از خدا چه بخواهیم؟
از خدا چه بخواهیم؟
انسان در همة امور محتاج خداوند است و برای برآورده شدن حاجت نباید متکی به وسایل و وسایط عادی و ظاهری باشد. هر چه هست از خداست، هر چند خداوند نعمتهای خود را با واسطه به بندگان میرساند. در حدیث قدسی آمده است: خداوند به موسی فرمود: هر چه را که احتیاج داری از من بخواه حتی علف گوسفند و نمک طعامت را.[1] امّا بهتر است وقتی بندة محتاج در مقابل خداوندی بینیاز میایستد و از او درخواست میکند، نعمتهای بزرگ و ارزشمند بخواهد چرا که برای خداوند، اعطای نعمت هیچ زحمتی ندارد و کوچک و بزرگ آن نزد خداوند مساوی است. در اینجا با توجه به روش معصومین ـ علیهم السّلام ـ به چند نمونه اشاره میکنیم:
1. دعا برای والدین
پدرو مادر واسطة به وجود آمدن انسان هستند و همچنین بیشترین زحمات هر شخصی برعهدة والدین اوست، لذا در اسلام احترام و نیکی به آنها بسیار مورد تأکید قرار گرفته است، چنان که در آیات مختلف قرآن،[2] بعد از امر به عبادت خدا وشریک قرار ندادن برای او، امر به احسان به والدین شده است. و از آنجا که انسان هر چه به والدین خود خدمت کند، از عهدة سپاس از زحمات آنان بر نمیآید، یکی از راههای جبران زحمات، دعای خیر در حق آنان است. چنان که حضرت ابراهیم و نوح ـ علیهم السّلام ـ برای والدین خود طلب مغفرت میکنند.[3] و امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در صحیفة سجادیه دعایی مخصوص در حق والدین دارد.[4]
2. طلب خیر برای دیگران
پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرمایند: وقتی دعا میکنید برای عموم مردم دعا کنید که باعث اجابت دعاست.[5] خداوند نه از برآوردن حاجات ناتوان است و نه در اعطای آن بخل میورزد: پس اگر کسی برای دیگران خیر بخواهد، خداوند به خاطر خیرخواهی او برای دیگران، حاجت او را برآورده میکند.
[1] . شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 7، ص 32.
[2] . بقره، 83؛ نساء، 36؛ انعام، 151؛ اسراء، 23.
[3] . ابراهیم، 41؛ نوح، 28.
[4] . صحیفه سجادیه، دعای 24.
[5] . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 90، ص 313.
ادامه مطلب
از خدا چه بخواهیم؟(2)
از خدا چه بخواهیم؟(2)
1 داشتن فرزند صالح
یکیاز سعادتهای هر پدر و مادری، داشتن فرزند صالح است که باعث سربلندی آنان در دنیا و آخرت میشود، به همین سبب ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ از خداوند درخواست فرزند صالح و مؤمن میکردند. حضرت زکریا ـ علیه السّلام ـ از خداوند طلب فرزند پاک و طیب میکند.[6] حضرت ابراهیم ـ علیه السّلام ـ بعد از حمد و ستایش خدا، برای داشتن فرزند، از خداوند میخواهد فرزندانش رااز نمازگزاران قرار دهد.[7]
2. سلامتی و ظهور امام زمان (عج)
وقتیامام زمان (عج) ظهور کند، هرگونه ظلمی برچیده میشود، و عدل سراسر زمین رافرا میگیرد، عقلها کامل میشود و هیچ کس به دنبال گناه نمیرود، برکت بر بندگان به سبب اعمال خیر و گناه نکردن نازل میشود و فقر ریشهکن میگردد وحتی مردم برای انجام عمل خیر به دنبال فقیر میگردند، ولی کسی را نمییابند. چه آرزویی بزرگتر از زندگی کردن در چنین اجتماعی که سعادت دنیا وآخرت همه در آن است و چه سعادتی بالاتر از اینکه انسان در حکومت امام زمان(عج) زندگی کند.
