تنها زن شهیده در کربلا



ام وهب ، همسر عبدالله بن عمر کلبی؛ یگانه بانوی شهید كربلا

در واقع كربلا، جدای از رشادت‌های مردان، زنانی نیز در كنار سرور خود، سیدالشهداء(ع) پا به میدان جنگ گذاشتند كه در این میان ام وهب ‌بنت‌عبد، شیر زنی بود كه در كنار همسرش، وهب‌ بن‌عبدالله كلبی، در كربلا به شهادت رسید.



در واقع كربلا سه تن از بانوان رشید، كاروان اباعبدالله الحسین(ع) به مبارزه با یزیدیان پرداختند. بحریه بنت مسعود خزرجى، همسر جناده و مـادر وهب‌بن‌عبدالله كلبى به میدان جنگ رفتند كه با فرمان امام حسین(ع) از میدان جنگ خارج شدند، اما ام وهب بنت عبد در میدان مبارزه به شهادت رسید.



«ام وهب دختر عبد» از قبیله نمربن قاسط، از زنان نادر و شجاعى بود كه ضمن وفادارى به همسر خویش عبدالله بن وهب، شیفته امام حسین(ع) و از شیعیان خالص آن حضرت نیز به شمار مى‌رفت. شخصیت‌هایى نظیر این زن، نه تنها در تاریخ جهان، بلكه در تاریخ اسلام و شیعه كه زنان فداكارى را در خود دیده، نادر و اندك است.



نقل شده است، چون در روز عاشورا عبدالله به میدان رفت، ام وهب نیز عمودى برداشت و به سوى همسر خویش رفت تا در كنار او بجنگد. عبدالله با مشاهده «ام وهب» در میدان جنگ، به كنار او آمد و از او خواست تا به سوى زنان كاروان بازگردد و كار جنگ را به مردان بسپارد. ام وهب در این حال شوهر خویش را گرفت و به او گفت: «تو را رها نمى‌كنم تا آنكه در كنار تو و همراه تو بمیرم.»



امام حسین(ع) كه شاهد این همه عشق و علاقه بود به همسر عبدالله خطاب كرد: «اى ام وهب، از خداوند پاداش خیر به تو رسد، به سوى زنان باز گرد و در كنار آنان بنشین كه جهاد بر زنان واجب نیست.» ام وهب چون این سخن را از امام حسین (ع) شنید، ناگزیر بازگشت.


او پس از بازگشت همچنان ناظر شجاعت و رشادت همسرش عبدالله بود. بعد از شهادت شوهرش، با شتاب به كنار جنازه او رفت و خطاب به عبدالله گفت: «همسرم، بهشت بر تو گوارا باد.»



چون مشاهده شجاعت و دلیرى و عشق ام وهب به امام حسین (ع) و راه همسرش ممكن بود برخى از كوفیان سپاه ابن زیاد را دگرگون كند، بنابراین شمر بى‌درنگ به رستم، غلام خویش دستور داد تا عمودى بر سر ام وهب بكوبد و او را به شهادت برساند. رستم چنین كرد و بدین‌سان همسر عبدالله نیز كمى پس از شهادت شوهر، به شهادت رسید.


 





نوشته شده در تاريخ یک شنبه 2 بهمن 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

پیرامون زنان در حادثه کربلا در دو محور سخن میتوان گفت: یکى آن که آنان چندنفر و چه کسانى بودند، دیگر آن که چه نقشى داشتند.
زنانى که در کربلا حضور داشتند،برخى از اولاد على(ع) بودند و برخى جز آنان، چه از بنى هاشم یا دیگران. زینب، امکلثوم، فاطمه، صفیه، رقیه و ام هانى، از اولاد(ع) بودند، فاطمه و سکینه، دختران سیدالشهدا (ع) بودند، رباب، عاتکه، مادر محسن بن حسن، دختر مسلم بن عقیل، فضه نوبیه،کنیز خاص امام حسین(ع) و مادر وهب بن عبد الله نیز از زنان حاضر در کربلا بودند (1)

پنج زن که از خیام حسینى به طرف دشمن بیرون آمدند، عبارت بودند از: کنیز مسلم بن عوسجه، ام وهب زن عبد الله کلبى، مادر عبد الله کلبى، مادر عمر بن جناده، زینب کبرى(س). زنى که در عاشورا شهید شد، مادر وهب بود، بانوى نمیریه قاسطیه، زن عبدالله بن عمیر کلبى که بر بالین شوهر آمد و از خدا آرزوى شهادت کرد و همان جا باعمود غلام شمر(لعين) که بر سرش فرود آورد، کشته شد.
در عاشورا دو زن از فرط عصبیت واحساس، به حمایت از امام برخاستند و جنگیدند:
یکى
مادر عبد الله بن عمر که پس ازشهادت فرزند، با عمود خیمه به طرف دشمن روى کرد و امام او را برگرداند. دیگرى مادرعمرو بن جناده که پس از شهادت پسرش، سر او را گرفت و مردى را به وسیله آن کشت، سپس شمشیرى گرفت و با رجزخوانى به میدان رفت، که امام حسین(ع) او را به خیمه ‏هابرگرداند(2)
دختر عمر (همسر زهیر بن قین) نیز در راه کربلا به اتفاق شوهرش به کاروان حسینى پیوست. زهیر بیشتر تحت تأثیر سخنان همسرش حسینى شد و به امام پیوست .رباب، دختر امرء القیس کلبى، همسر امام حسین(ع) نیز در کربلا حضور داشت، مادر سکینه و عبد الله.
زنى از قبیله بکر بن وائل نیز حضور داشت، که ابتدا با شوهرش در سپاه ابن سعد بود، ولى هنگام حمله سپاهیان کوفه به خیمه‏ هاى اهل بیت، شمشیرى برداشت و روبه خیمه ‏ها آمد و آل بکر بن وائل را به یارى طلبید.
زینب کبرى و امّ کلثوم (س)، دختران امیر المؤمنین(ع)، همچنین فاطمه دختر امام حسین (ع)نیز جزو اسیران بودند و درکوفه و... سخنرانی هاى افشاگرانه داشتند. مجموعه این بانوان، همراه کودکان خردسال،کاروان اسراى اهل بیت را تشکیل مى‏ دادند که پس از شهادت امام و حمله سپاه کوفه به خیمه ‏ها، ابتدا در صحرا متفرق شدند، سپس به صورت گروهى و اسیر به کوفه و از آنجا به شام فرستاده شدند.
پی ‏نوشتها
1ـ زندگانى سید الشهدا، عمادزاده، ج2،ص 124، به نقل از لهوف، کبریت احمر و انساب الأشراف .
2ـ همان،ص 236

جواد محدّثی





نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 28 دی 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

زنانى که در کربلا حضور داشتند،برخى از اولاد على(ع) بودند و برخى جز آنان، چه از بنى هاشم یا دیگران. زینب، امکلثوم، فاطمه، صفیه، رقیه و ام هانى، از اولاد(ع) بودند، فاطمه و سکینه، دختران سیدالشهدا (ع) بودند، رباب، عاتکه، مادر محسن بن حسن، دختر مسلم بن عقیل، فضه نوبیه،کنیز خاص امام حسین(ع) و مادر وهب بن عبد الله نیز از زنان حاضر در کربلا بودند (1)
پنج زن که از خیام حسینى به طرف دشمن بیرون آمدند، عبارت بودند از: کنیز مسلم بنعوسجه، ام وهب زن عبد الله کلبى، مادر عبد الله کلبى، مادر عمر بن جناده، زینبکبرى(س). زنى که در عاشورا شهید شد، مادر وهب بود، بانوى نمیریه قاسطیه، زن عبدالله بن عمیر کلبى که بر بالین شوهر آمد و از خدا آرزوى شهادت کرد و همان جا باعمود غلام شمر (که لعنت خدا بر او باد) که بر سرش فرود آورد، کشته شد.
در عاشورا دو زن از فرط عصبیت واحساس، به حمایت از امام برخاستند و جنگیدند
:
یکى مادر عبد الله بن عمر که پس ازشهادت فرزند، با عمود خیمه به طرف دشمن روى کرد و امام او را برگرداند. دیگرى مادرعمرو بن جناده که پس از شهادت پسرش، سر او را گرفت و مردى را به وسیله آن کشت، سپسشمشیرى گرفت و با رجزخوانى به میدان رفت، که امام حسین(ع) او را به خیمه ‏هابرگرداند(2)

دختر عمر (همسر زهیر بن قین) نیز در راه کربلا به اتفاق شوهرش به کاروان حسینى پیوست. زهیر بیشتر تحت تأثیر سخنان همسرش حسینى شد و به امام پیوست .رباب، دختر امرء القیس کلبى، همسر امام حسین(ع) نیز در کربلا حضور داشت، مادر سکینهو عبد الله.
زنى از قبیله بکر بن وائل نیز حضور داشت، که ابتدا با شوهرش در سپاهابن سعد بود، ولى هنگام حمله سپاهیان کوفه به خیمه‏ هاى اهل بیت، شمشیرى برداشت و روبه خیمه ‏ها آمد و آل بکر بن وائل را به یارى طلبید
.
زینب کبرى و امّ کلثوم (س)، دختران امیر المؤمنین(ع)، همچنین فاطمه دختر امام حسین (ع)نیز جزو اسیران بودند و درکوفه و... سخنرانی هاى افشاگرانه داشتند. مجموعه این بانوان، همراه کودکان خردسال،کاروان اسراى اهل بیت را تشکیل مى‏ دادند که پس از شهادت امام و حمله سپاه کوفه بهخیمه ‏ها، ابتدا در صحرا متفرق شدند، سپس به صورت گروهى و اسیر به کوفه و از آنجا بهشام فرستاده شدند.


1ـ زندگانى سید الشهدا، عمادزاده، ج2،ص 124، به نقل از لهوف، کبریت احمر و انساب الأشراف .
2
ـ همان،ص 236





نوشته شده در تاريخ سه شنبه 27 دی 1390  توسط مهدی شکیبا مهر
کرامت انسانی زن، در سایه عفاف او تامین می‌شود. حجاب نیز یکی از احکام دینی است که برای حفظ و پاکدامنی زن و نیز حفظ جامعه از آلودگی‌های اخلاقی تشریع شده است. نهضت عاشورا برای احیای ارزش‌های دینی بود. در سایه آن حجاب و عفاف زن مسلمان نیز جایگاه خود را یافت و امام حسین علیه‌السلام و زینب کبری و دودمان رسالت، چه با سخنانشان، چه با نحوه عمل خویش، یادآور این گوهر ناب گشتند. برای زنان، زینب کبری و خاندان امام حسین علیه‌السلام الگوی حجاب و عفاف است. اینان در عین مشارکت در حماسه عظیم و ادای رسالت حساس و خطیر اجتماعی، متانت و عفاف را هم مراعات کردند و اسوه همگان شدند.
حسین بن علی علیهماالسلام به خواهران خویش و به دخترش، فاطمه، توصیه فرمود که اگر من کشته شوم، گریبان چاک نزنید، صورت مخراشید و سخنان ناروا و نکوهیده مگویید. (1) اینگونه حالات، در شان خاندان قهرمان آن حضرت نبود، به خصوص که چشم دشمن ناظر صحنه‌ها و رفتار آنان بود.
در آخرین لحظات، وقتی آن حضرت صدای گریه بلند دخترانش را شنید برادرش عباس و پسرش علی اکبر را فرستاد که آنان را به صبوری و مراعات آرامش دعوت کنند. (2)
رفتار توام با عفاف و رعایت حجاب همسران و دختران شهدای کربلا و حضرت زینب، نمونه عملی متانت بانوی اسلام بود. امام سجاد علیه‌السلام نیز تا می‌توانست، مراقب حفظ شوون آن بانوان بود. در کوفه به ابن زیاد گفت: مرد مسلمان و پاکدامنی را همراه این زنان بفرست، اگر اهل تقوایی! (3)

به نقل شیخ مفید: پس از کشته شدن امام حسین علیه‌السلام وقتی گذر عمر سعد نزد زنان و دختران امام شهدا افتاد، زنان بر سر او فریاد زدند و گریستند و از او خواستند که آنچه را از آنان غارت شده به آنان باز گردانند، تا به وسیله آنان خود را بپوشانند. (4)
به نقل سید بن طاووس، شب عاشورا امام حسین علیه‌السلام در گفت ‌و گو با خانواده‌اش آنان را به حجاب و عفاف و خویشتن‌داری توصیه کرد. (5) روز عاشورا وقتی زینب کبری، بی‌طاقت شد و به صورت خود زد، امام به او فرمود: آرام باش، زبان شماتت این گروه را نسبت به ما دراز مکن. (6)
در حادثه حمله دشمن به خیمه‌ها و غارت آنچه آنجا بود، زنی از بنی بکر بن وائل از بانوان حرم دفاع کرد و خطاب کرد که: ای آل بکر بن وائل! آیا دختران پیامبر را غارت می‌کنند و جامه‌هایشان را می‌برند و شما می‌نگرید؟ (7)
دختران و خواهران امام، مواظب بودند تا حریم عفاف و حجاب اهل‌بیت پیامبر تا آنجا که می‌شود، حفظ و رعایت شوم. ام کلثوم به مامور بردن اسیران گفت: وقتی ما را وارد شهر دمشق می‌کنید از دری وارد کنید که تماشاچی کمتری داشته باشد. و از آنان درخواست کرد که سرهای شهدا را از میان کجاوه‌های اهل‌بیت فاصله بدهند تا نگاه مردم به آنها باشد و حرم رسول‌ الله را تماشا نکنند و گفت: از بس که مردم ما را در این حال تماشا کردند، خوار شدیم.! (8)
از اعتراض‌های شدید حضرت زینب علیهاالسلام به یزید، این بود که: ای یزید! آیا از عدالت است که کنیزان خود را در حرمسرا پوشیده نگاه داشته‌ای و دختران پیامبر را به صورت اسیر شهر به شهر می‌گردانی، حجاب آنها را هتک کرده، چهره‌هایشان را در معرض دید همگان قرار داده‌ای که دور و نزدیک به صورت آنان نگاه می‌کنند؟! (9)
هدف از نقل این نمونه‌ها نشان دادن این نکته است که هم خاندان امام حسین علیه‌السلام، نسبت به حجاب و عفاف خویش مواظبت داشتند، و هم از رفتار دشمن در این که حریم حرمت عترت پیامبر را نگاه داشته و آنان را در معرض تماشای مردم قرار داده بودند، به شدت انتقاد می‌کردند.
با آن که زیردست دشمن بودند و داغدار و مصیبت‌زده از منزلی به منزلی و از شهری به شهری و از درباری به درباری آنان را می‌بردند، با نهایت دقت، نسبت به حفظ‌ شان و مرتبه یک زن پاکدامن و متعهد مراقبت داشتند و در همان حال نیز سخنرانی‌های افشارگرانه و انجام رسالت و تبیین و دفاع از اهداف شهدا باز نمی‌ماندند. حرکت اجتماعی سیاسی، در عین مراعات حجاب و عفاف. و این درسی برای بانوان در همه دوران‌ها و همه شرایط است.

‌پي‌نوشت‌ها:
1- موسوعة کلمات الامام الحسین، ص 406.
2- وقعة الطف، ص 206.
3- تاریخ طبری، ج 4، ص 350.
4- ارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 113.
5- الملهوف علی قتلی الطفوف، ص 142.
6- الملهوف علی قتلی الطفوف، ص 151.
7- همان، ص 181.
8- همان، ص 142.
9- همان، ص 218.

منبع:
پيام‌هاي عاشورا، جواد محدثي .




نوشته شده در تاريخ جمعه 23 دی 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

مادر عبدالله بن عمیر کلبی ونیز همسرش ام وهب از زنانی بودند که در روز عاشورا حماسه هایی جاودانه آفریدند در باره آن دو بانوی فداکار روایتهای متعدی وارد شده است که در اینجا به دو روایت اشاره میشود :

در یک روایت آمده است که عبدالله بن عمیر کلبی از قبیله بنی علیم ساکن کوفه بود وقتی کوفیان را مشاهده کرد که فوج فوج برا ی جنگ با کاروان حسینی از سوی عبیدلله بن زیاد اعزام میشوند تصمیم گرفت به یاری امام حسین (علیه السلام)بشتابد .به دنبال این تصمیم نزد همسرش ام وهب که دختر عبدالله از قبیله نمربن قاسط بود رفت وتصمیم خود را با او درمیان نهاد . ام وهب از این تصمیم شجاعانه استقبال نمود و گفت : «تصمیم درستی گرفته ای خداوند  تورا موفق بدارد ، مرا هم با خود ببر » راوی میگوید : « عبدالله بن عمیر کلبی  به همراه همسرش شبانه حرکت کرد و نزد امام حسین رفت در روز عاشورا مشغول نبرد تن به تن با دو نفر از غلامان زیاد و فرزندش عبید الله به نامهای یسار و سالم بود که ام وهب عمودی از خیمه برداشت و به یاری از شویش شتافت و به اوگفت : پدر ومادرم فد ای توباد در راه این افراد پاک ، خاندان محمد (علیه السلام)نبرد کند

عبدالله بن عمیر کلبی به سوی همسرش برگشت تا او را به خیمه برگرداند اما ام وهب پیراهن او را کشید گفت : هرگز تو را تنها نمیگذارم تا من هم همراه تو کشته شوم امام حسین علیه السلام که این صحنه را مشاهده فرمود با صدای بلند ندا داد خداوند به شما ای خاندان کلبی جزای خیر بدهد ای زن  خداوند تو را رحمت کند به سوی خیمه گاه برگرد و نزد زنان بنشین زیرا جنگیدن بر شما واجب نشده است ام وهب فرمان امام را اطاعت کرده به خیمه گاه برگشت .

اما روایت دوم در بحا رالانوار این چنین امده است : آنگاه وهب ین عبدالله بن عمیر کلبی به مبارزه بر خاست ان روز مادرش هم همراه اوبود مادر وهب به فرزندش گفت فرزندم برخیز و به یاری فرزند دختر رسول خدا بشتاب وهب گفت اری ای مادرم بر میخیزم و کوتاهی نمیکنم  د رپی آن برخاست و باحالت رجز خوانی بر دشت یورش برد  پس از به هلاکت رساندن جمعی از دشمنان نزد مادر وهمسرش برگشت و گفت : ای مادر آیا راضی شده ای ؟ مادرش گفت : راضی نمیشوم مگر اینکه در راه دفاع از مولایت کشته شوی  .

همسر وهب گفت : تو را به خدا مارا باکشته شدنت عزادار نکن ! مادر وهب گفت : فرزندم حرف این زن راگوش نده ، برگرد و در راه فرزند رسول الله نبرد کن تا فردای قیامت شفیع تو نزد خداوند باشند.

وهب مجدداً رجز خوان به میدان کارزار شتافت ، تعدادی را به هلاکت رسانید و خود زخمی گردید ودر این حال همسرش عمودی را برداشت و به سرعت به سوی او رفت در حالیکه میگفت : پدر ومادرم فدای تو باد ، در راه پاکان و ا زحریم رسول الله دفاع کن . وهب به سوی همسرش برگشت تا اورا به خیمه گاه برگرداند ، اما او گوشه ی جامه اش را گرفت و میگفت : برنمیگردم تا اینکه با توکشته شوم . امام حسین که این صحنه را نظاره میکرد ، فرمود :  خداوند جزای خیر به شما بدهد! نزد زنان برگرد، خداوند تو را رحمت کند . همسروهب برای اطاعت فرمان مولایش برگشت و وهب مشغول پیکار گشت تا اینکه به شهادت رسید .

پس از ان همسر وهب بار دیگر به میدان برگشت و بر بالین شوی غرقه به خونش نشست . چهره اش را از خون پاک میکرد که شمر ملعون اورادید لذا به غلامش دستور داد تا بر آن زن حمله کند غلام شمر با عمودی که در دست داشت بر فرق آن زن دلاور کوبید و او را درکنار پیکر مطهر شوهرش به شهادت رسانید . او اولین زنی بود که در لشکر امام حسین به شهادت نائل آمد و علامه مجلسی در ادامه آن روایت مینویسد : در حدیثی دیدم که وهب ابتدا مسیحی بود او ومادرش به برکت امام حسین(علیه السلام) مسلمان شدند .در مبارزه روزعاشوار 24 نفر پیاده و 12 نفر سواره را به قتل رساند و انگاه به اسارت گرفته شد وقتی اورا نزد عمر سعد بردند به او گفت : حملات تو خیلی سخت بود ! آنگاه دستورداد سرش را بریدند و به سوی خیمه گاه امام حسین (علیه السلام)پرتاب کردند . مادر وهب سر فرزندش را گرفت و به سوی لشکر عمر سعد پرتاب کرد و با ان دشمنا ن راکشت آنگاه با عمود خیمه به دشمنان حمله کرد و 2 نفر را به درک واصل نمود . امام حسین(علیه السلام) به او فرمود : ای ام وهب برگرد ! تو وفرزندت با رسول الله خواهید بود تکلیف جهاد برزنان برداشته شده ام وهب در حالیکه میگفت : پروردگارا امیدم راقطع نفرما ، برگشت.

امام حسین فرمود : خداوند امیدت را قطع نمیکند ای ام وهب

بحار الانوار ج 45 ص 16 ، 17

 

 






نوشته شده در تاريخ جمعه 25 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

 مقدمه‌


سلام‌ بر حسین‌ و عاشورای‌ حسینی‌، درود خدا بر عشق‌ پاك‌ و اشك‌ با معرفت‌شیعیان‌ عاشق‌ ولایت‌. عاشورا، حادثه‌ای‌ نبود كه‌ در یك‌ نیم‌ روز در سال‌ 61 هجری‌ اتفاق‌بیفتد و از قبل‌ و بعد خود جدا باشد، با آن‌ همه‌ بهره‌ برداری‌های‌ حماسی‌، مبارزاتی‌، تربیتی‌و معنوی‌ كه‌ تا كنون‌ از قیام‌ كربلا و شهادت‌ اباعبدالله حسین‌ (ع) شده‌ است‌؛ به‌ نظرمی‌رسد كه‌ غنای‌ محتوایی‌ این‌ نهضت‌ خدایی‌، بسیار بیش‌ از آن‌ است‌ كه‌ تاكنون‌ مطرح‌شده‌ است‌. امروزیان‌ و آیندگان‌ پیوسته‌ باید از این‌ كوثر ایمان‌ و یقین‌ بنوشند و سیراب‌شوند و تشنگان‌ حقیقت‌ ناب‌ را هم‌ سیراب‌ بسازند.

عاشورا، روز عملیاتی‌ بزرگ‌ و شگفت‌ آور در تاریخ‌ اسلام‌ است‌ كه‌ طی‌ آن‌، انقلاب‌عاشورا بر سرزمین‌ كربلا چهرة‌ اسلام‌ و جامعة‌ اسلامی‌ و طی‌ آن‌ بنیان‌ حكومت‌ اموی‌ رادگرگون‌ ساخت‌ و اعماق‌ جانها و جامعه‌ را تهییج‌ كرد و تكان‌ داد.

آری‌، انقلاب‌ عاشورا در میان‌ تحولات‌ سیاسی‌ - اجتماعی‌ در صدر اسلام‌،مؤثرترین‌ عامل‌ در جهت‌ بقای‌ اسلام‌ عزیز و گویاترین‌ تفسیر برحدیث‌ شریف‌ نبوی‌:«حسین‌ منی‌ و أنا من‌ حسین‌» است‌.

عاشورا، صحنة‌ رویارویی‌ حقیقت‌ اسلام‌ با غاصبان‌ خلافت‌ و حكمرانان‌ به‌ ظاهرمسلمان‌ است‌.

عاشورا، روز اوج‌ از جان‌ گذشتگی‌ انسان‌ كامل‌ و امام‌ نور برای‌ احیای‌ دین‌، میراندن‌بدعت‌، افشای‌ ماهیت‌ پلید غاصبان‌ حاكمیت‌ یافته‌ بر امور مسلمین‌ است‌.

ادامه در ادامه مطلب

 



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 15 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

 ویژگی های فردی اسوه زنان عالم ، زینب کبری (س)

نام پدر : حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع)

نام مادر : حضرت فاطمه زهرا (س)

ناریخ ولادت :  روز پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجری قمری

محل تولد : مدینه

کنیه : ام الحسن و ام الکلثوم

القاب : صدیقه الصغری، عصمة الصغری، ولیه الله العظمی ، ناموس الکبری ، شریکةالحسین (ع) ، کامله ، فاضله و...

همسر : عبدالله فرزند جعفر بن ابیطالب

تعداد فرزندان : 3 پسر ( علی ، عون ، جعفر ) و1 دختر ( ام الکلثوم )

وفات : شب یکشنبه 15 رجب سال 63 هجری قمری

محل دفن : شام

 

آن گلهای زیبا وپر طراوت بهار را دیده اید که چگونه به فضای اطراف خود جان می بخشند و همه جا را آکنده از زیبائی و لطافت میسازند ؟ وآیا تا بحال دیده اید که ناگهان تند بادی خشمگین و بیرحم دمی وزد ، گلهای زیبا را از شاخه های درختان جدا میسازد و بر زمین میافکند.

هنگامیکه آن گلبرگهای زیبا روی زمین پراکنده میشود آن باغبان شوریده را مشاهده کنید که با چه حسرت و اندوهی به آن گلبرگهای زیبا مینگرد . قطرات اشکهایش را ببینید که آرام آرام بر گونه اش سرازیر میشود . باغبان خوب میداند که دقایقی پس از ان زیبائی وطراوت باغش با ریختن گلبرگها از بین میرود و دیگر از آن عطر مست کننده خبری نخواهد بود .

و زینب (س) نیز همچون آن باغبانی شوریده حال ناظر پر پر شدن گلهای زیبائی بود که جهان را عطراگین میساختند و نمونه های کاملی از فضیلتهای انسانی بودند.  زینب در دنیائی پر از نامردی ، پلیدی و فریب صلای آزادی و انسانیت سرداد و از فضیلت های انسانی وارزش تعالیم اسلام سخن گفت ومردمی را که دست خویش را بجنایت آلوده و بعد ابلهانه بر کرده های خویش افسوس خورده وبر سوگ نشسته بودند بباد ملامت گرفت .

 



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ دوشنبه 14 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

 

زنان عاشورایی

عاشورا

 

زینب کبری و ام کلثوم، دختران امیرالمومنین«ع»،همچنین فاطمه دختر امام حسین«ع» نیز جزء اسیران بودند و در کوفه و... سخنرانیهای افشاگر داشتند.

     

پس از واقعه تلخ عاشورا، رسالت سنگین بانوان کاروان حسینی آغاز گردید. آنان با وجود شرایط سخت جسمی و روحی، می بایست از اندیشه و کلام و احساس یاری گرفته و با خطبه های پرشور خویش، مردمی که در عمق نادانی به سر می بردند را از حقانیت راه امام حسین(علیه السلام) و مظلومیت ایشان آگاه سازند و به رهبری زینب(علیهاالسلام)، به نشر معارف اسلام و رساندن پیام شهیدان بپردازند تا اسلام را از هدم و زوال نجات بخشند.

اینجاست که به هدف والای امام حسین(علیه السلام) از همراه نمودن زنان و کودکان، با خویش پی می بریم.

شهید مطهری می فرمایند: ...« ابا عبدالله(علیه السلام) اهل بیت خودش را حرکت می دهد، برای اینکه در تاریخ رسالتی عظیم را انجام دهند. برای اینکه نقش مستقیمی در ساختن این تاریخ عظیم داشته باشند، اما با قافله سالاری زینب، بدون آنکه از مدار خودشان خارج شوند، از عصر عاشورا زینب(علیهاالسلام) تجلی می کند و از آن به بعد به او واگذار شده بود.»

حضرتت زینب (علیهاالسلام) بعد از حادثه جانسوز دهم محرم الحرام سال 61 هجری، پیام رسای خویش را از دشت خونین کربلا برای مسلمانان ابلاغ نمود و آن را برای همیشه در تاریخ، زنده نگاه داشت

فعالیت ها و حماسه زن عاشورایی را پس از قیام، می توان به دو بخش تقسیم نمود:

1) حماسه آفرینی زینب(علیهاالسلام)، در نهضت عاشورا

2) نقش و فعالیت سایر بانوان، در این نهضت

 

حماسه آفرینی زینب (علیهاالسلام) در نهضت عاشورا

همان گونه که می دانیم، حفظ و نگهداری یک نهضت و انقلاب، از انجام آن مهمتر است. حضرت زینب (علیهاالسلام) بعد از حادثه جانسوز دهم محرم الحرام سال 61 هجری، پیام رسای خویش را از دشت خونین کربلا برای مسلمانان ابلاغ نمود و آن را برای همیشه در تاریخ، زنده نگاه داشت.

البته، حضور و نقش عظیم آن حضرت در نهضت کربلا، منحصر به بعد از قیام نیست، بلکه ایشان از ابتدای راه، حضوری فعال و تعیین کننده در انقلاب حسینی داشتند.

حضرت زینب

 

همیاری حضرت زینب (علیهاالسلام) با امام حسین (علیه السلام) در انجام مسئولیت ها را می توان بزرگترین نقش آن حضرت، تا قبل از ظهر عاشورا دانست. آن حضرت به عنوان امین امام، بخش وسیعی از مسئولیت ها و امور کاروان را بر عهده داشت، تا امام (علیه السلام) فرصت و فراغ بیشتری برای آماده سازی قیام داشته باشد.

اما اصلی ترین وظیفه حضرت زینب (علیهاالسلام)، بعد از ظهر عاشورا، متجلی می شود. اگر نبود آن عالمه غیر معلمه در کربلا، نه تنها انقلاب امام حسین(علیه السلام) دستخوش تحریف می گردید، بلکه اسلام نیز در معرض خطری جدی قرار می گرفت.

پیرامون زنان در حادثه کربلا در دو محور سخن می توان گفت: یکی آن که آنان چند نفر و چه کسانی بودند، دیگر آن که چه نقشی داشتند. زنانی که در کربلا حضور داشتند، برخی از اولاد علی«ع» بودند، و برخی جز آنان، چه از بنی هاشم یا دیگران. زینب، ام کلثوم، فاطمه، صفیه، رقیه و ام هانی، از اولاد اهل بیت علیهم السلام بودند، فاطمه و سکینه، دختران سید الشهدا«ع» بودند، رباب، عاتکه، مادر محسن بن حسن، دختر مسلم بن عقیل، فضه نوبیه، کنیز خاص امام حسین«ع» و مادر وهب بن عبد الله نیز از زنان حاضر در کربلا بودند 5 نفر زن که از خیام حسینی به طرف دشمن بیرون آمدند، عبارت بودند از: کنیز مسلم بن عوسجه، ام وهب زن عبد الله کلبی، مادرعبد الله کلبی، مادر عمر بن جناده، زینب کبری«ع.» زنی که در عاشورا شهید شد، مادر وهب بود، بانوی نمیریه قاسطیه، زن عبد الله بن عمیر کلبی که بر بالین شوهر آمد و از خدا آرزوی شهادت کرد و همانجا با عمود غلام شمر که بر سرش فرود آورد، کشته شد.

در عاشورا دو زن از فرط عصبیت و احساس، به حمایت از امام برخاستند و جنگیدند: یکی مادر عبد الله بن عمر که پس از شهادت فرزند، با عمود خیمه به طرف دشمن روی کرد و امام او را برگرداند. دیگری مادر عمرو بن جناده که پس از شهادت پسرش، سر او را گرفت و مردی را به وسیله آن کشت، سپس شمشیری گرفت و با رجزخوانی به میدان رفت، که امام حسین«ع» او را به خیمه ها برگرداند. دلهم، دختر عمر(همسر زهیر بن قین) نیز در راه کربلا به اتفاق شوهرش به کاروان حسینی پیوست.

