مشاهیر ایران و جهان

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت : آرژانتین   -   قرن : 19 منبع :

خوان مارتین دل پوترو متولد 23 سپتامبر 1988 در تندیل آرژانتین و در حال حاضر دارای رتبه پنجم در رده بندی برترین تنیسور های جهان می باشد . نام های مستعار وی انانو , پالیتو و دلپو می باشد و در بین دوستان تنیسورش بیتر به دلپو مشهور است . خوان تنیس را از 7 سالگی و نزد مربی مجرب آرژانتینی مارچلو گومز شروع کرد . ستاره دوران کودکی خوان سمپراس و سافین بود و به علت علاقه به این دو و شرایط خانوادگی ( پدر و خواهر تنیسور ) این ورزش را از کودکی شروع کرده و ادامه داد . او به سه زبان اسپانیایی , ایتالیایی , و انگلیسی مسلط است . او از باز فوتبال نیز لذت می برد و هم اکنو یکی از بزرگترین ساپورتر های باشگاه های بوکا جونیورز و یوونتوس ایتالیاست ! خوان از بین سطوح سه گانه تنیس هارد را بیشتر می پسندد و عقیده دارد که دربازی های سرعتی موفق تر است . او پس از اینکه اولین قهرمانی اس در سری رقابت های تور ATP را در اشتوتگارت 2008 جشن گرفت یک مرسدس سی ال کی به خواهرش ژولیه تا برای قدردانی هدیه داد ! جدول قهرمانی های او که از سایت ویکی پدیا بر گرفته شده: (Legend (pre/post 2009 Grand Slam (tournaments (0 ATP World Tour (Finals (0 ATP World Tour (Masters 1000 (0 ATP World Tour 500 (Series (2 ATP World Tour 250 (Series (3 Titles by Surface (Hard (3 (Clay (2 (Grass (0 (Carpet (0 No. Date Tournament Surface Opponent in Final Score 1. 13 July, 2008 Stuttgart, Germany Clay Richard Gasquet 6–4, 7–5 2. 20 July, 2008 Kitzbühel, Austria Clay Jürgen Melzer 6–2, 6–1 3. 10 August, 2008 Los Angeles, United States Hard Andy Roddick 6–1, 7–6(2) 4. 17 August, 2008 Washington, D.C., U.S. Hard Viktor Troicki 6–3, 6–3 5. 17 January, 2009 Auckland, New Zealand Hard Sam Querrey 6–4, 6–4

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت : اسکاتلند   -   قرن : 20 منبع :

اندی مورای متولد ۱۵ می ۱۹۸۷ درDunblane اسکاتلند است . او درباره ملیت خود می گوید : قبلا بارها شنیده بودم به من می گویند مورای انگلیسی ! و من برای تصحیح این اشتباه یک بار بصورت علنی این واقعیت را گفتم که من متولد اسکاتلند هستم ! اما بعد از آنت شایعه سازی درباره من شروع شد که او ضد انگلیسی است . تا اینکه در مسابقات ملی با قبول پیراهن ملی به همه نشان دادم که خاک من بریتانیاست و هیچ وقت ضد انگلیس نبوده ام . فقط دوست دارم برای کشورم بازی کنم ! او ۱۹۰ سانتیمتر قد دارد و دودست است . اما در بازی ها از دست راست خود استفاده می کند .اندی تنها 8 ساله بود که در قتل عام شهرDunblane جان سالم به در برد . او به همراه خانواده اش در سن 12 سالگی به فلوریدای آمریکا مهاجرت کرد و در آنجا ساکن شد . در دسامبر 2004 وقتی او 17 ساله بود توانستU.S. Open tennis Boys’ title را فتح کند . دو هفته پس از آن او برای خود یک عضو گروهی بریتانیایی پیدا کرد تا در جام دیویس اتریش شرکت کند . اما او این بازی را 3 بر 2 به حریفانش واگذار کرد ! دسامبر همین سال بود که او از سوی شبکهBBC بعنوان جوانترین شخصیت ورزشی بریتانیا برگزیده شد . سپس در سال 2005 به همراه دیوید شروود در دیویس کاپ شرکت کرد . اما آنها می بایست با رقیب اسرائیلی بازی می کردند که این کار را نپذیرفتند و همین امر موجب شد تا بر شهرت آنها افزوده شود . پس از آن بود که موفقیت های مورای اوج گرفت و رنکینگ جهانی رده 4 را به خود اختصاص داده است . او می گوید تنیس ورزش متفاوتی است . کاملا متفاوت با فوتبال . من تجربه بازی در تیم فوتبال را هم داشته ام اما هر وقت که تنیس بازی می کنم حس تازه ای دارم . حرکات کهنه نمی شوند و من با تمام بدنم بازی می کنم .

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت : اسپانیا   -   قرن : 20 منبع :

رافائل نادال پاریرا ملقب به رافا نادال که دیگه نام آخرشو تو مسابقات صدا نمیزنن(منظور همون پاریراس!!) در روز سوم ماه جون سال ۱۹۸۶ در شهری کوچک که بیشتر با نام دهکده ی ماناکور هست در شهر مایورکا ی اسپانیا بدنیا اومد. دارنده ی رکورد طولانی ترین زمان بی شکستی در کل تاریخ دنیای تنیس که از سال ۱۹۶۸ تا بحال بطور حرفه ای دنبال میشود میباشد که از ماه آوریل ۲۰۰۵ و با قهرمانی در مسابقات مسترز مونته کارلو شروع شد و تا ماه گذشته و مسابقه ی فینال مسترز هامبورگ که به راجر فدرر مرد شماره ی یک جهان باخت ادامه داشت که به عدد ۸۱ برد پیاپی رسید! سباستیان و آنا ماریا پدر و مادر وی بودند که رافا همچنین یک خواهر کوچکتر بنام ماریا ایزابلا نیز دارد.پدرش دارای یک رستوران نسبتا بزرگ در همان شهر کوچک ماناکور است.وی همچنین در شغل شیشه و فروش شیشه های دوجداره نیز میباشد که این شغل را از زمانی که نادال تنیسور حرفه ای شده آغاز کرده! رافا دو عمو دارد. یکی از آنها میگل آنگل نادال هست که یک فوتبالیست کاملا حرفه ای و سرشناس در کل جهان نیز بوده ولی الان بازنشسته است! میگل آنگل همچنین در ۳ دوره جام جهانی همراه تیم ملی اسپانیا بوده و در باشگاههای بارسلونا و مایورکا در لیگای اسپانیا بازی کرده... عموی دیگرش تونی نام دارد که وی را به ورزش و بالاخص تنیس آشنا کرد و هنگامی که رافائل تنها ۳ سال داشت او را به زمینهای تنیس میبرد و رافا بارها اعلام کرده که زندگی ورزشیش را مدیون تونی است. هرچند رافا با دست چپ بازی می کند ولی با اینحال او یک راست دست مادرزاد است و حتی برای نوشتن هم نمی تواند با دست چپش که باهاش تنیس بازی می کند بنویسد که در نوع خود یک استثنا به شمار میرود! هنگامی که نادال ۱۲ سال داشت والدینش به وی پیشنهاد کردند از بین ورزشهای فوتبال(ورزش مورد علاقه اش) و تنیس یکی را انتخاب کرده و آنرا تا مراحل بالاو حرفه ای ادامه دهد و همان زمان تونی وی را بیشتر به تنیس راغب کرد. در ماه می ۲۰۰۱ و هنگامی که رافا تنها ۱۴ سال داشت تنیسور افسانه ی استرالیا یعنی پت کش با او به یک بازی نمایشی در زمینهای خاک رس پرداخت.این در حالی بود که کش اصلا علاقه ای به بازی با او نداشت و دلیلش هم این بود که از ابتدا قرار بود بوریس بکر تنیسور اسطوره ی آلمانی حریف کش باشد که چون او به این تورنمنت نمایشی نیامد نادال بالاجبار ناچار به بازی با او شد و جالب اینکه کش این داستان رو بعنوان مضحکترین رخداد زندگیش قلمداد می کند! جالبتر اینکه نادال این بازی رو با اختلاف کمی بسود خود خاتمه داد و پت کش رو حتی عصبانی تر از قبل کرد. در سال ۲۰۰۲ نادال ۱۵ ساله اولین بازی حرفه ای خود را برد و در مسابقاتی که در مایورکا انجام میشد به دور دوم رسید که وی را نهمین بازیکنی در تاریخ کرد که یک بازی ATP را قبل از سن ۱۶ با پیروزی پشت سر گذاشته! در سال ۲۰۰۳ دومین بازیکن جوان در تاریخ شد که به جمع ۱۰۰ نفر اول جهان در رنکینگ ای تی پی راه یافته! او سال را بعنوان نفر ۵۰ جهان خاتمه داد و همان سال او دو تورنمنت چلنجر نیز برد! سال ۲۰۰۵ سال شروع موفقیت های نادال بود و او توانست ضمن بردن اولین گرند اسلم کارنامه ی خود مقام دومی جهان را نیز بدست آورد.همان سال دو عنوان مسترز اول دوران بازیگریش را نیز کسب کرد که در مونته کارلو و رم بود و ماه بعد نیز مسابقات گرند اسلم فرانسه رو هم برد.ضمن اینکه مسابقات بارسلونا رو هم برد و از همان سال بود که رکورد بی شکستی خود در زمینهای خاکی رو شروع کرد! در مسابقات اوپن فرانسه آن سال که نادال تنها ۱۸ سال داشت رکورد جوانترین مسابقات رو که در دست متس ویلاندر سوئدی بود رو بعد از ۲۱ سال در اختیار گرفت و همچنین در انتهای سال که نادال ۱۱ عنوان قهرمانی کسب کرد رکورد بیشترین عناوین قهرمانی در یکسال رو که مختص به دیگر افسانه ی سوئدی یعنی بیورن بورگ بود شکست و بخود اختصاص داد! آنسال نادا ۴ عنوان از ۹ مسترز سال رو برد و در کل آنسال ۱۱ عنوان قهرمانی کسب کرد! در روز تولدش و در سن ۱۹ سالگی راجر فدرر رو برد و دو روز بعد از تولدش هم قهرمانی مسابقات فرانسه رو بدست آورد. نادال مسابقات آخر سال رو که بعد از ۴ سال مجددا به چین و شانگهای بازگشته بود رو بدلیل مصدومیت شدید از ناحیه ی پی چپ از دست داد ولی همچنان سال را با عنوان دومی تمام کرد. همان سال رکورد ۷۹ برد در یکسال را بعد از فدرر که ۸۱ مسابقه بود بعنوان دومی تمام کرد. سال ۲۰۰۶ و در واقع مسابقات اوپن استرالیا رو بدلیل همان مصدومیت آخر سال قبل از دست داد و از مسابقات دوبی مجددا بطور کامل سال را آغاز کرد و آن فینال دراماتیک او برابر فدرر رو حتما همه بیاد دارید! بیشتر بردهای نادال برابر فدرر به همین سال ۲۰۰۶ بر میگرده که او در فینالهای دوبی و رم و مونته کارلو و فرانسه فدرر رو مغلوب کرد! البته این سال برای نادال مانند ۲۰۰۵ نبود چون او نتوانست از ۶ عنوان قهرمانیش دفاع کرده و تنها ۵ عنوان قهرمانی آورد. ولی همچنان رکورد بی شکستیش در زمینهای خاکی ادامه داشت... او همچنین برای دومین سال پیاپی قهرمان مسابقات اوپن فرانسه شد و در فینال فدرر رو شکست داد تا فدرر از رسیدن با باشگاه برترین های تاریخ باز بماند! در همین سال ۲۰۰۶ نادال رکورد گیلرمو ویلاس اسطوره ی سابق آرژانتینی رو در زمینهای خاکی پس از ۲۹ سال شکست و این رکورد رو بنام خودش ثبت کرد! در پایان سال ۲۰۰۶ بالاخره در مسابقات آخر سال در چین شرکت کرد و در نیمه نهایی مغلوب فدرری شد که دنبال انتقامی سخت از نادال بود! ولی سال ۲۰۰۷ با دو شکست پیاپی در هندوستان (نیمه نهایی) و سیدنی(در مرحله ی اول بدلیل مصدومیت) آغاز کرد و در مرحله ی ۴/۱ نهایی اوپن استرالیا به فرناندو گونزالس شیلیایی باخت! هنوز رکورد بی شکستی نادال ادامه داشت و او توانست براحتی از عناوین قهرمانیش در مونته کارلو و رم و بارسلونا دفاع کند تا اینکه در مسابقات مسترز هامبورگ که وی امتیازی برای دفاع کردن نداشت شرکت کرد و بیشتر بدلیل خستگی زیاد در دیدار فینال و در حالی که یک ست رو برده بود به راجر فدرر واگذار کرد! بعد از آن شکست همه به اینکه بالاخره فدرر اولین جایزه ی فرانسه اش را میبرد امیدوارتر شدند تا اینکه نادا در فینال او را هم برد و یک رکورد دیگر را ثبت کرد: اولین بازیکنی که توانسته مسابقات گرند اسلم فرانسه رو ۳ سال پشت سر هم ببرد و بدون باخت بلقی بماند!

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت : سوئیس   -   قرن : 20 منبع :

بی شک راجر فدرر یکی از ستاره های درخشان ورزش تنیس است، ورزشی که همواره علاقه مندان زیادی داشته و تورنمنتهای هیجان انگیزی را رقم میزند . این مهره آس تنیس متولد 1981 بازل سوئیس (Basel, Switzerland) است و تنیس را از سن 8 سالگی آغاز کرده. هنگامی که 10 ساله بود همه مردم شهر بازل با هیجان از بازی خوب او در زمین تنیس حرف میزدند، هنگامی که سایر هم سن و سالهای خودش را با ضربات دیدنی راکت شکست می داد حریفانش را در آغوش می گرفت و با آنها همدردی میکرد. در سن 13 سالگی زادگاهش را برای تحصیل در آکادمی حرفه ای تنیس سوییس ترک کرد، اما تا سن 16 سالگی درگیر مصدومیت های عجیب و غریب بود. در سال 1998 او به طور حرفه ای به اتحادی تنیس جهان ملحق شد و در سال 2001 در اولین تورنمنت جهانی اش که در میلان برگزار شد توانست مقام نخست را کسب کند. شروع موفقیتها سالهای 2003 - 2004 برای او سالهای موفقیت آمیزی بودند که در پیشرفت وی در عرصه تنیس جهانی سهم به سزایی داشتند و را را تبدیل به بهترین بازیکن جهان کردند. پشتکار و تلاش مثال زدنی راجر در تنیس برای همه علاقه مندان به این رشته انگیزه خوبیست. او در 2004 موفقیت چشمگیری داشت و جایزه 6,357,547 دلاری او برای 11 مسابقه انفرادی همه را متعجب کرد! او اولین تنیسوریست که از زمان متس ویلاندر (Wilander) توانسته سه بار در یک فصل عنوان گراند اسلم (Grandslam) را از آن خود کند. خودش در این باره میگوید: "اینکه در ورزش بتوانم حرفی برای گفتن داشته باشم و به موفقیت برسم برایم بسیار حائز اهمیت است .خوشحالم که توانستم حرفی برای گفتن داشته باشم." مرد اول تنیس جهان او با پیروزی برابر آقاسی تبدیل به مرد اول تنیس جهان شد و همه رقبایش را کنار زد. اگرچه یکی از جوان ترینهای تنیس است، اما در برابر قهرمانی مثل پیت سمپراس با اعتماد به نفس بالا پیروز شد. عمده موفقیتهایش را مرهون هوش و زیرکی اش در زمین بازی است و همین زیرکی برایش چهار عنوان گرند اسلم را به ارمغان آورد. به عقیده بسیاری از کارشناسان تنیس جهان او تا قبل از آنکه دوران حرفه ایش به سر برسد می تواند به افتخاراتی بزرگتر نیز دست پیدا کند. راجر فدرر را بهتر بشناسیم - به سه زبان زنده دنیا انگلیسی، آلمانی و فرانسوی مسلط است. -او یکی از معدود تنیسورهای حرفه ای جهان است که مربی ندارد. تک‌نفره عنوان‌های حرفه: ۶۱ بالاترین رتبه: ۱ (۲ فوریهٔ ۲۰۰۴) نتیجهٔ گرنداسلم آزاد استرالیا برنده (۲۰۰۴، ۲۰۰۶، ۲۰۰۷، ۲۰۱۰) آزاد فرانسه برنده (۲۰۰۹ ویمبلدون برنده (۲۰۰۳، ۲۰۰۴، ۲۰۰۵، ۲۰۰۶،۲۰۰۷، ۲۰۰۹) آزاد آمریکا برنده (۲۰۰۴، ۲۰۰۵، ۲۰۰۶، ۲۰۰۷،۲۰۰۸) دونفره عنوان‌های حرفه: ۸ بالاترین رتبه: ۲۴ (۹ ژوئن ۲۰۰۳) آزاد استرالیا دور سوم (۲۰۰۳) آزاد فرانسه دور اول (۲۰۰۰) ویمبلدون یک‌چهارم نهایی (۲۰۰۰) آزاد آمریکا دور سوم (۲۰۰۲)

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 20 منبع :

پیت سمپراس (Pete Sampras ) متولد 12 آگست 1971 در واشنگتن آمریکا یکی از نام های پر افتخار ورزش تنیس در جهان است . سمپراس در طول مدت بازیگری خود توانست 14 گرنداسلم را کسب کند و برای مدت 15 سال در صدر جدول برترین تنیسور های جهان باقی بماند ( از سال 1993 تا 1998 بدون سقوط به مدت 6 سال بر تنیس جهان حکمرانی می کرد! ) در کارنامه پر افتخار سمپراس همچنین 203 برد و 38 باخت و حضور در 52 گرند اسلم به چشم می خورد که در نوع خود رکورد دست نیافتنی محسوب می شود . حرکات بدن و چرخش ها ی پیت به گونه ای بود که پس از مدتی به او لقب King of swing را دادند .او بازی حرفه ای خودرا از سال 1988 در ATP آغاز کزد و آخرین بازی خودرا در حالی در فینال US Open 2002 انجام داد که بازی را به آندره آغاسی دیگر اسطوره خوشنام تنیس واگذار کرد . سمپراس سطح مخصوص و مرد علاقه ای نداشت ! تمام سطح ها چه چمن چه رس و چه هارد برای سمپراس زمین بازی بود که حریفان خود را شکست می داد . بیشتر سبک بازی اورا به Serve & Volley برمی گردانند به خاطر حرکات سریع و سرویس های بی نظیر و صحیح او . همچنین برخی اعتقاد دارند هنوز کسی نتوانسته مانند او running forehands بزند ! سمپراس با رکورد 11 عنوان قهرمانی مسابقات مسترز پس از آغاسی (17) نادال (15) و فدرر (15) در رده چهارم قرار گرفته است . از بین گرند اسلم های نیز رولند گروس تنها رقابتی است که سمپراس موفق به قهرمنی در آن نشد . از 14 عنوان قهرمانی او 2 عنوان در مسابقات آزاد استرالیا , 7 عنوان در ویمبلدون و 5 عنوان در مسابقات آزاد آمریکا بدست آمده است .

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

ارغوان رضایی (به فرانسوی: Aravane Rezaï) (زاده ۱۴ مارس ۱۹۸۷ در سنت اتین فرانسه) تنیس باز ایرانی‌تبار مقیم فرانسه و مشهور به «ملکه تنیس ایران» است. بالاترین رده او در رتبه‌بندی جهانی رده ۱۶ بوده‌است که در ۱۷ مه ۲۰۱۰ به‌دست آمد. او تنیس باز شماره ۲ فرانسه‌است (۲۰۱۰). اگرچه او بیشتر به عنوان یک تنیس‌باز فرانسوی بازی می‌کند اما دو بار (در سال‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۵) به عنوان بازیکن تیم تنیس زنان ایران، در مسابقات اسلامی زنان مدال طلا کسب کرده‌است و خود را ایرانی می‌داند. ارغوان رضایی، چندین بار به ایران سفر کرده‌است. او در مراسمی که برای تقدیر از ایرانیان خارج از برگزار شده بود، راکت‌های خود را به محمود احمدی‌نژاد، رییس جمهور هدیه کرد. رضایی در رقابت‌های آزاد مادرید در می‌۲۰۱۰ توانست به مقام قهرمانی برسد، او در این رقابت‌ها به ترتیب بر جاستین هنن از بلژیک، زاکو پالووا از جمهوری چک، آندریا پتکوویچ، یلنا یانکوویچ از صربستان و لوسی سافارووا از جمهوری چک غلبه کرد تا پا به دیدار نهایی بگذار و در دیدار نهایی بر ونوس ویلیامز تنیس باز آمریکایی و قهرمان تنیس دونفره ویمبلدون، تنیس آزاد استرالیا و تنیس آزاد آمریکا و برنده ۳ مدال طلای المپیک و نفر شماره دو تنیس زنان غلبه کرد تا عنوان فهرمانی را به دست آورد.رضایی پس از این مسابقات در آخرین رتبه بندی تنیس بازان جهان با پنج پله صعود در رده ۱۶ ایستاد.با این وجود او تا ماه می سال ۲۰۱۰ در هیچ یک از گرنداسلم‌ها به جمع هشت نفر برتر، راه پیدا نکرده‌است. رضایی در مسابقات سال ۲۰۰۷ استانبول به مقام دوم رسید. او با غلبه بر تنیس‌بازان سرشناسی چون ماریا شاراپوا و ونوس ویلیامز پدیده این مسابقات لقب گرفت اما در دیدار پایانی این مسابقات به دلیل آسیب دیدگی از ادامه دادن مسابقه خودداری کرد. زندگی شخصی پدر ارغوان، ارسلان رضایی که خودش مکانیک اتومبیل بود نقش مربی او را دارد. تنیس را در سن ۸ سالگی آغاز کرد . مادر او نوشینه که تن درمان کار است همیشه همراه ارغوان سفر می‌کند. ارغوان دارای یک برادر و یک خواهر است. او به سه زبان فارسی، انگلیسی و فرانسوی مسلط است و غذای مورد علاقه او کباب است. خودش می‌گوید که اگر تنیس بازی نمی‌کرد، دنبال تحصیلات فیزیک نجومی می‌بود، که حتماً بعد از اتمام تنیس حرفه‌ای آن کار را خواهد کرد. سفر به ایران و پشتیبانی از محمود احمدی‌نژاد ارغوان رضایی، چندین بار به ایران سفر کرده‌است. او در مراسمی که برای تقدیر از ایرانیان خارج از برگزار شده بود، راکت‌های خود را به محمود احمدی‌نژاد، رییس جمهور هدیه کرد. این صحنه در فیلم تبلیغاتی محمود احمدی نژاد برای انتخابات ریاست جمهوری دهم به نمایش درآمد. ویدئوی صحبت‌های او از شبکه‌های ماهواره‌ای دولت ایران پخش شد. پدر وی در گفتگویی با بی‌بی‌سی فارسی اعلام کرد: «ارغوان این دو راکت را به آقای احمدی‌نژاد نداد، به ملت ایران داد. او این راکت‌ها را به مردم ایران به این خاطر داد که بگوید من با این راکت‌ها در میدان‌ها می‌جنگم و الا آقا احمدی‌نژاد یک کسی هست که تمام می‌شود و می‌رود، اما این راکت‌های تنیس برای ملت ایران است.» تاریخچه تنیس حرفه‌ای ۲۰۰۳- شرکت در مسابقه‌ای از سری فدراسیون جهانی تنیس در فرانسه. ۲۰۰۴- اولین شرکت در دوره مقدماتی آزاد فرانسه. برنده دو مسابقه از سری فدراسیون جهانی تنیس. ۲۰۰۵- رسیدن به دور دوم آزاد فرانسه که با باخت به ماریا شارپوا تمام شد. شکست در مسابقات اس-هرتگنبوش. برنده دو مدال در مسابقات سری فدراسیون جهانی تنیس. ۲۰۰۶- نقطه عطف در تنیس: یک چهارم فینال در پالرمو، هاسسلت و کلکتا؛ دوره سوم در آزاد فرانسه و دوره چهارم در آزاد آمریکا. رسیدن به رده ۴۹ در رده‌بندی تنیس انجمن تنیس زنان. ۲۰۰۷- شکست شاراپووا در استانبول. رسیدن به دوره سوم در ویمبلدون، دوره دوم در آزاد آمریکا, برای اولین بار در هر چهار گرند اسلم در یک سال. رسیدن به رده ۴۰ در رده بندی فدراسیون جهانی تنیس. ۲۰۰۸- رسیدن به دوره دوم در آوکلند (شکست شماره ۷ دنییلیدو و شماره ۳ سربتنیک و شکست به دونپرت). بهترین نتیجه در گرند اسلم آزاد استرالیا و رسیدن به دوره سوم بود ( شکست شماره ۱۳ گلوین). ۲۰۱۰- رسیدن به رده ۲۱ در رده‌بندی فدراسیون جهانی تنیس. ۲۰۱۰- ارغوان رضایی قهرمان جایزه بزرگ مادرید شد قهرمانی در اوپن مادرید وی در سال ۲۰۱۰ با پیروزی بر ونوس ویلیامز آمریکایی در فینال، قهرمان جایزه بزرگ مادرید شد و با واکنش مثبت رسانه‌های دولتی در ایران مواجه شده‌است. شبکه برون مرزی جام جم از خانم رضایی برای حضور در گفتگویی زنده دعوت کرد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 19 منبع :

فردریک وینزلو تیلور متولد 20 مارس 1856 بوده و در 21 مارس 1915 از دنیا رفت. بیشتر او را به نام تیلور می‌شناسند و مهندس مکانیکی آمریکایی بود که به دنبال بهبود کارآیی صنعتی بود. تیلور را پدر مدیریت علمی می‌دانند و جزو اولین مشاوران مدیریت است. او یکی از رهبران فکری جنبش کارآیی است و ایده‌های او در عصر پیشرو بسیار تأثیر گذار هستند. پیتر دراکر در مورد او می‌گوید: فردریک تیلور از نظر تاریخی اولین کسی است که کار را مستحق مطالعه و بررسی سیستماتیک دانست. پیشرفت عظیم هفتاد و پنج سال اخیر که علی‌الخصوص در کشورهای در حال توسعه رخ داده، با استفاده از دانش مدیریت تیلور به دست آمده است؛ پیشرفتی که با تغییرات قبلی اصلاً قابل مقایسه نیست. با اینکه تأثیر تیلور بر دانش کار با تحولاتی که نیوتون یا حتی ارشمیدس انجام داد، قابل مقایسه است اما او تنها بنیانهای اولیه را بنا نهاد. با اینکه شصت سال از فوت او می‌گذرد اما موارد قابل ملاحظه‌ای به این رشته دانش اضافه نشده است. تیلور در بازی تنیس هم مدالهایی به دست آورده است؛ اولین مدال تورنمنت دوبل را در مسابقات ملی آمریکا در سال 1881 به دست آورد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت : روسیه   -   قرن : 20 منبع :

کیرسان نیکلایویچ ایلیومژینوف (به روسی: Кирса́н Никола́евич Илюмжи́нов) (زاده ۵ آوریل ۱۹۶۲) رئیس فدراسیون بین‌المللی شطرنج از سال ۱۹۹۵ و رئیس جمهوری قالموقستان در قفقاز شمالی از سال ۱۹۹۳ است. او یک تاجر مولتی‌میلیونر است که ثروت انبوهی را در دوران پس از فروپاشی شوروی به دست آورده‌است و هر سال میلیون‌ها دلار را برای تبلیغ شطرنج، فرهنگقالموق‌ها (قوم ترک‌تبار بودائی‌مذهب ساکن شمال قفقاز) و همچنین مذهب می‌کند. ایلمژینوف تاکنون بارها با دالایی لاما دیدار کرده و ۳۰ معبد بودایی که دالایی لاما در بسیاری از آنها حضور یافته‌است، ۲۲ کلیسای ارتدوکس شرقی، یک کلیسای کاتولیک (که در هنگام ورود ژان پل دوم به قالموقستان افتتاح شد)[۱][۲]، یک مسجد و یک کنیسه در این جمهوری ساخته‌است. او همچنین شطرنج را در سه سال اول مدارس ابتدایی این کشور به صورت یکی از دروس اجباری درآورده‌است. زندگی شخصی : ایلیومژینوف دوران کودکی خود را در الیستا گذراند. والدین او از قالموق‌هایی بودند که در دوران حکومت استالین به سیبری تبعید شدند و با انتقال قدرت در شوروی اجازه بازگشت به وطنشان را پیدا کردند. کیرسان در ۱۴ سالگی قهرمان شطرنج قالموقستان شد. او همچنین تحصیلات خود را از ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۹ در انستیتو روابط خارجی مسکو ادامه داد. فعالیت سیاسی: ایلیومژینوف در ۵ آوریل ۱۹۹۳ رئیس جمهوری قالموقستان شد، دو سال بعد در سال ۱۹۹۵ انتخابات پیش از موعدی را برگزار کرد و بدون رقیب پیروز شد، او در یک دوره ۷ ساله بر سر قدرت باقی ماند تا اینکه در سال ۲۰۰۲ دوباره به این سمت انتخاب شد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

تاریخ تولد:۱۱/۱۰/ ۱۳۵۷ سال آغاز هنر شطرنج:1374 رنگ مورد علاقه:آبی روشن آرزوی طلایی: سعادتمندی فرزندم. مشوق اصلی:من در شرایط سختی شطرنج را آغاز کردم چون پدرم شدیداً مخالف بود و اعتقاد داشت به درسم لطمه می زند (افسوس که اکنون نمی تونه نتیجه تلاشهایم را ببیند ایشون در سال 1377 فوت کردند) ولی با وجود حمایتهای بی دریغ مادر و همسرم (بعد از ازدواج پیشرفت کردم.) مهره ی مورد علاقه:اسب مدرک تحصیلی:دانشجوی رشته تربیت بدنی به جز شطرنج علاقه دارم به : در ورزشها به تنیس روی میز و نقاشی (همسرم یک نقاش حرفه ای است)دارم. تاثیر شطرنج بر روی زندگی: در دیدن افقهای دوردست زندگی کمک بزرگی است. مربیان: اساتید هرندی، گولیف و در مقاطعی رائوسیس، ماگراموف و نایجل شورت شطرنج را چه رنگی میبینید:به رنگ دلم. فصل مورد علاقه:بهار مقام های کسب شده: مهمترین هایش کسب عنوان استاد بین المللی و ریتینگ 2421، سابقه عضویت در تیم ملی، حضور در مسابقات المپیاد جهانی (آخرین سالی که کاسپاروف حضور داشت)، قهرمان مسابقات انتخابی غرب آسیا، نفر اول مشترک مسابقات بین المللی دهه فجر، دو سال قهرمان لیگ برتر کشور به همراه تیمهای بهمن و راه آهن، 4 سال قهرمان انفرادی لیگ برتر کشور، 4 بار قهرمانی در مسابقات بزرگسالان استان تهران (احتمالاً یک رکورد محسوب می شود)، قهرمان مسابقات آزاد داخلی متعدد از قبیل جام رمضان (2 بار)، جام خرمشهر، اوپن لاهیجان، اوپن لنگرود و... حرف آخر: آرزوی سلامتی برای همه.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

تاریخ تولد:63/1/21 سال آغاز هنر شطرنج:1373 رنگ مورد علاقه:سفید آرزوی طلایی:عنوان استاد بزرگی مردان مشوق اصلی:مادرم،پدرم و همسرم مهره ی مورد علاقه:همه ی مهره ها را به یک اندازه دوست دارم. مدرک تحصیلی:کامپیوتر گرایش به نرم افزار دانشگاه آزاد به جز شطرنج علاقه دارم به :موسیقی پاپ تاثیر شطرنج بر روی زندگی:به من صبر می دهد. مربیان:مرحوم بنکدار،آقای مومنی،آقای خاکپور،استاد هرندی،آقای قائم مقامی شطرنج را چه رنگی میبینید:سفید فصل مورد علاقه:بهار مقام های کسب شده:نایب قهرمان زون غرب آسیا،کسب استادی بین المللی در سال 80،قهرمان مسابقات ابوظبی ، دو بار قهرمان کشور در سال های 76 و 81،نایب قهرمان کشور در سال 85،مقام تیمی دوم دانشجویان جهان در نیجریه،مقام سوم تیمی دانشجویان در ترکیه حرف آخر:آرزوی موفقیت برای همه ی شطرنجبازان!!

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

سید جواد علوی مقدم تاریخ تولد:66/5/3 سال آغاز هنر شطرنج:1372 رنگ مورد علاقه:آبی آرزوی طلایی:دکترای عمران بگیرم. مشوق اصلی:خانواده مهره ی مورد علاقه:وزیر مدرک تحصیلی:دانشجوی عمران دانشگاه علم و صنعت. به جز شطرنج علاقه دارم به :کتاب های شعر،موسیقی سنتی،شنا و فوتبال تاثیر شطرنج بر روی زندگی:باعث شادی روح آدم می شه!! مربیان:استاد مرتضوی و استاد هرندی. شطرنج را چه رنگی می بینید:سیاه سفید فصل مورد علاقه:بهار مقام های کسب شده:قهرمان زیر 10 ساله های جهان سال76 ،3 بار نایب قهرمان آسیا در سال های 77،80،82 . مقام سوم دانش آموزان جهان،قهرمان رده سنی کشور در سال های 74،76و80.مقام سوم زیر 18 سال کشور در سال 77.مقام دوم کشور در رده ی سنی زیر 16 سال.عضو تیم ملی در سال 79.دو بار قهرمان مسابقات ابوظبی،یک بار قهرمان مسابقات بین المللی نوجوانان در گرجستان،مقام اول باشگاههای کشور در تیم فرهنگسرای بهمن! حرف آخر:مسئولان به ورزش شطرنج بیشتر توجه کنند واز مربیان خارجی برای تعداد بیشتری از بچه ها استفاده کنند.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

تاریخ تولد:21/6/61 سال آغاز هنر شطرنج:1370 رنگ مورد علاقه:سفید آرزوی طلایی:قهرمان بزرگسالان جهان بشوم. مشوق اصلی:قبلا پدر و مادرم و هم اکنون همسرم. مهره ی مورد علاقه:رخ مدرک تحصیلی:کارشناس حقوق قضایی و برای ارشد می خوانم. به جز شطرنج علاقه دارم به :هر نوع سبک موسیقی ،و ورزشهایی مثل فوتبال،شنا،پینگ پنگ،والیبال،بسکتبال،دوچرخه سواری،کوهنوردی. تاثیر شطرنج بر روی زندگی:راهنمای بسیار خوبی برایم بوده.درسهایی که انسان از شطرنج در زندگی می گیرد درسهایی است که اگر می خواست آن ها را با تجربه به دست آورد خیلی طول می کشید.شطرنج به عنوان یک سرگرمی به ما یاد می ده که چگونه صبور باشیم و چگونه به دیگران احترام بگذاریم.استقامت را بیاموزیم و برای رسیدن به هدفمان تلاش کنیم. مربیان:مرحوم بنکدار،آقایان مومنی،حق شناس،رضایی،هرندی،گلیوف،ماگراموف،رائوسیس،زایتسف. شطرنج را چه رنگی میبینید:سفید و سیاه. فصل مورد علاقه:زمستان مقام های کسب شده:9 بار قهرمان نوجوانان و جوانان کشور و یک بار نایب قهرمان.5 بار قهرمان بزرگسالان کشور،یک بار نایب قهرمان و یک بار مقام سوم.5 بار قهرمان مسابقات بلیتس کشور با 5 بار حضور.دو بار قهرمان نیمه سریع کشور با دو بار حضور.اولین استاد بزرگ تاریخ شطرنج ایران.4 بار راهیابی به مرحله ی نهایی قهرمانی جهان.فاتح تعداد زیادی تورنمت های بین المللی در سراسر جهان.دو بار کسب مقام سوم دانشجویان جهان یک بار انفرادی و یک بار تیمی.کسب 6 مدال آسیایی در مقطع سنی بزرگسالان که مهم ترین آن در سال 2003 در دوحه ی قطر بود.در سال 2004 هم بیشترین پیشرفت را در بین 100 شطرنجباز برتر دنیا داشتم. حرف آخر:آرزوی موفقیت برای همه ی ورزشکاران ایران و با آرزوی صلح در سراسر جهان.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 15 منبع :

الشن مرادی استاد بزرگ شطرنج ایران متولد ۱ خرداد ۱۳۶۴ که در سال ۱۳۸۳ و در سن ۱۹ سالگی به این درجه دست یافت. او دانشجوی مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف است و از قهرمانان ملی محسوب می‌گردد. تا سال ۲۰۰۵ (میلادی) در شطرنج ایران ۳ نفر دارای عنوان استاد بزرگ مردان هستند. توانایی او در بازی چشم بسته نیز جالب توجه است از جمله رکوردهای او مبارزه‌ٔ هم‌زمان با ۵۵ نفر در سال ۸۴ در دانشگاه صنعتی شریف است که به تساوی با ۴ نفر و برد از بقیه بازیکنان انجامید. در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۵ نیز مسابقه‌ای خیریه‌ای در دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد و مرادی به طور هم‌زمان با ۱۲۰ نفر به رقابت نشست که نتیجهٔ آن ۷ تساوی و برد باقی افراد بود. این مسابقه بزرگ‌ترین مسابقهٔ شطرنج هم‌زمان ایران هم بود.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 15 منبع :

آتوسا پور کاشیان ( زاده ۲۵ اردیبهشت ۱۳۶۷ در تهران) استاد بین‌المللی بانوان شطرنج ایرانی است پورکاشیان قهرمان شطرنج زیر ۱۲ سال جهان و برنده مدال برنز شطرنج تیمی (به همراه الشن مرادی و احسان قائم مقامی) در بازی‌های آسیایی ۲۰۰۶ است او نماینده ایران در مسابقات جام جهانی روسیه بود آخرین ریتینگ او در اکتبر ۲۰۰۸ ۲۲۴۱ بوده است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 19 منبع :

آلکساندر آلکساندرویچ آلخین (به روسی: Алекса́ндр Алекса́ндрович Але́хин) (زاده ۱۸۹۲ ـ درگذشته ۱۹۴۶) قهرمان شطرنج جهان از سال ۱۹۲۷ (میلادی) تا ۱۹۳۵ و از سال ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۶ (سال مرگش) بود. او در سال ۱۹۲۷ در مسکو یک مسابقه جنجالی کاپابلانکا را با ۶ برد ۳ باخت و ۲۵ تساوی شکست داد. در سال ۱۹۳۵ در کمال شگفتی از ماکس ایوه شکست خورد ولی دو سال بعد در یک مسابقه انتقامی او را شکست داد و مقام قهرمانی را تا زمان مرگش حفظ کرد. آلخین از بزرگ‌ترین شطرنج‌بازان حمله‌ای در طول تاریخ شطرنج شناخته می‌شود.او توانایی بسیاری در کاربرد ترکیب داشت و معمولاً بازیهای او بسیار پیچیده‌ است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت : روسیه   -   قرن : 20 منبع :

گری کیمویچ کاسپارف (به روسی : Га́рри Ки́мович Каспа́ров ) قهرمان شطرنج جهان ( ۲۰۰۰ - ۱۹۸۵) در ۱۳ آوریل ۱۹۶۳ در باکو از پدری یهودی و مادری ارمنی به دنیا آمد. او در ۱۹۸۰ به عنوان استاد بزرگی دست یافت، ۵ سال بعد با غلبه بر آناتولی کارپف قهرمان شطرنج جهان شد و تا سال ۱۹۹۳ هنگامی که به دلیل اختلاف با فدراسیون جهانی شطرنج (فیده ) مسابقه فینال قهرمانی جهان را با نایجل شورت استاد بزرگ انگلیسی خارج از حمایت فیده برگزار کرد این عنوان را در اختیار داشت. پس از آن نیز تا هنگام شکست سال ۲۰۰۰ از ولادیمیر کرامنیک دنیای شطرنج او را قهرمان واقعی این ورزش می‌شناخت.کاسپارف روز ۱۰ مارس ۲۰۰۵ کناره گیری خود را از شطرنج حرفه‌ای اعلام کرد و وارد فعالیتهای سیاسی شد. کودکی و نوجوانی گری در ۷ سالگی پدر خود رااز دست داد و پس از آن نام خانوادگی او از واینشتین (Vajnshtejn) به نام خانوادگی مادرش، کاسپارُف (روسی شده، کاسپاریان) بدل شد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 18 منبع :

ویلهلم اشتاینیتس (به آلمانی: Wilhelm Steinitz) (زاده ۱۷ مه ۱۸۳۶ در پراگ، بوهم، [امپراتوری اتریش] ـ درگذشته ۱۲ اوت ۱۹۰۰ در نیویورک سیتی، آمریکا) شطرنج‌باز اتریشی آمریکایی و نخستین قهرمان رسمی شطرنج جهان از سال ۱۸۸۶ تا سال ۱۸۹۴ بود. بعضی او را از سال ۱۸۶۸ قهرمان غیر رسمی شطرنج جهان می‌‌شناسند. او در سال ۱۸۶۸ آدولف آندرسن را با ۸ برد و ۶ تساوی شکست داد و ادعای قهرمانی شطرنج جهان را کرد. در سال ۱۸۸۶ در اولین مسابقه رسمی قهرمانی جهان او تسوکرتورت را با ۱۰ برد و ۵ تساوی و ۵ باخت شکست داد. ۸ سال بعد عنوان قهرمانی را به امانوئل لاسکر واگذار کرد. اشتاینیتس پایه گذار شطرنج پوزیسیونی و علمی شناخته می‌‌شود و کارهای فراوانی در پیشبرد تئوری شطرنج انجام داده است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت : روسیه   -   قرن : 19 منبع :

واسیلی اسمیسلوف (به روسی: Васи́лий Васильевич Смысло́в) (زاده ۲۴ مارس ۱۹۲۱ در مسکو، شوروی) استاد بزرگ شطرنج اهل روسیه و قهرمان شطرنج جهان از سال ۱۹۵۷ تا ۱۹۵۸ بود. او سه بار در مسابقه فینال قهرمانی شطرنج جهان با میخائیل بتوینیک رقابت کرد. نخستین بار در ۱۹۵۳ که با تساوی ۱۲-۱۲ (۷ برد برای هر کدام و ۱۰ مساوی) خاتمه یافت قهرمانی در اختیار بتوینیک باقی ماند. بار دوم در ۱۹۵۷ که با پیروزی ۱۲٫۵-۹٫۵ او به پایان رسید و بار دیگر در ۱۹۵۸ که بتوینیک ۱۲٫۵-۱۰٫۵ پیروز شد. اسمیسلوف هشت بار دیگر نیز در مسابقات انتخابی قهرمانی شطرنج جهان ظاهر شده است که آخرین آن در سن ۶۵ سالگی در سال ۱۹۸۵ بود. او با به‌دست اوردن ۱۷ مدال (۹ مدال طلای تیمی و ۸ مدال انفرادی) از ۱۹۵۲ تا ۱۹۷۲ در المپیاد شطرنج از این حیث رکورددار است. او همچنین دو بار (۱۹۴۹ و ۱۹۵۵) قهرمان شطرنج شوروی شده است. اسمیسلوف در دو مسابقه شوروی-بقیه جهان ۱۹۷۰ بلگراد و ۱۹۸۴ لندن که هر دو با برد شوروی به پایان رسید یکی از اعضای تیم شوروی بود.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 19 منبع :

خوزه رائول کاپابلانکا (به اسپانیایی: José Raúl Capablanca) شطرنج‌باز و دیپلمات اهل کوبا بود. او قهرمان شطرنج جهان از سال ۱۹۲۱ تا سال ۱۹۲۷ بود. استعداد ذاتی او در بازی شطرنج و توانایی او در حل مسائل و موفقیت در پوزیسیون‌های پیچیده او را یکی از مهمترین شطرنجبازان تاریخ کرده است. او نخستین شخصی بود که خطر تبدیل شطرنج به یک بازی متکی بر حافظه و خالی شدن از حرکات خلاقانه و مساوی‌های پیاپی در بازی‌های مهم شطرنج را پیش‌بینی کرد و پیرو آن صفحه جدیدی را برای شطرنج طراحی کرد که ده ستون و هشتاد خانه داشت و از یک مهره جدید که توانایی حرکت هم به شکل فیل و هم به شکل اسب را برخوردار بود[۱]. او در سال ۱۹۲۱ امانوئل لاسکر را با ۴ برد و ۱۰ تساوی و بدون باخت شکست داد و عنوان قهرمانی جهان را به دست اورد. ۱۶ سال پیش امانوئل لاسکر در مجله شطرنج لاسکرها از استعداد حیرت انگیز این نوجوان ۱۶ ساله کوبایی در شطرنج خبر داده بود[۲]. در سال ۱۹۲۷ در بوئنوس آیرس پس از ۳ برد و ۶ باخت و ۲۵ تساوی از الکساندر آلخین شکست خورد و عنوان قهرمانی را واگذار کرد[۳]. از او به عنوان بالاترین استعداد طبیعی شطرنج نام برده می‌شود. او درک پوزیسیونی بسیاربالایی داشت و به راحتی مشکلترین حرکات را پیدا می‌کرد

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت : آلمان   -   قرن : 18 منبع :

امانوئل لاسكر در 24 دسامبر سال 1868 فيلسوف، رياضيدان (دكتراي رياضيات)، استاد بزرگ و قهرمان شطرنج جهان امانوئل لاسكر در شهر برلينچن پروس آلمان {اكنون لهستان} ديده به جهان گشود. لاسكر را كه به مدت 27 سال مقام قهرماني شطرنج جهان را مقتدرانه در اختيار داشت، پدر و بنيانگذار روانشناسي شطرنج مي نامند. آخرین پیروزی بزرگ وي تصاحب جایزه سوم در مسکو در سن 70 سالگي بسال ۱۹۳۶ مي باشد. با وجود موفقیت‌های بیشمار او در مسابقات و تورنمنت ها، سبک و روش لاسكر همچنان بحث انگیز و پر رمز و راز باقی مانده است. شهرت و آوازه "جادوی سیاه" او از آنجا برخاست که توانست خودش را به‌ عنوان یک شخصیت قویتر و محکم تر از رقیبش در تعدادی از بازیهای بسیار دشوار به اثبات برساند جالب اينكه وي در پيكارهايش بيشتر به فكر به وجود آوردن وضعيت هايي ناخوشايند براي حريف بود تا كسب برتري! تا جائي كه حاضر بود برتري هاي كمي و كيفي را فداي اين انديشه كند. شايد اگر بازيهاي وي را با كامپيوتر بررسي كنيم وي اغلب داراي وضعيت هاي ناخوشايندي است ولي علاوه بر قدرت وصف ناشدني وي در فن دفاع، تاكيد وي بر شناخت روانشناسي و خلقيات حريف قبل از بازي را مي توان مهمترين علت موفقيتش دانست. بدين رو عده اي از اساتيد معتقد بودند اگر در بين بازي حريفان لاسكر را عوض كنيم وي شكست هاي سختي را متحمل خواهد شد. عده اي ديگر نيز سبك بازي او را "قدم زدن در لبه پرتگاه" ناميدند ! لاسكر در زمان حيات خود با دانشمند بزرگ پروفسور "آلبرت انيشتين" مرادوات و مكاتبات بسياري داشته و گفته مي شود وي در برهه اي با افتخار جامعه علمي ايران "پروفسور حسابي" نيز ملاقات كرده است. سرانجام مبارز واقعي عرصه شطرنج در سن 73 سالگي در شهر نيويورك ايالات متحده آمريكا دارفاني را وداع گفت. لاسکر اغلب مدت زندگیش را در برلین بسر برد اما دوران پیری ابتدا به مسکو مهاجرت کرد .او مدت ۲۷ سال (۱۹۲۱-۱۸۹۴) قهرمان جهان بود و طول عمر قهرمانی اش استثنائی است.اولین درخشش او قربانی دو فیل در ۱۸۸۹ وآخرین پیروزی بزرگ او تصاحب جایزه سوم در مسکو بسال ۱۹۳۶ و در زمانی که به سن ۷۰ سالگی می‌رسید. با وجود موفقیت‌های بیشمار او در مسابقات و تورنمنت ها، سبک و روش او بحث انگیز و پر رمز و راز باقی مانده است. با نگاهی اجمالی در مییابیم که لاسکر استراتژیست خوبی بود که بازیش از بعد تاکتیکی والائی برخوردار بود و بعلاوه از یک آخر بازی عالی سود می‌برد. بهر حال مسابقه با حریفان قوی اجتناب می‌کرد و از شانسهای تصادفی در بازیهای انحرافی لذت می‌برد. حتی این نظر وجود داشت که تعصب لاسکر به سیگارهای قوی عملی بمنطور از پا در آوردن حریفانش بوده است. با اینهمه حقیقت اینست که هیچ بازیکنی بدون داشتن مقیاس عظیمی از مهارت و استادی در تمام زمینه ها، نمی‌تواند بمدت طولانی در مقام قهرمانی جهان باقی بماند و یا به چنان پیروزیهای مکرری در مسابقات دست یابد. در اغلب بازیهایش بلحاظ درک پوزیسیونی و استراتژیکی شطرنج از حریفانش پیش میافتاد و در اغلب اوقات از وقت مقرر بازی خودش جلوتر بود تسلط او بر خانه‌های ضعیف، بازی در خانه‌های دور افتاده و تغییر جریان حمله بین دو پیاده جلو رفته-قبل از فرمول بندی این عقاید در کتاب کلاسیک ابتدائی، روش من نیمزویچ- با موفقیت بانجام رسیده بود. لاسکر مبانی و اوصول اشتاینیتز را بکار برد و آنها را برای ستیز و زد و خورد عملی در تورنمنت و مسابقه‌های شطرنج مورد اصلاح قرار داد لاسکر دارای بنیه و طاقت استثنائی بود و خونسرد و فعال با اغلب بازیهای بحرانی برخورد می‌کرد.شهرت و آوازه "جادوی سیاه" او از آنجا برخاست که توانست خودش را به‌عنوان یک شخصیت قویتر و محکم تر از رقیبش در تعدادی از بازیهای بسیار دشوار به اثبات برساند: برای مثال در پیروزیش بر شلختر در بازی فینال مسابقه سال ۱۹۱۰ که لاسکر باید برای حفظ عنوان قهرمانی جهان پیروز می‌شد، در پیروزیش بر کاپابلانکا در سن پترزبورگ در سال ۱۹۱۴ که جلوتر از رقیب اصلی اش جایره اول را بدست آورد، و در بازی دوم از مسابقه سال۱۹۰۸ با تاراش خوش درخشید. در تمام این پیروزی ها، لاسکر مهارتش را در تحت فشار قرار دادن حریفانش نشان داد به نحوی که آنها نتوانستند بهترین بازیهایشان را ارائه نمایند. توان و استقامت او همچنین از سابقه خوبش در دور آخر بازی‌ها و تکرار تحلیل و بررسی رقیبانش در نیمه دوم یک تورنمنت آشکار می‌شود-برای مثال در هستینگز ۱۸۹۵ وسه تورنمت سن پترزبورگ در سال ۱۸۹۶ و ۱۹۰۹ و ۱۹۱۴. پایداری و مقاومت او درس مهمی برای بازیکنان باشگاهی معمولی و بازیکنانی که تفریحی بازی می‌کنند و نوجوانان بلند همت بود.از لحاظ تئوری، تمام بازیهای شطرنج از ارزش یکسانی برخوردار هستند وپیروزی در دور نخست همان ارزشی را دارد که پیروزی در دور پایانی. اما در تمرین این چنین نیست. برای مثال در تورنمنت‌های سیستم سوئیسی، بازیکنان با حساب مشابهی در مقابل حریفانشان قرار می‌گیرند ویک شروع ضعیف یا یک باخت در دور میانی می‌تواند با پیروزی روی حریفان ضعیفتر در دور پایانی جبران گردد. پیروزی در دورهای نهائی و بویژه در مسابقه آخر در حقیقت بار مضاعفی را حمل می‌کند زیرا سرنوشت جایزه را تعیین می‌نماید. لاسکر در طول زندگیش نشان داد که اهمیت مراحل پایانی بازی را در تمام بازی‌ها و تمام تورنمنت‌ها دریافته است. در مراحل شروع یک مسابقه هر بازیکنی برای نتیجه بهتر می‌جنگد اما وقتی بازی به پایان خود نزدیک می‌شود بعضی از بازیکنان علاقه یا اعتماد بنفس خود را از دست می‌دهند. در حالیکه دیگران در جدال و ستیز برای دست یابی به یکی از مکانهای بالای جدول به تحمل فشار عادت کرده اند.در چنین موقعیتی بازیکن قوی و با تجربه راه دستیابی به موفقیت را می‌داند و می‌تواند مهارت تکنیکی عالی خود یا قوای تاکتیکی خود را برای فشار روی رقیب بمنظور به اشتباه انداختنش بکار گیرد. بهر حال یکی از واقعیت‌های گفته نشده در تمام تفسیرهائی که روی روش و نتایج بازی او انجام گرفته توانائی او در حفظ تعادل خودش در تمام طول تورنمنت یا مسابقه بود و این یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های لاسکر بود لاسکر حد نصاب بینطیری در نتایج مسابقات داشت، ۱۹ پیروزی ۲ مساوی و تنها یک باخت به کاپابلانکا که به‌عنوان جانشین او قهرمان جهان شد. این موضوع تا حدی به علت مهارت او در انتخاب حریفانش بود.طی سالهای۱۹۱۴-۱۹۰۰ او سه بار با حریف ضعیفی چون یانوسکی که حامی ثروتمندی داشت مبارزه کرد در حالیکه رقیبان خطرناکی همچون ماروژی- روبنشتاین-کاپابلانکا برای مبارزه وجود داشتند. اما از نتایج مسابقات، مهارت بیش از حد او را در جنگ تن به تن می‌توان دریافت. برجسته تر از همه پیروزی ۰ -۸ بر مارشالو یانوسکی و ۰-۶ بر بلک برن است. لاسکر اولین استاد شطرنج بود که بطور جدی سعی کرد بازی شطرنج را به‌عنوان یک حرفه مطرح سازد. اما بشکل کنایه آمیز باید گفت مردی که سوداگر سر سختی برای دادن به نمایش با دستمزد بالا بود دوبار از لحاظ مالی ورشکست شد.بار اول بدلیل تورم سالهای دهه ۱۹۲۰ و بار دوم به علت به قدرت رسیدن نازی ها. بعید به نظر می‌رسد که وی بدون این تنزلهای شخصیتی، دوران طویل قهرمانیش را حفظ کرده باشد. در سالهای آخر دهه ۱۹۲۰ او بطور جدی تحصیل ریاضیات را شروع کرد و بخاطر کار روی جبر محض موفق به دریافت دکترا شد .و مورد تشویق انیشتن قرار گرفت.بطور تفریحی روی فلسفه کار کرد زیرا بحث کردن را به تجزیه و تحلیل حرکات شطرنج ترجیح می‌داد. در دستیابی ساده اش به گشایش‌ها لاسکر روشی را بنیان نهاد که به‌وسیله از جانشینانش که عناوین جهانی دارند دنبال شد –از جمله کاپابلانکا – پطروسیان و کارپف که او یک خط اصلیی را برای دستیابی به این شگرد در مراحل ابتدائی برگزید. همچنین نحوه کاربردش از دفاع فرانسوی با مهره سفید، برتری ایده‌های زیر را نشان می‌دهد: ایدهA 1. e4 e6 2. d4 d5 3. Nc3 Bb4 4. Ne2 ایدهB 1. e4 e6 2. d4 d5 3. Nc3 Nf6 4. Bg5 Bb4 5. e.d5 Q.d5 6. B.f6 g.f6 یک اشکال چنین روش غیر کتابی با مهره سفید، نحوه مقالبه آن با دفاع سیسیلی c5 e4 1. مهم‌ترین خانه‌های مجاور مورب و دفاعی که بیشتر از تمام گشایش‌ها تجزیه و تحلیل شده است. اما لاسکر در سالهای بعدی عمرش از عهده آن نیز برآمد. بهنگام بازی با مهره سیاه، او به گسترش سریع ساده با حداقل حرکت پیاده‌ها توجه نشان داد. درست نظیر دفاع لاسکر مقابل گامبی وزیر: 1. d4 d5 2. c4 e6 3. Nc3 Nf6 4. Bg5 Be7 5. e3 O-O 6. Nf3 h6 7. Bh4 Ne4 آیا چنانکه بعضی از مفسران ادعا کرده اند، لاسکر بزرگ‌ترین شطرنجباز بود؟ مطئناً چنانکه مورد تایید معیار محاسباتی الو نیز هست او در زمره شش نفر قهرمانان برجسته جهان در طول تاریخ قرار دارد. بهر حال لاسکر یکی از بزرگتزین شطرنجبازان بود.او در ردیف شطرنجبازان مدرن و به‌عنوان بزرگ‌ترین نماینده شطرنج عملی درجه بندی شده است

