اخلاق کار، متعهد شدن انرژی ذهنی و روانی و فیزیکی فرد یا گروه به ایده جمعی است در جهت اخذ قوا و استعداد درونی گروه و فرد برای توسعه به هر نحو .اخلاق کارمهمترین عامل فرهنگی درتوسعه اقتصادی محسوب می گردد. منابع انسانی پایه اصلی ثروت ملتها را تشکیل میدهند. سرمایه و منابع طبیعی عوامل تبعی تولیدند در حالی که انسانها عوامل فعالی هستند که سرمایهها را متراکم میسازند، از منابع طبیعی بهرهبرداری میکنند، سازمانهای اجتماعی – اقتصادی و سیاسی را میسازند و توسعه ملی را به جلو میبرند. کشوری که نتواند مهارتها و دانش مردمش را توسعه دهد و از آن در اقتصاد ملی به نحو موثری بهرهبرداری کند، قادر نیست هیچ چیز دیگری را توسعه بخشد.
(تودارو،473)ضعف اخلاق کاردرکشوروخصوصا در بخش دولتی دغدغه بسیاری ازمسئولان ومدیران است. مقاله حاضر به مسئله اخلاق کارو ابعاد آن دردوبخش دولتی و خصوصی ذوب آهن اصفهان میپردازد.سوال اصلی آن است که آیا خصوصی سازی صنایع توانسته است تاثیر معنی داری براخلاق کار پرسنل داشته باشد؟ دادههای مورد استفاده ازنمونه ای به حجم 14475 نفر که 5307 نفر دربخش خصوصی و9168 نفر دربخش دولتی مشغول به کار هستند گردآوری شده است.به منظورسنجش اخلاق کار از شاخصی استفاده شده است که اخلاق کاررادرچهاربعدمادی ومعنوی اندازه گیری می کند. این شاخص مورد استفاده درتحقیقات سازمان بین المللی کار است. نتایج نشان می دهد که خصوصی سازی بردوبعد مادی اخلاق کاریعنی دلبستگی وعلاقه به کار وهمچنین برپشتکاروجدیت درکارپرسنل موثر است اما برابعاد معنوی اخلاق کاریعنی روابط سالم انسانی و نیز روح جمعی ومشارکت درکارتاثیری ندارد. علاوه برآن، تاثیرمیزان حقوق و تحصیلات براخلاق کارمنفی است اما ارتباط مثبتی میان سنوات خدمت واخلاق کاروجوددارد. به نظرمی رسد که توفیق درامرخصوصی سازی وافزایش اخلاق کار پرسنل نیازمند بسترسازیهای فرهنگی دراین زمینه است .
مقدمه
دیدگاه اندیشمندان مارکسیستی آن است که ضعف اخلاق کارنتیجه ازخودبیگانگی نیروی کاردرجوامع صنعتی است.چراکه کاربرای کارگر امری خارجی است و او درکارخویش ارضا نمی شود. به نظرآنها صنعتی شدن جوامع باعث جایگزینی روابط ثانوی با روابط نخستین ودرنتیجه کاهش دلبستگی به کارشده است.سایراندیشمندان به تاثیرپیشینه تاریخی، ساختارسیاسی،مذهب و عرف جامعه براخلاق کار پرداخته اند.ازدیدگاه کارکردگرایان، کاریکی ازنهادهای اصلی نظام اقتصادی است واگرنظام اقتصادی رایکی ازچهارخرده نظام اساسی نظام اجتماعی محسوب کنیم،کاردرکلیه فرایندهای اجتماعی تاثیرگذاروازسایرنهادهای اجتماعی ازجمله تعلیم وتربیت تاثیرپذیراست. نکته دیگری که باید به آن توجه کرد تغییر دیدگاههای مسلط در زمینه جامعه شناسی و اقتصاد است. در حالی که مارکس اقتصاد را زیر بنا و سایر تحولات را روبنا میدانست، متأخرین بر زمینههای فرهنگی به عنوان عامل ایجاد توسعه اقتصادی تأکید داشتند. اقتصاددانی مانند «هاگن» کلاً به این نتیجه میرسد که شخصیت فرهنگی، اصلیترین عامل ایجادتوسعه اقتصادی است. او تحولات اقتصادی را معلول تحول فرهنگی میداند و بیان میکند که تحول اساسی و زیربنایی در فرهنگ جامعه به خودی خود باعث میشود که اقتصاد از حالت رکود خارج شده و به رشد و توسعه برسد .
ازطرفی شیوه مدیریت تاثیربسزایی برسازمان تولیدواخلاق کاردارد.روشهای مطلوب به انگیزش افراد وافزایش اخلاق کاروبهره وری می انجامد. ورود به دنیای صنعتی ومدرن نیازمند تغییرات بنیادی دردیدگاههای مدیریت سنتی است.یکی ازراهکارهای تغییردرمدیریت کلان، خصوصی سازی صنایع است. پیچیده شدن معادلات اقتصادی داخلی وجهانی دولتها راوادار ساخته است تا به خصوصی سازی گرایش پیدا کنند .نکته قابل توجه آن است که ایجاد تغییرات اقتصادی بدون درنظرگرفتن ملاحظات فرهنگی به نتایج نامطلوبی میانجامد .
عوامل اجتماعی مؤثر بر اخلاق کار
درباره نظریات جامعه شناسی نظریههای مارکسیستی به طور غیر مستقیم اشاره دقیقتری به اخلاق کار دارند. در این نظریهها چگونگی تولید به عنوان متغیر مستقل و از خودبیگانگی به عنوان متغیر وابسته مطرح هستند. اما از خودبیگانگی افراد میتواند تأثیر مستقیمی بر میزان علاقه، دقت، مسئولیت، ابتکارومولد بودن داشته باشد. همان طور که اشاره شد اخلاق کار قواعد و زمینههای برانگیزاننده و فعال شده تعهد ذهنی، روانی و فیزیکی فرد یا گروه است. مسلم است که یک ذهن از خودبیگانه نمیتواند زمینهای مناسب برای انگیزه و تعهدات اخلاقی و فیزیکی از خود بروز دهد. میتوان رابطه میان این متغیرها را به صورت زیر نشان داد :
کاهش اخلاق کار-- کاهش مسئولیت
تعهد ذهنی و فیزیکی -- از خود بیگانگی
صنعتی شدن جوامع و تاثیر آن بر اخلاق کار
صنعتی شدن، تغییراتی بنیادی در ساختار جامعه پدید میآورد؛.درنظام پیشهوری رابطه موجود بین کارگر و کارفرما شخصی بود و این رابطه ایجاب میکرد که کارگر و کارفرما در مقابل یکدیگر دارای تعهدات و وظایفی گستردهتر از آنچه امروز انتظار میرود باشند. اما تولید کارخانهای، در وضعیت اجتماعی همه کارگران تغییرات اساسی به وجود آورد و بر مهارتهای پیشهای و روابط کار اثر عمیقی گذاشت.بدین ترتیب، نیروی کار در یک کارگاه یا کارخانه متمرکز و محل زندگی و کار از یکدیگر جدا شد . کارگران بایستی از نظمی که کارفرما اعمال میکرد، یعنی ساعات و سرعت کار منظم تبعیت میکردند و اگر چه از نظر حقوقی آزاد بودند ولی از نظر اقتصادی و اجتماعی وابسته و تابع بودند .
رابطه صنعتی شدن و اخلاق کار به صورت زیرقابل بیان است :
صنعتی شدن جایگزینی روابط ثانوی با روابط نخستین کاهش اخلاق کار کاهش دلبستگی به کار
تحصیلات و اخلاق کار
بالا رفتن تحصیلات کارگران باعث بالا رفتن انتظارات شده است. آنان هوش را موجب موفقیت خود میدانند، اخلاق کار را در پاداش جستجو میکنند و تحمل کاری که در آن پیشرفتی نباشد، ندارند (شیعی، 1990). بنابراین، رابطه علی متغیرها به صورت زیر قابل بیان است :
کاهش اخلاق کار افزایش انتظارات افزایش تحصیلات
سن و اخلاق کار
بالا رفتن سن نیروی کار و همچنین افزایش درصد زنان شاغل بر هنجارهای مرتبط با اخلاق کار تأثیر گذاشته است(ساهیل،90). تأثیر متغیر سن بر اخلاق کار در اکثر تحقیقات انجام شده قبلی به صورت یک منحنی غیر خطی شبیه v است .
عرف جامعه ایران و اخلاق کار
در جامعه ایران اکثریتی معادل 81/4 درصد اعتقاد دارند که «روزی هر کس به قدر قسمت اوست» که عامل مهمی در تضعیف اخلاق کار محسو ب میشود. ( محسنی ، 404 )
از دیگر باورهای غلط که به کاهش اخلاق کار میانجامد اعتقاد به قضا و قدر است. 89/5 درصد ایرانیان به «تأثیر قضا و قدر در زندگی» اعتقاد دارند. (محسنی ، 406) درمورد تأثیر این باور بر اخلاق کار ایرانیان تحقیق مستقلی انجام نگرفته است. اما تحقیقات مشابهی در آسیای شرقی در این باره صورت گرفته است. یکی از عوامل توفیق مردم کره در توسعه صنعتی وجود ارزشهای این جهانی (secular) است. در جای دیگر خانم کارمنسیتا (carmincita) به رابطهمداری کارگران اشاره کرده و میگوید در چنین وضعی کارکردن در محیطی با ضوابط و انضباط اجتماعی میسر نخواهد بود. به نظر او تقدیرگرایی باعث شده که فیلیپینیها به گذشت زمان خیلی توجه نکرده و در رعایت جداول زمانبندی کار طفره روند و به گذراندن بیهوده وقت پرداخته و فکر کنند که خدا خودش همه کارها را درست خواهد کرد. (کارمنسیتا، 1995 ) چنین باورهای عرفی به کاهش اخلاق کار در ایران میانجامد .
عوامل اقتصادی مؤثر بر اخلاق کار
عدم تناسب کار با دستمزد از مبرمترین مسائل اقتصادی جامعه است که به شدت انگیزه کار را در کارکنان تحت تأثیر قرار داده است. عمدهترین مشکلات از دیدگاه ایرانیان «تورم، نارسائیهای اقتصادی و بیکاری است» که قریب 61 درصد کل مشکلات از نظر پاسخگویان است (محسنی، 436 ).
به نظر برخی در تاریخ معاصر یکی از دلایل سستی ایرانیان در مرحله اقدام و عمل، نفوذ خصیصه استفاده از درآمدهای نفتی در اندیشه مردم است. این ثروت که بدون زحمت و کار به دست میآید باعث شده است که اساساً کار و تلاش ارزشی نسبتاً نامعقول پیدا کنند. اسراف، بهرهوری اندک و فقدان اخلاق کار و اتکاء به درآمد نفت آن چنان است که انقلاب اسلامی هم نتوانسته است این اندیشه را از محیطهای کار و کانونهای مدیریتی جامعه دور سازد. رابطه میان نظریههای اقتصادی، فرهنگی و اخلاق کار به صورت زیر است :
تضعیف اخلاق کار اعتقاد به ثروت بدون تلاش د رآمدهای نفتی
عوامل روانشناسی اجتماعی
یکی از ابعاد بسیار مهم اخلاق کار بعد روانشناختی آن است چرا که اخلاق متغیری است که آگاهی و اراده فردی نقش محوری در آن ایفا میکنند. بسیاری از اندیشمندان برای بهبود اخلاق کار بر نظریات رفتاری تأکید داشتهاند. هرگاه فردی کار اخلاقی انجام داد و از سوی جامعه مورد تشویق قرار گرفت، احتمال انجام کارهای اخلاقی دیگر تقویت میشود تا جائی که کار اخلاقی به صورت ارزشهای درونی درمیآید. به این ترتیب، برنامه ریزان کلان کشوری قادر خواهند بود اخلاق کار را در افراد جامعه درونی کنند. «مازلو» پنج دسته نیاز انسان را به صورت زیربیان می کند: فیزیولوژیک ، ایمنی ، اجتماعی ، احترام و خودشکوفایی. متاخرین به تاثیرنیازبه کسب موفقیت، نیازبه کسب قدرت ،نیازبه ایجاددوستی، انتظارو برابری براخلاق کارتاکیددارند .
مدل ارتباط دهنده اخلاق کار ، مدیریت و خصوصی سازی
خصوصیسازی با تغییر مدیریت بر اخلاق کار تأثیر میگذارد. به عبارت دیگر، اگر خصوصی سازی را متغیر مستقل بدانیم، مدیریت متغیر میانی و اخلاق کار متغیر وابسته خواهد شدمشخص است که هنگام خصوصیسازی قوانین و شیوه مدیریت از حالت دولتی خارج می شود،اما تغییر مدیریت به طور عمده بر دو زمینه اقتصادی و روانی اخلاق کار مؤثر است. زیرا تغییر مدیریت اساساً در شیوههای انگیزش افراد در محیطهای کاری و نحوه پاداشهای مادی آنها تأثیر میگذارد که ابعاد اقتصادی و روانی اخلاق کار محسوب میشوند. خلاصه بحث در شکل شماره یک آمدهاست :
مدیریت مشارکتی را باید به عنوان یک فرایند تعاونی شناخت که بر اساس آن مدیریت و کارکنان برای به اجرا در آمدن یک هدف مشترک با یکدیگر کار میکنند. بر خلاف سبک مدیریت اقتدارمنشانه که بر کنترل از بالا به پایین کارگران مبتنی است، مدیریت مشارکتی مدعی است که درگیر کردن کارکنان در تصمیم گیری، عامل ارزشمندی است و رضایت خاطر و روحیه کارکنان را بالا میبرد. «یانکلوویچ» مدیریت مشارکتی را به عنوان نظامی توصیف کرده است که شیوه جدیدی از اخلاق کار است و به عنوان یک منبع قدرتمند در مکان کار، میتوان از آن استفاده کرد (یانکلوویچ، 1984). البته این موضوع اهمیت زیادی دارد که ماتفاوتی میان مدیریت و صلاحیت قائل شویم. ما به مدیرانی احتیاج داریم که نه فقط در رأس هرم قدرت قرارگرفته باشند، بلکه دارای قابلیت نیز باشند دراین باره می توان گفت که مشارکت پرسنل در امور سازمان و تحویل مسئولیت به آنان به احتمال زیاد به افزایش اخلاق کار می انجامد زیرا بیش از 81 درصد ایرانیان از انجام ندادن امور محوله به خود احساس تقصیر میکنند که نشان دهنده این پتانسیل نهفته افراد برای مسئولیت پذیری است (چلبی ،144).
نیروی انسانی کارآمد، کار گروهی، مشارکت کارکنان در امور، همکاری صمیمانه میان مدیریت و کارکنان، وجود مناسبات دوستانه در میان کارکنان، استفاده کافی و به جا از فناوری و آگاهی از اهمیت بهرهوری و هماهنگی هدفهای کارکنان با اهداف مدیران یکی ازعوامل بهرهوری بالاست. (امپوتی، 10)هر مدیری باید نسبت به نظام اجتماعی سازمان خود آگاهی داشته و برای افزایش بهرهوری و اخلاق کار از دیوانسالاری پرهیز کند. به عنوان مثال در تحقیقی نشان داده شده است که اکثرکارگران به ایجاد تعادل میان کار و زندگی شخصی بیش از میزان حقوق اهمیت میدهند. (جنیفر، 2003).
به نظر می رسدکه فرایند خصوصی شدن در اغلب کشورها و از جمله ایران به صورت طبیعی انجام نشده و تنها از بالا اعمال گردیدهاست. چگونه میتوان انتظار داشت که قبل از بستر سازی فرهنگی و آگاهی اجتماعی تنها با تغییر چند قانون در سطوح بالای مدیریت به اهداف خصوصیسازی نایل گردید؟ از نظر «پرکوپنکو» در بسیاری موارد به پدیده خصوصی سازی تنها از بعد اقتصادی توجه شده است و ابعاد فرهنگی و اجتماعی مغفول ماندهاند. این غفلت باعث ناکارآمدی و گاه شکست فرایند خصوصی سازی شده است .
تاثیرمتغیرهای موثر براخلاق کار به صورت مجزا
سن و اخلاق کار : با افزایش سن، اخلاق کار بالا میرود . R حاصل از رگرسیون اخلاق کار با سن عبارت است از 0/192 که در سطح0/01 معنیدار است همچنین با افزایش سن، دلبستگی به کار،جدیت وپشتکار ونیز روح جمعی و مشارکت در کار افزایش مییابد. می توان گفت که گذشت زمان باعث انس گرفتن فرد به محل کار خویش می شود. مضاف براین، به دست آوردن موقعیتهای اعتباری و مالی باعث می شود که تاثیر سن براخلاق کار وسه مولفه آن مثبت باشد .
میزان حقوق واخلاق کار: میزان حقوق ماهانه فرد بر اخلاق کار تاثیر منفی دارد . R حاصل از رگرسیون میزان حقوق ماهانه واخلاق کار برابر22/0- است که در سطح 0/005 معنیدار است. این به دلیل اقناع شاغلان از نیازهای مادی است.در توضیح ارتباط منفی میان حقوق و اخلاق کار میتوان گفت که براساس نظریه «مازلو» و «هرزبرگ»، با اقناع فرد از نیازهای مادی نوبت به نیازهای رده بالاتر او نظیر محبوبیت اجتماعی و خود شکوفائی میرسد. اما به دلیل آنکه سیستم ونظام شغلی حاکم تنها قادراست افراد را ازجنبه مادی اقناع کند، بنابراین، پس از آنکه به تدریج وضعیت اقتصادی فرد بهبود مییابد، از اخلاق کار او کاسته میشود. ازسوی دیگر با افزایش حقوق فرد فاصله عاطفی میان او وهمکارانش به شدت افزایش پیدا می کند که درنهایت به کاهش روابط سالم انسانی،روح جمعی و مشارکت در کار منجر می گردد .
سابقه خدمت واخلاق کار: هر چه سنوات خدمت فرد در محل کار بیشتر باشد، میزان اخلاق کار نیز بیشتر است .R حاصل از رگرسیون سابقه کار فردو اخلاق کار 0/25 است که در سطح 0/002 معنیدار است. به این ترتیب ملاحظه میشود که سابقه کار فرد با سه وجه از وجوه چهارگانه اخلاق کار رابطه معنادار دارد. به عبارت دیگر، هرچه سنوات خدمت فرد در محل زیادتر باشد،دلبستگی و علاقه به کار، پشتکاروجدیت در کار و روح جمعی و مشارکت درکاراونیزبیشتر است . تاثیرسابقه خدمت براخلاق کار نیز همانند سن به صورت مثبت است. هر چه سنوات خدمت فرد در محل کار بیشتر باشد، میزان اخلاق کارنیز بیشتر می شود .
میزان تحصیلات واخلاق کار: کسانی که تحصیلات بیشتری دارند میزان اخلاق کارشان کمتر است . Rحاصل از رگرسیون اخلاق کار با میزان تحصیلات برابر 0/37 - است که در سطح 0/005 معنیدار است.این امر به دلیل افزایش انتظارات و برآورده نشدن آنهادرقشر تحصیلکرده است که در نهایت به کاهش انگیزه و اخلاق کار می انجامد . افزایش تحصیلات همچنین برتمامی ابعاد اخلاق کار تاثیرمنفی می گذارد و باعث کاهش دلبستگی ، جدیت ، روابط سالم و مشارکت درکارمی گردد.از دیگر دلایل ارتباط منفی میان تحصیلات واخلاق کار سوء مدیریت است که با به کارگیری شیوه های نامناسب و برخورد با ایده ها ونظرات نوین که معمولآ ازسوی قشرتحصیلکرده مطرح می شود ، باعث دلسردی وکاهش مشارکت آنها می گردد که درنهایت کاهش اخلاق کار را به دنبال دارد .
تأثیر خصوصیسازی بر اخلاق کار
ارتباط میان خصوصی سازی بااخلاق کاروابعادآن درجدول شماره یک آمده است. همان طور که مشاهده میشود خصوصیسازی تنها بر دو بعد از ابعاد چهارگانه اخلاق کار تأثیرگذار است و باعث افزایش دلبستگی به کار و جدیت در کار میشود .
به طور معمول هرگاه مسئولان قصد خصوصیسازی یک قسمت دولتی را داشته باشند با واگذاری آن قسمت به بخش خصوصی و تغییراتی در قوانین حقوقی اقدام به این کار میکنند. اما این فرایند تأثیری بر متغیر از خود بیگانگی به مفهوم نظریهپردازان مارکسیست نخواهد داشت زیرا اکثرپرسنل همچنان مزدبگیر هستند و کار برای آنها وسیلهای جهت معیشت محسوب میگردد. ضمن آن که پس از خصوصیسازی تغییری در نوع کالاهای تولیدی ایجاد نمی شود و تولید کنندگان همچنان با کالای خود بیگانهاند. آنها همچنان فاقد کنترل مادی بر محیطهای کاری هستند. پس از خصوصیسازی تغییری در تقسیم کار ایجاد نشده و به نظر «بلاز» احساس بیگانگی و پوچی استمرار مییابد. از سوی دیگر، خصوصیسازی تأثیری بر ابعاد تاریخی، مذهبی، سن، تحصیلات و عرف جامعه نخواهد داشت . پس از واگذاری یک قسمت به بخش خصوصی نهاد سیاسی همچنان بر سایر نهادها تسلط دارد و احساس عدم امنیت، دوگانگی رفتاری و استفاده از روشهای مذموم جهت کسب قدرت ادامه می یابد. ضمن آنکه منافع جمعی، تلاش گروهی و تولید فکر نیز مانند بخش دولتی کم اهمیت محسوب میگردد. خصوصیسازی چه تأثیری برمدل نیازهای «مازلو» و «هرزبرگ» دارد؟ در مورد تأمین نیازهای مادی افراد میتوان گفت که خصوصیسازی تأثیر مثبتی ندارد زیرامیانگین حقوق پرسنل بخش خصوصی پایین تراز بخش دولتی است ونیازهای مادی آنها برطرف نمی شود.از طرفی به تحریک نیروهای خلاق و استعدادهای افراد توجهی نمی شود و اکثر نیروها همانند روال گذشته به انجام وظایف خود براساس قوانین تعیین شده میپردازند. مدیریت بخش خصوصی همانند بخش دولتی از بالا به پائین است و پرسنل نقشی در تصمیمگیری شرکت ندارند.احساسات کارکنان اهمیت چندانی نداشته و تشریک مساعی صورت نمی گیرد. فاصله قدرت میان مدیران و پرسنل زیاد است و کارمحوری همچنان وجود دارد.در بسیاری از شرکتهای خصوصی پرسنل اطمینانی به آینده شغلی خود نداشته و نمیتوانند نیروهای خلاق خود را در راستای اهداف شرکت به کار گیرند. بسیار مشاهده میشود که پرسنل پس از گذشت چند سال هیچگونه احساس تعلق خاطر به شرکت ندارند و به محض یافتن شغلی مناسبتراقدام به ترک شرکت میکنند. سطح مشارکت پرسنل پایین است و بهرهوری با بخش دولتی تفاوت چندانی ندارد . پرسنل بخش خصوصی نظیر بخش دولتی به هنگام ضعف نظارت مدیران جدیت کاری خود را از دست میدهند و دچار بیکاری پنهان میشوند. چرا که منافع شرکت را جدای از منافع خود میدانند .
نتیجه گیری
خصوصیسازی اگر چه قوانین و نظام حقوقی پس از اجرای خصوصی سازی تغییر میکند، اما به دلیل آنکه تغییرات، زیربنایی نیستند ، تفاوت معناداری میان اخلاق کار پرسنل خصوصی ودولتی ایجاد نمی شود.درموردمولفه های اخلاق کارمشاهده شد که خصوصی سازی بردوبعداخلاق کاریعنی دلبستگی به کارونیزجدیت درکارتاثیرگذار است،اما تاثیری برابعاد انسانی ومشارکتی اخلاق کارندارد.درتبیین این موضوع می توان گفت که خصوصی سازی باعث افزایش روحیه منفعت طلبی درافراد می گردد وآنهارا به تلاش بیشتر درجهت خواستههای مادی هدایت می کند. به عبارت دیگر، خصوصی سازی ابعاد مادی اخلاق کارراافزایش می دهد اما تاثیری برابعاد معنوی اخلاق کارندارد .
بهنام کاویان
بر گرفته از: روزنامه تفاهم
دنیای روبه توسعه امروز با مسائل پیچیده ای روبروست که اگر مسائل مربوط به آن به درستی شناخته نشده باشد، منجر به ایجاد بحران پدیده توسعه و عوامل مؤثر آن می گردد که موجب فساد و ابتذال جامعه بشری می شود، به همین سبب ناهنجاریهای و خسارتهای بوجود آمده به راحتی قابل اصلاح و جبران نیست، پس بهتر است قبل از گرفتار شدن در غرقاب توسعه به مسائل مر بوط به آن به خوبی پرداخته شود و پیش زمینه های آن به خوبی فراهم گردد و معیارها و شاخصهای مؤثر در توسعه بدرستی دیده شود.
یکی از مسائل مورد نظر مؤثر در فرآیند توسعه فرهنگ کار و مسائل مربوط به آن است که اگر بدرستی به آن پرداخته نشود امید به فراهم آمدن محیط مناسب رشد و ارتقاء و فضای سالم مسائل حاکم بر کار پدید نمی آید و در نتیجه شاهد افت و خیزهای تکان دهنده جامعه کاری خواهیم ماند و کار نقش پویائی و نشاط و سرزندگی و مفید بودن خود را برای جامعه بشری از دست می دهد و انسانها خسته و سرگردان و ناامید و افسرده و ناراضی و عصبی از وضعیت موجود کار و زندگی خود خواهند بود امّا با این وجود به موجب نیاز زندگی با مسائل کار دست و پنجه نرم می کنند، تا بتوانند با مسائل ناخواسته پیش آمده آن کنار آیند ولی از کسب درآمد و کار و زندگی خود احساس رضایت نمی نمایند و در چنین فضای ناخوشایند و ناسالم کاری، انسانها میزان موفقیّتشان در کار و انعطافشان در هماهنگی با فضای حاکم بر کار و یا رضایتبخشی آنها از کار دچار اختلال می گردد و خواه ناخواه این مسائل در عرضه کار مفید و کارآمدی و بهره وری کار تأثیرات سوء و غیر قابل جبرانی دارد. به همین دلیل سؤالاتی مانند: چه عناصر و عوامل فرهنگی موجب آفرینندگی کار شایسته می گردد و اساسا چه کارهائی شایسته هست ؟؟! به سبب روشن بینی دست اندرکاران عرصه کار و فراهم شدن بستر و زمینه خلق کار شایسته؛ پاسخگوئی به آنها ضرورتی انکار ناپذیر است .
مقدمه :
فرهنگ اسلامی انسان را برای حضور در صحنه های کار و تلاش آماده می نماید و رمزهای موفقیّت را برای انسان روشن می کند و انسان را در ساختن زندگی یاری می نماید. امام علی (ع) می فرماید: بر شما باد به تلاش و سخت کوشی و مهیا شدن و آماده گشتن. به طاعت خدای سبحان دست نیابد مگر کسی که تلاش کند و نهایت کوشش خود را به کار گیرد .
در این مقاله واژه فرهنگ به معنای علم، دانش،ادب، معرفت، تعلیم و تربیّت، آثار علمی و ادبی یک قوم و ملّت و واژه کار به معنای پیشه، شغل، عمل و عبادت انسانها به جهت تأثیر گذاری بر زندگی برای اداره اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی، علمی ،اجتماعی و ... نیازهای فردی و اجتماعی جامعه اطلاق می گردد .