مجموعه این بانوان، همراه کودکان خردسال، کاروان اسرای اهل بیت را تشکیل می دادند که پس از شهادت امام و حمله سپاه کوفه به خیمه ها، ابتدا در صحرا متفرق شدند، سپس به صورت گروهی و اسیر به کوفه و از آنجا به شام فرستاده شدند

زهیر بیشتر تحت تاثیر سخنان همسرش حسینی شد و به امام پیوست. رباب، دختر امرء القیس کلبی،همسر امام حسین«ع» نیز در کربلا حضور داشت، مادر سکینه و عبد الله. زنی از قبیله بکر بن وائل نیز حضور داشت، که ابتدا با شوهرش در سپاه ابن سعد بود، ولی هنگام حمله سپاهیان کوفه به خیمه هی اهل بیت، شمشیری برداشت و رو به خیمه ها آمد و آل بکر بن وائل را به یاری طلبید.

زینب کبری و ام کلثوم، دختران امیرالمومنین«ع»،همچنین فاطمه دختر امام حسین«ع» نیز جزء اسیران بودند و در کوفه و... سخنرانیهای افشاگر داشتند. مجموعه این بانوان، همراه کودکان خردسال، کاروان اسرای اهل بیت را تشکیل می دادند که پس از شهادت امام و حمله سپاه کوفه به خیمه ها، ابتدا در صحرا متفرق شدند، سپس به صورت گروهی و اسیر به کوفه و از آنجا به شام فرستاده شدند.

 

عاشورا  از منظر فقیه جاودانه

 

اما درباره حضور این زنان در حادثه عاشورا بیشتر به محور«پیام رسانی» باید اشاره کرد. البته جهات دیگری نیز وجود داشت که فهرست وار به آنها اشاره می شود که هر کدام می تواند به عنوان«درس» مورد توجه باشد:

1- مشارکت زنان در جهاد:

شرکت در جبهه پیکار و همدلی و همراهی با نهضت مردانه امام حسین و مشارکت در ابعاد مختلف آن از جلوه های این حضور است. چه همکاری طوعه در کوفه با نهضت مسلم، چه همراهی همسران برخی از شهدای کربلا، چه حتی اعتراض و انتقاد برخی همسران سپاه کوفه به جنایتهای شوهرانشان مثل زن خولی.

2- آموزش صبر:

روحیه مقاومت و تحمل زنان نسبت به شهادتها در کربلا درس دیگر نهضت بود. اوج این صبوری و پایداری در رفتار و روحیات زینب کبری«ع» جلوه گر بود.

3- پیام رسانی:

افشاگریهای زنان و دختران کاروان کربلا چه در سفر اسارت و چه پس از بازگشت به مدینه پاسداری از خون شهدا بود. سخنان بانوان، هم به صورت خطبه جلوه داشت، هم گفتگوهای پراکنده به تناسب زمان و مکان.

4- روحیه بخشی:

در بسیاری از جنگها حضور تشویق آمیز زنان در جبهه، به رزمندگان روحیه می بخشید. در کربلا نیز مادران و همسران بعضی از شهدا این نقش را داشتند.

5- پرستاری:

رسیدگی به بیماران و مداوی مجروحان از نقش های دیگر زنان در جبهه ها، از جمله در عاشوراست. نقش پرستاری و مراقبت حضرت زینب از امام سجاد«ع» یکی از این نمونه هاست

6- مدیریت:

بروز صحنه های دشوار و بحرانی، استعدادهای افراد را شکوفا می سازد.

نقش حضرت زینب در نهضت عاشورا و سرپرستی کاروان اسرا، درس«مدیریت در شرایط بحران» را می آموزد. وی مجموعه بازمانده را در راستی اهداف نهضت، هدایت کرد و با هر اقدام خنثی کننده نتایج عاشورا از سوی دشمن، مقابله نمود و نقشه های دشمن را خنثی ساخت.

 

شهادت مظلومانه سید الشهدا و یارانش در کربلا،تاثیر بیدارگر و حرکت آفرین داشت و خونی تازه در رگهای جامعه اسلامی دواند و جو نامطلوب را شکست و امتدادهای آن حماسه،در طول تاریخ،جاودانه ماند.حتی در همان سفر اسارت اهل بیت نیز تاثیرات سیاسی این حادثه در اندیشه های مردم آشکار شد

 

 

7- حفظ ارزشها:

 

درس دیگر زنان قهرمان در کربلا، حفظ ارزشهای دینی و اعتراض به هتک حرمت خاندان نبوت و رعایت عفاف و حجاب در برابر چشمهای آلوده است. زنان اهل بیت، با آن که اسیر بودند و لباسها و خیمه هایشان غارت شده بود و با وضع نامطلوب در معرض دید تماشاچیان بودند، اما اعتراض کنان، بر حفظ عفاف تاکید می ورزیدند. ام کلثوم در کوفه فریاد کشید که آیا شرم نمی کنید برای تماشای اهل بیت پیامبر جمع شده اید؟

وقتی هم در کوفه در خانه بازداشت بودند، زینب اجازه نداد جز کنیزان وارد آن خانه شوند. در سخنرانی خود در کاخ یزید نیز بر این گونه گرداندن بانوان شهر به شهر، اعتراض کرد: «ا من العدل یابن الطلقاء تخدیرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله سبایا قد هتکت ستورهن و ابدیت وجوههن یحدو بهن الاعداء من بلد الی بلد و یستشرفهن اهل المناهل و المعاقل و یتصفح وجوههن القریب و البعید و الغائب و الشهید...»و نمونه های دیگری از سخنان و کارها که همه درس آموز عفت و دفاع از ارزشهاست.

8- تغییر ماهیت اسارت:

اسارت را به آزادی بخشی تبدیل کردند و در قالب اسارت، به اسیران واقعی درس حریت و آزادگی دادند.

9- عمق بخشیدن به بعد عاطفی و تراژدیک کربلا:

گریه ها، شیونها،عزاداری بر شهدا و تحریک عواطف مردم، به ماجری کربلا عمق بخشید و بر احساسات نیز تاثیر گذاشت واز این رهگذر، ماندگارتر شد.