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

محمد علی (۱۷ ژانویه ۱۹۴۲، لویی ویل، کنتاکی، ایالات متحده) با نام قبلی کاسیوس مارچلوس کلی و نیز مشهور به محمدعلی کلی، یکی از مشهورترین بوکسورهای سنگین وزن جهان است. او پس از گرویدن به اسلام در فعالیتهای سیاسی نیز نقش داشت و به همین دلیل بیش از سایر قهرمانان ورزشی در جهان مطرح شد. وی همچنین در قرن بیستم عنوان یکی از بزرگترین قهرمانان ورزشی را نیز از آن خود کرد آغاز راه محمد علی در لویی ویل، کنتاکی دوران کودکی خود را سپری کرد. در سن ۱۲ سالگی هنگامی دوچرخه کوچکش به سرقت رفت، مثل بسیاری از کودکان دیگر گریه کنان نزد پدرش نرفت بلکه ماجرا را برای پلیس محلی شان جو مارتین که یک مربی بوکس هم بود گزارش کرد. مارتین پیشنهاد کرد که راه مبارزه کردن را تحت نظر او یاد بگیرد و این پسر بچه ۱۲ ساله به سرعت تحت فرامین مارتین در امر یادگیری بوکس پیشرفت کرد. تا زمانی که به دبیرستان رفت در کنتاکی موفق به کسب ۶ عنوان شد و با این موفقیتها مسوولین مدسه در عوض، نمرات ضعیف درسی اش را نادیده گرفتند و اجازه دادند تا او فارغ التحصیل شود. در بازیهای المپیک تابستانی سال ۱۹۶۰ در رم او مدال طلای بوکس در رده سبک وزن را کسب کرد و سپس بعد از آن آموزش بوکس حرفه ای را زیر نظر آنجلو داندی ادامه داد و همزمان در همان سالها بود که عقاید غیر معمول مذهبی خود را بروز داد. ضمن اینکه نتایج دور از انتظار و خیره کننده او در مسابقات، و روحیه خستگی ناپذیرش موجب شده بود تا لقب مشت زن لوییس ویل را از آن خود کند. چرا که هیچ رقیبی در آن منطقه نتوانسته بود وی را شکست دهد. او به همین علت همیشه می گفت: "من قوی ترینم، جوانم و پر انرژی! سریع هستم و هیچکس نمی تواند مرا شکست دهد." در 29 اکتبر ۱۹۶۰ در لوییس ویل، کاسیوس کلی در اولین رینگ حرفه ای خود پیروز شد و در 6 رینگ توانست تونی هونساکر را که رییس پلیس فایتویل ویرجینیای شرقی بود فائق آمد. از سال ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۳ این مبارزه گر جوان در 15 مسابقه نفسگیر دیگر حریفانش را ناک اوت کرد.کسانی مثل تونی اسپرتی، جیم رابینسون، دانی فلیمن،داک سابدانگ آلونزو جانسون، گئورگ لوگان، ویلی بسمانفو لامار کلارک که در دوره اوج خود بیش از 40 پیروزی قاطعانه داشت. شاید هیجان انگیزترین و پر افتخارترین موفقیت کلی را در آن دوران پیروزی برابر سانی بنکس، آلخاندرو لاورانته و آرچی مورکه سابقه 200 پیروزی چشمگیر داشتند، باشد. اگرچه بنکس و لاورانته هر دو پس از این در مسابقات دیگر روی رینگ کشته شدند و کلی تنها مدعی عنوان قهرمانی برابر سانی لیستونشد. رویارویی با سانی لیستون رقابتی بود که همه بوکسورها با هراس از آن حرف می زدند و بوکسوری به سن و سال کم کلی نتوانسته بود او را تاکنون شکست دهد و این عنوان را کسب کند. جنگ کلی و لیستون کلی هدف بزرگ و انگیزه خوبی داشت، اما لیستون هم از اعتماد به نفس بالایی برخوردار بود و برای هر مبارزه ای آماده! در راند نخستین سرعت بازی کلی موجب حیرت همگان شد، حتی لیستون نیز از این مساله شگفت زده شد. قبل از مسابقه آرچی مور و سوگار ری رابینسون به کلی هشدار داده بودند که مراقب سر خود باشد چرا که سانی ضربات سهمگینی دارد، ضمن اینکه از وزن بالای خود در تحت فشار گذاشتن حریف استفاده مکرد. به همین دلیل کلی حسابی در راند اول شرایط را بررسی کرد و سعی می کرد به او فرصت ندهد. در همان ابتدای راند سوم به طرز آشکاری لیستون خستگی خود را بروز داد و کلی از این مساله بیشترین سود را برد و با ضرباتی سنگین او را ضعیفتر هم کرد. در ثانیه‌های پایانی راند سوم با یکی از ضربات کلی زیر چشم سانی شکاف عمیقی خورد و همین خونریزی نیروی او را بیش از پیش تحلیل داد. در راند چهارم لیستون با بهره جویی از خستگی کلی کمی خود را جمع و جور کرد، اما بوکسور جوان با استفاده از همین نیروی جوانی تا راند ششم خود را سرپا نگه داشت و منتظر پایان مسابقه بود که به ناگاه لیسون پس از چند ضربه از درد به خود پیچید و اعلام کرد که بازویش در رفته و اینجا بود که از ادامه مسابقه بازماند و کلی با قدرت خود را "پادشاه جهان" نامید و با فریاد از همه خبرنگاران حاضر در ورزشگاه خواست که در وصف قدرت نمایی او مقاله‌های جذابی بنویسند! در یک رقابت نفسگیر و پر استرس او بالاخره قهرمان جهان شد. اما باید پس از آن قدرت و توانی خود را به سایرین هم نشان میداد. در ماه نوامبر (میلادی)1965 توانست قهرمان اسبق دنیا فلوید پترسونرا شکست دهد. در راند دوازدهم داور مسابقه به علت شرایط فیزیکی بد فلوید، بازی را متوقف کرد و کلی را برنده بازی اعلام نمود. کلی به محمد علی مبدل شد در فاصله میان این دو مسابقه، کاسیوس به دلایل دیگری نیز مطرح و معروف شد. او به خیل عظیم مسلمین چهان پیوست و نام خود را به محمد علی تغییر داد. اگرچه این مساله فقط از سوی عده اندکی پذیرفته شد که او را محمد علی کلی بنامند. سالهای ۱۹۶۶ و ۱۹۶۷ برای این قهرمان مسلمان سالهای پر مشغله ای بودند. چرا که او مجبور شد هفت بار از عنوان قهرمانی اش دفاع کند. هیچیک از قهرمانان سابق دنیا در طول یکسال این کار در چنین دفعاتی انجام نداده اند. در مارس ۱۹۶۶ در برابر یکی از سرسخت‌ترین حریفانش که یک بوکسور کانادایی به نام گئورگ چاوالو بود در یکی از نفسگیرترین مبارزات به پیروزی رسید. چاوالو پیش از این در رده حرفه ای خود هرگز شکست نخورده بود. پس از این مسابقه او به انگلیس رفت تا با بولداگهای انگلیسی: براین لاندن و هنری کوپرکه او را در یک بازی دوستانه در سال ۱۹۶۳ شکست داده بودند، دست و پنجه نرم کند. او هر دوی اینها را ناک اوت کرد و به آلمان رفت تا برابر کارل میلدنبرگر اولین آلمانی که برای عنوان ماکس اشملینگمیجنگید، به روی رینگ رود. این مسابقه به اعتراف خودش بسیار سخت و دشوار بود، اما در راند دوازدهم بالاخره میلدنبرگ را ناک اوت کرد. در نوامبر ۱۹۶۶ او باز به ایالات متحده برگشت تا گربه بزرگ "ویلیامز"را در هوستون شکست دهد! ویلیامز از آن دسته بوکسورهایی بود که ید طولایی در ناک اوت کردن حریف داشت، اما محمد علی به آسانی در راند سوم او را شکست داد. در ماههای بعد او به آسانی در هر رینگی پیروز میشد و نامش لرزه بر پیکره هر بوکسوری می انداخت. در همان سال بود که وی به عنوان یک سرباز میهن پرست از حضور در ارتش آمریکا برای جنگ ویتنام سر باز زد و اعلام کرد که هرگز به روی همنوعان ویتنامی خود آتش نمی گشاید و نمی خواهد آنها او را کاکا سیاه کثیف صدا بزنند، که همین مساله مدتها سر زبانها بود و پس از آن حتی از حضور در رقابتهای بوکس به مدت 5 سال محروم شد و گواهینامه بوکسش نیز به حالت تعلیق در آمد، البته مدتی بعد این محکومیت به 3سال کاهش پیدا کرد. عکس العمل محمد علی و سرباز زدن او از خدمت به ارتش در جنگ و گرویدنش به اسلام به روشنی شیوه ستیزه جویی او را با سیاستهای استعمارگرایانه نشان می داد. قهرمان بوکس جهان در میان قشر زیادی از مردم محبوبیتی ناگفتنی پیدا کرده و مخصوصا مسلمانان سیاه پوست به شدت هوادارش شده بودند. وی تحت تعالیم رهبران بزرگ اسلام مثل الیجاه محمد و مالکوم ایکسو تبعیت از فرامین آنها در امر اسلام به سرعت مورد انزجار جامعه سفیدپوست و مسیحی تبار آمریکایی قرار گرفت. شاید عمده انزجار آنها به این علت بود که نمی خواستند نماینده ای از سیاهان مدافع حقوق اجتماعی آنها باشد. در سال ۱۹۷۰ پس از سپری کردن دوران محرومیت خود به علت شرکت نکردن در جنگ او بار دیگر گواهینامه بوکس خود را دریافت کرد، اما به علت وقفه ای چند ساله در ورزش حرفه ای عنوان قهرمانی سال ۱۹۷۱ رادر مبارزه ای با جو فریزردر مادیسون اسکوار گاردناز دست داد. این مسابقه شاید به نظر بسیاری دیگر چیزی شبیه مسابقات دیگر باشد اما برای دو رقیبی که هر کدام شکست ناپذیر بوده به منزله جولانجگاهی برای نمایش قدرت و مهارتشان است. هر دو مدعی و هر دو مبارزه طلب ... هرچند فریزر در راند آخر او را ناک اوت کرد و این تراژدی به ضرر کلی پایان یافت. ماجرای مسلمان شدن کلی از زمانی رقم خورد که او در مسابقه ای در آستانه شکست خوردن از رقیبش بود، و در حالی که کلی نقش بر زمین شده و داور مسابقه شمارش معکوس می گفت، یکی از هواداران کلی که یک مرد مسلمان ایرانی بود، از کلی خواست که کلمه "یا علی" را تکرار کند.کلی بعد از تکرار "یا علی" به طرز معجزه آسایی جان تازه ای گرفت و رقیبش را شکست داد.بعد از پایان مسابقه از آن مرد درباره" یا علی" و ماجرا پرسید، و وقتی مرد برای او توضیح داد کلی تصمیم بر مسلمان شدن گرفت. تحت الشعاع اسلام گرایش او به اسلام زندگیش را تا حد زیادی تحت شعاع قرار داد و حتی تعالیم دینی کسانی که تحت رهبریشان بود اورا واداشت تا قرآن را با جدیت فرا بگیرد و او همچنین کم کم این ذهنیت را که سفید پوستان از شیاطین هستند و زاییده تفکرات تبعیض نژادی بود به فراموشی سپرد و یاد گرفت که مردمان جهان از هر رنگ و ملیتی که باشند، همنوع هم هستند و باید در این دنیا خود را برای زندگی در دنیای دیگر آماده کنند. در سال ۱۹۷۵ محمد علی، فریزر را در مانیلای فیلیپین شکست داد و به زعم خودش و البته کارشناسان یکی از جنجالی‌ترین مسابقات بوکس دنیا بود. پس از 14 راند خسته کننده، ادی فاچمربی فریزر مانع او از ادامه مسابقه شد و دست راست کلی به عنوان پیروز میدان بالا رفت و این مسابقه یکی از تاریخی‌ترین مسابقات بوکس در دفتر تاریخ این رشته لقب گرفت. مجله رینگ این مبارزه را "مبارزه منتخب سال" نامید و برای کلی پس از 5 سال محرومیت عنوان فوق العاده ای بود. عده بسیار زیادی فکر میکردند محمد علی کلی پس از این مبارزه بازنشسته میشود، اما اینگونه نشد و او همچنان به بوکس ادامه داد. در 30 آوریل ۱۹۷۶ رو در روی جیمی یانگ قرار گرفت و البته بدترین مبارزه خود را انجام داد. وی هم اضافه وزن پیدا کرده بود و هم از آمادگی فیزیکی خوبی برخوردار نبود و به نظر می رسید رقیب جوان خود را نیز چندان جدی نگرفته بود. عده بسیاری که در کنار رینگ قرار داشتند یانگ را مستحق پیروزی میدانستند و حتی مربی کلی هم او را بابت عملکرد ضعیفش سرزنش کرد. در ماه سپتامبر همان سال محمد علی برابر کن نورتونروی رینگ رفت و در استادیوم یانکیها یکبار دیگر از قدرت خود دفاع کرد. در المپیک سال ۱۹۷۸ بار دیگر عنوان قهرمانی را که در ۱۹۷۶ از دست داده بود با غلبه بر لئون اسپینکس که تنها 8 بازی حرفه ای داشت به دست آورد و برای سومین بار قهرمان سنگین وزن دنیا لقب گرفت. اعلام بازنشستگی در 27 ژوئن ۱۹۷۹ محمد علی اعلام بازنشستگی کرد و با دنیای پر هیجان رینگ و بوکس خداحافظی نمود. اگرچه در طی دو سال پس از آن مسابقاتی هم انجام داد ولی در آخرین مسابقه خود برابر ترور بربیککه 12 سال از او جوانتر بود شکست خورد و پس از این شکست در سال ۱۹۸۱ با رکورد 56 پیروزی، 37 ناک اوت و 5 شکست به طور کامل از بوکس کناره گیری کرد. محمد عل کلی حتی در بوکس هم عقاید ضد اورتودوکس داشت و مثلا" به جای آنکه مثل سایر بوکسورهای اورتودوکس هنگام دفاع دستهایش را بالا و روی صورتش بگیرد، آنها را در پایین میگرفت، همیشه فاصله اش با حریف نسبت به سایرین بیشتر بود و ضربات مشتش به سر از هر بوکسور دیگری بیشتر بود. اگرچه شاید این مساله در طول یک مسابقه ریسک بیشتری داشته باشد اما ضربات سنگین به اعضای بدن برای ناک اوت کردن حریف از روی رینگ موثرتر است و کلی معتقد بود نمیخواهد با فریب دادن دیگران قهرمان شود. دوران پس از بازنشستگی [ویرایش] در سال ۱۹۸۲ محمد علی دچار سندروم پارکینسون شد، اما از محبوبیتش نزد مردم و هوادارنش چیزی نکاست و هچمنان مورد توجه میلیونها نفر در سراسر جهان بود. در سال ۱۹۸۵ افتخار روشن کردن مشعل المپیک را در جورجیای آتلانتا پیدا کرد. محمد علی در حال حاضر همراه خانواده اش در میشیگان زندگی میکند.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

آرزو حکیمی مقدم (متولد ۲۹ فروردین ۱۳۷۴ / ۱۸ آوریل ۱۹۹۵ در همدان)، وی در سال ۱۳۹۰ به تیم ملی قایقرانی ایران پیوست. جوان‌ترین کایاک سوار دختر ایران است.

او سه مدال طلا و یک مدال برنز در قهرمانی آسیا ۲۰۱۱ تهران ۱۳۹۰ و همچنین مقام چهارم در رقابت‌های جوانان جهان در آلمان ۲۰۱۱ کسب کرده‌است. او جوان ترین ورزشکار ایرانی در مسابقات المپیک ۲۰۱۲ لندن و نخستین بانوی قایقران ایرانی (در رشته کایاک) در المپیک است. آرزو حکیمی توانسته‌است برای نخستین بار یک کایاک سوار دختر ایرانی باشد که به‌طور همزمان در دو مسافت این رشته به فینال A مسابقات جهانی راه یابد.

حكيمي قبل از مسابقات آسيايي براي اولين بار به عنوان نماينده ايران در مسابقات جهاني شركت كرد و در قايقراني تك نفره 1000 متر چهارم جهان شد و در 200 متر به فينال راه يافت و نهم شد.

او در مسابقات 1000 متر لهستان نهم و در آلمان ششم شد.

همچنین در مسابقات بازی‌های آسیایی ۲۰۱۴، اینچئون در کایاک یک نفره ۲۰۰ متر، مدال برنز را از آن خود کرد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

محسن شادی نقده (۱۴ خرداد ۱۳۶۷، نقده) پاروزن ایرانی است که مدال طلای قهرمانی زیر ۲۳ سال جهان و بازی‌های آسیایی را به دست آورده‌است.

وی اولین پاروزنی ایرانی است که موفق به کسب مدال در یک مسابقهٔ قهرمانی جهان و نیز مدال طلا در بازی‌های آسیایی شده‌است.

وی در المپیک پکن در رشته پاروزنی تک‌نفره سبک‌وزن شرکت کرد و به مقام بیست‌وپنجم رقابت‌ها رسید و در المپیک ۲۰۱۲ لندن در رشته تک‌نفره سنگین‌وزن به مقام بیست و دوم دست یافت. شادی در بازیهای آسیایی ۲۰۱۴ اینچون به مقام قهرمانی رسید.

افتخارات

شادی در سال ۲۰۰۹ در مسابقات قهرمانی پاروزنی (روئینگ) زیر ۲۳ سال جهان و در مادهٔ تک‌نفره ویژه ورزشکاران سبک وزن (کمتر از ۷۰ کیلوگرم) موفق به کسب مدال طلا شد. او نخستین ورزشکار ایرانی است که در این رشته موفق به کسب مدال جهانی شده‌است. شادی در سال ۲۰۰۸ نیز در مسابقات زیر ۲۳ سال جهان در همین کلاس و در برندنبورگ آلمان به مقام نایب قهرمانی جهان دست یافته بود.

آنچه موجب معروفیت بسیار زیاد این ورزشکار شد وجود مچ‌بند سبز بر دستان وی چه در هنگام مسابقه و چه در هنگام اهدای مدال بود. برخی این دست‌بند سبز را نشانهٔ همبستگی با اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ می‌دانند.

محسن شادی، در بازی‌های آسیایی گوانگ‌ژو، مدال طلا را در پاروزنی تک نفره سبک وزن بدست آورد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 15 منبع :

هما حسینی (زادهٔ ۲ دی ۱۳۶۷) یک قایقران ایرانی است که پرچمدار کاروان ورزشی ایران در المپیک پکن بود. او در این مسابقات در مسابقات تک نفره رشته پاروزنی (روئینگ) شرکت کرد و در جایگاه آخر گروه بانوان ایستاد. زندگی ورزشی حسینی پیش از قایقرانی، در کرمانشاه در رشته بسکتبال کار می‌کرد، اما پس از انجام تست آمادگی جسمانی برای رشته قایقرانی با توجه به قد بلندش، برای آموزش و عضویت در تیم ملی برگزیده شد. او از همان آغاز زیر نظر یک مربی خارجی به تمرین پرداخت. او پیش از حضور در المپیک به مدت ۲ سال در اردوی آماده‌سازی به سر برد. حضور در المپیک هما حسینی یکی از سه بانوی ورزشکار ایرانی است که موفق به کسب سهمیه در المپیک پکن شدند. او پس از سارا خوش جمال فکری (تکواندو)، دومین سهمیه زنان ایران را در المپیک پکن به دست آورد[۶]. پس از او نجمه آبتین در رشته تیر و کمان موفق به انجام این کار شد. او در حاشیه شرکت در مراسم افتتاحیه المپیک در گفتگو با خبرنگارن اعلام کرد: • «تصور می‌كنم آمریكا می‌خواهد جنگی علیه كل جهان راه بیندازد.» وی در رقابت‌های تک نفره گروهی رویینگ بازی‌های المپیک پکن و در بخش ۲۰۰۰ متر زنان، در گروه خود به مقام چهارم دست یافت و در مرحله بعدی در گروه بازنده‌ها در میان ۴ شرکت‌کننده چهارم شد و در مجموع در جایگاه آخر قرار گرفت. او پس از پایان مسابقات در مورد پوشش غیر متعارف خود گفت: • در مسابقات با همه فرق می‌کردم و این حس خاصی به من می‌داد. البته اینجا جای این نیست که به این چیزها فکر کنم چون در همه مسابقات ما با همه فرق می کنیم. و نیز در این مورد گفته می‌شود که او به خاطر رطوبت زیاد و پوشش کاملی که دارد، عرق بدنش درست تبخیر نمی‌شود و مشکل پوستی پیدا کرده است پرچم‌داری کاروان ورزشی ایران حسینی در مراسم گشایش المپیک پکن، پرچم‌دار کاروان ورزشی ایران بود. او پس از لیدا فریمان تیرانداز رشته تفنگ بادی در المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا دومین زنی است که پرچم‌داری کاروان ایران در بازی‌های المپیک را بر عهده داشته است پس از برگزاری مراسم گشایش، سید احمد علم‌الهدی عضو مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه مشهد در خطبه‌های نماز جمعه این شهر سپردن بیرق ملی به دست یک زن را جنگ با ارزش های اسلامی، مخالف با تعالیم معصومان و موجب تأخیر در ظهور امام زمان نامید.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

فریدون شریف‌زاده پایه گزار بسکتبال در ایران است او در سن ۱۲ سالگی برای تحصیل عازم ترکیه شد و در شهر استانبول شروع به تحصیل کرد. در آنجا به ورزشهای مختلف علاقه‌مند شد و بیش از همه شیفته بسکتبال گردید. او در مدت کوتاهی در ردیف ورزشکاران نامی قرار گرفت و در رشته‌های بسکتبال، والیبال، فوتبال و دو و میدانی معروفیتی به دست آورد. شریف زاده مدت ده سال در باشگاه گالاتاسرای که قدیمی‌ترین باشگاه ورزش ترکیه‌است، ورزش می‌کرد او در سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۶ به مدت سه سال کاپیتان و مربی بسکتبال و والیبال گالاتاسرای بود. در این مدت گالاتاسرای مرتباً قهرمان والیبال و بستکتبال ترکیه شد. به همین دلیل شریف‌زاده مورد توجه محافل ورزشی ترکیه قرار گرفت و به عنوان عضوی از تیم بستکبال ترکیه برای مسابقات به کشورهای بالکان مسافرت کرد. او جزو تیم منتخب بسکتبال استانبول بود و در مقابل تیمهای خارجی که به استانبول می‌آمدند شرکت می‌کرد. در سال ۱۹۳۶ جراید و محافل ورزشی اظهار تاسف کردند که شریف‌زاده به علت خارجی بودن نمی‌تواند تیم ملی ترکیه را همراهی کند. او در مدت سه سالی که جزء تیم اول بسکتبال استانبول بود در ۱۸ مسابقه رسمی شرکت کرده بود و ۱۲۳ امتیاز برای این تیم کسب کرده بود. از این حیث او رکورد کسب امتیاز در باشگاه استانبول را به خود اختصاص داده بود همچنین به عنوان بازیکن سال بسکتبال شناخته شد. فریدون شریف‌زاده در سال ۱۳۱۴ به ایران برگشت و در همین سال مربیگری تیم بسکتبال کالج البرز تهران را به عهده گرفت و در مدت کوتاهی یک تیم منسجم و خوب به وجود آورد. او همچنین به مدت سه سال مربی بسکتبال دبیرستان نظام بود که در هر سه سال تیم او قهرمان تهران شد. او چند سالی هم مربی بسکتبال تهران بود. شریف‌زاده بسکتبال را به شکل جدی وارد کشور کرد و از اینرو او را می‌توان پدر بسکتبال ایران خواند. او به ورزش بسکتبال رنگ و رویی تازه داده بود و این ورزش را به صورت فنی آموزش می‌داد و بازیکنان و مربیان و داورانی بزرگ را پرورده بود. تقریبا تمام قهرمانان بسکتبال آن دوره را می‌توان از دست پرورده‌های شریف‌زاده دانست.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت : آفریقا   -   قرن : 20 منبع :

نام: ben نام خانوادگی: wallace لقب: big ben قد: 2.06 وزن: 108 kg او در ۱۰/سپتامر/۱۹۷۴ در وایت هال بدنیا آمد وی دهمین فرزند از ۱۱ فرزند پدر مادرش بود.او هشت برادر داشت که از او بزرگتر بودن و همیشه با هم بسکتبال بازی میکردند. او در نوجوانی در مدرسه در تمام تیم های ورزشی بازی می کرد مثل:فوتبال بسکتبال و بیسبال و در تمام این ورزش ها می درخشید. همه چیز از وقتی شروع شد که او تصمیم گرفت به اندازه کافی پول تهییه کند تا وارد کمپ بسکتبال در نیویورک شود. ابتدا در نیویورک charles oakley شروع به تمرین کرد .در آن زمان oakley چند تست از او گرفت و چند تمرین تک به تک وی انجام داد ابتدا احساس کرد او این تمرین ها را جدی نمی گیرد اما بعد متوجه شد که در خیلی از موارد او را جا میگذارد.در سال های بعد هنگامی که او دنبال یک کالج می گشت که به او اجازه دهد بسکتبال بازی کند همین oakley ترتیبی داد که وارد cuyahoga community basketball شود و در تیم کالجش بسیار موفق بود و توانست تیمش را تا فینال بسیاری از رقابت ها رساند از جمله All-America honors .حلال به طور جدی داشت به این فکر میکرد که به عنوان بازیکن تازه nba draft در سال ۱۹۹۶ وارد ان بی ای شود و تمام برنامه هاشو روی این موضوع متمرکز کرده بود .اما آن سال موفق نشد وارد ان بی ای شود به همین دلیل بازی در یک تیم ایتالیایی را قبول کرد اما یک ماه بعد از طرف مسئولان تیم washington با وی تماس گرفتن و از او خواستن به تیم آنها بپیوندد وی تا سال ۲۰۰۲ در این تیم مشغول به بازی بود. او در ۳/آگوست/۲۰۰۳ به تیم detroit پیوست از آن به بعد در طی ۴ دوره جایزه بهترین بازیکن مدافع را از آن خود کرد از جمله حرکات زیبای این بازیکن می توان به ریباند های زیبا و اسلم دانک هایی با یک دست اشاره کرد. وی سپس در سال ۲۰۰۵ برای اولین باردر مسابقات nba-all stars شزکت کرد و در سال ۲۰۰۶ به تیم chicago bulls پیوست و شماره ۳ این تیم رابه تن کرد. وی سپس در فصل 2007-2008 به کلیولند پیوست و در حال حاظر مجددا در تیم دیترویت با شماره 6 مشغول به بازی هست. او سه فرزند دارد ۲ پسر به نام های bell - bryce و یک دختر به نام bailey.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت : آفریقا   -   قرن : 20 منبع :

در 17 فوریه 1963 تولد نوزاد سیه چرده ای در بروکلین (نیویورک) موجب هیجان خانواده ای فقیر شد که با فریاد شادی و رضایت خود، توجه دوستان و همسایگان را به این نوزاد جلب کردند. تولد یک بچه برای هر خانواده ای رخداد شیرین و هیجان انگیزی است، اما این کودک استثنایی خیلی زود توجه آشنایان و مردم محله را جلب کرد. او در سن 11 سالگی چنان بلند قد بود که همه بدون تردید اعلام کردند که وی باید بسکتبالیست شود و بورسیه بگیرد. بورسیه تحصیلی برای بسکتبالیست های خوب وبا استعداد یک پله ترقی وشانس بزرگ برای درخشیدن در مسابقات کالج است، اما این پسرک سمبل شعار ملی مسابقات حرفه ای I love this game (من عاشق این بازی هستم) شد. او حتی فراتر از تصور خانواده و آشنایان خود رشد کرد وعنوان قهرمان دوران وبرترین ورزشکار ملی را به خود اختصاص داد. ستاره ای که فراتر از تایگر وودز(گلف) و پیت سمپراس(تنیس) درخشید ویک اسطوره شد. این ستاره مرد اول در میان سه قهرمان دوران است ونامش مایکل جردن می باشد. در سال 1991 نخستین قهرمانی در ان بی ای را با تیم بولز تجربه کرد و این مقام را در سال های 1992 و 1993 تکرار کرد تا به اصطلاح three-peat کرده باشد. جردن در اوج شهرت وتوانایی در اوایل فصل 93-94، خود را بازنشسته کرد که مهمترین دلیل بازنشستگی او را می توان مرگ اسرار آمیز پدرش در سال 1994 دانست که اتهاماتی را متوجه مایکل کرد و تعادل روحی وی را بر هم زد. باوجود ترک ناگهانی NBA برای ادامه دوران بازی اش در ورزش بیسبال، وی مجددا در 1995 به بولز بازگشت و آن ها را به سه قهرمانی پیاپی دیگر (یعنی three-peat دوم) در سال های 1996،1997 و 1998 و نیز ثبت رکورد 72 پیروزی در فصل 1995-96 ان بی ای رساند. مشکلات خانوادگی وشایعات بار دیگر مایکل را به حاشیه برد و برای بار دوم در 1999 بازنشته شد، اما مجددا برای دوفصل بازی در تیم واشینگتن ویزاردز، در سال 2001 به NBA بازگشت. عناوین و افتخارات شخصی جردن عبارتند از: Olympic Gold Medal: 1984, 1992 NBA Champion: 1991, 1992, 1993, 1996, 1997, 1998 NCAA National Championship: 1982 NBA MVP: 1988, 1991, 1992, 1996, 1998 NBA Finals MVP: 1991, 1992, 1993, 1996, 1997, 1998 NBA Leading Scorer: 1987, 1988, 1989, 1990, 1991, 1992, 1993, 1996, 1997, 1998 All-NBA First Team: 1987, 1988, 1989, 1990, 1991, 1992, 1993, 1996, 1997, 1998 All-NBA Second Team: 1985 NBA All-Star Game: 1985, 1986, 1987, 1988, 1989, 1990, 1991, 1992, 1993, 1996, 1997, 1998, 2002, 2003 NBA All-Star Game MVP: 1988, 1996, 1998 NBA All-Defensive Team: 1988, 1989, 1990, 1991, 1992, 1993, 1996, 1997, 1998 NBA Defensive Player of the Year: 1988 NBA Rookie of the Year: 1985 NBA All-Rookie Team: 1985 (Third on NBA All Time Scoring List: (32,292 points (Second Most Steals of All Time: (2,514 steals NBA Slam Dunk Contest winner: 1987, 1988 همچنین جردن دارنده رکورد امتیازآورترین بازیکن فصل با 30.12 امتیاز در هر بازی و نیز 33.4 امتیاز در مرحله پلی آف است. وی در دوران بازی اش 32292 امتیاز، 6672 ریباند و 5633 پاس گل داشته است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 14 منبع :

نام: carmelo iriarte نام خانوادگی:anthony لقب:melo man قد:2.03 وزن:104 kg کارملو ایری آرته آنتونی در ۲۰/می/۱۹۸۴ در نیویورک به دنیا آمد پدرش قبل از تولد ۳ سالگی وی در گذشت و مادرش او را بزرگ کرد. مادرش زنی به نام ماری بود وی ساعت های زیادی کار میکرد. خواهران و برادران کارملو از کوچکتر بودند و کارملو زمانی که مادرش نبود از آنها مراقبت میکرد . او از نوجوانی بسکتبال را دوست داشت و تصمیم داشت آن را ادامه دهد او دیوانه بسکتبال بود وقتی ۸ ساله بود آنها خانه خود را تعقییر دادند و به بالتیمور رفتند آنجا محل بدی بود که به راحتی انواع مواد مخدر در دسترس بود مادر کارملو با تلاش زیادی فرزندش را از این موارد و دردسرها دور نگه داشت. کارملو در ان محل شروع به بازی بسکت کرد و در تابستان ۱۹۹۹ کارملو به عنوان بهترین بازیکن منطقه ای در جایی که زندگی می کرد تبدیل شد و با تکنیک های زیبا و مهارتش در مسابقات مدرسه اش در یک فصل ۱۴ امتیاز ۵ ریباند موفق ۵ پاس موفق کسب کرد کارملو همانطور که بزرگ می شد بسکتبال را ادامه مداد و مهارت های بیشتری کسب میکرد او در آن زمان تریسی مک گریدی را الگو قرار داده بود. او در آکادمی oak hillدر ویرجینیا توانست وارد دبیرستان all american شود و پس از ان وارد دانشگاه syracuseشود وبرای تیم دانشگاه بازی کند.او در طی یک فصل برای تیم دانشگاه بطور میانگین توانست در هر بازی ۲۲/۵امتیاز آورد و لقب بهترین دانشگاه را بگیرد . او در سال ۲۰۰۳ به همراه کسانی مثل لبرون جیمز و دایانا ودی وارد ان بی ای شد و مشغول بازی در تیم denver nuggets شد در آن سال جایزه بهترین تازه وارد را از دست داد. وی در حال حاظر در همین تیم مشغول بازی هست و شماره ۱۵ این تیم را به تن دارد از حرکات مشهور وی به slam dunk های زیباش میشه اشاره کرد همبازی او در این فصل در تیم allen iverson می باشد. پسر وی در سال ۲۰۰۷ به دنیا آمدو نامش را کیان(kiyan)گذاشت

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

فرزند محمد علی نیکخواه بهرامی و فرزانه ابراهیمی فخار فرزند ارشد خانواده و برادر صمد نیکخواه بهرامی در 16 بهمن 1360 در تهران بدنیا آمد دوران دبستان خود را تا کلاس سوم در دبستان ایران خیابان دولت و کلاس چهارم و پنجم در دبستان بعثت در منطقه الهیه تحصیل نمود. کلاس اول راهنمایی در مدرسه مهدی در باغ فردوس و کلاس دوم و سوم راهنمایی را در مدرسه همت واقع در چهارراه حسابی تحصیل نمود دوران دبیرستان و پیش دانشگاهی در مدرسه اما موسی صدر دانشجو رشته تربیت بدنی با رتبه 100 وارد دانشگاه شدو دانشجو ترم پنجم در دانشگاه آزاد بسکتبال خود را از سن 10 سالگی یعنی تابستان سال چهارم دبستان ، در مجموعه فرهنگی ورزشی چمران ، زیر نظر آقای سعید طاعتی شروع کرد . تمامی مدارج سنین پایه را گذراند و در تیم های شهید چمران ، نصر ، چکاد در رده سنی مینی بسکتبال و نوجوانان بازی کرد. در رده جوانان عضو باشگاه الکترا شد در رده سنی امید نیز در این باشگاه بازی کرد و چندین قهرمانی و نائب قهرمانی باشگاههای تهران در همان تیمهای نوجوانان ، جوانان و امید بدست آورد.و از رده سنی جوانان عضو تیم منتخب تهران شد که مقام اول مسابقات قهرمانی کشور را کسب کرد و در سن 15 سالگی به اردوی جوان اندعوت شد و زیر نظر سعید فتحی پیراهن تیم ملی جوانان را به تن کرد و از همان ابتدا جزو شاخص ترین بازیکنان تیم ملی جوانان و رده سنی خود بود که به گفته مربیان ، منتقدان و روزنامه نگاران وقت نشان می داد آینده روشنی پیش روی دارد . به همراه تیم ملی جوانان زیر نظر خورخه کابررا در لبنان قهرمان شد. در سال 2000 به همراه تیم ملی جوانان مقام نهم مسابقات آسیایی مالزی را بدست آورد و بعد از آن به باشگاه ایران نارا پیوست و اولین حضور حرفه ای خود را در سوپر لیگ از آنجا شروع کرد و همزمان زیر نظر محمود پور شرفی و هادی آمیق عضو تیم امید ایران نیز بود. در مسابقات غرب آسیا در عراق مقام اول را کسب کرد و همچنین بهترین بازیکن و بهترین سه امتیازی زن مسابقات شد که همه اینها نشانگر آینده درخشان آیدین بود. در سال 1381 عضو ایران نارا بود که به همراه این تیم به مقام نائب قهرمانی لیگ کشور دست پیداکرد در سال 1382 به تیم صبا باطری پیوست و تا زمان فوت آن مرحوم در آن باشگاه زیر نظر آقای مهران شاهین طبع ، محمود پور شرفی حسین قره گوزلو و محسن شاه علی در سال 1382 مقام قهرمانی لیگ برتر را و همچنین مقام قهرمانی باشگاههای تهران را نیز کسب کرد. در سال 8313 نائب قهرمان لیگ برتر شد. در سال 1384 قهرمان لیگ برتر شد در سال 1386 قبل از به اتمام رسیدن مسابقات لیگ دارفانی را وداع گفت و موفق اتمام لیگ نشد ولی همراه ولی همراه تیم صبا باطری مدال و مقام نائب قهرمانی ایشان به خانواده ایشان اهدا شد. آیدین از سال 1383 عضو تیم بزرگسالان ایران بود و می توان به جرات گفت یکی از موثرترین بازیکنان این تیم در کسب موفقیت های بی نظیر اخیر بسکتبال بود. در سال 2005 در جام ملت های آسیا مقام ششم را در قطر کسب کرد( زیر نظر محمد ایزد پناه و مهران حاتمی ) در سال 2006 در بازیهای آسیایی دوحه قطر مدال برنز این بازیها را کسب کرد که این اتفاق برای دومین بار بعد از 55 سال در تاریخ بسکتبال کشور رخ داد ( زیر نظر اونیکا ، مهران حاتمی و عباس آقا کوچکی) در سا 2007 موفق به قهرمانی آسیا و کسب مجوز حضور در بازیهای المپیک پکن به عنوانتنها نماینده آسیا شد که این مقام برای اولین بار در تاریخ ورزش کشور اتفاق افتاد و تیم ملی بسکتبال ایران موفق به حضور در المپیک شدکه بازی ایران مقابل قطر که یکی از حساس ترین مسابقات آن تورنمنت بود ، آیدین ناجی تیم بسکتبال ایران شدو بازی به یاد ماندنی از خود به جای گذاشت و سهم به سزایی در کسب این موفقیت ایفا کرد 0زیر نظر رایکو ترومن و مهران حاتمی ) از جمله مقام های باشگاهی در سال 1386 قهرمان باشگاههای آسیا در تهران موفق به کسب مدال قهرمانی که آن هم برای اولین بار در تاریخ ورزش کشور بود. از خصوصیات بازی آیدین شوت سه امتیازی خیلی خوب و یکی از امتیاز آور ترین بازیکنان تیمش بود 203 سانتیمتر بلندای قامت و 91 کیلوگرم وزنش بود ریباند دفاع و حمله و روحیه جنگندگی ، تسلیم نشدن ، غیرت و از جان مایه گذاشتن برای تیمش بود. آیدین قابلیت بازی در پست های 2 ، 3 و4 را داشت آیدین در سن 26 سالگی در سانحه دلخراش رانندگی در مسیر کمربندی چالوس دار فانی را وداع گفت.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 15 منبع :

حامد حدادی (زادهٔ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۴ در اهواز) بازیکن بسکتبالیست ایرانی است. او با قد ۲۱۸ سانتیمتری خود در پست سنتر بازی می‌کند. او دومین بازیکن بلندقد حرفه‌ای ایران بعد از جابر روزبهانی (با قد ۲۲۲ سانتیمتر) می‌باشد. او در تیمهای پیکان ایران ،صباباتری ایران ،النصر امارات بازی کرده ودر حال حاضر در ممفیس گریزلیز در ان بی ای بازی می‌کند.[۱] او اولین بسکتبالیست ایرانی است که در مهمترین لیگ بسکتبال دنیا بازی می‌کند.[۲]. افتخارات قهرمان جوانان آسیا در سال ۲۰۰۵ برنده مدال برنز بازی‌های آسیایی ۲۰۰۶ قهرمان آسیا در ۲۰۰۷ سال قهرمان جام باشگاهای آسیا همراه با تیم صباباتری درسال۲۰۰۸ بهترین ریباندر المپیک ۲۰۰۸پکن بهترین بلاگ شاتر المپیک ۲۰۰۸پکن

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 20 منبع :

لبران جیمز (به انگلیسی: ‎LeBron James ‏) ، بسکتبالیست آمریکایی، در سال ۲۰۰۴، در سن ۱۹ سالگی جایزهٔ بهترین بازیکن سال اتحادیهٔ ملی بسکتبال (NBA) را از آن خود کرد. در تاریخ بسکتبال، او جوان‌ترین بازیکنی است که تابحال به این افتخار نائل آمده. لبران جیمز که بین طرف داران با نام «شاه جیمز» معروف است، ۲۰۳ سانتیمتر قد دارد. لبرون جیمز هم اکنون در تیم کلیولند کاوالیرز یکی از تیمهای کنفرانس شرق اتحادیه ملی بسکتبال بازی می‌کند وی یکی از بهترین بازیکنان جهان است و در بازیهای NBA بطور متوسط بیش از ۲۰ امتیاز برای تیمش کسب می‌کند اطلاعات باشگاهی: باشگاه کنونی کلیولند کاوالیرز شمارهٔ پیراهن ۲۳ پُست اسمال فوروارد. باشگاه‌های حرفه‌ای: کلیولند کاوالیرز

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 20 منبع :

