ملیت : ایرانی - قرن : 5 منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد پنجم)
(470 -385 ق)، نویسنده و مورخ. وى در قریه حارثآباد بیهق ولادت یافت، بعد از كسب فضایل در نیشابور، به دیوان رسایل محمودى راه جست و در خدمت خواجه بونصر مشكان به كار پرداخت. همچنان در خدمت سلاطین غزنوى بود تا در زمان غزالدوله عبدالرشید كه در سال 440 ق سلطنت یافت چندى صاحب دیوان انشاء گردید، اما به تهمت حاسدان معزول شد و در سال 443 ق كه طغرل بر عبدالرشید خروج كرد و او را كشت، بیهقى با جمعى دیگر از درباریان زندانى شد و یك سال در زندان بود. ابوالفضل در اواخر سلطنت فرخزاد از كارهاى دیوانى كناره گرفت تا اینكه در سال 470 ق وفات یافت. مهمترین اثر بیهقى «تاریخ» مشهور اوست كه از امهات كتب تاریخ و ادب فارسى است در شرح سلطنت آل سبكتكین در سى مجلد كه در آن از تشكیل دولت غزنوى تا اوایل سلطان ابراهیم بن مسعود سخن رفته است، اما اكنون فقط قسمتى از آن كه مربوط به سلطنت مسعود بن محمود غزنوى و تاریخ خوارزم از زوال دولت آل مأمون و افتادن آن به دست سلطان محمود و حكومت آلتونتاش حاجب، در آن سامان تا غلبهى سلاجقه، موجود است. دربارهى سبك و شیوهى نگارش این كتاب و مؤلف آن سخن بسیار گفته و نوشتهاند و از میان همه نوشتهها به قول استاد فیاض كه بیهقىشناس یگانه روزگار ما بود بسنده مىكنیم كه فرمود بیهقى گزارشگر حقیقت بود. علاوه بر این كتاب ابنفندق كتابى دیگر به نام «زینة الكتاب» در آداب كتابت بدو نسبت داده است.[1] ابوالفضل محمد ابن حسین، دبیر فاضل دربار محمود و مسعود غزنوى (و. حارثآباد بیهق 358- ف. 470 ه.ق.). وى پس از كسب معلومات در نیشابور، به دیوان رسایل محمود غزنوى راه جست، و در خدمت ابونصر مشكان رئیس دیوان رسایل به كار پرداخت، و همچنان در خدمت سلاطین غزنوى به سر مىبرد تا در زمان عزالدوله عبدالرشید (جلوس 440) چندى صاحب دیوان انشا گردید، لیكن به تهمت حاسدان معزول و محبوس شد. در سال 44 كه طغرل كافر نعمت بر عبدالرشید خروج كرد و او را كشت، بسیارى از خادمان درگاه را در قلاع محبوس ساخت.از آن جمله بیهقى را از حبس سلطان- و به قولى از حبس قاضى غزنین- بیرون آورد و به زندان قلعه فرستاد. بیهقى پس از رهایى از زندان گویا بقیه عمر را در انزوا به سر برد تا بدرود زندگى گفت. اثر معروف او «تاریخ بیهقى.» (ه.م.) است، دیگر «زینة الكتاب» در آداب كتابت كه اكنون در دست نیست در مجموعهاى خطى متعلق به كتابخانه ملك (تهران) چند ورق مشتمل بر شرح بغض لغات است كه به بیهقى نسبت داده شده.