بازگرد و نمازت را از سر بخوان؛ که تو هنوز نمازنخواندهای
بازگرد و نمازت را از سر بخوان؛ که تو هنوز نمازنخواندهای
نقل است که رسول خدا صلی الله علیه و آله به مسجدی وارد شدند، مردی به مسجد در آمد و نماز گزارد. سپس آمد به پیامبر سلام گفت. آن حضرت، جواب سلامش را داد و به او گفت: بازگرد و نمازت را از سر بخوان؛ که تو هنوز نمازنخواندهای. آن مرد بازگشت و مانند بار اول نماز گزارد . سپس نزد پیامبر آمد و سلام کرد. رسول خدا جواب سلامش را داد و سپس گفت: بازگرد نماز بگزار که تو هنوز نماز نگزاردهای . تا سه بار این امر تکرار شد . (شرح جامع مثنوی)
حاج سیدهادی سبزواری «صل انک» را چنین معنی میکند: یعنی نماز حقیقی بجا بیار، که این نماز صوری تو نماز نبود .دکتر سید جعفر شهیدی میگوید: ماخذ آن حدیثی است که در احادیث مثنوی آمده است و نیز در سند خالد بن ولید از ابوعبدالله اشعری روایت شده است که «رسول خدا صلی الله علیه و آله مردی را دید که نماز خواند و رکوع را تمام نکرد و سجده را سبک به جا آورد. پیغمبر به او فرمود تا رکوع را تمام کند و گفت اگر به این حالت میمرد بر غیر ملت محمد مرده بود.
ادامه مطلب
کرامتى از امام راحل رحمه الله علیه

شهید محراب مرحوم صدوقى مى گوید:
((ما مسافرتهایى با امام کرده ایم ، در مسافرت مشهد یک اخلاق پدرانه نسبت به ما مبذول داشتند. وقتى از ارض اقدس بر مى گشتیم در بین راه روسها براى بازرسى جلوى ماشین ما را گرفتند (در آن زمان قسمتهایى از ایران زیر نظر دولتهاى شوروى و آمریکا و انگلستان بود) همگى پیاده شدیم و چون امام از اوّل تکلیف ، مراقب نماز شب بودند و این عمل ، صد در صد از ایشان ترک نشده ، بعد از پیاده شدن خواستند که نماز شب بخوانند. آن جا که وسط بیابان بود آبى وجود نداشت . یک وقت نگاه کردیم آبى جارى شده ایشان آستین بالا زد و وضو گرفت . بعداً نفهمیدیم که تا ایشان نمازش تمام شد آب بود یا نبود. به هر حال ما در آن سفر یک چنین کرامتى از ایشان دیدیم )).(1)
و در اثر همین شب زنده داریهاست که مى بینیم این مرد بزرگ ، متصّل به ((معدن عظمت )) شده است و در راه خدا از هیچ چیز نمى هراسد.
بنا به نوشته بعضى ، امام خمینى در ضمن بیان ماجراى زندان رفتن خود فرموده اند:
((همان طور که در آن جاده مستقیم [قم - تهران ] مى رفتیم ، من متوجّه شدم آن دو نفرى که جلو نشسته بودند، یکى از آنها اشاره کرد به سمت راست [سمت راست آن جادّه دریاچه نمک است ، که برخى از مؤمنینى را که علیه دولت فعالیّت شدید داشتند آنجا مى انداختند.] با دست که به آن طرف اشاره کرد، من فهمیدم مقصودش چیست ولى من از اوّل که با آنها رفتم هیچ نترسیدم و آن وقت که اشاره کردند هم واللّه نترسیدم .
ناقل این قضیه ادامه مى دهد: یکى از مراجع که در آن مجلس بود، وقتى این عبارت را شنید، دگرگون شد و در برابر عظمت این مرد بزرگ الهى انگشت به دندان گرفت .))
1-فرازهائى از ابعاد...: 57.
ادامه مطلب
چون به مصلاّیش مى رسید، دیگر حالش قابل وصف نبود.

مرحوم ملکى رحمه الله علیه شبها که براى تهجّد و نماز شب به پا مى خاست ، ابتدا در بسترش مدّتى صدا به گریه بلند مى کرد؛ سپس بیرون مى آمد و نگاه به آسمان مى کرد و آیات ((إ نَّ فى خَلْق السَّمواتِ وَالارض ...))(1) را مى خواند و سر به دیوار مى گذاشت و مدّتى گریه مى کرد و پس از تطهیر نیز کنار حوض مدّتى پیش از وضو مى نشست و مى گریست .
وخلاصه از هنگام بیدار شدن ، تا آمدن به محلّ نماز و خواندن نماز شب ، چند جا مى نشست و بر مى خاست و گریه سر مى داد و چون به مصلاّیش مى رسید، دیگر حالش قابل وصف نبود.(2)
1-مراد، آیات 190 - 194 سوره آل عمران است .
2-رساله لقاء اللّه : 128، پانوشت ؛ و نیز مقدمه آن کتاب / ه و.
ادامه مطلب
حدّاقل یک ساعت قبل از طلوع فجر بیدار و مشغول نماز و تهجّد بود.

وى در تمام دوره سال ، در چهار فصل ، حدّاقل یک ساعت قبل از طلوع فجر بیدار و مشغول نماز و تهجّد بود.
به عبادت آخر شب و قبل از سپیده دم اهمیّت زیاد مى داد و معتقد بود که بهترین اعمال مستحبّى ، عبادت و تهجّد است فرزند بزرگش مى گوید: تا آن جا که من به خاطر دارم بیدارى آخر شب از او فوت نشد. حتّى در سفرها، این شیوه عملى مى شد.
محدّث قمى درباره استادش حاج میرزا حسین نورى ، مى نویسد: او در زهد و عبادت سخت کوشا بود، نماز شب او فوت نشد و راز و نیازش با خداوند متعال در تمام شبها برقرار بود.(1)
1-حاج شیخ عباس قمى مرد تقوا و فضیلت : 61، 91.
ادامه مطلب