ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد اول)
فرزند تیمورخان اقبالالسلطنه حكمران ماكو و سرحددار ایران و رئیس ایل بیاتهاى ماكو. وى از طرف دولت مأمور حفاظت از سرحدات ایران با دولت عثمانى و روسیه بود. وقتى فرمان مشروطیت صادر شد، در مقام مبارزه برآمد، ولى مشروطهخواهان آذربایجان او را تعقیب كردند. به خاك قفقاز رفت و مشغول تحریك شد. آشوب و ناامنى بالا گرفت و مردم در فشار قرار گرفتند. با قوائى كه در قفقاز فراهم كرده به ماكو حمله نمود. مشروطهخواهان را منكوب ساخت و مجدداًً قدرت را در دست گرفت. با مشروطه مخالف بود و در بلواى تبریز به مشروطهخواهان لطمههاى سنگینى زد. تا كودتاى 1299 قدرتمندترین خان آذربایجان بود. سرلشكر عبداللَّه طهماسبى كه به فرماندهى لشكر آذربایجان منصوب شد برنامهى اصلیش از بین بردن اقبالالسلطنه بود. با وى طرح دوستى ریخت، چند بار به ماكو رفت. به وى صمیمیت نشان مىداد، تا اینكه یك روز كه به ماكو رفته بود پس از صرف غذا هدایائى براى سردار سپه مطالبه كرد. خان ماكو از خزانهى پر و پیمان خود هدایاى ذیقیمتى به سردار سپه داد، حتى مقادیرى جواهر و اشیاء نفیس به امیر لشكر بخشید. هنگام خداحافظى طهماسبى از او خواهش كرد در اتومبیل فرمانده لشكر بنشیند تا مقدارى از راه را با هم طى كنند و مذاكره نمایند. وقتى اتومبیل از ماكو فاصله گرفت، در اولین آبادى سردار خواست از اتومبیل پیاده شود و به ماكو بازگردد، ولى فرمانده لشكر به او اعلام داشت كه طبق دستور دولت توقیف است. سردار متأثر شده و گفت من و پدرانم سالها سرحددار این آب و خاك و در دولتخواهى ضربالمثل بودهایم. من براى خدمت به شاه حتى با ملت جنگ كردم تا یاغى نبودن خود را اثبات نمایم. براى توقیف من اینقدر مقدمات لازم نبود. ما سپر بلاى شما مأمورین هستیم. پادشاه پس از ما به شما خواهد پرداخت. هر طور بود طهماسبى، اقبالالسلطنه را با خود به تبریز آورد و محبوس نمود، ولى ظاهراً در زندان وسائل رفاه او را فراهم ساختند و همه روزه امیر لشكر براى دیدار او به زندان مىرفت و وعده استخلاص او را مىداد. در مدتى كه در زندان بود مأمورین طهماسبى خزائن جواهرات و اشیاء قیمتى او را ضبط كردند و به طورى كه شنیده شد این ثروت تمام و كمال تحویل سردار سپه گردیده است. اقبلالسلطنه در زندان مُرد و معلوم نیست به مرگ طبیعى از دنیا رفته یا به دست عمال دولت به قتل رسیده است.