در این مقاله به موضوع رابطه فرهنگ کار و کار شایسته؛ با بهره مندی ازرهنمودهای کتاب آسمانی قرآن و دیدگاه پیامبر اکرم ( ص) و همچنین ائمه معصومین ( ع ) پرداخته شده است. بدیهی است که این مقاله با توجّه به توانائی نویسنده و همچنین محدودیتهای مقاله به جهت زمان پردازش و ظرفیت متناسب با مقاله نگاشته شده است، از این رو هر گونه ضعف در پردازش، به دلیل محدودیّت های فوق می باشد. روشن است که چشمه جوشان فرهنگ غنی اسلام، مبنای همه رویکردها و راهکارهای مناسبی است که جامعه انسانی با کنکاش و تدبّر و تفکّر و به کار گیری و بهره مندی مناسب از رهنمودهای روشنگرانه آن، می توانند به سعادت و رستگاری دنیا و آخرت خود دست یابند. تأکید بزرگان دین و هدایتگران بشریت از استفاده از منبع فیض چشمه جوشان فضیلت به همین سبب است. در روایات آمده است: امام علی (ع) می فرمایند :
\" خدای سبحان کتابی راهنما فرستاد و در آن خوب و بد را روشن ساخت؛ پس راه خوبی را پیش گیرید، تا هدایت شوید و از کوره راه بدی دوری جوئید تا به مقصد برسید.\" \"بدانید که شرایع دین یکنواخت است و راههایش رساننده ( به هدف ). هر که در این راه قدم گذارد ( به هدف ) رسد و سود برد و هر که از پیمودن آنها باز ایستد، گمراه وپشیمان شود. \" مردم هيچ يك از مقررات دينی را برای سود دنيای خود ترك نمی گويند مگر آن كه خداوند بر اساس نظام تكوين يا تشريع، دری را كه زيان بارتر است به روی آنان می گشايد .\"
انجام کار شایسته و با کیفیت مناسب همواره از مسائلی بوده است که بشر در دوره های مختلف زندگی خود بدان نیاز داشته است و برای انجام شایسته کار همواره تلاشهای زیادی نموده است. پیامبران وحکما و علماء و دانشمندان نیز با بهرهمندی از الهامات و تجربیات در این باره به مردم توصیه هائی داشته اند. قرآن و پیامبر اسلام و ائمه معصومین (ع) نیز در این رابطه توصیه های قابل ملاحظه برای بهرهمندی جامعه انسانی به ارائه نموده اند. که به جهت فراهم شدن پیشنیازهای انجام کار شایسته جامعه انسانی نیازمند برخورداری از شناخت و فرهنگ سازی مناسب دیدگاههای اسلامی است که با بهره مندی از آن به عنوان مبانی و راهبردها و راهکارها و اصول دستورالعمل وقانون کار؛ در فراهم شدن زمینه مناسب چرخش زنجیره فرایند کار و ایجاد محیطی سالم و پویا با نتایجی مفیدتر تأثیر بسزائی خواهد داشت. در این مقاله به عوامل به مسائل و عوامل مؤثر فرهنگ کار در خلق کار شایسته در حد امکان محدودیتهای مقاله پرداخته شده است. امید است با بهره مندی از عوامل مؤثر در خلق کار شایسته جامعه کار آفرین در بستر سازی و زمینه سازی خلق کار شایسته موفقیّتهای لازم را کسب نمایند و همچنین جامعه کاری نیز با آشنائی با فرهنگ کار شایسته به کسب توفیقات لازم در خلق کارشایسته نائل شوند و همگی موجب استمرار چرخه رو به رشد کار شایسته گردند، تا رضایتمندی لازم از تلاش و پشتکار نیروی کار و سرمایه های عمر و زمان زمان و مالی به شایستگی حاصل شود .
مبانی انجام کار شایسته :
در این قسمت مبانی انجام کار شایسته به اصول و معیارهائی می پردازیم که به عنوان زیر بنائی و مبانی تفکری واعتقادی فرهنگ کار مطرح هست و بر اساس آن راهبردها شناسائی و وضع می گردد .
کار شایسته چیست؟؟
در این مقاله منظور و تعریف کار شایسته شامل دو دسته از کارهائی است که آدمی به سبب انجام آن کسب درآمد
می نما ید و هم شامل کارهائی است که به دلیل خیرخواهی انجام داده می شود و در برابر آن دستمزد دریافت نمی گردد، هر گاه انجام کار به جهت کسب رضایت خداوند باشد و به خوبی رضایت خداوند لحاظ شود و به موجب آن به مخلوقات خداوند خدمت شود، عنوان عبادت، عمل صالح و کار شایسته به ن اطلاق می شود. در دیدگاه اسلامی کارهائی شایسته بر مبنای معیارهای ایدئولوژی اسلامی استواراست .
حال این سؤال مطرح است که چگونه کاری در فرهنگ اسلامی مورد رضایت خداوند می باشد و به چه کاری در دیدگاه اسلامی شایسته می گویند و کار شایسته افراد با برخورداری از چه ویژگیها و خصوصیات فردی و اجتماعی و کاری صورت می پذیرد؟
کار شایسته ابعاد و جوانب، سطوح و درجات و شکلهای مختلفی دارد، و خداوند بر اساس استعدادها، توانائی ها و تفاوتهای فردی افراد از آنها انتظار دارد و اساسا خداوند نظام آفرینش را بر اساس کارهای متناسب با نیازهای افراد طرّاحی نموده است، و به تعداد نیازهای کاری برای انجام امور زندگی مردم از استعدادهای متفاوتی برخوردارند، البته هر چه انسانها نسبت به توانائی های خود شناخت بیشتری داشته باشند و در جهت پرورش توانائی ها و استعدادهای خود تلاش مفیدتری نمایند و هر چه نسبت به تربیّتّ نفس و شخصیّت خود آگاه باشند و از اطلاعات مورد نیاز روزبیشتری بهرهمند می گردند و موفقیِتهای بیشتری کسب می نمایند. در فرهنگ اسلامی \"برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نیست.\" امام علی (ع) می فرماید: \" پس بر شما باد كه با تلاش و كوشش پی گير و هوشياری، اين مايه های هستی را شكوفا ساخته و آمادگی لازم را بدست آوريد تا در آن زندگی جاويد نتيجه كوشش اين جهانی خود را دريابيد. \" به هر نسبت كه دانش آدمی زيادتر می شود توجّه خود را به نفس خويش افزون می كند، و برای نيل به سعادت و صلاح، سعی و كوشش خود را به كار می اندازد. \" مسائل کار یا پیشه ویا شغل شایسته در متون مذهبی با صفاتی مانند خوب، صالح و نیکو به آن پرداخته شده است که منجر به موفقیّت، سعادتمندی و رستگاری انسان می گردد .
مبانی معیارهای کار شایسته از دیدگاه اسلام چیست؟
از جمله معیارهای مؤثر در انجام کار شایسته از نظر اسلام عبارت است از :
الف) کار و کوشش برای رضایت خداوند و در انجام کار خدا را در نظر داشت است. در متون اسلامی در این باره چنین آمده است:امام علی (ع) می فرماید :\" برترین کارها، کاری است که برای خدا باشد. \"به پروا داشتن از خدا فرمان دارید و برای نیکوکاری و ( فرمانبرداری ) از خدا آفریده شده اید. \" آنچه را خداوند بر شما فرض کرده است، وجهه همّت خود قرار دهید و برای ادای حق او که از شما خواسته است، از او توفیق و کمک طلبید .\"
ب) کار بر اساس معیارهای کسب حلال باشد، اسلام کسب در آمد حلال را بر هر زن و مرد مسلمانی به عنوان یک فریضه، وظیفه و واجب است و از ارزشمندترین عبادتها به شمار می آید و کسب حلال و غذای پاک، موجب استجابت دعا می شود . در این باره چنین آمده است:حضرت رسول اكرم ( ص ) می فرمایند: \"خواستن رزق مباح و گذران كردن از درآمد حلال وظيفه واجب هر مرد و زن مسلمان است .\" حضرت محمّد(ص) در : \"عبادت دارای هفتاد بخش است و بدست آوردن روزی حلال ارزشمندترين آنهاست.\" \"كسی كه دوست دارد دعايش مستجاب شود، غذا و كسب خود را پاك و حلال سازد .\"
و در قرآن آمده است:\" از تو می پرسند چه چيز برای ايشان حلال شده است . بگو: چيزهای پاکيزه بر شما حلال شده است.\" \" ای مردم! از آنچه در زمين حلال و پاکيزه است بخوريد و به دنبال شيطان نرويد که او دشمن آشکار شماست .\"
� از عوامل عدم انجام انجام کار شايسته، عدم توجّه به حلال و حرام احکام الهی می باشد، که در روايات و آيات متون اسلامی به آن توجّه ويژه شود، از عوامل مهمی است که انجام کار شايسته را تحت شعاع خود قرار می دهد و سبب عدم تحقق و کسب موفقيّت در انجام کار شايسته و سالم می گردد. مال حرام نیز از جمله موارد دیگریست که بر سلامت کار و زندگی تأثیر منفی می گذارد. در این باره چنین آمده است: حضرت محمّد( ص) می فرماید: كسی كه مال حرام می خورد ( و در عين حال به خيال خود)، عبادت می كند، عبادتش خانه ای است روی شنهای روان صحرا .
( يعنی اثری از عبادت او چون خانه روی رمل باقی نماند و عبادتش پذيرفته نشود .)
� از جمله افعال حرام غصب است. حضرت محمّد (ع) می فرماید:\" برای هیچ کس چیزی از مال برادرش روا نیست مگر با رضایت خود او.\" هر كس به نا حق مال مؤمنی را غصب كند، خداوند پيوسته از او روي گردان است و همه اعمال نيك و خوب او را مغبوض می دارد و هيچ عمل نيكی را از وی ثبت نمي كند مگر اينكه توبه كند و مالی را كه غصب كرده، به صاحبش بر گرداند .
و یکی دیگر از موارد افعال حرام تصاحب و غصب مال یتیم است. که حرام بودن آن به دلیل پیشگیری از ظلم و حق کشی می باشد. حضرت فاطمه (ع) ( در یکی از سخنرانیهای خود فرمود): خداوند پرهیز از خوردن مال یتیم را به خاطر جلوگیری از ظلم و حق کشی واجب فرمود .
� يکی از راههای کسب حرام ربا می باشد، زیرا موجب اختلال در کسب و تجارت اموال مورد نیاز زندگی مردم می گردید در اين باره آمده است :
امام جعفرصادق در پاسخ به پرسش هشام بن حكم از علت تحريم ربا ، فرمود :\" اگر ربا حلال بود، مردم كار تجارت و كسب مايحتاج خود را رها می كردند. پس خداوند ربا را حرام فرمود، تا مردم از حرام خواری دست كشيده به تجارت و خريد و فروش روی آورند و به يكديگر قرض دهند .\"
� یکی دیگر از راههای کسب حرام که منجر به اختلال در پاسخگوئی سالم و صحیح به نیازهای مردم می گردد، رشوه هست و همه کسانی که در عمل رشوه شرکت می کنند مورد سرزنش قرار گرفته اند. در این باره آمده است: امام محمّد باقر (ع) می فرماید: \" پيامبر خدا (ع) لعنت کرده است مردی را که مردم به کار او نيازمندند، و او از مردم رشوه می خواهد. ( و در مذمت رشوه آن حضرت فرمود):\" خدا لعنت کند رشوه دهنده، رشوه گيرنده و واسطه ميان آن دو را .\"
� احتکار یکی دیگر از راههای کسب حرام که منجر به ایجاد تورم و اختلال اقتصادی می گردد و موجب ضرر و زیان برای مردم و سود حرام برای محتکرین می گردد. عمل احتکار به قدری گناه هست که انجام فعل احتکار خیانت محسوب می گردد و خداوند از محتکرین بیزار است و این عمل برای حکمرانان عیب و ننگ شمرده شده است، زیرا موجب کاهش خیر وبرکت محرومیت می شود. در این رابطه چنین آمده است: حضرت محمّد (ع) می فرماید: جز خیانتکاران احتکار نمی کنند . چه بد بنده ای است محتکر! اگر خداوند متعال قیمتها را کاهش دهد، او اندوهگین می شود و اگر گران کند شاد می گردد. کسی که در بازار ما دست به احتکار زند به منزله کسی است که کتاب خدا را انکار کند. هر کس خوراکی را به امید گران شدن چهل روز انبار کند از خداوند بری شده و خدا نیز از او بری و بیزار است. و امام علی (ع) نیز در رابطه با احتکاردر فرمان زمامداری مصر به مالک اشتر می فرماید:\" با این همه، بدان که بسیاری از آنان ( تجّار و صاحبان صنعت ) در داد وستد بیش از اندازه سختگیرند و بخل ورزی ناپسندی دارند و به منظور سود بیشتر کالا را احتکار می کنند و به دلخواه نرخ گران می بندند و این کار کار برای توده مردم زیانبار و برای حکمرانان عیب و ننگ است. بنابراین از احتکار جلوگیری کن، زیرا که رسول خدا(ع) از آن منع فرموده است .
هر احتکاری که به مردم زیان رساند و نرخها را بالا برد، خیر و برکتی در ان نیست. محتکر بخیل برای کسی گرد
می آورد ( وارث) که از او تشکّر نمی کند و به سوی کسی می رود ( خداوند در آخرت) که عذرش را
نمی پذیرد. احتکار موجب محرومیّت است.\" البته قابل ذکر است که منظور از احتکار نگه داشتن جنب به جهت گرانی می باشد و یا اینکه منجر به محرومیت و گرانی جنس شود .
مبنای حلال بودن خوراکیها به خطر نیفتادن سلامت انسان و جامعه انسانی می باشد و همچنین مبنای حرام بودن به خطر افتادن سلامت انسان است، در این باره حضرت امام رضا (ع) می فرماید: هر چيز سودمند و نيرو زا برای جسم که موجب تقويت بدن می شود، حلال است، و هر چيز زيان آور که نيروی آدمی را می گيرد، يا کشنده است حرام است .
حضرت محمّد( ص ) می فرماید: چون لقمه حرام به شكم بنده ای داخل شود، همه فرشتگان آسمانها و زمين او را لعنت كنند و تا وقتی كه آن لقمه در شكم اوست خداوند به او نظر لطف نمی كند. و در مذمّت لقمه حرام چنین آمده است: كسی كه لقمه حرام بخورد چهل شب نمازش قبول نمی شود و چهل روز دعايش مستجاب نمی شود .
از جمله نوشیدنیهای حرام مشروب الکلی می باشد، که به دلیل تأثیرات منفی بر انسان حرام است، دراین باره حضرت امام رضا (ع) فرمودند: \" رسول اكرم (ص ) روايت كرده هر قسم مشروب الكلی كه از نوشيدنش عقل تغيير می كند زياد و كمش حرام است .\"
ت) نوع و کیفیّت انجام کاربه گونه ای باشد که موجب رستگاری انسانها گردد. در این رابطه امام جعفر صادق (ع )
می فرمایند: \"امروز در دنیا کاری کن که به وسیله آن امید رستگاری در آخرت داری.\" . همچنین حضرت علی( ع ) نيز می فرمايند:اگر طالب نجات و رستگاري هستيد بي خبري و غفلت را ترك گوئيدو پيوسته ملازم كوشش و مجاهده باشيد .
در دیدگاه اسلامی کاری شایسته است که منجر به یک سری رفتارهای هنجارهای عاقلانه گردد که موجب رستگاری و کمال انسان و جامعه انسانی می شود .
ت) از موارد دیگری که عنوان کار شایسته می توان به کاری اطلاق نمود، انجام مناسب، موفّق و خوب کاراست .
امام علی (ع) نیز برتری کار را به بالا بودن سطح کارها و حسن کما ل کارها دانسته اند، حضرت می فرماید: برتری به حسن کمال و کردارهای بالاست، نه به بسیاری مال و بزرگی کارها ( و منصبها) پیامبر اسلام حضرت محمّد (ص) نیز می فرمایند: خدای تعالی دوست دارد وقتی کسی کاری می کند آن را به خوبی انجام دهد .
همچنین حضرت محمّد می فرماید: خداوند کارهای والا و ارجمند را دوست می دارد و کارهای حقیر و خرد را ناخوش
می دارد .
ج) از عوامل دیگر خوب بودن ظاهر و باطن کار می باشد، کاری که پاک و پاکیزه باشد و صاحب کار خوی نیک و انفاق نماید و صحبت نمودنش نیز اندازه باشد، مورد تأئید اسلام می باشد. در این رابطه حضرت علی (ع) می فرماید: \" خوشا به حال كسی كه ... كسب و كارش پاكيزه، و نيت و درونش پاك، و خوی او نيك، زيادی دارايی خود را انفاق می كند و زبانش را از زياده گويی نگه می دارد .\"
در واقع در این جملات توجّه بزرگان دینی به به کمال و شایستگی کار، که امروزه به عنوان بهره وری و بهینه سازی و رعایت استاندارد کاراطلاق می شود، معطوف شده است .
ارزش و تآثیر کار شایسته :
تأثیر وارزشها ی کار شایسته چیست ؟
رضایت خداوند از انسان یکی از ارزشها و تأثیرات کار شایسته است .v خداوند انسان با ایمان پیشه ور را دوست دارد. از حضرت محمّد پیامبر خدا (ع) چنین آمده است: \" خداوند متعال بنده مؤمن پیشه ور و شاغل را دوست وارد .\"
خشنود بودن خداوند و دوجهانی بودن پاداش کار از دیگر ارزشهای کار نیکو می باشد، در این باره در کتاب آسمانی قرآن آمده است: پس خدا فتح و پیروزی در دنیا و ثواب آخرت نصیبشان گردانید و خداوند نیکوکاران را دوست دارد .
کار خوب و نیکو پایدار و ماندنی است. در این باره امام علی (ع) می v فرمایند: کار خوب، اندوخته ای ماندنی و میوه ای پاکیزه و خوشگوار است .\"
در دیدگاه اسلامی برای زن و مرد مؤمنی که کار نیکو و شایسته انجام دهد v زندگی خوش و پاکیزه و همچنین پاداش و جایزه ای بهتر از کارشان وعده داده است. در کتاب آسمانی قرآن آمده است:\" هر کس، از مرد و زن که مؤمن باشد و کار نیکو انجام دهد، زندگی خوش و پاکیزه ای بدو خواهیم داد و پاداشی بهتر از کارشان به آنان می دهیم .\"
و امام علی (ع) در این باره می فرمایند: \"آن که درخت خوبی می نشاند، شیرین ترین میوه را از آن می چیند .
افراد به اندازه تلاشی که می نمایند در نامه اعمالشان برای آنها پاداش v منظور می گردد. حضرت محمّد (ص) در این باره می فرماید: \"هر که نهالی بکارد، خداوند به مقدار میوه ای که از آن درخت بدست می آید، در نامه اعمال او پاداش می نویسد .\"
خداوند کسی را از ثواب کار نیکش محروم نمی گرداند. در کتاب آسمانی قرآن v آمده است: هر کار نیک کنید البتّه از ثواب آن محروم نخواهید شد و خدا دانا به حال پرهیزکاران است .
گذشت نمودن در معامله هنگام فسخ موجب بخشش گناهان در روز رستاخیز می v شود. در این باره امام جعفر صادق (ع) می فرماید:\" هر گاه یکی از دو مسلمان معامله کننده پشیمان شود و تقاضای فسخ کند و طرف دیگر تقاضای او را بپذیرد، خداوند در روز رستاخیز از گناهان او در گذرد .\"
خداوند پاداش کار نیک را ده برابر و کیفر کار بد را به اندازه عمل می v دهد. در این باره در کتاب آسمانی قرآن چنین آمده است: \" آن کس که حسنه و کار نیکی انجام دهد برای او ده برابر آن هست و آن که کار بدی انجام دهد، جز مثل آن کیفر داده نشود .\"
خداوند افرادی را که به خداوند ایمان می آورند و نیکو کار می شوند محبوب v می گرداند. در قرآن در این باره چنین آمده است:\" همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند خدای مهربان آنها را ( در نظر حق و خلق ) محبوب گرداند .\"
تفاوت نتیجه و حاصل نیکوکاری و بدکار بودن نیز از ارزشهای انجام کار v شایسته به شمار می رود، در قرآن چنین آمده: \" البتّه خدا آنان را که ایمان آورده و نیکوکار شدند در بهشتی که زیر درختانش نهرها جاری است، داخل گرداند و آنان را که به راه کفر شتافتند به تمتّع و شهوترانی و شکم پرستی مانند حیوانات پرداختند عاقبت منزل آنها آتش دوزخ خواهد بود . \"
آنچه که عمل می کنی نتیجه می گیری، و آنچه که کار می کنی درو می نمائی و v نفع و ضرر کارفرد به او بر می گردد و در نتیجه کسی که کار شایسته انجام دهد به خودش نفع رسانده و کسی که کار ناشایسته انجام دهد به خودش ضرر رسانده است، در این باره در قرآن آمده است: \" هر کس کار نیک کند به نفع خود و هر که بد کند به زیان خویش کرده است، آنگاه همه به سوی خدای خود باز می گردید . \"
و امام علی (ع) در این باره می فرماید: \"هر انسانی کرده خود را می بیند و سزای کردارش را می گیرد .\"
همچنین در قرآن آوده است:\"از آن خداست هر آنچه در آسمانها و هر چه در زمین است تا کسانی را که بد کرده اند در برابر اعمالشان را کیفر دهد و آنان را که نیکی کرده اند به کردار نیکشان پاداش .\"
همچنین در قرآن آمده است: \"هر كس به اندازه يك ذره كوچك كار خوبی بكند در آن سرای پاداشش را خواهد ديد و هر كس ذره ای كار شر از او صادر شود، كيفرش را خواهدديد .\"
رفتار نیکو، شخصیّت انسان را زیبا و قدرتمند نشان می دهد و برای v زمامداران پناهگاه زمامداریست. در این باره امام علی (ع) می فرماید : \"رفتار نیکو نشان زیبائی قدرت . پناهگاه زمامداری است .\"
نجات انسانها و ایجاد روحیه همکاری نیز از تأثیرات دیگر کار نیکو می باشد. در این باره حضرت محمّد (ص )v
می فرماید: \" کسی که دسته ای از مسلمانان را از خطر سیل یا آتش سوزی نجات دهد، بهشت بر او واجب می شود .\"v
با انجام کار نیکو سازندگی شکل می گیرد، شهرها آباد می گردد و عمرها افزایش می یابد. حضرت امام جعفرصادق v
( ع ) می فرمایند: نيكوكاری و حسن خلق، شهرها را آباد می كند و عمرها را افزايش می دهد .
کار نیکو موجب در امان ماندن انسان از انجام گناه می شود. در این رابطه حضرت محمّد (ع) می فرماید:\" ای گروه بازرگانان! در هنگام معامله شیطان و گناه حاضرند، پس بیع (مال) خود را با صدقه در آمیزید .\"
کسب و کار انسان را از آنچه در دست مردم است بی نیاز می گرداند. دراین باره چنین آمده است :v
به تجارت پردازید، که آن شما را از آنچه در دست مردم است بی نیاز می گرداند و خداوند بنده پیشه ور و درست کار را دوست دارد .
کسب و کار شایسته موجب کسب روزی و برکت از طرف خداوند و بدست آوردن ثروت v می گردد. در این باره آمده است: امام جعفر صادق (ع) از شغل یکی از اصحاب خود پرسید، عرض کرد: فدایت شوم، من تجارت را کنار گذاشته ام؛ حضرت فرمود : چرا؟ عرض کرد: منتظر این امر ( روی کار آمدن دولت و حکومت شما) هستم. حضرت فرمود:\" این ( رفتار) از شما ( باعث) تعجّب است.، ثروتتان از بین می رود . از تجارت دست مکش و فضل و برکت خدای را بجوی، حجره خود را بگشا و بساط کسب و کارت را پهن کن و از پروردگارت روزی بطلب . \"
مبانی ویژگیهای و ضرورتهای افراد به جهت انجام کار شایسته :
برای انجام کار شایسته افراد توجّه به مسائل و عوامل مؤثر در ایجاد کار شایسته اجتناب ناپذیر است، از این رو در این قسمت به پاره ای از عوامل و مسائل و ویژگیهای مؤثر در خلق و ایجاد کار شایسته می پردازیم. از جمله این عوامل و مسائل مربوط به انجام کار شایسته عبارت است از :
تفاوتهای فردی در سلیقه افراد در انتخاب نوع کار مؤثر است. در اين باره چنين آمده است: امام علی (ع )
می فرماید: مردم مانند درختان هستند که همگی از یک آب آبیاری می شوند امّا میوههایش گوناگون است .\"
همچنین ( درباره آیه ما روزیشان را میانشان قسمت می کنیم،) می فرمایند :\" خداوند سبحان ... با حکمت خود، خواسته ها و همتّها و دیگر احوال ایشان را ( مردم را ) متفاوت و دیگرگون قرار داد و این امر را مایه قوام و معیشت خلق ساخت، چون یک مرد مرد دیگری را اجیر می کند... اگر مردی از ما ناچار شود کار بنّائی یا نجّاری و یا صنعتگری، و دیگر پیشه ها را برای خویش، انجام دهد با این وضعیت کارهای دنیا روبراه نمی شود و آنها نیز فرصتش را ندارند و به یقین از انجام آن ناتوانند. امّا خداوند به این صورت تدبیری دقیق کرد که خواسته هایشان را گونه گون سازد و خواسته های هرکس که به چیزی تعلق گرفت هر یک برای دیگری آن را انجام دهد؛ و هر کدام با کمک دیگری آنطور که مصلحت حالش اقتضا دارد، امور زندگیش را پیش ببرد .
خداوند به اندازه توانائی افراد از آنها انتظار کار دارد، لحاظ نمودن و رعایت این معیار به عنوان یک اصل توقع افراد از توانائی کاری خود را منطقی می نماید. حضرت علی (ع) در این باره می فرمایند: \"...روشی را انتخاب كن كه در حدود توان و طاقت تو باشد و بتوانی هميشه آن را انجام دهی . \" ساختمان طبيعي و سرشت مردم از يكديگر دور و با هم متفاوت است و از همه بهتر طبيعتي است كه از شرو بدكاري بر كنار تر باشد .
پرهیز از انجام کارهائی که بیش از توانائی افراد می باشد، ضروری است زیرا نتیجه چنین کاری موجب خواری و ذلّت و عدم کسب موفقیّت لازم در انجام شایسته و نیکوی کار میشود. در این رابطه حضرت امام جعفر صادق ( ع ) می فرماید:\" سزاور نيست مرد با ايمان موجبات خواری و ذلت خود را فراهم نمايد. عرض شد چگونه آدمي باعث خوار خود می شود؟ فرمود به كاری دست می زند كه قدرت و طاقت انجام آن را ندارد.\" امام موسی کاظم(ع) نیزمی فرماید : \"ای هشام خردمند اندیشمند کسی است که کاری را از عهده آن بر نمی آید، رها می کند .\"
و در قرآن چنین آمده است: \"خدا هيچكس را تكليف نكند مگر به قدر توانائی او و روز جزا نيكی های هر شخص به سود خود او و بديهايش نيز به زيان خود او است بار پروردگارا ما را بر آن چه به فراموشی يا به خطا كرده ايم مؤاخذه مكن بار پروردگارا تكليف گران و طاقت فرسا چنان كه بر پيشينيان نهادي بر ما مگذار بار پروردگارا بار تكليفی فوق طاقت ما را به دوش منه و بيامرز و ببخش گناه ما را و بر ما رحمت فرما تنها سلطان ما و يار و ياور ما توئي ما را بر- مغلوب كردن- گروه كافران ياری فرما.\" \" آیا آنان رحمت پروردگارت را قسمت می کنند؟ روزی آنان در زندگی دنیا را ما میان ایشان قسمت می کنیم . و درجات و مراتب برخی را بر برخی دیگر برتری دادیم تا یکدیگر را به خدمت گیرند. و رحمت پروردگارت از آنچه آنها گرد می آورند، بهتر است .\"
نیّت از جمله عواملی هست که در انجام هر کاری تأثیر بسزایی دارد، در این باره حضرت محمد (ص) می فرمايد: \"جز اين نيست كه اعمال به نيّات است \". \" در هر چیز باید نیّت نیک داشته باشی، حتّی در خوردن و خواب .\"
\" نجات تنها در اين است كه با خداوند از در خدعه و فريب وارد نشويد كه خداوند با شما خدعه نمايد. زيرا هر كس با خدا خدعه كند خدا با او خدعه خواهد كرد و ايمانش را از وي سلب ميكند. كسيكه با خدا خدعه مي كند اگر درست بفهمد در واقع خود را فريب داده است .
((از حضرت پرسيدند: يا رسول الله چگونه با خدا خدعه می كند؟)) حضرت فرمود : فريضه ای را كه خداوند بدان امر فرموده انجام می دهد ولی در نيت غير خدا را اراده می نمايد. سپس فرمود: راه تقوا درپيش گيريد و از ريا بپرهيزيد كه ريا شرك به خداوند است و ريا كار در قيامت به چهار اسم خوانده می شود: ای كافر، ای فاجر، ای مكار، ای زيانكار اعمالت بر باد رفت و اَجرت باطل شد .\"
از عوامل مؤثر درانجام کار شایسته اخلاص می باشد، عمل و عبادتی را خداوند قبول می نماید که از روی اخلاص باشد.این موضوع نشانگر این است که از افراد وارد شدن به بازار کار باید به رتبه ای از رشد که موجب حفظ سلامت مسائل مربوط به کار می گردد، شود. در این باره آمده است: حضرت محمّد (ص) می فرماید: \" دلت را خالص گردان، تا عمل اندک تو را بسنده باشد .\"
و همچنین حضرت علی ( ع ) می فرماید: \"هيچ عملی از تو در پيشگاه خداوند مورد قبول واقع نمی شود مگر آن را كه با خلوص انجام داده باشی. \"اخلاص ملاک و معیار عبادت است.\" این احادیث نشان می دهد که تأثیر عمل خالص بیشتر از عملی است که انسان بدون خلوص نیّت و خلوص رفتار انجام می دهد و معیار قبولی عمل و عبادت همانا اخلاص افراد می باشد .
امید واعتماد و توکل به خداوند نیز در انجام موفق کارشایسته مؤثر است، در این باره امام جعفرصادق (ع )
می فرماید: \"هر که به خدا اعتماد کند، خداوند کارهای دنیا و آخرتش را، که او را بی قرار کرده اند کفایت می کند .\"
همچنین آمده است: عمار ساباطی به ابو عبداللّه ( امام صادق (ع) ) عرض کردم:\"انسان می تواند تجارت کند با این حال خودش را اجیر ( دیگری ) سازد، به اندازه ای که خودش تجارت کند به او داده می شود. حضرت فرمود: اجیر نشود، بلکه از خداوند روزی طلبد و دست به تجارت زند، زیرا اگر مزدوری کند مانع روزی خود شده است .\"
و حضرت محمّد( ص) امیدواری و حسن ظن به خداوند را از جمله عبادت برشمرده و می فرماید: \"اميدواری و حسن ظن به خداوند تعالی از عبادات است.\" \" هر که به خدا توکّل کند، خداوند کفایتش کند و هر که از خدا بخواهد، خداوند به او عطا کند و هر که به خدا وام دهد، خداوند آن را باز پس دهد و هر که خدا را سپاس گوید، خداوند به او پاداش دهد .\"
و حضرت علی (ع) نیز در تعریف عبادات خالص و ناب یکی از عناصر مؤثر در خلوص در عبادت امید به خداوند برشمرده و می فرمایند : \"عبادات خالص و ناب، آن است كه انسان تنها به خدايش اميد داشته باشد و فقط از گناهانش بهراسد .\"
از دیگر عوامل انجام کار شایسته بهره مندی از معیارهای دین می باشد. با بهره گیری از دین است که انسان دنیایش را حفظ می نماید و ارزشمندی دینشناسی از هر متاعی ارزشمندتر و قیمتی تر است و نردبان ترقی هست که به وسیله آن رسیدن به هر مقام بلندی میسّر می گردد، که البته کمال دین در طلب دانش و به کار بستن آن است. در رابطه با رابطه دین و امور و کارهای دنیوی چنین آمده است :
امام علی (ع) می فرماید:\" دینت را با بهره گیری از دنیایت حفظ کن تا نجات یابی و مبادا دین خود را وسیله حفظ دنیایت قرار دهی که خوار شوی .\"
\"اگر دين خويش را تابع و پيرو دنيايت قرار دهی، دين و دنيايت را تباه كرده ای و در آخرت هم در شمار زيانكاران خواهی بود و اگر دنيايت را تابع دينت قرار دهی هم به دين خود و هم به دنيايت دست يافته ای و در آخرت نيز از رستگاران خواهی بود .\"
\"هر كه نهان خود را اصلاح نمايد، خدا آشكار او را نيكو فرمايد، هر كس به كار دينش پردازد خدا كار دنيای او را درست سازد، و هر كه ميان خود و خدا را به صلاح آرد، خدا ميان او و مردمان را نيكو دارد.\" بدانید که کمال دین در طلب دانش و به کار بستن آن است .\"
همچنین حضرت امام جواد ( ع ) می فرماید: \" دين شناسی، قيمت هرمتاع گران قدر و نردبان ترقی برای وصول به هر مقام بلندی است .\"
از جمله عوامل مؤثر در انجام کار شایسته و نیکو عبارت است از برخورداری انسان از: الف) آگاهی و دانائی. ب) تعقل، تفکّر و خردمندی. پ) بصیرت و معرفت. ت ) دقّت و تدبیر. ث) مورد اعتماد بودن .
اساسا عدم برخورداری کارها از آگاهی و دانائی، تعقل و خردمندی، بصیرت ، معرفت وتدبیر و دقّت؛ موجب انحراف و ضایع شدن و به هدر رفتن کارها می گردد. ضرورت علم و معرفت برای انجام فعالیتها به قدری دیده شده است که اطاعت و عبادت خداوند و توحیدی بودن انسان و تشخیص کارهای جایز ( حلال) و کارهایی که خداوند از انجام آنها بندگانش را باز داشته است ( حرام ) و سعادت و بدختی جامعه انسانی و افراد و انجام کارهای نیکو حتّی انجام هر فعالیت و حرکت فردی و اجتماعی تحت شعاع برخورداری یا عدم برخورداری از میزان دانائی می باشد و راه صواب و درست و تحقق کار شایسته با استفاده از علم و معرفت و خردمندی میسّر است. از پیامبر اکرم و ائمه معصومین که درود و رحمت خداوند بر آنان باد چنین آمده است :
حضرت محمّد (ص) در این باره می فرماید:\" پسر مسعود! هر گاه خواستی كاری را انجام دهی،آن را با آگاهی و خردمندی انجام بده. و بپرهيز از اينكه كاری را بدون دقت و آگاهی انجام دهی زيرا خداوند بزرگ می فرمايد:\" مباشيد همانند آن زن كه رشته تابيده خود را پنبه كرد.\" هر کس به آنچه که می داند عمل کند خداوند دانش آنچه را نمی داند را به وی می بخشد .
نظام زندگی و تكيه گاه بشر عقل اوست. نظم و تربيت و نقطه اتكاء زندگی در عالم حيوانات غرائز است، ولی بشر با اتكاء و مدد عقل به زندگی خود نظم و انضباط می دهد. همه خوبيها و نيكيها بوسيله عقل نصيب بشر می شود. كسی كه كارش بر پايه علم و معرفت استوار نباشد، زيان و فساد عملش بيشتر از خير و مصلحت است. \" هر گاه ( پزشکی) به درمان بيماری پردازد، در حالی كه از دانش پزشكی شناخت كافی ندارد، آن گاه ( او را درمان كند) و موجب تلف يا آسيبی به وی گردد، ( پزشک ) ضامن ( کار خود ) خواهد بود .
حضرت امام علی (ع) در زمینه تأثیرات متعدد عوامل ذکر شده بر اعمال و رفتار و مسائل انسانی چنین می فرماید: \" عبادتی كه از روی فهم و آگاهی ( نسبت به آنكه و آنچه انجام ميدهد) صورت نگيرد، فايده ای ندارد.\" به وسيله علم است كه خداوند اطاعت و عبادت می شود. با علم، معرفت خداوند و توحيد او حاصل می شود، به وسيله علم صله رحم، انجام، و حلال و حرام باز شناخته مي شود و علم پيشوای عقل، و عقل تابع آن است و سعادتمندان بدان الهام می يابند و تيره بختان، محروم می شوند. علمی كه با آن هدايت خود را فاسد و تباه سازی بدترين علم است. فقط آن چه را می خواهيد عمل كنيد، ياد بگيريد، زيرا خداوند از علم، جز از طريق عمل كردن به آن، سودی به شما نمی رساند . به يقين دانشمندان ( راستين همواره ) در فكر عمل كردن به علمند و سفيهان ( دانشمند نما ) در فكر ياد گرفتن و نقل علم. شايسته مرد عاقل آن است كه نظر صائب خردمند را بر انديشه خود بيفزايد و دانش خويش را به علم دانشمندان پيوند دهد. عقل حفظ تجربيات زندگی است. در ارزش و عظمت عقل تو بس را است كه راه ظلالت و بدبختی تو از صراط نجات وخوشبختيت تميزمی دهد. عقل بر دو قسم است، اول عقلی كه به طور طبيعي و بر اساس سنّت آفرينش، نصيب بشر می شود و ديگری عقلی كه از راه شنيدن سخنان ديگران و فرا گرفتن معلومات اين و آن، عايد آدمی می گردد، ولی برای كسی كه عقل طبيعی و سالم ندارد شنيدن مقالات علمی، سود بخش نيست، مانند كسی كه چشمش نابينا است نمی تواند از پرتو نور آفتاب استفاده كند و موجودات را ببيند. دیدن با نگاه کردن نیست، زیرا گاه چشمها به صاحبان خود دروغ می گوید، امّا عقل کسی را که از او خیر خواهی کند فریب نمی دهد. كسی كه عقل خودرا برهوای نفس خويش مقدم بدارد اعمال و كوششهای او همواره نيكو و پسنديده خواهد بود .
\"عاقل كسی است كه هر چيزی را در جای خود قرار می دهد.\" \"افكار عاقلانه ات تو را به راه صواب و هدايت واقعی راهنمائی می كند.\" برای آدمي دو فضيلت و برتری است: يكی عقل است و ديگری منطق. با عقل خود استفاده علمی می كند و به درك حقائق نائل می گردد و با منطق معلومات خويش را برای ديگران باز گو مي كند و آنان را بهره مند می سازد.\" \"شايسته است انسان عاقل، خويشتن را از مستی ثروت، از مستی قدرت، از مستی علم و دانش، از مستی تمجيد و تملّق، از مستی جوانی مصون نگاه دارد. زيرا هر يك از مستی ها بادهای مسموم و پليدی دارد كه عقل را زائل می كند و آدمی را خفيف و بی شخصيت می نمايد.\" \"عاقل آن كسی نيست كه تنها نيكی را از بدی تشخيص دهد، بلكه عاقل كسی است كه وقتی در مقابل دو بدی قرار می گيرد ، آن را كه خطرش كمتر و شرش خفيفتر است بشناسد ، و با تن دادن به شر كوچكتر خود را از شر بزرگتر مصون نگاه دارد .\" هر کس بدرستی تجربه آموزد، از هلاکتها جان سالم به در برد و هر کس از تجارب بی نیازی جوید، عواقب امور را نبیند. \"خرد، اندوختن تجربه هاست.\" \" برای تأدیب و تنبیه تجربه کافی نیست. اندیشه مرد به اندازه تجربه اوست. \"خرد قریحه ای است که با دانش و تجربه زیاد می شود.\" خردمند خواهان کمال است، ونادات جویای مال.\" كسی كه در پيروی مكتب من يكی از صفات پسنديده را در وجود خود پايدار و محكم سازد او را با آن يك خصلت خوب می پذيرم و از اين كه فاقد ساير صفات خوب است چشم می پوشم. ولی بی خردی و بی دينی برای من قابل گذشت نيست و از آن چشم پوشی نخواهم كرد چه آنكه بی دينی مايه نا امنی است و زندگی بدون امنيت، تلخ وناگوار است و بی خردی از دست دادن حيات انسانی است و انسان بی خرد، جز با مردگان قابل مقايسه و سنجش نيست. سعادت و تدبير در پرتو تدبير و احتياط است، و تدبير و احتياط به تفكر صحيح بستگی دارد. و تفكر صحيح به حفظ ارزشها و اسرار مربوط است .
با بصیرت کسی است که بشنود و بیندیشد، نگاه کند و ببیند، از عبرتها بهره بگیرد، آنگاه راههای روشنی را بپیماید و بدین ترتیب از افتادن در پرتگاهها دوری کند .\"
\"بد بخت و زيانكار كسی است كه از سرمايه های عقل و تجربه سودی نبرد و از ذخائری كه به وی عطا شده است بهره ای نگيرد.\" \" اگر طالب نجات و رستگاري هستيد بي خبري و غفلت را ترك گوئيدو پيوسته ملازم كوشش و مجاهده باشيد .\"
حضرت امام جعفرصادق ( ع ) در رابطه با ضرورت نیاز مردم هر شهر به برخورداری از کارگزارانی متخصص عالم، آگاه وخیرخواه ومورد اعتماد چنین می فرماید: \"مردم هيچ سرزمينی از سه كس كه در امر دنيا و آخرتشان بدان پناه برند، بی نياز نيستند و اگر آنها را از دست دهند مردمی هستند به دور از تمدن، به فقيهی عالم و پارسا، و اميری خير خواه كه فرمان برده می شود، و پزشك آگاهی كه مورد اعتماد باشد.\" كسی كه بدون بصيرت و دانائی، به كاری دست می زند مانند مسافری است كه در بيراهه می رود، او هر قدر بر سرعت سير خود می افزايد به همان نسبت از جادّه دورتر می شود .
امام موسی كاظم ( ع ) فرمودند :
خداوند به اهل عقل و فهم فرموده مژده بده به كسانی كه سخنان را می شنوند و از آن چه خوب و پسنديده است پيروی
می كنند. اينان كسانی هستند كه خداوند آنها را هدايت فرموده و اينان صاحبان عقل ودرايت هستند .
انجام کار شایسته انسان عاقل صورت نمی گیرد، مگر با شناخت زمان و مقتضیات و اوضاع روزگار، میزان شناخت و توجّه لازم افراد نسبت به این مسئله مهم افراد را در انجام کارهای شایسته یاری می نماید. در این باره چنین آمده است :
حضرت محمّد (ع) می فرماید: هر کس که دری از خیر به رویش گشوده شود، باید آن را غنیمت شمرد؛ زیرا که نمی داند آن در، کی به رویش بسته می شود .
امام علی (ع) نیز می فرماید: کارها در گرو زمانهای خود هستند .
كسی كه اوضاع روزگار خود را می شناسد از آمادگی در مقابل مقتضيات آن غفلت نمی ورزد .
شتافتن در کاری پیش از اینکه فرصت دست دهد و درنگ و کندی کردن ( به کاری) پس از دست دادن فرصت، نشانه نادایست .\"
حضرت امام جعفر صادق ( ع ) همچنین می فرماید :
انسان عاقل بايد زمان خود را بشناسد، به كاری كه موظف است روی آورد و آن را به درستی انجام دهد .
هوشیاری در کنار تلاش و خلّاقیت و شکوفائی سرمایه ها نیز از پیشنیازهای دیگر انجام کار شایسته است. در این باره آمده است: امام علی (ع) می فرماید: \"پس بر شما باد كه با تلاش و كوشش پی گير و هوشياری، اين سرمايه های هستی را شكوفا ساخته و آمادگی لازم را بدست آوريد تا در آن زندگی جاويد نتيجه كوشش اين جهانی خود را دريابيد . \"
دوراندیشی و عاقبت اندیشی نیز از موارد دیگریست که در انجام شایسته کارها تأثیر بلند مدتی در زندگی جامعه انسانی دارد و بر پایداری کارها و معرفی کارها و پیشگیری از عواقب بسیار مؤثر می باشد .
امام علی (ع) در این رابطه می فرماید :
هر کس دست به کاری زند بی آن که در عواقب آن بیندیشد، خود را در مهلکه گرفتاریها اندازد. پیروزی با دوراندیشی و اراده پایدار به دست می آید. در عزم و تصمیمی که با دور اندیشی همراه نباشد خیری نیست. دور اندیش کسی است که برخورداری از نعمت و ثروت او را از کار برای آخرت باز ندارد \". \" دوراندیشی عاقبت نگری است و رایزنی با خردمندان .\"
از جمله ابزار کسب دانش، آگاهی و شناخت مطالعه در کنار پژوهش و تحقیق می باشد، در این باره آمده است :
امام علی (ع) می فرماید: دل ها مانند بدنها خسته می شود پس (برای رفع خستگی آن ها) حکمتهای تازه بجویید. هر کس چیزی را بجوید به همه اش یا بخشی از آن می رسد. مشاهده مانند خبر نیست. (برای ترقی و پيشرفت) روشی بهتر از پژوهش و تحقيق نمی باشد .
حضرت امام جعفرصادق ( ع ) در این باره همچنین می فرماید: \"مطالعه بسيار و پيگير در مسائل علمی، باعث شگفتی عقل و تقويت نيروی فكر و فهم است.\" از جمله پندهای لقمان به فرزندش اين بود كه به او گفت: فرزندم! در روزها و شبها و ساعات خود بهره ای را برای دانش اندوزی قرار ده، زيرا هيچ تباهی را هم چون ترك آن نخواهی يافت .\"
آموزش، فراگیری مهارتها و دانائی از جمله مواردی است که پیش نیاز انجام کار شایسته می باشد. در این باره آمده است :
حضرت علی ( ع ) می فرماید: \"هيچ فعاليت و حركتی نيست مگر آن كه در انجام آن به علم و معرفت نيازمندی.\" \" بهترین چیزی که نوجوانان باید فرا گیرند، چیزی ( مطالب و مهارتی ) است که در بزرگسالی خود به آنها نیاز خواهند داشت.\" \" ای جماعت بازرگان! احکام داد و ستد را بیاموزید سپس تجارت کنید. احکام داد و ستد را بیاموزید و سپس تجارت کنید.احکام داد و ستد را بیاموزید و سپس تجارت کنید . \"
امام جعفر صادق(ع) نیز می فرمایند:\" هر کس که بخواهد تجارت کند باید احکام دین خود را بیاموزد تا حلال را از حرام باز شناسد. کسی که احکام دین خود را نیاموزد و تجارت کند در کام شبهات فرو غلتد .\"
مشورت و مشاور نیز از عوامل مؤثر دیگر در انجام کار شایسته می باشد و کار را از خردمندی و پختگی و سنجش بیشتر و مناسبتر برخوردار می نماید در کار می باشند. ضرورت توجّه به این عامل مهم را در رهنمودها و سیره ائمه اطهار (ع) می توان مشاهده نمود. تا جائیکه تأکید شده است قبل از انتصمیم گیری مشورت نما و حتّی میزان بالای برخورداری افراد از دانش و دانائی آنها را از مشورت در امور مورد نیاز بی نیاز نمی سازد. در این باره آمده است :
حضرت امام علی ( ع ) می فرمایند :\" بهترين مشاوران تو، خردمندان و دانشوران و تجربه داران دور انديشند. قبل از تصميم گيری مشورت كن و پيش از اقدام در كار فكر كن.\" \"...هيچ پشتيبانی مانند مشورت كردن نيست .\"
حضرت امام حسن ( ع ) نیز می فرمایند:\" هيچ قومی با يكديگر مشورت نكردند مگر آن كه به راه پيشرفت خود رهنمون شدند.\" امام جعفر صادق (ع) در این باره فرموده است: \"در کارت با کسی مشورت بکن که از خدا می ترسد .\"
امام رضا ( ع ) همچنین می فرماید: \"هيچ انديشه ای با انديشه امام موسی كاظم ( ع )، برابری نمی كرد و( با اين حال ) چه بسا با يكی از خادمان سياه خود مشورت می كرد .\"
توجّه به برخورداری فرد از ویژگیها و تخصص و مهارتها ی مورد نیاز کار مورد نظر نیز در انجام شایسته کار مؤثر است.. این مسئله حتّی در مواردی که اجرای فرائض دی می باشد مد نظر است:امام علی (ع) می فرماید :
\"باید فصیح ترین فرد شما اذان بگوید و آگاهترین شما به مسائل دینی امامت ( نمازتان) را به عهده گیرد .\"
\"و بر سر هر يك از كارهايت مهتری از آنان بگمار كه نه بزرگی كار بر او چيره شود و نه بسياری آن، وی را پريشان و درمانده سازد، و هر عيبی را كه از دبيران خود ناديده بگيری بر عهده خود تو گذارده شود. \" موقعی كه فرومايگان در بين مردم سروری و بزرگی به دست آورند آرزوی خوشبختی و سعادت آن جامعه از ميان می رود و در های ترقی و تعالی به روی مردم، بسته می شود .
ارتباطات از عوامل مؤثر دیگر در انجام کار شایسته ارتبات می باشد .Ø ارتباطات در ایجاد فضائی سالم و محیطی مناسب برای انجام کارها به طور شایسته و همچنین سلامت روحی، روانی، جسمی افراد بسیار مؤثر می باشد و رضایتمندی کارکنان و کارآفرینان را نسبت به انجام خدمتی کا ری که انجام می دهند و کاری که عرضه می نمایند و بهره وری کار و کارآمدی کار تاثیر بسزائی دارد .
مردم داری یکی از عوامل موفقیّت در کار می باشد. در این باره امام جعفر صادق(ع) می فرماید: نیک مردم داری یک سوم خردمندی است .
سامان یافتن همزیستی و معاشرت، به پیمانه ای پر می ماند که دو سومش هوشمندی و یک سومش نادیده گرفتن ( خطای دیگران ) است .
مبادا مردم تو را خود فریفته سازند زیرا ( نتیجه) اعمالت به خودت باز می گردد نه به آنها .
تنگ چشمی، بالاتر و بدتراز بخل است ، زیرا بخیل نسبت به آنچه خود دارد بخل می رزد، امّا تنگ چشم هم به مال مردم و هم به مال خودش بخل می ورزد، تا جائی که هر چه دست مردم می بیند آرزو می کند که، به حلال یا حرام، از آن او باشد؛ از آنچه روزیش کرده نه سیر می شود و نه سودی بر می گیرد .
حضرت محمّد (ع) نیز در این باره می فرمایند: کسی که به فردی غیر امین امانت سپارد، خداوند ضامن او نیست؛ زیرا او را به امانت سپاری به غیر امین باز داشته است .
بنده به حقيقت ايمان به حد كمال نمی رسد تا آنكه نزاع و لجاجت لفظی را حتی در جائی كه حق
با وی است رها سازد .
حضرت خطاب علی (ع) می فرمایند: \"ای علی سرآمد كارها سه كار است: انصاف با مردم، هم دردی و كمك به برادر دينی، و به ياد خدا بودن در همه حال .\"
حضرت امام علي ( ع ) نيز می فرمايند : از مراكز بد نام بپرهيز، از مجالسي كه مورد سوء ظن است دوري كن و بدان كه رفيق بد، دوست خود را فريب مي دهد و ميل او را به كارهاي نا پسند تحريك مي كند و سر انجام آلوده اش می سازد . چشم پوشی از آنچه در دست مردم است بالاتر از بخشندگی است. بر شما باد به ارتباط و بخشش به یکدیگر و دوری گزیدن از جدائی و پشت کردن به یکدیگر .\"
كسی كه درارتباط با مردم از در الفت و محبت وارد شود، مردم دوستدار وی خواهند شد .
و همچنين حضرت علی (ع) خطاب به یکی از زمامداران چنين می فرمايند: \" هيچ گاه خود را فراوان از مردم پنهان مدار ، كه پنهان بودن زمامداران از مردم نمونه اي است از تنگ خويي و كم اطلاعي در كارها، و نهان شدن از مردم، زمامداران را از دانستن آن چه بر آنان پوشيده است باز دارد، پس كار بزرگ نزد آنان اندك به شمار آيد، و كار اندك بزرگ نمايد. زيبا، زشت شود و زشت زيبا، و باطل به لباس حق در آيد . \"
امام حسن (ع) نیز در رابطه با تنبیه و مجازات می فرمایند: \" و در مجازات خطا کار شتاب مکن و ميان خطا و مجازات راهی برای عذر خواهی قرار بده .
امام جواد (ع) می فرمايد:\" آن که برای پيروی از هوس تو راه پيشرفت را از تو پنهان کند، با تو دشمنی کرده است .\"
راهبردهای مؤثر در تحقق انجام کار شایسته :
محکم کاری از عوامل دیگر موفقیّت انجام شایسته کار می باشد، حضرت محمّد (ص) در این باره می فرماید:\" خداوند تعالی دوست دارد که هر گاه فردی از شما کاری کند آن را محکم ( و بی عیب) انجام دهد. خدا دوست دارد هر گاه یکی از شما کاری انجام می دهد، آن را درست و استوار انجام دهد .
پایداری و شکیبائی، صبر و پشتکار در انجام کار شایسته نام برد. در این باره حضرت علی (ع) می فرماید : کار کنید. آن را به پایانش برسانید و در آن پایداری کنید، آن گاه شکیبایی ورزید و ... تلخی صبر را شیرینی کامیابی می برد. با تحمّل رنج ها سروری بدست آید. صبر کلید رسیدن است و کامیابی سرانجام کسی است که صبر کند. همه خیر و خوبی در خویشتنداری است. هیچ شرافت و افتخاری چون بلند همّتی نیست. و نیز حضرت محمّد (ص) نیز در مذمّت آثاری از بی صبری می فرماید :
خداوند متعال از هر آدم درشت خوی ذلیلی که در بازارها بی تابی می کند و جاروجنجال و داد و فریاد راه می اندازد و در شب مثل نعش می افتد و در روز مانند الاغ است و به کار دنیا آگاه است و به آخرت نادان، نفرت دارد .
استمرار و مداومت در تحقق از عوامل مؤثر دیگر کار شایسته است. در این باره آمده است: و حضرت محمّد (ع )
می فرمایند برترین کار، با دوامترین آنهاست هر چند اندک باشد. محبوبترین کار نزد خداوند با دوامترین کار است، اگر چه اندک باشد. \" کار اندک، که برآن مداومت ورزی، از کار بسیار که از آن خسته شوی امیدوار کننده تر است.\" عبادتی كه به طور مداوم و مستمرباشد، دليل برسعادتمندی است .\"
امام سجّاد (ع) نیز می فرماید: \"دوست دارم بر کار مداومت داشته باشم، اگر چه اندک باشد .\"
و همچنین امام باقر (ع ) می فرمایند: \"هیچ چیز نزد خداوند محبوبتر از کاری نیست که بر ان مداومت شود، هر چند اندک باشد .\"
مراقبت و نظارت بر کارها از عوامل مهم در انجام سالم کار است. در باره اهمیّت مراقبت و نظارت بر کار چنین آمده است :
حضرت علی ( ع ) در رابطه با ضرورت مراقبت و نظارت بر کارها با ذکر توصیه به عمل نمودن آن چنین فرموده است: \"مراقبت در پاك واقع شدن عمل دشوارتر از خود عمل است.\" \"خدا رحمت كند كسي را كه چون سخن حكيمانه اي بشنود، فرا گيرد... و از نظارت و مراقبت خدا بر اعمالش غفلت نكند ...\"
از عوامل دیگری که موجب می شود انسانها در انجام کارهای شایسته از Ø موفقیّت لازم برخوردار نشوند سرگرم نمودن خویش به کارهای غیر ضروری می باشد . در این باره حضرت علی (ع) می فرماید: كسی كه خويشتن را به كارهای غير ضروری سرگرم كند با اين عمل، كارهای ضروری خود را ضايع و تباه نموده است. هر گاه کارهای مستحبی بر امور واجب ضرر رساند، مستحب را رها کنید. در هیچ واجبی کوتاهی نباید و در هیچ مستحبی سخت گیری نشاید. کسی که ارزش خود را بشناسد خود را با امور فناپذیر خوار نمی کند. دورترین مردم از موفقیّت کسی است که شیفته سرگرمی و مزاح است .
