5 کار را انجام بده و آنگاه هر چه می خواهی گناه کن

جوانی محضر امام حسین علیه السلام رسید و گفت: من مردی گناهکارم و نمی توانم خودم را در انجام گناهان باز دارم، مرا نصیحتی فرما.

امام حسین علیه السلام فرمودند: پنج کار را انجام بده و آنگاه هر چه می خواهی گناه کن.

۱)    روزی خدا را مخور و هر چه می خواهی گناه کن.
۲)    از حکومت خدا بیرون برو و هر چه می خواهی گناه کن.
۳)    جایی را انتخاب کن تا خداوند تو را نبیند و هر چه می خواهی گناه کن.
۴)    وقتی عزرائیل علیه السلام برای گرفتن جان تو آمد او را از خود بران و هر چه می خواهی گناه کن.
۵)    زمانی که مالک دوزخ تو را به سوی آتش می برد در آتش وارد مشو و هر چه می خواهی گناه کن.



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 23 اسفند 1392  ساعت 3:37 AM | نظرات (0)

یکی بود یکی نبود...

پنجشنبه آخر سال،
دلت می ماند که دلگیر شود ازنبودن آنهایی که دوستشان داری و یا خوشحال شود از بی تابی بهاری که می خواهد بار دیگر همه رستنی های سبزرنگش را به تو هدیه کند!
مبهوت و سرگردان می مانی از این کنتراست بزرگ معنوی خالق بی همتا،
همانی کنتراستی که در حکمت خداوندی ریشه دارد، همانی که بارها و بارها از کودکی برایمان قصه گفتند:
”یکی بود یکی نبود”
و حالا این تویی که این قصه ات را برای دیگری همان گونه آغاز می کنی که یکی بود و یکی نبود.

+یکی بود و یکی نبود...
شادی روح همه رفتگان شب رحمت...
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 23 اسفند 1392  ساعت 3:36 AM | نظرات (0)

عنوان شو نمی "دانم................ ...... "

بــاران مــی بــارید... کــودک نـگـاهـی بــه ســوراخ چـکـمـه اش انـداخـت! لـبـخـنـدی زد ... سرش را رو به آسـمـان کــرد وگـفـت: " آســــمان گـریه نـکن امــشـب مـی دوزمــش...!



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 23 اسفند 1392  ساعت 3:34 AM | نظرات (0)

سلام یک از بهشت برگشته ...

خاک حرم رسید ، دوا نیز داده شد

آب حرم رسید، شفا نیز داده شد


ما طور خواستیم مقیم حرم شدیم

ما جلوه خواستیم ، خدا نیز داده شد


اصلا بهانه هاست که ما را می آورد

با دادن بهانه ، بها نیز داده شد


هر جا اگر به خواسته ها لطف می شود

در این حرم نخواسته ها نیز داده شد


از بس کریم بود که درهم خرید و رفت

در ازدحام ، حاجت ما نیز داده شد


اصلا به خواهش کم ما اکتفا نکرد

ما سنگ خواستیم ، طلا نیز داده شد....



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 23 اسفند 1392  ساعت 3:27 AM | نظرات (0)

داستانی کوتاه ، بسیار زیبا و آموزنده (( حتما بخونین ))

(((( متنی زیبا تقدیم به دوستان )))) وقت زیادی نمیگیره 2 دقیقه ...



- شیخ انصاری مادرش را تا نزدیک حمّام به دوش می گرفت و او را به زن حمامی سپرده، می ایستاد، تا بعد از پایان کار او را به خانه برگرداند.
- هر شب به دست بوسی مادر می آمد، و صبح با اجازه او از خانه بیرون می رفت.
- پس از مرگ مادر به شدت می گریست. می فرمود گریه ام برای این است که از نعمت بسیار مهمی چون خدمت به مادر محروم شدم.
- شیخ پس از مرگ مادر با کثرت کار و تدریس و مراجعات، تمام نمازهای واجب عمر مادرش را خواند، با آنکه مادر از متدیّنه های روزگار بود.

امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارشان، از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل فرمودند:
هر که از بیماری پرستاری کند و در کارش کوشش کند چه موفق شود و چه نشود، از گناهانش بیرون آید، مانند روزی که از مادرش متولد شده است.
مردی از انصار عرض کرد یا رسول الله پدر و مادرم قربانت، اگر بیمار از خاندانش‏ باشد اجر بیشتری ندارد که در کار او تلاش کند؟
فرمود: آری
وسائل الشیعة، جلد‏2، صفحه: 427



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ جمعه 23 اسفند 1392  ساعت 3:27 AM | نظرات (0)

تعداد صفحات :88      10   11   12   13   14   15   16   17   18   19   >