لازم نيست كه ذنوب همه عوالم را داشته باشد.يك ماشين لازم نيست همه جايش خراب شود تا بايستد. ممكن است يك سيم از آن قطع شود و بايستد، يا باد چرخش كم شود و بايستد؛
همان طور كه شيطان با يك كبر زمين خورد. آدم با يك حرص زمين خورد. پسر آدم با يك بخل ذليل شد. يونس با يك شتاب ذليل شد. ما كه الحمدللَّه همه اينها را با هم داريم و احساس ندامتى هم نداريم!
به خدا قسم! خدا آن قدر غنى و حميد است، كه وقتى فقر و انكسار تو را بيند، سرشارت مىكند و اصلًا نگاه هم نمىكند كه عذر بخواهى.از تو، نه طاعت و نه عصيان، كه انكسار و شكستگى مىخرند.خدا در دلهاى شكسته جاى دارد: «انَّ اللَّهَ عِنْدَ المُنْكَسِرةِ قُلُوبُهُم». خدا آنها را در حضور خود دارد. پس بايد اين انكسار و استغاثه و به تعبير ديگر، اين اخبات تحقق پيدا كند.
در روايات آمده است كه خداوند به موسى خطاب كرد: «يا موسى! مىدانى من چرا تو را به عنوان كليم خود انتخاب كردهام؟ چون در چهرههاجستجو كردم و چهرهاى آرامتر و نرمتر و ذليلتر از چهره تو نيافتم. اين بود كه تو را انتخاب كردم.»
اينها آفتهاى ماست كه در طاعت متوقّعيم ودر معصيت نااميد؛ در حالى كه مطلوبِ از طاعت و عصيان، انكسار است.اين دل شكسته است كه محبوبيت دارد؛ «انَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوّابِينَ».
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 دی 1393 ساعت 7:31 PM | نظرات (0)