ابوعامر با کاروانش از یمن به خدمت پیامبر صل الله علیه و آله در مدینه می رسند پیامبر صل الله علیه و آله خرسند و خشنود که می دانستند برای چه آمده اند با سخنانی آنان را شگفت زده می کند ، از جمله : « ... اینان گروهی هستند که با هفتاد هزار مرد جنگی به یاری جانشین و وصی من و همچنین ، جانشین وصی من بر می خیزند »

یمنی ها که این همه راه را با شوق آمده اند تا بدانند جانشین پیامبر خدا صل الله علیه و آله کیست ؟ اینک می بینند که پیامبر از جانشین وصی خود هم خبر می دهد و مهمتر انکه از یاوران آنها می گوید.

ابوعامر با شوق پیش می آید و گوید که ما آمده ایم تا جانشین شما را بشناسیم ، پیامبر می فرماید : « ... جانشین من کسیست که خداوند در قرآن درباره اش می فرماید : واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا »

یمنی ها که می پنداشتند حبل الله همان قرآن کریم و اسلام مبین است با ابراز ناتوانی شناخت خود درخواست بیان روشنتری کردند ، اینبار رسول خدا صل الله علیه و آله که قصد داشتند جانشین خود را به گونه دیگری معرفی نمایند فرمودند : جانشین من همان است که خداوند در مورد او فرموده است : « ضربت علیهم الذلة این ما ثقفوا الا بحبل الله و حبل من الناس / هرکجا یافت شوند مهر و نشانه خفت و خواری بر آن ها زده شده ، مگر به ریسمانی از جانب خدا و از جانب مردم چنگ بزنند(آل عمران 112) »

یمنی ها باز درمانده شدند که اگر حبل من الله قرآن و اسلام باشد حبل من الناس کیست؟

ابوعامر مشتاقانه پرسید که او کیست که یکبار " حبل الله " و بار دیگر " حبل من الناس " خوانده شد؟
پیامبر صل الله علیه و آله شیوه خاص خود را ادامه دادند و فرمودند: او کسیست که خداوند درباره اش چنین فرموده : « اَن تقول نفس یا حسرتی علی ما فرطتُ علی جنب الله / مبادا کسی بگوید حسرت و پشیمانی برمن باد که درباره جنب الله کوتاهی کردم (زمر ،56) »

مشکل رفع نشد، یمنی ها نمی دانند جنب الله کیست، جنب الله ظاهرا یعنی پیروی از دستورات خدا و همراهی و اطاعت خدا ، اما پیامبر او را یکی از نام های جانشین و وصی خود معرفی می کند

مردم مشتاقانه و پرشور منتظر بودند تا حبل الله ، حبل من الناس و جنب الله را بشناسند

پیامبر با روش خاص خود با چندین آیه به معرفی جانشین خود پرداختند چراکه آدمی چیزی را که در پی پرسش و جست و جو می یابذ برایش پربهاتر است. تا سرانجام فرمودند : « می دانید جانشین من کیست ؟ او همان کسیست که خداوند در وی آیه ها و نشانه هایی برای هوشمندان قرار داده است ، چنانکه : اِنَّ فی ذلک لایات للمتوسمین / براستی که درآن نشانه هاییست برای هوشمندان (حجر ، 75) و اِنَّ فی ذلک لذکری لمن کان له قلب او القی السمع و هو شهیدٌ / به راستی که درآن یادآوری و تذکریست برای کسی که دلی روشن دارد یا گوش به راستی ها می سپارد و خود گواه و شاهد بر شنیده ها و یافته هایش می باشد(ق ،37) »

نکته لطیف : دیده های پاک اگر وصی رسول خدا صل الله علیه و آله را ببینند می شناسند ! دیده هایی پاک که دل خردمند پشت آن هاست

سپس فرمودند : "اگر با این نگاه به مردمی که به مسجد آمده اند بنگرید حتما او را می شناسید، چنانچه وقتی مرا دیدید شناختید. پس برخیزیزید به میان مردم بروید صف ها را بشکافیدچهره ها را با دقت بنگرید، در پی این جست و جو دلهایتان به طرف هرکسی پرکشید و دیدید که مشتاق او هستید بدون شک او جانشین من است."

پیامبر دلیل اطمینان در این گفتار را به این ایه استناد می کنند : " فاجعل افئدة من الناس نهوی الیهم / بار الها دلهای گروهی از مومنان را چنان قرار بده که به سوی ایشان مایل شود (ابراهیم ،37)"

ابوعامر بی درنگ برخواست به سخن پیامبر اعتماد کامل داشت ، همانگونه که دستور گرفته بود چهره ها را یک به یک کنار زد تا ببیند دلش با دیدن کدامیک پر می کشد پس از اندکی در چهره آرام و مردانه حضرت نگریست و دیدگانش در نگاه نافذ و زیبای حضرت خیره ماند ، دلش لرزید و به روشنی تمام گواهی داد.

ابوعامر بعد ها در جنگ جمل رو در روی عایشه ، طلحه و زبیر ایستاد و بار دیگر هم در نبرد خونین صفین حضور یافت و در این جنگ به شهادت رسید