کوبی برایانت در فیلادلفیا، پنسیلوانیا به دنیا آمد. او سومین و کوچک ترین فرزند جو برایانت، بازیکن بسکتبال سال های دور تیم فیلادلفیا 76ers و سرمربی تیم لس آنجلس سپارکس است. جو برایانت در ادامهٔ فعالیت خود به عنوان بسکتبالیست حرفه‌ای همراه با خانواده اش به ایتالیا رفت و کوبی در این مدت به دو زبان ایتالیایی و اسپانیایی مسلط شد. کوبی هر تابستان به آمریکا بر می گشت تا در لیگ تابستانی بسکتبال شرکت کند. او از سه سالگی بسکتبال بازی می‌کرد و در مدت زمانی که در ایتالیا زندگی کرد، به فوتبال هم روی آورد. خود او گفته است که اگر در ایتالیا می ماند، حتما به یک بازیکن فوتبال تبدیل می‌شد. کوبی به تیم های آث میلان و بارسلونا علاقهٔ بسیاری دارد. مربی فوتبال مورد علاقهٔ او فرانک رایکارد و فوتبالیست مورد علاقهٔ او رونالدینیوست. کوبی به همراه خانواده اش در سال ۱۹۹۱، به آمریکا بازگشت. اطلاعات باشگاهی: باشگاه کنونی لس آنجلس لیکرز پُست Shooting Guard .باشگاه‌های حرفه‌ای :لس آنجلس لیکرز درخشش کوبی برایانت در تیم دبیرستان لوِر مِریان، در فیلادلفیا، باعث شناخته شدن وی در آمریکا شد. مربی تیم سال دوم او پدرش، جو برایانت بود. کوبی در کمپ آدیداس در کنار هم تیمی آیندهٔ خود یعنی لمار اودم بازی کرد و برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیکن کمپ در سال ۱۹۹۵ شد. او دوران حرفه‌ای خود در دبیرستان را با جوایز بسیاری از جمله؛ بهترین بازیکن رقابت های دبیرستانی و جایزهٔ All American مک دونالدز به پایان رساند. معدل کوبی برای راهیابی به بهترین دانشگاه‌های آمریکا مناسب بود ولی او، تصمیم گرفت که به لیگ حرفه‌ای ان بی ای بپیوندد. کوبی برایانت در این سال به تیم شارلوت هورنتز پیوست ولی بلافاصله مربی وقت تیم لس آنجلس لیکرز، جری وست او را در عوض مدافع قدرتمند خود یعنی ولید دیواچ به تیم لس آنجلس لیکرز آورد. کوبی در اوایل سال اول چندان به بازی گرفته نشد اما با گذشت زمان، او به تیم اول لس آنجلس لیکرز راه یافت و به عنوان جوان ترین بازیکن ان بی ای معرفی شد (بعدها هم تیمی او اندرو باینُم این رکورد را شکست.). کوبی در سال ۱۹۹۷ با پیروزی در مسابقات Slam Dunk ، طرفداران زیادی پیدا کرد. او با از دست دادن موقعیت های حساس در بازی های مهم، فصل را با ناکامی به پایان رساند ولی هم تیمی وقت کوبی، شکیل اونیل از او حمایت کرد؛ شکیل در این باره می‌گوید: "کوبی تنها کسی بود که جرأت پرتاب توپ را در شرایط حساس داشت." فصل دوم برای کوبی بهتر آغاز شد. او در این فصل بیشتر به کار گرفته شد و با بازی های درخشانش، به تیم ستارگان راه پیدا کرد. بدین ترتیب نام کوبی به عنوان جوان ترین بازیکن تیم ستارگان در تاریخ ان بی ای به ثبت رسید. کوبی برایانت در فصل سوم در همهٔ بازی های تیم لس آنجلس لیکرز حاضر بود. دست اندر کاران این تیم که از بازی وی بسیار راضی بودند، با کوبی قراردادی به ارزش ۷۰ میلیون دلار برای شش سال به امضا رساندند. نحوهٔ بازی کوبی اعجاب برانگیز بود چون به بازی بزرگانی چون مایکل جردن و مجیک جانسون شباهت زیادی داشت. کوبی به همراه تیم لس آنجلس لیکرز به نیمه نهایی مسابقات ان بی ای راه یافت ولی این تیم در مصاف با تیم سن انتونیو سپرز مغلوب شد. با به روی کار آمدن سرمربی جدید، فیل جکسن، تیم لس آنجلس لیکرز متحول شد. کوبی برایانت و شکیل اونیل زوج غیرقابل مهاری را تشکیل داده بودند و همین باعث قهرمانی تیم لس آنجلس لیکرز در سه سال پیاپی یعنی سال‌های ۲۰۰۰، ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ شد. کوبی فصل ۲۰۰۰-۱۹۹۹ را با مصدومیت آغاز کرد. او در یکی از بازی های پیش فصل (آمادگی)، مقابل تیم واشنگتن ویزاردز، از ناحیهٔ سر دچار مصدومیت شد و به همین دلیل، شش ماه از میادین دور بود اما با بازگشت او تیم لس آنجلس لیکرز به ۶۷ برد دست بافت و رکورد جدیدی در تاریخ لیگ ان بی ای ثبت کرد. در این فصل، شکیل اونیل بهترین بازیکن ان بی ای شناخته شد. کوبی برایانت در بازی دوم فینال سال ۲۰۰۰، از ناحیهٔ مچ پا مصدوم شد و تا بازی چهارم تیم لس آنجلس لیکرز را همراهی نکرد ولی بازگشت طوفانی او منجر به قهرمانی تیم لس آنجلس لیکرز شد. این اولین قهرمانی این تیم بعد از دوازده سال به شمار می‌آمد. کوبی در فصل ۲۰۰۱-۲۰۰۰ بهتر از فصل پیش بازی کرد. تیم لس آنجلس لیکرز به راحتی به بازی های حذفی (Playoffs) راه یافت و برای دومین سال پیاپی قهرمان ان بی ای شد. به گفتهٔ شکیل اونیل، کوبی بهترین بازیکن آن فصل ان بی ای بود. تیم لس آنجلس لیکرز در فصل ۲۰۰۲-۲۰۰۱ باز هم به فینال مسابقات ان بی ای راه یافت و با درخشش کوبی برایانت، برای سومین بار پیاپی قهرمان شد. کوبی در مجموع ۸۰ بازی برای این تیم انجام داد و با وارد سبد کردن توپ ها در شرایط فوق العاده حساس، بازیکن Clutch (یعنی بازیکنی که در شرایط حساس، بتواند توپ های سرنوشت ساز را وارد سبد کند) لقب گرفت. فصل ۲۰۰۳-۲۰۰۲ یکی از بهترین فصل ها برای کوبی برایانت بود. او در ۹ بازی پیاپی بیشتر از ۴۰ امتیاز گرفت و تیم لس آنجلس لیکرز به راحتی به مسابقات حذفی ان بی ای راه پیدا کرد اما در نیمه نهایی مقابل تیم سن آنتونیو اسپرز که در آن سال قهرمان ان بی ای شد، شکست خورد. تیم لس آنجلس لیکرز برای جبران ناکامی فصل پیش، کارل ملون و گری پیتون، دو بازیکن از بهترین بازیکنان آن زمان لیگ ان بی ای را به خدمت گرفت تا بتواند بار دیگر برای قهرمانی تلاش کند. قبل از شروع فصل ۲۰۰۴-۲۰۰۳، کوبی برایانت به تجاوز جنسی متهم و دستگیر شد. به همین دلیل بسیاری از بازی های شروع فصل را از دست داد اما با وجود این تیم لس آنجلس لیکرز به فینال مسابقات ان بی ای راه یافت. در بازی فینال که در مقابل تیم دیترویت پیستونز انجام شد، در نهایت تیم لس آنجلس لیکرز با یک برد و چار باخت مغلوب شد. در پایان این فصل، فیل جکسن از سمت خود برکنار و مربی گری تیم لس آنجلس لیکرز به رودی تامیانوویچ واگذار شد. شکیل اونیل به خدمت تیم میامی هیت درآمد و در عوض، لمار اودم، کرول باتلر و برایان گرنت ار تیم میامی هیت به لس آنجلس لیکرز پیوستند. کوبی برایانت از طرف تیم لس آنجلس کلیپرز پیشنهادهایی داشت اما در نهایت باعقد قراردادی هفت ساله در تیم لس آنجلس لیکرز باقی ماند. در فصل ۲۰۰۵-۲۰۰۴، کوبی برایانت به دلیل اتفاقات فصل پیش، مورد انتقاد شدید قرار گرفت. یکی از این منتقدان، مربی پیشین او، فیل جکسن بود. فیل در کتاب خود؛ فصل پیش: تیمی در جست و جوی روح خود، کوبی برایانت را بازیکنی آموزش ناپذیر خواند و همین موضوع کمی از شهرت او کاست. مربی جدید تیم لس آنجلس لیکرز، رودی تامیانوویچ، در اواسط فصل، به دلیل مشکلات جسمانی، از سمت خود کناره گیری کرد و فرانک هامبلن، کمک مربی تیم لس آنجلس لیکرز، هدایت تیم را برای ادامهٔ فصل بر عهده گرفت . در این فصل با وجود درخشش کوبی برایانت و تلاش تیم لس آنجلس لیکرز، این تیم به مسابقات حذفی لیگ ان بی ای راه نیافت. فیل جکسن در فصل ۲۰۰۶-۲۰۰۵، به تیم لیکرز بازگشت. کوبی و فیل گذشته را فراموش کردند و به کمک دیگر بازیکنان، تیم لس آنجلس لیکرز را به مسابقات حذفی رساندند اما در دور اول مغلوب تیم فینیکس سانز شدند. در پایان فصل، کوبی شمارهٔ پیراهن خود را از ۸ به ۲۴ تغییر داد. او به دلیل عمل جراحی زانو، به مسابقه‌های ملی (فیبا) نرسید. کوبی در فصل ۲۰۰۷-۲۰۰۶ بارها و بارها محروم شد. او در بازی مقابل تیم سن آنتونیو اسپرز (۲۸ ژانویه) هنگامی که برای پرتاپ یک توپ به هوا بلند شد، با دست خود به صورت منو جنوبلی، بازیکن سن آنتونیو اسپرز زد. بعد از چند بار مرور حادثه توسط لیگ ان بی ای، کوبی مقصر شناخته و از یک بازی محروم شد. تقریبا دو ماه بعد، حادثه‌ای شبیه به حادثهٔ پیشین رخ داد و بار دیگر کوبی برایانت از یک بازی محروم شد. او در اولین بازی بعد از محرومیتش با آرنج به صورت کایل کورور کوبید ولی این بار محروم نشد و داوران فقط این حرکت را یک خطای سخت در نظر گرفتند. تیم لس آنجلس لیکرز در این فصل بار دیگر به قهرمانی دست نیافت. در فصل ۲۰۰۸-۲۰۰۷، پیراهن کوبی برایانت پرفروش ترین پیراهن در رشتهٔ بسکتبال شناخته شد. تیم لس آنجلس لیکرز بار دیگر در دور اول مسابقات حذفی، در مقابل تبم فینیکس سانز شکست خورد. کوبی برایانت در ۲۵ فوریه دچار مصدومیت شدیدی در ناحیهٔ انگشت کوچک دست راست شد. به گفتهٔ پزشکان، استخوان انگشت او ترک خورده و رباط انگشتش، پاره شده بود اما کوبی در خواست کرد که عمل جراحی انگشتش تا پایان فصل به تعویق بیفتد. کوبی در تمام ۸۲ بازی تیم لس آنجلس لیکرز شرکت کرد و در ۶ می، عنوان بهترین بازیکن لیگ ان بی ای را به خود اختصاص داد. تیم لس آنجلس لیکرز به فینال مسابقات ان بی ای راه یافت. این اولین باری بود که این تیم، بدون شکیل اونیل، به فینال می‌رسید. تیم لس آنجلس لیکرز در دیدار فینال، با نتیجهٔ ۲-۴ مغلوب رقیب دیرینهٔ خود، بوستون سلتیکس شد. کوبی در این فصل بسیار عالی ظاهر شد. او به همراه بازیکنان بزرگی همچون پا گسول، درک فیشر و لمار اودم تیم لس آنجلس لیکرز را با رکورد ۶۵ برد و ۱۷ باخت به بازی های حذفی رساند. آنها در دور اول، تیم یوتا جاز را با حساب ۱-۴ مغلوب کردند. در دور دوم تیم هیوستون راکتس را به سختی و با حساب ۳-۴ از پیش رو برداشتند و در دور سوم با حساب ۲-۴ از سد تیم دنور ناگتس گذشتند و به فینال مسابقات ان بی ای راه یافتند. تیم لس آنجلس لیکرز در فینال پذیرای تیم اورلاندو مجیک بود و توانست در پنج بازی، با نتیجهٔ ۱-۴ این تیم را شکست دهد. این پانزدهمین باری است که تیم لس آنجلس لیکرز، قهرمان لیگ ان بی ای می‌شود. کوبی برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیکن فینال شد. کوبی برایانت نتوانست جایزهٔ بهترین بازیکن لیگ ان بی ای را ازآن خود کند، او بعد از لیبران جیمز، دوم شد. بازی های ملی: رکورد مدال شرکت‌کنندهٔ کشور پرچم ایالات متحده آمریکا ایالات متحده آمریکا بسکتبال مردان مسابقات المپیک طلا پکن ۲۰۰۸ تیمی مسابقات ملی قاره آمریکا طلا لاس وگاس ۲۰۰۷ تیمی کوبی برایانت اولین بار در سال ۲۰۰۶ برای تیم بسکتبال ایالات متحده آمریکا به میدان رفت. این تیم در سال ۲۰۰۷ با شکست دادن همهٔ حریفان خود در مسابقات قارهٔ آمریکا، به مسابقات المپیک چین راه یافت. تیم بسکتبال ایالات متحده آمریکا که متشکل از بهترین بازیکنان ان بی ای می‌باشد، در المپیک سال ۲۰۰۸ با اقتدار قهرمان شد. کوبی در بازی فینال، مقابل تیم اسپانیا، ۲۰ امتیاز گرفت و تیم بسکتبال ایالات متحده آمریکا با نتیجهٔ ۱۰۷-۱۱۸ به پیروزی رسید.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 20 منبع :

شکیل اونیل (به انگلیسی: Shaquille Rashaun O'Neal) در ۶ مارس ۱۹۷۲ در نیوارک ، نیوجرسی بدنیا آمد و در سن آنتونیو در تگزاس دوران طفولیت خود را گذرانید. در باشگاه های زیر فعالیت داشته است: باشگاه کنونی پُست باشگاه‌های حرفه‌ای اورلاندو مجیک لوس انجلس لیکرز میامی هیت فینکس سانز اونیل یکی از معروفترین بازیکنان ان بی ای است[۱]. او بسکتبال خویش را با تیم اورلاندو مجیک شروع کرد. بعدها به لوس انجلس لیکرز، میامی هیت و فینکس سانز رفت.عنوان:غول بزرگ + جنگجوي کوچک = اونيل شکيل راشان اونيل بسکتباليست در ششم مارس 1972 در نيووارک نيوجرسي به دنيا آمد. پدر وقعي اش «جوزف توني» نام او را شکيل راشان که به معناي «جنگجوي کوچک» است، نهاد. مادر شکيل «لوسيل هريسون» بعد از تولد پسرش با «فيليپ هريسون» گروهبان ارتش آمريکا ازدوج کرد و همين امر باعث شد تا شکيل ارتباط زيادي با پدرش نداشته باشد و خود را به نام ناپدري اش وابسته بداند. او به دليل خدمت ناپدري اش به عنوان گروهبان ارتش آمريکا در آلمان، در اين کشور بزرگ شد و تحت تأثير مسلمان بودن ناپدري اش تمايل زيادي به دين اسلام نشان داد. اگرچه شکيل تاکنون اعلام نکرده که به کدام دين گرايش دارد اما رابطه نزديکي با السلام و «لوئيس فراخان»، رهبر امت اسلام آمريکا دارد و حتي نام فرزندانش را شريف، اميره، شکور و طاهره گذاشته است. بسکتباليست معروف آمريکايي که يکي از بهترين بازيکنان اتحاديه بسکتبال ملي آمريکا است، بسکتبال حرفه اي را براي اولين بار از تيم اور لاندو مجيک در فلوريدا آغاز کرد. پس از آن به تيم لوس آنجلس ليکرز رفت و در اين تيم بود که به اوج دوران بازيگري اش رسيد. شک که در حال حاضر در تيم کليولند بازي مي کند بيش از 150 کيلو وزن و 2متر و 16سانتي متر قد دارد و از اين نظر هيچ ربطي با معني نامش يعني جنگجوي کوچک ندارد و يک غول بسکتباليست است. شک دوران جنگي بچگي اش را تا سال 1987 همراه با ناپدري اش در ايالت باواريا در جنوب غربي آلمان سپري کرد و در همين جا بود که بسکتبال را فرا گرفت. او پس از بازگشت به آمريکا بسکتبال را در تيم دبيرستان «رابرت جي کول» به عنوان يک ستاره در اين رشته ادامه داد و در همين تيم بود توانست توجهات را به خود جلب کند و سرانجام در سال 1992 در تيم کالج ايالتي لوييزيانا به شهرت بين المللي رسيد و همين امر باعث شد تا او به تيم حرفه اي اورلاندو مجيک برود و در اين تيم در هر بازي تا 41امتياز را براي تيمش کسب کند. شک در همين سال با دو ضربه خرد کننده اي که به سبد و صفحه پشت آن وارد کرد شهرتش را صد چندان نمود و در سال 1993 به عنوان موفق ترين بازيکن تيم برگزيده NBA انتخاب شد. او همچنين بازيکني بود که باعث شد تيم اورلاندو ميجک براي اولين بار در فصل 95-94 به مرحله فينال مسابقات راه يابد. پس از پايان فصل 95-94 شک، اورلاندو را ترک کرد و به تيم لوس آنجلس ليکرز پيوست. قرارداد او با باشگاه جديدش يک قرارداد 7ساله به ارزش 120ميليون دلار بود و در اين تيم بود که به همراه کوبي برايانت يکي از تأثير گذارترين گاردهاي وسط را تشکيل داد. لوس آنجلس ليکرز با اونيل در فاصله هاي سال هاي 2000-2002، سه بار به عنوان قهرماني مسابقات دست يافت و به اين ترتيب به عنوان تنها بازيکني که بيشترين حضور را در فينال داشته، معرفي شد و در هر 3سال نيز به عنوان يک بازيکن ميانه بيشترين امتيازها را در تاريخ از آن خود کرد. البته اين رکورد در سالهاي پيش بوسيله برايانت جابجا گرديد. اما در فينال سال 2004 اونيل و برايانت نتوانستند همانند 3سال گذشته بازي قابل توجهي از خود به نمايش گذارند و فينال را به تيم «ديترويت پيستونز» واگذار کردند. پس از اين باخت بود که شک رسماً به ميامي هيت پيوست و در اين تيم توانست تمام انتظاراتي که از او بعنوان جايگزين بزرگان اين تيم توقع مي رفت را برآورده کند و بهترين رکوردها را در کنفرانس شرق به دست آورد. اما وانيل در فصل 2004-2005 به رغم اينکه يکي از گزينه هاي اصلي بود عنوان مؤثرترين بازيکن NBA را به گارد تيم «فينيکس سانز» يعني «استيونش» واگذار کرد. اونيل از سال 1993 توانسته هر سال در تيم منتخب انتخاب شود. او همچنين توانسته جايزه بهترين مدافع سال هاي، 2000، 2001-2003 از آن خود کند. اونيل از بازيکنان کليدي تيم بسکتبال آمريکا در رقابت هاي قهرماني جهان در سال 94 و المپيک 96 بود که در هر دو دوره تيم بسکتبال آمريکا به مقام قهرماني رسيد. در سال 2005 وي پس از قهرماني به همراه ميامي از اين تيم جدا شد و راهي فينيکس شد تا در کنار بزرگاني همچون استيونش، گرنت هيل وباربوسا بازي کند. هرچند آنها در کنار يکديگر تيم بزرگي را شکل دادند اما حضور 3ساله شک در اين ابدا براي وي موفقيت آميز نبود و در پايان فصل اخير راهي را براي جدايي در پيش پاي او قرار نداد. او سال آينده را در کنار لبرون جيمز در کليوند کاواليرز به ميدان خواهد رفت هرچند که پيش بيني مي گردد اين آخرين سال حضور اونيل در بسکتبال باشد. «جنگجوي کوچک» که لقب هاي ديگر همچون ديزل، سوپرمن، ارسطوي بزرگ و دکتر اونيل را به همراه دارد اين سال 1996 نيز به عنوان جوان ترين عضو 50 بازيکن بزرگ بسکتبال انتخاب شد. او همچنين در سال 2005 به عنوان اولين بازيکن NBA که در 13فصل متوالي به طور ميانگين 20امتياز و 10ريباند (برگشت) را داشته، رکوردي دست نيافتني از خود ثبت کرد. اونيل همچنين رکورد ديگري هم در کارنامه اش دارد که آن يازده بازيکن برگزيده NBA در 13فصل حضورش است. شکيل ازنظر فيزيکي بازيکني استثنايي است. قد و وزن فوق العاده او باعث شده تا از قدرت فوق العاده اي برخوردار باشد و به رغم هيکل غول آسايش از سرعت و حرکات انفجاري بالايي نيز برخوردار است. او همچنين پاسوري با استعداد و صاحب سبک است و هميشه يک مدافع مؤثر بوده است. با اين حال به رغم تمام ويژگي هاي ياد شده اونيل نقاط ضعفي نيز دارد، ازجمله اينکه او يکي از بدترين پرتاب کنندگان شوت هاي آزاد است. از سوي ديگر،شکيل همواره به خاطر تن صدايش و بلاغت کلامش در مقايسه با ديگر ورزشکاران مورد توجه بيشتر رسانه ها بوده است تا جايي که رسانه ها به او لقب ارسطوي بزرگ داده اند. شکيل علاوه بر بسکتبال به خوانندگي و هنرپيشگي نيز مشغول است. او همچنين علاقه بسيار زيادي به کارهاي پليسي دارد و توانسته از آکادمي پليس لوس آنجلس عنوان «افسر ذخيره» را بدست آورد. او همچنين در مارس سال 2005 عنوان افتخاري معاون کلانتر آمريکا را از آن خود کرد. او به علت حضورش در ميامي در ايالت فلورايدا در سال 2005 عنوان افسر ذخيره را از آن خود کرد و علاقه بسياري به برخورد با جرائمي که عليه کودکان است، دارد. اونيل در 26دسامبر 2002 با شاوني نلسون، ازدواج کرد و 3فرزند با نام هاي شريف، اميره، و شکور دارد. او همچنين يک دختر به نام طاهره و يک پسر به نام نلسون از همسر قبلي اش دارد. شکيل همچنين دو خواهر و يک برادر به نام هاي لطيفه، عايشه و جمال دارد. اين بسکتباليست هنرمند همچنين در کارهاي خير نيز سهيم است و در تهيه و خريد آپارتمان، غذا ... براي قربانيان توفان کاترينا، تهيه غذا در عيد شکرگزاري براي کودکان نيازمند و تهيه اسباب بازي براي کودکان نيازمند شرکت داشته و دارد. عناوين و افتخارات اونيل: - کسب عنوان يکي از 50 بازيکن بزرگ تاريخ NBA در سال 1996 - انتخاب به عنوان مؤثرترين بازيکن NBA در سال 2000 - 3 بار قهرماني در سال هاي 2000، 2001 و 2002 - 3 بار کسب عنوان مؤثرترين بازيکن در فينال 2000، 2001 و 2002 - 13 بار حضور در ميادين بازيکنان در فاصله سال هاي 1993 تا 2006 به غير او سال 1999 - 3 بار انتخاب به عنوان مؤثرترين بازيکن در تيم برگزيدگان 2000 و 2004 - 7 بار انتخاب در تيم اول NBA، 2005- 1998 - 2 بار انتخاب در تيم اول NBA، 1999- 1995 - 2 بار انتخاب در تيم دوم برگزيده NBA 1995 و 1999 - 3 بار انتخاب در تيم سوم برگزيدهNBA و1994و1996و1997 - 3 بار انتخاب در تيم دوم دفاعي NBA,و2000و2001 و2003 - کسب مدرک MBA از دانشگاه فونيکس در سال 2005

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

سیدضیاءالدین شادمان ورزشکار و سیاست‌مدار ایران دوران محمد رضا شاه پهلوی بود. شادمان در پانزدهم آذر هزار و سیصد و دو شمسی در محله پامنار بدنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه رودکی تهران و تحصیلات متوسطه دبیرستان را در دارالفنون تهران گذراند. پس از پایان تحصیلات در دانشکده حقوق دانشگاه تهران راهی اروپا شد و دوره دکترا دانشکده حقوق دانشگاه سوربن پاریس را به پایان رسانید. پایان‌نامه دکترا او در زمینه اتحادیه کارگری در ایران بود. شادمان قهرمان کشور در رشته‌های والیبال و بسکتبال و عضو تیم ملی بسکتبال ایران و با تیم ایران در بازیهای بازی‌های المپیک تابستانی ۱۹۴۸ لندن شرکت نمود. او بعدها رییس فدراسیونهای والیبال و بسکتبال کشور، عضو کمیته ملی المپیک ایران و معاون نخست‌وزیر و سرپرست سازمان تربیت بدنی ایران بود. دکتر محمد بنایی بنیان گذار پیش آهنگی در ایران و مدرس دانشگاه ورزش در معرفی شادمان چنین گفته‌است: «ضیاء شادمان ورزشکاری قوی، مردی درستکار، وطن پرست به حد اعلی، خوش محضر و دوست داشتنی است. ورزش ایران به این مرد مدیون است.» سید ضیاء‌الدین شادمان در تیم ملی بسکتبال ایران در المپیک لندن شادمان استاد انستیتوی علوم بانکی، دوره فوق‌لیسانس رشته بیمه، و اولین مترجم مقررات بین‌المللی والیبال و بسکتبال و نویسنده آیین‌نامه‌های این ورزش‌ها بود. او ترجمه‌هایی در مورد مطالب تاریخی برای نشریات مختلف داشته است. مترجم کتاب به پا خواستگان بود. او سالها در رادیوی ایران مشغول به کار بوده است. او مسیول تهیه و اجرای برنامه روزانه اخبار ورزشی رادیو ایران و اولین مفسر و گزارشگر مسابقات ورزشی بطور زنده بوده است. از کارهای او تهیه برنامه هفتگی «رضا شاه در پیشگاه تاریخ»، تهیه برنامه هفتگی «شهری در دل شهر ما»، تهیه برنامه روزانه «چرا کارفرما نشویم» و عضو هیت ۵ نفری انتخاب بهترین برنامه‌های سال رادیو ایران بود. شادمان در زمان عهده داری شهرداری تهران او بعنوان کارمند وزارت دارایی شروع بکار نمود و سپس معاون سازمان جیره‌بندی گردید. از سمتهای اجرایی او می‌توان به موارد زیر اشاره نمود. * عضو هیت مدیره و معاون مدیر عامل شرکت سهامی بیمه ایران * مدیر کل وزارت دارایی * مدیر عامل فروشگاه فردوسی * نماینده حوزه جیرفت در مجلس شورای ملی * نماینده مجلس و عضو هیت رییسه مجلس شورای ملی کارپرداز اول * شهردار تهران: دوران ریاست او بر شهرداری تهران را می‌توان يكي از پرماجراترين شهردار‌های تهران نامید. شادمان بسیاری از مدیران و کارکنان شهرداری را اخراج نمود. حاشیه‌های این اقدام در نهایت دامن او را گرفت و او مجبور به استعفا از این سمت شد. * استاندار استان مرکزی * معاون نخست‌وزیر در امور اجتماعی * وزیر مشاور و معاون نخست‌وزیر در امور پارلمانی * موسس و دبیر انجمن تحصیلکرده‌های اروپا * قائم مقام تولیت آستانه مبارکه حضرت عبدالعظیم شادمان پس از انقلاب ۱۳۵۷در تبعید می زیست. اما در این سالها دست از فعالیت‌ برنداشت. او در در طی سال‌های دور از وطن به اشاعه و معرفی فرهنگ و ادب فارسی می‌پرداخت. راه اندازی انجمن دوستداران فرهنگ و ادب ایران، انجمن حافظ خوانی، و برقراری گردهم آئی های متعدد و تورهای دسته جمعی برای مهاجرین ایرانی ساکن در خارج از کشور گوشه‌ای از فعالیت‌های فرهنگی او در دوران تبعید او بود. شادمان در ۲۲ اسفند ۱۳۸۷ در مونترال، کانادا در گذشت. خیابان شادمان تهران به افتخار این فرد نامگذاری شده‌بود.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 20 منبع :

آلن ازاییل آیورسن (به انگلیسی: ‎Allen Ezail Iverson ‏) (۷ ژوئن ۱۹۷۵، همپتون، ویرجینیا - ) بسکتبالیست حرفه‌ای آمریکایی است. وی اکتون در تیم دیترویت پیستونز در ان‌بی‌ای بازی می‌کند.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 20 خرداد 1395  - 2:15 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد ششم)

نام یكى از پهلوانان ایران است كه چون كیكاوس به مازندران رفت ایران را به او سپرد و پسرش گرگین هم از پهلوانان بوده است.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 19 خرداد 1395  - 11:09 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد ششم)

پهلوان ایرانى كه نام او دو بار در گرشاسب‏نامه‏ى اسدى طوسى آمده. اول در جنگ اول گرشاسب با لشكر بهو: «پس صف به مهیار و سنبان سپرد كمینگه به كشواد و گرداب گرد» دوم در جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو: «سوى راست لشكر به مهیار داد سوى چپ به بهپور سالار داد»

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 19 خرداد 1395  - 11:09 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد ششم)

یكى از پهلوانان داستانى ایرانى و پدر گرازه.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 19 خرداد 1395  - 11:09 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد ششم)

پسر میلاد پهلوانى است ایرانى. میلاد بقول نولد كه محرف مهرداد (Mithradat) (نام پادشاه اشكانى) است. در داستان جنگ بیژن با گرازان كسى كه مایه‏ى رنج بیژن و افكندن او در بند تورانیان شد گرگین میلاد بود. وى از جانب پادشاه ایران حكمران خوارزم گشت و شهرى به نام خود ساخت كه گرگان نامیده شد: «به طوس و به گودرز گشوادگان به گیو و به گرگین از آزادگان» (فردوسى)

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 19 خرداد 1395  - 11:09 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

پسر گودرز پهوان ایرانى (داستان): «چو شیدوش و رهام و گستهم و گیو چو خراد و فرهاد و برزین نیو...» (شا. بخ 890 :4)

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 19 خرداد 1395  - 11:09 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)

(است. مقدس آفریده یا آفریده (خرد) پاك؛ په.) جهان پهلوان ایرانى، در روایات ملى پسركى گشتاسپ پادشاه كیانى. وى به دست زردشت رویین تن گردید و پیروزیها یافت و عاقبت در جنگ با رستم بر اثر تیر دو شاخه گزین كه به چشم او اصابت كرد، درگذشت. (په.) اسفندیار، پسر گشتاسپ پادشاه داستانى ایران باستان. این نام در فارسى تحریف شده و به صورت اسفندیار درآمده است اسفندیار.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 19 خرداد 1395  - 11:09 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : ایران در عهد باستان

از خاندانهاى بزرگ پهلوانى در شاهنامه، خاندان نوذرى است كه از تخمه‏ى نوذر پسر منوچهر بودند. و بزرگترین پهلوانان آن طایفه طوس و گستهم و زراسپ بوده‏اند. در اوستا از این خاندان سخن رفته است، و طوس و گستهم فرزند نوذر بودند چون فر نداشتند به شاهى ننشستند. طوس همواره سپهسالار ایران بوده و او از كسانى است كه به اتفاق فریبرز و گیو همراه كى‏خسرو به كوه رفته ناپدید شده‏اند. و در ادبیات زرتشتى از جاودانیهاست. پسر طوس در شاهنامه نام زراسپ دارد. و در حقیقت از شاهان اشكانى است كه در روایات ملى داخل شده است. از او در اوستا اصلا سخنى نرفته است. اما گستهم پسر دیگر نوذر است كه در ادبیات زرتشتى از جاویدانها به شمار مى‏رود.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 19 خرداد 1395  - 11:09 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : ایران در عهد باستان

مراد از پهلوانان اشكانى دسته‏اى از پهلوانانند كه اصلا از شاهان و شاهزادگان اشكانى بوده، ولى به تدریج در داستانهاى ملى راه یافته و در شمار پهلوانان بزرگ عهد كیان درآمده‏اند. از میان ایشان مهمتر از همه خانواده‏ى گودرزیان هستند كه گودرز گشوادگان و گیو و بیژن و رهام و بهرام از آنان بودند. و نیز به پهلوانان منفردى مانند شاپور و زنگه و پلاشان و فرهاد در شاهنامه برمى‏خوریم كه ممكن است اصلا افرادى تاریخى و از خاندان اشكانیان باشند. از عجایب آنكه پهلوانى به نام فرود كه در شاهنامه برادر كى‏خسرو شمرده شده، اصلا از شاهان اشكانى است.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 19 خرداد 1395  - 11:09 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : ایران در عهد باستان

دیگر از خاندان‏هاى معروف پهلوانى ایران، خاندان كاوه است كه افراد آن در شاهنامه، عبارت است از: كاوه و پسرش قارن و قباد است. داستان كاوه‏ى آهنگر و علم او را در قصه‏ى فریدون دیدیم. وى چون از ستم ضحاك به ستوه آمد، چرمى را كه بر شیوه‏ى آهنگران هنگام كاربر پیش مى‏بست بر سر نیزه كرد و مردم را به یارى خویش خواند و فریدون را به شاهى نشانید، و بیداد ضحاك را پایان بخشید. كاوه یكى از پهلوانان داستانى است كه داستان او ظاهرا در دوره‏ى اشكانى یا ساسانى ابداع شده است. و علت این ابداع وجود درفش معروف كاویانى بوده است. از داستان كاوه در اوستا اثرى نیست؛ و در اوستا از درفشى بنام گائوش درفشه Drafsha Gaush ذكر شده، كه مى‏توان آن را درفش گاو یا گاو درفش معنا كرد. در میان آسوریها بیرقى با صورت گاو وجود داشت و ظاهراً سپاه ایران در روزگار هخامنشى نیز درفشى به همین شكل داشته است، و ممكن است، ذكر این اصطلاح در اوستا موجب پدید آمدن داستان كاوه شده باشد.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 19 خرداد 1395  - 11:09 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : ایران در عهد باستان

پسر سام بود. از این پهلوان در اوستا نامى نیست. پدرش سام او را بر اثر سپیدى موى در شیرخوارگى از خود دور كرد و بر كوه البرز نهاد، تا در همانجا تباه گردد. اما سیمرغ كه در اوستا نامش Merequ Saena مرغوسئن است، او را بدید و برداشت و به آشیان خود برد، و چون فرزندان خویش بپرورد، و سرانجام به پدر بازگردانید. این پهلوان در شاهنامه زال زوردستان نام دارد، و بنا به قول فردوسى زال افزون از هزار سال زندگى كرد! و رستم پسر او بود اما سیمرغ یا مرغوسئن به قول اوستا، مرغى فراخ بال است، چنانكه در پرواز خود پهناى كوه را فراگیرد و لانه‏ى او بر درختى در دریاى Vurukasha (و روكشه) یا دریاى فراخكرت كه ظاهرا دریاى خزر است قرار دارد. این درخت درمان بخش است، و تخم همه گیاهان در آن نهاده شده. نام سیمرغ به پهلوى سین مورو آمده است.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 19 خرداد 1395  - 11:09 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : ایران در عهد باستان

پسر سام بود. از این پهلوان در اوستا نامى نیست. پدرش سام او را بر اثر سپیدى موى در شیرخوارگى از خود دور كرد و بر كوه البرز نهاد، تا در همانجا تباه گردد. اما سیمرغ كه در اوستا نامش Merequ Saena مرغوسئن است، او را بدید و برداشت و به آشیان خود برد، و چون فرزندان خویش بپرورد، و سرانجام به پدر بازگردانید. این پهلوان در شاهنامه زال زوردستان نام دارد، و بنا به قول فردوسى زال افزون از هزار سال زندگى كرد! و رستم پسر او بود اما سیمرغ یا مرغوسئن به قول اوستا، مرغى فراخ بال است، چنانكه در پرواز خود پهناى كوه را فراگیرد و لانه‏ى او بر درختى در دریاى Vurukasha (و روكشه) یا دریاى فراخكرت كه ظاهرا دریاى خزر است قرار دارد. این درخت درمان بخش است، و تخم همه گیاهان در آن نهاده شده. نام سیمرغ به پهلوى سین مورو آمده است.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 19 خرداد 1395  - 11:09 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : ایران در عهد باستان

نام او در اوستا SAMA (سامه) و آن نام خاندانى است، نه نام كسى. اما در روایات پهلوى نام دو تن از دلیران سیستانى است: یكى پدر اثرط كه در گرشاسبنامه‏ى اسدى طوسى به صورت شم آمده است، و باید اصل آن سام باشد، و دیگر نواده‏ى گرشاسب و پدر زال مى‏باشد. سام در شاهنامه از پهلوانان دربار منوچهر و نوذر بود. (است. سیاه. نام خانواده‏اى ایرانى) جهان پهلوان ایرانى نواده گرشاسپ جهان پهلوان پدر زال و جد رستم جهان پهلوان. (شم) پدر اثرط، جد گرشاسپ جهان پهلوان.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 19 خرداد 1395  - 11:09 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : ایران در عهد باستان

نام نریمان از صفت نئیرمنو Nairemanu، یعنى نیرومند پیدا شده كه بعدها او را به صورت پهلوانى درآوردند. و این صفت را در اوستا به گرشاسب دادند، و همین نام نریمان است كه در شاهنامه گاهى به صورت نیرم دیده مى‏شود. از نریمان به عنوان پهلوان معروف خاندان سام در شاهنامه سخن رفته و این پهلوان در دژ سپند كشته شد، و رستم انتقام او را بگرفت. نیرم. در اوستا صفت جهان پهلوان است و نیز نریمان پدر سام جد رستم بوده است.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 19 خرداد 1395  - 11:09 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

نوشاد عالمیان ورزشکار ایرانی  در رشته ی تنیس روی میز است.
مقامها و افتخارها
او توانست در مسابقات قهرمانی جوانان جهان در رشته ی تنیس روی میز در اسپانیا مقام پنجم را کسب کند. وی در مسابقات لوکزامبورگ مدال طلا را کسب کرد  و در مسابقات انتخابی المپیک ۲۰۱۲ لندن با کسب مقام قهرمانی آسیای میانه به المپیک لندن راه یافت.
 
المپیک تابستانی ۲۰۱۲
 
نوشاد عالمیان، نفر اول پینگ پنگ ایران در نخستین بازی خود در دور اول رقابت‌های المپیک ۲۰۱۲ لندن به مصاف ژاستین هان، بازیکن چینی الاصل استرالیایی رفت و با حساب ۴ بر صفر و با نتایج (۱۱ بر ۵)، (۱۱ بر ۷)،(۱۱ بر ۷) و (۱۳ بر ۱۱) به پیروزی رسید.
 
 

نوشاد عالمیان

 
این نخستین پیروزی پینگ‌پنگ ایران در تاریخ المپیک به شمار می‌رود. در دوره‌های قبلی تمام نمایندگان ایران شکست خورده بودند. نوشاد علمیان در دیدار دوم توانست رقیب هنگ کنگی را که در رنکینگ ۳۱ قرار داشت، با نتیجه ۴ بر ۳ درمسابقات المپیک لندن شکست دهد. و در جمع ۳۲ نفر برتر دنیا قرار گرفت.
 
عالمیان در دور بعد رقابت‌ها، به مصاف تیمو بول (Timo Boll) رفت. در این مسابقه، در گیم‌های اول و دوم بازی را ۱۱ به ۸ و ۱۱ به ۵ واگذار کرد. عالمیان در گیم‌های سوم و چهارم نیز با نتیجه ی نزدیک ۱۲ به ۱۰ مغلوب حریف نامدار خود شد.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 19 خرداد 1395  - 11:09 AM

ملیت : فرانسه   -   قرن : 20 منبع :

نام و نام خانوادگی ارنود مارسل موریس کلمنت است. شروع بازی تنیس در سن هفت سالگی با برادرش برونو (18 ماه كوچكتر)بود پدر ، هانری ، فوتبالیست آماتور بود ، و مادر ، ماری ميشل، بازیکن هندبال آماتور بود. دوره حرفه اي در مورد تنیس پس از گذراندن دوره ديپلم متوسطه در سال 1995 با مدركي در ریاضیات آغاز شده . دوستان صمیمی هم میهنش سباستین گروسجين 17-11 شغلی رکورد جام دیویس دارد (11-9 در انفرادي). افتخارات: 1997:راهيابي به QF(يك چارم نهايي)در سن پترزبورگ و تولوز و واجد شرایط در ویمبلدون و به دنبال اون به 3rd(دور سوم) ويمبلدون راه يافت... 1998 به SF (نيمه نهايي)در مسکو رسید... 1999 Finalist در مارسی باخت به Santoro 2000: برنده اولین عنوان ATP در لیون... 2001راه يابي به نيمه نهايي استراليا اپن و كمك به قهرماني تيم فرانسه در جام ديويس (مقابل استراليا) و به دست آوردن 850000 دلار جايزه... 2002كمك به تيم فرانسه در ديويس در فينال و باخت به روسيه 2003قهرماني مسابقات متز و فيناليست شدن در ليون 2004 دارنده ركورد طولاني ترين زمان بازي در تاريخ رولان گاروس در دور اول دوبل به مدت 6:33 2005به دست اوردن دو يك چهارم نهايي و دو فينال در دوبل 2006 قهرماني در مسابقات مارسي (برد نادال(2) در نيمه نهايي و برد انچيچ در فينال)و همچنين واشنگتن (برد هويت سافين و موري) 2007به دست اوردن رتبه 10 در atp و به فينال رسيدن در مسابقات ناتينگهام و به دست اوردن اولين گرند اسلم در رشته دوبل با غلبه بر برادران برايان و... به دست اوردن رتبه 9 دوبل در سال... 2008سقوط به رتبه زير 100 بعد از 10 سال. رانراپ شدن در استراليا اپن در دوبل چهارمي المپيك با باخت مقابل برادران برايان كسب رتبه 12 در دوبل در پايان سال... 2009راهيابي به top 100 و رسيدن به يك چهرم نهايي مسابقات استكهلم و رسيدن به نيمه نهايي مسابقات ليون راهيابي به دور سوم مسترز پاريس و باخت به جوكويچ ...

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 19 خرداد 1395  - 11:09 AM

ملیت : کانادا   -   قرن : 20 منبع :

نام اصلي:Adam Copeland لقب:Edge تاريخ تولد:30اكتبر1973 محل تولد:Originally from Orangeville, Ontario وضعيت:متهل وزن:240 lbs قد:6'4 مربيان او: Ron Hutchison Sweet Daddy Siki Bret Hart Leo Burke Stu Hart Dory Funk Jr Tom Prichard تاريخ ورود به كشتي كچ 20ساله)1993 لقبهاي ديگر:***ton Hardcastle.......Adam Impact حركت پاياني: The Downward Spiral The Edgecution حركتهاي مورد علاقه كه زياد استفاده ميكنه: The Spear Missile Dropkick Edge-O-Matic The Crossbody The Edgecator Half Nelson Sitout Facebuster Flying Spear Electric Chair Drop One Man Conchairto دشمنان: The J.O.B. Squad The Ministry The Hardy Boyz The Dudley Boyz Lance Storm Christian Rhyno William Regal Booker T Kurt Angle Chris Jericho Eddie Guerrero Chavo Guerrero Evolution Randy Orton Chris Benoit Shawn Michaels Kane Matt Hardy Ric Flair Mick Foley John Cena Rob Van Dam افتخارات ادج: او يك بار كمربندICW/MWCW Mid-West Unified Tag Team titleو يك بار كمربندSSW Tag Team titleرو داشته. او همچنين2سال كمربندICW Street Fight Tag Team titles رو داشته. در24جولاي1999با شكست دادنJeff Jarrett توانست كمربندWWF Intercontinental title رو بگيره. در2آپريل2000به همرا يار خود يعنيChristianبا شكست دادن گروهThe Dudley Boyz توانستند كمربندWWF Tag Team titles رو بگيرند. در25جون2000به همراه يارش يعنيChristianبا شكست دادن گروهToo Cool توانستند كمربندWWF Tag Team titles رو بگيرند. در22اكتبر2000با همراهChristianبا شكست دادن گروهThe Hardy Boyz توانستند كمربندWWF Tag Team titles رو بگيرند. در10دسامبر2000به همراهChristianتوانستند با شكست دادن Bull Buchanan & Goodfather كمربندWWF Tag Team titles رو بگيرند. در19دسامبر2000به همراه يارش يعنيChristianبا شكست دادنRock & Undertaker توانستند كمربندWWF Tag Team titles رو حفظ كنند. در19مارچ2001به همراه يارش يعنيChristianبا شكست دادن گروهThe Hardy Boyz توانستند كمربندWWF Tag Team titles رو بگيرند. در1آپريل2001به همراهChristianتوانست با شكست دادن گروهThe Dudley Boyz كمربندWWF Tag Team titles رو بگيره. او همچنين نفر اول كينگ آف رينگ2001 شد. در30آگوست2001با شكست دادنLance Storm توانست كمربندWWF Intercontinental title رو بگيره. در21اكتبر2001با شكست دادنChristianتوانست كمربندWWF Intercontinental title رو حفظ كنه. در19 نوامبر2001با شكست دادنTestتوانست كمربندWWF Intercontinental title رو حفظ كنه. در4جولاي2002به همراه يارشHulk Hogan توانست با شكست دادنBilly & Chuck كمربندWWF Tag Team titlesرو بگيره. در19آپريل2004به همراه يارش يعنيChris Benoit توانست باشكست دادنRic Flair & Batista كمربندWWE World Tag Team titles رو بگيره. در11جولاي2004در ونجنس توانست با شكست دادنRandy Orton كمربندWWE Intercontinental title رو بگيره. در نيو يرز رولشن2006با شكست دادن حريف خود يعنيJohn Cena توانست كمربندwweرو بگيره. بعد از مصدومیتش دوباره در Armagedon به مسابقات برگشت و بازم کمربند رو از باتیستا گرفت.

نویسنده : نظرات 0 سه شنبه 18 خرداد 1395  - 3:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع :

تاریخ ولادت و شرح حال او روشن نیست . برخی او را اهل اورگنج از شهرهای خوارزم («قتالی : پهلوان محمودبن پوریای ولی »، ص 76؛ خلیل ، ج 3، ص 489) یا از مردم گنجه (مدرس تبریزی ، همانجا؛ آقابزرگ طهرانی ، ج 9، قسم 1، ص 159ـ160)، یا بر اساس طوماری قدیمی متعلق به دورة صفوی ، از اهالی سلماس و خوی ذکر کرده اند (پرتوبیضایی ، ص 351). گفته شده است که در جوانی کشتی می گرفت و به کار پوستین دوزی و کلاه دوزی اشتغال داشت . در همان ایام به شهرهای مختلف آسیای میانه ، ایران و هندوستان سفر کرد و در همة آن شهرها به پهلوانی نامبردار شد ( > دایرة المعارف ادبیات و هنر تاجیک < ، ج 2، ص 534؛ د.تاجیکی ، ج 5، ص 562). دربارة تغییر احوال و توجه و التفات پوریای ولی به عرفان روایتهای گوناگونی وجود دارد. به روایتی ، پهلوانی هندی برای کشتی گرفتن با وی به خوارزم آمد (پرتوبیضایی ، ص 113) و به روایتی دیگر، یکی از پادشاهان هندوستان او را برای کشتی با پهلوانی هندی دعوت کرد (خلیل ، همانجا). پوریا مادر آن پهلوان را در حال استغاثه و زاری دید که از خدا پیروزی فرزندش را طلب می کرد. پوریا برای شاد کردن دل او تصمیم گرفت تا در آن کشتی پشت خود را به دست پهلوان هندی به زمین رساند. گویند که در پایان این کشتی حال کشفی به او دست داد و لقب «پریار» نیز در همین ماجرا به او داده شد (خلیل ، همانجا؛ پرتوبیضایی ، ص 113ـ114). بر حسب برخی منابع ، وی دارای گرایشهای ملامتی بود و حتی گاه به خرابات می رفت و با خراباتیان سخنان تایبانه می گفت (زرین کوب ، ص 355؛ بدخشی ، ص 73). جامی نیز وی را از معاشران و یاران محمد خلوتی (متوفی 751) بر شمرده است (ص 504). وفات وی را همة منابع 722 و در خیوَق (خیوه ) ذکر کرده اند. مزارش در ترکمنستان بر جای است (اعتمادالسلطنه ؛ نفیسی ، همانجاها) و مردم آن ناحیه به علت اعتقاد به شخصیت معنوی وی پس از مراسم ازدواج جهت تبرک به آرامگاهش می روند. افسانه های بسیاری دربارة او نقل شده است . در بوستان خیال * ، تألیف 1155، به کشف قارة امریکا اشاره شده و آمده است که پوریای ولی در آنجا ورزشگاهی تأسیس می کند و به آموزش فنون کشتی به جوانان می پردازد و پادشاه آن دیار را در دشواریها یاری می دهد (محجوب ، ص 410ـ411). در همة این افسانه ها و داستانهای عامیانه ، دربارة شجاعت ، تسلط او به فنون کشتی و تواناییهای روحی و جسمی وی سخن رفته است . پوریای ولی در میان ورزشکاران ایران اسوة جوانمردی و از خودگذشتگی است و در زورخانه ها هنگام انجام دادن کارهای دشوار، مانند سنگ گرفتن ، نام او را بر زبان می آورند. در ابتدای هر کشتی نیز اشعاری خوانده می شود که منسوب به اوست . همچنین بوسیدن خاک گود کشتی اشاره ای به قدم بوسی پوریای ولی است (بهمنش ، ص 64؛ نفیسی ، همانجا؛ قزوینی ، ج 4، ص 89؛ پرتوبیضایی ، ص 31، 112). در یک طومار قدیمی دوازده اصل ، به عنوان اصلهای اساسی پهلوانی و جوانمردی ، آمده که از آنها به عنوان اصول پوریای ولی یاد شده است . از جملة این اصول احترام به پیش کسوت (کهنه سوار)، دروغ نگفتن ، دشنام ندادن ، ترک نماز نکردن و محبت به مردم است . در زمینة فنون کشتی نیز 360 فن را به او نسبت داده اند (پرتوبیضایی ، ص 361ـ362؛ عباسی ، ج 1، ص 42). این آثار را به پوریای ولی نسبت داده اند: مثنوی کنزالحقایق در بحر هَزَج که در فهرست برخی کتابخانه ها به اشتباه آن را از عطارِ نیشابوری یا شیخ محمود شبستری دانسته اند (منزوی ، ج 4، ص 3059ـ3060). این کتاب مشتمل بر پنج مقاله و 1300 بیت است که در آخر کتاب آن را به عطار نسبت داده اند، اما به نام «محمود» در اشعار تصریح شده است (ص 152). در ابتدای کتاب پس از حمد و درود بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله وسلّم ، خلفای چهارگانه مدح شده اند. کتاب دارای مطالبی عرفانی و اخلاقی دربارة ایمان ، شهادت ، طهارت ، نماز، روزه ، زکات ، حج ، جهاد با نفس ، عشق ، مراد از مهدی موعود و صفات آن حضرت ، میزان و قیامت است که در ضمن حکایاتی آمده است (گوپاموی ، ص 599). کنزالحقایق در 1352 در تهران به چاپ رسیده است (مشار، ج 4، ستون 4148ـ 4149؛ منزوی ، همانجا). مجموعة رباعیات پوریای ولی که نسخة خطی آن در مؤسسة خاورشناسی فرهنگستان علوم ازبکستان موجود است ( > دایرة المعارف ادبیات و هنر تاجیک < ، همانجا)، در 1341 ش / 1962 در تاشکند به چاپ رسیده است ( د. تاجیکی ، همانجا). تعداد واقعی رباعیات او روشن نیست . وی در این رباعیات مردم را به پاک نهادی ، عدل و انصاف ، وفاداری ، شادی ، طلب دانش و سربلندی فرا می خواند و گاه اوضاع زمانه و مردم ریاکار و جاهل و اسیر خرافات را مذمت می کند ( > دایرة المعارف ادبیات و هنر تاجیک < ؛ د. تاجیکی ، همانجاها). منابع : محمدمحسن آقابزرگ طهرانی ، الذریعة الی تصانیف الشیعة ، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی ، بیروت 1403/1983؛ محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه ، تاریخ منتظم ناصری ، چاپ محمد اسماعیل رضوانی ، تهران 1363ـ1367 ش ؛ نورالدین جعفر بدخشی ، خلاصة المناقب : در مناقب میرسیّدعلی همدانی ، چاپ سیّده اشرف ظفر، اسلام آباد 1374 ش ؛ عطاءالله بهمنش ، «پوریای ولی : مظهر جوانمردی و صفا»، کاوه ، سال 12، ش 5 و 6 (بهمن 1353)؛ حسین پرتو بیضایی ، تاریخ ورزش باستانی ایران ، زورخانه ، ] تهران [ 1337 ش ؛ پهلوان محمود پوریای ولی ، کنزالحقایق ، چاپ سنگی تهران 1352؛ عبدالرحمان بن احمد جامی ، نفحات الانس ، چاپ محمود عابدی ، تهران 1370 ش ؛ علی ابراهیم خلیل ، تذکرة صحف ابراهیم ، نسخة عکسی موجود در کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران ، ش 2976؛ عبدالحسین زرین کوب ، جستجو در تصوف ایران ، تهران 1357 ش ؛ مهدی عباسی ، تاریخ کشتی ایران ، تهران 1374 ش ؛ «قتالی : پهلوان محمودبن پوریای ولی قدس سره »، ارمغان ، سال 10، ش 1 (فروردین 1308)؛ محمد قزوینی ، یادداشتهای قزوینی ، چاپ ایرج افشار، تهران 1363 ش ؛ محمد قدرت الله گوپاموی ، کتاب تذکرة نتائج الافکار ، بمبئی 1336 ش ؛ محمدجعفر محجوب ، خاکستر هستی : «پوریای ولی : پیرپهلوانان ، شاعر، عارف »، تهران 1378 ش ؛ محمدعلی مدرس تبریزی ، ریحانة الادب ، تهران 1369 ش ؛ خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی ، تهران 1350ـ 1355 ش ؛ احمد منزوی ، فهرست نسخه های خطی فارسی ، تهران 1348ـ1353 ش ؛ سعید نفیسی ، تاریخ نظم ونثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری ، تهران 1363 ش ؛ رضاقلی بن محمدهادی هدایت ، تذکرة ریاض العارفین ، چاپ مهرعلی گرکانی ، تهران ] 1344 ش

نویسنده : نظرات 0 سه شنبه 18 خرداد 1395  - 3:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع :

پوران دخت : شاهنشاه ایران در زمان ساسانی . وی زنی بود که بر بیش از ١٠ کشور آسیایی پادشاهی میکرد .او پس از اردشیر شیرویه به عنوان بیست و پنجمین پادشاه ساسانی بر اریکه شاهنشاهی ایران نشست و فرامانروایی نمود .

نویسنده : نظرات 0 سه شنبه 18 خرداد 1395  - 3:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع :

هلاله : پادشاه زن ایرانی که به گفته کتاب دینی و تاریخی بندهش ( ٣٩١ یشتها ۱+۲۷۴ یشتها ۲)کیانیان بر اریکه شاهنشاهی ایران نشست . از او به عنوان هفتمین پادشاه کیانی یاد شده است که نامش را “همایچهر آزاد” ( همای وهمون ) نیز گفته اند . او مادر داراب بود و پس از “وهومن سپندداتان” بر تخت شاهنشاهیایران نشست . وی با زیبایی تمام سی سال پادشاه ایران بود و هیچ گزارشی مبنی بر بدکردار بودن وی و ثبتقوانین اشتباه و ظالمانه از وی به ثبت نرسیده است .

نویسنده : نظرات 0 سه شنبه 18 خرداد 1395  - 3:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع :

گردآفرید : یکی دیگر از پهلونان سرزمین ایران . تاریخ از او به عنوان دختر گژدهم یاد میکند که بالباسیمردانه با سهراب زور آزمایی کرد . فردوسی بزرگ از او به نام زنی جنگجو و دلیر از سرزمین پاکان یادمیکند .

نویسنده : نظرات 0 سه شنبه 18 خرداد 1395  - 3:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ تاریخ گز و برخوار

گواه و امضا كننده دیگر سند و سایر برادران و بزرگان امضا كننده سند مورخه 917 هجرى قمرى تنها سردار غیر قزلباش دلیر و تواناى شاه اسماعیل و سیاستمدار برجسته كه از مردان بزرگ و ایراندوست و معاند با اقوام ترك و تاتار و مغول و فرمانده جنگ با ازبكان در منطقه سمرقند و بخارا در ناحیه قلعه قریشى و غجدوان سنه 918 و مورد علاقه و احترام شاه اسماعیل بوده كه او را ملقب به نجم بیك و در تواریخ به غلط به نجم ثانى معروف شده كه صحیح آن به نظر نویسنده نجم سینى بوده و در جنگ با عبیداللّه بیك ازبك در قلعه قرشى و غجدوان در 918 هجرى قمرى در اطراف بخارا كه فرمانده بوده است به علت عقب‏نشینى امراى قزلباش به خراسان و تَرك میدان نبرد توسط ظهیرالدین محمّد بابر متحد شاه صفوى كه به همكارى با رئیس امیر احمد مأمور شده بود و همین حركت سبب كشته شدن بایرام‏خان بیك قرامانى از فرماندهان مورد علاقه امیر احمد (نجم سینى) و شكست وى در میدان نبرد و كشته شدن امیر احمد (امیر نجم سینى) به دست عبیداللّه ازبك در سال 918 هجرى قمرى گردید و به همین دلیل و عناد دیگران، احسن‏التواریخ و عالم‏آراى عباسى با بیان و استناد به سختگیریهاى بیش از حد امیر نجم، این سردار رشید را از روى دشمنى و كینه و به ناحق ضمن تأیید روستایى بودن، وى را «حق ناشناس» لقب دادند.