شهادت مظلومانه سید الشهدا و یارانش در کربلا،تاثیر بیدارگر و حرکت آفرین داشت و خونی تازه در رگهای جامعه اسلامی دواند و جو نامطلوب را شکست و امتدادهای آن حماسه،در طول تاریخ،جاودانه ماند.حتی در همان سفر اسارت اهل بیت نیز تاثیرات سیاسی این حادثه در اندیشه های مردم آشکار شد.گروهی از اسرا را که به شام می بردند،چون به تکریت رسیدند، مسیحیان آنجا در کلیساها جمع شدند و به نشان اندوه بر کشته شدن حسین «ع »،ناقوس نواختند و نگذاشتند آن سربازان وارد آنجا شوند.به شهر«لینا» نیز رسیدند.

مردم آنجا همگی گرد آمدند و بر حسین و دودمانش سلام و درود فرستادند وامویان را لعن کردند و سربازان را از آنجا بیرون کردند.چون خبر یافتند که مردم «جهینه » هم جمع شدند تا با سربازان بجنگند وارد آن نشدند.به قلعه «کفر طاب »رفتند،به آنجا نیزراهشان ندادند.به حمس که وارد شدند،مردم تظاهرات کردند و شعار دادند:«اکفرا بعدایمان و ضلالا بعد هدی؟»و با آنان درگیر شدند و تعدادی را کشتند.

 

 

منبع : مقاله هاجر قبادی ؛ روزنامه رسالت

 





نوشته شده در تاريخ یک شنبه 13 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

 


. مقدمه

كوثر زلال «عاشورا» در متن زندگى شیعه و در عمق باورهاى پاك او جریان داشته و در طول چهارده قرن سیراب كننده جانها بوده است.

اینك نیز عاشورا پرگارى است كه عشق را ترسیم مى‏كند و كانونى است كه ارزشها، احساسها، عاطفه‏ها، خردها و اراده‏ها برگردش مى‏چرخند.

بى‏شك، محتوا، انگیزه‏ها، اهداف و درسهاى آن، حماسه عظیم فرهنگى ناب و الهام بخش را تشكیل مى‏دهد. از اینرو در حوزه وسیع تشییع و دلباختگان اهل بیت، پیروان عترت همه با «فرهنگ عاشورا» زیسته‏اند و براى آن جان باخته‏اند. آنان در آغاز تولد كام نوزاد را با تربت‏ سیدالشهدا(ع) و آب فرات بر مى‏دارند و هنگام خاكسپارى، تربت كربلا را با میت همراه مى‏كنند. آنان از روز ولادت تا هنگامه مرگ به حسین بن‏ على(ع) عشق مى‏ورزند و براى شهادتش اشك مى‏ریزند و این مهر مقدس، با شیر وارد جان مى‏شود و از جان به در نمى‏رود.

عاشورا از دیرباز تجلى‏گر روز درگیرى حق و باطل و روز فداكارى و جانبازى در راه دین و عقیده، شناخته شده است. حسین(ع) در این روز با یارانى اندك ولى با ایمان و صلابت و عزتى بزرگ و شكوهمند، با سپاه سنگدل و بى‏دین كومت‏ستم یزیدى به مقابله برخاست و كربلا را به صحنه همیشه زنده عشق خدایى و آزادگى مبدل ساخت.

عاشورا اگر چه یك روز بود، اما دامنه تاثیر آن تا ابدیت كشیده شد و چنان در عمق دلها اثر گذاشته است كه همه ساله دهه محرم و به ویژه روز عاشورا، اوج عشق و اخلاص نسبت‏ به معلم حریت و اسوه جهاد و شهادت، حسین بن‏على(ع) مى‏گردد و حتى غیر شیعیان نیز در مقابل عظمت آن آزاد مردان سر تعظیم فرود مى‏آورند.

عاشورا نشان دهنده معناى «حسین منى و انا من حسین‏» بود كه دین رسول خدا با خون سید الشهدا آبیارى شد و به تعبیر امام خمینى(ره) عاشورا، قیام عدالت‏خواهان با عددى قلیل و ایمان و عشقى بزرگ در مقابل ستمگران كاخ‏نشین و مستكبران غارتگر بود.(1)و اگر عاشورا نبود، منطق جاهلیت ابوسفیانیان كه مى‏خواستند قلم سرخ بر وحى و كتاب بكشند و یزید، یادگار عصر تاریك بت‏پرستى كه به گمان خود با كشتن و به شهادت كشیدن فرزندان وحى امید داشت اساس اسلام را بر چیند و با صراحت و اعلام «لا خبر جاء و لا وحى نزل‏» بنیاد حكومت الهى را بر كند نمى‏دانستیم بر سر قرآن كریم و اسلام عزیز چه مى‏آمد. (2)

حماسه عاشورا را زنان و مردانى ساختند كه مرگ سرخ و شهادت را بر زندگى ذلت‏بار ترجیح دادند تا گلواژه آزادى و آزادگى همواره در تاریخ سبز بماند.

در این حماسه خونین بیشتر به نقش آفرین مردان و یارانى كه در ركاب حضرت به فوز عظیم شهادت نایل شدند توجه شده است و نقش زنان كمتر مورد توجه بوده است. تنها در حماسه عاشورا از اسوه صبر و مقاومت زینب كبرى (س) و نقش وى در پیام رسانى صحبت‏شده است و نقش دیگر زنان حماسه شعور و شرف و آزادگى مورد غفلت واقع شده است، از این رو در این مقاله به معرفى اجمالى زنان حماسه‏ساز در نهضت عاشورا مى‏پردازیم.

بدون تردید در طول تاریخ اسلام و به ویژه تشییع زنان از سهم بسزایى برخوردار بوده‏اند و عاشورا نیز برهه‏اى از همین تاریخ سراسر صبر و ایثار و مقاومت و خودآگاهى است. زنان مسلمانان از بدو تولد اسلام به جهانیان نشان دادند كه از آگاهى و شناخت و شعور برخوردارند و بر خلاف آنچه سردمداران دفاع حقوق زن مى‏پندارند، زن مسلمان نه عروسك حرمسرا و نه موجودى به دور از واقعیتها و مسایل اجتماعى و سیاسى و نظامى است و تاریخ عاشورا بیانگر این واقعیت است، چنانكه زمانى كه افرادى چون عمر سعد در انتخاب صراط مستقیم راه را گم كردند و افرادى چون زهیر بن قین كه در یارى امام دچار تردید شده بودند، زنانى چون دلهم ( همسر زهیر ) شوهرش را به یارى امامش دعوت كرد و او را از تنگناى امتحان سرفراز بیرون آورد. نیز زنانى چون ام وهب و بانوى غیریه قاسطیه كه شجاعت در ركابشان مردانگى آموخت.

