پیام و شأن نزول آیه مباركه 114، سوره هود چیست؟
![]()
پیام و شأن نزول آیه مباركه 114، سوره هود چیست؟
خداى مهربان در این آیه مى فرماید: و در دو طرف روز ]اول و آخر آن [و نخستین ساعات شب نماز را برپادار، زیرا خوبى ها، بدى ها را از میان مى برد. این براى پندگیرندگان، پندى است.
برخى از مفسران درباره شأن نزول این آیه شریف گفته اند: شخصى از كارهاى زشت خود ناراحت بود، به همین رو پس از نماز در مسجد از پیامبراكرم(صلى الله علیه وآله) خواست تا او را تنبیه كند، آیه مذكور نازل شد، حضرت به او فرمود: چون بعد از آن كار خلاف، در نماز جماعت شركت كردى، خداوند تو را بخشید، زیرا خوبى ها، بدى ها را از بین مى برند.[1]
بنابر روایات و سخنان امامان معصوم(علیه السلام) مراد از «طرفى النهار» (دو طرف روز) صبح و مغرب و مراد از «زلفا من اللیل» (اوایل شب)، نماز عشا است; پس آیه مذكور اشاره به وقت سه نماز (صبح، مغرب، عشا) دارد. شایان توجه است كه براى همین پیام هاى موجود در آیه حضرت على(علیه السلام)مى فرماید: از دوست و حبیب خودم رسول خدا(صلى الله علیه وآله) شنیدم كه فرمود: امیدبخش ترین آیه قرآن، آیه مذكور است.[2]
[1]. ر.ك: طبرسى، مجمع البیان، ج5، ص345، مؤسسة الاعلمى، بیروت.
[2]. ر.ك: همان، ج5ـ6، ص305ـ309، انتشارات ناصر خسرو.
ادامه مطلب
عجله و شتاب در كارها موجب لغزش میشود
![]()
عجله و شتاب در كارها موجب لغزش میشود.
عجله از شیطان است
از جمله اعمالی كه به شیطان نسبت میدهند، عجله كردن در كارها است.
آیات و روایاتی در زمینه نكوهش آن آمده است.
و در یك جا قرآن میفرماید: انسان از عجله و شتاب خلق شده است، ولی شما ای انسانها عجله و شتاب نكنید.[۱]
در جای دیگر میفرماید: انسان، همان گونه كه خواهان نیكیها است به خاطر شتاب زدگی و عدم مطالعه كافی، به دنبال بدیها به راه میافتد،
چرا كه انسان ذاتاً عجول است.[۲]
در جای دیگر راجع به عجله موسی برای رفتن به كوه میفرماید:
ای موسی! چرا عجله و شتاب كردی؟[۳]
داستانش چنین بود كه، خداوند به موسی وحی نمود كه با عدهای از مردم برای گرفتن تورات به كوه بیاید.
موسی از قوم جدا شد و با عجله خود را به كوه رسانید؛ در حالی كه مردم هنوز در راه بودند.
خداوند در خطاب به موسی میگوید: چرا در آمدن عجله كردی و با قوم خود نیامدی؟
اما روایاتی كه در نكوهش شتاب در كارها از معصومان (علیه السلام) آمده زیاد است.
از جمله:
حضرت علی (علیه السلام) میفرماید: عجله و شتاب در كارها موجب لغزش میشود.
از همین رو، وقتی میخواهد مالك اشتر را والی مصر كند به ایشان مینویسد:
ای مالك! در تصدیق سخن چینان تعجیل مكن! زیرا آنان گر چه در لباس ناصحین جلوهگر میشوند، خواه ناخواه خیانت میكنند.[۴]
در روایات دیگر میفرمایند: شتاب زدگی در كارها از شیطان و فكر كردن در آنها از رحمان است.[۵]
خود شیطان هم بد عاقبت شد، به این دلیل كه در قضاوت عجله كرد و گفت:
من از آدم بهترم زیرا او از خاك است و من از آتشم.
عجله در گفتار و كردار و رفتار رد همه جا ناشایست و از اعمال شیطان است مگر در چند جا:
۱- توبه كردن از گناه كه عجله كردن در آن خوب است ؛
زیرا ممكن است عمر انسان تمام شود و با حال گناه از دنیا برود. و در نتیجه داخل آتش خواهد شد.[۶]
۲- عجله در بجا آوردن حج:
زیرا ممكن است عمر انسان كفاف ندهد كه آن را در سالهای بعد به جا آورد، یا مال او تلف یا راه ناامن شود.
۳- عجله در پرداخت بدهی مردم؛
چون یكی از واجبات فوری، پرداختن حقوق و قرض مردم است و تأخیر در آن گناه دارد.
۴- عجله در غسل جنابت؛
زیرا انسان جنب تا زمانی كه غسل نكرده از خدا و قرآن فاصله دارد،تا جایی كه حق ندارد دست روی اسم خدا بگذارد.
۵- عجله برای نماز اول وقت و شركت در نماز جماعت؛
از این رو كه تأخیر آن باعث میشود انسان از ثوابهایی كه پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امامان بزرگوار وعده فرمودهاند، محروم شود.
۶- شتاب در آوردن طعام برای مهمان،
شاید مهمان گرسنه باشد و شرم كند كه بگوید من گرسنه هستم، و گرسنه بماند.
۷- عجله در ازدواج جوانان چه دختر و چه پسر؛
چون در آن آفاتی است؛ به خصوص دختران.
حدیثی در این باره میگوید: روزی حضرت رسول تشریف بردند بالای منبر، بعد ا ز حمد و ثنای الهی فرمودند:
ای مردم! جبرئیل از جانب خداوند به من خبر داد و گفت: دختران جوان و بكر مانند میوههای رسیده هستند كه اگر آنها را نچینند خورشید آنان را فاسد میكند.
دختران جوان هم اگر شوهر نكنند فاسد میشوند.
هیچ دوایی برای آنان نیست مگر شوهر كردن.[۷]
۸- عجله كردن در تجهیز و دفن میت؛
زیرا در تأخیر دفن میت، هم توهین به میت است و هم بازماندگان او
و ممكن است در اثر گرمای زیاد بو گیرد.
در این چند جا عجله نیكو میباشد و به نفع جامعه است.
۱/ انبیاء (۲۱) آیه ۳۷/
۲/ اسراء(۱۷) آیه ۱۱/
۳/ طه (۲۰) آیه ۱۱/
۴/ نهج البلاغه، نامه ۵۳/
۵/ بحار ، جلد۷۱، ص ۳۴؛سفینة البحار؛ ج ۱، ص ۱۲۹/
۶/ در كتاب «انسان از حشر تا دادگاه» درباره توبه از صفحه ۱۷۸ تا ۱۸۱ بحث شده رجوع شود.
۷/ وسایل الشیعه، ج۷، ص۳۹، ح۲/
ادامه مطلب
ابلیس و حضرت یحیی
ادامه مطلب
خدا چند گناه را نمیبخشد
![]()
به گزارش جهان، استاد فاطمی نیا در جلسهای با ذکر چند نکته اخلاقی و عرفانی فرمود: خدمت آیت الله بهاالدینی رسیدم. گفتم آقا راز مقام و رتبه سید سکوت چه بود؟ آقا دست بالا آورد و اشاره به دهان کرد. خدا شاهد است الان مردم خیلی دست کم گرفتهاند آبرو بردن را.
خدا چند گناه را نمیبخشد:
1- عمدا نماز نخواندن.
2- به ناحق آدم کشتن.
3- عقوق والدین.
4- آبرو بردن.
این گناهان اینقدر نحس هستند که صاحبانشان گاهی موفق به توبه نمیشوند. پسر یکی از بزرگان علما که در زمان خودش استادالعلما بود، برای من تعریف میکرد: «به پدرم گفتم پدر تو دریای علم هستی. اگر بنا باشد یک نصیحت به من بکنی چه میگویی؟ میگفت پدرم سرش را انداخت پایین. بعد سرش را بالا آورد و گفت آبروی کسی را نبر!» الان در زمان ما هیئتیها، مسجدیها و مقدسها آبرو میبرند.
عزیز من اسلام میخواهد آبروی فرد حفظ شود. شما با این مشکل داری؟ دقت کنید که بعضیها با زبانشان میروند جهنم.
روایت داریم که میفرماید اغلب جهنمیها، جهنمی زبان هستند. فکر نکنید همه شراب میخورند و از دیوار مردم بالا میروند. یک مشت مومن مقدس را میآورند جهنم. ای آقا تو که همیشه هیأت بودی! مسجد بودی! بله. توی صفوف جماعت می نشینند آبرو میبرند.
امیرالمومنین به حارث همدانی میفرماید: اگر هر چه را که میشنوی بگویی؛ دروغگو هستی.
گناهکار چند نوع است: عدهای گناه میکنند، بعد ناراحت و پشیمان میشوند؛ سوزوگداز دارند؛ توبه میکنند و هرگز فکر نمیکنند که روزی این توبه را بشکنند؛ اما دوباره میشکنند. دوباره، سه باره، ده باره. در حدیث داریم که این اگر در تمام توبه شکستن ها سوز و گداز واقعی داشته باشد، در نهایت بر شیطان پیروز میشود.
ادامه مطلب