نویسنده : نظرات 0 سه شنبه 18 خرداد 1395  - 3:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : پایگاه راسخون

جهان پهلوان تختی اسوه مردانگی غلامرضا تختي در روز پنجم شهريور ماه 1309 در خانواده اي متوسط و مذهبي در محله خاني آباد تهران به دنيا آمد."رجب خان"- پدر تختي- غير از وي دو پسر و دو دختر ديگر نيز داشت که همه آنها از غلامرضا بزرگتر بودند."حاج قلي"، پدر بزرگ غلامرضا ، فروشنده خواروبار بود. از قول رجب خان، تعريف مي کنند که حاج قلي در دکانش بر روي تخت بلندي مي نشست و به همين سبب در ميان اهالي خاني آباد به حاج قلي تختي شهرت يافته بود. همين نام بعدها به خانواده هاي رجب خان منتقل شد و به " نام خانوادگي" تبديل شد. رجب خان با پولي که از ماترک پدرش به دست آورده بود، در محل سابق انبار راه آهن زميني خريده و يک يخچال طبيعي احداث کرده بود و از همين راه مخارج زندگي خانوادگي پرجمعيت خود را تامين مي کرد. نخستين واقعه اي که در کودکي غلامرضا روي داد و ضربه اي بزرگ و فراموش نشدني در روح او وارد کرد، آن بود که مرحوم پدرش براي تامين معاش خانواده ناچار شد خانه مسکوني خود را گرو بگذارد. تختي سال ها بعد در آخرين مصاحبه خود با يادآوري اين ماجراي تلخ مي گويد:" يک روز طلبکاران به خانه ما آمدند و اثاثيه خانه و ساکنينش را به کوچه ريختند، ما مجبور شديم که دو شب را توي کوچه بخوابيم. شب سوم اثاثيه را برديم به خانه همسايه ها و دو اتاق اجاره کرديم. چندي بعد روزگار عرصه را بيشتر بر پدرم تنگ کرد تا اين که مجبور شد يخچال طبيعي اش را نيز بفروشد. اين حوادث تاثير فراواني در روحيه پدرم گذاشت و باعث اختلال روحي او در سال هاي آخر عمر شد." در چنان شرايطي، غلامرضا تنها 9 سال به تحصيل پرداخت. وي خود مي گويد:" مدت 9 سال در دبستان و دبيرستان منوچهري که در همان خاني آباد قرار داشت، درس خواندم، ولي تنها خاطره اي که از دوران تحصيل به ياد دارم، اين است که هيچ وقت شاگرد اول نشدم، اما زندگي در ميان مردم و براي مردم درس هايي به من آموخت که فکر مي کنم هرگز نمي توانستم در معتبرترين دانشگاه ها کسب کنم. زندگي همچنين به من آموخت که مردم را دوست بدارم و تا آن جا که در حد توانايي من است، به آنان کمک کنم، حال اين کمک از چه طريقي و از چه راهي باشد، مهم نيست. هر کس به قدر تواناييش..." غلامرضا، ورزش را از نوجواني آغاز کرد. ورزش ابتدا براي او نوعي تفنن و سرگرمي بود. در همان اوان، خيال قهرمان شدن، مدتي او را به وسوسه انداخت اما از همان نوجواني که تازه به فکر باشگاه رفتن افتاده بود، اعتقاد داشت که ورزش براي تندرستي و سلامت جان و تن هر دو لازم است. شادروان تختي در مصاحبه اي با اشاره به فقر و مشقت زمان نوجواني اش مي گويد" با آن که علاقه فراواني به ورزش داشتم، مجبور بودم که در جستجوي کاري برآيم. زندگي ، نان و آب ، لازم داشت. براي مدتي به خوزستان رفتم و در ازاي روزي هفت يا هشت تومان، کار کردم. دنيا در حال جنگ( جنگ جهاني دوم) بود، زندگي به سختي مي گذشت." آشناي حقيقي تختي با ورزش و کشتي در باشگاه " پولاد" آغاز شد. وي که پيش از اين گودها و زورخانه هاي فراواني ديده بود و شيفته تواضع و افتادگي پهلواناني کشتي و ورزشي باستاني شده بود، براي نخستين بار درسال 1329 به باشگاه پولاد( واقع در خيابان شاهپور سابق) رفت و به دليل علاقه و استعداد وافري که نسبت به کشتي نشان داد مورد توجه مرحوم " حسين رضي زاده" مدير آن باشگاه قرار گرفت. تختي، خود مي گويد:" رضي خان آدم خوبي بود، اگر کسي را نشان مي کرد و مي ديد که استعداد کشتي دارد، دست از سرش بر نمي داشت. در گرماي تابستان لخت مي شديم و هر روز از ساعت دو بعدازظهر تا چندين ساعت کشتي مي گرفتيم، از دوش آب گرم و حمام خبري نبود . کشتي گيران براي وزن کم کردن، به خزينه مي رفتند تشک هاي کشتي را با پنبه پر مي کردند، اما خاک و خاشاک آن، بيش از پنبه بود." تختي که پس از بازگشت از خوزستان( مسجد سليمان) روانه خدمت سربازي شده بود، در سربازخانه با استفاده از فرصت ها و توجهات فراهم شده، به ويژه تشويق و حمايت دبير وقت فدراسيون کشتي که در دژبان ارتش فعاليت داشت، تمرينات کشتي خود را بار ديگر آغاز کرد. تختي خود در اين باره مي گويد:" وقتي در سال 1328 در مسابقه بزرگ ورزشي( کاپ فرانسه) شرکت کردم، در همان اولين ضربه فني شدم. اما تمرين هاي جدي و سختي که در پيش گرفتم، مرا ياري کرد تا حقيقت مبارزه را درک کنم، اگر چه شور پيروزي در سر داشتم، اما کار و کوشش را سرآغاز پيروزي مي دانستم." به اين ترتيب تختي با تمرين و پشتکار مثال زدني رفته رفته خود را از ميان بازنده ها بيرون کشيد و سرانجام در سال 1330 در وزن ششم(79 کيلوگرم) به عضويت تيم ملي درآمد. وي در نخستين دوره مسابقه هاي کشتي آزاد قهرمانان جهان( هلسينکي، 1951) با وجود آن که هنوز 21 سال داشت، نايب قهرمان جهان شد. درخشش خيره کننده تختي در رقابت هاي کشتي هلسينکي که در نخستين حضور او در مسابقه هاي قهرماني جهان در فاصله کمتر از دو سال از ورودش به ميادين ورزشي داخلي اتفاق افتاد، بيش از هر چيز نمايانگر ايمان و تلاش و اراده کم نظير تختي و همچنين استعداد و مهارت فوق العاده او در زمينه کشتي بود. گفتني است در اولين دوره مسابقات قهرماني کشتي آزاد جهان که از لحاظ تاريخي ميدان معتبر و تعيين کننده اي براي کشتي ايران و جهان بود، تيم ملي کشتي آزاد ايران با ترکيب کامل و در هر هشت وزن آن زمان حضور پيدا کرد و با کسب دو نشان نقره( محمود ملاقاسمي و غلامرضا تختي) و دو نشان برنز، (عبدالله مجتبوي و مهدي يعقوبي) در نتيجه درخشان و غيرقابل تصور پس از تيم هاي ملي ترکيه و سوئد عنوان سوم جهان را به دست آورد. مسابقات سال 1951 هلسينکي(فنلاند) براي تختي آغار راهي بود که طي 15 سال آينده با کسب ده ها پيروزي و فتح سکوهاي متعدد قهرماني در بزرگترين ميادين بين المللي کشتي ادامه يافت. شادروان غلامرضا تختي در سال 1331 (1952) در نخستين حضور خود در رقابت هاي المپيک با کسب شش پيروزي و قبول يک شکست در برابر " ديويد جيما کوريدزه" از شوروي صاحب نشان نقره شد. وي در اين مسابقه ها توانست حيدر ظفر ترک را که سال پيش با غلبه بر تختي قهرمان جهان شده بود را شکست دهد. تختي در دومين دوره مسابقات جهاني که در خرداد ماه 1333(1954) در توکيو برگزار شد، در وزن هفتم (87 کيلوگرم) به رقابت پرداخت که با وجود پيروزي هاي درخشان و شايستگي فراواني که از خود بروز داد با قبول يک شکست غيرمنتظره در برابر " وايکينگ پالم" سوئدي از راهيابي به فينال بازماند و در نهايت عنوان چهارمي اين وزن را به دست آورد. تختي شش ماه بعد در يک ديدار دوستانه در سوئد،" پالم" را با ضربه فني شکست داد و باخت غافلگيرانه توکيو را به خوبي جبران کرد. شادروان تختي همچنين در سال 1955 در جشنواره بين المللي ورشو موفق به کسب نشان نقره شد. اما سومين دوره مسابقه قهرماني جهان( استانبول،1957) تجربه تلخي براي مرحوم تختي بود. وي که در اين دوره از رقابت ها، براي اولين و آخرين بار در وزن فوق سنگين آن زمان(87+ کيلوگرم) کشتي مي گرفت، به دليل وزن بسيار کمتر نسبت به رقيبان با دو باخت حذف شد. پهلوان ايران با وجود حذف شدن در استانبول آبرومندانه کشتي گرفت و نتايجي که به دست آورد با توجه به آن که با وزن 92 کيلوگرم به مصاف کشتي گيران فوق سنگين رفته بود، در مجموع غيرقابل قبول نبود. به عنوان نمونه "ديتريش" آلمان و " ايوان ويخريستيوک" روس، حريفان اصلي تختي در اين رقابت ها 110 کيلوگرم وزن داشتند و علاوه بر آن در وزن خود نيز از تجربه خوبي برخوردار بودند. در بازي هاي المپيک ملبورن( استراليا) که در آذرماه 1335 (1956) برگزار شد تختي يک بار ديگر در وزن هفتم (87 کيلوگرم) به مصاف رقبايي از شوروي، آمريکا، ژاپن آفريقاي جنوبي، کانادا و استراليا رفت و با شکست تمامي حريفان اولين نشان طلاي خود را به گردن آويخت. اين براي نخستين بار بود که دو قهرمان از آمريکا و شوروي در يک سکوي معتبر جهاني پايين تر از حريف ايراني قرار مي گرفتند. جهان پهلوان تختي در اسفندماه همان سال با غلبه به مرحوم حسين نوري به مقام پهلواني ايران دست يافت و صاحب بازوبند شد و در سال هاي 1336 و 1337 نيز اين عنوان را تکرار کرد. جهان پهلوان تختي در سال 1958 در بازي هاي آسيايي توکيو و مسابقات قهرماني جهان در صوفيه به ترتيب نشان هاي طلا و نقره اين رقابت ها را به گردن آويخت و در مهرماه سال 1338(1959) در چهارمين دوره مسابقات کشتي آزاد قهرماني جهان که در تهران برگزار شد سومين عنوان قهرماني جهان خود را کسب کرد. "بوريس کولايف" از شوروي تنها کشتي گيري بود که با امتياز به تختي باخت و در 5 کشتي ديگر رقباي مجارستاني، لهستاني، فرانسوي، بلغار و ترک تختي با ضربه فني مغلوب پهلوان ايران شدند. تيم ملي کشتي آزاد ايران که در رقابت هاي تهران با اکتفا به دو مدال طلاي غلامرضا تختي و امامعلي حبيبي با وجود برخوردي از امتياز ميزباني در حفظ عنوان سومي سال هاي قبل نيز ناموفق بود در هفدمين دوره بازي هاي المپيک( ايتاليا،1960) تا مکان پنجم رده بندي سقوط کرد. تختي کاپيتان تيم ملي و پرتجربه ترين کشتي گير ايران که در اين رقابت ها در وزن هفتم به ميدان رفته بود، پس از پيروزي در پنج ديدار با در مسابقه نهايي با قبول شکست در برابر "عصمت آتلي" از ترکيه به گردن آويز نقره دست يافت. مسابقه هاي قهرماني جهان در يوکوهاماي ژاپن ميداني فراموش نشدني براي کشتي ايران بود. تيم ملي کشتي آزاد کشورمان پس از حضور در 8 دوره مسابقات المپيک و جام جهاني در رقابت هاي جهاني 1959 ژاپن، پرافتخارترين حضور خود در تاريخ کشتي را رقم زد و با دريافت پنج نشان طلا، يک نشان نقره، يک نشان برنز و يک عنوان پنجمي به مقام قهرماني کشتي آزاد جهان دست يافت. جهان پهلوان تختي که در اين مسابقات در وزن 87 کيلوگرم به مصاف حريفان رفته بود با حضوري مقتدرانه آخرين مدال طلاي خود را به گردن آويخت. کشتي گيران آزاد ايران در ششمين دوره رقابت هاي قهرماني جهان در توليد وي آمريکا (1962) نيز حضوري شايسته داشتند. تيم ملي ايران اگر چه نتوانست مقام قهرماني خود را در اين مسابقات حفظ کند ولي کسب مقام سوم جهان نيز با توجه به کارشکني ها و ناداوري هايي که در حق تختي و ساير کشتي گيران ايران روا شد نتيجه قابل قبولي تلقي مي شود. جهان پهلوان تختي در اين مسابقات با حضور مقتدرانه در برابر " وان براند" آمريکايي، " مريود" روسي و " عصمت آتلي" که از قهرمانان صاحب نام وزن هفتم بودند از حيثيت کشتي ايران به خوبي دفاع کرد و در نهايت پس از تساوي با " مرويد" جوان تنها به دليل 200 گرم اضافه وزن نسبت به حريف از دريافت نشان طلا محروم شد و به گردن آويز نقره رضايت داد. قهرمان ارزشمند ايران در شرايطي در اين ديدارها شرکت کرد که از بيماري خطرناکي رنج مي برد با اين حال عشق به ملت ايران او را به مصاف با بزرگترين قهرمانان جهان کشاند. شدت بيماري تختي به حدي بود که پس از ديدار فينال سريعا به نيويورک منتقل و روز بعد در بيمارستان بزرگ نيويورک تحت عمل جراحي قرار گرفت. در فاصله سال هاي 1962 تا 1966، جهان پهلوان تختي با وجود سن بالا همچنان عضو تيم ملي ايران بود. اما تنها در بازي هاي المپيک 1964 توکيو شرکت کرد که در اين ديدار با بداقبالي از کسب چهارمين نشان المپيک خود بازماند و به عنوان چهارمي جهان اکتفا کرد. البته جانشينان تختي در مسابقات جهاني صوفيه(1963) و منچستر(1965) از دريافت حتي يک امتياز در وزن هفتم ناموفق بودند، اين امر در کنار عشق وافري که ملت ايران به جهان پهلوان داشتند، موجي از درخواست هاي مردمي و مطبوعاتي براي حضور مجدد تختي در رقابت هاي جهاني را برانگيخته بود. پهلوان 36 ساله ايران با وجود عدم آمادگي کافي و گذشتن از مرز بازنشستگي شرکت در مسابقه هاي جهاني 1966 (تيرماه 1345) توليدو را پذيرفت. تختي در مسابقات انتخابي مسابقات جهاني 1966 از نظر نتايج فني و پيروزي با ضربه فني، بهترين چهره شناخته شده و به عنوان بهترين کشتي گير وزن هفتم ايران راهي آمريکا شده بود با اين حال کارشکني و برخوردهاي سويي که از سوي برخي افراد و مقامات نسبت به او روا مي شد روحيه او را تضعيف کرده بود. جهان پهلوان تختي به هنگام عزيمت به آخرين سفر خود، در ميان خيل عظيم مردمي که براي بدرقه او و همراهانش آمده بودند در گفت و گو با خبرنگار" کيهان ورزشي" گفت: هيچ چيز نمي تواند مرا خوشحال کند، پول، مدال طلا، عشق و حتي عشق. نسبت به اين مردمي که به فرودگاه آمده اند، احساس شرمندگي مي کنم. راستي چقدر محبت بدهکارم؟ من چرا بايد کشتي بگيرم؟ چرا بايد همراه تيم مسافرت کنم، تا سبب اين همه مراجعت باشم؟ اگر پاسخ به اين پرسش را مي دانستم من هم مي توانستم ادعا کنم چون ديگران هستم... وقتي کسي نداند چه عاملي سبب خوشحالي اش خواهد شد، يقينا نخواهد توانست بگويد چرا کشتي مي گيرد و چرا همراه تيم مسافرت مي کند " تختي که بي اميد به مصاف تازه نفسي ها و جوانان جوياي نام رفته بود، متاسفانه با بدترين قرعه ممکن نيز مواجه شد به طوري که پس از پيروزي پنج بر صفر در مقابل حريفي از مجارستان به مصاف " الکساندر مدويد" و " احمد آئيک"( نفرات اول و دوم اين دوره از رقابت ها) رفت و با قبول شکست در برابر آنها براي هميشه با صحنه کشتي خداحافظي کرد. افتخارات تختي: بازيهاي المپيک: 52 هلسينکي: مدال نقره (79 کيلو گرم) 56 ملبورن: مدال طلا (87 کيلو گرم) 60 رم: مدال نقره (87 کيلو گرم) 64 توکيو: چهارم (97 کيلو گرم) قهرماني جهان: 51 هلسينکي: مدال نقره (79 کيلو گرم) 54 توکيو: نفر پنجم (87 کيلو گرم) 61 يوکوهاما: مدال طلا (87 کيلو گرم) 62 توليدو: مدال نقره (97 کيلو گرم) بازيهاي آسيايي: 58 توکيو: مدال طلا (87 کيلو گرم) جمع مدالهاي غلامرضا تختي: 8 (4 طلا، 4 نقره) المپيک 3 - جهاني 4 - بازيهاي آسيايي 1 سجايا و خصايص انساني والاي شادروان تختي جهان پهلوان غلامرضا تختي پرافتخارترين چهره تاريخ ورزش قهرماني ايران و فاتح سکوهاي رفيع کشتي جهان، نه تنها در ايران که در تاريخ ورزش دنيا نيز چهره اي کاملاً شناخته شده است. با وجود گذشت حدود 4 دهه از آخرين حضور تختي در رقابت هاي المپيک ( توکيو،1964) و 35 سال از درگذشت جهان پهلوان، نام وي همچنان در زمره نام آورترين قهرمانان کشتي رقابت هاي المپيک مي درخشد. با اين همه ترديدي نيست که راز محبوبيت و ماندگاري کم نظير شادروان غلامرضا تختي را نه در برق نشان هاي رنگارنگ ورزشي او که در خصايص و سجاياي اخلاقي و صفات بارز انساني اين فرزند وفادار مردم بايد جستجو کرد. پس از تختي قهرمانان بسياري بودند که با کسب چند مدال جهاني و تقليد ازحرکت هاي مردمي تختي سوداي دستيابي به موقعيت بي بديل او در سرپروراندند و چند صباحي به مدد تبليغات و جنجال هاي مطبوعاتي رداي جهان پهلواني را بر تن کردند اما هيچگاه نتوانستند به خانه هاي روشن و پاک دل مردم راه پيدا کنند عشق و ارادت خالصانه توده هاي معتقد و مذهبي به اين " سلاله بي فخر و تبار برخاسته از تن درد و رنج و محروميت" خود آن چنان عميق و ريشه دار و آگاهانه است که حتي نيش گزنده آن" دروغ بزرگ " هم نتوانسته است، کوچکترين خللي در آن ايجاد کند. "او با مردم و چونان مردم زيست. در شادي شان گلخنده اش را نثار آنان کرد و در ماتم و اندوهشان، ايثارگرانه و اندوهگين در کنارشان جاي گرفت. شادي هر لبخند فتحي را که بر لبانش نقش بست با آنان قسمت کرد و با غرور و پيروزي خويش بارها و بارها، زنگار اندوه شکست هاي ديرين را از سينه آنان شست. چه بسيار مردم سيلي خورده يي که زبوني خويش را در قدرت و حميت و همت او جبران شده مي ديدند و غروب آرزوها و آرمان هاي خويش را در طلوع نام و کام او ازياد مي بردند و تداوم آرمان هايشان را در صلاي مردانگي و عزت او- که او هرگز- آن را به پاي دونان و دشمنان سوگند خورده مردم نريخت جستجو مي کردند و چنين بود که تختي آرام آرام و نه يکباره و ناگهاني قهرمان شکست ناپذير افسانه هاي دل مردم شد. او تبلور آرزوهاي مرده و به طاق نسيان سپرده مردم شد." تختي بزرگ، خود نيز به عمق علاقه خالصانه طبقات محروم و رنج ديده نسبت به خويش واقف بود، وي در پاسخ به خبرنگاران داخلي و خارجي که از او پرسيده بودند" با ارزش ترين مدالي که تا کنون گرفته اي کدام است؟" گفته بود:" بزرگترين پاداش و عالي ترين هديه اي که گرفتم مدال يا نشان طلا و نقره نبود. قلب يک انسان بيش از هزاران مدال طلا ارزش دارد و من مي دانم که هزاران هزار نفر از مردم حق شناس ميهنم در قلب مهربان خودشان جاي کوچکي هم براي من ذخيره کرده اند." تختي که در خانواده اي مذهبي و معتقد پرورش يافته بود، از همان جواني انساني مومن و پرهيزگار بود. ايماني خالصانه داشت، براي شرعيات اهميت خاصي قائل بود و نماز و روزه اش هرگز ترک نمي شد." شبهاي جمعه همواره براي زيارت به حضرت عبدالعظيم مي رفت" و ارادت خاصي به ائمه اطهار خصوصا حضرت ثامن الحج(ع) داشت. نقافيان از مفسران قديمي ورزش در مشهد با تجليل از سجاياي اخلاقي جهان پهلوان تختي مي گويد:" تختي ارادت وعلاقه زيادي به حضرت امام رضا (ع) داشت و در هر فرصتي که پيش مي آمد و يا قبل از هر سفري به خارج به مشهد مي آمد و به زيارت و پابوسي آن حضرت مشرف مي شد. وقتي وارد حرم حضرت رضا (ع) مي شد، ديگر خودش نبود، آستان بوسي او به قدري خاضعانه و بي پيرايه بود که همه همراهان و اطرافيان را تحت تاثير قرار مي داد." تختي در آخرين مصاحبه اش در مورد رمز موفقيت خود را تاسي از ائمه اطهار دانسته و مي گويد: من ازعلي(ع) آموختم که در مقابل ناملايمات بايد ايستادگي کرد و براي پيروزي بايد تلاش کرد و با اتکال به خدا به ميدان رفت و پيروز شد و من چنين کردم و پيروز شدم، ولي نه آن پيروزي که من مي خواستم چرا که نگذاشتند و سد راهم شدند. ساده زيستي، قناعت و مناعت طبع از صفات بارز جهان پهلوان بود. او با وجود مشکلات مالي که به ويژه در اثر فشارهاي رژيم گريبانگير او بود، نه تنها حاضر به پذيرش پيشنهادات وسوسه انگيزي که به او مي شد نبود که با بزرگواري، مستمري محدود خود را نيز به کشتي گيران نيازمند حواله مي کرد. شاه حسيني يکي از دوستان نزديک تختي ضمن بيان خاطره يکي از ديدارهاي خود با وي از قول جهان پهلوان نقل مي کند:" اومدن به من مي گن حالا که بعضي از آقايون ورزشکار فيلم بازي کردن و از نظر مال و تمول، شارژ شدن، تو هم بيا پول کلوني بگير و تو يکي دو تا فيلم بازي کن. من بهشون گفتم آقا از من اين کارها ساخته نيست. ما اگر پول مي خواستيم از طريق مشروع ترهم مي شد." وي ادامه داد:" نماينده کمپاني تيغ ناست اومده پيشنهاد کرده که بيا پاي آينه با اين تيغ هاي ناست یه خورده صورتت را بتراش ما هم مبلغ زيادي مي ديم" و بعد از نقل اين پيشنهاد يک مصرع شعر خواند:" عمر عزيز است و صرف غم نتوان کرد". وقتي دست و پا شکسته اين مصرع را خواند گفت: بقيه اش يادم رفته. تختي هر بار که عازم سفر ورزشي بود، به مشهد مي رفت و به ثامن الحجج(ع) متوسل مي شد، در عين حال که دستگاه تربيت بدني و سرشناسان شهر به او بسيار احترام مي گذاشتند و استقبال مي کردند، او به خانه وفادار- پهلوان صاحب بازوبند- وارد مي شد و هميشه مي گفت:" ما بايد بريم خونه وفادار چون آبگوشت خونه وفادار مي ارزه به تمام غذاهاي ديگه و چلوکباب توکلي." " بيني و بين الله مردم ما هم الحق پاسخ خوبي به جهان پهلوان خود دادند. پس از سي سال از مرگ او نسلي که نه او و نه کشتي اش را ديده و تنها اسمي از او شنيده، اين چنين شيفته اوست و هر سال يادش را گرامي مي دارد. ما از تختي کشتي گيرتر داشتيم، اما مردم براي "سگک نشستن" شيفته اش نشدند. مدال بگير هم زياد داشتيم ولي تختي بود که " مدال مردم" را گرفت." مردمداري و دستگيري نيازمندان يکي ديگر از خصايص بارز جهان پهلوان بود که در اين مورد حکايت هاي بسيار زيادي نقل شده است. بابک فرزند پدر ناديده که تختي را از وراي انبوه سخنان و خاطرات مردم بازشناخته است در اين مورد مي گويد:" از دستگيري هاي تختي خاطره خيلي زياد است. از کمک به يک زن و مرد فلج که تازه ازدواج کرده بودند تا دکه مطبوعاتي خريدن براي يک جوان بيکار و... مي گويند هر وقت کادويي از طرف راه آهن- محل کارش- يا بقيه سازمان ها ودستگاه ها مي گرفت، بدون اينکه آنها را بازکند به کساني مي داد که ناگفته سرپرستي شان را به عهده داشت بعد از شب هفت، يکي از دوستانش مي بيند که پِيرزني در راهروهاي فدراسيون کشتي مي گردد. از او مي پرسد:" مادر چي مي خواي؟ دنبال کي مي گردي؟" پيرزن مي گويد:" والله نمي دونم دنبال کسي مي گردم که قد و قواره اش به پهلوونها مي خوره او ميومد به من کمک مي کرد، چند وقتيه که پيدايش نيست، گفتم شايد بتوانم اينجا ازش خبري بگيرم." ... و بالاخره تختي با مردم بود و از مردم، مردمگرايي در ذاتش بود، يک بار که دانشجوها در دانشگاه تهران تحصن کرده بودند و دانشگاه هم محاصره بوده و کسي امکان تردد به دانشگاه نداشته، تختي با ظرف هاي غذا از دانشگاه وارد مي شود، خوب پاسبان ها هم او را مي شناختند و کاري با او نداشتند. چون غذا کم بوده، او از درهاي متعدد دانشگاه وارد مي شود و کار غذا رساني را تکرار مي کند. بابک با اشاره به علاقه و سمپاتي متقابلي که مردم نسبت به تختي داشتند، برخورد آنها با جهان پهلوان را نظير اعتمادي مي داند که نسبت به پهلوان هاي قديم وجود داشت. وي مي گويد:" يک بار پدرم که از آلمان با ماشين شخصي راهي ايران بوده، يکي از دانشجويان ايراني که خانم آلمانيش را مي خواسته به ايران بفرستد مي فهمد که تختي راهي ايران است. نمي دانم چرا خانمش را با هواپيما نمي فرستاده، شايد به خاطر اينکه پول نداشته، در فرانکفورت به سراغ تختي مي آيد و خانمش را مي سپرد به دست تختي. ظاهرا ماشين تختي ايرادي داشته. تختي عنوان مي کند خيلي خوب ماشين رفيق من هست خانم شما مي تواند با او بيايد. ولي آن دانشجو مي گويد فقط بايد در ماشين خودت سوار شود. بالاخره او با تختي به ايران مي آيد و اين زمينه دوستي هاي بعدي دانشجوي ايراني با تختي مي شود. به هر حال تختي در جامعه ما پديده اي بود. " " تختي در طول عمر خود تنها يک بار دست نياز به سوي ديگران دراز کرد و آن هم بخاطر مردم و اين دست با صميميت شرافتمندانه بدرقه شد." شهريور ماه 1341 چند روز پس از زلزله ويرانگر" بويين زهرا" پهلوان و چندنفر از دوستانش در حالي که اخبار و تصاوير ساکنان مصيبت زده و ويرانه هاي مناطق زلزله زده را در روزنامه نگاه مي کردند، ضمن صحبت هايشان در مورد علت کم بودن کمک هاي مردمي و بي توجهي مردم به مراکز جمع آوري اعانه راه اندازي شده در شهر بحث مي کردند . بعضي از دوستان تختي معتقد بودند که مردم توجهي به مصيبت هموطنان خود ندارند و حاضر نيستند کوچکترين کمکي به آنها بکنند. پهلوان، اين سلاله پاک مردم، که به عمق مهرباني و ايثار هموطنان پاک نهاد خود و ميزان بي اعتمادي و انزجار آنها از " خودکامگان حاکم" واقف بود، مي گفت: علت بي توجهي مردم به اين مراکز کمک رساني، نداشتن اطمينان به حکومت و کساني است که معرکه گردان اين جريان شده اند. پيش کشيده شدن اين بحث و مخالفت يکي از دوستان تختي با نظر او ناگهان فکري را به ذهن پهلوان انداخت. تختي تصميم گرفته بود که خود وارد اين ميدان شود البته نه براي اثبات گفته هايش بلکه" براي اين که به هر حال يک نفر بايد وسط بيفتد و سبب خير شود." فرداي آن روز تختي بدون هيچ اعلان و تبليغاتي اول صبح به چهار راه وليعصر فعلي رفت و تصميم خود براي جمع آوري اعانه به نفع زلزله زدگان را به کمک دوستانش به اطلاع مردم رساند. پس از آن غوغايي به پا شد که در تاريخ مشارکت هاي مردمي ايران کم نظير و شايد بي نظير بود. محمود رفعت از دوستان و علاقمندان جهان پهلوان و نويسنده کتاب " تختي مرد هميشه جاويد" اين واقعه تاريخي را چنين نقل مي کند:" مردم که دهن به دهن خبردار شده بودند از دور و نزديک خودشان را رسانده بودند به پهلوان و بي دريغ هر چه از دستشان برمي آمد کمک کرده بودند. چند دانشجو کتشان را درآورده بودند و انداخته بودند روي تل بزرگ لباس ها، پتوها، ظرف و ظروف ها، طلا و جواهرات و خلاصه هر چيزي که عابران معمولا همراه دارند يا خانه دارها مي توانستند از آن صرف نظر کنند. در اين ميان پيرزني چادرش را از سرش برداشته بود و بعد از دادن آن به پهلوان پيشانيش را بوسيده و گفته بود:" پسرم خدا عمرت بدهد که به فکر مصيبت زده ها هستي، خدا عزتت را بيشتر از اين ها بکند که غصه خانه خراب ها را مي خوري، من خجالت زده ام که چيز ديگري ندارم." پهلوان در حالي که چشمايش از اشک برق مي زد چادر را برداشت و ملتمسانه از پيرزن خواهش کرد که آن را بگيرد. پيرزن چادر را که تختي به او داده بود دوباره روي تل هدايا انداخت و با لحن مادري که از حرف گوش نکردن فرزندش بي حوصله شده گفت:" مرحمت خشک و خالي که فايده ندارم، پسرم." پيرزن وقتي با ترديد دوباره پهلوان مواجه شد، خشمگينانه گفت:" يعني ما فقير بيچاره ها حق نداريم:" صورت پهلوان يک دفعه رنگ به رنگ شد، گفت:" شما را به خدا اين حرف را نزنيد . شما از هر ثروتمندي ثروتمندتريد، حق دارتريد، چون که بلندنظرتر و باگذشت تريد. پيرزن همين که سرخ شدن صورت پهلوان را ديد به گريه افتاد، اما چشم هايش را به تندي با گوشه لچکش پوشاند و عقب عقب خودش را از جمع مردم بيرون کشاند و رفت." "کيهان ورزشي" که خبر اين رويداد را با عنوان" تختي، گوهر گرانبهاي ملت ما" در شماره 24 شهريورماه 1341 خود به چاپ رسانده بود، ثمره دو روز پياده روي تختي را چهارکاميون خواربار و پوشاک و بيست هزار تومان پول نقد( که در آن زمان رقم بسيار بالايي به حساب مي آمد) نوشته است. جوانمردي، فتوت و صفات انساني تختي که ريشه در اعتقادات و باورهاي عميق او داشت هرگز به عرصه هاي اجتماعي و برخوردهاي مردمي وي محدود نمي شد. جهان پهلوان اين سلاله خلف" پورياي ولي" در ميادين ورزشي و رقابت هاي جهاني نيز منش والاي خود را به نمايش مي گذاشت. در اين مورد خاطره ها و روايت هاي فرواني نقش شده است، الکساندر مدويد، کشتي گير صاحب نام شوروي سابق و رقيب مقتدر تختي در اين مورد خاطره جالبي دارد:" در توليدو(1962) تختي و من ديدار نهايي را برگزار کرديم. در جريان اين مسابقه ها، پاي راست من به شدت ضرب خورده و روحيه ام را خراب کرده بود. فکرم متوجه تختي بود که بايد با اين پاي ناجور با او مبارزه مي کردم. به راستي تا آن موقع از خصوصيات اخلاقي، رفتار و کردار انساني و والاي تختي خبرنداشتم. اما در آنجا به عظمت، انسانيت و جوانمردي تختي پي بردم و تحت تاثير آن قرار گرفتم. او که شنيده بود پاي راست من ضرب ديده با اين پا به خوبي مدارا کرد و هرگز نخواست با هجوم به اين پا مرا زجر دهد. او تا آخرين لحظه، مردانه و تميز کشتي گرفت و از پاي ناراحت من اصلا استفاده نکرد. تختي با اين کارش نشان داد که يک قهرمان به معناي واقعي است. بعد از اين جريان، ما به صورت دو دست صميمي درآمديم. او هميشه مرا دوست مي داشت. او ملت خودش را هم دوست مي داشت و فکر مي کنم تختي اصلا براي ملتش زندگي مي کرد. آشنايي با او براي من افتخار بزرگي به حساب مي آيد. تختي بسيار خوب و فني کشتي مي گرفت و من چيزهاي زيادي از او آموختم. ما روي تشک دو حريف سخت کوش بوديم و در خارج از تشک دو دوست جدانشدني، تختي مي تواند الگوي خوبي از نظر ورزشي و اخلاقي براي جوانان شما باشد" زندگي جاويد اين پهلوان مردم، فصلي که به شهادت 35 سال حضور مستمر و بالنده او هرگز آخرين فصل حيات او نبوده است. احترام به پيشكسوتان احترام به پيشكسوت در فرهنگ ورزش و بخصوص در كشتي كه ورزشي پهلواني است يك سنت بسيار مهم و خدشه ناپذير است كه باعث تشويق جوانان و دلگرمي بزرگان مي شود. احمد وفادار از پهلوانان نامي ايران بود كه قبل از تختي سابقه بستن بازوبند پهلواني ايران را داشت. او درمسابقات جهاني كشتي هم سابقه شركت دارد. او در گفته هايش نمي تواند خوشحالي خود را از رعايت سلسله مراتب كسوت توسط جهان پهلوان تختي پنهان كند: او يك انسان واقعي بود و احترام به بزرگان و پيشكسوتان را هميشه رعايت مي كرد. يادم نمي رود شبي را كه همراه وي به يكي از زورخانه هاي تهران رفتيم به او پيشنهاد دادند كه تخته شنا را وسط گود بگذارد و ميانداري كند ولي او قبول نكرد و گفت: جايي كه وفادار هست من اين كار را نخواهم كرد. در پايان مراسم كه قرار شد جوايز گروهي از قهرمانان كشتي اهدا شود او باز هم قبول نكرد و اين كار را به من واگذار كرد. او احترام خاصي براي سنت هاي خوب ورزش قهرماني قائل بود. وقتي تختي به مشهد مي آمد خيلي ها دوست داشتند او را به طرف خود بكشانند. خيلي از دست اندركاران و مسئولين هم از او دعوت مي كردند، اما تختي دعوت هيچكس را قبول نمي كرد و فقط به خانه من مي امد و مي گفت: آبگوشت خانه پهلوان وفادار را به سفره هاي رنگين ديگران ترجيح مي ده. وي چهار ماه پس از بازگشت از آخرين سفر خود(توليدو،۱۹۶۶) در آبان ماه سال ۱۳۴۵ زندگي مشترک خود را با همسرش آغاز کرد؛ که حاصل آن تولد بابک در سال ۱۳۴۶ بود و سرانجام پس از گذشت چهار ماه از تولد فرزندش خبر درگذشت جهان پهلوان همه را در اندوهي عظيم و بهتي شگفت انگيز فرو برد. 17 دی ماه 46 وقتی روزنامه ها نوشتند : غلامرضا تختی خود را کشت مردم باورشان نشد .آنها مطمئا بودند که تختی را چیز خورش کردند حتی اسم سم را هم میدانستند باربی توریت .آنها می گفتند غلامرضا را کشتند و عکس پهلوان را می گذاشتند روی طاقچه کنار قرآن و شمایل مولا. نكته مشتركی كه در نشریات زمان مرگ تختی به چشم می‌خورد، اشاره‌ای است به دست نوشته‌های او، اگرچه هیچ‌كجا سند یا عكسی در مورد اصل این دست نوشته‌ها یا دفترچه یادداشت دیده نمی‌شود. و هیچ سندی برای اعتبار آنها وجود ندارد. شاید به نظر می رسد این نوشته ها هم برای گمراه کردن افکار عمومی و با اندیشه ای خاص تهیه و چاپ شده است. این موضوع نیز مانند مرگ پهلوان رمز بزرگی است که هنوز جوابی برایش وجود ندارد. او خودش بود : جلال آل احمد در وصف او می گوید : «او پوريای ولی نبود. او هيچ کس نبود، او خودش بود، بگذار ديگران را به نام او و با حضور او بسنجيم. او مبنا و معنای آزادگی است ... و هرگز به طبقه ی خود پشت نکرد.» «اطلاعات» نيز اين چنين از تختي قدرداني كرد: «او خورشيدي بود كه غروب كرد و مردي بود كه به صورت افسانه تا ابد باقي خواهد ماند.» و اين حقيقتي انكارناپذير است.

نویسنده : نظرات 0 سه شنبه 18 خرداد 1395  - 3:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

کمیل قاسمی کشتی‌گیر ایرانی زاده ی اسفند ماه ۱۳۶۶ در جویبار مازندران است. وی برنده دو مدال برنز مسابقات جهانی کشتی جوانان و یک مدال نقره مسابقات قهرمانی آسیا است.

قاسمی در مسابقات جهانی کشتی جوانان در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۸ در چین و ترکیه در وزن ۹۶ کیلوگرم برنده دو مدال برنز شد. او در مسابقات قهرمانی آسیا در سال ۲۰۱۱ در تاشکند موفق به کسب مدال نقره در وزن ۱۲۰ کیلوگرم شد.
در المپیک 
 
همچنین به عنوان کشتیگیر سنگین وزن جمهوری اسلامی ایران در المپیک تابستانی ۲۰۱۲ عازم شهر لندن انگلستان شدومدال ارزشمندبرنز راکسب کرد.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

رضا یزدانی ملقب به پلنگ جویبار (زاده ۳ شهریور ۱۳۶۳ در جویبار، استان مازندران) کشتی‌گیر ایرانی است. یزدانی در مسابقات جهانی کشتی ۲۰۱۱ در وزن ۹۶ کیلوگرم توانست مدال طلا را کسب کند.

ورود به کشتی
وی به خاطر علاقه زیاد پدرش به کشتی، این ورزش را انتخاب نمود و از سال ۱۳۷۵، وقتی که یازده ساله بود شروع به کار کرد. اولین مربی وی، محمود اسماعیل‌پور بوده‌است. وی هچنین در سال ۱۳۸۳ به عضویت تیم ملی کشتی درآمد.
 
 

 


 
 
مسابقات
یزدانی در وزن ۸۴ کیلوگرم کشتی آزاد در مسابقات المپیک پکن شرکت کرد. وی در مسابقات سال۲۰۰۶ گوانگ‌ژو چین به مقام سومی جهان رسید. همچنین در مسابقات سال ۲۰۰۷ باکو آذربایجان نیز برنز گرفت.
یزدانی در مسابقات کشتی قهرمانی آسیا در سال ۲۰۱۰ با پیروزی بر کشتی‌گیر قزاقستانی مدال طلای آسیا را کسب نمود. در مسابقات المپیک ۲۰۱۲ لندن با وجود مصدومیت تا مرحله نیمه نهایی پیش رفت. در مرحله نیمه نهایی با این‌که کادر فنی تیم ملی به دلیل احساس ناراحتی در ناحیه پا از او خواستند انصراف دهد، به کشتی ادامه داد. اما در اواخر وقت اول با تشدید مصدومیت از ادامه مسابقه باز ماند. یزدانی در پی مصدومیت، قادر به راه رفتن نبود و با صندلی چرخدار سالن را ترک کرد.
حاشیه‌ها 
پیش از آغاز مسابقات جهانی مسکو فدراسیون کشتی نام رضا یزدانی را به دلیل مصدومیت از فهرست تیم ملی کشتی آزاد خط زد. یزدانی در مصاحبه‌ای دلیل خط خوردنش را مصدومیت ندانست و اشاره به دلایل انضباطی از جانب فدراسیون نمود. او همچنین دلیل دیگر خط خوردنش را حضور نیافتنش در تئاتر دانست.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

مسعود اسماعیل‌پور کشتی‌گیر آزادکار ایرانی زاده ی مردادماه ۱۳۶۷ در شهرستان جویبار است. او در سال ۱۳۸۷ در مسابقات جهانی کشتی جوانان در استانبول مدال طلا را کسب کرد. او در همان سال در مسابقات بین‌المللی کیف اوکراین مدال برنز را بدست آورد.

 همچنین در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۹ در مسابقات قهرمانی آسیا در دهلی‌نو مقام اول و مدال طلا را کسب کرد.
مسعود اسماعیل‌پور به همراه رضا یزدانی و کمیل قاسمی سه شاگرد محمود اسماعیل‌پور در رقابت‌های المپیک لندن هستند؛ محمود اسماعیل‌پور پدر مسعود نیز می‌باشد.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

مهدی تقوی (زاده ۱۳۶۶ در سوادکوه، مازندران) کشتی‌گیر آزادکار ایرانی است که قهرمان وزن ۶۶ کیلوگرم مسابقات جهانی سال ۲۰۰۹ دانمارک شد و در سال ۲۰۱۱ نیز در استانبول ترکیه مجددا به مقام قهرمانی جهان رسید. او در همین وزن در مسابقات المپیک پکن شرکت کرد.

وی در کارنامه ۲ بار قهرمانی جوانان جهان در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷، یک مدال طلای جام جهانی کشتی در سال ۲۰۰۹ و مدال نقره جام جهانی در سال ۲۰۰۷، قهرمانی جوانان آسیا در سال ۲۰۰۶ و قهرمانی نوجوانان آسیا در سال ۲۰۰۴ را دارد. قد مهدی تقوی ۱۷۰ سانتیمتر است.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

سعید عبدولی (۱۳ آبان ۱۳۶۸ در اندیمشک) کشتی‌گیر ۶۶ کیلوگرم فرنگی‌کار ایرانی است که مدال طلای قهرمانی جوانان جهان و بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰ را کسب کرده‌است.سعید عبدولی در مسابقات قهرمانی کشتی جهان ۲۰۱۱ در وزن ۶۶ کیلوگرم توانست نهمین مدال طلای تاریخ کشتی فرنگی ایران در مسابقات جهانی را کسب کند و همچنین سهمیه ورود به بازی‌های المپیک تابستانی ۲۰۱۲ را نیز بدست آورد.

 

سعید عبدولی در المپیک لندن ۲۰۱۲ ابتدا توانست آتاکان یوکسل ترکیه‌ای را با نتیجه ۳ بر صفر شکست دهد اما در دومین مسابقه خود با استیو گنو فرانسوی، با تصمیم داور بلاروسی، ایهار برل مسابقه را با نتیجه ۳ بر صفر به حریف خود واگذار کرد و عملاً با باخت بعدی گنو از دور مسابقات حذف شد و به چهار نفر برتر این مسابقات نرسید.داوران این دیدار عبارت بودند از:

رئیس تشک: پرتی وهویلاینن (فنلاند)

داور وسط: ایهار برل (بلاروس)

قاضی:کارلوس گارسیا (اسپانیا)

 

 

محمد بنا اندکی پیش از این گفته بود که احتمال ناداوری در این مسابقه یا مسابقه ی قاسم رضایی وجود دارد. پس از این مسابقه، محمد عباسی وزیر وزارت ورزش ایران و بهرام افشارزاده دبیر ملی کمیته ی المپیک در نامه‌ای به فیلا خواستار بررسی نحوه ی قضاوت داور در این مسابقه شدند.محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور وقت ایران در نامه‌ای به وزیر ورزش دستور داده‌است از عبدولی به مانند ورزشکاران که مدال طلا دریافت کرده‌اند تقدیر شود.

سعید عبدولی که بنا به گفته ی خود حقش را در این مسابقه پایمال شده می‌داند در دیدار با خبرنگاری در لندن گفت: «اگر محمد بنا نبود یقه ی داور را در وسط تشک می‌گرفتم و او را تکه‌تکه می‌کردم. باور کنید این کار را می‌کردم. او زحمات چندین و چند ساله‌ام را به باد داد.»

این درحالی است که رئیس فدراسیون جهانی کشتی، رافائل مارتینتی، دلیل ادعای نادواری در این بازی را تحمل نداشتن مردم ایران در برابر شکست قهرمانانشان در مسابقات دانست و درباره بازی عبدولی با کشتی‌گیر فرانسوی گفت: «فیلم این مسابقه با حضور تمام داوران حاضر در المپیک بازبینی شد؛ که نتیجه ی آن تأیید قضاوت صحیح داوران بود.»

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

صادق گودرزی (زاده 31 شهریور ۱۳۶۷ در شهرستان ملایر- استان همدان) کشتی‌گیر دستهٔ ۷۴ کیلوگرم کشتی آزاد ایرانی است که مدال طلای قهرمانی آسیا ۲۰۰۹ و بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰ را کسب کرده‌است. وی همچنین مدال نقره قهرمانی جهان ۲۰۱۰ در مسکو و مدال برنز قهرمانی جهان ۲۰۰۹ در هرنینگ دانمارک را دارد. مدال نقره المپیک ۲۰۱۲ لندن را نیز به کارنامه درخشان خود افزوده است.

 

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

امید نوروزی (متولد ۲۹ بهمن ۱۳۶۴ در شیراز)، کشتی گیر فرنگی‌کار ایرانی است که مدال طلای المپیک ۲۰۱۲ لندن در وزن ۶۰ کیلوگرم و هم‌چنین مدال طلای قهرمانی جهان ۲۰۱۱ استامبول و بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰ گوانگ‌ژو را نیز کسب کرده‌است. پدر و مادر وی لر واهل روستای لر زبان بهرغان از سپیدان فارس هستند. امید در یکی از محله های قدیمی شیراز، به نام دروازه کازرون زندگی می کنند. وی دانشجوی رشته تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت است. امید نوروزی سال 2011 قصد داشت به دلیل مشکلات عدیده خود کشتی را کنار بگذارد و کار کند تا مشکلات مالی خود و خانواده خود را حل کند،اما به گفته خود به اراده ی مردم به کشتی ادامه داد و قهرمانی المپیک لندن را به دست آورد.

بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰ 

 

در بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰ گوانگ‌ژو پس از شکست ریوتارو ماتسوموتو از ژاپن نایب قهرمان جهان، ژن جی از چین و جوماشف از ازبکستان در فینال جونگ جی هیون از کره جنوبی را شکست داد و اولین کشتی گیر ایرانی لقب گرفت که روی سکوی نخست بازی‌های آسیایی گوانگجو ایستاد.

 

 

مسابقات جهانی استانبول ۲۰۱۱ 

 

در مسابقات جهانی استانبول ۲۰۱۱، پس از استراحت در دور اول، مقابل کنستانتین بالیتسکی از اوکراین، زائور کورماگومدوف از روسیه، جیانگ شنگ از چین و جونگ جی هیون قهرمان المپیک آتن از کره جنوبی پیروز شد و به فینال رسید. حریف او در مبارزه پایانی، آلمات کبیسبایف از قزاقستان و قهرمان سال ۲۰۱۱ آسیا بود نوروزی در این مسابقه که در سالن سینان اردم استانبول برگزار شد، اگرچه تایم دوم را با نتیجه ۴-۰ واگذار کرد اما وقت‌های اول و سوم را با برتری ۲ بر صفر و ۶ بر ۵ پشت سر گذاشت. و قهرمان جهان شد.

