تأثیر نماز بر انسان در سیره و سخن پیامبر اکرم (ص)

تأثیر نماز بر انسان در سیره و سخن پیامبر اکرم (ص)

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%85%D9%87%D8%B1%20%D9%88%20%D8%AA%D8%B3%D8%A8%DB%8C%D8%AD/%D8%AC%D8%A7%20%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2%20033.jpeg

خداوند در قرآن به عنوان دلدارى و تقویت هر چه بیشتر روحیه پیامبر (ص) می فرماید: ما مى دانیم که سخنان آنها سینه تو را تنگ و ناراحت مى سازد :«و لقد نعلم انک یضیق صدرک بما یقولون» (هجر/آیه 98)؛ «روح لطیف تو و قلب حساست، نمى تواند این همه بدگوئى و سخنان کفر و شرک آمیز را تحمل کند و به همین دلیل ناراحت مى شوى» ولى ناراحت مباش براى زدودن آثار سخنان زشت و ناهنجارشان به تسبیح پروردگارت بپرداز و در برابر ذات پاکش سجده کن «فسبح بحمد ربک و کن من الساجدین» (هجر/آیه 98)؛ «چرا که این تسبیح خداوند اولا اثرات بد گفتار آنها را از دلهاى مشتاقان الله مى زداید، و از آن گذشته به تو نیرو و توان مى بخشد، نور و صفا مى دهد، روشنائى و جلا مى آفریند، پیوندت را با خدا محکم مى کند، اراده ات را نیرومند مى سازد، و به تو قدرت تحمل بیشتر و جهاد پى گیرتر و قدم را سختر مى بخشد». به همین خاطر در روایات از ابن عباس نقل شده که: پیامبر (ص) هنگامى که غمگین مى شد به نماز برمى خاست و آثار این حزن و اندوه را در نماز از دل مى شست.

در جای دیگر خداوند به پیامبرش امر می کند که: «و أمر أهلک بالصلوة و اصطبر علیها لا نسئلک رزقا نحن نرزقک و العقبة للتقوى» (طه/آیه 132)؛ «و خانواده خود را به نماز دستور ده و بر انجام آن شکیبا باش ما از تو روزى نمى خواهیم بلکه ما به تو روزى مى دهیم و عاقبت نیک براى تقوا است». در آیه بعد براى تلطیف روح پیامبر (ص) و تقویت قلب او مى فرماید: خانواده خود را به نماز دستور ده و خود نیز بر انجام آن شکیبا و پر استقامت باش. چرا که این نماز براى تو و خاندانت مایه پاکى و صفاى قلب و تقویت روح و دوام یاد خدا است. بدون شک ظاهر اهل در اینجا خاندان پیامبر (ص) بطور کلى است، ولى از آنجا که این سوره در مکه نازل شده در آن زمان مصداق اهل، خدیجه و امام على (ع) بوده اند، و ممکن است بعضى دیگر از نزدیکان پیامبر (ص) را نیز شامل شود، ولى با گذشت زمان دامنه خاندان پیامبر گسترده شد.

سپس اضافه مى کند اگر دستور نماز به تو و خاندانت داده شده است منافع و برکاتش تنها متوجه خود شما است ما از تو روزى نمى خواهیم بلکه به تو روزى مى دهیم. این نماز چیزى بر عظمت پروردگار نمى افزاید، بلکه سرمایه بزرگى براى تکامل شما انسانها و کلاس عالى تربیت است. در مورد اهمیت نماز پیغمبر اکرم (ص) می فرماید: «الصلوة عمود الدین» (وسائل، ج 3، ص 23، ح. 13)؛ «نماز عمود خیمه دین است». یعنی اگر دین را به منزله یک خیمه بر پا شده ای بدانیم که هم چادر دارد و هم طناب و هم حلقه و هم میخی که بزمین کوبیده اند و هم عمودی که آن خیمه را بر پانگاه داشته است، نماز بمنزله عمود این خیمه بر پا شده است. راجع به تأثیر نماز بر انسان، امام علی (ع) در نهج البلاغه پس از توصیه و تاکیدهائی درباره نماز، می فرماید: «و انها لتحت الذنوب حت الورق و تطلقها اطلاق الربق و شبهها رسول الله (ص) بالحمه تکون علی باب الرجل فهو یغتسل منها فی الیوم و اللیله خمس مرات فما عسی ان یبقی علیه من الدرن؟» (خطبه. 197)؛ «نماز گناهان را مانند برگ درخت می ریزد و گردنها را از ریسمان گناه آزاد می سازد، پیامبر خدا نماز را به چشمه آب گرم که بر در خانه شخص باشد و روزی پنج نوبت خود را در آن شستشو دهد تشبیه فرمود، آیا با چنین شستشوها چیزی از آلودگی بر بدن باقی می ماند؟».

در حدیثی از یکى از یاران پیامبر (ص) بنام ابى امامه آمده که مى گوید: روزى در مسجد خدمت پیامبر (ص) نشسته بودیم که مردى آمد و عرض کرد یا رسول الله من گناهى کرده ام که حد بر آن لازم مى شود، آن حد را بر من اجرا فرما، فرمود: آیا نماز با ما خواندى؟ عرض کرد آرى، اى رسول خدا، فرمود: خداوند گناه تو یا حد تو را بخشید. از على (ع) از پیامبر (ص) نقل شده که فرمود: «انما منزلة الصلوات الخمس لامتى کنهر جار على باب احدکم فما یظن احدکم لو کان فى جسده درن ثم اغتسل فى ذلک النهر خمس مرات کان یبقى فى جسده درن فکذلک و الله الصلوات الخمس لامتى»؛ «نمازهاى پنجگانه براى امت من همچون یک نهر آب جارى است که بر در خانه یکى از شما باشد، آیا گمان مى کنید اگر کثافتى در تن او باشد و سپس پنج بار در روز در آن نهر غسل کند آیا چیزى از آن بر جسد او خواهد ماند (مسلما نه) همچنین است بخدا سوگند نمازهاى پنجگانه براى امت من». در حدیث دیگری از پیامبر گرامى اسلام (ص) چنین آمده که فرمود: «من لم تنهه صلاته عن الفحشاء و المنکر لم یزدد من الله الا بعدا»؛ «کسى که نمازش او را از فحشاء و منکر باز ندارد هیچ بهره اى از نماز جز دورى از خدا حاصل نکرده است»؛ در حدیث دیگرى از همان حضرت چنین آمده :«لا صلوة لمن لم یطع الصلوة، و طاعة الصلوة ان ینتهى عن الفحشاء و المنکر»؛ «کسى که اطاعت فرمان نماز نکند نمازش نماز نیست، و اطاعت نماز آن است که نهى آن را از فحشاء و منکر به کار بندد». باز از همان بزرگوار نقل شده: که جوانى از انصار نماز را با پیامبر (ص) ادا مى کرد اما با این حال آلوده گناهان زشتى بود این ماجرا را به پیامبر (ص) عرضه داشتند فرمود: «ان صلاته تنهاه یوما»؛ «سرانجام نمازش روزى او را از این اعمال پاک مى کند».
خداوند در قرآن می فرماید: «فخلف من بعدهم خلف أضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوت فسوف یلقون غیا» (مریم/آیه 59)؛ «اما بعد از آنها فرزندان ناشایسته اى روى کار آمدند که نماز را ضایع کردند و پیروى از شهوات نمودند و به زودى مجازات گمراهى خود را خواهند دید». اشاره به گروهى از بنى اسرائیل می باشد که در طریق گمراهى گام نهاده، خدا را فراموش کردند، پیروى از شهوات را بر ذکر خدا ترجیح دادند، جهان را پر از فساد نمودند و سرانجام به نتیجه اعمال سوء خود در دنیا رسیدند و در آخرت نیز خواهند رسید.

در حدیثى که در بسیارى از کتب دانشمندان اهل سنت آمده، چنین آمده، پیامبر (ص) هنگامى که آیه «فخلف من بعدهم خلف ...» را تلاوت کرده، فرمود: «یکون خلف من بعد ستین سنة اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا ثم یکون خلف یقرئون القرآن لا یعدوا تراقیهم، و یقرء القرآن ثلاثة مؤمن و منافق و فاجر»، «بعد از شصت سال، افرادى به روى کار مى آیند که نماز را ضایع مى کنند و در شهوات غوطه ور مى شوند و به زودى نتیجه گمراهى خود را خواهند دید، و بعد از آنها گروه دیگرى روى کار مى آیند که قرآن را (با آب و تاب)، مى خوانند ولى از شانه هاى آنها بالاتر نمى رود (چون نه از روى اخلاص است و نه براى تدبر و اندیشه به خاطر عمل، بلکه از روى ریا و تظاهر است و یا قناعت کردن به الفاظ، و به همین دلیل اعمال آنها به مقام قرب خدا بالا نمى رود)». قابل توجه اینکه اگر مبدء شصت سال را هجرت پیامبر (ص) بگیریم درست منطبق بر زمانى مى شود که یزید بر اریکه قدرت نشست و سالار شهیدان امام حسین (ع) و یارانش شربت شهادت نوشیدند، و بعد از این، باقیمانده دوران بنى امیه و دوران بنى عباس است که از اسلام به نامى قناعت کرده بودند.

منـابـع

مرتضی مطهری- سیری در نهج البلاغه- صفحه 96

مرتضی مطهری- آزادی معنوی- صفحه 121

مکارم شیرازی- تفسیر نمونه ج 11 صفحه142، و ج 13 صفحه 342 و ج : 16 صفحه 287 و ج 13 صفحه 98

 


ادامه مطلب


[ جمعه 28 اسفند 1394  ] [ 11:23 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

نماز حقیقی و واقعی

نماز حقیقی و واقعی

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%85%D9%87%D8%B1%20%D9%88%20%D8%AA%D8%B3%D8%A8%DB%8C%D8%AD/61369626590537378669_thumb.png

حمد یک احساس پاک درونی انسانی است و از اعماق روح هر انسان سرچشمه می گیرد که جمال و جلال را بستاید و در مقابل عظمت خاضع باشد و این است که سوره حمد مستلزم معرفت الهی است، یعنی تا انسان نسبت به خداوند معرفت کامل پیدا نکند نمی تواند یک سوره حمد را درست و صحیح و به صورت واقعی که لقلقه لسان (ذکر بدون حضور قلب)، نباشد، بخواند. مثلا ملاحظه کنید که شما وقتی به انسانی برخورد می کنید که دارای روح بسیار متعالی و بزرگی است و دارای ملکات و فضائلی تشخیص می دهید و هنگامی که به او نیازی پیدا کردید دریافتید که وی بدون هیچ گونه چشمداشتی در رفع نیاز شما دریغ نداشته و خیر و احسان او به شما رسیده است، اکنون که شما در مقابل عظمت روحی این شخص خاضع گشته اید اگر نامی از او در محفلی برده شود شما همچون بلبلی که در مقابل گل قرار گرفته، عاشق وار به مدح او سخن آغاز کرده و از ته دل او را می ستایید. این ستایش از عمق روحتان سرچشمه گرفته و چه بسا با این ستودن؛ احساس لذت و راحت می نمایید. در نماز، انسان یک چنین حالتی دارد و ما معتقدیم و بارها گفته ایم که عبادت لازمه شناخت خداوند است و تا خداشناسی کامل نگردد عبادت اوج نمی گیرد. در نماز حمد را مخصوص خدا می دانیم. یعنی ذاتی که قطه نظر از کارهای او و احسان او به خودم و قبل از اینکه من به آغاز و انتهای علم و دانش و آفرینش خودم و این گیتی پهناور نظر داشته باشیم، او خودش شایسته حمد است و او را باید بستاییم. البته این درجه را همه کس نمی تواند ادعا کند و آن امام علی (ع) است که می گوید: «الهی ما عبدتک طعما فی جنتک و لا خوفا من نارک بل وجدتک اهلا للعبادة فعبدتک»؛ «پروردگارا! اینکه من تو را پرستش می کنم نه برای بهشت توست و نه برای ترس از جهنم تو. اگر بهشت و جهنمی هم خلق نمی کردی من تو را چون شایسته پرستش هستی عبادت می کردم». پرستش من برای این نیست که مرا خلق کردی و به من احسان نمودی و نه چون در آخرت به عبادت کنندگان بهشت می دهی بلکه چون تو هستی و تو لایق پرستشی.

در نهج البلاغه تلقی عبادت برای عابدین به سه نحو تقسیم شده است آنجا که می فرماید: «قوم عبدوا الله رغبة فتلک عبادة التجار و قوم عبدوا الله رهبة فتلک عبادة العبید و قوم عبدوا الله شکرا فتلک عبادة الاحرار»؛ «گروهی برای احسان های خدا او را عبادت می کنند که آنان بازرگانانند و گروهی از ترس او را عبادت می کنند آنان نیز بردگانند و گروهی نیز از روی شکر عبادت می کنند این گروه آزادگانند».
و به قول سعدی در بوستان:

اگر از دوست چشمت به احسان اوست *** تو در بند خویشی نه در بند دوست
خلاف طریقت بود کاولیاء *** تمنا کنند از خدا جز خدا

منـابـع

مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 1و2- صفحه 91-89

 


ادامه مطلب


[ جمعه 28 اسفند 1394  ] [ 11:20 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

نورانیت چهره یکی از آثار شب زنده داری

نورانیت چهره یکی از آثار شب زنده داری

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%85%D9%87%D8%B1%20%D9%88%20%D8%AA%D8%B3%D8%A8%DB%8C%D8%AD/%D8%AA%D8%B3%D8%A8%DB%8C%D8%AD.jpeg

یک سلسله روایات در این زمینه است که چگونه است که افرادی که چنین توفیقی پیدا می کنند خداوند متعال اثر نورانیت را در چهره آنها ظاهر می کند. این هم خودش یک حقیقتی است. از امام سجاد (ع) سؤال کردند: «ما بال المجتهدین باللیل من احسن الناس وجها؟» «چه می شود شب زنده داران را که از همه مردم نیکو چهره تر هستند؟» مقصود از «نیکو چهره تر» نه خوشگلی است که مثلا چشم و ابرویشان چگونه است، بلکه یعنی یک چهره تو دل برو نورانی جذابی دارند. امام فرمود: «لانهم خلوا الله بالله فکساهم الله من نوره»، «چون اینها با خدای خود توفیق خلوت پیدا کرده اند خدا از نور خودش به آنها پوشانیده است».
پیامبر اکرم (ص) فرمود: «الرکعتان فی جوف اللیل احب الی من الدنیا و ما فیها»؛ «دو رکعت در دل شب، برای من از همه دنیا و مافیها بیشتر ارزش دارد، از همه اینها من بیشتر آن را دوست دارم».

مرحوم حاج آقا رحیم ارباب می گفت که ایشان یک سفری به عتبات مشرف شدند، که من یادم است ما قم بودیم. ایشان خیلی ارادت می ورزیدند به مرحوم آقا سید جمال گلپایگانی که از مراجع زمان ما بود و بعد از آیت الله حاج سید حسین طباطبائی بروجردی فوت کردند. از مراجع بود و او هم بسیار مرد بزرگواری بود. مرحوم حاج آقا رحیم و چند نفر دیگر در اصفهان بودند که دوره طلبگی مرحوم آقا سیدجمال را دیده بودند اینها ارادت خارق العاده ای به مرحوم آقاسید جمال داشتند، گفت: وقتی من رفتم آنجا یک شب آقا مرا به منزل خودشان دعوت کرده بودند. رفتیم خدمت ایشان، سر سفره به من گفتند: فلانی من استخاره کردم، یک چیزی می خواهم به تو بگویم، گفتم: بفرمایید گفت: نماز شب که می خوانی، چهار رکعتش را به صورت نماز جعفر طیار بخوان. گفت: من بعد فهمیدم خود آقا این طور نماز می خواند. نماز جعفر طیار، می دانید در مفاتیح هم هست برای روز جمعه، سیصد ''سبحان الله'' و ''الحمدلله'' و ''لااله الاالله'' و ''الله اکبر'' است که بزرگان آن را اکسیر اعظم دانسته اند در تأثیری که روی نفس انسان دارد. غرض این است که خود این مرد بسیار مرد جلیل القدری بود، از آن کسانی بود که آدم وقتی به چهره اش نگاه می کرد، مصداق همین حدیث بود که چرا این اشخاص این قدر خوش چهره هستند؟ جواب این است: برای اینکه با خدای خود خلوت کرده اند و خداوند از نور خود به آنها پوشانیده است.

منـابـع

مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 10- صفحه 38-37 و 34

 


ادامه مطلب


[ جمعه 28 اسفند 1394  ] [ 11:15 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

اهمیت فوق العاده نماز

اهمیت فوق العاده نماز

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%85%D9%87%D8%B1%20%D9%88%20%D8%AA%D8%B3%D8%A8%DB%8C%D8%AD/8.jpg

در روایات متعددی که ذیل آیات فوق از پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) نقل شده تعبیراتی دیده می شود که از اهمیت فوق العاده نماز در مکتب اسلام پرده بر می دارد. ابوعثمان می گوید: «من با سلمان فارسی زیر درختی نشسته بودم، او شاخه خشکی را گرفت و تکان داد تا تمام برگهایش فرو رفت، سپس رو به من کرد و گفت سؤال نکردی "چرا این کار را کردم؟" گفتم: "بگو ببینم منظورت چه بود؟" گفت: "این همان کاری بود که پیامبر (ص) انجام داد هنگامی که خدمتش زیر درختی نشسته بودم، سپس پیامبر این سؤال را از من کرد و گفت سلمان نمی پرسی چرا چنین کردم؟ من عرض کردم بفرمائید چرا؟" فرمود: "ان المسلم اذا توضأ فاحسن الوضوء ثم صلی الصلوات الخمس تحاتت خطایاه کما تحات هذا الورق ثم قرء هذه الایة و اقم الصلاة؛ هنگامی که مسلمان وضو بگیرد و خوب وضو بگیرد، سپس نمازهای پنجگانه را به جا آورد، گناهان او فرو می ریزد، همانگونه که برگهای این شاخه فرو ریخت، سپس همین آیه (اقم الصلاة...) را تلاوت فرمود."»
در حدیث دیگری از یکی از یاران پیامبر (ص) به نام "ابی امامه" می خوانیم که می گوید «روزی در مسجد خدمت پیامبر (ص) نشسته بودیم که مردی آمد و عرض کرد: "یا رسول الله من گناهی کرده ام که حد بر آن لازم می شود، آن حد را بر من اجرا فرما،" فرمود: "آیا نماز با ما خواندی؟" عرض کرد: "آری، ای رسول خدا،" فرمود: "خداوند گناه تو (یا حد تو) را بخشید."» و نیز از علی (ع) نقل شده که می فرماید: «با رسول خدا در مسجد در انتظار نماز بودیم که مردی برخاست و عرض کرد: "ای رسول خدا من گناهی کرده ام." پیامبر (ص) روی از او برگرداند، هنگامی که نماز تمام شد همان مرد برخاست و سخن اول را تکرار کرد، پیامبر (ص) فرمود: "آیا با ما این نماز را انجام ندادی؟ و برای آن به خوبی وضو نگرفتی؟" عرض کرد: "آری،" فرمود "این کفاره گناه تو است!"»
نیز از علی (ع) از پیامبر (ص) نقل شده که فرمود: «انما منزلة الصلوات الخمس لامتی کنهر جار علی باب احدکم فما یظن احدکم لو کان فی جسده درن ثم اغتسل فی ذلک النهر خمس مرات کان یبقی فی جسده درن فکذلک و الله الصلوات الخمس لامتی؛ نمازهای پنجگانه برای امت من همچون یک نهر آب جاری است که بر در خانه یکی از شما باشد، آیا گمان می کنید اگر کثافتی در تن او باشد و سپس پنج بار در روز در آن نهر غسل کند آیا چیزی از آن بر جسد او خواهد ماند (مسلما نه) همچنین است به خدا سوگند نمازهای پنجگانه برای امت من.»
به هر حال جای تردید نیست که هر گاه نماز با شرائطش انجام شود، انسان را در عالمی از معنویت و روحانیت فرو می برد که پیوندهای ایمانی او را با خدا چنان محکم می سازد که آلودگیها و آثار گناه را از دل و جان او شستشو می دهد. نماز انسان را در برابر گناه بیمه می کند، و نیز نماز زنگار گناه را از آئینه دل می زداید. نماز جوانه های ملکات عالی انسانی را در اعماق جان بشر می رویاند، نماز اراده را قوی و قلب را پاک و روح را تطهیر می کند، و به این ترتیب نماز در صورتی که به صورت جسم بی روح نباشد مکتب عالی تربیت است.

منـابـع

ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏9 صفحه 265- 274

محمدتقی مدرسی- تفسیر هدایت- جلد ‏5 صفحه 116

سيد محمدحسين‏ حسينى همدانى- انوار درخشان- جلد 8 صفحه 526

 


ادامه مطلب


[ جمعه 28 اسفند 1394  ] [ 11:13 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]