همچنین امام جعفر صادق(ع) می فرماید: خوشابه حال کسی که آرزوهای پوچ و دروغ او را سرگرم نکرده باشد .
حضرت محمّد (ع) نیز آمده است: ارجمندترین مردم کسی است که آنچه را که برایش سودی ندارد رها کند .
میانه روی و تعادل در انجام شایسته کار نیز ازویژگیهای مؤثر کار است: در این باره امام جعفرصادق (ع) می فرماید: روش تو در كسب و كار بايد آنگونه باشد كه تلاشت بيش از كوشش انسان تنبل ( كه پی كار نمی رود) و كمتر از فعاليت فرد حريص، كه خشنود و مطمئن به دنياست، و در اين موضوع روش ميانه روی را پيش گير و خودت را از فرد ناتوان بالاتر بر و آنچه را كه بدان نيازمندی كسب كن .
حضرت علی ( ع ) نیز می فرماید: \" فرزند عزيز در شئون زندگي و امور عبادی ميانه رو باش و از افراط بپرهيز.. بخشنده باش ولی ولخرج مباش؛ و صرفه جو باش ولی سختگیر مباش. ولخرجی سر لوحه فقر و ناداری است. بخشنده باش ولی ولخرج مباش؛ و صرفه جو باش ولی سختگیر مباش. \"میانه روی مال اندک را رشد و اسراف مال زیاد را نابود می کند.\" \"میانه روی زندگی را تأمین می کند.\" اسراف مایه نابودی است و میانه روی مایه توانگری .
امام کاظم (ع) نیز در این باره فرموده است: \"هیچ انسانی با میانه روی، نیازمند نشد.\" و امام حسن عسکری (ع) می فرماید: \" میانه روی اندازه ای دارد، که اگر از آن فراتر رود بخل است.\" \"هیچ خرجی در نزد خدا محبوبتر از خرجی نیست که با میانه روی همراه باشد.\" \"میانه روی و نیک روشی و شیوه درست و پسندیده، جزئی از بیست و اندی جزو ( شیوه ) نبوّت است . \"
رعایت حقوق دیگران و مدیریت درست مالی از مولرد دیگر انجام کار شایسته است. که اگر به جا و به موقع و به اندازه از آن در جهت کارهائی که باید هزینه شود، استفاده نگردد منجر به ایجاد خسارت و مشکلات می گردد . البته این استفاده به موقع و به جا از اموال، در موارد دیگر هم صادق و قابل تعمیم می باشد. در این بار آمده است :
امام جعفر صادق (ع) می فرماید: از جمله (عوامل) پایندگی مسلمان و پایندگی اسلام، این است که اموال در دست کسی باشد که حق و حقوق آن را بشناسد و از آن در راههای نیکوکاری به مصرف رساند و از
( عوامل) نابودی اسلام و نابودی مسلمانان، این است که اموال در دست کسی باشد که حق و حقوق آن را نشناسد و از آن در راههای نیکوکارانه به مصرف نرساند. همچنین حضرت محمّد (ص) می فرماید: میانه روی در خرج کردن نیمی از ( مدیریت اقتصاد) زندگی است. \" قدمهای هيچ يك از بندگان ، در قيامت جابجا نمی شود تا مورد پرسش چهار سئوال واقع شود. از عمرش كه در چه راهی فانی نموده، از جوانيش كه در چه راهی فرسوده اش ساخته، از عملش كه چگونه بوده و چطور انجام داده و از مالش كه از كجا به دست آورده و در چه راهی صرف نموده است.\" \"کسی که مزد مزدبر ( کارگر) را کم دهد، خداوند عملش را باطل گرداند و بوی بهشت را که از مسافت پانصد ساله به مشام می رسد بر وی حرام کند. کم دادن مزد مزدبر ( کارگر) از گناهان بزرگ است. \" مزد کارگر را بدهید پیش از آنکه عرقش خشک شود و در همان حال کار، مزدش را برایش مشخص کنید.\" حضرت محمّد (ع) نهی فرمود از اینکه کارگری پیش از تعیین مزدش به کار گرفته شود. نشانه خشنودی خداوند متعال، در میان آفریدگانش، دادگری سلطان آنها و ارزانی نرخهایشان است و نشانه خشم خداوند تبارک و تعالی بر آفریدگانش، ستمگری سلطان آنها و گرانی نرخهایشان است .
امام جعفر صادق (ع) نیز می فرماید: \" بالا بودن قیمت ها، اخلاق را بد می کند، امانتداری را از بین می برد و انسان مسلمان را دلتنگ و بی قرار می سازد .\"
عدم توجّه به عبرت و پند و آنچه موجب پیشرفت انسان در کارها می شود نیز از جمله عوامل عدم کسب موفقیّت در انجام کار شایسته می باشد. در این باره آمده است: حضرت علي ( ع ) فرمودند : \" كافي است كه واقعه گذشته، ما را بر معيار ديگر قضايا آگاه سازد، و كافي است كه خردمندان از تجاربي كه اندوخته اند عبرت بگيرند و آنها را سر مشق آينده خويش قرار دهند . از آنان مباش كه � آن چه را مايه عبرت است وصف كند و خود عبرت نگيرد، و در اندرز دادن مبالغه كند، و خود اندرز نپذيرد. در گفتن، بسيار گفتار، و در عمل، اندك كردار. در آن چه نا ماندني است خود را بر ديگري پيش دارد، و آن چه را ماندني است آسان شمارد. غنيمت را غرامت پندارد و غرامت را غنيمت انگارد . كافي است كه واقعه گذشته، ما را بر معيار ديگر قضايا آگاه سازد، و كافي است كه خردمندان از تجاربي كه اندوخته اند عبرت بگيرند و آنها را سر مشق آينده خويش قرار دهند .\" \"هر کس تو را پند دهد، به تو نیکی کرده است .
حضرت محمّد (ص) نیز در این باره می فرماید: غافل ترین مردم کسی است که از دگرگونی دنیا از حالی به حال دیگر پند نگیرد. \" همچنین امام جعفر صادق ( ع ) نیز می فرماید: انسان عاقل از يك سوراخ مار دوبار گزيده نمي شود يعني انسان عاقل همواره تجربيّات خود را به خاطر می سپارد و عملا بكارمی بندد و اگر يك بار اشتباه كرد دوباره آنرا تكرار نمی كند .
آزمایش نمودن و کنترل کار موجب کسب اطمینان نسبت به انجام شایسته کار می Ø گردد، در این باره حضرت امام علی (ع) در این رابطه می فرماید: هر کس کارها را نیازماید، فریب خورد. اعتماد کردن پیش از آزمون خلاف دور اندیشی است .
توجه به حقوق افراد و پرهيز از مسامحه و سهل انگاری در ادای حقوق ديگران و پرهيز از ظلم :
يکی از عوامل مهم پرهيز از ظلم توجه به حقوق افراد است، و دستورات اسلامی حکم می کند که افراد از مسامحه و سهل انگاری در ادای حقوق ديگران پرهيز نمايند، اين موضوع در روابط حقوقی و مالی صاحبان معاملات اقتصادی و مالی نيز مورد توجّه می باشد .
پيامبر اكرم(ص): مسامحه و سهل انگاري در اداي حق ديگران براي آنكس كه مي تواند، ظلم محسوب مي شود .
غوال اللئالي، ج4، ص72
راهکارهای ایجاد فرهنگ کار شایسته :
امام جعفرصادق ( ع ): تحقق اهداف نیازمند برنامه ها و ابزاری است که به وسیله آن اهداف تحقق می یاید. ضرورت این معنا را در سخن امام جعفر صادق ( ع ) می توان یافت. امام می فرماید: \" خداوند امتناع از اين دارد، كه كارها جز از طريق اسباب و وسائطش، انجام شود. به همین سبب با بهره مندی از سرچشمه پر فیض رهنمودهای اصولی و پویای اسلامی در رابطه با مسائل کاری، لازم است در جهت رشد و نهادینه نمودن فرهنگ کار گامهای شایسته ای برداشته شود و با تبیین مبانی و راهبردها و راهکارهای مسائل کار از دیدگاه اسلامی؛ منبع و مأخذ قانون گذاری و کتب درسی و دایره المعارف ها و دستورالعملها و طراحی سیستمها و برنامه ها و آموزش کار را توانمند تر و متقن تر و پویاتر گردد. قابل ذکر است که، کار شایسته به میزان فراهم شدن زمینه ها ی خلق و پدید آمدن کار شایسته می تواند ظهور و بروز نماید و به مراتب کمال ارتقاء یابد، به همین سبب فرهنگ سازی کار شایسته به جهت فراهم شدن زمینه و بستر ایجاد کار شایسته، ضرورت و توجّه به بهره مندی از راهکارها ئی که تسهیل کننده و عینیت بخش فراهم شدن این مهم می باشد، متذکر می شود، که از جمله آنها عبارت است از :
الف) تبیین منشور مسائل کار از جمله راهکارهائی هست که اگر با توجّه به تجربیات، دانش عوامل مؤثر در خلق کار شایسته و روند رو به رشد جامعه انسانی صورت پذیرد می تواند گام مهمی از هدفمند نمودن تحقق خلق کار شایسته با توجّه به پشتوانه سرمایه ای متقن مبانی و راهبردها و راهکارهای مشخص و روشن و قابل قبول می گردد که منجر به بهره وری و کارآمد نمودن جامعه کاری در دورههای مختلف و انتقال تجربیات نسلهای مختلف به هم می گردد .
ب) تبیین قوانین و دستورالعملهائی که منجر به بستر سازی و فرهنگ سازی خلق کار شایسته گردد .
پ) تدوین کتب درسی و کمک درسی مورد نیاز دوره ها و مراتب و ابعاد مختلف کاری بطور مستمر و متوالی و متوازن به جهت تعلیم و تربیت نیروهای کاری و کار آفرین، مورد نیاز در دوره ها و مراتب شغلهای مختلف به جهت ایجاد زمینه و بستر و فرهنگ کار شایسته .
ت) توجّه به استفاده و بهره مندی بهینه از امکانات تبلیغی و آموزشی مختلف ( رسانه، کلاس درس، فیلمهای ویدئوئی، امکانات تکنولوؤی روز،ایجاد کتابخانه های صوتی و تصویری و تولید و استفاده از انکانات فیلم سازی و برنامه های متنوع صدا وسیما و بهرهمندی از همایشها و کلاسها و کارگاه های آموزشی در رابطه با فرهنگ سازی کار شایسته و فراهم شدن بستر و زمینه های لازم .
ث) ایجاد مراکز وفضای فعال و پویا و کارشناسی، مطالعه و پژوهش و تحقیق در رابطه با خلق کار شایسته و توسعه دادن و به روز نمودن آن در محیط های کای و آموزشی دانشگاهی و پیوستگی میان مراکز دانشگاهی و کاری در زمینه های مختلف کاری و بهره مندی از تجربیات و تحقیقات داخلی و خارجی .
ج) استفاده از عنصر هنر و نهادینه سازی عوامل خلق فرهنگ کارشایسته به سیله آثار هنری مانند شعر،نمایشنامه، داستان بلند و کوتاه، فیلم، فیلم متحرک، سرود، در سطوح مختلف سنّی با توجّه به توالی و توازن و تنوع مطالب قابل طرح و سطوح سنی مختلف .
چ) توجّه به آموزش و تربیّت نیروی انسانی کار آفرین و مدیر و کارگزار، به طور مستمر در سطوح مختلف سنّی به طور عمومی و تخصصی در دوره های کوتاه مدّت و بلند مدّت .
نویسنده و محقق: نصرت احمدی
برگرفته از:afghanistan.fi
تفکر سیستمی یعنی دیدن موضوعات در غالب یک سیستم ...
به طور خلاصه سیستم به مجموعه ای از جزء هایی گفته می شود که با تعامل یکدیگر یک کل را بوجود می آورند . و کل بدون هر جزء ناقص است . هر سیستم شامل ورودی ، خروجی ، پردازش و بازخورد می باشد .
در آینده بیشتر درباره این مطلب صحبت خواهم کرد .
اما مقاله :
تفکر ترکیبی :
طبق تفکر سیستمی ، ویژگیهای مهم یک سیستم از تعامل بین اجزاء آن بوجود می آید نه از فعالیت جداگانه آنها . بنابراین وقتی سیستم را تجزیه می کنیم ، ویژگیهای مهم خود را از دست می دهد . بنابراین سیستم، یک کل است که با تحلیل قابل درک نیست . در عصر ماشین، وقتی چیزی بخوبی کار نمی کرد ، رفتار اجزاء آن بررسی می شد تا راه ایجاد بهبودی پیدا شود . با توجه به نکته فوق، روشی غیر از تحلیل برای درک رفتار و یژگیهای سیستم ضروری است . ترکیب (Synthesis ) نقص فوق را جبران نموده و برای تفکر سیستمی ، یک موضوع کلیدی است . در واقع ، تحلیل و ترکیب ، مکمل هم هستند .
3 گام تفکر ترکیبی :
1. وقتی می خواهید موضوعی را بررسی کنید ، ابتدا سیستم کلی که دربرگیرنده موضوع فوق است ، را مشخص نمایید . به عبارت دیگر ، یک کلیت (whole ) را شناسایی کنید که موضوع فوق ، بخشی از آن است . به عنوان مثال ، هنگام تفکر در مورد یک "دانشگاه" (به عنوان موضوع) ، سیستم در برگیرنده آن ، ممکن است "نظام آموزش عالی" یا "نظام آموزشی" در نظر گرفته شود .
2. رفتار و ویژگی های سیستم کلی را بررسی نمایید .
3. رفتار یا ویژگی های موضوع مورد مطالعه را با توجه به نقشها (roles ) یا کارکردهای (functions ) آن در سیستم کلی توضیح دهید .
در تفکر سیستمی ، توصیه می شود که ترکیب قبل از تحلیل انجام گیرد . در تفکر تحلیلی، چیزی که می خواهیم بررسی کنیم ، بعنوان یک کل تجزیه می شود . ولی در ترکیب ، چیزی که می خواهیم بررسی کنیم، بعنوان یک جزء از کلی که آنرا دربرگرفته ، بررسی می گردد . اولی ، حوزه مورد توجه محقق را تقلیل و دومی آنرا گسترش می دهد .به عنوان مثال ، تفکر تحلیلی برای تشریح دانشگاه شروع به تجزیه آن و رسیدن به عناصرش می کند . مثلاً از دانشگاه به دانشکده ، به دپارتمان ، به دانشجو، هیئت علمی و موضوعات درسی و ... می رسد . سپس عناصر را تعریف و آنها را جهت رسیدن به تعریف دپارتمان ، دانشکده و دانشگاه ترکیب می کند .برای مواجه با واقعیتها ، هم ترکیب و هم تحلیل لازم است . تحلیل روی ساختار موضوع متمرکز می شود . تعیین می کند سیستمها چگونه کار می کنند. ترکیب برکارکرد متمرکز می شود. بنابراین تحلیل، دانش(knowledge ) ایجاد می کند و ترکیب ، درک(understanding ) را افزایش می دهد (درک از کل به جزء جریان دارد و دانش از جزء به کل) . تحلیل به درون چیزها می نگرد ولی ترکیب از بیرون به آنها نگاه می کند . در تفکر سیستمی اعتقاد براین است که با بسط سیستم مورد بررسی ، درک ما از آن افزایش می یابد . در عصر ماشین ، به تعامل بین اجزاء درون سیستم توجه می شد . ولی تفکر سیستمی ، علاوه برآن ، به تعامل سیستم با محیط نیز توجه دارد و نیز به تعامل کارکردی (Functional interaction ) بین اجزاء سیستم توجه می نماید .
چرچمن (Churchman ) ، مفهوم فوق را اینگونه توضیح می دهد : در نگرش تحلیلی ، معمولاً سیستم را با توجه به اجزاء تشکیل دهنده آن شناسایی نموده و تعریف می کنند . بعنوان مثال اگر از یک فرد عادی بپرسید اتومبیل چیست ؟ جواب می شنوید " اتومبیل وسیله ای است که چهار چرخ دارد و به کمک یک موتور حرکت می کند " اگر از او بپرسید اتومبیل سه چرخه هم وجود دارد ؟ اساس تعریف او به هم می ریزد . تفکر مکانیکی به مواد تشکیل دهنده سیستم توجه دارد . ولی در روش سیستمها ، توجه بیشتر به این نکته است که سیستم چه می کند تا اینکه از چه ساخته شده است . یعنی ابتدا مأموریت و چگونگی ارتباط و کنترل سیستم و ضوابط رفتاری آنرا شناسایی می کند .طبق دیدگاه فوق ، تعریف اتومبیل چنین خواهد بود : اتومبیل وسیله نقلیه ایست برای انتقال تعداد معینی مسافر از یک نقطه به نقطه ای دیگر با توجه به زمان و هزینه تعیین شده . ( ابتدا یک کل که اتومبیل جزئی از آن است مد نظر قرار می گیرد. )
اصل تضاد
این یک اصل سیستمی است که اگر هر جزء سیستم را بطور جداگانه به گونه ای بسازیم که به کاراترین حد ممکن (Efficient ) عمل کند ، سیستم بعنوان یک کل ، به مؤثرترین حد ممکن (Effective ) عمل نخواهد کرد . به عبارت دیگر ، اجزاء سیستم را باید بگونه ای طراحی کرد که با یکدیگر Fit شوند و هماهنگ با هم بطور موثر و کارا عمل کنند .
مثال 1 : اگر از بین خودروهای سواری موجود ( انواع مدلها و مارک ها ) برای هر یک از اجزاء مورد نیاز ماشین، بهترین آن جزء در بین کل ماشین ها را انتخاب و سپس این بهترین ها را مونتاژ کنیم ، آیا ماشینی که بدست می آید ، بهترین ماشین ممکن است ؟ البته خیر ! حتی به یک اتومبیل که بتواند حرکت کند ، هم نمی رسیم . زیرا اجزاء انتخابی با هم Fit نمی شوند و حتی اگر فیت شوند ، با هم خوب کار نمی کنند . عملکرد یک سیستم بیشتر بستگی به چگونگی تعامل بین اجزاء آن دارد تا به چگونگی عملکرد مستقل آنها ( از یکدیگر ) .مثال 2 : در فوتبال ، رسم بر این است که از بین تیم های موجود ، برای هر پست بازی ، ستاره ها را انتخاب و یک تیم فوتبال که همه اعضای آن ستاره هستند ، تشکیل و به آن تیم منتخب می گویند . اینگونه تیم ها به ندرت ، بهترین تیم موجود می شوند (زیرا اعضای تیم با یکدیگر هماهنگ نیستند . به عبارت دیگر ، تعامل بین اجزاء سیستم بدرستی انجام نمی گیرد) . البته ممکن است کسی بگوید اگر اعضای این تیمها مدتی ( مثلا یک سال) با هم تمرین و بازی کنند ، بهترین تیم موجود خواهند شد . این درست است ! اما اگر آنها بهترین تیم شوند ، خیلی غیر محتمل است که همه اعضای آن جزو تیم جدید ستاره ها باشند .مدیران اکثراً طبق تفکر تحلیلی و مکانیستی عمل می کنند. یک مسئله را به چند بخش قابل حل و قابل مدیریت تجزیه نموده سپس برای هریک بهترین حل را پیدا نموده و نتایج را با هم مونتاژ می کنند. اما می دانیم که مجموع بهترین جواب برای اجزاء ، بهترین جواب برای سیستم نخواهد بود .به عنوان مثال ، معمولاً فرض می شود بهترین عملکرد سیستم قابل تقلیل به بهترین عملکرد اجزاء آن بصورت منفرد و جداگانه است . بنابراین معیارهای اندازه گیری عملکرد اجزاء بگونه ای تعیین می شود که باعث تضاد (Conflict ) اجزاء سیستم می گردد .تقسیم بندی هر سیستم به اجزاء کوچکتر که بدون توجه به اصل تداخل و وابستگی متقابل آنها صورت می گیرد ، یک تضاد فطری بین اجزاء آن سیستم بوجود می آورد ، بهترین جواب برای هر یک از این اجزاء ، لزوماً با بهترین جواب برای جزء دیگر هماهنگی و برابری نمی کند و در نتیجه تضادی با بهترین جواب برای کل سیستم پیدا می کند .در اثر تقسیم تشکیلات سازمانی به چند فعالیت اصلی ، یک فعالیت جدید بوجود می آید که وظیفه آن حل تضادهای بین این فعالیتها و محافظت منافع کل سیستم در مقابل منافع سیستمهای فرعی است . این وظیفه همان مسئولیت مدیریت عمومی (General management ) است. روش متداول و کلاسیک در تقسیم بندی تشکیلات سازمانی ، معمولاً چهار فعالیت اصلی بوجود می آورد : تولید ، فروش ( و بازاریابی) ، مالی ، پرسنل . که هر کدام از این فعالیتها خود یک سیستم فرعی است و هر کدام با ضوابط اجرایی ( توقعات و محدودیتها ) متفاوتی کنترل می شود که لزومآً با هم هماهنگی ندارد .به عنوان مثال فعالیت کنترل موجودی محصول نهایی در یک سازمان را در نظر می گیریم . واحد تولید علاقمند به تولید بزرگ ( برای کاهش زمان Setup و قیمت تمام شده ) است . واحد فروش تمایل به کوچک بودن تولید دارد (بدلیل افزایش تنوع محصول و پاسخگویی به نیاز مشتری ) . امور مالی می خواهد سرمایه مورد نیاز برای اداره سیستم حداقل شود و لذا علاقه مند به کاهش موجودی انبار است .تئوری کلاسیک تشکیلات ، این تضادها را به منظور کنترل مفید می داند و تصور می نماید که می توان از آنها برای سالم کردن تشکیلات استفاده کرد . ولی متأسفانه هرگز این تضادها به عنوان عامل کنترل مؤثر نبوده و فقط به صورت عامل ترمز کننده بکار رفته است .در عمل معمولاً یکی از مدیران از دیگران قویتر است یا به عللی به مدیرعامل نزدیک و این فرد راه حل سیستم فرعی خود را به بقیه تحمیل می کند . در این صورت ، سودی که از این طریق بدست می آید ، بیش از اندازه با ضرری که قسمتهای دیگر باید تحمل کنند ، از بین می رود . در اکثر مواقع مدیر عامل از بین یکی از سه مدیر تولید ، فروش و مالی انتخاب می گردد و فاقد تجربه و اطلاعات لازم درباره کل سیستم است و مدیریت عمومی را از نظر گاه رشته خاص خود می نگرد و ناخودآگاه به صورت مدیر یک سیستم فرعی عمل می کند .
برگرفته از: mardoman.com
یکی از مهمترین مزیتهای صنــایع کوچک، قدرت اشتغال زایی بالای آنها است. گستـرش این صنــایع بویژه برای اقتصـــادهایی که با مشکل کمبود سرمایه مواجه بوده و نیروی کار فراوان دارند، حائزاهمیت است. ازجمله عواملی که در سطح بهره وری تولید صنایع کوچک تاثیر چشمگیری دارد، کیفیت نیروی کار شاغل در آن است. به کارگیری بیشتر نیروی کـــار متخصص و دانش آموخته به توان تولید بالا، قدرت خلاقیت و کارآفرینی زیاد و درنهایت باعث افــزایش بهره وری نیروی کار در فرایند تولید منجـــر می شود. در این مقاله، ساختار اشتغال در صنایع کوچک (49 - 10 نفر کارکن) در ایـــــران بررسی و روند آن طی سالهای 80 - 1373 موردتجزیه و تحلیل قرار می گیرد . موانع اشتغال بیشتر دانش آموختگان موردمطالعه و راهکاری بــرای به کارگیری بیشتر افراد (بویژه دانش آموختگان) در صنایع کوچک ارائه خواهدشد. (1 )
مقدمه
در 2 تا 3 دهه اخیر بسیاری از کشورهای جهان بویژه کشورهای جنوب شرق آسیا، استراتژی توسعه صنعتی خود را براساس توسعـــه و گسترش صنایع کوچک درنظر گرفته اند .
یکی از مهمترین مزیتهای صنایع کوچک قدرت اشتغال زایی بالای آنها است . گسترش این صنایع بویژه برای اقتصادهایی که با مشکل کمبود سرمایه مواجه بوده و نیروی کار فراوان دارند، حائزاهمیت است، زیرا معمولاً مقدار سرمایه کمی در مقابل تعداد زیاد نیروی کار نیاز دارند، در حالی که چنین شرایطی عموماً در صنایع بزرگ فراهم نیست. در صنایع بزرگ اغلب سعی می شود که در فرایند تولید، از نیروی کــار کمتری استفاده شود و عمدتاً سیستم های کنترل و فناوری ماشینی است که روند تولید را انجام می دهد .
لذا در این گونه صنایع عموماً پرسنل متخصص متناسب با فناوری آن صنعت به کار گرفته می شوند. اما در صنایع کوچک به علت عام بودن کار و جایگزینی بیشتر نیـــروی انسانی به جای ماشین آلات و به علت عدم توجیه اقتصادی در سرمایه گذاری اولیه، فرصت اشتغال بیشتری فراهم می شود .
ازجمله عواملی که در سطح بهره وری تولید صنایع کوچک تاثیر چشمگیری دارد، کیفیت نیروی کار شاغل در آن است. بدیهی است که نیروی کار متخصص و دانش آموخته دارای توان تولیدی بالا، قدرت کارآفرینی زیاد و در افزایش بهره وری نیروی کار در فرایند تولید تاثیر بسزایی دارد .
از آنجا که یکی از دغدغه های جامعه کنونی ما در سالهای اخیر بحران بیکاری بویژه در میان دانش آموختگان است و این قشر از جامعه دارای توان بالقوه کاری بالاتری نسبت به افراد غیردانش آموخته هستند، لذا یکی از فرصتهای شغلی مناسب برای آنها، اشتغال در صنایع کوچک است .
بررسی ساختار اشتغال دانش آموختگان در صنایع کوچک
جدول شماره یک بیانگر تعداد و سهم شاغلان دانش آموخته و غیر دانش آموخته در کل صنایع کوچک (49 - 10 نفر کارکن) طی سالهــای 80 - 1373 است. چنانکه ملاحظه می شود در سال 1373، کل کارگاههای واحدهای تولیدی صنعتی (49 - 10 نفر کارکن ) 10 هزار و 974 واحد تولیدی بوده است که دربرگیرنده 206 هزار و 101 نفر کارکن بوده است. از بین کل شاغلان واحدهای تولیدی 192 هزار و 48 نفر را غیر دانش آموخته (متشکل از افــــــراد دیپلم، کمتر از دیپلم و بی سواد) و 14 هزار و 53 نفر را دانش آموخته (متشکل از افراد فوق دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس و دکترا) تشکیل داده اند. به عبارت دیگر، در سال 1373 به ازای هر 13/6 نفر شاغلان غیــــــر دانش آموخته، یک نفر دانش آموخته در واحدهای تولیدی صنعتی کوچک مشغول به کار بوده اند .