در حقیقت نقش زنان در حماسه عاشورا همچون خود عاشورا جاوید خواهد ماند و آنان براى همیشه تاریخ بر بار شیعه بهترین الگوى ایمان و ایثار و اخلاص و فداكارى خواهند بود.

 


. زنان در عاشورا

نقش زنان در حادثه خونبار عاشورا از ابعاد گوناگونى برخوردار است كه به بعضى از آنها اشاره مى‏شود:


1- مشاركت در جهاد

شركت در جبهه پیكار و همدلى با نهضت مردانه امام حسین(ع) و مشاركت در ابعاد مختلف آن، از جلوه‏هاى این حضور است. از همكارى طوعه در كوفه با نهضت مسلم و همراهى همسران برخى از شهداى كربلا گرفته تا اعتراض و انتقاد برخى همسران سپاه كوفه به جنایتهاى شوهرانشان مثل خولى نمونه‏هایى از این دست است.


2- آموزش صبر

روحیه مقاومت و تحمل زنان در مقابل شهادت مردان اسلام در كربلا از درسهاى نهضت عاشورا بود كه اوج این صبورى در رفتار زینب كبرى(س) جلوه‏گر شد. آموزش صبر و مقاومت‏ حماسه عاشورا در زنان آگاه و مبارز متجلى شده و در طول جنگ تحمیلى زنان مبارز و فداكار انقلاب اسلامى ایران نشان دادند كه آموزش صبر و مقاومت را از شیر زنان كربلا به خوبى آموخته‏اند.


3- پیام رسانى

افشاگرى جنایات یزیدیان چه در سفر اسارت و چه پس از بازگشت‏به مدینه، به معناى پاسدارى از خون شهدا بود. افشاگرى بانوان به دو صورت، خطبه و گفتگوهاى پراكنده صورت پذیرفت، و اگر پیام رسانى زینب كبرى(س) و بقیه زنان نبود، امروز حماسه عاشورا به این روشنى براى شیعه تجلى نمى‏كرد و چه بسا آن واقعه عظیم عقیم مى‏ماند.


4- روحیه بخشى

یكى از مسایل مهمى كه در هر جنگى مورد توجه بوده است، روحیه جنگاوران است و زنان این مهم را بر عهده داشتند چه در جنگهاى صدر اسلام و چه در جنگهاى دیگر.

در كربلا نیز حضور تشویق‏آمیز زنان در جبهه به رزمندگان روحیه مى‏بخشید و همسران و مادران شهدا آنها راتشویق به یارى امام معصوم مى‏كردند، مانند ام وهب كه خودش وارد میدان شد و با سر جگرگوشه‏اش یكى از یزیدیان را به هلاكت رساند و این روحیه بخشى بعد از چهارده قرن در هشت‏سال مقاومت جنگ ایران علیه كفر باعث‏شد كه زنان ایرانى درسى را كه از زینب(س) و زنان عاشورا گرفته بودند، به نحو احسن باز پس دهند.


5- پرستارى

رسیدگى به بیماران و مداواى مجروحان از دیگر نقشهاى زنان در جبهه‏ها، از جمله در حماسه عاشورا است.نقش پرستارى و مراقبت‏حضرت زینب (س) از امام سجاد(ع) یكى از این نمونه‏هاست.


6- مدیریت

بروز صحنه‏هاى دشوار و بحرانى، استعدادهاى افراد را شكوفا مى‏سازد. نقش حضرت زینب (س) در نهضت عاشورا و سرپرستى كاروان اسرا، درس مدیریت در شرایط بحران را مى‏آموزد. وى مجموعه بازمانده را در راستاى اهداف نهضت، هدایت كرد و با هر اقدام، خنثى كننده نتایج عاشورا از سوى دشمن مقابله كرد و نقشه‏هاى آنان را خنثى ساخت.

 


7- حفظ ارزشها

درس دیگر زنان قهرمان در كربلا، حفظ ارزشهاى دینى و اعتراض به هتك حرمت‏خاندان نبوت و رعایت عفاف و حجاب در برابر چشمهاى آلوده بود. زنان اهل بیت، با آنكه اسیر بودند و لباسها و خیمه‏هایشان غارت شده بود و با وضع نامطلوب در معرض دید تماشاچیان بودند، اما اعتراض‏كنان، بر حفظ عفاف تاكید مى‏ورزیدند. ام‌كلثوم در كوفه فریاد كشید كه آیا شرم نمى‏كنید براى تماشاى اهل بیت پیامبر جمع شده‏اید؟ وقتى هم در كوفه در خانه‏اى بازداشت ‏بودند، زینب اجازه نداد جز كنیزان وارد آن خانه شوند. در سخنرانى خود در كاخ یزید نیز به گرداندن، شهر به شهربانوان، اعتراض كرد و فرمود: «آمن العدل یابن الطلقاء تخد یرك حرائرك و امائك و سوقك بنات رسول الله سبایا قد هتكت ستورهن و ابدیت وجوههن یحدوبهن الاعداء من بلد الى بلد و یستشرفهن اهل المناهل و المكاتل و یتصفح وجوههن القریب و البعید و الغائب و الشهید»

اى پسر آزاد شده، آیا در پشت پرده قرار دادن زنان و كنیزان خود و جلو انداختن دختران رسول خدا به صورت اسیر از عدل است. تو پرده آنان را دریدى، چهره‏هایشان را آشكار ساختى، از شهرى به شهرى مى‏رانى، رهگذران و بام‏نشینهابه تماشایشان مى‏ایستند و آشنا و بیگانه و حاضر و غایب به سیماى آنان خیره مى‏شوند.


8- تغییر ماهیت اسارت

آنان اسارت را به آزادى تبدیل كردند و در قالب اسارت، به اسیران واقعى درس حریت و آزادگى دادند و مفهوم اسیر در اذهان را به گونه‏اى دیگر تغییر دادند.


9- عمق بخشیدن به بعد عاطفى و تراژدیك كربلا

گریه‏ها، شیونها، عزادارى بر شهدا و تحریك عواطف مردم به ماجراى كربلا عمق بخشید و بر احساسات تاثیر گذاشت و از این رهگذار ماندگارتر شد.

_________________________________

1- صحیفه نور. ج‏9. ص‏57

2- همان. ج 14. ص 265 ، عوالم (امام حسین) ص‏3 و 4 ، حیاة الامام الحسین، ج‏3، ص 378.

مرضیه مشكورى

منبع:تبیان

 





نوشته شده در تاريخ یک شنبه 13 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر
.: Weblog Themes By Rasekhoon:.