لذا دعا برای سلامتی و تعجیل در ظهورشان از بزرگترین دعاهاست که حقیقتاً خواستة قلبی همة شیعیان است. به سبب عظمت حکومت دل جهانی آن حضرت، حتی ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ نیز برای سلامتی و ظهور ایشان دعا میکردند. امام رضا ـ علیه السّلام ـ برای سلامتی حضرت صاحب الامر دعایی را میخواندند و به مردم نیز سفارش میکردند، برای سلامتی آن حضرت دائماً این دعا را بخوانند.[8] و امام زمان (عج) در عصر غیبت صغری در نامهای به یکی از اصحاب خود میفرمایند: برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید چرا که آن فرج خود شما خواهد بود.[9]
3. بهترین بنده بودن
کمالهر انسان در بندگی خداوند است. چنان که در قرآن کریم آمده است: ما جن و انس را فقط برای عبادت و بندگی خود آفریدیم.[10] از آنجا که رسیدن به کمال بندگی مستلزم ترک هواها و خواهشهای نفسانی است، لذا در راه رسیدن به آن باید از خداوند درخواست کمک و یاری کرد. چنان که امام سجاد ـ علیه السّلام ـمیفرمایند: خدایا مرا به کاملترین درجة ایمان برسان.[11] و حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در دعای کمیل میفرماید: خدایا مرا از بهترین بندگان خود قرار ده.
4. حفظ اسلام
اسلام ناب از بزرگترین نعمتهای الهی است که به بشر ارزانی شده است. دینی است جامع برای تمام ابعاد زندگی انسان،هم راهکارهای خوشبختی انسان در دنیا را بیان میکند، و هم برنامههای سعادت در آخرت را، عمل به دستورات آن هم آرامش روانی فرد را تأمین میکند وهم باعث آسایش و امنیت اجتماع میشود. ارزش این نعمت الهی به حدی است که برای پایدار ماندن آن هزاران و بلکه میلیونها نفر جان خود را از دست دادهاند و معصومین ـ علیهم السّلام ـ به عنوان بزرگترین افراد بشریت، به خاطر بقای اسلام خونشان بر زمین ریخته شده است. لذا دعا برای حفظ این مکتبالهی از مهمترین وظایف هر مسلمان است.
4. عافیت و عاقبت به خیری
ازبزرگترین نعمتهای الهی سلامتی و عافیت است: سلامتی دین و بدن، دنیا و آخرت. هر چند خداوند بدون درخواست به بندگان خود سلامتی میدهد امّا باید با دعا کردن هم عافیت دین و آخرت خود را بخواهد و هم باعث بقای آن تا آخر عمر باشند، تا مبادا در طول زندگی این عافیت از بین برود و عاقبت انسان با بیدینی و ذلت دنیا و آخرت همراه باشد. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: خدایا طعم عافیت را تا آخر عمر به من بچشان.[12] و در دعایی کهبه دعای عافیت و شکر معروف است، میفرمایند: خدایا بین من و عافیت در دنیاو آخرت جدایی مینداز.[13]
[8] . ابراهیم بن علی عاملی کفعمی، البلد الامین، ص 81.
[9] . ابومنصور احمد بن علی الطبرسی، الاحتجاج، ص 471.
[10] . الزاریات، 56.
[11] . صحیفة سجادیه، دعای مکارم الاخلاق.
[12] . صحیفة سجادیه، دعای 48.
[13] . صحیفة سجادیه، دعای 23.
ادامه مطلب
از خدا چه بخواهیم؟(3)
از خدا چه بخواهیم؟(3)
1 . طلب توبه و محو آثارگناه
معصیت علاوه بر عذاب اخروی، آثار سوئی نیز در همین دنیا دارد که باعث میشود انسان هر چه بیشتر از معنویات دور باشد و توفیق اطاعت از او سلب شود. برای همین درخواست از بین رفتن آثار گناهان گذشته بر توفیق عبادت بیشتر در آینده، از دعاهای پراهمیت است. امام سجاد در دعایی آموزنده برای شیعیان، میفرمایند: «خدایا، مرا از پلیدیهای گذشته پاک کن و آثار سوء آنها را نیز از بین ببر.»[14]
2. طلب رزق حلال
قرآن کریم در موارد متعددی[15] امر به خوردن روزی حلال کرده است. در آیة 168 سورة بقره میفرماید: یا ایها الناس کلوا فی الارض حلالاً طیبا و لاتتبعوا خطوات الشیطان إنّه لکم عدوٌّ مبین. تأکید قرآن به این دلیل است که غذای جسم در نفس و روح انسان تأثیر مستقیم دارد، لذا ائمة معصومین در موارد بسیاری از خداوند درخواست رزق حلال و طیب میکردند، چنان که امام باقر ـ علیه السّلامـ در دعای سمات میفرمایند: «خدایا، روزی حلالت را بر من زیاد کن».[16] و امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «خدایا، بر من و خانوادهام از برکت آسمانها و زمین روزی پاک و حلال فراوان نازل کن تا به واسطة آن از بندگانت بینیاز شوم.»[17]
3. طلب علم
خداوند در قرآن کریم به پیامبر خود امر به دعا میکند و میفرماید: «بگو؛ پروردگارا علم مرا زیاد کن.»[18] و حضرت سجاد ـ علیه السّلام ـ هر شب در ضمن دعاهای خود میفرمودند: «خداوندا به من عقل کامل، قلب پاک و علم فراوان عطا فرما.»[19]
درپایان اشاره به این نکته لازم است که با توجه به توصیهها و سنت معصومین ـعلیهم السّلام ـ، بر حسب فقر و نیاز ما به خداوند متعال در تمام امور مادی و معنوی، کلی و جزئی و در تمامی لحظات، تمامی نیازها و حاجاتمان را ازحقتعالی بخواهیم و بس، و در این صورت است که زندگی ما نورانی و متبرک و الهی میگردد. در این راستا با توجه به اختصار نوشتار، به مواردی از این دعاها اشاره شد. «اللهم وفقنا لما تحب و ترضی».
[14] . صحیفة سجادیه، دعای 15.
[15] . مائده، 88؛ انفال، 69؛ نحل، 114.
[16] . مفاتیح الجنان، دعای سمات.
[17] . من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 1، ص 501.
[18] . طه، 114.
[19] . ابراهیم بن علی عاملی کفعمی، المصباح، ص 63.
ادامه مطلب
با هم یا جدا خواندن دو نماز
با هم یا جدا خواندن دو نماز
1ـ ابن عمر: هرگاه پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله در سفر شتاب مى کرد ، یا کارى بر او دشوار مى آمد، نماز مغرب و عشاء را با هم مى خواند[1].
2ـ حلبى از امام صادق علیه السّلام : هرگاه پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله در سفر بود یا نیازى او را وادار مى کرد، نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاءرا با هم مى خواند. و امام صادق افزود: عیبى ندارد که نماز عشاء آخر را درسفر زودتر و پیش از آنکه شفق ناپدید شود، بخوانى.
3 ـ امام علىّ علیه السّلام : پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله در شبهاى بارانى ، نماز مغرب و عشاء را با هم مى خواند، این کار را بارها انجام داد.
4 ـ معاذ بن جبل: همانا پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله در سال (غزوه) تبوک، نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را با هم خواند.
5ـ ابن عباس: پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله در مدینه، نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را با هم مى خواند، بى آنکه وحشتى در کار باشد و یا باران بیاید.
6 ـ امام صادق علیه السّلام : پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله هنگام زوال خورشید (ظهر) نماز ظهر و عصر را با مردم و به جماعت خواند، بى آنکه دلیل خاصى باشد و پیش از فرو رفتن شفق ، نماز مغرب و عشاء را با مردم وبه جماعت خواند ، بى آنکه دلیل خاصى باشد . پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله این کار را تنها براى آن کرد که وقت (نمازها) بر امتش فراخ باشد[2].
7ـ امام باقر علیه السّلام : همانا پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله نماز ظهر و عصر را با هم و با یک اذان و دو اقامه خواند و نماز مغرب و عشاء را نیز با هم و با یک اذان و دو اقامه خواند.
8 ـ عبدالملک قمى از امام صادق علیه السّلام : گفتم: دو نماز را با هم بى آنکه علتى در کار باشد بخوانم؟ فرمود: پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله این را انجام داد و مى خواست بر امتش سبک گرداند.
9 ـ عبدالله بن سنان: شبى بارانى، در مسجد پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله به نماز مغرب حاضر شدم . نزدیک به شفق نداى اذان دردادند و اقامه را گفته، نماز مغرب را خواندند و سپس به مردم مهلت دادند تا دو رکعت نماز بگزارند . سپس منادى در جایگاهش در مسجد ایستادو اقامه نماز را گفت ونماز عشاء را خواندند و به خانه هایشان رفتند و من این را از امام صادق علیه السّلام پرسیدم. امام فرمود: بلى، پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله اینگونه کرد.
10 ـ فضیل بن یسار: علىّ بن الحسین ـدرودهاى خداوند بر آن دو باد ـ فرمان مى داد کودکان نماز عشاء را با نماز مغرب بخوانند و مى فرمود: این بهتر از آن است که به خواب روند[3].
11 ـامام صادق علیه السّلام : همانا فرمان مى دهیم کودکان تا هنگامى که هنوز وضو دارند و سرگرم چیزى نشده اند، نماز عصر را با ظهر و نماز عشاء آخر را با نماز مغرب بخوانند[4].
12 ـ صفوان جمّال: امام صادق علیه السّلام هنگام زوال خورشید (ظهر) نماز ظهر و عصر را با یک اذان و دو اقامه، با ما خواند و فرمود: من کار دارم، شما نمازهاى نافله را بخوانید.
13 ـ امام علىّ علیه السّلام : با هم خواندن دو نماز، بر روزى مى افزاید.
14ـ عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السّلام : همانا پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله در سفر، نماز مغرب و عشاء و ظهر و عصر را با هم مى خواند واین را تنها هنگامى که عجله داشت، انجام مى داد .
[امام صادق علیه السّلام ] فرمود: جدا خواندن آن دو، بهتر است.
15ـ معبد[5] بن میسره: به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: انسان مى تواند هنگامى که خورشید زوالش را در طول روز آغاز مى کند، نماز ظهر و عصر را با هم بخواند؟ فرمود: بلى ، ولى دوست ندارم آن را، هر روز انجام دهد.
بیان:
علامهمجلسى ـ رضوان الله تعالى علیه ـ مى گوید: بدان ، که آنچه از روایات به دست مى آید این است که نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را از هم جدا خواندن بهتر از با هم خواندن است. و پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله گاه به جهت آشکار کردن آن و تخفیف بر امت، با هم مى خواند و براى کودکان و مانند آنان همچون بیماران و گرفتاران اجازه داد، امّا از هم جدا خواندن ، به وسیله نماز نافله خواندن در میان آن دو نیز تحقق مى یابد و بیش از این ، لازم نیست. رواست که در آغاز وقت، نافله (ظهر) بخواند سپس ظهر و پس از آن نافله عصر و نماز عصر را بخواند و این کار موجب به تأخیر انداختن دو نماز واجب «ظهر و عصر» و نافله هاى آن دو نمى شود و قراردادن یک ذراع و دو ذراع براى وقت ظهر و عصر به این جهت بوده است که وقت فضیلت آن دو فراخ گردد و نافله خواندن، موجب تأخیر نماز واجب از وقت فضیلتش نشود و از این رو خواندن نماز ظهر و عصر پیش از رسیدن سایه به یک ذراع و دو ذراع اشکالى ندارد، بلکه از برخى روایات به دست مى آید که این بهتر است و در روایت رجاء بن ابى الضحّاکآمده است که امام رضا علیه السّلام میان نماز ظهر و عصر جز با نافله و ذکرو دعا، فاصله نمى داد ولى نماز عشاء را تا نزدیک به یک سوّم از شب، به تأخیر مى انداخت . و روایاتى که با هم خواندن نمازها را سبب افزونى روزى مىخوانند ، شاید اینگونه با هم خواندن را مى گویند که دو نماز واجب را همراهبا نافله هایشان، یکجا بیاورد . سپس به بازار رود تا موجب پراکنده شدن مشتریان و طرف داد و ستدش نشود، یا با هم خواندن را براى کسى روا دانسته اند که به خاطر عذرى، وضعیتش ایجاب مى کند نافله را نخواند، به دلیل روایتىکه کلینى از عباس ناقد با سندى مجهول نقل کرده است. او مى گوید: هر چه در دستم بود پراکنده شد و طرفهاى داد و ستدم رفتند . پس این مطلب را به ابو محمّد علیه السّلام گفتم، به من فرمود: نماز ظهر و عصر را با هم بخوان، آنچه دوست دارى، مى بینى.
و با سندى که در آن ابهام و جهل است ، از محمّد بن حکیم روایت شده که گفت: شنیدم ابوالحسن علیه السّلام مى گوید: با هم خواندن دو نماز در آنجاست که میان آن دو، کار مستحبّى نباشد. پس اگر میان آن دو، مستحبى باشد، با هم خواندن صدق نمى کند.
________________________________________
(1) عبارت «کارى بر او دشوار مى آمد» فقط در منبع نخست موجود است.
(2) در تهذیب ، حدیث را تا «به جماعت خواند بى آنکه دلیل خاصى داشته باشد» نقل کرده است.
(3)در دعائم الاسلام چنین آمده است: «این موضوع به حضرت گفته شد. پس فرمود: آن برایشان سبکتر است و زودتر انجامش مى دهند، آن را تباه نمى کنند و به چیزى سرگرم نشده و نمى خوابند».
(4) در قرب الاسناد ، چنین آمده است: «از امام صادق از پدرش: او فرمان مى داد کودکان ...».
(5) گویى همانگونه که در حاشیه «تهذیب» آمده است ، «معبد» اشتباه و «معاویة» درست باشد.
سبطین
ادامه مطلب