر اندازه شان، قدرت واقعی آنها فقط برای کارهای گروهی مناسب است .
9. خودکار و دفتر یادداشت جیبی
این تکنیک یکی دیگر از روش های مورد علاقه من است. در طول سالها، من از انواع مختلفی از خودکار و دفترچه های جیبی استفاده کرده ام. چونکه آنها براحتی در جیب جای میگیرند .
فواید :
خودکار و دفترچه جیبی خیلی به ویژگی های ایده ال یک ابزار ثبت کننده ایده نزدیک هستند: بسیار قابل حمل هستند و براحتی در جیب جای میگیرند یعنی که برای بردن آن به هر جا که بخواهید مشکلی نیست .
نقایص :
همانند بقیه ابزار های کاغذی، احتمالا شما میخواهید که دست نوشته هایتان را به صورت دیجیتالی ذخیره کنید. همچنین بسته نوع دفترچه ای که میخواهید استفاده کنید صفحات ممکن است پاره شوند یا آسیب ببینند. بدتر از آن، صفحه های شل ممکن است گم شوند که موجب میشود دنباله مسیر یک نوشته مهم یا ایده تان از بین رود .
10. بانک ایده
این دستگاه ثبت ایده شامل همه ابزار هایی میشود که میتوانید برای ذخیره کردن ایده هایتان در یک جای امن استفاده کنید: هر چیزی از قبیل جعبه ای برای کارت های شاخص تا برنامه های نرم افزاری مثل اکسس ماکروسافت. فایده این روش اینست که تمامی ایده های شما را در یک جا نگه میدارد که در آینده بتوانید براحتی آنها را بازیابی کنید. حتی کارت های شاخص میتوانند به موضوعات عمومی تقسیم شوند یا به نوع ایده. یک بانک ایده به شما امکان میدهد به سرعت تمام ایده هایتان را جستجو کنید که این وقتی صدها یا هزار ها ایده داشته باشید مزیت بزرگی به حساب میآید .
فواید :
برای اکثر ایده های خودتان بهترین کار اینست که آنها را سازمان دهی کنید و سهل الوصولشان نمایید. چرا که هیچ وقت نمیدانید چه موقع یک ایده ای را که 6 ماه قبل نوشته اید ممکن است هفته آینده بدردتان بخورد. یک بانک ایده زمان شما را صرفه جویی میکند چون امکان جستجو را فراهم میآورد و پیدا کردن ایده ای که یک هفته پیش یا یک سال پیش آمده است را بهبود میبخشد. نرم افزارهایی مانند InfoSelect خیلی قدرتمند هستند چونکه شما را قادر میسازند ایده هایتان را به صورت الکترونیکی در یک قالب متنی آزاد ذخیره کنید و سپس جستجو بر حسب کلمات کلیدی روی آن انجام میگیرد .
نقایص :
برای بهترین بهره وری شما باید خیلی منظم باشید و ایده هایتان را سازمان یافته ذخیره کنید .
نتیجه گیری
همانطور که میتوانید ببینید، ابزار ها و تکنیک های زیادی وجود دارند که میتوانید برای ثبت ایده هایتان استفاده کنید. برخی به صورت انفرادی مناسب است در حالی که برخی دیگر مناسب تیم ها است. بعضی از آنها احتیاج به متعلقات و سرمایه کمتری دارند در حالیکه بعضی دیگر پیچیده هستند. اما همه آنها یک هدف مشترک دارند: تا به شما کمک کنند ایده های زودگذرتان را ثبت کنید تا در آینده از آنها بهره ببرید .
پیشنهاد من اینست که هر کدام از این تکنیک ها را که میتوانید امتحان کنید و تعیین کنید که کدام برای شما مناسب تر است و آنها را به عنوان بخشی از فهرست خلاقیت خود نگه دارید. موفق باشید !
مترجم: نبی اله حسینی - مدرس دانشگاه جامع علمی کاربردی
برگرفته از: روزنامه تفاهم