همان طور که در جدول شماره یک ملاحظه می شود در کل صنایع (49 - 10 نفر کارکن)، 93/2 درصد شاغلان غیردانش آموخته و فقط 6/8 درصد شاغلان واحدهای تولیدی صنعتی را دانش آموختگان تشکیل داده اند، در بین شاغلان غیر دانش آموخته، 67/2 درصد زیردیپلم، 15/9 درصــــد دیپلم و 10 درصد بی ســــــــواد بوده اند. در بین شاغلان دانش آموخته، 3/6 درصد لیسانس، 2/6 درصد فوق دیپلم، 0/42 درصد فوق لیسانس و 0/11 درصد دارای مدارک دکترا بوده اند .
از مطالعه آمار فوق چنین استنباط می شود که متاسفانه دانش آموختگان نقش چندانی در فرایند تولید صنایع کوچک ایران ندارند و این امر بدون شک می تواند یکی از علل تعطیلی و ورشکستگی (2) صنایع کوچک و عدم قدرت رقابت آنها با صنایع بزرگ داخلی و خارجی قلمداد گردد .
در سال 1380، تعداد واحدهای صنعتی کوچک (49 - 10 نفر کارکن) 8107 واحد تولیدی بوده است که دربرگیرنده 181 هزار و 225 نفر کارکن بوده است .
از بین کل شاغلان واحدهای تولیدی صنعتی 161 هـــــــزار و 878 نفر را غیر دانش آمــــــوخته و 14 هزار و 53 نفر را دانش آموخته تشکیل داده اند. به عبارت دیگر، در سال 1380، به ازای هر 8/4 نفر شاغل غیردانش آموخته، یک نفر دانش آموخته در واحدهای تــــولیدی صنعتی مشغول به کار بوده اند کــــــه بیانگر به کارگیری بیشتر دانش آموختگان نسبت به سال 1373 در صنایع کوچک کشور است .
براساس جدول شماره یک، در سال 1380 در کل صنایع 49 - 10 نفر کارکن، 89/3 درصد شاغلان را غیر دانش آموخته و 10/7 درصد شاغلان واحدهـــــای تولیدی صنعتی را دانش آموختگان تشکیل داده اند. در بین شاغلان غیردانش آموخته 57/1 درصد شاغلان زیـــردیپلم، 24/5 درصد دیپلم و 7/7 درصد بی سواد بوده اند. در بین شاغلان دانش آموخته 6/6 درصد لیسانس، 3/4درصد فوق دیپلم، 0/54 درصد فوق لیسانس و0/16 درصد دارای مدرک دکترا بوده اند .
از مقــــــایسه تعداد و سهم شاغلان دانش آمــوخته و غیر دانش آموخته در صنایع 49 - 10 نفـــــــــر کارکن و همچنین روند به کارگیری آنها طــــی سالهای 80 - 1373 می توان نتیجه گرفت که اولاً تعداد کل شاغلان در واحدهای تولیدی صنعتی کوچک طی سالهای موردمطالعه روبه کاهش بوده است و این به علت کاهش تعداد واحدهای تولیدی صنعتی بوده است که در سالهای اخیر دچار تعطیلی و ورشکستگی شده اند .
طی سالهای موردمطالعه، در حدود 90 درصد شاغلان واحدهای تولیدی را افراد غیر دانش آموخته تشکیل داده اند که در بین آنها بیش از 50 درصد شاغلان، دارای مدرک تحصیلی کمتر از دیپلم بوده اند، بنابراین، ملاحظه می شود که ساختار اشتغال صنایع کوچک ایران را کارگران ساده تشکیل می دهند که بیش از نیمی از آنها زیردیپلم و بی سواد هستند.گرچه تعدادی از این کارگران ممکن است به مرور زمان دارای تجارب فنی و تحصیلی شده و به کارگر ماهر تبدیل شوند، لکن به علت عدم برخورداری از تحصیلات دانشگاهی فاقد قدرت ابداع و خلاقیت در فرایند تولید هستند و این امــــــر در کیفیت نه چندان مناسب محصولات تولیدی صنایع کوچک موثر بوده و توان رقابتی کوچک را در مقابل صنایع بزرگ (که عموماً از شاغلان ماهر و دانش آموخته استفاده می کنند) به شدت پایین می آورد و درنهایت به ورشکستگی و تعطیلی آنها منجر می گردد .
البته گرچه رونــــــــد به کارگیری دانش آموختگان طی سالهای 80 - 1373 در صنایع کوچک ایران روبه افزایش بوده و نسبت به کارگیـــری شاغلان غیردانش آموخته به دانش آموخته از 13/6 نفر در سال 1373 به 8/4 نفر در سال 1380 در واحدهای صنعتی کوچک کاهش یافته است اما چنین نسبتی با توجه به اینکه در صنایع مدرن و پیشرفته عموماً به ازای هر سه نفر شاغل غیردانش آموخته یک نفر دانش آموخته مشغول به کار است، فاصله زیادی دارد و باید به دنبال راهکاری برای به کارگیری بیشتر دانش آموختگان در صنایع کوچک ایران بود .
مشکلات و موانع به کارگیری دانش آموختگان در صنایع کوچک
بنابرمطالعــــات انجام شده در ایران، علل به کارنگرفتن دانش آموختگان در صنایع کوچک عبارتند از: 1 - پایین بودن سطح مهارت 2 - تجربه کم 3 - دستمزدهای انتظاری بالا 4 - انطباق نداشتن تحصیلات دانشگاهی با نیازهای عملی واحدهای تولیدی .
بنابراین، عوامل فوق باعث شده است که صاحبان واحدهای تولیدی کوچک به کارگیری کارگران ساده و غیردانش آموخته - که حاضر به دریافت دستمزدهای پایین هستند - را به دانش آموختگان ترجیح بدهند و مهارت موردنیاز واحد تولیدی خود را به آنها به مرور زمان یاد بدهند. چنین وضعیتی همان شیوه سنتی استاد و شاگردی در صنایع و مشاغل مختلف کشور است که در دنیای کنونی منسوخ شده است زیرا زمان طولانی باید صرف آموزش تجربی ( ونه علمی) به یک کارگر ساده برای تبدیل آن به یک کارگر ماهر گردد. ضمن آنکه به علت عدم برخورداری کارگران از تحصیلات تخصصی در ارتباط با فعالیت صنعتی مربوطه، عموماً اکثر آنها فاقد خلاقیت و ابتکار در محیط کار هستند. زیرا یکی از عواملی که به خلاقیت و نوآوری در یک حرفه و فعالیت صنعتی منجر می شود، آشنایی با مبانی علمی و تئوریک آن فعالیت است که این امر تنها ازطریق تحصیلات دانشگاهی و یا حداقل گذرانیدن دوره آمـــــوزش فنی و تخصصی به دست می آید .
نتیجه گیری
درکشورهای مختلف جهان سازمانها و مراکز مختلف آموزش رسمی و غیررسمی مسئــولیت آموزش و تربیت نیروی کار فنی را به عهده دارد . در ایران علاوه بر مراکز رسمی (مانند دانشگاهها و هنرستانهای فنی) که به صورت کلاسیک عهده دار آموزش نیروی کار فنی هستند، مراکز دیگر دولتی (مانند سازمان فنی و حرفه ای) و غیردولتی (مانند سازمان مدیریت صنعتی، مرکز آموزش و تحقیقات صنعتی و...) عهده دار تربیت نیروی کار فنی هستند. همچنین وزارت صنایع و معادن و وزارت جهاد کشاورزی، انواع آموزشهای ضمن خـــــدمت (پودمانی) را به صورت کوتاه مدت جهت افزایش مهارت شاغلان واحدهای تولیدی صنعتی به عهده دارند .
در الگوی پیشنهادی زیر نقش دولت و سازمانهای وابسته به آن (بخصوص سازمان فنی و حرفه ای) در تربیت نیروی کار ماهر جهت برخورداری از مهارت لازم برای شروع به کار در واحدهای تولیدی صنعتی درنظر گرفته شده است .
بدیهی است که سازمان فنی و حرفه ای (و دیگر سازمانهای مشابه) در ایران می توانند مرکز ثقل تــــربیت نیروی کار ماهر جهت آماده سازی آن برای کار در واحدهای تولیدی صنعتی درنظر گرفته شوند و بدینوسیله نقش ارزشمندی در رفع نیازهای حرفه ای واحدهای تولیدی و ایجاد اشتغال در کشور ایفا کند .
یکی از مزایای الگوهای پیشنهادی که جهت به کارگیری شاغلان دانش آموخته و غیردانش آموخته با هدف افزایش سطح مهارت آنها در واحدهای تولیدی صنعتی کوچک درنظر گرفته شده، آن است که با آزمون از متقاضیان اشتغال در واحدهای صنعتی کوچک (بویژه دانش آموختگان) توسط سازمان فنی و حرفه ای، توان مهارت عملی آنها موردسنجش قرار می گیرد و درصورت عدم برخورداری متقاضیان از مهارت موردنیاز واحدهای تولیدی صنعتی، با برگزاری دوره های کوتاه مدت آموزشی، مهارت موردنیاز به آنها آموزش داده می شود و بدینوسیله متقاضیان را برای کار و رفع نیازهای واحدهای تولیدی صنعتی کوچک آماده می کند. چنین روشی باعث می شود که هم نیروی کار دانش آموخته بیشتر مشغول به کار شود و هم سطح تحصیلات شاغلان واحدهای تولیدی کوچک که در خلاقیت و نوآوری و بهره وری آنها در صنایع کوچک موثر است، افزایش یابد .
همان طوری که در الگوی شماره یک ملاحظه می شود، هرگاه متقاضی کار در واحدهای تولیدی کوچک غیردانش آموخته باشد، باید ابتدا دوره آموزش فنی را در سازمان فنی و حرفه ای بگذراند و درصورت موفقیت در آزمون مهارت به واحد تولیدی جهت شروع به کار موقت معرفی شود .
هرگاه متقاضی کار در واحد تولیدی صنعتی دانش آموختگان باشند، ابتدا باید در آزمون مهارت توسط سازمان فنی و حرفه ای شرکت کنند، در صورت موفقیت به واحد تولیدی معرفی و در صورت عدم موفقیت باید دوره آموزش فنی را گذرانیده و پس از موفقیت در آزمون به واحد تولیدی صنعتی جهت اشتغال موقت معرفی شوند .
الگوی شماره دو، ضوابط به کارگیری دائم شاغلان را در واحدهای تولیدی صنعتی کوچک نشان می دهد. همان طوری که ملاحظه می شــود، پس از شروع به کار موقت افراد دانش آموخته و غیر دانش آموخته در واحدهای تولیدی کوچک برای یک زمان معین (مثلاً دو سال) و گذرانیدن دوره آموزش فنی تکمیلی تحت نظر سازمان صنایع کوچک و تایید مهارت شاغلان توسط کارفرمای واحد تولیدی و سازمان فنی و حرفه ای، شاغلان ماهر از تسهیلات کامل سازمان کار و امور اجتماعی و سازمان تامین اجتماعی برخوردار شده و در واحــد تولیدی به صورت دائم مشغول به کار می شوند. اجرای چنین ضوابطی هم به ایجاد انگیزه های لازم برای شاغلان جهت ارتقای کیفیت کار و مهارت آنها منجر می گردد و هم زمینه های مناسب جهت به کارگیری بیشتر متقاضیان کار(بخصوص دانش آموختگان) را فراهم می آورد. ضمناً دولت باید انواع تسهیلات مالی، مشوقهای مالیاتی و خدمات آموزشی و اطلاعاتی را به کارفرمایان برای اجرای الگوهای پیشنهادی اعطا کند. انواع حمایتهای دولت می تواند در به کارگیری هرچه بیشتر دانش آموختگان در واحدهای تولیدی صنعتی موثر باشد، زیرا هم به افزایش اشتغال دانش آموختگان و نیروهای کار ماهر در صنایع کوچک منجر می شود و هم به افزایش قدرت نوآوری و خلاقیت شاغلان صنایع کوچک در بخش صنعت می انجامد و درنهایت به رشد و گسترش صنایع کوچک و افزایش قدرت رقابتی آنها با صنایع بزرگ در داخل و خارج از کشور کمک شایانی خواهدکرد .
دکتر محمد مولایی
برگرفته از:imi.ir
هر چند تدوین سند فرابخشی اشتغال در قالب طرح راهبردی چشمانداز بیست ساله توسعه کشوری که برگرفته از تجربه اجرائی بالغ بر سه برنامه پنج ساله میباشد برگی زرین در کارنامه دولتمردان ستادی میباشد، اما بدنه اجرائی برنامههای دولتی هنوز نتوانستهاند پا را از گرداب شرایطی که سالهاست بر دوائر دولتی حاکم می باشد بیرون بکشند .
نگرش کوتاه مدت به پیشبرد اصطلاحات ضروری که نیاز به برنامههای بلند مدت دارد، گردابی است که نشأت گرفته از دو نوع جهانبینی کاملاً متفاوت اما پرانتقاد میباشد که میتواند مبتلا به تصمیمسازان مسئول گردد. دل بستن به برنامههای ضربتی یکی از این دو نوع نگرش میباشد، که در این روش، در واقع با حذف عنصر برنامهریزی استراتژیک، راه حل نهائی، اعمال مدیریت مبتنی بر تزریق پول و منابع دولتی قلمداد میگردد، هر چند اجرای برنامههای ضربتی و دستوری نیز میتواند یکی از ارکان برنامهریزی بلند مدت باشد، اما مطمئناً اگر برنامههای ضربتی در راستای نگرش ضربتی قرار داشته و صرفاً قائم به ذات خود باشند نه تنها که منافع وسیعی نخواهند داشت، که بعضاً میتوانند مانند مصرف دارو بدون توجه به دوران ضروری درمان، باعث نتایج مخرب و معکوسی گردند .
اگرچه به این نگرش ایرادات ماهوی و ساختاری وارد میباشد و البته در حوصله این مقال نبوده و نیاز به بحثهای مفصل و لحاظ کلیه پارامترهای تأثیرگذار دارد، اما قدر مسلم پشتوانه آن نیت خالص و پاک میباشد، ولی متأسفانه نگرش دوم مبتنی بر ایجاد و حفظ منافع افراد کوچکی است که با استفاده از موقعیت بزرگی که یافتهاند تلاش مینمایند قبل از این که دستشان کوتاه شود، شرایط مساعدی را برای خود و اطرافیان خود فراهم نمایند، هر چند که حفظ این منافع به قیمت بلااثر کردن زحماتی باشد که اسلاف متعهد ایشان سالها در جهت منافع ملی به خود هموار کرده باشند .
علیهذا پرداختن به مسأله بیکاری با هدف تأمین اهداف ملی از چند زاویه نیاز به تجدیدنظر در تعاریف موجود دارد که این مقاله سعی دارد بطور مختصر به آنها اشاره نماید :
1- ماهیت مشاغل
2- زاویه نگرش شاغل
3- زاویه نگرش دولت
1- ماهیت مشاغل :
واژه کار در تعریف از اجزای شغل میباشد ولی به اشتباه در محاورات عامیانه همطراز واژه شغل مورد استفاده قرار میگیرد، این در حالی است که واژه شغل به مجموعه کارهای متفرقهای اطلاق میگردد که در راستای تحقق یک هدف انجام گردد .
شغل یا مشاغل در دو بخش عمده قابل بررسی هستند، که شامل مشاغل موجود و بالفعل از یک طرف و مشاغل بالقوه (که در بستر سیاسی، اقتصادی کشور قابلیت بروز را دارند) از سوی دیگر میگردند. همانطور که از عنوان مشاغل موجود به ذهن متبادر میگردد، مشاغلی هستند که تکنولوژی عملیاتی آنها، در حال حاضر، با امکانات سختافزاری و نرمافزاری مورد نیاز، شکل گرفته و اشتغال ذمه دایره وسیعی از هموطنان را شامل میگردند، در این مطلب تلاش میگردد که بصورت مختصر ماهیت مشاغل موجود تحلیل گردد .
در یک نگاه میتوان مشاغل موجود را در سه طبقه به شرح ذیل قرار داد :
مشاغل کلان :
این مشاغل عنوان کلی دارند ولی دربردارنده حیطه وسیعی از مشاغل خرد میگردند که در راستای دستیابی به هدف اصلی مشغول میباشند، مانند ساختمانسازی، راهسازی، صنایع تولیدی و معدنی، کشاورزی، تجارت و بازرگانی، خدمات اجتماعی، بخش آموزش و دیگر مشاغل مولد .
مشاغل خرد :
همانطور که در تعریف بالا گفته شد، مشاغل بسیار وسیعی وجود دارند که اجراکننده و پشتیبانیکننده عملیاتی هستند که در جهت حصول به اهداف مشاغل کلان تلاش مینمایند که کارکنان و کارگران بخشهای مختلف اعم از فنی و غیرفنی را در ردههای مختلف سازمانی، شامل میگردند .
مشاغل صنفی :
مشاغلی هستند که در جهت تولید کالا و خدمات در سطح حرف و کسبهای کوچ و در محدوده شهری، به برطرف نمودن حوائج ساکنین شهر مبادرت مینمایند .
در مجموع دایره مشاغل صنفی بسیار وسیع میباشند و در واقع عمده اشتغال موجود در سطح کشور را شامل میگردند. و فینفسه این امکان را دارند که سالیان متمادی منشأ ایجاد فرصتهای شغلی جدید و پذیرای خیل متقاضیان کار باشند و البته ضرورت بالائی را در مدیریت میطلبند .
در راستای مدیریت مشاغل موجود دو نکته کلیدی و حائز اهمیت وجود دارد :
الف) تعریف مختصات و ویژگیهای مشاغل
ب) مدیریت پردازش اطلاعات موجود از مشاغل تعریف شده و همچنین منابع انسانی و جمعیت فعال و اطلاعرسانی مناسب
الف) تعریف مختصات و ویژگیهای مشاغل
هر شغلی دارای صفات و محتوای خاص خود میباشد و بر حسب این صفات، نیازهائی از شاغل یا کسیکه وارد این شغل میشود را طلب میکند : در صورتی که این نیازها کاملاً تعریف شده باشند و مشخصات شاغل با آنها همخوانی داشته باشد میتوان به راندمان بدست آمده از اشتغال فرد امیدوار بود، لذا این امر بر مدیران، کارفرمایان و صاحبان حرف و مشاغل فرض میباشد که با اهتمام به تعریف فرصتهای شغلی خود که ایجاد نمودهاند و مشخصات شاغلین آتی، منافع خود را هر چه بیشتر ارتقاء داده و ضایعات حاصل از عدم مطابقت شغلی و شاغل را به حداقل برسانند .
البته خلائی که از رهگذر نبود فرهنگ جامع مشاغل وجود دارد، هم آزاردهنده مدیران و کارفرمایان بوده و هم جوانان جویای کار را در انتخاب شغل دچار سردرگمی میکند و حتی مشاورین شغلی را نیز در ارائه مشاوره کارآمد دچار مشکل نموده است .
هرچند نظام آموزش و پرورش، تلاشهایی را در راستای معرفی مشاغل به دانشآموزان نموده ولی باز نبود یک استراتژی جامع و تلاشهای پراکنده و نیز عدم دسترسی به منابع تئوریک کارآمد، چهره نشان داده و منجر به عقیم ماندن زحمات انجام شده گردیده است .
ضرورت پرداخت به این کمبود فرهنگی اجتماعی بسیار جدی میباشد، چرا که حتی در مقام تصور نیز شاید تعداد مشاغلی که به ذهن یک دانشآموز نوجوان یا جوان خطور مینماید به عدد انگشتهای یک دست نیز نرسد و اگر از نوجوانی سوال شد که در آینده تمایل به چه شغلی داری؟ عموماً به غیر از واژههای دکتر، مهندس و معلم کلام دیگری یافت نمیشود. این معضل در شرایطی گریبانگیر جامعه ماست که بدلیل رویکرد تخصصی کردن امور جاری اجتماعی اقتصادی، امروزه حتی درک گستردگی مشاغل بالفعل یا بالقوه نیز بسیار مشکل میباشد. اما تنها مشاغلی در معرض دید متقاضیان شغل میباشد که به دلایل خاص و بعضاً بیجهت بزرگنمائی شده است. شاهد این مدعا، تمایل بسیاری از جوانان به ورود به دنیای ورزش حرفهای و یا بازیگری سینما میباشد .
اگر خوب به این مطلب توجه نمائیم، دلیل اصلی اقبال جوانان، اطلاعرسانی گستردهای است که در ماهیت این مشاغل وجود دارد، یعنی صرفنظر از رادیو و تلویزیون و سینما که مخاطبین عینی دارند، این مشاغل بدلیل جذابیت کاذبی که دارند از بولتنها، مجلات و دیگر رسانههای مکتوب نیز در جهت اطلاعرسانی شغلی، بهرهبرداری مینمایند و این امر تا جائی پیش میرود که شاغلین این بخشها حتی سختی کار خود را چنان بزرگنمائی میکنند که خود را شایسته دریافت مزایای سختی کار میدانند. در صورتی که بسیاری از مشاغل که فداکارانه در خدمت اجتماع مشغول فعالیت هستند و به مراتب مرارت و سختی بیشتری را تحمل مینمایند مهجور مانده و امکان ابراز دغدغههای خود را ندارند .
حلقه مفقوده ایجاد زمینه جذب نیروی فعال جامعه، به مشاغل کلیدی و مورد نیاز، اهتمام به رفع این تبعیض خبری و رعایت عدالت در اطلاعرسانی صحیح در مورد ویژگیهای مختلف و مورد نیاز شاغل به مخاطبین میباشد و ضرورت آن را تا حد حیاتیترین طرحهای اقتصادی کشوری و ملی مینمایاند .
ب) مدیریت پردازش اطلاعات موجود از مشاغل تعریف شده و همچنین منابع انسانی و جمعیت فعال و اطلاعرسانی مناسب
شاید بتوان جمله بالا را در ایجاد مراکز کاریابی خلاصه نمود. وزارت کار و امور اجتماعی در سالهای پایانی دهه 1370 تا 1380 به منظور گسترش سیستم پردازش اطلاعات و مشاغل و اطلاعرسانی بازار کار مبادرت به ایجاد و گسترش مراکزی موسوم به کاریابیهای غیردولتی نمود .
اهداف و الزامات ایجاد مراکز کاریابی :
کاریابی و اشتغال به حرفه کاریابی، فعالیتی اجتماعی است که در زمره خدمات اطلاعرسانی طبقهبندی میگردد. گسترش فنآوری اطلاعات و کوچک شدن دهکده جهانی، زمینهساز پیوند هر چه بیشتر بازار عرضه و تقاضای اقلام مورد استفاده و نیاز جوامع گردیده است و البته عرضه و تقاضای پتانسیلهای شغلی و نیروی کار نیز از این امر مستثنی نمیباشد .
جابجائی جغرافیایی نیروی کار میتواند حاصل پردازش صحیح دادههای خام باشد که بصورت حرفهای وتخصصی جمعآوری و ثبت گردیده است، این جابجائی در داخل مرزهای یک کشور میتواند به حداکثر بهرهوری از نیروی انسانی انجامیده و در خارج از مرزهای یک کشور سبب ارتقاء درآمد ملی و همچنین انتقال تکنولوژی گردد .
دایره مزایای استثنائی این حرفه در سطح کلان جامعه پا را از ایجاد منافع معمول نیز فراتر گذاشته و در گذر از بحرانهای اجتماعی که حاصل تعاملات یا چالشهای داخلی یا جهانی میباشد نیز نقشی بسزا ایفا مینماید .
خیزشهای اجتماعی نظیر، جنگ یا انقلاب، بلایای ارضی و سماوی مانند سیل و زلزله و طوفان، رفرمهای اقتصادی مانند گرایش دولتمردان به مقوله خصوصیسازی و انتقال وسیع بخشهای اقتصادی دولتی به بخش خصوصی یا ورود به تغییرات بنیادین اقتصادی مانند الحاق به سازمان تجارت جهانی و امثالهم، زمینهساز بروز شوکهای اقتصادی در سطح جامعه میگردد و اولین قربانیان این شوکها، نیروی فعال جامعه محسوب میگردند که با از دست دادن شغل خود به جمع بیکاران میپیوندند .
حضور پررنگ خدمات کاریابی، بخوبی میتواند نقش مهارکننده بخش قابل توجهی از این معضل باشد چرا که زمینه انتقال سریع نیروی جدید الورود به بازار تقاضای شغل را در دیگر مکانهای شغلی فراهم مینماید .
در سطوح خرد اجتماعی نیز نقش واحدهای کاریابی منشا خدمات موثری نظیر موارد ذیل میباشد :
صاحبان صنایع و مدیران و کارفرمایان از جمله بهرهبرداران مواهب خدمات این واحدها میباشند، چرا که به آسانی میتوانند به نیروی کارآمد و واجدشرایط تصدی پستهای شغلی خود دست یابند و از این طریق بهرهوری عملیاتی خود را به حداکثر برسانند .
دیگر بخشهای اجتماع نیز که در زیر چتر خدمات موثر واحدهای کاریابی قرار میگیرند، اقشار اجتماعی هستند که از قدرت بالنسبه کمتری در یافتن شغل برخوردارند، مانند خانمها که ورود روزافزون آنها به بازار تقاضای کار از تبعات اجتنابناپذیر رشد اقتصادی، اجتماعی میباشد . جامعه معلولان نیز از گروههایی هستند که از خدمات این واحدها بخوبی میتوانند بهرهمند گردند .
علیهذا خدمات کاریابی نقشی کارآمد وغیرقابل انکار در عصر کنونی دارد و لزوم امعان نظر بیشتر را بخود جلب نموده و توجه سیاستگزاران عرصه اشتغال کشورها، به ایجاد این واحدها به شکلی که دارای حداکثر انگیزه فعالیت باشند و نیز از روشهای روزآمد استفاده نمایند، کمک شایان توجهی به حل گره کور مشکل اشتغال مینماید .
2- زاویه نگرش شاغل :
اختیار نمودن شغل، از اصلیترین حرکتهای بشر در برطرف کردن نیازهای جسمی و روحی میباشد، لذا با توجه به اینکه در اغلب موارد، مشاغل موجود ماهیت جمعی دارند، در واقع میتوان آنرا به اصلیترین حرکت اجتماعی، نیز تعبیر کرد . شغل، در تعریف اجمالی به تلاشی روزمره جهتدار اطلاق میگردد که در جهت تأمین نیازهای مادی و معنوی با اهداف کوتاه مدت و یا بلند مدت فردی صورت میپذیرد .
اهمیت اشتغال به اندازهایست که بعد از هویت شناسنامهای و اصالت خانوادگی، هویت اجتماعی فرد را تعیین مینماید تصور نمایید که بعد از مدتها، بصورت اتفاقی دوستی را ملاقات نمایید، بعد از سلام اولین مطلبی که رد و بدل میگردد، سوال از احوالات فردی و یا خانواده میباشد و دومین مطلبی که بلافاصله و حتی بدون توجه به پاسخ سوال اول، مطرح میگردد عبارت : «خوب، چکار میکنی؟» میباشد و البته این سوال و پاسخ مربوطه به آن با علاقه توسط سوالکننده دنبال میگردد. دقت بیشتر در این مطلب به روشنی بیانگر جایگاه شغل در شخصیت اجتماعی فرد میباشد و البته لزوم اهتمام و نیز دقت در انتخاب شغل را در افرادی که به سن تقاضای شغل رسیدهاند را مینمایاند .
هر چند که نوسانات اقتصادی ناشی از پارامترهای تأثیرگذار سیاسی در چند دهه گذشته، منجر به تولد رفتارهای سطحی و بدون هویت در رویکرد شاغلین به شغل خود گردیده است، اما خوشبختانه، اخلاق حرفهای مبتنی بر ارزشهای سنتی، نه تنها مورد اقبال قاطبه صاحبان حرف، مدیران و کارفرمایان میباشد که همچنان در سطح جهانی نیز طرفداران فراوانی دارد .