المپیک تابستانی لندن ۲۰۱۲

 

دوشنبه ۶ اوت ۲۰۱۲ در ورزشگاه اکسسل لندن امید نوروزی با شکست جیانگ شنگ از چین، ایوو آنجلف از بلغارستان، المت کبیسپایف، نایب قهرمان جهان و قهرمان آسیا از قزاقستان و ریوتارو ماتسوموتو از ژاپن به دیدار فینال وزن ۶۰ کیلوگرم کشتی فرنگی راه یافت و با شکست دادن رواز لاشکی از گرجستان مدال طلای المپیک لندن را تصاحب کرد. او وقتی در فینال المپیک برنده شد، از خوشحالی محمد بنا مربیش را سالتو بارانداز کرد. امید در بازیهای جهانی دانمارک با ناداوری به لاشکی باخته بود.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

عباس جدیدی (زاده ی دی ۱۳۵۱ در تهران) کشتی‌گیر آزادکار سابق و مربی کنونی ایرانی است. او یک مدال طلای قهرمانی جهان در سال ۱۹۹۸ و دو مدال برنز در سال‌های ۱۹۹۵ و ۱۹۹۹ را در اختیار دارد. جدیدی در فینال المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا در یک رقابت جنجالی و ناعادلانه و با کمک داوران به نفع کورت انگل امریکایی به مدال طلای المپیک دست پیدا نکرد و مدال نقره المپیک را بر گردن آویخت. جدیدی در آن مسابقات لری خابلوف برنده ی چندین مدال طلای المپیک و جهان را با ضربه ی فنی شکست داده بود. او در المپیک ۲۰۰۰ سیدنی هم در دسته ی ۱۳۰ کیلو به مقام چهارم رسید.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

رسول خادم (متولد ۱۳۵۱ در مشهد) کشتی‌گیر ایرانی و سرمربی تیم ملی کشتی آزاد ایران است. او از اعضای شورای شهر تهران است. او توانسته‌است یک نشان برنز در المپیک تابستانی ۱۹۹۲ بارسلونا و یک نشان طلا در المپیک تابستانی ۱۹۹۶ آتلانتا بدست آورد. وی برادر امیر رضا خادم کشتی گیر ایرانی و پسر محمد خادم از پیشکسوتان کشتی ایران است.
از دیگر افتخارات خادم می‌توان به دو مدال طلا و یک نقره در قهرمانی کشتی جهان و یک مدال طلا و یک نقره در بازی‌های آسیایی و پنج مدال طلا در قهرمانی آسیا اشاره کرد.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

محمد بنا کشتی‌گیر سابق و مربی فعلی تیم ملی کشتی فرنگی ایران است. او تنها مدال جهانی ایران در وزن ۶۸ کیلوگرم کشتی فرنگی و اولین مدال جهانی کشتی فرنگی ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ را در سال ۱۹۸۳ به دست آورد. بنا در دو مقطع مربی تیم ملی کشتی فرنگی ایران شده و موفقیت‌های قابل توجهی را با این تیم کسب کرده و یکی از برجسته‌ترین مربیان کشتی جهان به شمار می‌رود. بنا اول بار در سال ۲۰۰۵ هدایت این تیم را بدست گرفت. روش‌های کاری او به قدری مورد توجه کارشناسان قرار داشت که حتی گرم کردن ورزشکاران توسط او نیز مورد فیلمبرداری قرار می گرفت. با هدایت او تیم ملی کشتی فرنگی ایران ۳ سال پیاپی صاحب مدال طلا در رقابت‌های قهرمانی جهان شد. بنا در سال ۲۰۰۷ در پی اختلاف با محمدرضا یزدانی خرم رئیس فدراسیون کشتی از مربی‌گری تیم ملی برکنار شد اما پس از شکست سنگین تیم ملی کشتی ایران در المپیک پکن دوباره مربی این تیم شد و توانست تیم ملی ایران را در مسابقات جهانی ۲۰۰۹ با یک مدال طلا و سه مدال برنز به مقام دوم جهان برساند. این اولین بار بود که کشتی فرنگی ایران روی سکوی جهانی قرار می‌گرفت، در حالی‌که ۵ کشتی‌گیر این تیم برای اولین بار در مسابقات جهانی حاضر می‌شدند. در سال ۲۰۱۰ در جام جهانی کشتی در ارمنستان، تیم ملی کشتی فرنگی ایران با هدایت بنا برای نخستین بار قهرمان جام جهانی شد. در همین سال این تیم با ۴ مدال طلا و یک مدال برنز به مقام نخست بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰ گوانگ‌جو رسید که بهترین نتیجهٔ کشتی فرنگی ایران در بازی‌های آسیایی پس از بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ تهران (۸ طلا و یک نقره در ده وزن) محسوب می‌شد.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

امامعلي حبيبي در 5 خردادماه سال 1310 در يكي از روستاهاي شهر بابل متولد شد . ورزش را با كشتي محلي لوچو آغاز كرد و سپس يادگيري فنون كشتي را درسال 1331 در پادگان گرگان آغاز نمود و در شهر قائم شهر زير نظر اسكندر علي*آبادي پيگيري نمود . پس از قهرماني در مسابقه*هاي انتخابي مازندران در سال 1332 در رقابتهاي قهرماني كشور شركت نمود و عنوان چهارم وزن 72كيلوگرم را بدست آورد. سال 1333 هم به مقام چهارم رسيد ولي با قهرماني در سالهاي 1335 و 1337 در تهران، 1338 در شيراز و 1339 در رشت قهرمان كشور شد و اولين تورنمنت عازم رقابتهاي بين*المللي تركيه شد ولي در وزن 67 كيلوگرم به موفقيتي دست نيافت . بازيهاي المپيك 1956 ملبورن اوج درخشش ببر مازندران بود كه علي*رغم تب شديد مدال طلاي اين رويداد بزرگ را در وزن 67 كيلوگرم بدست آورد . امامعلي حبيبي در مسابقات جهاني تهران در سال 1959 دو تن از بزرگان كشتي دنيا بالاوادزه از شوروي سابق و اسماعيل اوغان از تركيه را مجموعاً در كمتر از 3 دقيقه ضربه فني كرد . در دوران حضور در عرصه كشتي به سريعترين كشتي گير جهان معروف شد و در سال 1961 در رقابتهاي جهاني يوكوهاما بالاتر از موروزوف از شوروي و كانه كو از ژاپن براي دومين بار قهرمان جهان شد در اين سال تيم كشتي ايران به مقام قهرماني دست يافت. حبيبي با كسب مدال طلاي رقابتهاي جهاني 1962 توليدو براي هميشه از دنياي دايره طلايي خداحافظي كرد . وي علاوه بر 4 طلاي جهان و المپيك موفق به كسب مدال طلاي بازيهاي آسيايي 1958 توكيو شد . حبيبي پس از پايان دوره قهرماني مدتي به مربيگري پرداخت ولي پس از آن وارد عالم سياست شد و در دوره اي هم به عنوان نماينده مردم بابل در مجلس شوراي ملي حضور داشت. امامعلي حبيبي قهرماني است كه در كوتاهترين زمان قهرمانان بزرگي همچون بالاوادزه را با فنون يك دست و يك پا و سرته يكي به زمين مي زد و پس از گذشت 50 سال هنوز كشتي گيري نتوانسته با آن سرعت و تبهر فنون زيباي كشتي را به نمايش بگذارد . بلور و اريكان از مربيان وي در تيم ملي بودند و وي با كشتي گيراني نظير جهان پهلوان غلامرضا تختي و محمدعلي صنعتكاران و محمد ابراهيم سيف پور ، منصور مهدي زاده ، حميد توكل ، رضا قليچ خاني و برادران ملاقاسمي هم دوره بود. حبيبي هم اكنون در باغ شخصي اش در اطراف قائم شهر زندگي مي كند و مدتي از سال را نيز براي ديدار با خانواده به آمريكا مي رود . امامعلي حبيبي كه هميشه قلبش براي مملكت مي تپد در رقابتهاي جهاني 2007 باكو لوح مشاهير فيلا را دريافت كرد .

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

علی تبریزی نوری در تاریخ 1351/4/24 در شهر مقدس مشهد متولد شد . در سن 16 سالگی ورزش کشتی را شروع کرد و در سن 18 سالگی ورزش بوکس و بدن سازی را انتخاب و بعد از آن تنها در رشته بدن سازی فعالیت نمود ایشان دارای 4 برادر و 3 خواهر و هم اکنون متاهل میباشد در سالهای 1376 و77 و 78 و79 و80 و81 به عضویت تیم ملی ایران درآمد و در این سالها قهرمان ایران شد . در سال 2003 میلادی برای ادامه این رشته با کشور قطر قرارداد بست و تا آخر سال 2006 میلادی نیز ادامه دارد. سال 2006 در مسابقات جمهوری چک در رقابتی که نفرات برتر هر وزن حضور داشتند در وزن 90 کیلو گرم عنوان قهرمان قهرمانان جهان را از آن خود کرد و بعنوان Overall Champion Body Building 2006 معرفی گردید. در این مسابقه نماینده ویدر کشور امریکا او را برای شرکت در مسابقات مستر المپیای 2007 امریکا دعوت کرد . مدال های قهرمانی 1- قهرمان ایران وعضو تیم ملی در سالهای 76-77-78-79-80-81 2- کسب مدال طلا درمسابقات تورنمنت کویت 1998 3- قهرمان آسیا در سال 1999 تایوان وزن 85 کیلو 4- کسب مدال طلا در وزن 90 کیلو وبهترین بدن آسیا درمسابقات پوسان کره 2001 5- قهرمان مسابقات گلدن کاپ قطرکشورهای خاورمیانه درسال 2002 6- کسب مدال طلا در وزن 90 کیلو وبهترین بدن آسیا درمسابقات قزاقستان 2003 7- قهرمان مسابقات گلدن کاپ قطرکشورهای خاورمیانه درسال 2003 8- کسب مدال نقره وزن 90 کیلو مسابقات جهانی هندوستان سال 2003 9- دریافت کاپ پیشرفته ترین بدنسازجهان درسال 2003 هندوستان 10- کسب مدال طلا وزن 90 کیلوا وبهترین بدن آسیا مسابقات بحرین درسال 2004 11- قهرمان مسابقات گلدن کاپ قطرکشورهای خاورمیانه درسال 2004 12- کسب مدال طلای آسیا وزن 90 کیلو درمسابقات آندونگ کره سال 2005 13- کسب مدال طلا وزن 90 کیلو درمسابقات جهانی چین سال 2005 14- کسب مدال نقره مسابقات گلدن کاپ قطرکشورهای خاورمیانه درسال 2005 15- قهرمان وزن 90 کیلو مسابقات سوپراستاردویسبورگ آلمان درسال 2005 16- کسب مدال نقره مسابقات گلدن کاپ قطرکشورهای خاورمیانه درسال 2006 17- کسب مدال طلا وزن 90 کیلو مسابقات جهانی جمهوری چک سال 2006 18- کسب عنوان زیباترین بدن جهان (قهرمان قهرمانان)درمسابقات جمهوری چک سال 2006 19- کسب مدال طلا مسابقات بازیهای آسیایی دوحه قطر وزیباترین بدن آسیا سال 2006 20- دارای بالاترین مدارک مربیگری وتغذیه ومکملها ازفدراسیون جهانی وفدراسیون آسیا 21- دریافت دعوتنامه رسمی ازنماینده ویدربرای شرکت درمسابقات مستر المپیا 2007 آمریکا

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

برترین کشتی گیر ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۵۰ در مشهد مقدس متولد شد. رسول و امیررضا (برادر بزرگترش) از نوجوانی به کشتی علاقمند بودند و زیر نظر پدرشان، محمد خادم (نایب قهرمان جهان در سال ۱۹۶۳) تمرینات خود را آغاز نمودند. خادم خیلی زود مراحل پیشرفت را پیمود و در سال ۱۹۹۰ در نوزده سالگی برنده مدال نقره بازی های آسیایی در وزن ۶۸ کیلوگرم شد. او تنها کشتی گیری است که در پنج وزن مختلف (۶۸، ۸۲، ۹۰، ۱۰۰، ۱۳۰ کیلوگرم) پیراهن تیم ملی را در رقابت های بین المللی بر تن کرده است. در سال ۱۹۹۱ در رقابت های قهرمانی آسیا در دهلی نو به مدال طلای وزن ۸۲ کیلوگرم رسید و در همین سال در مسابقه های جهانی وارنا حضور یافت که با قبول دو باخت، حذف شد. پس از تجربه وارنا، رسول در المپیک ۱۹۹۲ موفق شد به مرحله نیمه پایانی راه یابد و پس از قبول شکست مقابل کوین جکسون از ایالات متحده، با پیروزی ۶-صفر مقابل گشتونر از آلمان به مدال برنز المپیک دست یابد. در جهانی ۱۹۹۳، در وزن ۱۰۰ کیلوگرم به روی تشک رفت که موفقیتی به دست نیاورد. از سال ۱۹۹۴ تا المپیک ۱۹۹۶، او بر تمامی حریفان خود غلبه کرد و با پیروزی بر مخاربک خادارتسف از روسیه (برنده هفت مدال طلای جهان و المپیک) در سه فینال پی در پی، صاحب دو مدال طلای جهان (۱۹۹۴، ۱۹۹۵) و یک مدال طلای المپیک ۱۹۹۶ شد. مدال طلای خادم در بازیهای المپیک ۹۶ به ۲۸ سال انتظار ورزش ایران برای کسب مدال طلا در بازی های المپیک پایان داد. چهره استثنایی کشتی ایران به علت آسیب دیدگی از کشتی قهرمانی دوری کرد ولی با اصرار جامعه کشتی در وزن ۱۳۰ کیلوگرم مسابقه جهانی ۱۹۹۸ تهران حضور یافت. در این رقابت ها هرچند وزن وی از ۱۰۵ کیلوگرم ***** نمی کرد ولی با هوش سرشار خود تا دیدار پایانی پیش رفت و در این مرحله به الکسیس رودریگوئز از کوبا باخت و با مدال نقره جهان از صحنه قهرمانی خداحافظی نمود. در سال ۲۰۰۲ که ایران بار دیگر میزبان مسابقه های قهرمانی جهان بود، رسول به عنوان مدیر تیم ملی یکی از ارکان قهرمانی ایران شد ولی پس از کناره گیری امیررضا خادم از ریاست فدارسیون کشتی، رسول هم ار کشتی کناره گیری کرد و در سال ۱۳۸۱ در انتخابات شورای شهر تهران شرکت نمود و با رای مردم تهران به شورای شهر راه یافت. ● مهمترین افتخارات رسول خادم ▪ بازیهای المپیک - ۱۹۹۲ (بارسلونا) - مدال برنز در ۸۲ کیلوگرم - ۱۹۹۶ (آتلانتا) - مدال طلا در ۹۰ کیلوگرم ▪ مسابقه های قهرمانی جهان - ۱۹۹۴ (استانبول) - مدال طلا در ۹۰ کیلوگرم - ۱۹۹۵ (آتلانتا) - مدال طلا در ۹۰ کیلوگرم - ۱۹۹۸ (تهران) - مدال نقره در ۱۳۰ کیلوگرم ▪ بازیهای آسیایی - ۱۹۹۰ (پکن) - مدال نقره در ۶۸ کیلوگرم - ۱۹۹۴ (هیروشیما) - مدال طلا در ۹۰ کیلوگرم ▪ مسابقه های قهرمانی آسیا - ۱۹۹۱ (دهلی نو) - مدال طلا در ۸۲ کیلوگرم - ۱۹۹۲ (تهران) - مدال طلا در ۸۲ کیلوگرم - ۱۹۹۳ (اولاباتور) - مدال طلا در ۹۰ کیلوگرم - ۱۹۹۵ (مانیل) - مدال طلا در ۹۰ کیلوگرم - ۱۹۹۶ (شیائوشین) - مدال طلا در ۹۰ کیلوگرم

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

سامان طهماسبى چهاردهم مردادماه ۱۳۶۴ در سنندج به دنيا آمد. از ۱۵ سالگى كشتى را زير نظر جمشيد خيرآبادى شروع كرد. تنها پسر خانواده در حالى وارد دنياى ورزش شد كه هيچ كدام از افراد خانواده او ورزشكار نبودند. سامان در ابتداى حضورش در كشتى با حضور در مسابقه هاى مختلف توانست به مقام هاى قابل قبولى دست پيدا كند و پس از آن به دعوت حسن يوسفى افشار به تيم ملى نوجوانان دعوت شد. حضور او در تيم جوانان و پس از آن كشتى هاى قابل قبول سامان باعث شد كه او به يكى از مهره هاى خوب وزن ۸۴ كيلوگرم تبديل شود. او اكنون با المپيكى شدن خود را در ابتداى راه مى داند و قصد دارد با حضور در ميدان هاى بزرگ افتخارهاى زيادى را براى ايران به دست بياورد. فهرست افتخارات -۲۰۰۶ قهرمانى جهان، گوانگ ژو، برنز -۲۰۰۶ عضو تيم ملى در بازى هاى آسيايى دوحه -۲۰۰۷ قهرمانى آسيا، قرقيزستان، طلا -۲۰۰۷ قهرمانى جهان، باكو، برنز - ۲۰۰۸ كاپ آزوماش، اوكراين، برنز - ۲۰۰۸ المپيك پكن ( ) به دنبال مدال المپيك سامان طهماسبى با دعوت محمد بنا به اردوى جوانان آمد. او خيلى زود توانست پله هاى ترقى را طى كند و در تيم بزرگسالان جاى ثابتى پيدا كند. اكنون با ۲۳ سال سن يكى از مهره هاى اصلى تيم كشتى فرنگى براى كسب مدال در بازى هاى المپيك محسوب مى شود. البته با درخششى كه اين فرنگى كار در ساليان گذشته داشت بايد اميدوار بود كه اين كشتى گيران به يكى از سكوهاى المپيك دست پيدا مى كند. كسب سهميه در اولين مرحله در مسابقات جهانى باكو كه مرحله نخست گزينشى ها بود، سامان طهماسبى با غلبه بر ماتسوموتو(ژاپن)، نناد زوگاج(كرواسى)، فالكون آسترادا(كوبا)، جان فيشر(آلمان)، كيم جانگ ساب(كره جنوبى) و يك شكست مقابل برادلى ورينگ(امريكا) روى سكوى سوم ايستاد تا سهميه المپيك را بگيرد. برنامه مسابقات ۲۳ مرداد: بعد از ظهر، سامان طهماسبى در ۸۴ كيلوگرم كشتى فرنگى، وزن كشى خواهد كرد تا حريفانش را در جدول بشناسد. ۲۴ مرداد: در آخرين روز از مسابقات كشتى فرنگى المپيك ،۲۰۰۸ سامان طهماسبى در استاديوم دانشكده كشاورزى پكن، روى تشك زرد خواهد رفت. حريفان اصلى نظمى آولوجا كاپيتان تيم ملى كشتى فرنگى تركيه، آلكسى ميشين كاپيتان تيم ملى كشتى فرنگى روسيه، برادلى ورينگ(امريكا)، بدرى خاسايا(گرجستان)، دنيس فوروف(ارمنستان)، آرا آبراهاميان(سوئد)، ملونين نومونوى(فرانسه)، شينگو ماتسو موتو(ژاپن) و ... تذکر: این مطلب ازگزارش روزنامه ايران ورزشي دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۸۷ تلخیص شده است • رئيس هئيت كشتي كردستان می گوید برکناری او غیر قانونی است • تمجيد رئيس هيات كشتي كردستان از نامه احمدي نژاد • انتقاد مربی کردستانی از نتایج کشتی فرنگي ایران در المپیک • حذف كشتي‌گير كردستاني از بازيهاي المپيك پكن در دومين ديدار • طهماسبی تنها المپیکی کردستان در کاروان ورزشی ایران

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

عبدالله موحد در زمانی به شهرت رسید که بزرگانی همچون شادروان غلامرضا تختی، منصور مهدی زاده، ابراهیم سیف پور، محمد علی صنعتکاران و امامعلی حبیبی به مقام قهرمانی در کشتی آزاد دست یافته بودند. موحد از جمله ورزشکاران نخبه و همه فن حریف بود که قبل از ورود به جرگه کشتی گیران، در شهرستان بابلسر در رشته های قایقرانی و والیبال تبحر و در آن شهرستان به عنوان ورزشکاری کاردان مشهور بود. گر چه موحد در آغاز دوران پیشرفت نتوانست در برابر محمد علی صنعتکاران، خودی نشان دهد، اما روش کشتی گیری وی ثابت کرد که میتواند در آینده ای نه چندان دور در صحنه کشتی ایران و جهان کاملاً خود نمایی کند. در اسفند ماه 1340 تیم ملی کشتی آزاد شوروی سابق برای انجام چند دیدار دوستانه، با همه توان و در اختیار داشتن قهرمانان شناخته شده خود به تهران آمد. در آن تیم شوروی، کشتی گیرانی همچون الکساندر مدوید و الکساندر ایوانیسکی هنوز ناشناخته بودند. روسها در وزن چهارم، چهره ای به نام "زاربک بریاشویلی" را همراه خود داشتند. موحد، نه در تیم ملی، بلکه در تیم دوم یا منتخب شهرستانهای ایران با این کشتی گیر روس روبرو شد و با پیروزی درخشانی که بر "بریاشویلی" به دست آورد، به عنوان بهترین کشتی گیر ایرانی شناخته شد و برای اولین بار نامش در کشتی ایران بر سر زبانها افتاد. روس ها نیز از پدیده ای به نام "موحد" یاد کردند و رادیو مسکو در آن زمان گفت که موحد موفق ترین کشتی گیر ایرانی بود. این موفقیت در وزن 67 کیلو گرم آن زمان به دست آمد که صنعتکاران نفر اول تیم ملی در این وزن بود . صنعتکاران که در مسابقات جهانی 1961 یوکوهاما (1340خورشیدی) مدال طلا را گرفته بود، برای آنکه به مسابقات جهانی سال بعد "1962 تولیدو"، برود در سد موحد متوقف شد. یعنی کشتی صنعتکارن - موحد به تساوی انجامید. لیکن با صلاحدید زنده یاد حبیب الله بلور (سر مربی وقت تیم ملی) چون صنعتکاران قهرمان جهان بود، انتخاب و موحد نیز به عنوان نفر ذخیره به تولیدو اعزام شد. موحد کشتی گیری نبود که تنها به سفر بیندیشد، بلکه او به تولیدو رفت تا با مشاهده کشتی بهترین های جهان کسب تجربه کند. حاصل این مشاهدات و تجربه اندوزی را در سالهای بعدی از موحد شاهد بودیم. کارنامه عبدالله موحد: 1962 - جهانی تولیدو (ذخیره صنعتکاران) - 70 کیلو گرم 1963 - جهانی صوفیه (نفر ششم مشترک با اینوولچف از بلغارستان) - 70 کیلو گرم 1964 - المپیک توکیو (نفر پنجم مشترک با کشتی گیرانی از آمریکا، کره جنوبی و شوروی) 1965 - جهانی منچستر، 70 کیلو گرم، طلا (نفر دوم، آتالای از ترکیه و سوم زاربک بریاشویلی از شوروی) 1966 - جهانی تولیدو، 70 کیلو گرم، طلا (نفر دوم ایوائو هوریوچی از ژاپن و سوم آکرالی از ترکیه) 1967 - جهانی دهلی، 70 کیلو گرم، طلا (نفر دوم بریاشویلی از شوروی و سوم ولچف) 1968 - المپیک مکزیکو، 70 کیلو گرم، طلا (نفر دوم ولچف از شوروی و سوم سری تر دانزان داریا از مغولستان) 1969 - جهانی مارادل پلاتا، 68 کیلو گرم، طلا (نفر دوم ولچف و نفر سوم نودار خوخا شویلی از شوروی) 1970 - جهانی ادمونتون، 68 کیلو گرم، طلا (نفر دوم یوسینف از بلغارستان و نفر سوم داگلاس از آمریکا) 1971 - جهانی صوفیه، 68 کیلو گرم، چهارم (نفر اول دال گیبل از آمریکا) 1972 - المپیک مونیخ، موحد آغازی خوب داشت اما به دلیل آسیب دیدگی ادامه نداد. (نفر اول گیبل از آمریکا) عبدالله موحد با دریافت 6 مدال طلا از مسابقه های قهرمانی جهان و المپیک ( 70-69-68-67-66-1965) برای همیشه از صحنه قهرمانی کناره گیری کرد. وی با در اختیار داشتن شش مدال طلا، طلایی ترین کشتی گیر تاریخ ایران محسوب می شود و تصور نمی شود تا چند دهه دیگر نیز کشتی گیری از ایران بتواند به این حد نصاب برسد. موحد دو بار نیز در بازی های آسیایی شرکت فعال داشت که در سال 1966، بانکوک در وزن 70 کیلو گرم، علی رغم تساوی با "توبیدا" از ژاپن، به دلیل امتیاز منفی کمتر، مدال طلا گرفت و در بازی های آسیایی 1970 بانکوک با "کیکو وادا" از ژاپن مساوی شد که چون هر دو کشتی گیر - طبق مقررات آن زمان - از هر جهت با هم برابر بودند، مشترکاً اول شدند.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : پایگاه راسخون

جهان پهلوان تختی اسوه مردانگی غلامرضا تختي در روز پنجم شهريور ماه 1309 در خانواده اي متوسط و مذهبي در محله خاني آباد تهران به دنيا آمد."رجب خان"- پدر تختي- غير از وي دو پسر و دو دختر ديگر نيز داشت که همه آنها از غلامرضا بزرگتر بودند."حاج قلي"، پدر بزرگ غلامرضا ، فروشنده خواروبار بود. از قول رجب خان، تعريف مي کنند که حاج قلي در دکانش بر روي تخت بلندي مي نشست و به همين سبب در ميان اهالي خاني آباد به حاج قلي تختي شهرت يافته بود. همين نام بعدها به خانواده هاي رجب خان منتقل شد و به " نام خانوادگي" تبديل شد. رجب خان با پولي که از ماترک پدرش به دست آورده بود، در محل سابق انبار راه آهن زميني خريده و يک يخچال طبيعي احداث کرده بود و از همين راه مخارج زندگي خانوادگي پرجمعيت خود را تامين مي کرد. نخستين واقعه اي که در کودکي غلامرضا روي داد و ضربه اي بزرگ و فراموش نشدني در روح او وارد کرد، آن بود که مرحوم پدرش براي تامين معاش خانواده ناچار شد خانه مسکوني خود را گرو بگذارد. تختي سال ها بعد در آخرين مصاحبه خود با يادآوري اين ماجراي تلخ مي گويد:" يک روز طلبکاران به خانه ما آمدند و اثاثيه خانه و ساکنينش را به کوچه ريختند، ما مجبور شديم که دو شب را توي کوچه بخوابيم. شب سوم اثاثيه را برديم به خانه همسايه ها و دو اتاق اجاره کرديم. چندي بعد روزگار عرصه را بيشتر بر پدرم تنگ کرد تا اين که مجبور شد يخچال طبيعي اش را نيز بفروشد. اين حوادث تاثير فراواني در روحيه پدرم گذاشت و باعث اختلال روحي او در سال هاي آخر عمر شد." در چنان شرايطي، غلامرضا تنها 9 سال به تحصيل پرداخت. وي خود مي گويد:" مدت 9 سال در دبستان و دبيرستان منوچهري که در همان خاني آباد قرار داشت، درس خواندم، ولي تنها خاطره اي که از دوران تحصيل به ياد دارم، اين است که هيچ وقت شاگرد اول نشدم، اما زندگي در ميان مردم و براي مردم درس هايي به من آموخت که فکر مي کنم هرگز نمي توانستم در معتبرترين دانشگاه ها کسب کنم. زندگي همچنين به من آموخت که مردم را دوست بدارم و تا آن جا که در حد توانايي من است، به آنان کمک کنم، حال اين کمک از چه طريقي و از چه راهي باشد، مهم نيست. هر کس به قدر تواناييش..." غلامرضا، ورزش را از نوجواني آغاز کرد. ورزش ابتدا براي او نوعي تفنن و سرگرمي بود. در همان اوان، خيال قهرمان شدن، مدتي او را به وسوسه انداخت اما از همان نوجواني که تازه به فکر باشگاه رفتن افتاده بود، اعتقاد داشت که ورزش براي تندرستي و سلامت جان و تن هر دو لازم است. شادروان تختي در مصاحبه اي با اشاره به فقر و مشقت زمان نوجواني اش مي گويد" با آن که علاقه فراواني به ورزش داشتم، مجبور بودم که در جستجوي کاري برآيم. زندگي ، نان و آب ، لازم داشت. براي مدتي به خوزستان رفتم و در ازاي روزي هفت يا هشت تومان، کار کردم. دنيا در حال جنگ( جنگ جهاني دوم) بود، زندگي به سختي مي گذشت." آشناي حقيقي تختي با ورزش و کشتي در باشگاه " پولاد" آغاز شد. وي که پيش از اين گودها و زورخانه هاي فراواني ديده بود و شيفته تواضع و افتادگي پهلواناني کشتي و ورزشي باستاني شده بود، براي نخستين بار درسال 1329 به باشگاه پولاد( واقع در خيابان شاهپور سابق) رفت و به دليل علاقه و استعداد وافري که نسبت به کشتي نشان داد مورد توجه مرحوم " حسين رضي زاده" مدير آن باشگاه قرار گرفت. تختي، خود مي گويد:" رضي خان آدم خوبي بود، اگر کسي را نشان مي کرد و مي ديد که استعداد کشتي دارد، دست از سرش بر نمي داشت. در گرماي تابستان لخت مي شديم و هر روز از ساعت دو بعدازظهر تا چندين ساعت کشتي مي گرفتيم، از دوش آب گرم و حمام خبري نبود . کشتي گيران براي وزن کم کردن، به خزينه مي رفتند تشک هاي کشتي را با پنبه پر مي کردند، اما خاک و خاشاک آن، بيش از پنبه بود." تختي که پس از بازگشت از خوزستان( مسجد سليمان) روانه خدمت سربازي شده بود، در سربازخانه با استفاده از فرصت ها و توجهات فراهم شده، به ويژه تشويق و حمايت دبير وقت فدراسيون کشتي که در دژبان ارتش فعاليت داشت، تمرينات کشتي خود را بار ديگر آغاز کرد. تختي خود در اين باره مي گويد:" وقتي در سال 1328 در مسابقه بزرگ ورزشي( کاپ فرانسه) شرکت کردم، در همان اولين ضربه فني شدم. اما تمرين هاي جدي و سختي که در پيش گرفتم، مرا ياري کرد تا حقيقت مبارزه را درک کنم، اگر چه شور پيروزي در سر داشتم، اما کار و کوشش را سرآغاز پيروزي مي دانستم." به اين ترتيب تختي با تمرين و پشتکار مثال زدني رفته رفته خود را از ميان بازنده ها بيرون کشيد و سرانجام در سال 1330 در وزن ششم(79 کيلوگرم) به عضويت تيم ملي درآمد. وي در نخستين دوره مسابقه هاي کشتي آزاد قهرمانان جهان( هلسينکي، 1951) با وجود آن که هنوز 21 سال داشت، نايب قهرمان جهان شد. درخشش خيره کننده تختي در رقابت هاي کشتي هلسينکي که در نخستين حضور او در مسابقه هاي قهرماني جهان در فاصله کمتر از دو سال از ورودش به ميادين ورزشي داخلي اتفاق افتاد، بيش از هر چيز نمايانگر ايمان و تلاش و اراده کم نظير تختي و همچنين استعداد و مهارت فوق العاده او در زمينه کشتي بود. گفتني است در اولين دوره مسابقات قهرماني کشتي آزاد جهان که از لحاظ تاريخي ميدان معتبر و تعيين کننده اي براي کشتي ايران و جهان بود، تيم ملي کشتي آزاد ايران با ترکيب کامل و در هر هشت وزن آن زمان حضور پيدا کرد و با کسب دو نشان نقره( محمود ملاقاسمي و غلامرضا تختي) و دو نشان برنز، (عبدالله مجتبوي و مهدي يعقوبي) در نتيجه درخشان و غيرقابل تصور پس از تيم هاي ملي ترکيه و سوئد عنوان سوم جهان را به دست آورد. مسابقات سال 1951 هلسينکي(فنلاند) براي تختي آغار راهي بود که طي 15 سال آينده با کسب ده ها پيروزي و فتح سکوهاي متعدد قهرماني در بزرگترين ميادين بين المللي کشتي ادامه يافت. شادروان غلامرضا تختي در سال 1331 (1952) در نخستين حضور خود در رقابت هاي المپيک با کسب شش پيروزي و قبول يک شکست در برابر " ديويد جيما کوريدزه" از شوروي صاحب نشان نقره شد. وي در اين مسابقه ها توانست حيدر ظفر ترک را که سال پيش با غلبه بر تختي قهرمان جهان شده بود را شکست دهد. تختي در دومين دوره مسابقات جهاني که در خرداد ماه 1333(1954) در توکيو برگزار شد، در وزن هفتم (87 کيلوگرم) به رقابت پرداخت که با وجود پيروزي هاي درخشان و شايستگي فراواني که از خود بروز داد با قبول يک شکست غيرمنتظره در برابر " وايکينگ پالم" سوئدي از راهيابي به فينال بازماند و در نهايت عنوان چهارمي اين وزن را به دست آورد. تختي شش ماه بعد در يک ديدار دوستانه در سوئد،" پالم" را با ضربه فني شکست داد و باخت غافلگيرانه توکيو را به خوبي جبران کرد. شادروان تختي همچنين در سال 1955 در جشنواره بين المللي ورشو موفق به کسب نشان نقره شد. اما سومين دوره مسابقه قهرماني جهان( استانبول،1957) تجربه تلخي براي مرحوم تختي بود. وي که در اين دوره از رقابت ها، براي اولين و آخرين بار در وزن فوق سنگين آن زمان(87+ کيلوگرم) کشتي مي گرفت، به دليل وزن بسيار کمتر نسبت به رقيبان با دو باخت حذف شد. پهلوان ايران با وجود حذف شدن در استانبول آبرومندانه کشتي گرفت و نتايجي که به دست آورد با توجه به آن که با وزن 92 کيلوگرم به مصاف کشتي گيران فوق سنگين رفته بود، در مجموع غيرقابل قبول نبود. به عنوان نمونه "ديتريش" آلمان و " ايوان ويخريستيوک" روس، حريفان اصلي تختي در اين رقابت ها 110 کيلوگرم وزن داشتند و علاوه بر آن در وزن خود نيز از تجربه خوبي برخوردار بودند. در بازي هاي المپيک ملبورن( استراليا) که در آذرماه 1335 (1956) برگزار شد تختي يک بار ديگر در وزن هفتم (87 کيلوگرم) به مصاف رقبايي از شوروي، آمريکا، ژاپن آفريقاي جنوبي، کانادا و استراليا رفت و با شکست تمامي حريفان اولين نشان طلاي خود را به گردن آويخت. اين براي نخستين بار بود که دو قهرمان از آمريکا و شوروي در يک سکوي معتبر جهاني پايين تر از حريف ايراني قرار مي گرفتند. جهان پهلوان تختي در اسفندماه همان سال با غلبه به مرحوم حسين نوري به مقام پهلواني ايران دست يافت و صاحب بازوبند شد و در سال هاي 1336 و 1337 نيز اين عنوان را تکرار کرد. جهان پهلوان تختي در سال 1958 در بازي هاي آسيايي توکيو و مسابقات قهرماني جهان در صوفيه به ترتيب نشان هاي طلا و نقره اين رقابت ها را به گردن آويخت و در مهرماه سال 1338(1959) در چهارمين دوره مسابقات کشتي آزاد قهرماني جهان که در تهران برگزار شد سومين عنوان قهرماني جهان خود را کسب کرد. "بوريس کولايف" از شوروي تنها کشتي گيري بود که با امتياز به تختي باخت و در 5 کشتي ديگر رقباي مجارستاني، لهستاني، فرانسوي، بلغار و ترک تختي با ضربه فني مغلوب پهلوان ايران شدند. تيم ملي کشتي آزاد ايران که در رقابت هاي تهران با اکتفا به دو مدال طلاي غلامرضا تختي و امامعلي حبيبي با وجود برخوردي از امتياز ميزباني در حفظ عنوان سومي سال هاي قبل نيز ناموفق بود در هفدمين دوره بازي هاي المپيک( ايتاليا،1960) تا مکان پنجم رده بندي سقوط کرد. تختي کاپيتان تيم ملي و پرتجربه ترين کشتي گير ايران که در اين رقابت ها در وزن هفتم به ميدان رفته بود، پس از پيروزي در پنج ديدار با در مسابقه نهايي با قبول شکست در برابر "عصمت آتلي" از ترکيه به گردن آويز نقره دست يافت. مسابقه هاي قهرماني جهان در يوکوهاماي ژاپن ميداني فراموش نشدني براي کشتي ايران بود. تيم ملي کشتي آزاد کشورمان پس از حضور در 8 دوره مسابقات المپيک و جام جهاني در رقابت هاي جهاني 1959 ژاپن، پرافتخارترين حضور خود در تاريخ کشتي را رقم زد و با دريافت پنج نشان طلا، يک نشان نقره، يک نشان برنز و يک عنوان پنجمي به مقام قهرماني کشتي آزاد جهان دست يافت. جهان پهلوان تختي که در اين مسابقات در وزن 87 کيلوگرم به مصاف حريفان رفته بود با حضوري مقتدرانه آخرين مدال طلاي خود را به گردن آويخت. کشتي گيران آزاد ايران در ششمين دوره رقابت هاي قهرماني جهان در توليد وي آمريکا (1962) نيز حضوري شايسته داشتند. تيم ملي ايران اگر چه نتوانست مقام قهرماني خود را در اين مسابقات حفظ کند ولي کسب مقام سوم جهان نيز با توجه به کارشکني ها و ناداوري هايي که در حق تختي و ساير کشتي گيران ايران روا شد نتيجه قابل قبولي تلقي مي شود. جهان پهلوان تختي در اين مسابقات با حضور مقتدرانه در برابر " وان براند" آمريکايي، " مريود" روسي و " عصمت آتلي" که از قهرمانان صاحب نام وزن هفتم بودند از حيثيت کشتي ايران به خوبي دفاع کرد و در نهايت پس از تساوي با " مرويد" جوان تنها به دليل 200 گرم اضافه وزن نسبت به حريف از دريافت نشان طلا محروم شد و به گردن آويز نقره رضايت داد. قهرمان ارزشمند ايران در شرايطي در اين ديدارها شرکت کرد که از بيماري خطرناکي رنج مي برد با اين حال عشق به ملت ايران او را به مصاف با بزرگترين قهرمانان جهان کشاند. شدت بيماري تختي به حدي بود که پس از ديدار فينال سريعا به نيويورک منتقل و روز بعد در بيمارستان بزرگ نيويورک تحت عمل جراحي قرار گرفت. در فاصله سال هاي 1962 تا 1966، جهان پهلوان تختي با وجود سن بالا همچنان عضو تيم ملي ايران بود. اما تنها در بازي هاي المپيک 1964 توکيو شرکت کرد که در اين ديدار با بداقبالي از کسب چهارمين نشان المپيک خود بازماند و به عنوان چهارمي جهان اکتفا کرد. البته جانشينان تختي در مسابقات جهاني صوفيه(1963) و منچستر(1965) از دريافت حتي يک امتياز در وزن هفتم ناموفق بودند، اين امر در کنار عشق وافري که ملت ايران به جهان پهلوان داشتند، موجي از درخواست هاي مردمي و مطبوعاتي براي حضور مجدد تختي در رقابت هاي جهاني را برانگيخته بود. پهلوان 36 ساله ايران با وجود عدم آمادگي کافي و گذشتن از مرز بازنشستگي شرکت در مسابقه هاي جهاني 1966 (تيرماه 1345) توليدو را پذيرفت. تختي در مسابقات انتخابي مسابقات جهاني 1966 از نظر نتايج فني و پيروزي با ضربه فني، بهترين چهره شناخته شده و به عنوان بهترين کشتي گير وزن هفتم ايران راهي آمريکا شده بود با اين حال کارشکني و برخوردهاي سويي که از سوي برخي افراد و مقامات نسبت به او روا مي شد روحيه او را تضعيف کرده بود. جهان پهلوان تختي به هنگام عزيمت به آخرين سفر خود، در ميان خيل عظيم مردمي که براي بدرقه او و همراهانش آمده بودند در گفت و گو با خبرنگار" کيهان ورزشي" گفت: هيچ چيز نمي تواند مرا خوشحال کند، پول، مدال طلا، عشق و حتي عشق. نسبت به اين مردمي که به فرودگاه آمده اند، احساس شرمندگي مي کنم. راستي چقدر محبت بدهکارم؟ من چرا بايد کشتي بگيرم؟ چرا بايد همراه تيم مسافرت کنم، تا سبب اين همه مراجعت باشم؟ اگر پاسخ به اين پرسش را مي دانستم من هم مي توانستم ادعا کنم چون ديگران هستم... وقتي کسي نداند چه عاملي سبب خوشحالي اش خواهد شد، يقينا نخواهد توانست بگويد چرا کشتي مي گيرد و چرا همراه تيم مسافرت مي کند " تختي که بي اميد به مصاف تازه نفسي ها و جوانان جوياي نام رفته بود، متاسفانه با بدترين قرعه ممکن نيز مواجه شد به طوري که پس از پيروزي پنج بر صفر در مقابل حريفي از مجارستان به مصاف " الکساندر مدويد" و " احمد آئيک"( نفرات اول و دوم اين دوره از رقابت ها) رفت و با قبول شکست در برابر آنها براي هميشه با صحنه کشتي خداحافظي کرد. افتخارات تختي: بازيهاي المپيک: 52 هلسينکي: مدال نقره (79 کيلو گرم) 56 ملبورن: مدال طلا (87 کيلو گرم) 60 رم: مدال نقره (87 کيلو گرم) 64 توکيو: چهارم (97 کيلو گرم) قهرماني جهان: 51 هلسينکي: مدال نقره (79 کيلو گرم) 54 توکيو: نفر پنجم (87 کيلو گرم) 61 يوکوهاما: مدال طلا (87 کيلو گرم) 62 توليدو: مدال نقره (97 کيلو گرم) بازيهاي آسيايي: 58 توکيو: مدال طلا (87 کيلو گرم) جمع مدالهاي غلامرضا تختي: 8 (4 طلا، 4 نقره) المپيک 3 - جهاني 4 - بازيهاي آسيايي 1 سجايا و خصايص انساني والاي شادروان تختي جهان پهلوان غلامرضا تختي پرافتخارترين چهره تاريخ ورزش قهرماني ايران و فاتح سکوهاي رفيع کشتي جهان، نه تنها در ايران که در تاريخ ورزش دنيا نيز چهره اي کاملاً شناخته شده است. با وجود گذشت حدود 4 دهه از آخرين حضور تختي در رقابت هاي المپيک ( توکيو،1964) و 35 سال از درگذشت جهان پهلوان، نام وي همچنان در زمره نام آورترين قهرمانان کشتي رقابت هاي المپيک مي درخشد. با اين همه ترديدي نيست که راز محبوبيت و ماندگاري کم نظير شادروان غلامرضا تختي را نه در برق نشان هاي رنگارنگ ورزشي او که در خصايص و سجاياي اخلاقي و صفات بارز انساني اين فرزند وفادار مردم بايد جستجو کرد. پس از تختي قهرمانان بسياري بودند که با کسب چند مدال جهاني و تقليد ازحرکت هاي مردمي تختي سوداي دستيابي به موقعيت بي بديل او در سرپروراندند و چند صباحي به مدد تبليغات و جنجال هاي مطبوعاتي رداي جهان پهلواني را بر تن کردند اما هيچگاه نتوانستند به خانه هاي روشن و پاک دل مردم راه پيدا کنند عشق و ارادت خالصانه توده هاي معتقد و مذهبي به اين " سلاله بي فخر و تبار برخاسته از تن درد و رنج و محروميت" خود آن چنان عميق و ريشه دار و آگاهانه است که حتي نيش گزنده آن" دروغ بزرگ " هم نتوانسته است، کوچکترين خللي در آن ايجاد کند. "او با مردم و چونان مردم زيست. در شادي شان گلخنده اش را نثار آنان کرد و در ماتم و اندوهشان، ايثارگرانه و اندوهگين در کنارشان جاي گرفت. شادي هر لبخند فتحي را که بر لبانش نقش بست با آنان قسمت کرد و با غرور و پيروزي خويش بارها و بارها، زنگار اندوه شکست هاي ديرين را از سينه آنان شست. چه بسيار مردم سيلي خورده يي که زبوني خويش را در قدرت و حميت و همت او جبران شده مي ديدند و غروب آرزوها و آرمان هاي خويش را در طلوع نام و کام او ازياد مي بردند و تداوم آرمان هايشان را در صلاي مردانگي و عزت او- که او هرگز- آن را به پاي دونان و دشمنان سوگند خورده مردم نريخت جستجو مي کردند و چنين بود که تختي آرام آرام و نه يکباره و ناگهاني قهرمان شکست ناپذير افسانه هاي دل مردم شد. او تبلور آرزوهاي مرده و به طاق نسيان سپرده مردم شد." تختي بزرگ، خود نيز به عمق علاقه خالصانه طبقات محروم و رنج ديده نسبت به خويش واقف بود، وي در پاسخ به خبرنگاران داخلي و خارجي که از او پرسيده بودند" با ارزش ترين مدالي که تا کنون گرفته اي کدام است؟" گفته بود:" بزرگترين پاداش و عالي ترين هديه اي که گرفتم مدال يا نشان طلا و نقره نبود. قلب يک انسان بيش از هزاران مدال طلا ارزش دارد و من مي دانم که هزاران هزار نفر از مردم حق شناس ميهنم در قلب مهربان خودشان جاي کوچکي هم براي من ذخيره کرده اند." تختي که در خانواده اي مذهبي و معتقد پرورش يافته بود، از همان جواني انساني مومن و پرهيزگار بود. ايماني خالصانه داشت، براي شرعيات اهميت خاصي قائل بود و نماز و روزه اش هرگز ترک نمي شد." شبهاي جمعه همواره براي زيارت به حضرت عبدالعظيم مي رفت" و ارادت خاصي به ائمه اطهار خصوصا حضرت ثامن الحج(ع) داشت. نقافيان از مفسران قديمي ورزش در مشهد با تجليل از سجاياي اخلاقي جهان پهلوان تختي مي گويد:" تختي ارادت وعلاقه زيادي به حضرت امام رضا (ع) داشت و در هر فرصتي که پيش مي آمد و يا قبل از هر سفري به خارج به مشهد مي آمد و به زيارت و پابوسي آن حضرت مشرف مي شد. وقتي وارد حرم حضرت رضا (ع) مي شد، ديگر خودش نبود، آستان بوسي او به قدري خاضعانه و بي پيرايه بود که همه همراهان و اطرافيان را تحت تاثير قرار مي داد." تختي در آخرين مصاحبه اش در مورد رمز موفقيت خود را تاسي از ائمه اطهار دانسته و مي گويد: من ازعلي(ع) آموختم که در مقابل ناملايمات بايد ايستادگي کرد و براي پيروزي بايد تلاش کرد و با اتکال به خدا به ميدان رفت و پيروز شد و من چنين کردم و پيروز شدم، ولي نه آن پيروزي که من مي خواستم چرا که نگذاشتند و سد راهم شدند. ساده زيستي، قناعت و مناعت طبع از صفات بارز جهان پهلوان بود. او با وجود مشکلات مالي که به ويژه در اثر فشارهاي رژيم گريبانگير او بود، نه تنها حاضر به پذيرش پيشنهادات وسوسه انگيزي که به او مي شد نبود که با بزرگواري، مستمري محدود خود را نيز به کشتي گيران نيازمند حواله مي کرد. شاه حسيني يکي از دوستان نزديک تختي ضمن بيان خاطره يکي از ديدارهاي خود با وي از قول جهان پهلوان نقل مي کند:" اومدن به من مي گن حالا که بعضي از آقايون ورزشکار فيلم بازي کردن و از نظر مال و تمول، شارژ شدن، تو هم بيا پول کلوني بگير و تو يکي دو تا فيلم بازي کن. من بهشون گفتم آقا از من اين کارها ساخته نيست. ما اگر پول مي خواستيم از طريق مشروع ترهم مي شد." وي ادامه داد:" نماينده کمپاني تيغ ناست اومده پيشنهاد کرده که بيا پاي آينه با اين تيغ هاي ناست یه خورده صورتت را بتراش ما هم مبلغ زيادي مي ديم" و بعد از نقل اين پيشنهاد يک مصرع شعر خواند:" عمر عزيز است و صرف غم نتوان کرد". وقتي دست و پا شکسته اين مصرع را خواند گفت: بقيه اش يادم رفته. تختي هر بار که عازم سفر ورزشي بود، به مشهد مي رفت و به ثامن الحجج(ع) متوسل مي شد، در عين حال که دستگاه تربيت بدني و سرشناسان شهر به او بسيار احترام مي گذاشتند و استقبال مي کردند، او به خانه وفادار- پهلوان صاحب بازوبند- وارد مي شد و هميشه مي گفت:" ما بايد بريم خونه وفادار چون آبگوشت خونه وفادار مي ارزه به تمام غذاهاي ديگه و چلوکباب توکلي." " بيني و بين الله مردم ما هم الحق پاسخ خوبي به جهان پهلوان خود دادند. پس از سي سال از مرگ او نسلي که نه او و نه کشتي اش را ديده و تنها اسمي از او شنيده، اين چنين شيفته اوست و هر سال يادش را گرامي مي دارد. ما از تختي کشتي گيرتر داشتيم، اما مردم براي "سگک نشستن" شيفته اش نشدند. مدال بگير هم زياد داشتيم ولي تختي بود که " مدال مردم" را گرفت." مردمداري و دستگيري نيازمندان يکي ديگر از خصايص بارز جهان پهلوان بود که در اين مورد حکايت هاي بسيار زيادي نقل شده است. بابک فرزند پدر ناديده که تختي را از وراي انبوه سخنان و خاطرات مردم بازشناخته است در اين مورد مي گويد:" از دستگيري هاي تختي خاطره خيلي زياد است. از کمک به يک زن و مرد فلج که تازه ازدواج کرده بودند تا دکه مطبوعاتي خريدن براي يک جوان بيکار و... مي گويند هر وقت کادويي از طرف راه آهن- محل کارش- يا بقيه سازمان ها ودستگاه ها مي گرفت، بدون اينکه آنها را بازکند به کساني مي داد که ناگفته سرپرستي شان را به عهده داشت بعد از شب هفت، يکي از دوستانش مي بيند که پِيرزني در راهروهاي فدراسيون کشتي مي گردد. از او مي پرسد:" مادر چي مي خواي؟ دنبال کي مي گردي؟" پيرزن مي گويد:" والله نمي دونم دنبال کسي مي گردم که قد و قواره اش به پهلوونها مي خوره او ميومد به من کمک مي کرد، چند وقتيه که پيدايش نيست، گفتم شايد بتوانم اينجا ازش خبري بگيرم." ... و بالاخره تختي با مردم بود و از مردم، مردمگرايي در ذاتش بود، يک بار که دانشجوها در دانشگاه تهران تحصن کرده بودند و دانشگاه هم محاصره بوده و کسي امکان تردد به دانشگاه نداشته، تختي با ظرف هاي غذا از دانشگاه وارد مي شود، خوب پاسبان ها هم او را مي شناختند و کاري با او نداشتند. چون غذا کم بوده، او از درهاي متعدد دانشگاه وارد مي شود و کار غذا رساني را تکرار مي کند. بابک با اشاره به علاقه و سمپاتي متقابلي که مردم نسبت به تختي داشتند، برخورد آنها با جهان پهلوان را نظير اعتمادي مي داند که نسبت به پهلوان هاي قديم وجود داشت. وي مي گويد:" يک بار پدرم که از آلمان با ماشين شخصي راهي ايران بوده، يکي از دانشجويان ايراني که خانم آلمانيش را مي خواسته به ايران بفرستد مي فهمد که تختي راهي ايران است. نمي دانم چرا خانمش را با هواپيما نمي فرستاده، شايد به خاطر اينکه پول نداشته، در فرانکفورت به سراغ تختي مي آيد و خانمش را مي سپرد به دست تختي. ظاهرا ماشين تختي ايرادي داشته. تختي عنوان مي کند خيلي خوب ماشين رفيق من هست خانم شما مي تواند با او بيايد. ولي آن دانشجو مي گويد فقط بايد در ماشين خودت سوار شود. بالاخره او با تختي به ايران مي آيد و اين زمينه دوستي هاي بعدي دانشجوي ايراني با تختي مي شود. به هر حال تختي در جامعه ما پديده اي بود. " " تختي در طول عمر خود تنها يک بار دست نياز به سوي ديگران دراز کرد و آن هم بخاطر مردم و اين دست با صميميت شرافتمندانه بدرقه شد." شهريور ماه 1341 چند روز پس از زلزله ويرانگر" بويين زهرا" پهلوان و چندنفر از دوستانش در حالي که اخبار و تصاوير ساکنان مصيبت زده و ويرانه هاي مناطق زلزله زده را در روزنامه نگاه مي کردند، ضمن صحبت هايشان در مورد علت کم بودن کمک هاي مردمي و بي توجهي مردم به مراکز جمع آوري اعانه راه اندازي شده در شهر بحث مي کردند . بعضي از دوستان تختي معتقد بودند که مردم توجهي به مصيبت هموطنان خود ندارند و حاضر نيستند کوچکترين کمکي به آنها بکنند. پهلوان، اين سلاله پاک مردم، که به عمق مهرباني و ايثار هموطنان پاک نهاد خود و ميزان بي اعتمادي و انزجار آنها از " خودکامگان حاکم" واقف بود، مي گفت: علت بي توجهي مردم به اين مراکز کمک رساني، نداشتن اطمينان به حکومت و کساني است که معرکه گردان اين جريان شده اند. پيش کشيده شدن اين بحث و مخالفت يکي از دوستان تختي با نظر او ناگهان فکري را به ذهن پهلوان انداخت. تختي تصميم گرفته بود که خود وارد اين ميدان شود البته نه براي اثبات گفته هايش بلکه" براي اين که به هر حال يک نفر بايد وسط بيفتد و سبب خير شود." فرداي آن روز تختي بدون هيچ اعلان و تبليغاتي اول صبح به چهار راه وليعصر فعلي رفت و تصميم خود براي جمع آوري اعانه به نفع زلزله زدگان را به کمک دوستانش به اطلاع مردم رساند. پس از آن غوغايي به پا شد که در تاريخ مشارکت هاي مردمي ايران کم نظير و شايد بي نظير بود. محمود رفعت از دوستان و علاقمندان جهان پهلوان و نويسنده کتاب " تختي مرد هميشه جاويد" اين واقعه تاريخي را چنين نقل مي کند:" مردم که دهن به دهن خبردار شده بودند از دور و نزديک خودشان را رسانده بودند به پهلوان و بي دريغ هر چه از دستشان برمي آمد کمک کرده بودند. چند دانشجو کتشان را درآورده بودند و انداخته بودند روي تل بزرگ لباس ها، پتوها، ظرف و ظروف ها، طلا و جواهرات و خلاصه هر چيزي که عابران معمولا همراه دارند يا خانه دارها مي توانستند از آن صرف نظر کنند. در اين ميان پيرزني چادرش را از سرش برداشته بود و بعد از دادن آن به پهلوان پيشانيش را بوسيده و گفته بود:" پسرم خدا عمرت بدهد که به فکر مصيبت زده ها هستي، خدا عزتت را بيشتر از اين ها بکند که غصه خانه خراب ها را مي خوري، من خجالت زده ام که چيز ديگري ندارم." پهلوان در حالي که چشمايش از اشک برق مي زد چادر را برداشت و ملتمسانه از پيرزن خواهش کرد که آن را بگيرد. پيرزن چادر را که تختي به او داده بود دوباره روي تل هدايا انداخت و با لحن مادري که از حرف گوش نکردن فرزندش بي حوصله شده گفت:" مرحمت خشک و خالي که فايده ندارم، پسرم." پيرزن وقتي با ترديد دوباره پهلوان مواجه شد، خشمگينانه گفت:" يعني ما فقير بيچاره ها حق نداريم:" صورت پهلوان يک دفعه رنگ به رنگ شد، گفت:" شما را به خدا اين حرف را نزنيد . شما از هر ثروتمندي ثروتمندتريد، حق دارتريد، چون که بلندنظرتر و باگذشت تريد. پيرزن همين که سرخ شدن صورت پهلوان را ديد به گريه افتاد، اما چشم هايش را به تندي با گوشه لچکش پوشاند و عقب عقب خودش را از جمع مردم بيرون کشاند و رفت." "کيهان ورزشي" که خبر اين رويداد را با عنوان" تختي، گوهر گرانبهاي ملت ما" در شماره 24 شهريورماه 1341 خود به چاپ رسانده بود، ثمره دو روز پياده روي تختي را چهارکاميون خواربار و پوشاک و بيست هزار تومان پول نقد( که در آن زمان رقم بسيار بالايي به حساب مي آمد) نوشته است. جوانمردي، فتوت و صفات انساني تختي که ريشه در اعتقادات و باورهاي عميق او داشت هرگز به عرصه هاي اجتماعي و برخوردهاي مردمي وي محدود نمي شد. جهان پهلوان اين سلاله خلف" پورياي ولي" در ميادين ورزشي و رقابت هاي جهاني نيز منش والاي خود را به نمايش مي گذاشت. در اين مورد خاطره ها و روايت هاي فرواني نقش شده است، الکساندر مدويد، کشتي گير صاحب نام شوروي سابق و رقيب مقتدر تختي در اين مورد خاطره جالبي دارد:" در توليدو(1962) تختي و من ديدار نهايي را برگزار کرديم. در جريان اين مسابقه ها، پاي راست من به شدت ضرب خورده و روحيه ام را خراب کرده بود. فکرم متوجه تختي بود که بايد با اين پاي ناجور با او مبارزه مي کردم. به راستي تا آن موقع از خصوصيات اخلاقي، رفتار و کردار انساني و والاي تختي خبرنداشتم. اما در آنجا به عظمت، انسانيت و جوانمردي تختي پي بردم و تحت تاثير آن قرار گرفتم. او که شنيده بود پاي راست من ضرب ديده با اين پا به خوبي مدارا کرد و هرگز نخواست با هجوم به اين پا مرا زجر دهد. او تا آخرين لحظه، مردانه و تميز کشتي گرفت و از پاي ناراحت من اصلا استفاده نکرد. تختي با اين کارش نشان داد که يک قهرمان به معناي واقعي است. بعد از اين جريان، ما به صورت دو دست صميمي درآمديم. او هميشه مرا دوست مي داشت. او ملت خودش را هم دوست مي داشت و فکر مي کنم تختي اصلا براي ملتش زندگي مي کرد. آشنايي با او براي من افتخار بزرگي به حساب مي آيد. تختي بسيار خوب و فني کشتي مي گرفت و من چيزهاي زيادي از او آموختم. ما روي تشک دو حريف سخت کوش بوديم و در خارج از تشک دو دوست جدانشدني، تختي مي تواند الگوي خوبي از نظر ورزشي و اخلاقي براي جوانان شما باشد" زندگي جاويد اين پهلوان مردم، فصلي که به شهادت 35 سال حضور مستمر و بالنده او هرگز آخرين فصل حيات او نبوده است. احترام به پيشكسوتان احترام به پيشكسوت در فرهنگ ورزش و بخصوص در كشتي كه ورزشي پهلواني است يك سنت بسيار مهم و خدشه ناپذير است كه باعث تشويق جوانان و دلگرمي بزرگان مي شود. احمد وفادار از پهلوانان نامي ايران بود كه قبل از تختي سابقه بستن بازوبند پهلواني ايران را داشت. او درمسابقات جهاني كشتي هم سابقه شركت دارد. او در گفته هايش نمي تواند خوشحالي خود را از رعايت سلسله مراتب كسوت توسط جهان پهلوان تختي پنهان كند: او يك انسان واقعي بود و احترام به بزرگان و پيشكسوتان را هميشه رعايت مي كرد. يادم نمي رود شبي را كه همراه وي به يكي از زورخانه هاي تهران رفتيم به او پيشنهاد دادند كه تخته شنا را وسط گود بگذارد و ميانداري كند ولي او قبول نكرد و گفت: جايي كه وفادار هست من اين كار را نخواهم كرد. در پايان مراسم كه قرار شد جوايز گروهي از قهرمانان كشتي اهدا شود او باز هم قبول نكرد و اين كار را به من واگذار كرد. او احترام خاصي براي سنت هاي خوب ورزش قهرماني قائل بود. وقتي تختي به مشهد مي آمد خيلي ها دوست داشتند او را به طرف خود بكشانند. خيلي از دست اندركاران و مسئولين هم از او دعوت مي كردند، اما تختي دعوت هيچكس را قبول نمي كرد و فقط به خانه من مي امد و مي گفت: آبگوشت خانه پهلوان وفادار را به سفره هاي رنگين ديگران ترجيح مي ده. وي چهار ماه پس از بازگشت از آخرين سفر خود(توليدو،۱۹۶۶) در آبان ماه سال ۱۳۴۵ زندگي مشترک خود را با همسرش آغاز کرد؛ که حاصل آن تولد بابک در سال ۱۳۴۶ بود و سرانجام پس از گذشت چهار ماه از تولد فرزندش خبر درگذشت جهان پهلوان همه را در اندوهي عظيم و بهتي شگفت انگيز فرو برد. 17 دی ماه 46 وقتی روزنامه ها نوشتند : غلامرضا تختی خود را کشت مردم باورشان نشد .آنها مطمئا بودند که تختی را چیز خورش کردند حتی اسم سم را هم میدانستند باربی توریت .آنها می گفتند غلامرضا را کشتند و عکس پهلوان را می گذاشتند روی طاقچه کنار قرآن و شمایل مولا. نكته مشتركی كه در نشریات زمان مرگ تختی به چشم می‌خورد، اشاره‌ای است به دست نوشته‌های او، اگرچه هیچ‌كجا سند یا عكسی در مورد اصل این دست نوشته‌ها یا دفترچه یادداشت دیده نمی‌شود. و هیچ سندی برای اعتبار آنها وجود ندارد. شاید به نظر می رسد این نوشته ها هم برای گمراه کردن افکار عمومی و با اندیشه ای خاص تهیه و چاپ شده است. این موضوع نیز مانند مرگ پهلوان رمز بزرگی است که هنوز جوابی برایش وجود ندارد. او خودش بود : جلال آل احمد در وصف او می گوید : «او پوريای ولی نبود. او هيچ کس نبود، او خودش بود، بگذار ديگران را به نام او و با حضور او بسنجيم. او مبنا و معنای آزادگی است ... و هرگز به طبقه ی خود پشت نکرد.» «اطلاعات» نيز اين چنين از تختي قدرداني كرد: «او خورشيدي بود كه غروب كرد و مردي بود كه به صورت افسانه تا ابد باقي خواهد ماند.» و اين حقيقتي انكارناپذير است.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : پایگاه راسخون

