ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(وف 1366 ق)، نقاش و نویسنده. ملقب به حاج عزالممالك. از اهالى كرمانشاه بود. او در دورهى دوم مجلس نماینده و از یاران مدرس بود، در دورهى سوم مجلس نیز نمایندهى مردم كرمانشاه بود. در جنگ جهانى اول كه آزادیخواهان به قم و كرمانشاه رفتند و دولت ایران آزاد را تشكیل دادند، او وزیر مالیهى كابینهى آزاد بود. در سال 1301 ش به هنگام ریاست وزرایى مشیرالدوله مدیر كل وزارت دارایى بود و بعد به پیشكارى مالیهى فارس منصوب شد. در دورهى پنجم مجلس به نمایندگى انتخاب شد. او براى اولین بار در كابینهى سردار سپه به عنوان وزیر فواید عامه و تجارب معرفى شد. پس از شهریور 1320، به سمتهاى مهمى در وزارتخانههاى مختلف دست یافت. در سال 1337 ش به همراه دكتر اقبال، حزب ملّیون را پىریزى كرد و پس از آن از سیاست كنارهگیرى نمود. اردلان نقاشى چیرهدست بود و در خارج از ایران فوت كرد. خاطرات وى پس از مرگش تحت عنوان «اولین قیام مقدس ملى» به چاپ رسید.[1] ملقب به حاج عزالممالك فرزند فخرالملك اردلان، در 1260 تولد یافت. تحصیلات معمول زمان و زبان فرانسه را فراگرفت و در تیراندازى و سوارى و ورزش كه از لوازم زندگى خانزادگان بود مهارت یافت. در چند مأموریت پدر كارهاى او را نیابت مىكرد، ولى چون سرى پرشور داشت و جوانى بااحساس بود، در وقایع مشروطیت ایران از خود فعالیت و جنبشى بروز داد. سرانجام به عضویت حزب دموكرات درآمد كه از احزاب تندرو و انقلابى بعد از مشروطه بود. در انتخابات دورهى دوم مجلس شوراى ملى كه پس از استبداد صغیر و به دست سپهدار تنكابنى و سردار اسعد انجام گرفت، وكیل دزفول شد. دورهى دوم مجلس دوام زیادى نكرد و بالاخره ناصرالملك نایبالسلطنه و صمصامالسلطنه رئیسالوزراء در مقابل اتمام حجت دولت روسیه تاب مقاومت نیاوردند و مجلس را منحل ساختند. در دورهى سوم از كرمانشاه وكیل شد. مجلس سوم نیز با جنگ بینالمللى عملاً تعطیل گردید و عدهاى از نمایندگان كه عضو حزب دموكرات بودند، مهاجرت نمودند. ابتدا به كرمانشاه و سپس به استانبول و حلب رفتند. وى نیز در زمرهى مهاجرین بود و در این راه نقش اساسى داشت. در كرمانشاه حكومت موقتى به وجود آمد كه ریاست آن با رضاقلى نظامالسلطنه مافى بود. ادیبالسلطنه سمیعى، سید حسن مدرس، قاسم صوراسرافیل، محمدعلى نظامالسلطنه مافى و اماناللَّه اردلان عضو حكومت بودند و هریك مسئولیت وزارتخانهاى را بر عهده گرفتند. سالار لشكر فرزند فرمانفرما و داماد نظامالسلطنه وزارت جنگ و فرماندهى قوا را عهدهدار شد. در 1338 مهاجرین به وطن بازگشتند و اردلان نیز پس از ورود به ایران، به خدمت وزارت مالیه درآمد و مشاغلى از قبیل ریاست مالیهى كرمان را عهدهدار شد. در 1302 كه از طرف دكتر میلیسپو رئیس كل مالیه مأمور بازرسى در گرگان بود، به تهران احضار و در كابینهى سردار سپه به وزارت فوائد عامه و تجارت منصوب گردید. مدتى هم معاونت دكتر میلیسپو را عهدهدار بود. در انتخابات دورهى پنجم بار دیگر نمایندهى مجلس شد. پس از خاتمهى دورهى پنجم مجدداً به وزارت مالیه بازگشت و جزء همكاران دكتر میلیسپو گردید. پس از بركنارى میلیسپو، اردلان نیز از كار معزول شد و مدتها شغلى نداشت. در 1308 با حمایت تیمورتاش وزیر دربار و با مساعدت ادیبالسلطنه وزیر كشور به وزارت داخله مأمور شد و به سمت حاكم استرآباد تعیین گردید. در 1311 حكمران لرستان و خرمآباد شد و سه سال بعد حاكم بنادر جنوب گردید و در 1315 به جاى میرزا ابوالحسن خان پیرنیا (معاضدالسلطنه) استاندار كرمان شد. بالاخره در 1319 به استاندارى آذربایجان شرقى انتخاب شد و به تبریز رفت. بعد از شهریور 1320 مجدداً در مشاغلى از قبیل ریاست اداره كل شهردارىها و ریاست ادارهى خوار و بار و مدیركل وزارت دارائى انجام وظیفه مىكرد تا سرانجام به معاونت وزارت دارائى رسید و سپس رئیس بانك رهنى ایران شد. در نخستوزیرى دوم سهیلى در 1321 به وزارت بهدارى تعیین شد و تا پایان 1322 در این سمت باقى بود. در كابینهى ساعد وزیر بازرگانى و پیشه و هنر گردید. در ترمیم كابینه همان سمت را بر عهده داشت. سهامالسلطان بیات در كابینهى خود پست وزارت دارائى را به او سپرد. در كابینهى حكیمى وزارت دادگسترى با او بود. در نخستوزیرى سوم حكیمالملك وزارت راه به عهدهى او قرار گرفت. در كابینهى هژیر متصدى وزارت دارائى گردید و سپس به استاندارى فارس رفت. در اردیبهشت 1329 در كابینهى منصورالملك وزیر كشور شد و در كابینهى رزمآرا نیز در آذر همان سال وزارت كشور را متصدى گردید. در انتخابات دورهى هیجدهم وكیل كردستان شد و در دورهى نوزدهم نیز همان سمت را داشت. در انتخابات هیئت رئیسه نایب رئیس مجلس شد. یك نوبت هم سناتور و نایب رئیس سنا بود. در 1338 به سفارت كبراى ایران در عراق رفت. روى هم رفته، سه مرتبه وزیر بازرگانى و پیشه و هنر، دو بار وزیر كشور، دو نوبت وزیر دارائى، یك بار وزیر راه و دادگسترى و بهدارى، پنج دوره نمایندهى مجلس، دو بار سناتور، سه مرتبه استاندار، یك بار سفیر و چندین دفعه حاكم بوده است. در سال 1366 در سن 106 سالگى در تهران درگذشت. اردلان در طول حیات خود دو بار ازدواج كرد. بار اول دختر حاج مجدالدوله با زوجیت او درآمد. بار دوم با دختر قهرمان میرزا سالور پیوند زناشوئى بست. مردى متدین، خوش محضر، باسواد، شوخ طبع و شكارچى ماهرى بود. چهار بار هم امیرالحاج شد.