استدلال اخلاق سطحی بر پایه نگرش یک بعدی و تنها حفظ منافع شاغل قرار دارد و بدون توجه به «من چگونه میتوانم نیازهای شغلم را برطرف نمایم؟ یا چه مدت طول میکشد، تا من در پست شغلیام به مهارتهای لازم و حداکثر کارایی برسم؟ و یا شغل من چه منافع معنوی یا اجتماعی دارد؟»، مهمترین سوال مطروحه : «این شغل چگونه میتواند در کوچکترین واحد زمانی منافع مالی زیادی را برای من رقم زند؟» میباشد .
به طور قطع و یقین میتوان گفت که این نگرش در حیطه مشاغل صنفی، چیزی جز شکست شغلی به همراه نخواهد داشت. چون در این نوع مشاغل،منطقی مبتنی بر واقعیات وجود دارد که امکان ادامه بقا را به شاغل نخواهد داد، هر چند در رهگذر اثبات این واقعیات به شاغلین بیقرار در بدست آوردن سریع پول، پیکر نحیف جامعه آماج ضربات و آزارهای خرد و کلانی مثل کلاهبرداری، قاچاق، گرانفروشی، کمفروشی و دیگر بزههای مرتبط با نیازهای مردم قرار گیرد .
اما در مشاغل خرد نیز که اجزاء مشاغل کلان محسوب شده و فرد به استخدام درمیآید و طبعاً دریافتکننده حقوق مزایایی تقریباً ثابت میباشد، حسن تمایل به دیر آمدن و زود رسیدن میتواند به بروز معضلات ذیل هم برای شاغل و هم برای شغل منجر گردد :
1- عدم انگیزه کافی و بیعلاقگی به کار و راندمان پایین وظایف محوله
2- غیبتهای مکرر و یا ترک کار
3- نداشتن موقعیت ثابت و درخور و عدم کسب مهارت بدلیل تغییر شغلهای مکرر
4- بروز حوادث صنعتی و شغلی بدلیل خوابآلودگی و بیتوجهی کافی به شرایط ایمنی کار
5- افت بهرهوری و کیفیت سرویسدهی به ارباب رجوع و بالطبع عدم اجابت نیازهای شغل
6- ظهور مصادیق فساد اقتصادی از جمله ارتشا و روشهخواری، اختلاس، افشای اسرار شغلی، رانتخواری و غیره
به هر حال توجه کارجویانی که مترصد اشتغال میباشد به این دغدغهها و از طرف دیگر راهنمائی و ارشاد منطقی ایشان توسط مشاورین شغلی صاحب صلاحیت که متکی به استدلالهای ملموس باشد باید به ایجاد این حس منجر گردد که توفیق شغلی صرفاً با اتکا به تحمل و پایداری، استمرار و ثبات رویه در کار، سطح توقع متناسب با موقعیت فردی، جنگندگی و قدرت درگیری و علاقمندی به کار میسر میگردد و البته سخاوت در صرف زمان، سرمایه، انرژی، تلاش، خستگیناپذیری، هوش و خلاقیت لازم نیز در ذات پیشبرد اهداف شغلی قرار دارد .
3- زاویه نگرش دولت :
غالب افراد جامعه قرار گرفتن در صف یا نوبت دریافت سرویسهای مختلف را تجربه نمودهاند، و نیز حس ناخوشایندی را که در اثر بیتوجهی بعضی از افراد به رعایت نوبت خود و حقوق دیگر افرادی که منتظر هستند، بوجود میآید. فشار و استرس اولین واکنش به پایمال شدن حقوق فردی بوده و شرایطی ایجاد میگردد که شخص جهت رهایی از این فشار، خود نیز متوسل به تخلف گردد .
انحصار بهرهمندی خواص از اطلاعات اقتصادی و عدم مقابله صریح و دقیق با مظاهر مفاسد اقتصادی، نوسانات مکرر در قوانینی که موجبات زایش پدیده رانتخواری را فراهم مینماید، عدم دریافت بازخورد مثبت توسط شاغلین فعال، درستکار و متعهد، رواج مظاهر اشرافیت بدون ضابطه در اجتماع از جمله معضلاتی محسوب میگردد که علاوه بر تشویق نیروی فعال کشور به اختیار کردن مشاغل آسان و پردرآمد، موجب بیعلاقگی ایشان به اشتغال در مشاغل معمولی شده و در صورت مشغول شدن اجباری، بدون انگیزه و کاملاً دلسرد فرصت شغلی را اشغال مینمایند .
تمایل به مشاغل آسان و پردرآمد علاوه بر ترویج فساد اقتصادی زمینهساز بروز انواع بزهکاری بوده و بیانگیزگی در کار نیز موجبات ناکارآمدی و نزول بهرهوری ملی را فراهم مینماید و البته بدیهی است که طراحی، اجرا و استمرار استراتژیهای مقابله با علتها بصورت ریشهای و نه ضربتی توسط دولت میتواند به تشویق نیروی کار به ساختن آینده خود در سایه تلاش انجام شده منجر گردد .
همچنین مدیریت دولتی کلان در بخش اشتغال به منظور اثربخشی مطلوب باید جهت خود را به سمت عناصر هدایتکننده دیگری به غیر از ارائه سرمایه و نقدینگی به متقاضیان، گسترش دهد، عناصری مانند : فناوری، مدیریت مالی، مدیریت بازاریابی و بازرگانی، مدیریت منابع انسانی و غیره .
اهرمهای مالی دولتی در بخش اشتغال مانند تسهیلات خوداشتغالی یا تسهیلات موسوم به طرحهای کارآفرینی کوچک زودبازده، زمانی با موفقیت نسبی روبرو میگردد که به دیگر عناصر با اهمیت نیز بصورت همزمان توجه گردد. طبعاً بدون توجه به بقیه موارد ذکر شده، شرایطی پدید میآید که به اصطلاح عامیانه،بیکاران تبدیل به بیکاران بدهکار شوند، چرا که بدون توجه به مسائل روانشناختی کار و کارجو و جامعهشناسی کار نمیتوان به استناد دارا بودن سرمایه مالی، گذراندن یک دوره فنی مهارتی و یا دارا بودن یک مدرک دانشگاهی، موفقیت تضمین شدهای را برای دریافتکننده تسهیلات متصور شد .
غلامرضا ریحانی بزرگ
برگرفته از : روزنامه تفاهم
نیروی انسانی با کیفیت و دانش مدار مهمترین مزیت رقابتی سازمان و کمیاب ترین منبع در اقتصاد دانش محور امروز است. ارائه محصولات و خدمات متفاوت و متمایز با کیفیت، کاهش هزینه ها، خلاقیت و نوآوری وافزایش رقابت پذیری از مزایای وجود منابع انسانی کیفی و دانش مدار است. لذا سازمانهای پیشرو با درک این حقیقت، تلاش وصف ناپذیری جهت به کارگیری بهینه از این منبع کلیدی در حوزه های گوناگون از جمله کیفیت، تولید و مدیریت به منظور تحقق اهداف استراتژیک خود بااستفاده از شیوه ها و نظامهای نوین اثربخش کرده اند .
در این مقاله بااستفاده از روش مطالعات کتابخانه ای گسترده سعی گردیده است ضمن درک جایگاه نیروی انسانی باکیفیت در نظامهای کیفیتی و همچنین خود سازمان، به شناخت تعاملات میان سازمان و کیفیت، کیفیت و منابع انسانی، سازمان و منابع انسانی با کیفیت و در نهایت مدیریت و منابع انسانی با کیفیت و چگونگی دستیابی به این منبع ارزشمند بااستفاده از شیوه های نوین در امر مدیریت منابع انسانی پرداخته شود .
مقدمه
لستر تارو می گوید: مبنای ثروت آفرینی در اقتصاد امروز، دانش و تخصص است. تارو از انقلابی خبر می دهد که نیروی حرکت خود را از مغزها می گیرد و ارزش مغزها را بالا می برد. بی شک عصر حاضر، عصر سازمانهاست و متولیان این سازمانها، انسانها هستند. انسانهایی که خود به واسطه در اختیار داشتن عظیم ترین منبع قدرت یعنی تفکر، می توانند موجبات تعالی، حرکت و رشد سازمانها را پدید آورند. (1) به واقع، در جهان پرشتاب و سرشار از تحول و رقابت دنیای امروز، آنچه که موجبات تحقق مزیت رقابتی سازمانها را تضمین مـــــی کند. نیروی انسانی با کیفیت، خلاق و پویا است . از این روست که در عصر حاضر، منابع انسانی دانشگر به عنوان مهمترین قابلیت سازمان در کسب مزیت رقابتی و همچنین عمده ترین دارایی نامشهود قلمداد شده و اعتقاد سازمانها نیز بر آنست که باید کارکنان را پایه و اساس بهبود کیفیت و بهره وری کلیه فرایندهای سازمانی دانست و لذا باید این عامل را مبنای اصلی فرایند افزایش کارایی و اثربخشی و همچنین باارزش ترین سرمایه و کلید طلایی رقابت قلمداد کرد. سازمانهای پیشرو باتلاش برای جذب، پرورش، نگهداشت و به کارگیری نیروهای دانشگر و زبده مزیت رقابتی امروز و فردای خود را تضمین خواهند کرد. در این مقاله سعی شده است در خلال پرداختن به تعاملات میان سازمان، کیفیـت، مدیریت و منابع انسانی با کیفیت، به جایگاه این سرمایه و همچنین شیوههای نوین دستیابی به آن پرداخته شود .
سازمان و کیفیت
اکنون که در اقتصاد جهانی مشتریان بقای سازمانها را رقم می زنند، دیگر شرکتها نمـــــی توانند به انتظارات و خواسته های مشتریان بی تفاوت باشند. چرا که در عصر حاضر، نخستین اصل در دنیای کسب و کار، خلق ارزشهای مشتری پسند بوده و این امر تنها از طریق فرایندهای کارا و اثربخش سازمانی و مطابق باآن ارزشها ایجاد می گردد . بنـابراین، بی دلیل نخواهد بود اگر تنها منبع بازگشت سرمایه را مشتریان قلمداد کنیم .
مشتری ضامن بقای سازمان بوده و لذا اگر سازمانی نتواند این باارزش ترین هدف را حفظ کند، محکوم به فناست. اما به راستی، چه عواملی می توانند موجبات جذب و حفظ مشتری را رقم زنند؟ بی شک پاسخ این پرسش را می توان در چهار چیز خلاصه کرد :
1 - کیفیت 2 - هزینه 3 - نوآوری 4 - توجه به خواسته های پنهان و نهان مشتری (مشتری مداری ).
سازمانها با درک این حقایق و نیز بهکارگیری نظامهای نوین، به دنبال دستیابی به محصولاتی با کیفیت و در عین حال کم هزینه براساس سلایق مشتریان هستند و از آنجا که در دنیای پرشتاب و سرشار از تحول امروز، خاستگاه مشتریان مدام در حال تغییر است، لزوم به کارگیری فناوری های پیشرفته اعم از سخت افزار و نرم افزار در حوزه های مربوطه بیش از پیش متجلی می گردد .
امروزه سازمانها، با به کارگیری روشها و ابزارهای گوناگون در امر کیفیت؛ درجه ای از ویژگیهای ذاتی که بتواند نیازمندیهای مشتریان را برآورده کند؛ تلاشهای وصف ناپذیری را در تحقق امر مذکور به کار گرفته اند. نظام مدیریت کیفیت جامع (TQM) ، کایزن، تولید ناب، تولید به هنگام (JIT) ، ایزو، شش سیگما (d6 ) مدل تعالی سازمانی EFQM و... همگی موید این مطلب هستند که سازمانهای کنونی، با درک لزوم دستیابی به کیفیت مطلوب و در عین حال اقتصادی، به دنبال شناخت این ابزارها و چگونگی استقرار و اخذ آنها در جهت رسیدن به اهداف استراتژیک و متعالی هستند .
کیفیت و منابع انسانی
سالهای آغازین قرن بیست ویکم، سالهایی که بشر متمدن، سالها چشم انتظار رسیدن آن بوده است، نویدبخش آسایش نیست و چالشهای پیش روی انسانها و تمدنها، در این سالها بیش از همیشه تاریخ به چشم می آید .
کشورها و تمدنها می کوشند در آشوبها و دگرگونیهای نامنتظره ای که پیش می آید، کمترین زیان را ببینند و بیشترین بهره را نصیب خود کنند .
نبردی آرام و بی وقفه به سوی برتری که در آن پیروزی با قدرتمندترین هاست. بی شک ثروت ملی و توان اقتصادی، یکی از بارزترین عوامل سرآمدی کشورهاست و ثروت آفرینی از مسیر عافیت طلبی نمیگذرد. پس باید قرن جدید را قرن رقابت ملتها و کشورها دانست و در این میدان پیروزی با هوشمندترین و پرتلاش ترین هاست . میدانی که عرصه آن دستیابی سریع به بیشترین بازار محصولات باکیفیت و باصرفه، مطابق سلایق مشتریان است. از اینروست که بحث کیفیت و دستیابی به آن، مهمترین دغدغه مدیران عصر حاضر گردیده است .
کیفیت درجه ای از ویژگیهای ذاتی است که بتواند نیازمندیهای مشتریان را برآورده کند. بدین سبب، سازمانها با روی آوردن به نظامهای نوین در امر کیفیت، نظیر مدیریت کیفیت جامع، مدل تعالی سازمانی، شش سیگما و... تمامی تلاش خود را جهت تحقق مطلـوب آن به کار گرفته اند .
رویکرد نظام مدیریت کیفیت جامع براین امر مبتنی است که جهت دستیابی به کیفیت مطلوب، می بایست همه اعضای سازمان مشارکت داشته تا اهداف آن که نیل به موفقیت در درازمدت از طریق جلب رضایت مشتری و تامین منافع همه ذینفعان است محقق گردد .
مدل تعالی سازمانی براین واقعیت تاکید دارد که بقا در رقابت جهانی، مستلزم بهبود عملکرد در مقیاس جهانی است. این مدل، باارائه معیارهای ارزیابی، خطوط راهنمایی برای سازمانها ایجاد می کند تا پیشرفتها و عملکرد خود را در زمینه کیفیت و سرآمدی سازمانی اندازه گیری کند.(2 )
همچنین شش سیگما یکی از روشهای کیفی است که اجرای آن تاثیـرات قابل ملاحظـه ای در افزایش سطح کیفیت، کاهش هزینه و ارتقای رضایت مشتری داشته است. شش سیگما تلفیقی از مدیریت کیفیت و مهندسی سیستم هاست که اصولی نظیر هوشمندانه کارکردن به جای سخت کارکردن، بهبود کیفیت و کاهش هزینه ها، حل مساله، کاهش نوسانات، ایجاد چشم انداز برای محصولات و خدمات عالی، ارج نهادن به مشتریان و... را پوشش می دهد .
تمامی نظامهای تدوین شده در امر کیفیت، تلاش خود را جهت دستیابی به اهداف استراتژیک و کسب مزیت رقابتی سازمانها معطوف گردانیده اند. اما آنچه در این میان مهم به نظر می رسد، نگاه کم و بیش این نظامها به منابع انسانی و نقش آنها در تحقق اهداف مورد نظر است. چنانکه مدل تعالی سازمانی توسعه و مشارکت کارکنان و همچنین یادگیری، نوآوری و بهبود مستمر را جزو مفاهیم بنیادین خود قلمداد کرده و اشاره دارد که سازمانهای سرآمد، اهمیت روزافزون سرمایه های فکری کارکنان خود را دریافته اند و از دانش آنها در جهت تحقق اهداف کمی و کیفی خود بهره می برند. این سازمانها دانش کارکنان را جذب و حفظ کرده و اشاعه می دهند تا از این طریق یادگیری در طول و عرض سازمان به بیشترین میزان خود برسد. همچنین سازمانهای سرآمد براساس مدل تعالی سازمانی، کارکنان خود را ترغیب می کنند تا نگاهشان به سازمان و قابلیتهای فردی شان نگاهی دورنگر و فراتر از نیاز امروز باشد، لذا ضمن حفظ و نگهداری دقیق سرمایه های فکری شان و حمایت از توسعه آنها، در زمان مقتضی و متناسب با تغییرات مورد نیاز از این سرمایه ها برای کسب نتایج تجاری استفاده می کنند .
همچنین شش سیگما، در فازهای پنج گانه خود (تعریف، اندازه گیری، آنالیز، بهبود و نوآوری و در نهایت کنترل) بیشترین اهمیت را برای مرحله بهبود و نوآوری قائل گردیده است که نیل به این هدف، جز با به کارگیری نیروهای دانشگر و خلاق حاصل نمی گردد. منابع انسانی دانشگر، خلاق و با کیفیت نقشی انکارناپذیر در استقرار مطلوب نظامهای کیفی ایفا می کنند و البته تاکید این نظامها خود موید این مطلب است و لذا بدیهی است با دراختیارداشتن این باارزشترین سرمایه و تلاش در جهت جذب، نگهداری، پرورش و توسعه آن می توان به نتایج مطلوبی از جمله ایجاد ارزش افزوده بیشتر، بهبود اثربخشی و کارایی، افزایش قابلیت رقابت سازمان، نوآوری در محصول و خدمات، حفظ جذب و اشاعه دانش و در نهایت چالاکی سازمان دست پیدا کرد .
سازمان و منابع انسانی با کیفیت
گری پکـر، برنده جایزه نوبل در اقتصـاد می گوید: همـان طور که کارخانه ها، ماشیــــن آلات و دیگر سرمایه های مادی بخشی از ثروت ملل شمـرده می شوند، سرمایـه های انسانی نیز بخشی از این ثروت هستند. بدون شک اموری چون فناوری، ائتلافهای جهانی و نوآوری، درآینده بر مزیت رقابتی اثر می گذارند، اما فراموش نکنیم که گردش هریک از این امور در گرو استعداد و قریحه انسانی است. بنابراین، به نظر ما درآینده مزیت راهبردی و اقتصادی نصیب سازمانهایی خواهد شد که بتوانند در بازار بهتر از سایرین، گروهی متنـوع مشتمل بر بهترین و درخشـــان ترین استعدادهای انسانی را جذب کرده، پرورش داده و ضمن بهکارگیری اثربخش، نگهداری کنند.(3 )
دارائیهای سازمان در عصر حاضر به دو دسته مشهود و نامشهود تقسیم بندی می گردند که سرمایه های فیزیکی جزو دارائیهای مشهود و ظرفیت یادگیری سازمانی، نام تجاری خوشنام، تیم مدیریتی قابل اعتماد، اعتماد درون سازمانی، اعتماد جامعه و در نهایت استعدادهای انسانی جزو مهمترین دارائیهای نامشهود در سازمانها قلمداد می گردند .
در عصر اقتصاد مبتنی بر دانش، فعالیتهای ارزش آفرین سازمانها فقط متکی بر دارائیهای مشهود آنها نبوده و بلکه امروزه، توانمندی سازمانها در به کارگیری دارائیهای نامشهود، قدرت اصلی ارزش آفرینی آنها را شکل مــــی دهد .
طی یک تحقیق به عمل آمده، سهم دارائیهای مشهود و نامشهود سازمانهای بزرگ و موفق در جدول شماره یک مشخص گردیده است.(4 )

این تحقیق موید این مطلب است که سازمانهای پیشرو در عصر حاضر، موفقیت خود را در به کارگیری سهمی بیشتر از دارائیهای نامشهود دنبال می کنند. در این میان، منابع انسانی دانشگر و خلاق به عنوان مهمترین دارایی نامشهود و کلیدی طلایی در عرصه رقابت به شمار رفته و بی دلیل نیست که در زیرنویـس ترازنامه اکثر شرکتها، جمله باارزش ترین دارایی ما، کارکنان ما هستند به چشم می خورد .
مشتری تنها منبع بازگشت سرمایه است. در یک طبقه بندی کلی می توان مشتریان سازمانها یا دپارتمانها را به دو دسته کلی مشتریان داخلی (منابع انسانی آن سازمان یا دپارتمان) و مشتریان خارجی تقسیم بندی کرد و از آنجا که در فرایند ایجاد ارزش و رضایتمندی برای مشتریان خارجی، نقش اساسی را مشتریان داخلی ایفا می کنند، از اینرو سازمانهای پیشرو با استفاده از نظامهای نوین مدیریتی و به کارگیری ابزارهای گوناگون، بیشترین تلاش خود را به کسب کیفیت مطلوب مشتریان داخلی (به عنوان باارزشمندترین و قدرتمندترین سرمایه و مزیت رقابتی و تلاش در جهت بهبود آن معطوف گردانیده اند .
در پایان این بخش، اشاره به یافته های یک پژوهش که براساس آن، مشخص گردیده است 38 درصد درآمد و 61 درصد سود سازمانهای بزرگ و موفق جهان، ناشی از نوآوریهاست و این نوآوریها به دست منابع انسانی مستعد، ماهر و باانگیزه صورت می گیرد، می تواند موید صحت مطالب پیش گفته باشد.(5) از اینرو، مدیریت ارشد سازمان با درک این حقایق، توجه خود را به مدیریت اثربخش منابع انسانی معطوف گردانیده و این خود عاملی جهت طرحریزی نظامهای نوین در حوزه های گوناگون منابع انسانی از جمله جذب، نگهداری، بهسازی و خروج از خدمت با رویکردها و نقشهای نوین گردیده است .
لذا مدیریت منابع انسانی در راستای توسعه و بهسازی منابع انسانی کیفی، به کلیدی ترین وظایف مدیریت سازمانها بدل گردیده است .
مدیریت و نیروی انسانی با کیفیت
امروزه در اقتصاد دانش مدار، دارائیهای اصلی بنگاه اقتصاد نوین نه در ساختمانها و ماشین آلات، بلکه در هوش، دانش و فهم، مهارت و تجربه کارکنان نهفته است. ابزار دوران صنعتی به کمک ماهیچه ها آمدند اما ابزار دوران فراصنعتی، مغزها را یــاری مـــــی رساند. از اینرو، توسعه قابلیتها، تخصص و تعهد کارکنان فرهیخته، چالش مدیریت در زمان ما محسوب می شود. پیتر دراکر، می گوید: عامل سنتی تولید یعنی زمین و کار و سرمایه می روند تا به جای آنکه نیروهای پیش برنده باشند، عوامل بازدارنده تولید تبدیل شوند. در عوض، این دانش است که مرز جغرافیایی نمی شناسد و به عنوان منبع کلیدی تولید در می آید. بهره وری کارکنان فرهیخته، بزرگترین چالش مدیریتی در سده بیست ویکم است.(6 )
در دهه 1980 مدیریت منابع انسانی با تحولات بسیار جدی مواجه شد و مدیران بیشتر توجه خود را به مسئله کیفیـت، انعــطاف پذیری و شایستگیهای منحصر به فرد به عنوان مبنای اصلی مزیت رقابتی معطوف کردند .
در واقع در سالهای نخستین دهه 1980، مدیریت استراتژیک منابع انسانی و طرح فرهنگ قوی سازمانی در کانون توجه بسیاری از مشاوران ذی نفوذ مدیریت و پژوهشگران روشهای کاربردی قرار گرفت. محققان دریافتند که نیروی انسانی با کیفیت یکی از مهمترین قابلیت سازمانها در کسب مزیتهای رقابتی به شمار رفته و در کنار فناوری و منابع مالی، عنصری مهم و حیاتی در نیل به اهداف کمی و کیفی سازمانهاست. آنان دریافتند که مدیریت اثربخش منابع انسانی می تواند کیفیت را تضمین کند و از نظر مزیت رقابتی نیز موثر باشد و براین اعتقاد اصرار داشتند که باید کارکنان را مبنا و ریشه اصلی بهبود کیفیت و بهره وری دانست و نیز باید نیروی انسانی را مبنای اصلی افزایش کارایی، اثربخشی و نوعی سرمایه به حساب آورد .
اما پرسش اساسی که مطرح است، آن است که چگونه مدیریـت اثربخش منابع انسانی، مـی تواند در جهت کسب اهداف عالی سازمانی و تربیت نیروی انسانی با کیفیت ایفای نقش کند؟ بی شک، پاسخ به این پرسش را می توان در تدوین نظامها و روشهای نوین در حوزه مربوطه و پیاده سازی اثربخش آنها جستجو کرد. نظام مدیریت منابع انسانی کیفی جامع (TQHRM) رویکردی جدید در مدیریت منابع انسانی است که بسیاری از مفاهیم مدیریت کیفیت را شامل گردیده و هدف عمده آن توانمندسازی کارکنان است. تهیه سند راهبردی مدیریت منابع انسانی همراستا بااهداف راهبردی سازمان، طراحی و پیاده سازی ساختارهای اثربخش سازمانی، برنامه ریزی کمی و کیفی به منظور جذب نیروی دانشگر، خلاق و مستعد، تهیه و به روزآوری بانک اطلاعاتی مشاغل به منظور تطبیق باشاغلان واجد شرایط، توسعه منابع انسانی از طریق تولید وارتقای دانش و گسترش آن، معماری بنای فرهنگ سازمان و تقویت روحیه مشارکت در انجام کار گروهی در راستای به کارگیری دانش، طراحی و به کارگیری نظام کارا و اثربخش ارزیابی عملکرد و جبران خدمات و همچنین تامین سلامت بهداشت و روان بهمنظور نگهداشت دانش، مشاوره به مدیران سایر رده ها و در نهایت برنامه ریزی و کنترل کارا و اثربخش خروج از خدمت، همگی موید بخشی از تلاشهای مدیران منابع انسانی به لحاظ تامین و تربیت نیروی انسانی با کیفیت در جهت دستیابی به تعالی سازمانی و اهداف راهبردی و استراتژیک است .
اما به راستی واقعیت سازمانهای ما چیست؟ بسیاری از مدیران، علاقه بربیان این نکته دارند که کارکنان مهمترین سرمایه سازمان هستند .
اما مطالعات زیادی نشان می دهد که در عمل این نگرش در مدیران به بینش بدل نگردیده است. شواهد، همچنین بیان کننده این موضوع است که فقط سازمانهایی در آینده روی حفظ قابلیت رقابتی و ادامه حیات خود موفق خواهند بود که بتوانند این نکته را در عمل به اجرا رسانند و نیز سازمانهایی می توانند در بازار داخلی و خارجی پیشرو باشند که در توسعه مهارتهای اساسی منابع اساسی و بهکارگیری نیروی باکیفیت به عنوان یکی از مهمترین دارائیهای نامشهود خود، سرمایهگذاری کنند .
نتیجه گیری
اکنون که در اقتصاد جهانی و مبتنی بر دانش امروز، مشتری بقای سازمانها را رقم می زند و به عنوان تنها منبع بازگشـت سرمایه قلمداد مـی گردد، شاهد هستیم مدیریت ارشد سازمانهای پیشرو بااستفاده از ارزشمندترین و کلیدی ترین سرمایه یعنی نیروی انسانی دانشگر، خلاق و پویا تمامی تلاش خود را به منظور جذب و نگهداری مشتریان معطوف گردانیده است .
سازمانهای پیشرو در دنیای امروز، بادرک تعاملات متقابل سازمان، کیفیت، منابع انسانی کیفی و مدیریت اثربخش، رمز موفقیت خود را در به کارگیری شیوه های نوین مدیریتی و کیفیتی با بهره مندی از انسانهای فرهیخته دانسته و براین باورند که دارایی ارزشمندی که برای آنها مزیت رقابتی ایجاد می کند، کارکنان با کیفیت است و تنها همین انسانها هستند که سازمان را در صحنه رقابت پیشتاز نگاه داشته و کلیدی طلایی در آن عرصه به شمار می روند . بنابراین، مدیریت اثربخش منابع انسانی بهعنوان یکی از دستاوردهای نوین و ارزشمند بزرگ ترین چالش فراروی مدیران فعلی بوده و از اینرو باور عمیق بر به کارگیری و اجرای عملی شیوه ها و نظامهای نوین مدیریتی در حوزه منابع انسانی، تلاشی است در جهت افزایش اثربخشی و بهره وری این باارزش ترین سرمایه و همچنین رفع چالشهای متعدد سازمانها .