جهان پهلوان تختی اسوه مردانگی غلامرضا تختي در روز پنجم شهريور ماه 1309 در خانواده اي متوسط و مذهبي در محله خاني آباد تهران به دنيا آمد."رجب خان"- پدر تختي- غير از وي دو پسر و دو دختر ديگر نيز داشت که همه آنها از غلامرضا بزرگتر بودند."حاج قلي"، پدر بزرگ غلامرضا ، فروشنده خواروبار بود. از قول رجب خان، تعريف مي کنند که حاج قلي در دکانش بر روي تخت بلندي مي نشست و به همين سبب در ميان اهالي خاني آباد به حاج قلي تختي شهرت يافته بود. همين نام بعدها به خانواده هاي رجب خان منتقل شد و به " نام خانوادگي" تبديل شد. رجب خان با پولي که از ماترک پدرش به دست آورده بود، در محل سابق انبار راه آهن زميني خريده و يک يخچال طبيعي احداث کرده بود و از همين راه مخارج زندگي خانوادگي پرجمعيت خود را تامين مي کرد. نخستين واقعه اي که در کودکي غلامرضا روي داد و ضربه اي بزرگ و فراموش نشدني در روح او وارد کرد، آن بود که مرحوم پدرش براي تامين معاش خانواده ناچار شد خانه مسکوني خود را گرو بگذارد. تختي سال ها بعد در آخرين مصاحبه خود با يادآوري اين ماجراي تلخ مي گويد:" يک روز طلبکاران به خانه ما آمدند و اثاثيه خانه و ساکنينش را به کوچه ريختند، ما مجبور شديم که دو شب را توي کوچه بخوابيم. شب سوم اثاثيه را برديم به خانه همسايه ها و دو اتاق اجاره کرديم. چندي بعد روزگار عرصه را بيشتر بر پدرم تنگ کرد تا اين که مجبور شد يخچال طبيعي اش را نيز بفروشد. اين حوادث تاثير فراواني در روحيه پدرم گذاشت و باعث اختلال روحي او در سال هاي آخر عمر شد." در چنان شرايطي، غلامرضا تنها 9 سال به تحصيل پرداخت. وي خود مي گويد:" مدت 9 سال در دبستان و دبيرستان منوچهري که در همان خاني آباد قرار داشت، درس خواندم، ولي تنها خاطره اي که از دوران تحصيل به ياد دارم، اين است که هيچ وقت شاگرد اول نشدم، اما زندگي در ميان مردم و براي مردم درس هايي به من آموخت که فکر مي کنم هرگز نمي توانستم در معتبرترين دانشگاه ها کسب کنم. زندگي همچنين به من آموخت که مردم را دوست بدارم و تا آن جا که در حد توانايي من است، به آنان کمک کنم، حال اين کمک از چه طريقي و از چه راهي باشد، مهم نيست. هر کس به قدر تواناييش..." غلامرضا، ورزش را از نوجواني آغاز کرد. ورزش ابتدا براي او نوعي تفنن و سرگرمي بود. در همان اوان، خيال قهرمان شدن، مدتي او را به وسوسه انداخت اما از همان نوجواني که تازه به فکر باشگاه رفتن افتاده بود، اعتقاد داشت که ورزش براي تندرستي و سلامت جان و تن هر دو لازم است. شادروان تختي در مصاحبه اي با اشاره به فقر و مشقت زمان نوجواني اش مي گويد" با آن که علاقه فراواني به ورزش داشتم، مجبور بودم که در جستجوي کاري برآيم. زندگي ، نان و آب ، لازم داشت. براي مدتي به خوزستان رفتم و در ازاي روزي هفت يا هشت تومان، کار کردم. دنيا در حال جنگ( جنگ جهاني دوم) بود، زندگي به سختي مي گذشت." آشناي حقيقي تختي با ورزش و کشتي در باشگاه " پولاد" آغاز شد. وي که پيش از اين گودها و زورخانه هاي فراواني ديده بود و شيفته تواضع و افتادگي پهلواناني کشتي و ورزشي باستاني شده بود، براي نخستين بار درسال 1329 به باشگاه پولاد( واقع در خيابان شاهپور سابق) رفت و به دليل علاقه و استعداد وافري که نسبت به کشتي نشان داد مورد توجه مرحوم " حسين رضي زاده" مدير آن باشگاه قرار گرفت. تختي، خود مي گويد:" رضي خان آدم خوبي بود، اگر کسي را نشان مي کرد و مي ديد که استعداد کشتي دارد، دست از سرش بر نمي داشت. در گرماي تابستان لخت مي شديم و هر روز از ساعت دو بعدازظهر تا چندين ساعت کشتي مي گرفتيم، از دوش آب گرم و حمام خبري نبود . کشتي گيران براي وزن کم کردن، به خزينه مي رفتند تشک هاي کشتي را با پنبه پر مي کردند، اما خاک و خاشاک آن، بيش از پنبه بود." تختي که پس از بازگشت از خوزستان( مسجد سليمان) روانه خدمت سربازي شده بود، در سربازخانه با استفاده از فرصت ها و توجهات فراهم شده، به ويژه تشويق و حمايت دبير وقت فدراسيون کشتي که در دژبان ارتش فعاليت داشت، تمرينات کشتي خود را بار ديگر آغاز کرد. تختي خود در اين باره مي گويد:" وقتي در سال 1328 در مسابقه بزرگ ورزشي( کاپ فرانسه) شرکت کردم، در همان اولين ضربه فني شدم. اما تمرين هاي جدي و سختي که در پيش گرفتم، مرا ياري کرد تا حقيقت مبارزه را درک کنم، اگر چه شور پيروزي در سر داشتم، اما کار و کوشش را سرآغاز پيروزي مي دانستم." به اين ترتيب تختي با تمرين و پشتکار مثال زدني رفته رفته خود را از ميان بازنده ها بيرون کشيد و سرانجام در سال 1330 در وزن ششم(79 کيلوگرم) به عضويت تيم ملي درآمد. وي در نخستين دوره مسابقه هاي کشتي آزاد قهرمانان جهان( هلسينکي، 1951) با وجود آن که هنوز 21 سال داشت، نايب قهرمان جهان شد. درخشش خيره کننده تختي در رقابت هاي کشتي هلسينکي که در نخستين حضور او در مسابقه هاي قهرماني جهان در فاصله کمتر از دو سال از ورودش به ميادين ورزشي داخلي اتفاق افتاد، بيش از هر چيز نمايانگر ايمان و تلاش و اراده کم نظير تختي و همچنين استعداد و مهارت فوق العاده او در زمينه کشتي بود. گفتني است در اولين دوره مسابقات قهرماني کشتي آزاد جهان که از لحاظ تاريخي ميدان معتبر و تعيين کننده اي براي کشتي ايران و جهان بود، تيم ملي کشتي آزاد ايران با ترکيب کامل و در هر هشت وزن آن زمان حضور پيدا کرد و با کسب دو نشان نقره( محمود ملاقاسمي و غلامرضا تختي) و دو نشان برنز، (عبدالله مجتبوي و مهدي يعقوبي) در نتيجه درخشان و غيرقابل تصور پس از تيم هاي ملي ترکيه و سوئد عنوان سوم جهان را به دست آورد. مسابقات سال 1951 هلسينکي(فنلاند) براي تختي آغار راهي بود که طي 15 سال آينده با کسب ده ها پيروزي و فتح سکوهاي متعدد قهرماني در بزرگترين ميادين بين المللي کشتي ادامه يافت. شادروان غلامرضا تختي در سال 1331 (1952) در نخستين حضور خود در رقابت هاي المپيک با کسب شش پيروزي و قبول يک شکست در برابر " ديويد جيما کوريدزه" از شوروي صاحب نشان نقره شد. وي در اين مسابقه ها توانست حيدر ظفر ترک را که سال پيش با غلبه بر تختي قهرمان جهان شده بود را شکست دهد. تختي در دومين دوره مسابقات جهاني که در خرداد ماه 1333(1954) در توکيو برگزار شد، در وزن هفتم (87 کيلوگرم) به رقابت پرداخت که با وجود پيروزي هاي درخشان و شايستگي فراواني که از خود بروز داد با قبول يک شکست غيرمنتظره در برابر " وايکينگ پالم" سوئدي از راهيابي به فينال بازماند و در نهايت عنوان چهارمي اين وزن را به دست آورد. تختي شش ماه بعد در يک ديدار دوستانه در سوئد،" پالم" را با ضربه فني شکست داد و باخت غافلگيرانه توکيو را به خوبي جبران کرد. شادروان تختي همچنين در سال 1955 در جشنواره بين المللي ورشو موفق به کسب نشان نقره شد. اما سومين دوره مسابقه قهرماني جهان( استانبول،1957) تجربه تلخي براي مرحوم تختي بود. وي که در اين دوره از رقابت ها، براي اولين و آخرين بار در وزن فوق سنگين آن زمان(87+ کيلوگرم) کشتي مي گرفت، به دليل وزن بسيار کمتر نسبت به رقيبان با دو باخت حذف شد. پهلوان ايران با وجود حذف شدن در استانبول آبرومندانه کشتي گرفت و نتايجي که به دست آورد با توجه به آن که با وزن 92 کيلوگرم به مصاف کشتي گيران فوق سنگين رفته بود، در مجموع غيرقابل قبول نبود. به عنوان نمونه "ديتريش" آلمان و " ايوان ويخريستيوک" روس، حريفان اصلي تختي در اين رقابت ها 110 کيلوگرم وزن داشتند و علاوه بر آن در وزن خود نيز از تجربه خوبي برخوردار بودند. در بازي هاي المپيک ملبورن( استراليا) که در آذرماه 1335 (1956) برگزار شد تختي يک بار ديگر در وزن هفتم (87 کيلوگرم) به مصاف رقبايي از شوروي، آمريکا، ژاپن آفريقاي جنوبي، کانادا و استراليا رفت و با شکست تمامي حريفان اولين نشان طلاي خود را به گردن آويخت. اين براي نخستين بار بود که دو قهرمان از آمريکا و شوروي در يک سکوي معتبر جهاني پايين تر از حريف ايراني قرار مي گرفتند. جهان پهلوان تختي در اسفندماه همان سال با غلبه به مرحوم حسين نوري به مقام پهلواني ايران دست يافت و صاحب بازوبند شد و در سال هاي 1336 و 1337 نيز اين عنوان را تکرار کرد. جهان پهلوان تختي در سال 1958 در بازي هاي آسيايي توکيو و مسابقات قهرماني جهان در صوفيه به ترتيب نشان هاي طلا و نقره اين رقابت ها را به گردن آويخت و در مهرماه سال 1338(1959) در چهارمين دوره مسابقات کشتي آزاد قهرماني جهان که در تهران برگزار شد سومين عنوان قهرماني جهان خود را کسب کرد. "بوريس کولايف" از شوروي تنها کشتي گيري بود که با امتياز به تختي باخت و در 5 کشتي ديگر رقباي مجارستاني، لهستاني، فرانسوي، بلغار و ترک تختي با ضربه فني مغلوب پهلوان ايران شدند. تيم ملي کشتي آزاد ايران که در رقابت هاي تهران با اکتفا به دو مدال طلاي غلامرضا تختي و امامعلي حبيبي با وجود برخوردي از امتياز ميزباني در حفظ عنوان سومي سال هاي قبل نيز ناموفق بود در هفدمين دوره بازي هاي المپيک( ايتاليا،1960) تا مکان پنجم رده بندي سقوط کرد. تختي کاپيتان تيم ملي و پرتجربه ترين کشتي گير ايران که در اين رقابت ها در وزن هفتم به ميدان رفته بود، پس از پيروزي در پنج ديدار با در مسابقه نهايي با قبول شکست در برابر "عصمت آتلي" از ترکيه به گردن آويز نقره دست يافت. مسابقه هاي قهرماني جهان در يوکوهاماي ژاپن ميداني فراموش نشدني براي کشتي ايران بود. تيم ملي کشتي آزاد کشورمان پس از حضور در 8 دوره مسابقات المپيک و جام جهاني در رقابت هاي جهاني 1959 ژاپن، پرافتخارترين حضور خود در تاريخ کشتي را رقم زد و با دريافت پنج نشان طلا، يک نشان نقره، يک نشان برنز و يک عنوان پنجمي به مقام قهرماني کشتي آزاد جهان دست يافت. جهان پهلوان تختي که در اين مسابقات در وزن 87 کيلوگرم به مصاف حريفان رفته بود با حضوري مقتدرانه آخرين مدال طلاي خود را به گردن آويخت. کشتي گيران آزاد ايران در ششمين دوره رقابت هاي قهرماني جهان در توليد وي آمريکا (1962) نيز حضوري شايسته داشتند. تيم ملي ايران اگر چه نتوانست مقام قهرماني خود را در اين مسابقات حفظ کند ولي کسب مقام سوم جهان نيز با توجه به کارشکني ها و ناداوري هايي که در حق تختي و ساير کشتي گيران ايران روا شد نتيجه قابل قبولي تلقي مي شود. جهان پهلوان تختي در اين مسابقات با حضور مقتدرانه در برابر " وان براند" آمريکايي، " مريود" روسي و " عصمت آتلي" که از قهرمانان صاحب نام وزن هفتم بودند از حيثيت کشتي ايران به خوبي دفاع کرد و در نهايت پس از تساوي با " مرويد" جوان تنها به دليل 200 گرم اضافه وزن نسبت به حريف از دريافت نشان طلا محروم شد و به گردن آويز نقره رضايت داد. قهرمان ارزشمند ايران در شرايطي در اين ديدارها شرکت کرد که از بيماري خطرناکي رنج مي برد با اين حال عشق به ملت ايران او را به مصاف با بزرگترين قهرمانان جهان کشاند. شدت بيماري تختي به حدي بود که پس از ديدار فينال سريعا به نيويورک منتقل و روز بعد در بيمارستان بزرگ نيويورک تحت عمل جراحي قرار گرفت. در فاصله سال هاي 1962 تا 1966، جهان پهلوان تختي با وجود سن بالا همچنان عضو تيم ملي ايران بود. اما تنها در بازي هاي المپيک 1964 توکيو شرکت کرد که در اين ديدار با بداقبالي از کسب چهارمين نشان المپيک خود بازماند و به عنوان چهارمي جهان اکتفا کرد. البته جانشينان تختي در مسابقات جهاني صوفيه(1963) و منچستر(1965) از دريافت حتي يک امتياز در وزن هفتم ناموفق بودند، اين امر در کنار عشق وافري که ملت ايران به جهان پهلوان داشتند، موجي از درخواست هاي مردمي و مطبوعاتي براي حضور مجدد تختي در رقابت هاي جهاني را برانگيخته بود. پهلوان 36 ساله ايران با وجود عدم آمادگي کافي و گذشتن از مرز بازنشستگي شرکت در مسابقه هاي جهاني 1966 (تيرماه 1345) توليدو را پذيرفت. تختي در مسابقات انتخابي مسابقات جهاني 1966 از نظر نتايج فني و پيروزي با ضربه فني، بهترين چهره شناخته شده و به عنوان بهترين کشتي گير وزن هفتم ايران راهي آمريکا شده بود با اين حال کارشکني و برخوردهاي سويي که از سوي برخي افراد و مقامات نسبت به او روا مي شد روحيه او را تضعيف کرده بود. جهان پهلوان تختي به هنگام عزيمت به آخرين سفر خود، در ميان خيل عظيم مردمي که براي بدرقه او و همراهانش آمده بودند در گفت و گو با خبرنگار" کيهان ورزشي" گفت: هيچ چيز نمي تواند مرا خوشحال کند، پول، مدال طلا، عشق و حتي عشق. نسبت به اين مردمي که به فرودگاه آمده اند، احساس شرمندگي مي کنم. راستي چقدر محبت بدهکارم؟ من چرا بايد کشتي بگيرم؟ چرا بايد همراه تيم مسافرت کنم، تا سبب اين همه مراجعت باشم؟ اگر پاسخ به اين پرسش را مي دانستم من هم مي توانستم ادعا کنم چون ديگران هستم... وقتي کسي نداند چه عاملي سبب خوشحالي اش خواهد شد، يقينا نخواهد توانست بگويد چرا کشتي مي گيرد و چرا همراه تيم مسافرت مي کند " تختي که بي اميد به مصاف تازه نفسي ها و جوانان جوياي نام رفته بود، متاسفانه با بدترين قرعه ممکن نيز مواجه شد به طوري که پس از پيروزي پنج بر صفر در مقابل حريفي از مجارستان به مصاف " الکساندر مدويد" و " احمد آئيک"( نفرات اول و دوم اين دوره از رقابت ها) رفت و با قبول شکست در برابر آنها براي هميشه با صحنه کشتي خداحافظي کرد. افتخارات تختي: بازيهاي المپيک: 52 هلسينکي: مدال نقره (79 کيلو گرم) 56 ملبورن: مدال طلا (87 کيلو گرم) 60 رم: مدال نقره (87 کيلو گرم) 64 توکيو: چهارم (97 کيلو گرم) قهرماني جهان: 51 هلسينکي: مدال نقره (79 کيلو گرم) 54 توکيو: نفر پنجم (87 کيلو گرم) 61 يوکوهاما: مدال طلا (87 کيلو گرم) 62 توليدو: مدال نقره (97 کيلو گرم) بازيهاي آسيايي: 58 توکيو: مدال طلا (87 کيلو گرم) جمع مدالهاي غلامرضا تختي: 8 (4 طلا، 4 نقره) المپيک 3 - جهاني 4 - بازيهاي آسيايي 1 سجايا و خصايص انساني والاي شادروان تختي جهان پهلوان غلامرضا تختي پرافتخارترين چهره تاريخ ورزش قهرماني ايران و فاتح سکوهاي رفيع کشتي جهان، نه تنها در ايران که در تاريخ ورزش دنيا نيز چهره اي کاملاً شناخته شده است. با وجود گذشت حدود 4 دهه از آخرين حضور تختي در رقابت هاي المپيک ( توکيو،1964) و 35 سال از درگذشت جهان پهلوان، نام وي همچنان در زمره نام آورترين قهرمانان کشتي رقابت هاي المپيک مي درخشد. با اين همه ترديدي نيست که راز محبوبيت و ماندگاري کم نظير شادروان غلامرضا تختي را نه در برق نشان هاي رنگارنگ ورزشي او که در خصايص و سجاياي اخلاقي و صفات بارز انساني اين فرزند وفادار مردم بايد جستجو کرد. پس از تختي قهرمانان بسياري بودند که با کسب چند مدال جهاني و تقليد ازحرکت هاي مردمي تختي سوداي دستيابي به موقعيت بي بديل او در سرپروراندند و چند صباحي به مدد تبليغات و جنجال هاي مطبوعاتي رداي جهان پهلواني را بر تن کردند اما هيچگاه نتوانستند به خانه هاي روشن و پاک دل مردم راه پيدا کنند عشق و ارادت خالصانه توده هاي معتقد و مذهبي به اين " سلاله بي فخر و تبار برخاسته از تن درد و رنج و محروميت" خود آن چنان عميق و ريشه دار و آگاهانه است که حتي نيش گزنده آن" دروغ بزرگ " هم نتوانسته است، کوچکترين خللي در آن ايجاد کند. "او با مردم و چونان مردم زيست. در شادي شان گلخنده اش را نثار آنان کرد و در ماتم و اندوهشان، ايثارگرانه و اندوهگين در کنارشان جاي گرفت. شادي هر لبخند فتحي را که بر لبانش نقش بست با آنان قسمت کرد و با غرور و پيروزي خويش بارها و بارها، زنگار اندوه شکست هاي ديرين را از سينه آنان شست. چه بسيار مردم سيلي خورده يي که زبوني خويش را در قدرت و حميت و همت او جبران شده مي ديدند و غروب آرزوها و آرمان هاي خويش را در طلوع نام و کام او ازياد مي بردند و تداوم آرمان هايشان را در صلاي مردانگي و عزت او- که او هرگز- آن را به پاي دونان و دشمنان سوگند خورده مردم نريخت جستجو مي کردند و چنين بود که تختي آرام آرام و نه يکباره و ناگهاني قهرمان شکست ناپذير افسانه هاي دل مردم شد. او تبلور آرزوهاي مرده و به طاق نسيان سپرده مردم شد." تختي بزرگ، خود نيز به عمق علاقه خالصانه طبقات محروم و رنج ديده نسبت به خويش واقف بود، وي در پاسخ به خبرنگاران داخلي و خارجي که از او پرسيده بودند" با ارزش ترين مدالي که تا کنون گرفته اي کدام است؟" گفته بود:" بزرگترين پاداش و عالي ترين هديه اي که گرفتم مدال يا نشان طلا و نقره نبود. قلب يک انسان بيش از هزاران مدال طلا ارزش دارد و من مي دانم که هزاران هزار نفر از مردم حق شناس ميهنم در قلب مهربان خودشان جاي کوچکي هم براي من ذخيره کرده اند." تختي که در خانواده اي مذهبي و معتقد پرورش يافته بود، از همان جواني انساني مومن و پرهيزگار بود. ايماني خالصانه داشت، براي شرعيات اهميت خاصي قائل بود و نماز و روزه اش هرگز ترک نمي شد." شبهاي جمعه همواره براي زيارت به حضرت عبدالعظيم مي رفت" و ارادت خاصي به ائمه اطهار خصوصا حضرت ثامن الحج(ع) داشت. نقافيان از مفسران قديمي ورزش در مشهد با تجليل از سجاياي اخلاقي جهان پهلوان تختي مي گويد:" تختي ارادت وعلاقه زيادي به حضرت امام رضا (ع) داشت و در هر فرصتي که پيش مي آمد و يا قبل از هر سفري به خارج به مشهد مي آمد و به زيارت و پابوسي آن حضرت مشرف مي شد. وقتي وارد حرم حضرت رضا (ع) مي شد، ديگر خودش نبود، آستان بوسي او به قدري خاضعانه و بي پيرايه بود که همه همراهان و اطرافيان را تحت تاثير قرار مي داد." تختي در آخرين مصاحبه اش در مورد رمز موفقيت خود را تاسي از ائمه اطهار دانسته و مي گويد: من ازعلي(ع) آموختم که در مقابل ناملايمات بايد ايستادگي کرد و براي پيروزي بايد تلاش کرد و با اتکال به خدا به ميدان رفت و پيروز شد و من چنين کردم و پيروز شدم، ولي نه آن پيروزي که من مي خواستم چرا که نگذاشتند و سد راهم شدند. ساده زيستي، قناعت و مناعت طبع از صفات بارز جهان پهلوان بود. او با وجود مشکلات مالي که به ويژه در اثر فشارهاي رژيم گريبانگير او بود، نه تنها حاضر به پذيرش پيشنهادات وسوسه انگيزي که به او مي شد نبود که با بزرگواري، مستمري محدود خود را نيز به کشتي گيران نيازمند حواله مي کرد. شاه حسيني يکي از دوستان نزديک تختي ضمن بيان خاطره يکي از ديدارهاي خود با وي از قول جهان پهلوان نقل مي کند:" اومدن به من مي گن حالا که بعضي از آقايون ورزشکار فيلم بازي کردن و از نظر مال و تمول، شارژ شدن، تو هم بيا پول کلوني بگير و تو يکي دو تا فيلم بازي کن. من بهشون گفتم آقا از من اين کارها ساخته نيست. ما اگر پول مي خواستيم از طريق مشروع ترهم مي شد." وي ادامه داد:" نماينده کمپاني تيغ ناست اومده پيشنهاد کرده که بيا پاي آينه با اين تيغ هاي ناست یه خورده صورتت را بتراش ما هم مبلغ زيادي مي ديم" و بعد از نقل اين پيشنهاد يک مصرع شعر خواند:" عمر عزيز است و صرف غم نتوان کرد". وقتي دست و پا شکسته اين مصرع را خواند گفت: بقيه اش يادم رفته. تختي هر بار که عازم سفر ورزشي بود، به مشهد مي رفت و به ثامن الحجج(ع) متوسل مي شد، در عين حال که دستگاه تربيت بدني و سرشناسان شهر به او بسيار احترام مي گذاشتند و استقبال مي کردند، او به خانه وفادار- پهلوان صاحب بازوبند- وارد مي شد و هميشه مي گفت:" ما بايد بريم خونه وفادار چون آبگوشت خونه وفادار مي ارزه به تمام غذاهاي ديگه و چلوکباب توکلي." " بيني و بين الله مردم ما هم الحق پاسخ خوبي به جهان پهلوان خود دادند. پس از سي سال از مرگ او نسلي که نه او و نه کشتي اش را ديده و تنها اسمي از او شنيده، اين چنين شيفته اوست و هر سال يادش را گرامي مي دارد. ما از تختي کشتي گيرتر داشتيم، اما مردم براي "سگک نشستن" شيفته اش نشدند. مدال بگير هم زياد داشتيم ولي تختي بود که " مدال مردم" را گرفت." مردمداري و دستگيري نيازمندان يکي ديگر از خصايص بارز جهان پهلوان بود که در اين مورد حکايت هاي بسيار زيادي نقل شده است. بابک فرزند پدر ناديده که تختي را از وراي انبوه سخنان و خاطرات مردم بازشناخته است در اين مورد مي گويد:" از دستگيري هاي تختي خاطره خيلي زياد است. از کمک به يک زن و مرد فلج که تازه ازدواج کرده بودند تا دکه مطبوعاتي خريدن براي يک جوان بيکار و... مي گويند هر وقت کادويي از طرف راه آهن- محل کارش- يا بقيه سازمان ها ودستگاه ها مي گرفت، بدون اينکه آنها را بازکند به کساني مي داد که ناگفته سرپرستي شان را به عهده داشت بعد از شب هفت، يکي از دوستانش مي بيند که پِيرزني در راهروهاي فدراسيون کشتي مي گردد. از او مي پرسد:" مادر چي مي خواي؟ دنبال کي مي گردي؟" پيرزن مي گويد:" والله نمي دونم دنبال کسي مي گردم که قد و قواره اش به پهلوونها مي خوره او ميومد به من کمک مي کرد، چند وقتيه که پيدايش نيست، گفتم شايد بتوانم اينجا ازش خبري بگيرم." ... و بالاخره تختي با مردم بود و از مردم، مردمگرايي در ذاتش بود، يک بار که دانشجوها در دانشگاه تهران تحصن کرده بودند و دانشگاه هم محاصره بوده و کسي امکان تردد به دانشگاه نداشته، تختي با ظرف هاي غذا از دانشگاه وارد مي شود، خوب پاسبان ها هم او را مي شناختند و کاري با او نداشتند. چون غذا کم بوده، او از درهاي متعدد دانشگاه وارد مي شود و کار غذا رساني را تکرار مي کند. بابک با اشاره به علاقه و سمپاتي متقابلي که مردم نسبت به تختي داشتند، برخورد آنها با جهان پهلوان را نظير اعتمادي مي داند که نسبت به پهلوان هاي قديم وجود داشت. وي مي گويد:" يک بار پدرم که از آلمان با ماشين شخصي راهي ايران بوده، يکي از دانشجويان ايراني که خانم آلمانيش را مي خواسته به ايران بفرستد مي فهمد که تختي راهي ايران است. نمي دانم چرا خانمش را با هواپيما نمي فرستاده، شايد به خاطر اينکه پول نداشته، در فرانکفورت به سراغ تختي مي آيد و خانمش را مي سپرد به دست تختي. ظاهرا ماشين تختي ايرادي داشته. تختي عنوان مي کند خيلي خوب ماشين رفيق من هست خانم شما مي تواند با او بيايد. ولي آن دانشجو مي گويد فقط بايد در ماشين خودت سوار شود. بالاخره او با تختي به ايران مي آيد و اين زمينه دوستي هاي بعدي دانشجوي ايراني با تختي مي شود. به هر حال تختي در جامعه ما پديده اي بود. " " تختي در طول عمر خود تنها يک بار دست نياز به سوي ديگران دراز کرد و آن هم بخاطر مردم و اين دست با صميميت شرافتمندانه بدرقه شد." شهريور ماه 1341 چند روز پس از زلزله ويرانگر" بويين زهرا" پهلوان و چندنفر از دوستانش در حالي که اخبار و تصاوير ساکنان مصيبت زده و ويرانه هاي مناطق زلزله زده را در روزنامه نگاه مي کردند، ضمن صحبت هايشان در مورد علت کم بودن کمک هاي مردمي و بي توجهي مردم به مراکز جمع آوري اعانه راه اندازي شده در شهر بحث مي کردند . بعضي از دوستان تختي معتقد بودند که مردم توجهي به مصيبت هموطنان خود ندارند و حاضر نيستند کوچکترين کمکي به آنها بکنند. پهلوان، اين سلاله پاک مردم، که به عمق مهرباني و ايثار هموطنان پاک نهاد خود و ميزان بي اعتمادي و انزجار آنها از " خودکامگان حاکم" واقف بود، مي گفت: علت بي توجهي مردم به اين مراکز کمک رساني، نداشتن اطمينان به حکومت و کساني است که معرکه گردان اين جريان شده اند. پيش کشيده شدن اين بحث و مخالفت يکي از دوستان تختي با نظر او ناگهان فکري را به ذهن پهلوان انداخت. تختي تصميم گرفته بود که خود وارد اين ميدان شود البته نه براي اثبات گفته هايش بلکه" براي اين که به هر حال يک نفر بايد وسط بيفتد و سبب خير شود." فرداي آن روز تختي بدون هيچ اعلان و تبليغاتي اول صبح به چهار راه وليعصر فعلي رفت و تصميم خود براي جمع آوري اعانه به نفع زلزله زدگان را به کمک دوستانش به اطلاع مردم رساند. پس از آن غوغايي به پا شد که در تاريخ مشارکت هاي مردمي ايران کم نظير و شايد بي نظير بود. محمود رفعت از دوستان و علاقمندان جهان پهلوان و نويسنده کتاب " تختي مرد هميشه جاويد" اين واقعه تاريخي را چنين نقل مي کند:" مردم که دهن به دهن خبردار شده بودند از دور و نزديک خودشان را رسانده بودند به پهلوان و بي دريغ هر چه از دستشان برمي آمد کمک کرده بودند. چند دانشجو کتشان را درآورده بودند و انداخته بودند روي تل بزرگ لباس ها، پتوها، ظرف و ظروف ها، طلا و جواهرات و خلاصه هر چيزي که عابران معمولا همراه دارند يا خانه دارها مي توانستند از آن صرف نظر کنند. در اين ميان پيرزني چادرش را از سرش برداشته بود و بعد از دادن آن به پهلوان پيشانيش را بوسيده و گفته بود:" پسرم خدا عمرت بدهد که به فکر مصيبت زده ها هستي، خدا عزتت را بيشتر از اين ها بکند که غصه خانه خراب ها را مي خوري، من خجالت زده ام که چيز ديگري ندارم." پهلوان در حالي که چشمايش از اشک برق مي زد چادر را برداشت و ملتمسانه از پيرزن خواهش کرد که آن را بگيرد. پيرزن چادر را که تختي به او داده بود دوباره روي تل هدايا انداخت و با لحن مادري که از حرف گوش نکردن فرزندش بي حوصله شده گفت:" مرحمت خشک و خالي که فايده ندارم، پسرم." پيرزن وقتي با ترديد دوباره پهلوان مواجه شد، خشمگينانه گفت:" يعني ما فقير بيچاره ها حق نداريم:" صورت پهلوان يک دفعه رنگ به رنگ شد، گفت:" شما را به خدا اين حرف را نزنيد . شما از هر ثروتمندي ثروتمندتريد، حق دارتريد، چون که بلندنظرتر و باگذشت تريد. پيرزن همين که سرخ شدن صورت پهلوان را ديد به گريه افتاد، اما چشم هايش را به تندي با گوشه لچکش پوشاند و عقب عقب خودش را از جمع مردم بيرون کشاند و رفت." "کيهان ورزشي" که خبر اين رويداد را با عنوان" تختي، گوهر گرانبهاي ملت ما" در شماره 24 شهريورماه 1341 خود به چاپ رسانده بود، ثمره دو روز پياده روي تختي را چهارکاميون خواربار و پوشاک و بيست هزار تومان پول نقد( که در آن زمان رقم بسيار بالايي به حساب مي آمد) نوشته است. جوانمردي، فتوت و صفات انساني تختي که ريشه در اعتقادات و باورهاي عميق او داشت هرگز به عرصه هاي اجتماعي و برخوردهاي مردمي وي محدود نمي شد. جهان پهلوان اين سلاله خلف" پورياي ولي" در ميادين ورزشي و رقابت هاي جهاني نيز منش والاي خود را به نمايش مي گذاشت. در اين مورد خاطره ها و روايت هاي فرواني نقش شده است، الکساندر مدويد، کشتي گير صاحب نام شوروي سابق و رقيب مقتدر تختي در اين مورد خاطره جالبي دارد:" در توليدو(1962) تختي و من ديدار نهايي را برگزار کرديم. در جريان اين مسابقه ها، پاي راست من به شدت ضرب خورده و روحيه ام را خراب کرده بود. فکرم متوجه تختي بود که بايد با اين پاي ناجور با او مبارزه مي کردم. به راستي تا آن موقع از خصوصيات اخلاقي، رفتار و کردار انساني و والاي تختي خبرنداشتم. اما در آنجا به عظمت، انسانيت و جوانمردي تختي پي بردم و تحت تاثير آن قرار گرفتم. او که شنيده بود پاي راست من ضرب ديده با اين پا به خوبي مدارا کرد و هرگز نخواست با هجوم به اين پا مرا زجر دهد. او تا آخرين لحظه، مردانه و تميز کشتي گرفت و از پاي ناراحت من اصلا استفاده نکرد. تختي با اين کارش نشان داد که يک قهرمان به معناي واقعي است. بعد از اين جريان، ما به صورت دو دست صميمي درآمديم. او هميشه مرا دوست مي داشت. او ملت خودش را هم دوست مي داشت و فکر مي کنم تختي اصلا براي ملتش زندگي مي کرد. آشنايي با او براي من افتخار بزرگي به حساب مي آيد. تختي بسيار خوب و فني کشتي مي گرفت و من چيزهاي زيادي از او آموختم. ما روي تشک دو حريف سخت کوش بوديم و در خارج از تشک دو دوست جدانشدني، تختي مي تواند الگوي خوبي از نظر ورزشي و اخلاقي براي جوانان شما باشد" زندگي جاويد اين پهلوان مردم، فصلي که به شهادت 35 سال حضور مستمر و بالنده او هرگز آخرين فصل حيات او نبوده است. احترام به پيشكسوتان احترام به پيشكسوت در فرهنگ ورزش و بخصوص در كشتي كه ورزشي پهلواني است يك سنت بسيار مهم و خدشه ناپذير است كه باعث تشويق جوانان و دلگرمي بزرگان مي شود. احمد وفادار از پهلوانان نامي ايران بود كه قبل از تختي سابقه بستن بازوبند پهلواني ايران را داشت. او درمسابقات جهاني كشتي هم سابقه شركت دارد. او در گفته هايش نمي تواند خوشحالي خود را از رعايت سلسله مراتب كسوت توسط جهان پهلوان تختي پنهان كند: او يك انسان واقعي بود و احترام به بزرگان و پيشكسوتان را هميشه رعايت مي كرد. يادم نمي رود شبي را كه همراه وي به يكي از زورخانه هاي تهران رفتيم به او پيشنهاد دادند كه تخته شنا را وسط گود بگذارد و ميانداري كند ولي او قبول نكرد و گفت: جايي كه وفادار هست من اين كار را نخواهم كرد. در پايان مراسم كه قرار شد جوايز گروهي از قهرمانان كشتي اهدا شود او باز هم قبول نكرد و اين كار را به من واگذار كرد. او احترام خاصي براي سنت هاي خوب ورزش قهرماني قائل بود. وقتي تختي به مشهد مي آمد خيلي ها دوست داشتند او را به طرف خود بكشانند. خيلي از دست اندركاران و مسئولين هم از او دعوت مي كردند، اما تختي دعوت هيچكس را قبول نمي كرد و فقط به خانه من مي امد و مي گفت: آبگوشت خانه پهلوان وفادار را به سفره هاي رنگين ديگران ترجيح مي ده. وي چهار ماه پس از بازگشت از آخرين سفر خود(توليدو،۱۹۶۶) در آبان ماه سال ۱۳۴۵ زندگي مشترک خود را با همسرش آغاز کرد؛ که حاصل آن تولد بابک در سال ۱۳۴۶ بود و سرانجام پس از گذشت چهار ماه از تولد فرزندش خبر درگذشت جهان پهلوان همه را در اندوهي عظيم و بهتي شگفت انگيز فرو برد. 17 دی ماه 46 وقتی روزنامه ها نوشتند : غلامرضا تختی خود را کشت مردم باورشان نشد .آنها مطمئا بودند که تختی را چیز خورش کردند حتی اسم سم را هم میدانستند باربی توریت .آنها می گفتند غلامرضا را کشتند و عکس پهلوان را می گذاشتند روی طاقچه کنار قرآن و شمایل مولا. نكته مشتركی كه در نشریات زمان مرگ تختی به چشم می‌خورد، اشاره‌ای است به دست نوشته‌های او، اگرچه هیچ‌كجا سند یا عكسی در مورد اصل این دست نوشته‌ها یا دفترچه یادداشت دیده نمی‌شود. و هیچ سندی برای اعتبار آنها وجود ندارد. شاید به نظر می رسد این نوشته ها هم برای گمراه کردن افکار عمومی و با اندیشه ای خاص تهیه و چاپ شده است. این موضوع نیز مانند مرگ پهلوان رمز بزرگی است که هنوز جوابی برایش وجود ندارد. او خودش بود : جلال آل احمد در وصف او می گوید : «او پوريای ولی نبود. او هيچ کس نبود، او خودش بود، بگذار ديگران را به نام او و با حضور او بسنجيم. او مبنا و معنای آزادگی است ... و هرگز به طبقه ی خود پشت نکرد.» «اطلاعات» نيز اين چنين از تختي قدرداني كرد: «او خورشيدي بود كه غروب كرد و مردي بود كه به صورت افسانه تا ابد باقي خواهد ماند.» و اين حقيقتي انكارناپذير است.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

حمیدمحمد سوریان ریحانپور (زادهٔ ۲ شهریور ۱۳۶۴ در شهر ری) کشتی‌گیر ایرانی وزن ۵۵ کیلوگرم و دارندهٔ ۶ مدال طلای کشتی فرنگی در مسابقات جهانی و یک طلای المپیک ۲۰۱۲ لندن است. سوریان بالاتر از عبدالله موحد، طلایی‌ترین کشتی‌گیر تاریخ ایران در مسابقات جهانی و المپیک محسوب می‌شود.

زندگی ورزشی

حمید سوریان در سال ۲۰۰۱ دوبنده تیم ملی نوجوانان در وزن ۴۶ کیلوگرم را پوشید و در مسابقات نوجوانان آسیا به روی تشک رفت. در سال ۱۳۸۶ قهرمان قهرمانان ورزش ایران شد.[۴] در سال ۲۰۰۵ سوریان ۲۰ ساله، توانست اولین طلایش را در مسابقات جهانی بوداپست به چنگ آورد و عنوان قهرمانی بزرگ‌سالان جهان را از آن خود کند. در رقابت‌های جهانی گوانگ‌ژو سال ۲۰۰۶، در فینال روشن بایراموف را شکست داد و از عنوان قهرمانی خود دفاع کرد. پس از آن مدال طلای خود را بار دیگر، در مسابقات جهانی ۲۰۰۷ باکو تکرار کرد. ۲۰۰۹، مدال طلای چهارم خود را پس از غلبه بر هاکان نیبلوم در رقابت‌های جهانی هرنینگ دانمارک به دست آورد. پنجمین مدال طلای جهانی او ارمغان رقابت‌های ۲۰۱۰ مسکو است. ۲ طلای مسابقات بزرگسالان آسیا در سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ از دیگر افتخارات ورزشی سوریان است. روزهای پایانی سال ۲۰۱۰ و کل سال ۲۰۱۱ را می‌توان بدترین سال‌های زندگی ورزشی او نامید. در این سال محسن حاجی‌پور در وزن ۵۵ کیلوگرم شرکت کرد و سوریان در مسابقات جهانی شرکت نکرد.

المپیک پکن

سوریان در المپیک ۲۰۰۸ پس از برد برابر ونلین ونکوف از بلغارستان و الگین الوایس از پالائو در دور سوم مسابقات مغلوب نظیر مانکیف، ورزشکاری از روسیه شد. در ادامه او با پیروزی برابر کریستین فریس از صربستان به دیدار رده بندی رسید که با باخت برابر پارک اون چول کره‌جنوبی به مقام پنجم این رقابت‌ها رسید.

بازی‌های آسیایی گوانگ‌ژو

حمید سوریان در رقابت‌های ۲۰۱۰ گوانگ‌ژو ناکام ماند و با ۲ شکست در مسابقات وزن ۵۵ کیلوگرم کشتی فرنگی در بازی‌های ۲۰۱۰ از دور مسابقات حذف شد. کارشناسان یکی از دلایل ناکامی او را کم کردن مکرر وزن و ضعف بدنی ناشی از آن عنوان کردند.

المپیک لندن

سوریان سهمیه المپیک ۲۰۱۲ را در مسابقات گزینشی قزاقستان به دست آورد. در نخستین مبارزه خود در المپیک لندن، بعد از ظهر ۵ اوت به وقت لندن با آرسن ایرالیف از قرقیزستان روبرو شد و توانست ۱–۳ او را شکست دهد. در مرحله یک چهارم نهایی پیتر موداس از مجارستان و در نیمه نهایی هاکان اریک نیبلوم از دانمارک را شکست داد. در فینال با شکست دادن روشن بایرامف از جمهوری آذربایجان در ۲ وقت پیاپی و با اقتدار موفق شد مدال طلای ۵۵ کیلوگرم فرنگی مردان المپیک ۲۰۱۲ را تصاحب کند. مدال طلای سوریان نخستین مدال المپیک کشتی فرنگی ایران پس از ۴۰ سال است. او پس از قهرمانی با پرچم ایران دور افتخار زد و مدالش را در روز تولد مادرش به او تقدیم کرد. او قبلاً در سال ۱۳۸۸ مدال طلای کشتی قهرمانی جهانش را به محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران تقدیم کرده بود.

عضویت در کمیسیون ورزشکاران فیلا

حمید سوریان در انتخابات کمیسیون ورزشکاران فیلا شرکت کرد و موفق شد با کسب ۸۱ رای عضو این کمیسیون بشود

رقابت کشتی فرنگی قهرمانی جهان در ازبکستان ۲۰۱۴

سوریان با شکست ۲ بر یک مینگیان سمنوف از روسیه ششمین مدال طلای جهانی خود را در رقابت قهرمانی کشتی فرنگی قهرمانی جهان در ازبکستان کسب کرد. به این ترتیب او با کسب هفتمین مدال طلا رکورد ۶ مدال طلای عبدالله موحد یکی از اسطوره‌های کشتی را شکست و از از نظر مرغوبیت تعداد مدال بهترین کشتی‌گیر تاریخ ایران نام گرفت.

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 19 منبع :

کشتی گیر: Stone Cold Steve Austin اسم واقعی: Steve Williams تاریخ تولد: December 18, 1964 محل تولد: Victoria, Texas وضعيت ازدواج: ازدواج اول مشخص نیست با چه کسی.(از هم جدا شدن) ازدواج دوم با Jeanie (در سال 1999 از هم جدا شدن)....(از این ازدواج دو دوختر دارد) ازدواج سوم با Debra (در سال2003 از هم جدا شدن) در سال 2004 از دوست دخترش Tess Broussard جدا شده. قد: 6.2" وزن: 255 lbs مربی ها: Chris Adams Bronko Lubich Skandor Akbar تاریخ ورود به کشتی کج: 1990 با Frogman LeBlanc لقب های قبلی: "Stunning" Steve Austin (WCW) "Superstar" Steve Austin (ECW) "Ringmaster" Steve Austin (WWF) "Stone Cold" Steve Austin (WWF) "The Rattlesnake" ضربه ی نهایی: Million Dollar Dream Stone Cold Stunner ضربه های موردعلاقه: Driving Elbow Drop from Middle Rope Driving Elbow Drop Mudhole stomping The Spinebuster Lou Thez Press The Clothesline Back Body Drop Stungun Hollywood Invine دشمن هاش: Chris Adams (USWA) Sandman (ECW) Dustin Rhodes Ricky Steamboat Shane Douglas Bobby Eaton Savio Vega Bret Hart Brian Pillman Owen Hart Shawn Michaels Vince McMahon The Rock Mick Foley Undertaker Triple H Kane Kurt Angle Rob Van Dam Booker T Eddie Guerrero Chris Jericho Chris Benoit Ric Flair Scott Hall Eric Bischoff افتخارات: WCW World Television Title با غلبه بر Bobby Eaton در تاریخ June 3, 1991 WCW World Television Title با غلبه بر Barry Windham در تاریخ May 23, 1992 قهرمانی تیمی جهان(WCW World Tag Team ) به همراه Brian Pillman با غلبه بر Ricky Steamboat & Shane Douglas در تاریخ March 2, 1993 قهرمانی WCW سنگین وزن امریکا با غلبه بر Dustin Rhodes در تاریخ December 27, 1993 قهرمانی WCW سنگین وزن امریکا با غلبه بر Ricky Steamboat در تاریخ September 18, 1994 WWF King of the Ring با غلبه بر Marc Mero & Jake Roberts در تاریخ June 23, 1996 برنده ی Royal Rumble با بیرون انداختن Bret Hart در تاریخ January 19, 1997 قهرمانی WWF Tag Team به همراه Shawn Michaels با غلبه بر Owen Hart وBritish Bulldog در تاریخ May 26, 1997 قهرمانی WWF Tag Team به همراه Dude Love با غلبه بر Owen Hart و وBritish Bulldog در تاریخ July 14, 1997 قهرمانی بین قاره یی WWF با غلبه بر Owen Hart در تاریخ August 3, 1997 در سالن Summerslam قهرمانی بین قاره یی WWF با غلبه بر Owen Hart در تاریخ November 9, 1997 در سالن Survivor Series برنده ی Royal Rumble با بیرون انداختن The Rock در تاریخ January 1998 قهرمانی فدراسيون WWF با غلبه بر Shawn Michaels در تاریخ March 29, 1998 در Wrestlemania 14 قهرمانی فدراسيون WWF با غلبه بر Kane در تاریخ June 29, 1998 قهرمانی WWF Tag Team به همراه Undertaker با غلبه بر Mankind و Kane در تاریخ July 26, 1998 قهرمانی فدراسيون WWF با غلبه بر The Rock در تاریخ March 28, 1999 در Wrestlemania 15 قهرمانی فدراسيون WWF با غلبه بر Undertaker در تاریخ June 28, 1999 برنده ی Royal Rumble با بیرون انداختن Kane در تاریخ January 21, 2001 قهرمانی فدراسيون WWF با غلبه بر The Rock در تاریخ April 1, 2001 در Wrestlemania 17 قهرمانی WWF Tag Team به همراه Triple H با غلبه بر Undertaker و Kane در تاریخ April 30, 2001 قهرمانی فدراسيون WWF با غلبه بر Kurt Angle در تاریخ October 8, 2001

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 14 منبع :

کشتی گیر: Randy Orton اسم واقعی: Randy Keith Orton تاریخ تولد: April 1, 1980 محل تولد: Knoxville محل سکونت فعلی: St. Louis, MO وضعیت ازدواج:هیچوقت نمی خواد اردواج کنه قد: 5'6'' وزن: 265lbs محل اموزش : South Broadway Athletic Club OVW Wrestling School تاریخ ورود به کشتی کچ:2000 لقب: The Legend Killer ضربه ی نهایی: The R.K.O ضربه های مورد علاقه: Full Nelson slam Wheelbarrow German suplex Crossbody from Top Rope Overdrive/O-Zone European Uppercut Inverted Headlock Backbreaker Body Scissors with Chinlock Falling Clothesline Dropkick DDT دشمنان: Billy & Chuck DVon Batista Booker T Goldust Bill Goldberg Shawn Michaels Mick Foley The Rock Chris Benoit Triple H Ric Flair Batista Christian The Undertaker Rey Mysterio Kurt Angle Carlito Cool Degeneration-X افتخارات: سه بار قهرمانی Hardcore در لیگ OVW قهرمانی بین قاره ایی لیگ WWE با غلبه بر Rob Van Dam به تاریخ December 14, 2003 قهرمانی سنگین وزن جهان در لیگ WWE با غلبه بر Chris Benoit به تاریخ August 15, 2004 قهرمانی Tag team جهان همراه با Edge با غلبه بر Ric Flair و Roddy Piper به تاریخ November 13, 2006 __________________

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 20 منبع :

نام اصلي:Paul Wight لقب: Big Show تاريخ تولد:8فبريه1971 محل تولد:Originally: Saluda, South Carolina وضعيت:متهل قد:7'1" وزن:493 lbs مربي او: Larry Sharpe تاريخ ورود به كشتي كچ: 1994 لقبهاي ديگر: The Giant (WCW) Big Nasty Bastard (WWF) The Showster حركت پاياني: The Chokeslam حركتهاي مورد علاقه كه زياد استفاده ميكنه: Choke Toss Press Slam Elbow Drop Big Boot Hog Log Alley Oop دشمنان: Hulk Hogan Kevin Nash Dallas Page Shane McMahon Kane Brock Lesnar The Rock The Undertaker The Big Bossman Mark Henry (OVW) Kurt Angle Rikishi Nathan Jones Raven Bradshaw Steve Austin Booker T Eric Bischoff Rey Mysterio Eddy Guerrero Hardcore Holly John Cena Kurt Angle Luther Reigns John Layfield Gene Snitsky Triple H Carlito Cool Chris Masters Tommy Dreamer افتخارات: او يك بار كمربندWCW Heavyweight title رو داشته. او يك بار كمربندWCW Tag Team titles رو داشته او يك سال با شكست دادنTriple H & The Rock توانست كمربندWWF Heavyweight title رو بگيره. او همچنين به همراهThe Undertaker كمربندWWF Tag Team title رو داشته. او يك بار كمربندWWF Hardcore title رو داشته. در نو مر30 سال2003 با شكست دادنEddie Guerrero توانست كمربندWWE United States title رو بگيره. درSurvivor Seriesسال2002با شكست دادنBrock Lesnar توانست كمربندWWE Undisputed title رو بگيره. در1نوامبر2005به همراه يارش يعنيKaneتوانست با شكست دادنLance Cade & Trevor Murdoch كمربندWWE World Tag Team titles رو بگيره. در4جولاي2006 با شكست دادنRob Van Dam توانست كمربندECW World Heavyweight title رو بگيره __________________

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

نام اصلي:Paul Michael LeVesque لقب:Triple H تاريخ تولد:۲۷جولاي۱۹۶۹ محل تولد:New York City وضعیت:او مدتی شوهر زینا بود و بد طلاق گرفت و الان شوهر دختر مک من هست دارای یک بچه وزن:270 lbs قد:6'4" مربی او:Killer Kowalski تاریخ ورود به کشتی کچ:مارچ۱۹۹۲(۲۳سالگی) لقبهای دیگر او:Hunter Hearst Helmsley (WWF)...Terra Ryzin (WCW).......Jean Paul LeVesque (WCW) حرکت پایانی:The Pedigree حرکتهای مورد علاقه که استفاده میکنه: Inverted Indian Deathlock Knee to Face Running neckbreaker Running Knee Smash DDT Spinning Spinebuster Sleeper Hold Abdominal Stretch Knee Drop Figure Four Leg Lock Mounted Punches Hooking Clothesline Blatant Choke دشمن زیاد داشته فقط چنتاشو مینویسم Rob Van Dam Bubba Dudley Kane Booker T Bill Goldberg Shawn Michaels Chris Benoit Randy Orton Batista Ric Flair Big Show John Cena Vince McMahon The Undertaker The Rock Stone Cold افتخارات: او یک بار با شکست دادنTony Royتوانست کمربندIWF Heavyweight title رو بگیره در۲۶اکتبر۱۹۹۶توانست با شکست دادنMarc Mero کمربندWWF Intercontinental title رو بگیره او همچنین در جون۱۹۹۷ نفر اول مسابقهWWF King of the Ring شد. او۲۲دسامبر۱۹۹۷با شکست دادنShawn Michaels توانست کمربندWWF European title رو ببگیره. در۱۷مارچ۱۹۹۸با شکست دادنOwen Hart توانست کمربندWWF European title رو بگیره. ۳۰آگوست۱۹۹۸در سامراسلم با شکست دادنThe Rock توانست کمربندWWF Intercontinental title رو بگیره در۲۳آگوست۱۹۹۹با شکست دادنMankind توانست کمربندWWF Federation title رو بگیره. در آنفورگیون۱۹۹۹ توانست کمربندWWF Federation title رو بگیره. در سال۲۰۰۰توانست با شکست دادنBig Show کمربندWWF Federation title رو حفظ کنه. در جاجمندی۲۰۰۰ با شکست دادنThe Rock کمربندWWF Federation title رو نگه داشت در۵آپریل۲۰۰۱با شکست دادنChris Jericho توانست کمربندWWF Intercontinental title رو بگیره. در۱۶آپریل۲۰۰۱با شکست دادنJeff Hardy کمربندWWF Intercontinental title رو حفظ کرد. او به همراه یارش استون کلددر۳۰ آپریل۲۰۰۱در بکلش با شکست دادنUndertaker & Kane کمربندWWE Tag Team titles رو گرفتند. او همچنین نفر اولWWE Royal Rumble ۲۰۰۲شد. در رسمنیاX-8با شکست دادنChris Jericho توانست کمربندWWF Undisputed title رو بگیره. درسبتامبر۲۰۰۲ او توانست برای اولین بار کمربندWWE World Heavyweight title رو بگیره. در۱۵دسامبر۲۰۰۲با شکست دادنShawn Michaels توانست کمربند WWE World Heavyweight title رو حفظ کنه. در۱۴دسامبر۲۰۰۳توانست با شکست دادنBill Goldberg & Kane کمربندWWE World Heavyweight title رو بگیره. درآنفورگیون۲۰۰۴توانست با شکست دادنRandy Orton کمربندWWE World Heavyweight title رو بگیره. و در سال ۲۰۰۵ با شکست دادنBatista & Orton & Benoit & Jericho & Edge توانست کمربندWWE World Heavyweight title رو بگیره. او یکی از پرافتخارترین کشتی کچ کارای دنیا هست همونطور هم که خودتون افتخاراتش دیدید. و الان هم به همراه شان مایکلز گروه دی ایکس رو تشکیل دادند و دارن آبروی مک من را تو کل دنیا میبرن. __________________

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 20 منبع :

نام واقعي : Glen Jacobs قد: 7 ‌فوت ورن : 320 Ibs زمان تولد :April 26, 1967 محل تولد : Madrid, Spain اهل : Knoxville, TN آغاز حرفه : 1994 مربي : Dean Malenko ضربه نهايي : Chokeslam کين کار خود را در باشگاه SMW با نام Unabomb آغاز کرد. در 7 آوريل سال 1995 Unabomb به همراه آل اسنو موفق شدند گروه the Rock 'n' Roll Express را شکست دهند و در Pikeville, KY قهرمان جديد Smoky Mountain Wrestling Tag Team title شوند. کين به خود ماسکي زد و و نام خود را Doomsday گذاشت و خود را از شانس ها قهرماني کمربند USWA Southern title معرفي کرد که در نهايت در 13 جولاي سال 1997 با شکست Spellbinger اين کمربند را به دست آورد. کين کار خود را در WWF با نام Isaac Yankem شروع کرد که يک دندانپزشک براي Jerry "The King" Lawler بود بعد از اينکه اسکوت هال ( رازور رامون ) و کيوين نش ( ديزل ) WWF ترک کردند و به WCW رفتند .جيم رس مجبور شد با Big Daddy Cool به جاي ديزل و با The Bad Guy به جاي رازور رامون قرار دادبست که نقش رازور را Rick Bogner بازي ميکرد و نقش ديزل را همين Glen Jacobs بازي ميکرد. کين کار خود را دوباره با عنوان برادر کوچک آندرتيکر شروع کرد ولي در 5 اوکتبر سال 1997 در BAD BLOOD در بازي که بين آندرتيکر و شان مايکلز در HELL IN A CELL بود اومد و وارد رينگ شد و يک تامبستون به آندر زد و باعث باختن آندرتيکر شد. کين در Montreal و در Survivor Series سال 1997 توانست که منکايند را شکست دهد. - در داستان جديدي كه براي كين در زندگي ورزشيش پيش اومد اين بود كه در مراسم تشييع جنازه والدين آندرتيكر و احتمالا كين اتاق پذيرايي آتش گرفت . و كين كه از بيرون وارد خانه ميشد ديد كه ساختمان در حال رفتن به زير آتش هست و و ديد كه بين پدرش پاول بيرر و آندر تيكر دعوا رخ داده به پدرش كمك كردند و از روي عمد آندرتيكر را به داخل آتش انداختند و با هم ديگر فرار كردند. -بعد از مدتي آندرتيكر دوباره بازگشت و يك مسابقه ي CASKET MATCH با كين برگزار كرد كه درون مسابقه كين به كمك پاول بيرر موفق شد آندر را به درون CASKET بندازد و بعد روي تابوت بنزين ريخت و آن را آتش زد . - در رويال رامبل سال 1998 در WWF وقتي كه آندرتيكر در مسابقه CASKET MATCH با صاحب كمربند WWF champion يعني شان مايكلز حضور داشت در حين مسابقه كين آمد و باعث باخت آندرتيكر شد . در رستل منيا XIV آندر تيكر با 3 باز زدن تامبستون به كين بازي را برد اما كين اولين كسي بود كه با وجود خوردن تامبستون بازي را واگذار نميكرد. -در Unforgiven سال 1998 وقتي كه تريپل ايچ و كين در يك مسابقه رينگ آتش مبارزه ميكردند آندر تيكر آمد و ايكس پك يار كين را خوني در بيرون رينگ انداخت كين هم بازي را ول كرد و از رينگ پريد بيرون وبازي را باخت البته در اين بازي دست كين سوخت ! - كين در راو به كمك منكايند توانست آندرتيكر را شكست بدهد و شانس اول براي گرفتن كمربندWWF Champion در "King of the Ring شود. -وينس مكمهمن قرار داد مسابقه اولين خون ( First Blood ) را بين كين كه ماسك داشت و استن كلد به طور حتم برد استن كلد غير ممكن بود !!! - در King of the Ring سال 1998 كين خيلي راحت استن كلد را شكست داد وآمادگي خود را براي كمربند WWF title اعلام كرد . - منكايند و كين در 13 ژولاي سال 1998 با يكديگر تيم شدند و ميخواستند كه كمربند WWF Tag Team را از گروه the New Age Outlaws بگيرند . -در 10 آگوست سال 1998 آندر تيكر امد و به تنهايي مانع برندن كين و منكايند در مسابقه با New Age Outlaws شد . - كين و آندر تيكر و استن كلد در يك مسابقه triple threat match سره WWF champion در PPV Breakdown شركت داشتند كه در طي ان مسابقه هر دو برادر استن كلد را پين كردند براي همين برنده اون مسابقه معلوم نشد ؟ - با سفارش مكمهن در Judgment Day همون سال استن كلد داور افتخاري بود براي مسابقه بين آندر تيكر و كين براي مشخص شدن قهرمان WWF champion. ( كه ننوشته بود كه كدوم يك بازي را بردن ؟ ) - در 30 مارچ سال 1999 كين و ايكس پك باز با يكديگر يار شدند و جف جارت و اون هارت را شكست دادن و قهرمان جديد WWF World Tag Team شدند. - در سال 1999 در شهر Kansas City, MO كين و ايكس پك موفق شدند كه مارك هنري و ديلو برون را شكست دهند و از كمر بند خود دفاع كنند . - كين در King of the Ring سال 1999 توانست بيگ شو را شكست دهد . - در آرماگدون سال 1999 كين در مسابقه ي steel cage توانست كه ايكس پك را شكست دهد . - بعد از يك مدت دوري كين دوباره با پدرش پاول بيرر در راو در 7 فوريه سال 2000 برگشت - كين به همراه ريكيشي در رستل منيا 2000 كه در Anahim برگزار شد توانستند كه ايكس پك و رود داگ را شكست دهند - در 18 آوريل سال 2000 در WWF/IWA event كين به همراه راك توانستند كه گروه Dudley Boys را شكست دهند. - در PPV كه در شهر لندن انگيليس به نام Insurrextion برگزلر شد كين توانست Bull Buchanan را شكست دهد . - در ۱۴ آگوست سال ۲۰۰۰ کين در راو اومد و در رينگ يک چوک اسلم زيبا به آندرتيکر زد !!! - در Survivor Series سال ۲۰۰۰ کين توانست که کريس جريکو را شکست دهد . در ژوين سال ۲۰۰۱ کين و آندر تيکر دوباره رو در روي يکديگر قرار گرفتند ! در رستل منيا XVII کين توانست کمربند WWF Hardcore را با وجود بيگ شو و ريون ببرد . در ۱۷ آوريل سال ۲۰۰۱ کين و آندرتيکر در شهر Nashville, TN توانستند ادج و چيرستين را شکست دهند و کمربند WWF World Tag Team را ماله خود کنند . - کين در Judgment Day سال ۲۰۰۱ که در شهر Sacramento برگزار شد توانست که تريپل ايچ را شکست دهد و کمربند Intercontinental را ماله خود کند . - در ۷ آگوست سال ۲۰۰۱ کين به همراه آندرتيکر در WCW توانستند که Chuck Palumboو Sean O'Haire را شکست دهند و کمربند WCW World Tag Team را ماله خود کنند . - در Summerslam سال ۲۰۰۱ کين و آندرتيکر توانستند که DDP و KANYON را شکست دهند و کمربند WWF World Tag Team را ماله خود کنند. - در Unforgiven سال ۲۰۰۱ که در WCW برگزار شد کين و آندر تيکر از کمربند خود در مقابل تيم Kronic دفاع کردند . - در ۳ مارچ سال ۲۰۰۲ کين به همراه بيگ شو در سنگاپور توانستند که Dudley Boyz را شکست دهند . - در آوريل سال ۲۰۰۲ کين براي يک مدتي از کشتي کج کنار رفت. - کين يک ماه بعد به WWE با يک ماسک جديد اومد - در Unforgiven سال ۲۰۰۲ کين به همراه بوبا ري دادلي و بوکر تي و گالدست توانستند تيم Un-Americans را که متشکل بود از ( تست - لنس استورم - ويليام ريگل - چيرستين ) شکست دهند. - شب بعد از Unforgiven کين به همراه هاريکين توانست لنس استورم و چيرستين را شکست دهد و قهرمان WWE World Tag Team شوند . - در ۳۰ سبتامبر سال ۲۰۰۲ کين در Houston توانست کريس جريکو را شکست دهد و قهرمان کمربند Intercontinental شود . - در ۳۱ مارچ سال ۲۰۰۳ در شهر Seattle, WA سه تا تگ تيم حضور داشتند اين کين و روب وان دام بودند که توانستند بر گروه Dudley Boyz و تگ تيم Sean Morley and Lance Storm غلبه کرده و کمربند World Tag Team را ماله خود کنند . - کين و RVD در ۱۲ مي سال ۲۰۰۲ از کمربند خود مقابل Legion of Doom محافظت کردند. - بعد از اينکه در ۲۳ ژوين سال ۲۰۰۳ بازي خود را مقابل بريپل ايچ باخت و کمربند WORLD HEAVY WEIGHT را از دست داد ـ کين ماسک خود را در آورد - در Summerslam سال ۲۰۰۳ کين توانست روب وان دام را شکست دهد. - در Unforgiven سال ۲۰۰۳ کين توانست شين مک مهن را در مسابقه last man standing شکست دهد . - در Survivor Series سال ۲۰۰۳ کين باز هم شين مک مهن را اين بار در مسابقه ambulance" match برد - در ۱۷ مي سال ۲۰۰۴ کين مسابقه 18-man battle royal را برد تا بتواند در مقابل قهرمان World Heavyweight که در ان زمان کريس بنوا بود در Bad Blood همون سال مسابقه دهد که در اون مسابقه نا موفق بود . - در Summerslam سال ۲۰۰۴ کين موفق به شکست مت هاردي شد . - در New Year's Revolution کين موفق به شکست اسنيتسکي شد. - در Backlash سال ۲۰۰۵ کين ويسکرا را برد. - در Vengeance سال ۲۰۰۵ کين موفق به شکست ادج شد . - در Taboo Tuesday سال ۲۰۰۵ کين به همراه بيگ شو توانست که تگ تيم Trevor Murdoch and Lance Cade را شکست دهند و قهرمان World Tag Team شود - و در Armegeddon سال ۲۰۰۵ هم کين به همراه بيگ شو توانست بر باتيستا و ري مستريو غلبه کند. بيوگرافي كامل KANE : نام : Glen Thomas Jacobs محل تولد : شهر مادريد در اسپانيا تاريخ تولد : چهارشنبه ، 6 ارديبهشت سال 1346 شمسي = 26 April 1967 ميلادي محل رشد و بزرگ شدن : خيابان لوييس در شهر نشويل در ايالت ميسوري آمريكا تحصيلات : رشته زبان انگليسي در دانشگاه ميسوري در شمال شرق آمريكا محل اقامت فعلي : شهر ناكس ويل در ايالت تنسي در جنوب شرقي آمريكا خصوصيات ظاهري : موهاي قهوه اي روشن ، رنگ چشم آبي قد : 2 متر و 6 سانتي متر . البته كفشي مخصوصي مي پوشد كه يك كفي سه لايه دارد و قد او را به دو متر و 13 سانتي متر مي رساند. وزن : 55/147 كيلوگرم طالع بيني (ستاره شناسي) او : شماره تولد او 8 است. متولد سال گوسفند . وضعيت تاهل : متاهل است. نام همسر Maurisa . دو دختر هم دارد. تعداد برادر و خواهر : 1 خواهر به نام Becky ، 1 برادر به نام Brian محلهاي سرمايه گذاري و درآمد : فروشگاه ورزشي (فعلا تعطيل است) ، رستوران خوراكهاي دريايي (هم اكنون مشغول كار است) لقب ها و نامهاي داخل رينگ : Big Red Monster ، Angus King ، The Black Knight ، The Christmas Creature ، Diesel ، Doomsday ، Isaac Yankem ، D.D.S (دندانپزشك) ، Kane ، Unabomb . مربيان كشتي كج او : Dean Malenko ، Jeff Bradley ، Ray Candy . نام فن معروف او : Chokeslam . افتخارات اخير او : قهرمان مسابقات WWE Champion ، Intercontinental Champion ، World Tag Team Champion ، WCW Tag Team Champion و Hardcore Champion . تاريخچه مختصري از فعاليت كشتي كج Kane . چگونه او به عنوان برادر Undertaker ، وارد WWE شد. سرآغاز قصه و چگونگي رخ دادن : Kane در اوايل كشتي زير نظر Dean Malenko تعليم ديد و وارد - United States Wrestling Association) USWA) – انجمن كشتي ايالات متحده - به عنوان Christmas Creature (كسي كه متولد شده در روز كريسمس است)، شد. اين وضعيت خيلي طول نكشيد. Glen Jacobs سپس در سال 1992 در USWA ، خود را به عنوان Doomsday معرفي كرد و همين حقه را به WWC در جزيره پورتوريكو زد. در 1995 ، Glen Jacobs ، به طور اتفاقي با Jim Cornette در ايالت ميسوري ملاقات كرد. او به گروه Smoky Mountain Wrestling كه متعلق به Cornette بود ، پيوست و در آنجا به مقام Unabomb رسيد. Glen Jacobs سپس يار Al Snow (معروف به Simply Sensational) شد و بعد از قهرماني Tag Team با او از Smoky Mountain Wrestling رفت. Glen Jacobs در آزمون ورودي WWF خيلي خوش شانسي آورد ، چون Vince McMahon ، خيلي تحت تاثير سايز و خصوصيات عضلاني و ورزشي او قرار گرفت. او به سرعت تحت عنوان دكتر Isaac Yankem ، دكتراي جراحي فك و دندان ، به WWE پيوست (دندانپزشك خبيث Jerry Lawler) . اگر چه اين حقه او نگرفت. اما او ديگر هر طوري بود خودش را وارد WWE كرده بود و شانسهاي ديگري به او روي آورد. وقتي كه واقعا حقه دكتر Isaac Yankem او نگرفت دوباره به Smoky Mountain Wrestling برگشت و دوباره همان مقام Unabomb رسيد . در 1996 ، به Glen Jacobs ، نقش Diesel كه Kevin Nash در هنگامي كه اين كلك را زده بود و در حال ترك WWE بود ، بر عهده داشت ، پيشنهاد شد. هوادارن Diesel ، حاضر به قبول Diesel قلابي يا Diesel 2 نشدند و اين حقه هم راه به جايي نبرد . در سال بعد ، Glen Jacobs ، يك بار ديگر براي USWA كشتي گرفت . در اين اثنا ، Paul Bearer ، Undertaker و Vince McMahon، پس از جستجوي فراوان چيزي را پيدا كردند كه بعدا يكي از بزرگترين افراد ماسكدار كشتي شد ، يعني KANE . آنها در حالي كه ايده هايي در سر داشتند از يك سالن ورزشي به سالن ورزشي ديگر مي رفتند. در يك روز كه آنها به Smoky Mountain Wrestling رسيدند ، فكر مي كنيد چه كسي را ديدند ؟ هيچ كس جز Kane . Percy مي گويد هم او و هم Undertaker به خوبي مي دانستند كه Kane ، شخصي است كه مي تواند كاراكتري كه آنها در ذهن داشتند را توصيف كند. Kane ، تا حالا حدود 6 سال است كه دوام آورده است و خيلي بيشتر از بقيه كشتي كج كارا كه به آنها اميدوار بودند ، رشد و پيشرفت داشته است. در سال 2003 ، طرفداران Kane ، هنگامي كه در نهايت ماسك خود را برداشت ، شوكه شدند. ولي اين برداشتن ماسك مقام و اعتبار Kane را بيش از پيش كرد. قابليتهاي او در داخل رينگ كشتي كج و خارج از رينگ واقعا منحصر به فرد بود . در ضمن توجه كنيد كه تا به حال هيچ كس جز Glen Jacobs ، كاراكتر Kane را بازي نكرده است. خلاصه سوابق كشتي Kane : اوايل دهه 1990 : كار در ژاپن ، پورتوريكو ، ميسوري و فلوريدا . 14 دسامبر 1992 (دوشنبه ، 23 آذر ماه سال 1371 شمسي) ، در USWA به عنوان Christmas Creature (متولد شده در روز كريسمس) معرفي شد. آقاي Bill Moody (همان Percy Pringle) مي گويد كه Kane بعد از حقه اي كه در USWA زد ، آنقدر خجالت زده و شرمنده شده بود كه دوباره پيش Bill Moody برگشت و از او عذرخواهي كرد. 1992 : اولين لقب او Angus King بود و آن هم زماني بود كه در سالن خيابان لوييس در ايالت ميسوري ظاهر شد و پس از آن بود كه به جنوب و به سمت USWA رفت. 1994 : در USWA ، به عنوان Doomsday معرفي شد. شركت در Tag Team با Al Snow و برنده شدن Smoky Mountain Tag Team Championship در 1995 . 1995 : در SMW (Smoky Mountain Wrestling) به عنوان Unabomb معرفي شد . مقام قهرماني مسابقات Tag Team با Al Snow در 7 April 1995 (جمعه ، 18 فروردين سال 1374) . در 1995 Glen Jacobs ، شركت در رقابتهاي SMW (با رياست Jim Cornette) را با عنوان Unabomb آغاز كرد. Unabomb و Al Snowدر قالب يك Tag Team در SMW رقابت كردند و مسابقات Tag Team را در SMW يعني Smoky Mountain Tag Team Championship با شكست دادن The Rock و Roll Express در يك Pole Match تحت عنوان Coal Miner's Glove ، بردند . Unabomb در 4 آگوست 1995 (جمعه ، 13 مرداد 1374) ، به Undertaker در مسابقه Super Bowl of Wrestling در SMW باخت. 8 روز بعد ، Unabomb و Al Snow در يك مسابقه تحت عنوان loser-leaves-town (بازنده شهر را ترك مي كند) شركت كردند و از حريفهاي خود يعني Tracey Smothers و Dirty White Boy باختند. Glen Jacobs سپس از WWE سر درآورد. تابستان 1995 : به عنوان دكتر دندانپزشك Isaac Yankem (Dr. Isaac Yankem DDS) در WWE معرفي شد. يك دندانپزشك ديوانه كه Jerry Lawler با خود آورد تا به او در رقابت و دشمني ديرينه اش با Bret Hart (The Hitman ) كمك كند. Hart در مسابقات SummerSlam سال 95 بهتر از Dr. Isaac Yankem ظاهر شد و همينطور در مسابقه قفس در ماه اكتبر در RAW نيز پيروز شد. Isaac Yankem ، به مسابقه دادن در WWE ادامه داد ، اما تعداد خيلي كمي از طرفدارانش او را مي ديدند چون او چندين سال ، اكثرا ، در مسابقات تاريك بازي مي كرد. ضمنا ديگر بهAhmed Johnson و Bob Holly علاقه اي نداشت. 1996 : در WWE تحت عنوان The New Diesel (Diesel 2) ظاهر شد كه اين عنوان قبلا متعلق به Kevin Nash بود. با رفتن Kevin Nash و Scott Hall از WWE ، Glen Jacobs به تلويزيون WWE برگشت، اما تحت عنوان و ظاهر متفاوت ديگري ظاهر شد. Jim Ross گزارشگر ، ادعا كرد كه او Diesel و Razor Ramonرا به زمين خواهد آورد. اما دو مرد ظاهر شده در RAW ، Nash و Hall نبودند. Rick Bogner يكي از افراد باسابقه و قديمي در سازمان Frontier Martial Arts ژاپن در نقش Razor Ramon و Glen Jacobs در نقش Diesel ظاهر شدند. اين حقه ، موفقيت كمي در WWE بدست آورد و تا اوايل 1997 ، كه اين حقه راهي به سوي USWA شد كه Razor Ramon قلابي Diesel قلابي را در يك مسابقه loser-leaves-town شكست داد. 1997 : در WWE ، تحت عنوان KANE در P.P.V Bad Blood توسط Paul Bearerو به عنوان برادر Undertaker ، معرفي شد كه ماسكي بر سر داشت تا آثار سوختگي صورتش را مخفي كند و توانست برنده مسابقات سنگين وزن USWA Heavyweight Championship در July 1997 بشود. 1999-2000 : در 1999 او باز هم به WWF پيوست. ولي يكي از اعضاي WWF به نام Chyna با خيانت به او سعي در خراب كردن وجهه KANE كرد و موفق هم شد . اما بعد از مدتي او با Undertaker متحد شد و يك بار ديگر برگشت. بعد از اينكه از Undertaker جدا شد ، با ديگر با تشكيل يك گروه Tag Team با X-Pac چهره شد و در همان زمان بود كه از حالت سكوت خود خارج شد و شروع به حرف زدن با استفاده از صداي ته حنجره خود (البته به ندرت) كرد و اولين چيزي هم گفت اين بود " Suck it " و يك دوست دختر كشتي كج كار به نام Terri Poch براي خود انتخاب كرد كه عكس آن را در زير مي بينيد. (قد :‌ 175 سانتي متر . وزن : 64 كيلوگرم . تاريخ تولد : يكشنبه ، 29 مرداد سال 1346 شمسي = 20 August 1967 ميلادي) اين Tag Team ، هنگامي كه X-Pac به D-Generation X ملحق شد ، شكسته شد. به خاطر دشمني هايي كه KANE و Terri پيدا كردند ، او هم به KANE خيانت كرد و به گروه D-Generation X ملحق شد. دشمني Kane و X-Pac تا WrestleMania 2000 ادامه داشت و در آن بازي Kane ، پيروز شد و پيروزيش را جشن گرفت. مدت كمي بعد از WrestleMania ، KANE از صدمه اي كه به دست او رسيد بسيار رنج برد و باعث شد حدود يك ماه كشتي كج را كنار بگذارد. بعد از اينكه برگشت ، به Undertaker و The Rock بر سر اختلافي كه با دم و دستگاه McMahon ها پيدا كرده بودند، كمك كرد. كمك به آنها در اين دشمني و خصومت در King of the Ring 2000 و در مقابل Vince و Shane Mcmahon و سپس قهرمان Triple H ، به اوج خود رسيد. درگيري مختصري بين Undertaker و KANE ، در خلال مسابقه پيش آمد كه به سرعت برطرف شد و مسئله تمام شد. KANE بعدا يك بار ديگر تغيير رويه داد و به Undertaker حمله كرد كه منجر به مسابقه اي بين آن دو در SummerSlam 2000 شد. مسابقه موقعي به پايان رسيد كه Undertaker ماسك KANE را از صورتش برداشت و باعث شد او از رينگ فرار كند. Kane تا پايان سال در رقابتهاي WWF باقي ماند و سال 2000 با دشمني كه با Chris Jericho به پايان رساند . قهرمان سابق مسابقات Intercontinental Champion ، KANE با ماسك : -- 2001 – 2002 : Kane كمي قبل از Royal Rumble 2001 ، اتحاد خود با Undertaker را مجددا تشكيل داد و نام گروهشان را Brothers of Destruction (برادران نابودي) گذاشتند و تا پايان سال 2001 با هم بودند. او در Royal Rumble 2001 ، 11 نفر از كشتي كج كاران را بيرون انداخت و در نهايت هم نفر دوم مسابقه شد. در خلال آن سال ، Undertaker و KANE با Edge و Christian، Rikishi ، Haku ، Steve Austin و Triple H دشمني پيدا كردند. در همان زماني كه KANE در WWF Hardcore Championship رقابت مي كرد، Raven را در WrestleMania 17 شكست داد. در خلال رقابتهاي The Invasion ، Kane و Undertaker با Diamond Dallas Page و Chris Kanyon ،هنگامي كه Page به سمت Sara زن Undertaker حمله كرد، دشمني پيدا كردند. اين دشمني در SummerSlam 2001 هنگامي كه Kane و Undertaker ، Page و Kanyon را در يك رقابت قفس فلزي شكست دادند ، به اوج خود رسيد و باعث شد هم مقام قهرماني WWF World Tag Team Championship و هم WCW World Tag Team Championship خود را حفظ كنند. Kane و Undertaker ، KroniK را در مسابقات Unforgiven 2001 شكست دادند و هر دو در رقابتهاي 10 نفره survivor series در Survivor Series 2001 به عنوان اعضاي Team WWF شركت كردند و برنده هم شدند. اگر چه بعدا هر دو حذف شدند . 2003 : KANE در روز دوشنبه ، دوم تير سال 1382 شمسي برابر 23 June 2003 ميلادي ماسك خود را برداشت و سپس سر خود را كامل تراشيد و اندكي مو در قسمت پايين سر خود باقي گذاشت. در همين زمان ، Triple H ، به KANE پيشنهاد داد كه به او در گروه Evolution (گروهي متشكل از Ric Flair ، Randy Orton ، Batista و Triple H كه البته الان ديگر وجود ندارد) يك جاي ثابت خواهد داد. معاون مدير كل RAW ، Stone Cold Steve Austin ، به KANE اين شانس را داد كه اگر پيشنهاد Triple H را رد كند كاري مي كند كه در مقابل Triple H در رقابتهاي World Heavyweight Championship بازي كند. از طرف ديگر معاون مدير كل Eric Bischoff ، اصرار داشت كه KANE بايد بدون ماسك در برابر Triple H ببازد. Kane پيشنهاد Stone Cold را پذيرفت و در هفته بعد به مسابقه با Triple H در رقابتهاي Madison Square Garden رفت. Triple H مسابقه را برد و در پي مزاحمتهايي كه Triple H برايش ايجاد كرد ، ماسك خود را برداشت و معلوم شد صورتش واقعا زخمي نبوده است. او سپس به سرعت برگشت و يك ضربه Chokeslam به يار Tag Team خود يعني Rob Van Dam زد كه البته قصد داشت تا او را در SummerSlam 2003 شكست دهد. در مصاحبه با گزارشگر Jim Ross ، روشن شد كه مسئله سوختگي صورت KANE جنبه رواني داشته است و واقعا سوختگي در كار نبوده و اين مسئله باعث شد صحبتهايي كه قبلا شده بود مبني بر اينكه بعضي از كشتي كج كاران با ديدن صورت او يكه خوردند ، منتفي شود. در پايان مصاحبه KANE فهميد كه دارد مسخره مي شود و براي همين به Jim Ross حمله كرد و او را به زمين كوباند . نتايج بازيهاي مهم KANE از ابتدا تا كنون : مجله تخصصي كشتي كج – Pro Wrestling Illustrated – (PWI) ، از ميان 500 كشتي گير برتر سال 2003 به او مقام 186 را داده است. سال 1999 ميلادي ، جايزه Tag Team مجله PWI كه با X-Pac بود را دريافت كرد. در Smoky Mountain Wrestling : SMW Tag Team Championship با Al Snow . Rock 'N Roll Express را در روز 7 April 1995 در شهر پيك ويل در ايالت كنتاكي آمريكا شكست داد. به Tracy Smothers و Tony Anthonyدر شهر Jellico در ايالت ميسوري آمريكا در روز 6 July 1995 باخت. در United States Wrestling Association : USWA Southern Heavyweight Championship : Spellbinder را در روز 13 July 1997 در شهر ممفيس در ايالت تيسوري آمريكا شكست داد. به Steven Dunn در روز 6 September 1997 در شهر ممفيس در ايالت تيسوري آمريكا ، باخت. در World Championship Wrestling : WCW World Tag Team Championship با Undertaker . Chuck Palumbo و Sean O'Haireرا در روز 7 August 2001 در شهر لوس آنجلس در ايالت كاليفرنياي آمريكا شكست داد. به Booker T و Testدر روز 25 September 2001 در شهر دايتون در ايالت اوهايو آمريكا باخت. در World Wrestling Federation : WWF Championship . Stone Cold Steve Austin را در 28 June 1998 در شهر پيتزبورگ در ايالت پنسيلوانيا آمريكا شكست داد. به Stone Cold Steve Austin در 29 June 1998 در شهر كليولند در ايالت اوهايو آمريكا باخت. WWF World Tag Team Championship با Mankind . New Age Outlaws را در روز 13 July 1998 در شهر رادرفورد شرقي در ايالت نيو جرسي آمريكا شكست داد. به Stone Cold Steve Austin در 26 July 1998 در شهر فرزنو در ايالت كاليفرنيا آمريكا باخت. WWF World Tag Team Championship با Mankind . Undertaker و Stone Cold Steve Austinرا در روز 10 August 1998 در شهر اوماها در ايالت نبراسكا آمريكا شكست داد. به New Age Outlaws در روز 30 August 1998 در شهر نيويورك سيتي در ايالت نيويورك آمريكا باخت. WWF World Tag Team Championship با X-Pac . Owen Hart و Jeff Jarretرا در روز 5 April 1999 در شهر لانگ آيلند در ايالت نيويورك آمريكا شكست داد. به The Acolytes در روز 25 May 1999 در شهر مولاين در ايالت ايلينوي آمريكا باخت. WWF World Tag Team Championship با X-Pac . The Acolytes را در 9 August 1999 در شهر شيكاگو در ايالت ايلينوي آمريكا شكست داد. به Undertaker و Big Show در 22 August 1999 در شهر ميناپوليس در ايالت مينه سوتا آمريكا باخت. WWF Hardcore Championship . Raven را در روز 1 April 2001 در شهر هيوستن در ايالت تگزاس آمريكا شكست داد. به Rhyno در روز 17 April 2001 در شهر نشويل در ايالت تنسي آمريكا باخت. WWF World Tag Team Championship با Undertaker . Edge و Christianرا در روز 17 April 2001 در شهر نشويل در ايالت تنسي آمريكا شكست داد. به The Two-Man Power Trip در روز 29 April 2001 در شهر شيكاگو در ايالت ايلينوي باخت. WWF Intercontinental Championship. Triple H را در روز 20 May 2001 در شهر ساكرامنتو در ايالت كاليفورنياي آمريكا شكست داد. به Albert ، در روز 26 June 2001 در شهر نيويورك سيتي در ايالت نيويورك باخت. WWF World Tag Team Championship با Undertaker . Diamond Dallas Page و Chris Kanyonرا در روز 19 August 2001 در شهر سن خوزه در ايالت كاليفرنيا آمريكا شكست داد. به Dudley Boyz در روز 17 September 2001 در شهر نشويل در ايالت تنسي آمريكا باخت. در World Wrestling Entertainment : World Tag Team Championship با . Hurricane The Un-Americans را در روز 23 September 2002 در شهر آناهايم در ايالت كاليفرنياي آمريكا شكست داد. به Chris Jericho و Christianدر روز 14 October 2002 در شهر مونترال در استان كبك در كانادا باخت. WWE Intercontinental Championship . Chris Jericho را در روز 30 September 2002 در شهر هيوستن در ايالت تگزاس آمريكا شكست داد. به Triple H در روز 20 October 2002 در شهر ليتل راك در ايالت اركانزا آمريكا باخت. World Tag Team Championship با Rob Van Dam . Sean Morley و Lance Stormرا در روز 31 March 2003 در شهر سياتل در ايالت واشنگتن آمريكا شكست داد. به La Résistance در روز 15 June 2003 در شهر هيوستن در ايالت تگزاس آمريكا باخت. World Tag Team Championship با Big Show . Cade و Murdochرا در روز 1 November 2005 در شهر سانتياگو در ايالت كاليفرنيا آمريكا شكست داد. به Spirit Squad در روز 3 April 2006 ، در شهر شيكاگو در ايالت ايلينوي آمريكا باخت. فعاليتهاي هنري KANE : اولين فيلم او به عنوان Jacob Goodnight ، جز اولين فيلمهاي WWE بود و بعد از آن هم فيلم See No Evil در روز 19 May 2006 كه آدرس سايت رسمي اين فيلم در زير آورده شده است : Jacobs در يك شكل خاص از برنامه بازي WWF در شبكه معروف بازي تلويزيوني به نام The Weakest Link در ماه March سال 2002 ظاهر شد و با شكست دادن Bubba Ray Dudley در راند آخر ، بهترين و قويترين لينك بازي شد. كاراكتر Kane اولين بار در چاپ چهاردهم كتاب كمدي Undertaker در سال 1999 توسط موسسه Chaos! Comics كه در حال حاضر منسوخ شده است ، بوجود آمد. اين سري از كتابها كاراكتر كمدي منحصر به فرد خواهر ناتني جوانتر Kane به نام Jezebelle را نشان مي داد كه البته گفته مي شود كه Jezebelle همانند Kane نتيجه ارتباط نامشروع Paul Bearer با يك زن ناشناس است. تا آنجا كه به Jezebelle و Kane مربوط مي شود ، آنها فقط در پدر مشترك هستند و احتمال دارد كه Jezebelle هيچي نسبتي با Undertaker نداشته باشد

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 20 منبع :

کشتی گیر: John Cena اسم واقعی: John Felix Anthony Cena تاریخ تولد: April 23, 1977 محل تولد: West Newbury, Massechusettes وضعیت ازدواج:نامشخص قد: 3'6'' وزن:260lbs محل اموزش: Ultimate University تاریخ ورود به کشتی کچ: 2001 لقب های قبلی: Prototype در لیگ UPW Doctor of Thugganomics ضربه ی نهایی: The STF-U Submission The FU/Thuganomics 101 Modified Death Valley Driver The Proto-Bomb در لیگ OVW aka The Killswitch در لیگ WWE ضربه های مورد علاقه: You Can't See Me Stalling Suplex Protoplex/Killswitch/Freestyle Five Knuckle Shuffle Dropkick Elbow Smash Rapper Punch The Throwback (Running Neck Snap) Missile Dropkick Running Corner Attack Spinebuster Steel Chain Attack Swinging Fishermanbuster The Throwback (Running Neck Snap) Pump It Up Running Leaping Shoulderblock Running DDT Running Sitdown Hiptoss Running One-Handed Bulldog The Oklahoma Roll دشمنان: Chris Jericho Rikishi Billy Kidman Brock Lesnar The Undertaker Eddie Guerrero Chris Benoit A-Train Paul Heyman The Big Show Booker T Kenzo Suzuki Rene Dupree Carlito Carribbean Cool Jesus Orlando Jordan John Bradshaw Layfield Kurt Angle Triple H Edge w/Lita Kevin Federline Umaga Shawn Michaels Bobby Lashly افتخارات: قهرمانی سنگین وزن لیگ UPW قهرمانی سنگین وزن لیگ OVW قهرمانی Tag team لیگ OVW همراه Rico Constantino قهرمانی امریکا در لیگ WWE با غلبه بر The Big Show به تاریخ March 14, 2004 قهرمانی امریکا در لیگ WWE با غلبه بر Booker T به تاریخ October 3, 2004 قهرمانی امریکا در لیگ WWE با غلبه بر Carlito به تاریخ November 19, 2004 قهرمانی سنگین وزن لیگ WWE با غلبه بر John Bradshaw Layfield به تاریخ John Bradshaw Layfield قهرمانی سنگین وزن لیگ WWE با غلبه بر Edge به تاریخ January 29, 2006 قهرمانی سنگین وزن لیگ WWE با غلبه بر Edge به تاریخ September 17, 2006 قهرمانی Tag team لیگ WWE همراه Shawn Michaels با غلبه بر Edge و Randy Orton به تاریخ January 29, 2007 __________________

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 20

Dave Batista کشتی گیر: Batista اسم واقعی: David Bautista تاریخ تولد: January 18, 1969 محل تولد: Washington DC محل سکونت فعلی: Reston, Virginia وضعیت ازدواج:متاهل فرزندان:3 دختر قد: 5'6'' وزن:317lbs مربی: Wild Somoan Afa تاریخ ورود به کشتی کچ: 1997 لقب های قبلی: Kahn در لیگ WXW Leviathan در لیگ OVW Demon of the Deep در لیگ OVW Deacon Batista در لیگ WWE David Batista در لیگ WWE ضربه ی نهایی: Batista Bomb ضریه های مورد علاقه: Spinebuster Spear Strong Clothesline Doublehand Choke Lift Elevated Half Crab Elbow Face Stretch Hammerlock and Arm Bar دشمنان: Rikishi Randy Orton Rev DVon Scott Stiener Booker T Goldust Chris Jericho Shawn Michaels The Dudley Boyz Booker/RVD Chris Benoit Randy Orton Ric Flair Triple H John Bradshaw Layfield Melina Perez Mark Henry The Undertaker افتخارات: قهرمانی سنگین وزن جهان در لیگ OVW قهرمانی Tag team جهان در لیگ WWE همراه Ric Flair با غلبه بر The Dudley Boyz به تاریخ Armageddon 2003 قهرمانی Tag team جهان در لیگ WWE همراه Ric Flair با غلبه بر Booker T و Rob Van Dam به تاریخ March 22, 2004 قهرمانی رویال رامبل 2004 قهرمانی سنگین وزن جهان در لیگ WWE با غلبه بر Triple H در Wrestlemania 21 قهرمانی Tag team لیگ WWE همراه Rey Mysterio با غلبه بر Joey Mercury و Johnny Nitro به تاریخ December 16, 2005 قهرمانی سنگین وزن جهان لیگ WWE با غلبه بر King Booker همراه Queen Sharmell به تاریخ November 26, 2006 __________________

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 14 منبع :

کشتی گیر: Bill Goldberg اسم واقعی: William Scott Goldberg تاریخ تولد: December 27, 1966 محل تولد: Tulsa, OK محل سکونت قبلی: Atlanta, GA محل سکونت فعلی: San Diego, CA همسر: Wanda Ferraton تعداد فرزندان: یک پسر تاریخ تولد فرزند: May 10, 2006 قد: 6'4" وزن: 285 lbs آموزش دیده در مدرسه ی کشتی WCW Power Plant. تاریخ ورود به کشتی کج: March 1997 ضربه ی نهایی:Jackhammer ضربه های موردعلاقه: Spear Gorilla Press into a Spinbuster Side Kick دشمن هاش: Steve McMichael Raven Scott Hall Hulk Hogan The Outsiders Lex Luger Tank Abbot Kevin Nash Sid Bret Hart Vince Russo Scott Steiner The Rock Chris Jericho Triple H Evolution Brock Lesnar افتخارات: قهرمانیی WCW United States با غلبه بر Raven در تاریخ April 20, 1998 قهرمانیی جهان WCW با غلبه بر Hollywood Hulk Hogan در تاریخ July 6, 1998 قهرمانیی WCW United States با غلبه بر Sid در تاریخ Halloween Havoc 1999 قهرمانیی تیمی جهان(WCW World Tag Team ) به همراه Bret Hart قهرمانیی جهان WWE با غلبه بر Triple H در سال 2003 در سالن Unforgiven __________________

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت : افغانستان   -   قرن : 20 منبع :

کشتی گیر: Bam Bam Bigelow اسم واقعی: Scott Charles Bigelow تاریخ تولد: September 1, 1961 محل تولد: Asbury Park, New Jersey محل سکونت: Pasco County, Florida وضعيت ازدواج: متاهل قد: 3''6' وزن: 325 lbs محل اموزش: Larry Sharpe تاریخ ورود به کشتی کج: August 23, 1985 لقب های قبلی: Crusher Yurkof Bruce Bigelow Beast From The East ضربه ی نهایی: Headbutt from top rope Greetings from Asbury Park ضربه های موردعلاقه : Enziguri Big Splash Headbutt Splash Catapult Splash Powerbomb Lariat Delayed Vertical Suplex Press Slam Double Underhook Backbreaker Cobra Clutch Bulldog Running Corner Charge Running Somersault Senton دشمن هاش: Jerry Lawler One Man Gang (WWF) Adam Bomb (WWF) "Sycho" Sid Vicious (WWF) Rob Van Dam (ECW) The Triple Threat (ECW) The Wall (WCW) Mike Awesome (WCW) Nikolai Volkoff Tatanka (WWF) Doink the Clown (WWF) Lawrence Taylor (WWF) Spike Dudley (ECW) Bill Goldberg (WCW) Kevin Nash (WCW) Balls Mahoney (USA Pro) افتخارات: قهرمانی سنگین وزن Southern با برنده شدن توی battle royal. قهرمانی کلاس تلوزیون با غلبه بر Steve Simpson در تاریخ Oct 20/86 قهرمانیی IWGP Tag Team به همراه Vader با غلبه بر Hiroshi Hase & Keji Mutoh در تاریخ Mar 1/92 قهرمانی NEW/NWA شمال با غلبه بر Jim Niedhart در تاریخ March 16, 1996 قهرمانی جهانی امریکا با غلبه بر Typhoon در تاریخ (May 18, 1996 قهرمانی شش نفره ی Tag Team به همراه Hiromichi Fuyuki & Youji Anjoh قهرمانیی سنگین وزن جهان ECW با غلبه بر Shane Douglas در تاریخ October 16, 1997 قهرمانی ECW تلوزیون با غلبه بر Taz قهرمانیی WCW Tag Team به همراه DDP با غلبه بر Raven & Saturn در تاریخ May 31, 1999 قهرمانیی WCW Hardcore

