تفسیر آیه 59 سوره مریم
تفسیر آیه 59 سوره مریم
فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا ﴿59﴾
سپس جانشین آن مردم خداپرست قومی شدند که نماز را ضایع گذارده و شهوتهای نفس را پیروی کردند و اینها به زودی کیفر گمراهی را خواهند دید. (59)
ادامه مطلب
تفسیر آیه 55 سوره مائده
تفسیر آیه 55 سوره مائده
إِنَّما وَلِيُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ (55)
ولیّ شما ، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند: همان کسانی که نماز برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند.(55)
ادامه مطلب
كسي كه نهي ميكند بندهاي را كه مشغول نماز است
كسي كه نهي ميكند بندهاي را كه مشغول نماز است
ارايت الّذي ينهي، عبداً اذا صلّي.
به من خبر دهيد آيا كسي كه نهي ميكند بندهاي را كه مشغول نماز است آيا مستحق عذاب نيست.«علق ، 9 و 10»
ـ قسمتي از كارهاي طغيانگران مغرور، ممانعت آنها از سلوك راه حق و پيمودن طريق هدايت و تقوي، پرداخته ميافزايد به من خبر ده آيا كسي كه نهي ميكند بندهاي را به هنگامي كه نماز ميخواند، آيا چنين كسي مستحق عذاب و كيفر الهي نيست.
مانع نماز رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ
در احاديث آمده است ابو جهل، از اطرافيان خود سؤال كرد آيا محمّد در ميان شما نيز (براي سجده) صورت به خاك ميگذارد؟ گفتند: آري. گفت: سوگند به آنچه ما به آن سوگند ياد ميكنيم، اگر او را در چنين حالي ببينم با پاي خود گردن او را له ميكنم. به او گفتند: ببين او در آنجا مشغول نماز خواندن است.
ـ ابو جهل حركت كرد تا گردن پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ را زير پاي خود بفشارد ولي هنگامي كه نزديك آمد عقب نشيني كرده و با دستش گويي چيزي را از خود دور كرد. به او گفتند: اين چه وضعي است در تو ميبينيم؟ گفت: ناگهان ميان خودم و او خندقي از آتش ديدم و منظره وحشتناك و همچنين بال و پرهايي مشاهده كردم.
در اينجا پيغمبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: قسم به كسي كه جانم در دست او است اگر به من نزديك شده بود فرشتگان خدا بدن او را قطعه قطعه ميكردند و عضو عضو او را ميربودند.
اينجا بود كه آيه فوق نازل شد.
ـ در آيه آمده اگر اين شخص طغيانگر كه رهروان راه حق را از نماز و هدايت و تقوي باز ميدارد اگر تكذيب حق كند و از آن روي گرداند چه سرنوشت دردناكي خواهد داشت.[1]
در تفسير الميزان آمده:
ـ مرا خبر ده از كسي كه نهي ميكرد بندهاي را كه نماز ميخواند و خدا را عبادت ميكرد، و با اين حال شخص نمازگزار را از نماز نهي ميكند و يا اين كه ميداند خدا ميبيند آيا جز عذاب استحقاقي جز اين دارد.[2]
ـ از سياق برميآيد نمازگزار رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ بوده نه مردم.[3]
[1] . تفسير نمونه، ج 27، ص 166.
[2] . تفسير الميزان، ج 20، ص 753.
[3] . تفسير الميزان. ج 20، ص 760؛ مجمع البيان، ج 20، ص 760.
ادامه مطلب
پاداش سحر خيزان و نيكوكاران
پاداش سحر خيزان و نيكوكاران
كانوا قليلاً من اللّيل ما يهجعون و بالاسحار هم يستغفرون.
آنها (پرهيزكاران) كمي از شبها را ميخوابيدند و در سحرگاهان استغفار ميكردند.«ذاريات ، 17 و 18»
پاداش سحر خيزان و نيكوكاران
آيات بعد به توضيح چگونگي نيكوكار بودن آنها پرداخته، سه وصف را از ميان اوصاف آنها بيان ميكند.
نخست اين كه: آنها كمي از شبها را ميخوابيدند» «كانوا قليلاً من الليل ما يهجعون».
(يهجعون) از ماده (هجوع) به معني خواب شبانه است.
بعضي گفتهاند منظور اين است كه آنها اكثر شب را بيدار بودند و كمي از شب را ميخوابيدند، و به اصطلاح همواره شب زندهدار بودند.
ولي از آنجا كه اين حكم به صورت يك دستور عمومي براي پرهيزكاران و محسنين بعيد به نظر ميرسد اين تفسير مناسب نيست، بلكه منظور اين است كه آنها كمتر اتّفاق ميافتاد تمام شب را بخوابند، و به تعبير ديگر (ليل) (شب) به صورت جنس و عموم در نظر گرفته شده.
بنابراين همه شب بخشي را بيدار بودند و به عبادت و نماز شب ميپرداختند و شبهايي را كه تماماً در خواب باشند و عبادت شبانه از آنها به كلّي فوت شود كم بوده است.
اين تفسير در حديثي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نيز نقل شده است.[1]
دومين وصف آنها را چنين بيان ميكند: آنها پيوسته در سحرگاهان استغفار ميكردند «و بالاسحارهم يستغفرون».
در آخر شب كه چشم غافلان در خواب است، و محيط از هر نظر آرام، قال و غوغاي زندگي مادّي فرو نشسته، و عواملي كه فكر انسان را به خود مشغول دارد خاموش است برميخيزند، و به درگاه خدا ميروند، در پيشگاه معبود به راز و نياز ميپردازند، نماز ميخوانند، و مخصوصاً از گناهان خود استغفار ميكنند.
بسياري معتقدند كه منظور از استغفار در اينجا همان نماز شب است، از اين جهت كه قنوت نماز وتر مشتمل بر استغفار است.
(اسحار) جمع (سحر) (بر وزن بشر) در اصل به معني پوشيده و پنهان بودن است، و چون در ساعات آخر شب پوشيدگي خاصّي بر همه چيز حاكم است (سحر) ناميده شده.
واژه (سحر) (بر وزن شعر) نيز به چيزي گفته ميشود كه چهره حقائق را ميپوشاند و يا اسرار آن از ديگران پوشيده است.
در روايتي در تفسير (درّ المنثور) آمده است كه پيغمبر گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود:
ان آخر الليل في التهجد احب الي من اوله، لان الله يقول و بالاسحارهم يستغفرون: آخر شب براي تهجد (نماز شب) نزد من محبوبتر است از آغاز آن، زيرا خداوند ميفرمايد: پرهيزكاران در سحرگاهان استغفار ميكنند.[2]
و در حديث ديگري از امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميخوانيم: (كانوا يستغفرون الله في الوتر سبعين مرة في السحر): (نيكوكاران بهشتي در نماز وتر به هنگام سحر هفتاد مرتبه از خدا طلب آمرزش ميكردند).[3]
ـ و در درّ منثور است كه ابن مردويه از انس روايت كرده كه گفت: رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: براي شب زندهداري و نماز شب آخر شب را بيشتر از اوّل شب دوست دارم چون خداي تعالي فرموده: «و بالاسحارهم يستغفرون».
و در همان كتاب است كه ابن مردويه از ابن عمر از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ روايت كرده كه در پاسخ كسي كه از معناي جمله «و بالاسحارهم يستغفرون» پرسيد، فرمود: يعني نماز ميخوانند.
ـ مؤلف: شايد تفسير استغفار به نماز از اين جهت است كه استغفار جزئي از نماز شب يعني نماز وتر است، همچنان كه در آيه: «و قرآن الفجران قرآن الفجر كان مشهوداً»[4] منظور از قرآن فجر همان نماز است.[5]
[1] . مرحوم طبرسي در مجمع البيان به اين حديث اشاره كرده است (ج 9، ص 155) در تفسير صافي نيز حديث از كافي به اين صورت نقل شده است: «كانوا اقل الليالي يفوتهم لا يقومون فيها» (تفسير صافي ذيل آيهي مورد بحث).
[2] . در المنثور، ج 6، ص 113.
[3] . نمونه ج 22، ص 321 ـ 322 ـ 323.
[4] . اسري / 78.
[5] . الميزان. ج 18 ص 586.
ادامه مطلب