منابع و ماخذ
1 - خلاصه مقالات اولین کنفرانس توسعه منابع انسانی (4-3 آبان 1382) - تهران - ص الف
2 - نجمی، منوچهر: مدل سرآمدیEFQM از ایده تا عمل، نوبت اول، تهران : روناس، 1382 - ص13
3 - خلاصه مقالات اولین کنفرانس توسعه منابع انسانی (4-3 آبان 1382) - تهران - ص الف
4 - ابوالعلایی، بهزاد. 1383 دارایی های نامشهود در سازمان با تاکید بر منابع انسانی،
5 - ابوالعلایی، بهزاد. 1383 دارایی های نامشهود در سازمان با تاکید بر منابع انسانی « ،
6 - فرانسیس هسلبین، سازمان فردا (جلد اول) مترجم : فضل اله امینی، نوبت دوم، تهران : فرا، 1380-ص11
7 - مایکل آرمسترانگ، راهبردهای مدیریت منابع انسانی، مترجمان: خدایار ابیلی، حسن موفقی، نوبت دوم، تهران: فرا، 1383
8 - استیفن رابینز، تئوری سازمان، مترجمان : سیدمهدی الوانی - حسن دانایی فر، نوبت سوم، تهران: صفار، 1378
9 - توکلی مقدم، رضا - وزیری، فرزانه. 1382 بهبود اساسی فرایندها بااستفاده از شش سیگما، شبکه اینترانت کتابخانه مرکزی شرکت ایران خودرو 10 - JURAN, JOSEPH M. “HUMAN RESOURCES AND QUALITY.” EXCERPTED FROM: JURAN’S QUALITY HANDBOOK, 5E. MCGRAW-HILL, 1999.
11 - FOSTER, S. THOMAS. “MANAGING QUALIT: AND INTEGRATIVE APPROACH. “PRENTICE-HALL, NEW JERSY: 2001.
12 - CARDY, R. AND DOBBINS, G.H. “HUMAN RESOURCES MANAGEMENT IN A TOTAL QUALITY ENVIRONMENT: SHIFTING FROM A TRADITIONAL TO A TQHRM APPROACH.” JOURNAL OF QUALITY MANAGEMENT1, NO. 1 (1996)
13 - VANDEVENDER, TIONA.2002 “TOTAL QUALITY HUMAN RESOURCES MANAGEMENT”,
غلامعلی دینی: کارشناس ارشد مدیریت و رئیس کل برنامه ریزی نیروی انسانی ایران خودرو
حسین تیموری نژاد: کارشناس برنامه ریزی نیروی انسانی ایران خودرو
رگرفته از:imi.ir
موفقیت در کسب و کار هیچگاه بصورت خودبخودی ویا بر اساس شانس نیست و همانطور که گفته شد این موفقیت اصولا به سازمان دهی و بصیرت فرد راه انداز کسب و کار بستگی دارد و تضمینی برای آن وجود ندارد . شروع یک کسب و کار همیشه ریسک پذیر است و شانس موفقیت اندک می باشد. بنابر گزارش اداره کسب و کارهای کوچک در آمریکا (SBA) بیش از 50% کسب و کارهای کوچک در سالهای اول با شکست مواجه شده و 90% آنها در 5 سال اول از بین میروند .
Michael Ames در کتاب خود به نام "کنترل کسب و کار کوچک" دلایل زیر را برای شکست این نوع کسب و کارها بیان کرده است :
1. عدم وجود تجربه
2. نداشتن سرمایه کافی
3. نداشتن جایگاهی مناسب
4. عدم وجود کنترل قوی
5. سرمایه گذاری بیش از اندازه در دارائیهای ثابت
6. قراردادهای اعتباری ضعیف
7. استفاده شخصی از سرمایه های تجاری
8. رشد بدون انتظار
Gustav Berle دو دلیل دیگر در کتاب خود بنام "کسب و کار را خود بر عهده بگیرید" به این دلایل اضافه میکند :
1. رقابت
2. فروش پائین
یک عامل دیگر در خصوص شکست کسب و کار :
با بیان این موارد قصد ترساندن شما را نداریم بلکه می خواهیم شما را برای مسیر پر فراز و نشیبی که در پیش دارید آماده کنیم. ناچیز پنداشتن مشکلات شروع یک کسب و کار یکی از بزرگترین موانع کارآفرینی است. در هر صورت اگر صبور باشید و به سختی کار کنید به موفقیت دست می یابید .
منبع : خانه کار آفرینان
برگرفته از:modiriran.ir
حال که روند تغییرات چنین سریع است، تصویر شرایط کاری در پنج یا ده سال آینده چگونه خواهد بود؟ در پاسخ به این سوال باید اثر پنج عامل را که ارتباط تنگاتنگی با این مسئله دارند بررسی کرد. این عوامل عبارتند از: جمعیتشناسی، فناوری، جهانیسازی، آموزش و بهرهوری.
این پنج عامل تغییرات شگرفی در شرایط کار ایجاد میکنند و منشا کنترل و انعطافپذیری بیشتر در حوزه مشاغل هستند. به عبارتی این عوامل از یک سو آزادی عمل بیشتری برای نیروی انسانی فراهم میآورند و از سوی دیگر او را ملزم میکنند خودش مدیر خود باشد. چرا که در غیر این صورت از روند سریع تغییرات عقب میماند.
اطلاعات جمعیتشناسی، آمار و ارقام نیروهای این زمینه را آشکار میسازد.
طبق این اطلاعات در بریتانیا 18 میلیون نفر به زودی بازنشسته میشوند و این بدان معناست که عده کثیری از نیروی کار مجرب و کارآزموده در حال ترک مشاغل هستند.از سوی دیگر نسل بعدی به اندازه کافی متبحر و کارآزموده نیستند. مدیران شرکتهای بزرگ معتقدند تعداد نیروی کار به طور فزایندهای رو به کاهش است و کسب و کارها برای آنکه بتوانند با تجارتهای دیگر رقابت کنند باید به هر نحو پویا باشند و نسبت به تغییرات واکنش نشان دهند.
آمارهای دیگر که نقش مهم فناوری را آشکار میسازند نشان میدهند دو میلیون و 500 هزار نفر از مردم انگلستان در مشاغل شناور کار میکنند. به عبارت دیگر ساعات شروع و اتمام کار صاحبان این مشاغل برعهده خودشان و در هر روز متفاوت است. همچنین دو میلیون و 400 هزار نفر کسب و کار خود را از طریق تلفن یا کامپیوتر هدایت میکنند، گفته میشود تا سال 2020، 16 درصد از مردم بریتانیا نیمی از کار خود را از خانههای خود انجام میدهند. نمونه دیگری که تاثیر شگرف فناوری را آشکار میسازد آمار مربوط به شرکت BT است.
10 هزار نفر از 100 هزار کارمند این شرکت به طور تمام وقت در خانههایشان از طریق کامپیوتر مشغول به کار هستند و 64 هزار نفر از کارکنان آن کارشان تلفیقی از کار در خانه و شرکت است. در مشاغل شناور شاید به این دلیل که نیروی کار هزینه کمتری بر دوش کارفرما میگذارد وقتی فرد در نهایت تصمیم میگیرد بازنشسته شود، با پیشنهاد کارفرما برای ادامه همکاری روبهرو میشود.
«بیل مک کارتی» مدیر عامل شرکت «پنا» در انگلستان در این خصوص میگوید: از آنجا که بسیاری از افراد میخواهند زندگی فعالی داشته باشند پیشنهاد کار پس از بازنشستگی را میپذیرند. علاوه بر این عدهای دیگر به دلیل نیاز مالی به کار خود ادامه میدهند. نتایج بررسی بانک «بارکلیز» نشان میدهد در پنج سال گذشته تعداد مشاغل ایجاد شده به دست افراد بالای 50 سال دو برابر شده است که تعداد این مشاغل 89 هزار و 600 عدد محاسبه میشود.
فناوری زمینههای تغییر و تحول و انعطافپذیری براساس شرایط را فراهم میآورد. به کمک فناوری مردم سراسر دنیا میتوانند تمام ساعات روز را کار کنند.
عامل دیگری که شرایط کاری را تحتالشعاع قرار میدهد مسئله جهانیسازی است. «تادتامپسون» مدیر کل شرکت «سرمایههای جهانی سیتی گروپ» میگوید: «برای آنکه بتوان در صحنه تجارت به رقابت پرداخت باید کارآمدترین نیروهای کار را از «سراسر جهان» گرد آورد. برای نمونه اگر بهترین طراحان صنعتی در ایتالیا هستند باید بخش طراحی را در ایتالیا مستقر کرد. یا اگر تولیدات کارخانهای در چین قویتر است،باید کارخانه را در چین احداث نمود».
جهانی شدن نیروی کار برای برخی این نگرانی را پدید میآورد که بیشتر شرکتهای اروپایی نیروی کار خود را از کشورهایی چون هند که نیروی کار ارزانتری دارد تامین خواهند کرد. البته نباید از نظر دور داشت که ارزانتر بودن به هیچ وجه به معنای بهتر بودن نیست.
«سوزان اندرسون» مدیر بخش منابع انسانی در اتحادیه صنایع اروپا میگوید: «شرکتهای ما نمیتوانند براساس قیمت با یکدیگر به رقابت بپردازند اما بیش از پیش به تولید کالاهایی با ارزش افزوده روی آوردهاند که تولید این کالاها نیازمند برخورداری از مهارت بیشتر است». این گفته نقش مهم آموزش را در حوزههای مختلف کاری برجسته میسازد. در واقع دستمزد مشاغلی که نیاز به آموزش و کسب مهارت ویژه ندارند و به طور مکانیزه قابل انجام هستند به طور روزافزونی کاهش مییابد و در عوض بهرهمندی ازقدرت تفکر و کسب آموزشهای تخصصی ارزش ویژهای مییابد.
سوزان اندرسون معتقد است تا سال 2010 تعداد مشاغلی که نیازمند کسب مهارتهای فنی، تخصصی و مدیریتی هستند به دو میلیون شغل خواهد رسید.
او در این رابطه میگوید: «پیشبینی میشود در بریتانیا نیاز به افراد غیرمتخصص 29 درصد کاهش یابد».
بنابراین هر چند دو پدیده جهانیسازی و فناوری موجب شدهاند کشورها از لحاظ اقتصادی بیشتر با هم به رقابت بپردازند و راه برای شرکتهای فعال بیش از پیش باز شود، این مسئله بدان معناست که کارکنان باید به طور مستمر بر مهارتهای خود بیافزایند و خود را با تحولات دنیا وفق دهند. تاد تامپسون، مدیر شرکت سیتی گروپ میگوید: «آموزش و مهارتآموزی اهمیت فوقالعادهای دارد و تنها راه پیشی گرفتن در این مسابقه است.
«تام فراید من» مفسر روزنامه «نیویورک تایمز» در کتاب پرفروش خود با عنوان «جهان یکدست است» درباره جهانیسازی فرهنگها و مشاغل چنین مینویسد: «پیشرفت فناوری، جهان یکدستی پدید آورده است که همه مردم آن برای یک شغل واحد با هم رقابت میکنند. بنابراین کسی که میخواهد خود را از دیگران متمایز سازد باید وجه تمایز و تخصص منحصر به فردی داشته باشد تا با سربلندی بگوید: این کار از هر کسی در هر جای جهان برنمیآید. بلکه فقط از اینجا و به دست من قابل انجام است.
او در بخش دیگری از کتاب خود چنین مینویسد: «افراد باید در هر شغل اینگونه تصور کنند که در حال رقابت با کل جهان هستند و باید خود را برای چنین رقابتی آماده سازند. من وقتی بچه بودم مادرم به من میگفت: «تام» غذایت را تمام کن . بسیاری از مردم چین و هند محتاج غذا هستند. اکنون من به دخترانم میگویم: «دختران من، تکالیفتان را تمام کنید، بسیاری از مردم چین و هند محتاج مشاغلی هستند که در اختیار شماست و البته در این جهان یکدست و بیمرز موقعیت یافتن آن را دارند».
«فرایدمن» همچنین معتقد است در محیط کاری دانش محور، تنها کسانی پیروز میشوند که زرنگ، با مهارت و آموزش دیده هستند. همچنین تقاضای اقتصاد برای صنایعی بیشتر است که نیازمند تحصیلات عالیه در زمینههایی مانند: تکنولوژی زیستی، فناوری اطلاعات، انرژی، سیستمهای دفاعی و امنیتی هستند. البته زمینههای فنی مانند تربیت کارگر ساختمان، برقکار، لولهکش و مکانیک یا زمینه تخصصی بهداشت همچنان مورد نیاز خواهند بود.
کارآموزی و کسب مهارت تاثیر مستقیمی بر بهرهوری دارد. بنابراین برای بالا بردن بهرهوری باید آموزش را جدی گرفت. برای نمونه در بریتانیا تعمیرکاران خودرو دورههایی را میگذرانند که بیشتر شبیه به دورههای مهندسی است و کسانی که در این کار مهارت بالایی کسب میکنند در آمدشان بسیار بالا است. در واقع به دلیل تغییرات سریع فناوری کسی که میخواهد بهرهوری کارش بالا باشد باید بر مهارتها و دانستههای خود بیافزاید و این چیزی است که بیشتر شرکتها بابت آن هزینه میکنند. کارکنان ماهرو متخصص آنقدر با ارزش هستند که کارفرمایان برای اثبات وفاداری خود به آنها برای این افراد دورههای آموزشی تخصصی برگزار میکنند. شرکت «تسکو» بزرگترین شرکت خصوصی بریتانیا با 25 هزار کارمند هزینههای مربوط به آموزش کارمندانش را میپردازد. این شرکت برای آنکه نیروهایش از آموزشهای تخصصی بهرهمند شوند مزایایی چون مرخصی شغلی، پرداخت شهریه دوره و فرصت مطالعه در اختیار آنها قرار میدهد. زیرا بهرهوری کسب و کار بیش از پیش در گرو عملکرد آن است. بیل مک کارتی میگوید: «نیروهای کار به دقت مورد ارزیابی و سنجش قرار میگیرند و این کار به گونهای انجام میشود که پنج سال پیش قابل تصور نبود». وی همچنین میافزاید: «شرکتها رتبهبندی میشوند و دستمزد و ارتقای آنها ارتباط تنگاتنگی با گزارش عملکرد آنها دارد. اما بیشتر کارمندان خشنود هستند که کار خوب و حرفهای بیپاسخ نمیماند».
به طور خلاصه میتوان گفت هر چند شرایط کار در آینده متفاوت از امروز خواهد بود، دلایل بسیاری برای خوشبینی نسبت به آن وجود دارد. شرایط کاری دانش محور فرصتهای شروع بهتری در اختیار همگان قرار میدهد. مک کارتی ضمن اظهار خوشبینی در این خصوص میافزاید: «گرایشهای ایجاد شده در زمینه جذب نیروی کار همه تبعیضهای جنسیتی و سنی را از بین میبرد. به عبارتی فرصتها به طور یکسان در اختیار همه قرار میگیرد و این برعهده خود آنهاست که چگونه از آن استفاده کنند».
مترجم: فرناز صفدری
منبع: روزنامه تفاهم
برگرفته از : مرکزکارآفرینی دانشگاه صنعتی شریف
شاهد ورشکستگی و پایان تجارت یک شرکت بودن، بسیار سخت است. 10 دلیل اصلی ورشکستگی در کسب و کارهای کوچک به شرح زیر است :
1ـ فقدان سرمایه کافی
پول می تواند علت اصلی تمام ورشکستگی ها در تجارت باشد. صاحبان کسب و کارهای کوچک باید تخمین بزنند که به چه مقدار پول نیاز دارند تا بتوانند کار خود را راه اندازی کنند. آن را خوب اداره کرده و سپس در سطح خوبی نگه دارند و به عنوان یک شرکت بازرگانی موفق خود را مطرح کنند .
نورمن اسکاربورو استاد تجارت در کالج Presbyterian در کارولینای جنوبی می گوید :
"زمانی که سرمایه کافی ندارید و با فقدان سرمایه روبرو می شوید، این موضوع می تواند خود شروع یک حرکت مارپیچی نزولی باشد که شما نمی توانید از آن جلوگیری کنید ."
2ـ به جریان انداختن ضعیف نقدینگی
هنگامی که نقدینگی نتواند هزینه ها و دیگر مخارج را جبران کند، حتی مشاغلی که مراحل نخستین رشد خود را طی کرده اند، نیز سقوط می کنند .
مراقب نرخ سوخته (rate burn) باشید. این اصطلاح را شرکتهای دات کام ابداع کرده اند برای آگاهی از اینکه چه مقدار از نقدینگی به هدر رفته یا به اصطلاح سوخت شده است، اسکاربورو می گوید : "نقدینگی تنها چیزی است که واقعا ارزش دارد ."
3ـ برنامه ریزی نامناسب و ناکافی
عدم برنامه ریزی صحیح در واقع، علت مشکلاتی از قبیل فقدان سرمایه کافی و جریان انداختن ضعیف نقدینگی است .
باید یک برنامه کاری منسجم را با در نظر گرفتن تمام امور مالی، بازاریابی، رشد و دیگر موارد خاص در نظر بگیرید. می تواند بسیار زمان بر باشد، زیرا یک برنامه ریزی صحیح و مناسب هفته ها یا ماهها تلاش نیاز دارد. عقاید و نظرات شما زمانی کارساز خواهد بود که با برنامه ریزی صحیح جلو بروید. در غیر این صورت در آخر کار، سرمایه شما به هدر خواهد رفت .
4ـ در نظر نگرفتن رقابت
نظرات منحصر بفرد را بندرت می توان یافت. بسیار مهم است که بتوانید بهره برداری لازم را از کار خود بنمایید .
اسکاربورو می گوید : "بسیاری از صاحبان تجارت، کسب و کار خود را مشابه و همانند دیگران انجام می دهند. اطمینان حاصل کنید که در کار شما چیزی منحصر بفرد و متفاوت از دیگر رقبا وجود دارد ."
5ـ بازاریابی ضعیف
آیا مشتریان شما از فعالیتها و کیفیت کالای شما رضایت لازم را دارند ؟ ضروری است که استراتژی بازاریابی خود را توسعه دهید تا دریابید که چه کسانی و به چه علتی مشتریان شما هستند. اطمینان حاصل کنید که استراتژی بازاریابی شما، مشتریان بیشتری را به سوی شما جذب می کند و به این ترتیب، شما را از دیگر رقبا متمایز خواهد کرد .
6ـ نداشتن انعطاف پذیری لازم
صاحبان کسب و کارهای کوچک می دانند که یک رقیب بزرگتر با میزان نقدینگی بالاتر و تعداد کارمندان بیشتر، می تواند رقیبی بسیار جدی برای آنها باشد. هرگز فراموش نکنید که انعطاف پذیر باشید. کالا، روند فعالیت و بازاریابی خود را به گونه ای تطبیق دهید که بتوانید با رقبای بزرگ رقابت کنید .
7ـ نادیده گرفتن قدم بعدی
اجازه ندهید روند حرکت کاری شما کند و آهسته شود مطمئن شوید که شما و کارمندانتان بر روی حمایت و دادن خدمات به مشتری، تأکید لازم را می کنید .
8 ـ سعی در انجام دادن تمام امور بطور کامل و بی عیب و نقص
اکثر بازرگانان از ذکاوت لازم برای کار و تجارت برخوردارند. اما اداره کردن یک کسب و کار کوچک، پیچیدگیهای خاص خود را دارد. سعی نکنید که همه کارها را خودتان انجام دهید و بخواهید که تمام کارها کامل و بدون نقص انجام شود . اگر می خواهید دانش و آگاهی خود را در مورد کارتان افزایش دهید، کتابهای تخصصی در این زمینه را بخوانید و حتما با یک کتابدار خوب مشورت کنید .
هنگام پیش آمدن مشکلات حقوقی، به جای تکیه بر دانش شخصی خود، سعی کنید از یک وکیل مجرب کمک بگیرید. توصیه می شود یک وکیل وارد به امور تجارت و بازرگانی برای امور حقوقی شرکت خود داشته باشید .
9ـ رئیس در حد عالی، کارمندان در حد معمولی
نمونه هایی از ورشکستگی برخی از شرکتها حاکی از این است که چگونه یک کسب و کار موفق و منسجم که صاحب آن بسیار آگاه و علاقه مند به شغل خود است و معلومات وی در زمینه کاری اش در سطح عالی است، با داشتن کارکنانی بی تجربه و بی انگیزه می تواند سقوط کند و دچار ورشکستگی شود. اطمینان حاصل کنید که حتما کارکنان شما هم از دانش و مهارتهای لازم برخوردار هستند .
10ـ رشد کنترل نشده
یک تجارت کوچک که خیلی ساده و سریع رشد می کند، می تواند موجبات ورشکستگی خود را فراهم آورد .
اگر تولید کالای شما همگام با تقاضای لازم در بازار نباشد، رشدی که شما به عنوان صاحب تجارت توقع دارید و از آن خشنود هستید، می تواند موجودیت تجارت و سرمایه شما را تهدید کند. سعی کنید به رشد مورد نظر و پیش بینی شده در برنامه های خود برسید. اطمینان حاصل کنید که هرگز کنترل رشد تجارت و کسب و کارتان از دستتان خارج نشود .
مرجع: مجله پیام فردا
برگرفته از: maghaleh.net
* تعیین اهداف شخصی و تجاری : بررسی و شناخت انگیزه های شخصی واهداف تجاری شرط راه اندازی یا گسترش هر فعالیت اقتصادی است . این بررسی جهت حرکت را برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده که همانا موفقیت تجاری است مشخص می نماید و همانند چراغی در فراسوی تکاپوهای اقتصادی شما را برای نیل به مقصود یاری می دهد .
* ارزیابی بازار فروش کالا یا خدمات : قدم بعدی جهت توفیق در فعالیت های اقتصادی توجه و گوش فرا دادن به خواسته های مصرف کنندگان و مخاطبین کار تجاری شما است . در این راستا باید با بررسی هوشیارانه و مبتنی بر تحقیقات کارشناسانه نیاز مصرف کنندگان ، کالای مورد نظر یا خدمات خود را مشخص کنید و براساس اطلاعات بدست آمده محصولات یا خدماتی به بازار عرضه نمائید که بتواند پاسخگوی نیاز واقعی مخاطبین شما باشد. آمار ورشکستگان تجاری بیانگر این واقعیت تلخ است که برخی از دست اندرکاران امور اقتصادی برای این موضوع اهمیت چندانی قائل نیستند و پیش از بررسی نیازهای بازار اقدام به انتخاب محصولات یا خدماتی می نمایند که بنظرشان جالب می آید و بدون بازار سنجی این کالاها یا خدمات را روانه بازار می کنند! این دسته از فعالان امور اقتصادی ممکن است جالبترین و منحصر به فردترین اختراع تاریخ را در حیطه فعالیت های اقتصادی خود کرده باشند و مردم بدعت گذاری آنان را شگفت آور عنوان کنند اما واقعیت این است که مصرف کنندگان حاضر نیستند برای کالا یا خدماتی که بدان نیاز ندارند! کمترین هزینه را صرف نمایند از این رو، بازار سنجی و تحقیقات در زمینه شناخت بازار محصولات یا خدمات نقشی اساسی در موفقیت فعالیت های اقتصادی دارد .
* تدوین برنامه بازاریابی : هدف از تدوین برنامه بازاریابی اینست که از طریق یک برنامه مدون کارآمد مشخص نمائید چگونه می خواهید محصولات و خدمات مورد نظر خود را به مصرف کنندگان یا مخاطبین ارائه دهید. مزیت کالا یا خدمات شما نسبت به محصولات و خدمات مشابه چیست و از طریق کدامین ابزار تبلیغاتی مؤثر و آگاهی دهنده به مخاطبین معرفی خواهد شد .
* تدوین برنامه مقدماتی تجاری : این برنامه عرصه فعالیت اقتصادی مورد نظر و وضعیت و شرایط رقبای احتمالی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. برنامه مقدماتی تجاری از یک سو به بررسی مزیت و برتری محصولات و خدمات شما نسبت به کالاها و خدمات مشابه می پردازد و از طرف دیگر نکات مثبت و منفی عملکرد تجاری رقبا را در حیطه کیفیت تولیدات و خدمات ، شیوه های بازاریابی و فروش ارزیابی می کند. این برنامه نه تنها نخستین گام جهت بررسی کارشناسانه وضعیت بازار کالا یا خدمات مورد نظر و مقایسه دقیق آن با محصولات وخدمات مشابه عرضه شده در بازار است ، بلکه در برگیرنده مقطع زمانی مناسب جهت محاسبه میزان سرمایه گذاری و انتخاب همکاران و کارمندان مورد نیاز با مهارتهای متناسب با کار است . افزون بر این تدوین برنامه مقدماتی تجاری تصویری تقریبی از میزان درآمد و هزینه ها را دراختیار شماقرارمی دهد .
* انتخاب گروه مدیران : پیش از تنظیم برنامه نهایی تجاری باید گروه مدیریتی متشکل از افراد کارآمد و مجرب با مهارتهای مورد نیاز را تشکیل داد. اشخاص تشکیل دهنده گروه مدیریتی باید از دانش و تجربه کافی برای انجام وظایف محوله برخوردار باشند و مهارتهای آنان مکمل توانائیهای شما باشد. از همین رو ملاکهائی مانند خویشاوندی ، دوست بودن و توافق اخلاقی به تنهائی نمی توانند معیارهای منطقی برای هر فعالیت اقتصادی باشند. زیرا تعمق در روند همکاریهای تجاری بیانگر این واقعیت است که توفیق شرکاء در هر فعالیت تجاری مشترک افزون بر تفاهم ، منوط به توانائیهای آنان در پیشبرد امور تجاری است .
* محاسبه سرمایه مورد نیاز و تدوین برنامه نهایی تجاری : برنامه نهایی تجاری با اتکاء به اطلاعات مندرج در برنامه مقدماتی ، دیگر اطلاعات بدست آمده و بهره گیری از دانش و تجربیات گروه مدیریتی به منظور تعیین استراتژی غائی و به اجراء درآوردن طرح اقتصادی تدوین می گردد. در این برنامه افزون بر تعیین میزان سرمایه مورد نیاز، برای اجراء برنامه نهایی تجاری و جلب سرمایه گذاران باید مبتنی بر استدلات قوی ثابت شود که طرح اقتصادی مورد نظر نه تنها توجیه اقتصادی دارد و در مدت معین به سود دهی معقول می رسد بلکه از جذابیت لازم برای جلب سرمایه گذاران برخوردار است . برنامه نهایی تجاری سندی است که از آن برای گرفتن وام از منابع اعتباری می توان استفاده نمود و در روند پیشرفت کار همواره به عنوان منبع و مرجع قابل استناد مورد بهره گیری قرار می گیرد .
* تعیین استراتژی تبلیغاتی برای جذب سرمایه گذاران : افزون بر تدوین خط مشی معقول برای بازاریابی محصولات و خدمات باید استراتژی جذب سرمایه گذاران را نیز تنظیم نمود. در این استراتژی باید طرح اقتصادی با بیانی جذاب و منطقی به سرمایه گذاران یا وام دهندگان بالقوه و بالفعل معرفی گردد تا با حمایت آنان نیازهای مالی طرح اقتصادی تأمین شود .
* تبلیغ طرح اقتصادی به منظور جذب سرمایه : پس از تدوین استراتژی تبلیغاتی برای جذب سرمایه گذاران باید بسته به موضوع و شرایط حاکم طرح اقتصادی را از طریق درج آگهی در نشریات پر خواننده ، برنامه های تصویری (تلویزیون ، نوار تبلیغاتی ویدئو و سی دی CD ) مکاتبات ، ارسال ایمیل Email ، شرکت در نمایشگاهها و مراجعه حضوری به منابع مختلف سرمایه و وام معرفی نموده و آنان را به سرمایه گذاری در طرح اقتصادی ترغیب کنید. سپس با تکیه بر شم تجاری شرایط مورد نظر خود را در قراردادهای سرمایه گذاری قید نموده و سرمایه مورد نیاز را با بهترین شرایط دریافت نمائید .
* تبلیغ محصولات و خدمات : از آنجا که بقاء و تداوم موفقیت هر فعالیت اقتصادی بستگی به ایجاد و حفظ ارتباط مستمر با مخاطبین آن دارد برای حضور موفق در بازار فروش محصولات و خدمات باید به عنصر تبلیغات توجه خاص معطوف داشت و در این راستابایدازتمام امکانات برای معرفی تولیدات و خدمات خود استفاده کنید .
برگرفته از: روزنامه تفاهم
لازم به یادآوری نیست که مطلب کنونی ناظر بر این ویژگی اخیر بوده که برای مشاغل کوچک به معرفی کسب و کار و محصولات و شرحی در مورد مدیران کفایت میکند. هر کسب و کار باید این هشت نکته را آماده در دست داشته باشد و در هر نقطهء تماس با مشتریان بالقوه، از آنها جهت معرفی خود، استفاده کند. جای تعجب است اگر در شرایطی که مشتریان به اندازهء کافی در مورد شما نمیدانند از آنان توقع داشته باشید تا شما را انتخاب کنند پس همین امروز نسبت به تهیهءاین مطالب در هر قالبی که مناسب میدانید اقدام کنید .
1-شرح مختصری از کسب و کار: مردم اعم از مشتریان، تامینکنندگان، کارکنان، خبرنگاران و تمامی کسانی که ممکن است به نحوی بخواهند راجع به هویت شرکت یا کسب و کار چیزی بدانند، باید در کمترین زمان بیشترین اطلاعات را دریافت کنند، بنابراین چنین شرحی باید دارای مطالبی با عناوین زیر باشد :
) تاریخ تاسیس کسب و کار .
) محل دفتر مرکزی و دفاتر یا نمایندگیها .
) نام و شرح مختصری از موسس و مدیران ارشد و سوابق آنها .
) شماره تلفنها و دیگر وسایل تماس .
) بیانیهء ماموریت مختصر .
2-معرفی محصولات: برای هر یک از محصولات یا خدمات خود باید متنی شامل موارد زیر را آماده داشته باشید :
) کاری که محصول انجام میدهد .
) ویژگیهای متمایز و منحصر به فرد .
) مقایسه با محصولات مشابه در بازار .
) سطح کیفیت محصول .
) تعهداتی که برای عملکرد صحیح و سالم محصول وجود دارد (ضمانت، خدمات، و ...)
) قیمت
3-شرح حال مختصری از بنیانگذاران و مدیران ارشد: باید شرح حال مختصر و مفیدی در مورد هر یک از بنیانگذاران و نیز اعضای هیات مدیره را آماده داشته باشید. این شرح حال یا بیوگرافی میتواند موارد زیر را شامل شود :
) تحصیلات و دورههای غیرآکادمیک .
) تجربیات مرتبط .
) موفقیتها و افتخارات .
) فعالیتهای گروهی و ویژگیهای کارهای گروهی انجام شده .
4-بیانیهء ماموریت: یک بیانیهء ماموریت میتواند در کارکنان ایجاد انگیزه کند و آنان را در مورد فعالیت و اهداف مجموعه راهنمایی کند. این بیانیه زمینهء اصلی فعالیت و چشماندازهای آتی را اعلام میکند و به این ترتیب میتواند شرایط بروز ظهور خلاقیتها و ایدههای جدید را در کارکنان فراهم آورد. شما حتی میتوانید این بیانیهء ماموریت را به سرمایهگذاری بالقوه، وامدهندگان و یا رسانهها اعلام کنید و به این وسیله منشور شغلی خود را به دیگران ابراز و آنان را به وضوح در مورد فعالیت خود آگاه کنید .
5-تاریخچهء کسب و کار: علاوه بر «شرح مختصری از کسب و کار» (موضوع بند یک) که اصولا فهرستی از واقعیتها را در مورد شغلشان بازگو میکند، اکنون باید در یک پاراگراف امکانات و شرایط را در بدو تاسیس و راهاندازی، همچنین اشارههای مختصری به مسیر رشد طی شده و تواناییهای فعلی ارایه کنید .
6-فهرستی از مشتریان سرشناس و طرفهای مهم کاری: ارایهء فهرستی از مشتریان، طرفهای کاری در زنجیرهء تامین و یا زنجیرهء توزیع که برای عموم شناخته شده هستند نظیر شرکتها، موسسات و برندهای معتبر میتواند برای مشتریان بالقوه و نیز جذب سرمایهگذار مفید واقع شود .
7-رپورتاژ آگهی در جراید و یا رسانههای صوتی و تصویری: هنگام افتتاح کسب و کار و یا معرفی محصول جدید، در نظر داشته باشید که چاپ رپورتاژ آگهی در روزنامهها و نشریات و یا ارایهء آن به صورت صوتی و تصویری در رسانههای مرتبط با توجه به نکتهء اشاره شده در ابتدای این مقاله یعنی رعایت نکات الزامی برای به حداکثر رسانیدن اثر بخشی ارتباط با مخاطب، فرصت خوبی برای شناساندن کسب و کارتان به مردم است. این شیوه به هنگام شرکت در نمایشگاههای مختلف نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. رپورتاژ آگهی شما باید مطالب زیر را شامل شود :
) دارای آرم مجموعهء شما باشد .
) مقدمهای در مورد نقش صنفی و صنعتی کسب و کارتان در حیطهء کلان اقتصاد جهانی و یا ملی .
) تاریخچهء کسب و کار (بند5 )
) شرح مختصری از کسب و کار (بند یک )
)معرفی محصولات (بند2 )
) مقالات و یا خبرهایی که در رسانهها و از قول شخصیتهای گوناگون سیاسی، اجتماعی و علمی- فرهنگی، راجع به کسب و کار شما مطرح شده است .
در نظر داشته باشید انباشته کردن مطالب ممکن است موجب شود ناخودآگاه به چاپ و آگهی مطالب قدیمی و ناکارآمد بپردازید. بنابراین بهتر است هر کدام از این مطالب را در یک فایل رایانهای نگهداری کنید تا به هنگام نیاز برای دور جدیدی از رپورتاژ آگهی، آنها را به روز کرده و اقدام کنید .
8- بریده اخبار: کسی را مسوول جمعآوری و بایگانی عنوانبندی شده بریدههای روزنامه و جراید و یا جمعآوری اخبار مربوط به کسب و کار خود بکنید. آنها را به صورت دورهای (روزانه یا هفتهای) مرور کنید و آن را برای تهیهء مرجع (رفرانس) و ارایه به دیگران استفاده کنید .
همین چند اقدام میتواند به افزایش اثربخشی شیوهء معرفی شما به دیگران که در فرصتهایی نادر فراهم میآید منتهی شود. فراموش نکنید اولین برخورد همیشه تعیینکنندهء مکان و موقعیت شما در اذهان مخاطبانتان خواهد بود، پس آن را مهم شمارید و نسبت به پربار کردن آن حساسیت داشته باشید .
محمد سالاری
کارشناس بازاریاب
برگرفته از: روزنامه سرمایه
به منظور تحلیل آماری و با قاعده در خصوص کسب و کار کوچک ، باید گفت که این مقوله دارای قوانین اجرایی تجاری است. هر صنعتی بر اساس درآمد و میزان استخدام سالانه ، اندازه استانداردی را برای خود تعریف میکند. در بیشتر موارد این تعریف به واسطه نمایندگیهای دولتی تعریف میشود تا تحت قوانین تغییرپذیر دولتی تحلیل هایی را صورت دهند.
به علاوه ، این استانداردها برای برنامههایی که در خصوص کمک بهبود به امور مالی است کارا میباشد . کسب و کار کوچک بصورت مستقل است و هر شرکتی با کمتر از 500 پرسنل در این حیطه قرار میگیرد. این اندازه مرسومترین استاندارد تعریف شده است. در آمریکا حدود 5/22 میلیون کسب و کار مستقل از کشاورزی و زراعت وجود دارد که 99 درصد آن کسب و کار کوچک (Small Business) به حساب میآیند .
راهنمای شروع یک کسب و کار کوچک :
این راهنما به منظور آن تدوین شده است که بتواند با بیان تمامی نکات و در عین حال حفظ سادگی و قابل فهم بودن، به شما در راه ایجاد یک کسب و کار موفق کمک کند .
گام اول: ارزیابی اولیه
- آیا کارآفرینی برای شما ساخته شده است ؟
بدیهی است که شروع یک کسب و کار جدید ریسکهای زیادی را به همراه دارد که البته با برنامه ریزی میتوان شانس موفقیت را بالا برد. بنابراین بهترین نقطه شروع آن است که نقاط قوت و ضعف خود را بعنوان دارنده یک کسب و کار بشناسید .
- آیا شخصیتی مستقل و خودجوش دارید؟
این را همیشه در نظر داشته باشید که در صورت شروع یک کسب و کار کوچک ، این خود شما هستید و نه شخص دیگر که باید تصمیم بگیرید که چگونه پروژهها ، برنامهها و زمان خود را مدیریت کنید .
- تا چه حد با شخصیتهای متفاوت و افراد گوناگون میتوانید ارتباط برقرار کنید؟
صاحبان کسب و کار ناگزیرند که با افراد و اقشار مختلفی سرو کار داشته باشند. آیا شما میتوانید با مشتریان، تامینکنندگان، کارکنان و ... در جهت منافع کسب و کار خود ارتباط برقرار کنید .
- تا چه حد قدرت تصمیمگیری دارید؟
صاحبان کسب و کار کوچک بایستی بطور متداوم ، به سرعت و در شرایط بحرانی بتوانند مستقلا" تصمیمگیری کنند .
- آیا شما استقامت فیزیکی و احساسی لازم برای اداره یک کسب و کار را دارید؟
مالکیت یک کسب و کار علاوه بر چالش و هیجان ، مستلزم فشارکاری زیاد ، ساعتهای کاری زیادی میباشد. آیا شما میتوانید 12 ساعت در روز و هفت روز در هفته را کار کنید؟
- تا چه حد میتوانید برنامهریزی و سازماندهی کنید؟
تحقیقات نشان میدهد بسیاری از شکستها در صورت برنامهریزی صحیح ، به وجود نمی آمد .
- آیا انگیزه لازم را برای تحمل مشقات را دارید؟
ممکن است شما در حین اداره یک کسب و کار احساس کنید که در برخی مواقع توانایی تحمل تمامی مشقات و زحمات را به تنهایی ندارید و فقط داشتن انگیزه قوی است که میتواند در این مواقع سختی ، دلگرم و امیدوار سازد .
- این کسب و کار چگونه خانواده شما را متاثر میسازد؟
سالهای اولیه شروع یک کسب و کار میتواند سختیهایی را برای خانواده و زندگی شخصی شما ایجاد کند. در عین حال ممکن است خانواده شما تا به سوددهی رسیدن کسب و کار ، دچار مشکلات و فشارهای مالی شوند. بنابراین حمایت و یا عدم حمایت خانواده نقش مهمی در شروع و ایجاد یک کسب و کار دارد .
این حقیقت دارد که دلایل زیادی برای عدم شروع یک کسب و کار کوچک و مستقل وجود دارد ، اما برای افرادی که واجد شرایط فوق هستند ، مزایای زیادی وجود دارد که قطعا " از ریسکهای آن بیشتر است .
اینکه شما خادم و مخدوم خود میشوید !
زحمت و تلاش و ساعتهای کاری زیاد مستقیما" به نفع شماست و نه شخص دیگر !
امکان کسب درآمد و رشد ، محدودیت کمتری دارد .
چالش و هیجان کار برای شما افزایش مییابد .
اداره یک کسب و کار مستقل امکان فراگیری زیادی را برای شما فراهم میآورد .
گام دوم: برنامه ریزی کسب و کار
شروع یک کسب و کار نیاز به انگیزه ، علاقه و استعداد دارد. همچنین نیاز به تحقیقات وسیع و برنامهریزی صحیح دارد. اطلاعات زیر برای تهیه طرح کسب و کار ( Business Plan ) میتواند بسیار مؤثر واقع شود :
- قبل از شروع به کار لیستی از تمامی دلایلی که میخواهید بخاطر آنها وارد دنیای تجارت شوید ، تهیه کنید. مثلاً :
شما میخواهید رئیس خود باشید .
شما میخواهید استقلال مالی داشته باشید .
شما میخواهید آزاد باشید .
شما میخواهید آزادانه تمامی تواناییها و دانستههای خود را به کار ببرید .
- سپس بایستی تعیین کنید که اصولا" چه کسب و کاری برای شما مناسب است. لذا این سؤالات را از خود بپرسید :
من دوست دارم با وقت خود چه کاری انجام دهم؟
چه مهارتهای تکنیکی من تا به حال آموختهام؟
به نظر دیگران من در چه کارهایی مهارت دارم؟
من چقدروقت آزاد برای اداره یک کسب و کار موفق دارم؟
آیا من هیچ سرگرمی یا علاقهای که قابل تبدیل شدن به کسب و کار شدن را داشته باشند ، دارم؟
- پس از تعیین کسب و کار مناسب تحقیقات لازم را جهت پاسخ به سؤالات زیر به عمل آورید :
آیا ایده من کاربردی است و آیا نیازی را برآورده خواهد کرد؟
رقبی من چه کسانی خواهند بود؟
مزیت رقابتی شرکت من نسبت به شرکتهای موجود چیست؟
آیا من میتوانم خدمت بهتری ارائه دهم؟
آیا من میتوانم برای کسب و کار جدید خود تقاضا ایجاد کنم؟
- آخرین مرحله قبل از تهیه طرح کسب و کار این است که چک لیست زیر را تهیه کنید و پاسخ دهید :
من علاقه به شروع چه کسب و کاری دارم؟
چه خدمتی یا کالایی قرار است ارائه دهم؟ در کجا قرار است این کار را انجام دهم؟
چه مهارت و تجربهای برای این کار دارم؟
ساختار قانونی شرکت من چگونه خواهد بود؟ ( سهامی عام، خاص و ... )
اسم کسب و کار چه چیزی باشد؟
چه امکانات و تجهیزاتی نیاز خواهم داشت؟
به چه تسهیلات و امکانات بیمهای نیاز خواهم داشت؟
پاسخ شما به تمامی سؤالات بالا شما را در طراحی یک کسب و کار کامل جامع یاری میکند .
گام سوم: تامین منابع مالی
یکی از کلیدهای اساسی موفقیت و پیشرفت در شروع کار ، جذب و تامین منابع مالی کافی برای راهاندازی یک کسب و کار کوچک است. اطلاعات زیر تکیه بر روشهای جمعآوری پول برای شرکتهای کوچک دارد. همچنین شما را در تهیه درخواست وام ( Loan Prposal ) یاری میدهد. منابع زیادی برای جمعآوری سرمایه وجود دارد. باید توجه داشته باشیم که قبل از تصمیمگیری ، تمامی منابع ممکن را جستجو کنیم :
- پساندازهای شخصی
- دوستان و افراد خانواده
- بانکها و مؤسسات اعتباری
- شرکتهای سرمایه گذاری مخاطره آمیز
چگونه یک درخواست وام ( Loan Prposal ) تهیه کنیم؟
مورد قبول واقع شدن درخواست شما بستگی به نحوه تنظیم درخواست شما دارد. بخاطر داشته باشید که وام دهندگان در کاری سرمایهگذاری میکنند که نسبت به بازگشت سرمایه خود مطمئن باشند. بنابراین یک درخواست وام خوب شامل اطلاعات زیر باید باشد :
اطلاعات کلی راجع به شرکت :
- نام و آدرس شرکت ، نام مدیر ، اعضای هیئت مدیره و ...
- دلیل نیاز به وام ،مورد مصرف وام و ضرورت آن .
- مبلغ دقیق موردنیاز برای رسیدن به اهداف مربوطه .
تاریخچه کسب و کار :
- تاریخچه و طبیعت کار ، توضیح کامل در مورد نوع کار ، قدمت و کارکنان و داراییهای آن .
- اطلاعات کامل راجع به نحوه مالکیت و ساختار قانونی شرکت .
اطلاعات راجع به مدیریت :
نوشته کوتاهی راجع به مدیران ، سوابق ، تحصیلات ، تجربیات و مهارتهای آنان تهیه کنید .
اطلاعات بازار :
- به وضوح محصول و یا خدمت شرکت خود و بازار آن را تشریح کنید .
- بازار رقابت و رقبای خود را شناسایی کرده و مزیت رقابتی خود را بیان کنید .
- اطلاعاتی راجع به مشتریان و اینکه چگونه کسب و کار شما نیازهای آنها را برطرف میکند ، تهیه کنید .
اطلاعات مالی :
- صورتهای مالی و سود و زیان 3 سال گذشته خود را ارائه کنید. در صورت شروع یک کسب و کار جدید درآمدهای پیشبینی شده را ارائه کنید .
- اطلاعات مالی راجع به خود و سایر سهامداران عمده شرکت را بیان کنید .
- و در آخر سوگندی مبنی بر تعهد نسبت به وام یاد کنید و امضاء نمائید .
وام دهندگان بر چه اساسی شما را میسنجند؟
وقتی وام دهندگان درخواست شما را بررسی میکنند شش فاکتور را مدنظر قرار میدهند که به شرح زیر میباشند :
6C مالی :
1. Character : شخصیت وام گیرنده و میزان تعهد و جوانی و اخلاقی وی مبنی بر بازگشت وام در زمان مقرر .
2. Capacity to pay : ظرفیت بازپرداخت وام گیرنده که بر اساس تجزی تحلیل و بررسی درخواست وام ، صورتهای مالی و سایر مدارک مالی وی تعیین میشود .
3. Capital : شامل مجموع کل بدهیها و داراییها میباشد که وام دهندگان ترجیح میدهند که نسبت بدهی به دارایی شرکتها حتیالمقدور کمتر باشد چرا که نشانگر پایداری مالی شرکت است .
4. Collateral : میزان وثیقه که هر چه بیشتر باشد و اختلاف آن با مبلغ ، وام داده شده کمتر ، اطمینان خاطر وام دهنده از بازپرداخت وام بیشتر خواهد بود .
5. Conditions : شرایط کلی اقتصادی ، جغرافیایی وسعتی شرکت ...
6. Confidence : یک وام گیرنده موفق سعی میکند که اطمینان وام دهنده را از 5 مورد قبلی جلب کند و وی را به وام دادن ترغیب نماید .
و در آخر برای جمعبندی چک لیست زیر را ارائه میکنیم که البته برخی از بندها بنابر نوع و ماهیت کسب و کار قابلیت تغییر و یا حذف دارند. چک لیست کلی شروع یک کسب و کار کوچک :
- انتخاب کسب و کار بر اساس علاقه و تواناییها
- انجام تحقیقات و بررسیهای لازم در مورد ایده کیب و کار
- تهیه طرح کسب و کار و طرح بازاریابی
- انتخاب یک نام برای کسب و کار
- چک کردن حق استفاده از نام انتخاب شده و کسب اجازه برای استفاده از آن نام
- ثبت کسب و کار با نام انتخاب شده
- تعیین مکان مطلوب برای شروع کسب وکار
- چک کردن و بررسی قوانین منطقهای ( منطقه انتخاب شده برای احداث کسب و کار )
- تعیین نوع ساختار قانونی شرکت و مستندسازی
- اخذ اجازه ها و لیسانسهای مورد نیاز
- ثبت حقوق انحصاری ( Copy right )
- در صورت کارآفرینی و یا خلق محصول جدید ، ثبت Patent
- انجان تبلیغات و نشر اعلامیه های لازم مبنی بر شروع کسب وکار جدید
- تهیه خطوط تلفن کاری و سایر تجهیزات موردنیاز
- انجام کارهای مربوط به بیمه
- اخذ اطلاعات مربوط به مالیات شرکت
- بیمهکردن کارکنان و جمعآوری اطلاعات راجع بع قوانین کار
- تعیین سیستم دستمزد حقوق و نحوه جبران خدمات کارکنان ( در صورت وجود )
- افتتاح یک حساب بانکی برای کسب و کار
- چاپ کارتهای تجاری برای شرکت و ایجاد آرم برای شرکت
- خرید تمامی لوازم تجهیزات موردنیاز
- ایجاد E-mail و Website برای شرکت
- انجام تبلیغات وسیعتر در نشریات و تلویزیون و ...
- تماس با تمامی افراد ممکن اعم از خانواده و غیر هم ، مبنی بر شروع کسب و کار جدید
- سایر موارد
منبع : روزنامه تقاهم
به هر نوع فعالیت اقتصادی در محل سکونت شخصی که با استفاده از امکانات و وسایل منزل راه اندازی شود کسب و کار خانگی میگویند .
امروزه کسب و کارهای خانگی از بخشهای حیاتی و ضروری فعالیتهای اقتصادی کشورهای پیشرفته محسوب میشوند. کسب و کار خانگی از نظر ایجاد شغل ، نوآوری در عرضه محصول یا خدمات ، موجب تنوع و دگرگونی زیادی در اجتماع و اقتصاد هر کشور میشوند. همچنین برای جوانان ، کسب و کارهای خانگی نقطه شروع مناسبی برای راه اندازی کسب و کار شخصی است، زیرا راه اندازی آن در مقایسه با دیگر انواع کسب و کار ساده و آسان است. به عنوان نمونه شما میتوانید با یک دستگاه رایانه و یک خط تلفن ، یک کسب و کار اینترنتی راه بیندازید و کارها و خدمات مختلفی را به مردم عرضه و ازاین راه برای خود درآمد کسب کنید .
سابقه کسب و کارهای خانگی :
کسب و کارهای خانگی در ایران سابقه دیرینه دارند. بسیاری از صنایع دستی که امروزه هم وجود دارند، در منازل و محل سکونت افراد تولید میشده اند. بطور کلی کسب و کار خانگی پدیده جدیدی نیست ،بلکه در نتیجه تغییرات و تحولاتی که در فعالیتهای اقتصادی - اجتماعی امروز به وجود آمده به آن توجه بیشتری شده است و این نوع کسب و کارها روز به روز گسترش و توسعه می یابند .
دلایل انتخاب کسب و کار خانگی :
بالا بردن کیفیت زندگی: امروزه اکثر صاحبان کسب و کار های خانگی بر این باورند که کار کردن در خانه، کیفیت زندگی آنان را بهبود میبخشد . کارکردن در خانه باعث میشود که وقت بیشتری به خانواده و خانه اختصاص یابد و به دیگر مسائل و موضوعات خانواده، از قبیل تربیت و پرورش فرزندان توجه بیشتری شود.به طور کلی امروزه کار و زندگی بیش از پیش در همدیگر ادغام شده اند .
توسعه فن آوری: امروزه با پیشرفتهای زیادی که در زمینه علوم رایانه و دیگر وسایل ارتباطی به وجود آمده، محیط خانه محل مناسب و کاراتری برای کسب و کار شده است .
مزایای کسب و کار خانگی :
1- آزادی و استقلال عمل بیشتر
2-ساعات کاری انعطاف پذیر
3-ایجاد تعادل و موازنه بیشتر بین کار و زندگی
4-پایین بودن هزینه راه اندازی
5-پایین بودن میزان ریسک
6-امکان کارکردن پاره وقت
7-راحت تر بودن تربیت بچه ها
8-داشتن فرصت و زمان بیشتر
9-تناسب با ویژگیهای جسمی افراد معلول و کم توان
10-احتمال موفقیت بیشتر
11-تناسب با اقشار مختلف
12-احساس راحتی بیشتر
13-عدم نیاز به مجوز
برای راه اندازی کسب و کار خانگی موارد زیر را باید در نظر بگیرید :
1-درباره ایده کسب و کارتان تحقیق کنید .
2-درباره محصول یا خدماتتان نیز اطلاعات کسب کنید .
3-محل کار خود را تعیین کنید .
4-مشارکت دیگر اعضای خانواده را جلب کنید .
5-اسم مناسبی برای کسب و کارتان انتخاب کنید .
6-اسیاب و تجهیزات مناسبی برای کسب و کارتان تهیه کنید .
7-پوشش مناسب و درخور برای کسب و کارتان فراهم کنید .
8- یک صندوق پستی به کسب و کارتان اختصاص دهید .
9-با دوستان و همسایگانتان رک و صادق باشید .
10-حساب بانکی برای کسب و کارتان باز کنید .
12-ارتباطات بیشتری با دیگران برقرار کنید .
13-از داشتن کسب کار خانگی واهمه و خجالتی نداشته باشید، بلکه به آن افتخار کنید .
برگرفته از: barsa.tebyan.ne
فاز طراحي( Planing ) در سازماندهي تفکرات شما جهت انجام کار دلخواه و رسيدن به نتيجه مطلوب اهميت بسياري دارد. شايد اين مرحله به نظر شما خسته کننده بيايد ولي هرگز نبايد آن را دست کم بگيريد. طرح شما، به منزله نقشه راه براي شماست. براي انتخاب رويکرد و روش مناسب، وقت کافي صرف نمائيد و بهترين ممکن را جهت پياده سازي انتخاب کنيد.
اگر براي طرح ريزي خود مکاني آرام را انتخاب کنيد خيلي بهتر است زيرا امکان تمرکز برای مغز شما وجود دارد و با اين روش، شفاف تر فکر ميکنيد.
تمام جزئيات را مورد بررسي قرار دهيد. ارزيابي کنيد که جهت رسيدن به مطلوب خود به چه مقدار زمان، پول و ساير منابع احتياج داريد؟
اجازه دهيد که هدف نهاييتان، شما را به سمت گزينش طرح بهتر جهت اجرا، سوق دهد.
بگذاريد تصويري را که در ذهن داريد به شما الهام بخشيده و شمارا به سمت رسيدن به طرحي با نتيجه مطلوب هدايت کند.
هر فردي، درک منحصر به فردي از يک طرح خوب در ذهن دارد. قانون مشخصي نيز براي بوجود آوردن آن وجود ندارد. اما اگر در شرايطي قرار گرفته ايد که تصميم گيري براي شما سخت است به راهنمائيهاي زير توجه کنيد:
۱- اهداف خود را بنويسيد . در حقيقت با اين کار هدف خود را مشخص ميکنيد.
۲ - راهکارها و روشهايي را که جهت رسيدن به اهداف خود و تکميل طرحتان به کار ميگيريد، از طريق brain storming (طوفان مغزي) پيدا کنيد.
۳- مزايا و معايب به کارگيري هر استراتژي و راهکار را ارزيابي کنيد و هر تاکتيکي را که وزن بيشتری دارد ، اولويت دهيد.
۴- در تکميل ماموريت خود محدوديت زماني تعيين کنيد.
۵- اگر طرح اول خود را پياده کرديد و موفق نبود، آن را اصلاح کنيد و مجدد اجرا نمائيد.
۶- با گسترش طرح، شما تجربه مفيدي خواهيد اندوخت. از اشتباهات خود پند بگيريد.
براي اينکه بهنگام نوشتن طرح، کمي هم تفريح کنيد فرض کنيد که شما يک آژانس فوقسري هستيد و يک مأموريت غير ممکن داريد!
در هر کاري که انجام ميدهيد سعي کنيد کمي هم شوخي و مزاح را داخل کنيد تا به شما انگيزه بيشتري بدهد .
برگرفته از: /parsifa.com