نویسنده : نظرات 0 دوشنبه 17 خرداد 1395  - 7:26 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

حسین رضازاده متولد اردبیل به سال ۱۳۵۷ است او که از ۱۵ سالگی شروع به ورزش وزنه برداری کرد بارها با مدال‌هایش برای ایران افتخار به ارمغان آورد و در این سال‌ها بارها رکوردهای جهان و المپیک را بهبود بخشید. حسین رضازاده قهرمان نامدار وزنه‌برداری ایران و جهان در مرداد ۱۳۸۷ از حضور در بازی‌های المپیک منع شد. رضازاده دارای یک فرزند پسر به نام ابوالفضل می‌باشد ● افتخارات: ▪ مدال برنز بازی‌های آسیایی ۱۹۹۸ تایلند ▪ مدال برنز مسابقه‌های قهرمانی جهان ۱۹۹۹ یونان ▪ مدال طلای مسابقه‌های قهرمانی آسیا ۱۹۹۹ چین ▪ مدال طلای بازی‌های المپیک ۲۰۰۰ سیدنی ▪ مدال طلای مسابقات ستاره‌های جهان ۲۰۰۱ استرالیا ▪ مدال طلای بازی‌های آسیایی ۲۰۰۲ بوسان ▪ مدال طلای مسابقه‌های قهرمانی جهان ۲۰۰۲ لهستان ▪ مدال طلای ستاره‌های جهان ۲۰۰۲ روسیه ▪ مدال طلای جایزه بزرگ ۲۰۰۲ نروژ ▪ مدال طلای مسابقات قهرمانی آسیا ۲۰۰۳ چین ▪ مدال طلای مسابقات قهرمانی جهان ۲۰۰۳ کانادا ▪ مدال طلای بازی‌های المپیک ۲۰۰۴ آتن ▪ مدال طلای مسابقه‌های قهرمانی آسیا ۲۰۰۵ امارات ▪ مدال طلای مسابقات قهرمانی جهان ۲۰۰۵ قطر ▪ مدال طلای مسابقات قهرمانی جهان ۲۰۰۶ دومینیکن ▪ مدال طلای بازی‌های آسیایی ۲۰۰۶ دوحه

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 16 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

محمد خسروی در روز ۲۲ خرداد ۱۳۷۰ متولد شد. او در خانواده مذهبی و کاملا علمی به دنیا آمد.تکواندو را در ۶ سالگی زیر نظر استاد جافر وفایی در شهر خرم آباد شروع کرد.تمام کارشناسان ورزشی استیل وبدن او را کشتی گیری می نامیدند.در سن ۹ سالگی قهرمان استان لرستان شد و به مسابقات کشوری را یافت.او جوانی شوخ طب بود ودر تمرینات بر خلاف انتظار بسیار آرام ومتواضع تمرین می کرد. در سال ۱۳۸۰ اولین مدال قهرمانی کشور خود را در مسابقات نونهالان کشور بدست آورد که در همان سال هم به عنوان قهرمانی تورنمنت بین المللی بحرین دست یافت. تکواندوکاری تکنیکی که مهارت خوبی در اداره کردن بازی دارد وخوب میداند با توجه به قد کوتاهی که دارد از حریفان خود چطور امتیاز بگیرد. در سال ۸۲ به عضویت تیم همای تهران رفت ودر انجا به موفقیت های دست یافت. او در طی سالیان ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۸ مدال های زیادی بدست آورد که ار مهمترین مدال های او می توان به مدال های زیر اشاره کرد: طلای قهرمانی تورنمنت بین المللی قطر در سال ۲۰۰۴ نقره جشنواره هنرهای رزمی ۲۰۰۶ کره جنوبی طلای قهرمانی جام فجر ۲۰۰۰۶ تهران نقره قهرمانی نوجوانان آسیا ۲۰۰۷ اردن طلای قهرمانی غرب آسیا ۲۰۰۸ تهران طلای جام ریاست جمهوری اسپانیا درسال ۲۰۰۸ محمد خسروی هم اکنون در تیم سایپای تهران عضویت دارد و به راه خود ادامه می دهد که به کسب افتخار در میادین ورزشی مهم جهان دست یابد. با تمام وجود برای این قهرمان کوتاه قامت ولی خطرناک لرستانی دعا می کنیم که در مسابقات ورزشی پرچم کشور عزیزمون ایران را بر بام دنیا قرار دهد و میلیون ها ایرانی را خوشحال کند

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 16 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

محمد باقری معتمد (زادهٔ ۴ بهمن ۱۳۶۴ در تهران) تکواندوکار ایرانی و قهرمان تکواندو جهان و آسیا است. وی تنها مدال طلای ایران در مسابقات جهانی تکواندو ۲۰۰۹ دانمارک را در وزن چهارم کسب کرد. معتمد در سال ۱۳۸۰ به عضویت تیم ملی درآمد و ۱ مدال نقره در جام جهانی تکواندو، ۱ طلا، ۱ نقره و ۱ برنز در قهرمانی آسیا، ۱ نقره در مسابقات قهرمانی دانشجویان جهان و ۲ طلا و ۱ نقره در المپیاد دانشجویان جهان را نیز به دست آورده‌است محمد باقری معتمد، در بازی‌های آسیایی گوانگ‌ژو، مدال طلای وزن ۶۸ کیلوگرم را بدست آورد. او همچنین در اردیبهشت ماه 1390 نشان نقره رقابت‌های قهرمانی جهان را بدست آورد و سکوی نخست این رقابت‌ها را از دست داد. او درحالی به نشان نقره بسنده کرد که تا اواسط راند سوم با نتیجه ۸ بر ۴ از حریفش پیش بود، اما پس از اعتراضی که بر روی یکی از امتیازهای او صورت گرفت و بازی متوقف شد، شیرازه رقابت را از دست داد و در ثانیه‌های باقی مانده، نه تنها تکواندوکار ترک امتیازهای عقب افتاده را جبران کرد، بلکه در پایان با نتیجه ۹ بر ۸ پیروز میدان شد تا معتمد نتواند عنوان قهرمانی‌اش را تکرار کند.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 16 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

مهدی بی باک در 29 تير ماه سال 1357 در تهران به دنيا آمد نام خانوادگیش به طور كامل (بي‌‌باك اصل) است. پدرش اصليت سرابي داشتند و مادرم مهاجر باكو بودند، آشنايي آن دو باعث ازدواجشان شد و ثمره ازدواج هم شش پسر... او هم به عنوان آخرين فرزند خانواده در خيابان معلم تهران به دنيا آمد، هم ‌اكنون به همراه مادرش و برادرش (كيوان) در محله پاسداران زندگي مي‌‌كنند. چهار برادر ديگرش، همگي متاهل هستند در سال 1365، زماني كه‌ نه ‌ساله بود، علاقه‌ وافري به تكواندو پيدا كرد. به پدر گفت كه مرا در يك باشگاه ثبت‌نام كند. مادرش مخالف بود و مي‌‌گفت به درست لطمه مي‌‌خورد، اما پدرش او را قانع كرد كه اجازه بدهيم (مهدي) از حالا كه كودكي بيش نيست، قدرت تصميم‌گيري براي آينده‌اش را داشته باشد و مادرش هم به همراه پدر همفكر شدند و اين شد كه دستش را گرفتند و به باشگاه صحرا) بردند. مربي و استادش (علي‌اكبر سلطاني) به او آموزش تكواندو داد و خيلي زود توانستم كمربندهاي رنگ و وارنگ بگيرد و سرانجام به كمربند مشكي رسيد و دان‌هاي مختلف... تا امروز هم همچنان زير نظر استاد سلطاني تمرين مي‌‌كند... چرا كه زندگي ورزشي‌ام را مديون وي هست فعالیتها: • تکواندو • قهرمانان ورزشی

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 16 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

مهروز ساعی بيست و دو سال سن دارد او در رشته ي تربيت بدني تحصيل و از هفت سالگي تکواندو کار مي کند او دو برادر به نامهاي هادي و مهران دارد هادي ساعي که ديگر نيازي به معرفي ندارد و آخرين مدالي که راي ايران کسب کرد مدال طلا بازيهاي المپیک پکن بود. به گفته ي مهروز ، مهران نيز براي اردوي تيم ملي تکواندو انتخاب شد اما بخاطر مسائل کاري ورزش را ادامه نداد. مهروز هم مانند هادي در رقابتهاي دوحه مدال برنز کسب کرد

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 16 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

یوسف کرمی درسال 1362 در میانه متولد شد.اوهفتمین فرزند خانواده ودارای مدرک تحصیلی دیپلم می باشد . وی از بچگی به تکواندو علاقه مند بوده وفوتبال را نیز بصورت نفریحی بازی کرده است .او از سال 71 در رشته تکواندوفعالیت خودرا آغاز کردبطوری که قهرمان تکواندو در رده نوجوانان استان آذربایجان شرقی شد.وی از سال 78 به عضویت تیم ملی در آمد . مشوقین اصلی او والدین وسپس مربیانش چون آقایان حسین اکرمی ، حسن ذوالقدر ، کریمی ، افلاکی و دکتر بهرامی بودند که در کسب موفقیت نامبرده نقش بسزایی بعهده داشتند برخی از مقامهای او در سطوح بین المللی عبارتند از : • کسب مدال طلا در مسابقه بین المللی قبرس ( 1999) • کسب مدال طلا وستاره در مسابقات بین المللی ترکیه ( 2000) • کسب مدال طلا در مسابقات جهانی نوجوانان ایرلند جنوبی( 2000) • کسب مدال طلا در مسابقات بین المللی آلمان – جام پاکال (2000) • کسب مدال طلا در مسابقات بزرگسالان آسیا – اقیانوسیه ( 2001) • کسب مدال طلا در مسابقات بین المللی آلمان ( 2001) • کسب مدال طلا در مسابقات بین المللی لبنان (2002) • کسب مدال طلا در مسابقات جام جهانی ژاپن ( 2002) • کسب مدال طلا در مسابقات المپیک پلیس های جهان – اسپانیا ( 2002) • کسب مدال طلا در مسابقات قهرمانی ارتش های جهان – کرواسی ( 2003) • کسب مدال طلا و ستاره مسابقات جایزه بزرگ – هلند ( 2003) • کسب مدال طلا در مسابقات قهرمانی بین المللی بلژیک ( 2003) • کسب مدال طلا در مسابقات قهرمانی جهان – آلمان ( 2003) • کسب مدال طلا در مسابقات ستارگان جهان – کره ( 2003) • کسب مدال نقره در مسابقات انتخابی المپیک – فرانسه ( 2003)

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 16 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

مهدی بی باک در 29 تير ماه سال 1357 در تهران به دنيا آمد نام خانوادگیش به طور كامل (بي‌‌باك اصل) است. پدرش اصليت سرابي داشتند و مادرم مهاجر باكو بودند، آشنايي آن دو باعث ازدواجشان شد و ثمره ازدواج هم شش پسر... او هم به عنوان آخرين فرزند خانواده در خيابان معلم تهران به دنيا آمد، هم ‌اكنون به همراه مادرش و برادرش (كيوان) در محله پاسداران زندگي مي‌‌كنند. چهار برادر ديگرش، همگي متاهل هستند در سال 1365، زماني كه‌ نه ‌ساله بود، علاقه‌ وافري به تكواندو پيدا كرد. به پدر گفت كه مرا در يك باشگاه ثبت‌نام كند. مادرش مخالف بود و مي‌‌گفت به درست لطمه مي‌‌خورد، اما پدرش او را قانع كرد كه اجازه بدهيم (مهدي) از حالا كه كودكي بيش نيست، قدرت تصميم‌گيري براي آينده‌اش را داشته باشد و مادرش هم به همراه پدر همفكر شدند و اين شد كه دستش را گرفتند و به باشگاه صحرا) بردند. مربي و استادش (علي‌اكبر سلطاني) به او آموزش تكواندو داد و خيلي زود توانستم كمربندهاي رنگ و وارنگ بگيرد و سرانجام به كمربند مشكي رسيد و دان‌هاي مختلف... تا امروز هم همچنان زير نظر استاد سلطاني تمرين مي‌‌كند... چرا كه زندگي ورزشي‌ام را مديون وي هست

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 16 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

سارا خوش جمال فکری در سال 1367 در رودبار متولد شد وی دو برادر و یک خواهر بزرگ تر از خود دارد که همگی آنها ورزشکار بوده اند. پدر و مادرش معلم هستند و کمک آنها باعث شد که سارا در سن16 سالگی وارد دانشگاه شد و در رشته فیزیک ادامه تحصیل دهد. به خاطر حضور در اردوهای مختلف مجبور شد که رشته فیزیک را رها کند و در حال حاضر دانشجوی ترم دوم تربیت بدنی است. حدود9 سال است که تکواندو را تحت نظر خانم آذر مهر پیگیری میکند ودر 5 سال گذشته به صورت دائم در اردوهای تیم ملی حضور یافته است. در حال حاضر دان 3 تکواندو دارد از عناوینش می توان به مقام دوم پایتخت های کشور های اسلامی ، مقام دوم مسابقات چین، مقتم دوم مسابقات کره، سوم مسابقات لبنان، مقام دوم مسابقات هلند، مقام اول دهه فجر و سر انجام مقام 3 مسابقات آسیایی و کسب سهمیه المپیک اشاره کرد سارا خوش جمال فکری امروز سی ام مرداد 1387 در آوردگاه المپیک پکن بعد از شکست اولین حریف خود در دیدار دوم مقابل حریفی از چین تایپه بعد از سه راند مبارزه و مساوی شدن نتیجه در راند طلایی نتیجه را واگذار کرد و در عین شایستگی حذف شد

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 16 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

حسن ذوالقدر رافتخارترين مربي تكواندو است. او در اين چند سال آن قدر مورد توجه فدراسيون پولادگر بودكه حالا همه پذيرفته اند او بيش از ساير همتاهايش با جو و فضاي تكواندوي دنيا آشناست. سرمربي تيم ملي تكواندو يكي از مربيان مطرح كنوني جهان هم محسوب مي شود. اعتماد به نفس و دلسوزي او زبانزد است، مهم آنكه شاگردانش او را بسيار قبول دارند و كاملا در طول مبارزات از تدابيرش نهايت بهره را مي برند . ذوالقدر پيرامون دوره هفدهم مسابقات قهرماني جهان مي گويد: «اميدوارم حوادث دوره پيش در مادريد تكرار نشود.» او كه تاب مقاومت در مقابل بي عدالتي هاي كره اي ها را از دست داده بود، حتي با محروميت هم مواجه شد، و ليكن رايزني هاي گسترده فدراسيون تكواندو باعث شد تا او دوباره به صحنه بازگردد. وي اعتقاد دارد كه تيم پرستاره ايران هيچ چيز براي قهرماني كم ندارد و حتي مي توان گفت كه اين تيم بهترين تيم تاريخ تكواندوي ايران است

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 16 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

درسال1360درتهران متولدشد.وی فرزند اول خانواده ودارای مدرک کارشناسی تربیت بدنی است.او در رشته های ژیمناستیک وفوتبال نیز فعالیت داشته بطوری که اولین مقام های خودرا دراین دو رشته کسب کرده است.وی ازسال1370 به رشته تکواندو علاقه مندشدودرسال 1371رتبه سوم مسابقات آموزشگاهی تهران راکسب کرد.اوکه قهرمان مسابقات تکواندو می باشد ودرتهران سکونت داردازاواخرسال 1376به عضویت تیم ملی درآمدوزیرنظر استادانی چون پرویز زمانی،غلامحسین ذوالقدر،مرتضی کریمی ومرتضی بهرامی نژاد به فعالیت وتمرین پرداخت.مشوقین اصلی بهزاد والدین وسپس مربیان تیم ملی وباشگاهی اوبودند. مقام های جهانی نامبرده درسطوح مختلف عبارتند از: نفردوم جام جهانی بزرگسالان آلمان (1998) نفردوم جام جهانی مسابقات بزرگسال المپیک سیدنی(1999) نفرسوم مسابقات ارتشهای جهان (1999) نفراول تورنمنت بلژیک-بروکسل(2000) نفراول جام ساکسون آلمان ومسابقات قهرمانی جهان درآلمان (2001) نفراول جام پارک پوکان آلمان(2002) نفر اول جام اپن فرانسه(2002) نفرسوم جام جهانی توکیو(2002) نفردوم مسابقات قهرمانی جهان درآلمان(2003)

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 16 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

متولد ۲۱ خرداد ۱۳۵۵ در شهر ری، قهرمان تکواندو جهان و المپیک است. او با به‌دست آوردن دو مدال طلا و یک مدال برنز، پرافتخارترین ورزشکار ایرانی در تاریخ بازیهای المپیک است. خواهرش، مهروز ساعی نیز عضو تیم ملی تکواندو بانوان ایران و یکی از زنان نامدار ورزش زنان ايران است است. هادی ساعی عضو شورای شهر تهران نیز است. بازی‌های المپیک • طلاي پکن ۲۰۰۸ • طلاي آتن ۲۰۰۴ • برنز سیدنی ۲۰۰۰ مسابقات جهانی • طلاي ادمونتون ۱۹۹۹ • طلاي مادرید ۲۰۰۵ • نقره گارمیش-پارتنکیرچن ۲۰۰۳ • برنز پکن ۲۰۰۷ بازی‌های آسیایی • طلاي بوسان ۲۰۰۲ • برنز دوحه ۲۰۰۶ مسابقات آسیایی • طلاي بانگکوک ۲۰۰۶ • نقره امان ۲۰۰۲ او تمرین تکواندو را از ۷ سالگی آغاز کرد و از رده سنی نوجوانان تاکنون به طور مستمر در تیم ملی تکواندو ایران حضور داشته‌است. ساعی برنده مدال طلای المپیک آتن، مدال برنز المپیک سیدنی در دسته ۶۸ کیلوگرم و مدال طلای المپيک پکن است که اولین مدال‌ و مدال طلای ایران در ورزشی غیر از کشتی و وزنه برداری در المپیک بودند. قد او ۱۸۲ سانتیمتر و وزنش ۷۹ کیلوگرم است مقام‌ها • ارتش‌های جهان ۱۹۹۵ • ارتش‌های جهان کرواسی ۱۹۹۶ • بازی‌های غرب آسیا ۱۹۹۷ • جام جهانی آلمان ۱۹۹۸ • مسابقات جهانی ادمونتون، کانادا ۱۹۹۹ • انتخابی المپیک سیدنی ۱۹۹۹ • جام جهانی فرانسه ۲۰۰۰ • المپیک سیدنی ۲۰۰۰ • جام جهانی ویتنام ۲۰۰۱ • قهرمانی آسیا و اقیانوسیه ۲۰۰۲ • جام جهانی ژاپن ۲۰۰۲ • بازیهای آسیایی بوسان ۲۰۰۲ • مسابقات جهانی گارمیش-پارتنکیرچن، آلمان ۲۰۰۳ • انتخابی المپیک آتن ۲۰۰۴ • المپیک آتن ۲۰۰۴ • مسابقات جهانی مادرید ۲۰۰۵ • قهرمانی آسیا تایلند ۲۰۰۶ • بازی‌های آسیایی دوحه ۲۰۰۶ • مسابقات جهانی پکن ۲۰۰۷ • المپیک پکن ۲۰۰۸ فعالیتهای سیاسی و اجتماعی هادی ساعی در دی ۱۳۸۲، پس از وقوع زمین‌لرزه بم مدال‌های خود را (یک مدال برنز المپیک و دیگر مدالهای کسب شده‌اش تا آن زمان) را برای کمک به زلزله زدگان اهدا کرد ساعی در سال ۱۳۸۵ در سومین دوره انتخابات شورای شهر تهران شرکت کرد و به مقام پنجم انتخابات رسید و به شورای شهر تهران راه یافت

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 16 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

پرویز هادی باسمنج کشتی‌گیر وزن۱۲۰ کیلوگرم ایرانی زادهٔ ۲۵ آبان ۱۳۶۶ در باسمنج، تبریز در آذربایجان شرقی است. وی برنده یک مدال نقره مسابقات قهرمانی دانشجویان جهان دو مدال طلای مسابقات آسیایی کشتی است.

در تاریخ،۷ مهر ۱۳۹۳، ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۴ در بازی های آسیایی اینچئون کره ی جنوبی،با برد بر حریف قزاقستانی در فینال وزن ۱۲۵ کیلوگرم،به مدال طلا دست یافت و دهمین مدال طلای کاروان جمهوری اسلامی ایران را به ارمغان آورد.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 16 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

علی‌رضا سلیمانی کربلایی (۱۵ بهمن ۱۳۳۵ تهران – ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ تهران) کشتی‌گیر سابق اهل ایران بود.

وی تنها کشتی گیر آزادکار در دسته سنگین وزن می‌باشد که توانسته برای کشور ایران مدال طلای جهانی را کسب کند. علی‌رضا سلیمانی در مسابقات جهانی کشتی آزاد ۱۹۸۹ در رده سنگین وزن توانست به مدال طلای این مسابقات دست یابد، از دیگر افتخار سلیمانی می‌توان به مدال طلای مسابقات آسیایی ۱۹۸۶، اشاره کرد.

سلیمانی در بازی‌های المپیک تابستانی ۱۹۷۶ با ۲۰ سال سن نماینده ایران در وزن ۹۷ کیلوگرم کشتی آزاد بوده است، همچنین وی در بازی‌های المپیک تابستانی ۱۹۹۲ با ۳۶ سال پرچم‌دار ایران در این مسابقات بوده است.

همچنین وی در مسابقات کشتی جهانی ۱۹۹۳ مربی تیم ایران بوده است.

افتخارات

    مدال طلا مسابقات جام مارتینتی ۱۹۸۹ در وزن ۱۳۰ کیلوگرم

    مدال طلای بازی‌های آسیایی ۱۹۸۶ سئول در وزن ۱۳۰ کیلوگرم

    مدال برنز مسابقات قهرمانی آسیا سال ۱۹۷۹ در وزن ۱۰۰ کیلوگرم

    مدال طلای قهرمانی آسیا سال ۱۹۸۱ لاهور در وزن ۱۰۰ کیلوگرم

    مدال طلای قهرمانی آسیا سال ۱۹۸۳ در وزن ۱۰۰ کیلوگرم

    مدال طلای قهرمانی آسیا سال ۱۹۸۷ بمبئی در وزن ۱۳۰ کیلوگرم

    مدال طلای قهرمانی آسیا در سال ۱۹۸۹ توکیو در وزن ۱۳۰ کیلوگرم

    مدال طلای مسابقات جهانی در سال ۱۹۸۹ سوئیس در وزن ۱۳۰ کیلوگرم

    مدال طلای قهرمانی آسیا در سال ۱۹۹۱ دهلی در وزن ۱۳۰ کیلوگرم

درگذشت

علی‌رضا سلیمانی در صبحگاه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ در ۵۸ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 16 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

 

محمد عرب که از هم دوره‌ای‌های جهان پهلوان غلامرضا تختی و از دوستان نزدیک او بود،عرب حدود 14 سال قهرمان ملی کشتی کشور در هر دو رشته آزاد و فرنگی بود و مدال‌های بی شمار کشوری داشت. عرب در مسابقات جهانی 1966 تولیدو نیز به عضویت تیم ملی کشتی فرنگی ایران درآمد. او از دوستان نزدیک غلامرضا تختی بود که در روز وفاتش به همراه نبی سروری پیکر جهان پهلوان را غسل دادند.
 
عرب به دلیل جراحی قلب مدتی در بستر بیماری به سر می‌برد که سرانجام یکشنبه 17 دی ماه 1391 و در چهل و پنجمین سالروز درگذشت تختی، دعوت حق را اجابت کرد.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 16 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

قاسم غلامرضا رضایی (زاده ۲۷ مرداد ۱۳۶۴ در آمل) کشتی‌گیر ایرانی قهرمان و برنده مدال طلای المپیک لندن که در وزن ۹۶ کیلوگرم کشتی فرنگی در مسابقات المپیک پکن نیز شرکت کرد و همچنین طلای جهانی ۲۰۰۸ را هم به گردن آویخت.

وی در سال ۲۰۰۷ برنده مدال برنز مسابقات جهانی شد.
المپیک تابستانی لندن ۲۰۱۲ 
قاسم رضایی ابتدا استراحت داشت و در اولین مسابقه خود در المپیک لندن توانست کِنِک ایلدیم از ترکیه را با نتیجه سه بر یک شکست دهد و به مرحله بعدی صعود کند ، در مرحله بعدی ، او با آرتور الکساینار ارمنستانی به مبارزه پرداخت که در پایان با نتیجه سه بر صفر پیروز این مسابقه شد و به جمع چهار تیم برتر این دوره از مسابقات پیوست ، در نیمه نهایی این مسابقات نیز با یونیور استرادا فالکون از کوبا مسابقه داد و باز هم با راحتی توانست سه بر صفر این حریف کوبایی خود را از پیش رو بردارد و با اقتدار به فینال این دوره از مسابقات برسد . وی در فینال این دوره از مسابقات المپیک توانست با نتیجه سه بر صفر و مقتدرانه رستم توترف روس را شکست دهد و سومین مدال طلای ایران را در کشتی فرنگی به دست آورد

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 16 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

لیلا اسفندیاری کجوری راد (۲۷ بهمن ۱۳۴۹، تهران - ۳۱ تیر ۱۳۹۰، گاشربروم ۲) کوهنورد زن ایرانی بود که رکوردهای صعود متعددی را به عنوان نخستین زن کوهنورد ایرانی به نام خود به ثبت رساند. در یکی از شاخص‌ترین صعودهای خود موفق شد به قله دشوار نانگاپاربات صعود کند؛ صعودی که از سوی فدراسیون کوهنوردی ایران هرگز پذیرفته نشد. اما پس از مرگش بارها از این صعود یاد شد. وی همچنین در تلاش برای ثبت رکوردی جدید، قصد صعود به قله کی۲، دشوارترین قله جهان را داشت که به دلیل شرایط نامساعد جوی موفق به این کار نشد. وجه مشخص صعودهای وی به هیمالیا، تأمین هزینه صعودها شخصاً و بدون کمک‌های دولتی بوده‌است تا جایی که به گفته خود برای صعود به قله K۲ مجبور شده‌است خانه خود را بفروشد. وی در آخرین صعود خود در راه بازگشت از صعود موفق قله گاشربروم ۲ به دلیل خستگی و از دست دادن تعادل خود در سقوطی ۳۰۰ متری کشته شد. بنابر وصیت وی جسد وی در همان محل باقی ماند و در قطعه نام‌آوران بهشت زهرا تهران تندیسی به یاد وی ساخته شد. فیلم یا مستندی به نام لیلای بی لیلی که نسخهٔ اولیهٔ فیلم مربوطه، در ابتدا به سفارش باشگاه کوهنوردی دماوند تهیه شده بود تا در مراسم یادبود او به نمایش عمومی در آید که به دلایل نامعلومی در آخرین لحظات مراسم از پخش آن در سالن ممانعت به عمل آمد. این فیلم در مورد زندگی و مرگ لیلا اسفندیاری تهیه شده که هنوز منتشر نشده است.
زندگی شخصی
لیلا در یک خانواده مذهبی و مرفه متولد شد. تعصب پدر موجب سخت‌گیری‌ها و محدودیت‌های زیادی در دوران نوجوانی و جوانی لیلا می‌شود. علی‌رغم علاقه وی به تحصیلات دانشگاهی در رشته حقوق، پدرش با این استدلال که در رشته حقوق مجبور است در محیطی مردانه کار کند، وی را وادار به تحصیل در رشته آزمایشگاهی میکروبیولوژی می‌کند. وی بعد از اتمام تحصیل و بازگشت به منزل از خانواده خود جدا می‌شود و خانواده‌اش (پدر خانواده) نیز وی را ترد می‌کنند. در سالهای اولیه استقلال، وی از طریق تدریس خصوصی و کار در کارخانه دستمال کاغذی مخارج خود را تامین می‌نمود. پس از اتمام دانشگاه در بیمارستان آبان مشغول به کار می‌شود. زمانی که تصمیم به صعود به نانگاپاربات می‌گیرد، وی موفق به جذب یک اسپانسر می‌شود و به این ترتیب از کار در بیمارستان استعفا می‌دهد و تا زمانی که در قید حیات بود، روزانه دست‌کم ۷ ساعت تمرین کوهنوردی، بدن‌سازی، شنا و سنگ‌نوردی را در دستور کار خود قرار می‌داد. وی آرزو داشت در کوهستان و یا در غار جان خود را از دست دهد و از این‌رو به هم تیمی‌اش، سامان نعمتی که در حین صعود به قله نانگاپاربات جان خود را از دست داده بود، غبطه می‌خورد.
کوهنوردی
وی کوهنوردی را از سال ۸۱ - ۱۳۸۰ به صورت تفریحی آغاز کرده بود و قله توچال اولین قله فتح‌شده توسط وی بود. در سال ۸۱ به عضویت باشگاه اسکی و کوهنوردی دماوند در آمد. وی با این گروه توانست بیشتر قله‌های ایران را صعود کند و اغلب غارهای ایران را بپیماید. وی موفق شد ۲۲ مرتبه کوه دماوند را فتح نماید که این صعودها از ۳ مسیر مختلف انجام شده است. وی همچنین در سال۱۳۸۶ با هم‌طنابی منیره رفیعی به عنوان نخستین صعود مستقل زنانه موفق به صعود دیواره علم‌کوه گشت.
سال ۱۳۸۱ لیلا اسفندیاری به عنوان اولین زن ایرانی موفق به پیمایش کامل غار پراو، عمیق‌ترین غار ایران در استان کرمانشاه شد.
در سال ۱۳۸۶ تصمیم می‌گیرد به غار ورونیکا، عمیق‌ترین غار دنیا در آبخازیا برود که در آنجا پلیس روسیه به دلیل ایرانی بودن، اجازه ورود وی و همراهانش را به آبخازیا را نمی‌دهد. بعد از این ناکامی وی تصمیم به برنامه‌ریزی صعود به نانگاپاربات می‌گیرد.
اولین صعود وی به قلل بالای ۸۰۰۰ متر در سال ۱۳۸۷ و با صعود به قله نانگاپاربات (۸۱۲۶ متر) صورت گرفت. وی در ابتدا تصمیم به صعود انفرادی داشت ولی در ادامه دوستانش به نام‌های کاظم فریدیان، سامان نعمتی، سهند عقدایی، احسان پرتوی‌نیا، حسین ابوالحسنی و محمد نوروزی به وی ملحق شدند. این صعود به دلیل فقدان مدارک لازم برای اثبات فتح قله اصلی نانگاپاربات از سوی فدراسیون کوهنوردی ایران مورد قبول قرار نگرفت. در این صعود سامان نعمتی، به دلیل جدا شدن از گروه و پنهان شدن به قصد ادامه تلاش برای صعود به قله و زمین‌گیر شدن در طوفان جان خود را از دست داد. برخی فعالان جامعه کوهنوردان ایران در اعتراض به آنچه برخورد غیرحرفه‌ای با بازگرداندن سامان نعمتی و حواشی مفقود شدن او نامیدند انتقاداتی به سرپرست و مربی فنی این صعود وارد کردند.
در سال ۱۳۸۹ نیز تا ارتفاع ۷۵۶۵ متری قله کی۲ صعود کرد که به دلیل هوای نامساعد همه گروه مجبور به بازگشت شدند.
وی در طول دوران ورزشی‌اش ۲ بار مجبور به جراحی دیسک کمر خود شد ولی با کمک پزشک متخصص دوباره به کوهنوردی حرفه‌ای بازگشت.
درگذشت
لیلا اسفندیاری که برای صعود به قله‌های گاشربروم ۱و۲ که به این کوهستان رفته بود، در دومین تلاش خود، در ساعت ۱۴:۱۵ظهر جمعه مورخ ۳۱ تیر ۱۳۹۰ (۲۲ ژوئیه ۲۰۱۱) موفق می‌شود قله گاشربروم ۲ را صعود کند. اما در حین فرود دقایقی بعد در بازگشت تیمی (۶ مرد و لیلا) از قله به سمت کمپ ۳، در حدود ساعت ۱۴:۳۰ دو نیم بعد از ظهر به دلیل خستگی و از دست دادن تعادل خود از مسیر دشوار یخی زیر قله سقوط می‌کند و در حدود ارتفاع۷۸۰۰ متری در مکانی خارج ازمسیر در میان صخره‌ها، بین دو شیب یخی متوقف می‌شود.
صعودها
۱۳۸۱ پیمایش کامل غار پراو به عنوان اولین زن
۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶ صعود دهها مسیر بر دیواره‌های علم کوه، بیستون، لجور، یافته، اخلمد، صفه، زنوز، کلاهک ماکو و...
۱۳۸۵ صعود یخچال‌های سبلان و کسری
۱۳۸۶ صعود یخچال دره یخار دماوند به عنوان اولین و تنها زن ایرانی
اولین صعود دیواره علم کوه با منیره رفیعی نخستین صعود مستقل زنانه
۱۳۸۰ تا ۱۳۸۹ صعود زمستانه قله دماوند از مسیرهای مختلف
۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷ پیمایش زمستانه خط‌الراس البرز
۱۳۸۶ سرپرستی نخستین گروه ایرانی و پیمایش کامل غار نمکدان، طولانی ترین غار نمکی جهان
۱۳۸۷ صعود به قلهٔ نانگاپاربات به ارتفاع ۸۱۲۶ متر و سرپرستی گروه
۱۳۸۸ پیمایش غارهای جیتا، سینک هول بلا و آلبرت در لبنان
۱۳۸۸ سرپرست برنامه اکتشاف غارهای میدان پرآو و اکتشاف غار میراث
۱۳۸۸ شرکت در برنامه بین‌المللی اکتشاف غارهای مگالایای هند به عنوان نماینده ایران
۱۳۸۹ شرکت در برنامه‌های اکتشافی غارهای انگرمینوسپیدان و غار جهان بین
۱۳۸۹ تلاش برای صعود قله کی ۲ دشوارترین کوه جهان و صعود به کمپ ۲ تا ارتفاع ۷۵۶۵ متری
۱۳۹۰ صعود به قله گاشربروم ۲ به ارتفاع ۸۰۳۵ متر و جان باختن در راه بازگشت از قله در اثر سقوط

نویسنده : نظرات 0 شنبه 15 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 20 منبع :

آلن ازاییل آیورسن (به انگلیسی: ‎Allen Ezail Iverson ‏) (۷ ژوئن ۱۹۷۵، همپتون، ویرجینیا - ) بسکتبالیست حرفه‌ای آمریکایی است. وی اکتون در تیم دیترویت پیستونز در ان‌بی‌ای بازی می‌کند.

نویسنده : نظرات 0 شنبه 15 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

محمد نصیری در سال 1324 در تهران به دنیا آمد

وی وزنه‌ بردار افسانه‌ای تاریخ ورزش ایران و دارنده ‪ ۹‬مدال طلا، نقره و برنز جهان و المپیک است.
محمد نصیری تنها وزنه برداری است که در ‪ ۴‬دوره رقابت‌های المپیک و ‪ ۳‬ دوره بازیهای آسیایی حضور داشته و برای کشورمان افتخار آفرینی کرده است.
نصیری اولین وزنه‌بردار ایرانی است که قهرمان المپیک شد. او تنها وزنه‌بردار ایرانی است که در چهار دوره از رقابت‌های المپیک حضور داشته و در سه دوره اش مدال گرفته. نصیری ۱۸ بار هم رکوردهای جهانی جدیدی را به ثبت رساند.
نصیری در سال ۱۳۴۱ در هفده سالگی با کسب مقام سوم تهران در دسته مگس وزن چهره شد. سپس دو سال متوالی به مقام قهرمانی ایران رسید تا مجوز حضور در المپیک توکیو را دریافت کند. وی در المپیک ۱۹۶۴، بین ۲۴ شرکت کننده جوانترین وزنه بردار این دسته بود و پانزدهم شد.
دو سال بعد از المپیک، در رقابت های جهانی ۱۹۶۶ به میزبانی برلین شرقی روی سکوی سوم جهان ایستاد. هرچه زمان المپیک بعدی نزدیک‌تر می شد، آمادگی او نیز افزایش پیدا می‌کرد. همان سال در بازی‌های آسیایی باز هم رکورد خود را افزایش داد تا قهرمان دسته خروس وزن شود.
وی پس از سال‌ها دوری از وطن فروردین 86 به میهن بازگشت و چندی بعد با حکم‌ بهرام‌ افشار زاده‌ رئیس‌ فدراسیون‌ وزنه‌برداری به‌ عنوان‌ مربی‌ تیم‌ ملی‌ وزنه‌ برداری‌ نوجوانان‌ ایران‌ منصوب‌ شد.
 


 
 
افتخارات محمد نصیری:
مدال برنز رقابتهای آسیایی ‪ ۱۹۶۵‬تهران 
مدال برنز رقابتهای جهانی ‪ ۱۹۶۶‬برلین
مدال طلای بازیهای آسیایی ‪ ۱۹۶۶‬تایلند
مدال طلای مسابقات جهانی ماقبل المپیک، ‪ ۱۹۶۷‬مکزیک
مدال طلای رقابتهای المپیک ‪ ۱۹۶۸‬مکزیکوسیتی
مدال طلای رقابتهای جهانی ‪ ۱۹۶۹‬ورشو
مدال طلای رقابتهای جهانی ‪ ۱۹۷۰‬کلمبوس
مدال طلای بازیهای آسیایی ‪ ۱۹۷۰‬تایلند
مدال برنز رقابتهای جهانی ‪ ۱۹۷۱‬لیما
مدال طلای رقابتهای آسیایی ‪ ۱۹۷۱‬مانیل
مدال طلای مسابقات جهانی ماقبل المپیک، ‪ ۱۹۷۲‬اولم
مدال نقره رقابتهای المپیک ‪ ۱۹۷۲‬مونیخ
مدال طلای رقابتهای جهانی ‪ ۱۹۷۳‬هاوانا
مدال طلا رقابتهای جهانی ‪ ۱۹۷۴‬مانیل
‪ ۲‬مدال طلا و یک نقره بازیهای آسیایی ‪ ۱۹۷۴‬تهران
مدال برنز رقابتهای المپیک ‪ ۱۹۷۶‬مونترال
مدال طلای رقابتهای آسیایی ‪ ۱۹۷۷‬بغداد

نویسنده : نظرات 0 شنبه 15 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

جعفر سلماسی در سال 1297 در کاظمین کشور عراق به دنیا آمد.
وی در زمان کودکی به رشته‌های ورزشی ژیمناستیک و وزنه برداری علاقمند شد و از سن 10 سالگی ورزش را آغاز کرد. در انجام حرکات تعادلی و آکروباتیک تبحر داشت.
اما نیروی زیاد و توان جسمی‌اش چنان مشهود بود که وقتی مسابقات وزنه برداری قهرمانی کشور برگزار شد، با اطمینان خاطر در دسته پر وزن شرکت کرد.
وی در تهران در باشگاه نیرو راستی وزنه برداری را فراگرفت و در کنار رسول رئیسی و محمود نامجو پایه گذار اولین تیم ملی وزنه‌برداری ایران شد.
سلماسی در چهارم آبان ۱۳۲۳ در فضای باز امجدیه به صورت غیر رسمی رکورد المپیک برلین را شکست.
وی از سال ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۷، چهار سال متوالی قهرمان ایران شد. اوج جوانی‌اش همزمان با جنگ جهانی دوم بود.
سال ۱۹۴۴ وقتی ۲۶ ساله بود، رقابت‌های المپیک لغو شد. 4 سال بعد با خاموشی آتش جنگ، میزبانی المپیک برای دومین‌بار به لندن رسید.
وی در سال 1323 با مجموع 280 کیلوگرم قهرمان دسته پر وزن مسابقات قهرمانی کشور شد و این قهرمانی را در سال‌های 1324، 1325، 1326 و 1327 هم تکرار کرد.
ورزش ایران نخستین‌بار در سال 1948 در بازی‌های المپیک حضور یافت. جعفر سلماسی در پیکارهای دسته 60 کیلوگرم وزنه‌برداری حضور داشت و با درخشش در حرکت پرس و بلند کردن 100 کیلوگرم توانست 7.5 کیلوگرم رکورد المپیکی آنتونی ترلازو (از ایالات متحده و قهرمان المپیک قبل) را در هم بشکند.
در حرکت یک‌ضرب، سلماسی با 97.5 کیلوگرم به کار خود پایان داد ولی محمود فیاد از مصر با بلند کردن 105 کیلوگرم شگفتی آفرید و پس از ثبت رکورد 135 کیلوگرم در دوضرب، قهرمان المپیک شد.
سلماسی با 312.5 کیلوگرم در جای سوم این وزن قرار گرفت و نخستین مدال ورزش ایران در بازی‌های المپیک را برگردن آویخت.
سه سال پس از المپیک، وزنه برداری ایران در اولین دوره بازیهای آسیایی که در دهلی نو برگزار شد با کسب 7 مدال طلا و 3 مدال نقره به مقام قهرمانی آسیا دست یافت.
در دسته پر وزن، محمد جعفر سلماسی با ثبت رکورد 305 کیلوگرم به مدال طلا رسید و پس از آن از تیم ملی کناره‌گیری کرد.
جعفر سلماسی سال‌ها در آموزش و پرورش خدمت کرد و پس از بارنشستگی از سال 1373 در شهر قم سکنی گزید.
جعفر سلماسی که اولین مدال‌آور تاریخ ورزش ایران در رقابت‌های المپیک است در سال 1378 و در سن 81 سالگی در اثر بیماری دیابت در بیمارستان باهنر تهران درگذشت و پیکرش در قطعه 22 بهشت زهرا در کنار شادروان نامجو به خاک سپرده شد.

نویسنده : نظرات 0 شنبه 15 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

سهراب مرادی با اصلیت بختیاری در سال 1367 در شهر اصفهان به دنیا آمد.

وی از کودکی به ورزش در رشته ژیمناستیک علاقه‌مند بود اما در 9 سالگی به رشته وزنه‌برداری رو آورد و در زادگاه خود به ورزش پرداخت.
سهراب مرادی که دارای دیپلم تجربی است، در رشته وزنه‌برداری توانست به قهرمانی ایران، آسیا و جهان دست پیدا کند.
وی قهرمانی‌های زیادی در کشور دارد، همچنین 3 مدال طلای باشگاه‌های آسیا، 2 طلای بزرگسالان آسیا در کشور کره جنوبی سال 2012 و یک برنز جوانان جهان را در سال 2009 در اختیار دارد.
سهراب مرادی در سال 2012 با کسب 2 مدال طلای دوضرب و مجموع و یک مدال نقره یک‌ضرب قهرمان آسیا شد.
همچنین در پایان چهل و سومین دوره مسابقات قهرمانی آسیا در کره جنوبی، سهراب مرادی به عنوان بهترین وزنه بردار مسابقات معرفی شده است.
مرادی در مسابقات بزرگ المپیک 2012 لندن در جمع کاروان ورزشی ایران حضور داشت.

نویسنده : نظرات 0 شنبه 15 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

 

کیانوش رستمی (متولد ۱ مرداد ۱۳۷۰ در کرمانشاه) عضو تیم ملی وزنه‌برداری ایران است.
موفقیت‌های بین‌المللی 
 
وی در سال‌های ۲۰۱۱ میلادی و ۲۰۱۲ میلادی موفق به کسب نشان نقره مسابقات قهرمانی آسیا شد. وی در مسابقات وزنه‌برداری قهرمانی جهان ۲۰۱۱ در شهر پاریس فرانسه به مدال طلا دست یافته‌است و همچنین در رقابت‌های المپیک لندن موفق به دریافت مدال برنز شد.

نویسنده : نظرات 0 شنبه 15 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

کاظم رجبی (به انگلیسی: Kazem Rajabi) وزنه‌بردار دسته فوق‌سنگین جانبازان و معلولان ایرانی است که عنوان قوی‌ترین مرد جهان در بازی‌های پارالمپیک پکن را دارد.
 

وی با بالای سر بردن وزنه ۲۶۵ کیلوگرمی به مقام قهرمانی و مدال طلای سیزدهمین دوره بازی‌های پارالمپیک ۲۰۰۸ پکن دست یافت.
او در بازی‌های پارالمپیک ۲۰۰۴ آتن با مهار وزنه ۲۴۲.۵ کیلوگرمی صاحب مدال طلا شده بود، در جریان مسابقه پارالمپیک پکن رکورد خود در پارالمپیک را شکست.
کاظم رجبی علاوه بر قهرمانی در پارالمپیک، سه بار قهرمانی در پیکارهای جهانی، سه عنوان قهرمانی در سطح آسیا و چند قهرمانی در تورنمنت‌های بین‌المللی را هم در پرونده پرافتخار ورزشی خود لحاظ کرده‌است. کاظم رجبی برای آخرین بار در بازیهای آسیایی گوانگجو در سال ۲۰۱۰ به روی صحنه رفت و پس از کسب مدال نقره از ورزش قهرمانی کناره گیری کرد. رجبی در اردوهای پارالمپیک لندن بعنوان سرپرست در کنار تیم ملی وزنه برداری حضور داشت.

نویسنده : نظرات 0 شنبه 15 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

امیر جعفری ارنگه اول دیماه(۱۳۶۴ در تهران) وزنه بردار اهل ایران است. وی رشته وزنه برداری را به صورت جدی از دیماه ۱۳۸۴ آغاز نمود. برای اولین بار در سال ۱۳۸۶ به اردوی تیم ملی وزنه برداری معلولین ایران دعوت شد.

افتخارات ملی 
 
مدال نقره در مسابقات جهانی تایوان در سال ۲۰۰۷ با ثبت رکورد ۱۴۲٫۵ کیلوگرم
مدال طلا در مسابقات جهانی جوانان جهان در امریکا در سال ۲۰۰۸ با رکورد ۱۴۲٫۵ کیلوگرم
مدال طلا در مسابقات بین المللی اردن در سال ۲۰۱۱ با رکورد ۱۶۷ کیلوگرم
مدال نقره در مسابقات جهانی امارات در سال ۲۰۱۱ با رکورد ۱۷۰ کیلوگرم در دسته ۵۶ کیلوگرم
حضور در مسابقات پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن (مدال کسب نکرد)
 

 


 
افتخارات داخلی
 
در سال ۱۳۸۵ قهرمان جوانان کشور شد و در سال ۱۳۸۷ در مسابقات کشوری برنز گرفت.
در سالهای ۸۶ و ۸۷ در جمع ورزشکاران برتر سال کرج انتخاب شد.
در مسابقات جهانی تایوان رکورد جوانان جهان در دسته ۵۲ کیلوگرم را شکست.
در سال ۱۳۹۰ و در مسابقات اردن رکورد دسته ۵۲ کیلوگرم ایران را در اختیار گرفت.

نویسنده : نظرات 0 شنبه 15 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

 

 

نواب نصیرشلال (زاده ۱ آوریل ۱۹۸۹، در اهواز) وزنه بردار ایرانی است، که در سن ۱۵ سالگی ورزش وزنه برداری را آغاز نمود و ابتدا فعالیت خود را با باشگاه شرکت ملی نفت مسجدسلیمان آغاز کرد و هم اکنون یکی از ملی پوشان تیم ملی وزنه برداری در دسته ۱۰۵ کیلوگرم است.
او در المپیک تابستانی ۲۰۱۲ لندن موفق شد با بالا بردن وزنه ۱۸۴ کیلوگرم در ضربه اول و ۲۲۷ در دو ضرب و در مجموع ۴۱۱ کیلوگرم به مدال نقره این مسابقات دست پیدا کرد. با این مدال، ایران در این وزن، پس از ۱۲ سال (پس از مدال طلای حسین توکلی) صاحب مدال شد.

نویسنده : نظرات 0 شنبه 15 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

نواب نصیرشلال نواب نصیرشلال وزنه بردار ایرانی است که در سن 15 سالگی ورزش وزنه برداری را آغاز نمود و ابتدا فعالیت خود را با باشگاه شرکت ملی نفت مسجدسلیمان آغاز کرد و هم اکنون یکی از ملی پوشان تیم ملی وزنه برداری در دسته ۱۰۵ کیلوگرم است. برخی از افتخارات او بشرح زیر میباشد:  کسب مقام قهرمانی سومین دوره المپیاد ورزشی ایرانیان  کسب مدال برنز مسابقات جهانی ۲۰۰۷ چك  کسب مدال برنز مسابقات جهانی ۲۰۰۸ كلمبيا  کسب رده پنجم در دو ضرب و ششم در مجموع در مسابقات جهانی پاریس سال ۲۰۱۱  کسب 3 مدال طلا در مسابقات باشگاه های آسیا - سال 2011 نواب نصیرشلال در جریان چهل و سومین دوره مسابقات وزنه برداری 2012 قهرمانی آسیا ۳ بار متوالی در مهار وزنه ۲۲۵ کیلوگرمی ناموفق عمل کرد تا در میان ناباوری از رسیدن به مدال طلا دوضرب و مجموع این حرکت باز بماند و با کسب طلای یک ضربی که با مهار وزنه ۱۸۷ به دست آورده بود به کار خود خاتمه داد

نویسنده : نظرات 0 شنبه 15 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

سعید محمدپور (متولد اردبیل) محمدپور در سال ۲۰۱۱ قهرمان وزنه‌برداری دستهٔ +۹۴ کیلو جهان شد . او اولین مدال طلای اردوی تیم ملی ایران را در مسابقات جهانی مالزی کسب نمود او در این مسابقات با ۱۷۵ کیلوگرم در یک‌ضرب قهرمان و در دوضرب با ۲۱۰ کیلوگرم نیز قهرمان شد. در مسابقا جهانی پاریس در دسته +۹۴ کیلو توانست مدال برنز را بر گردن بیاویزد.او در این دسته با بالابردن وزنه ۱۸۱ کیلو در یک ضرب و وزنه ۲۲۱کیلو در دو ضرب ودر مجموع ۴۰۲ کیلو با شایستگی در رتبه سوم بایستاد. جایزه ها:  مدال طلای نوجوانان آسیا ۲۰۰۸ همچنین در سال 91 محمدپور که در حرکت یک ضرب 10 کیلوگرم رکورد جوانان ایران را جابه جا کرده بود در حرکت دوضرب هم موفق شد رکورد ایران را که تا قبل از این در اختیار علی دهقانیان بود، به میزان 7 کیلوگرم بشکند تا در مجموع رکورد کشور 17 کیلوگرم ارتقا یابد. نتیجه‌ نهایی دسته 94 کیلوگرم در سال 91 1ـ سعید محمدپور از ایران: حرکت یک ضرب 175 کیلوگرم، حرکت دو ضرب 210 کیلوگرم، مجموع 385 کیلوگرم (مدال طلا)

نویسنده : نظرات 0 شنبه 15 خرداد 1395  - 9:26 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

سجاد انوشیروانی (متولد ۲۲ اردیبهشت ۱۳۶۳ در اردبیل) وزنه‌بردار ایرانی دستهٔ فوق سنگین است. وی در مسابقات جوانان آسیایی مالزی مقام سوم را کسب کرد او یکی از مدال‌های برنز اردوی تیم ملی ایران را در مسابقات آسیایی گوانجو را کسب‌نمود او دارای لیسانس تربیت بدنی است. او در این مسابقات باتوجه به مصدومیت زانو مقام سوم را برای تیم ملی ایران کسب‌نمود. مسابقات قهرمانی ۲۰۱۲ کره جنوبی در مسابقات قهرمانی آسیا در سال ۲۰۱۲ در کره جنوبی با مهار وزنه ۲۰۰ کیلوگرمی در یک ضرب و ۲۳۸ کیلوگرمی در دوضرب توانست به مقام دوم و مدال نقره دست یابد.

نویسنده : نظرات 0 شنبه 15 خرداد 1395  - 9:26 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 5

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی