- هرگاه عین الفعل به خاطر التقاء ساکنین حذف شود، اگر مضارع آن بر وزن «یَفْعُلُ» باشد، فاءالفعل مضموم و اگر مضارع آن بر وزن «یَفْعَلُ» یا «یَفْعِلُ» باشد، فاءالفعل مکسور میشود.
- به جز ابواب «إفعال، استفعال، انفعال و افتعال»، ابواب دیگر ثلاثی مزید در فعلهای اجوف هیچ اعلالی ندارند.
- هرگاه حرف علّه در حرف دیگری مانند خود ادغام شود، تحت تأثیر هیچ یک از قواعد اعلالی قرار نمیگیرد.
- برای شناخت واوی و یایی بودن فعل اجوف در ثلاثی مجرد به مصدر مراجعه میشود.
- فعل ناقص فعل معتلی است که لام الفعل آن حرف علّه باشد.
- «واو» و «یاء» متحرک ماقبل مفتوح به «الف» قلب میشود. مانند «دَعَوَ» که «دَعَا» میشود.
- «الف» منقلبه درناقص واوی به صورت «الف» کشیده و در ناقص یائی به صورت «الف» کوتاه رسم میشود. جَرَیٰ، غَزَا
- الف ضمیر اگر به معتل اللام بپیوندد لام الفعل را تثبیت میکند و اگر لام الفعل، الف منقلبه باشد آن را به اصلِ خود برمیگرداند.
- واو ضمیر هرگاه به آخر معتل اللام بپیوندد به خاطر التقاء ساکنین لام الفعل حذف میشود.
- ضمایر فاعلی متحرک همانند الف ضمیر، لام الفعل را تثبیت میکنند و اگر الف منقلبه باشد به اصل خود برمیگردد.
- هرگاه «واو» در آخر واژهای قرار گیرد و ماقبل آن مکسور باشد «واو» به «یاء» قلب میشود. مانند «دُعِوَ» که «دُعِيَ» میشود.
ادامه مطلب