مشاهیر ایران و جهان - غزنوی، ابوالقاسم محمود

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد ششم)

(ح 421 -360 ق). ملقب به سیف‏الدوله، امین‏المله، یمین‏الدوله و غازى. او هنگام فوت پدر خویش به انجام امور سپاهى و لشكرى در نیشابور مشغول بود. سپس برادرش، اسماعیل غزنوى، را كه جانشین پدر در غزنه بود از حكومت عزل و در نهایت روانه‏ى زندان كرد. او در طول سلطنت خود فتوحات بسیارى انجام داد و سیستان را از بقایاى صفاریان گرفت و لشكركشى‏هاى زیادى به هند نمود. بزرگترین لشكركشى وى براى فتح سومنات بود. در اواخر عمر نیز از ضعف آل‏بویه استفاده كرد و رى را از مجدالدوله دیلمى گرفت و كتابخانه بزرگ آن را سوزاند و بسیارى از اصحاب او را كه بیشتر از علما و فضلا بودند، كشت. در نهایت قسمتهایى مهم از ایران و مناطق وسیعى از هند به تصرف او درآمد. بزرگترین عالم دربار سلطان محمود، ابوریحان بیرونى بود. نوشته‏اند كه حدود چهارصد شاعر همعصر و ملازم وى بودند از جمله: فردوسى، عنصرى، فرخى سیستانى، عسجدى، منشورى، كسائى مروزى، غضائرى رازى و غیره. «تاریخ یمینى» و قسمتى از «تاریخ بیهقى» در شرح حال وى مى‏باشد و فردوسى نیز «شاهنامه» خود را به نام او كرد. محمود غزنوى سرانجام در غزنین به مرض سل درگذشت و از آن پس او را امیر ماضى خواندند. تذكره‏ها به وى اشعارى نسبت مى‏دهند و در آن میان «صبح گلشن» براى او «دیوانى» به نام «محمود نامه» قایل شده است. صاحب «كشف الظنون» كتاب «التفرید فى الفروع» را به وى نسبت مى‏دهد.[1] (سلطان محمود غزنوى) ابوالقاسم، ملقب به یمین‏الدوله (جل. 387 ه.ق ف. 421 ه.ق) فرزند ارشد سبكتكین، سومین و مقتدرترین شاه سلسله غزنوى است. در سال 387 ه. پس از شكست دادن برادرش اسماعیل به تخت نشست. در سال 389 ه. پس از شكست دادن عبدالملك بن نوح سامانى بر خراسان مستولى شد، در سال 393 ه. خلف بن احمد صفارى امیر سیستان را شكست داد و زندانى ساخت و سیستان و قهستان را ضمیمه‏ى قلمرو خویش ساخت، در سال 401 ه. خوارزم را به تصرف درآورد، دوازده بار به هندوستان لشكر كشید و در سال 396 ه.ق مولتان را فتح كرد. در سال 420 ه. رى و اصفهان را از مجدالدوله‏ى دیلمى گرفت و از یك سال قبل از رفتن به رى در نتیجه‏ى كثرت كار و مسافرت و لشكركشى فراوان بسیار ضعیف و دچار مرض سل شد و این مرض روز به روز وى را ضعیف‏تر كرد تا اینكه قوایش را به كلى از بین برد و در ابتداى بهار سال 421 ه. به هر زحمتى بود خود را از رى به بلخ و از بلخ به غزنین رسانید و پس از چند روز در سوم ربیع‏الاخر سال 421 ه. چشم از دنیا بربست. مدت سلطنتش 33 سال و مدت زندگیش 51 سال بود.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 10 مرداد 1395  - 7:15 PM

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی