32395083398572624395.jpg او در نماز که سر آمد همة عبادات است بیش از جاهای دیگر سرمایه گذاری می کند
او در نماز که سر آمد همة عبادات است بیش از جاهای دیگر سرمایه گذاری می کند
شیطان آن دشمن قسم خوردة آدمی، که به ذات الهی قسم یاد کرده که همه را گمراه می کنم: فبعزتک لأغویّنهم اجمعین.(1) همواره در کمین انسانها به خصوص انسانهای مؤمن که در صراط مستقیم گام بر می دارند، نشسته است تا آنها را با نیرنگ و مکاید خود گمراه سازد. چنانکه خودش گفته لأ قعُدنَّ لهم صراطکَ المستقیم(2) من در کمین راه راست تو نشسته ام. از این رو او در نماز که سر آمد همة عبادات است بیش از جاهای دیگر سرمایه گذاری می کند تا آنرا مخدوش و باطل سازد.
حال باید دید که او چگونه و از چه راههایی در حریم قلب نمازگذار نفوذ و تصرف می کند؟ چرا که نمازگذار واقعی با دانستن این راهها، از نماز و این کالای نفیس خویش به خوبی مواظبت و محافظت می کند تا مورد دست بُرد این راهزن قرار نگیرد. چنانکه خدای متعال آنرا یکی از صفات مؤمنان واقعی بر شمرده است و الذین هم علی صلواتهم یحافظون(3)
به طور کلی، آنچه در نماز حقیقی و مقبول مورد اهمیت ویژه است، رعایت کردن آداب باطنیه نماز است ، که مهمترین آنها و رکن و رکین آنها اخلاص و حضور قلب در نماز است. اصلاً فرق نماز و رکوع و سجدة ما با نماز اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و اولیای الهی در همین است و گرنه رکوع و سجود ما همان رکوع و سجود آن هاست و چیزی و ذکری اضافه تر از ما نداشته اند. اما فرق بین نماز ما و آن بزرگواران از زمین تا آسمان است. حضرت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید: «دو نفراز امت من به نماز می ایستند در صورتی که رکوع و سجودشان یکی است و حال آنکه میان نماز آنها مثل مابین زمین و آسمان است»(4)
حضرت امام خمینی (ره) در باب دعوت به تحصیل حضور قلب می فرماید: قدری تفکر کن که به حسب روایات اهل بیت عصمت ـ علیهم السّلام ـ قبولی نماز شرط قبولی سایر اعمال است و اگر نماز قبول نشود، به اعمال دیگر اصلاً نظر نکنند.(5) و قبولی نماز به اقبال قلب است که اگر اقبال قلب در نماز نباشد، از درجة اعتبار ساقط و لایق محضر، حضرت حق نیست و مورد قبول نمی باشد،(6) پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید: «بعضی از نمازها قبول می شود نصفش یا ثلثش یا ربعش یا خمسش تا عشرش قبول می شود و بعضی از نمازها چون جامة کهنه پیچیده می شود و به روی صاحبش زده می شود. و نماز تو مال تو نیست مگر آن که به قلبت اقبال به آن کنی»(7)
نفوذ و تصرف شیطان در نماز را در جاهایی می توان یافت که بیش از عرصه های دیگر مورد اهتمام و توجه و شرط قبولی نماز است. لذا شیطان، هرکس را از طریق خودش و از آنجایی که زمینة آسیب پذیری او بیشتر است می فریبد، مثلاً «چون نوع مردم عباداتشان برای رسیدن به نعمت های بهشت جسمانی است، شیطان از همین راه وارد شده و ریشة ریا را در اعمال آنها آبیاری می کند تا شاخ و برگ پیدا کرده و حسنات آنها را مبدل به سیئات کند و آنها را از طریق مناسک و عبادات وارد جهنم درکات کند و چیزهایی را که با آن می خواهد تعمیر آخرت کنند اسباب تخریب آن می نماید»(8)
مواظبت از نماز از تصرف شیطان یعنی فراهم آوردن تمام شرایط یک نمازگذار واقعی و به پاداشتن نماز واقعی که از جمله آنها عبارتند از:
1. در خارج از نماز آدمی باید مواظبت بر اعمال و رفتارش داشته باشد و خود را از وسوسه های شیطانی که او را دعوت به گناه و نافرمانی در برابر خدا می نماید، دور کند. کسی که در بیرون نماز مراقب گوش و چشم و زبان خویش نیست در نماز هم نمی تواند آنها را از تصرف شیطان حفظ کند.(9) نه گوشش با صدای حق آشناست و نه چشمش طاقت دیدن معراج و ملکوت را دارد و نه زبانش به ذکر و مناجات با حضرت حق گویا می شود.
2. یکی دیگر از تصرفات شیطان هنگام ادای نماز آن است که ، مدام آدمی را مشغول به کارهای دیگر می کند که نمازش را با تأخیر به جا بیاورد و او را از وقت فضیلت که ثواب بسیار دارد، بی نصیب سازد و یا وسوسه می کند تا او درمسجد و جماعات مسلمین شرکت نکند.
3. اما بیشترین سرمایه گذاری شیطان در نماز هنگام شروع نماز است که با گفتن تکبیرة الاحرام گوئی کار اصلی اش شروع می شود و به هر طریق ممکن به دنبال آن است که نگذارد نمازگزار در این معراج سیر کند و با خدای خویش به راز و نیاز بنشیند. لذا فکر و قلب آدمی را از یاد خدا منصرف و به غیر او مشغول می کند. اگر اهل درس و علم است، فکرش را مشغول درس و بحث می سازد و اگر کاسب است او را به تجارت و حساب و کتاب، مشغول می کند و... در هر حال شیطان نمی گذارد که نمازگزار ، حضور قلب ، که مهمترین و اساسی ترین شرط قبولی نماز است، داشته باشد. شایان ذکر است حضور قلب معانی و مراتب متعددی دارد که اولین مرتبة آن عبارت است از اینکه قلب نمازگزار در محضر حضرت حق حاضر باشد و بداند که دارد معبود را ثنا و ستایش می کند، گرچه نفهمد که چه ثنایی می گوید. مرتبه دوم آن این است که قلب عابد در جمیع عبادت حاضر است و می داند که حق را به چه توصیف می کند و در وقت ذکر و افعال عبادات قلبش متوجه مفاهیم و معانی آن است. علاوه بر اینکه خود این مرتبه هم درجات و مقامات مختلفی دارد، عرفا و حکما مراتب دیگری را برای حضور قلب ذکر کرده اند که در حد طاقت و توان ما نیست(10) اما آنچه مهم است یکی از شگردهای بزرگ شیطان در این جا آن است که انسان را به آن چیزی و مرتبه و مقامی که پیش خود دارد سرگرم و دلخوش می کند و از رسیدن به مقامات و مراتب بالاتر باز می دارد.
4. یکی دیگر از مهمترین ارکان نماز، اخلاص در نماز است که باز شیطان بیش از هر جای دیگر از مراتب پایین اخلاص گرفته که قصد قربت داشتن و ریا نکردن در نماز است. تا بالاترین مراتب آن آدمی را از حیله ها و مکاید خویش در امان نمی گذارد. مثلاً اگر امام جماعت است برخی اوقات به این مشغول می سازد که ببین چقدر نزد مردم شهر و دیار به علم و تقوی معروف شده ای که مردم پشت سرت نماز می خوانند، چه اینکه اگر نمازش شلوغ شد و یا اهل علم دیگری در نمازش شرکت کرد، شیطان وسوسه کرد. تا خضوع و خشوعش را بیشتر جلوه دهد.
اگر نماز گذار مأموم است و در صف اول باشد به نحوی دیگر نمازش را ضایع می کند که ببین چه آدم خوب و محترمی هستی که مردم تو را بزرگ شمرده و همیشه در اول وقت نماز در مسجد هستی و مقید به آداب مستحب هستی. اگر صف آخر بماند، شیطان بدتر از اولی در نمازش تصرف می کند و به او تلقین می کند که ببین چه آدم با تقوا متواضع و افتاده ای هستی که با اینکه جای تو صف اول است، در صفوف آخر نشسته ای و اگر در خانه نماز بخواند به طریق دیگر. به هر حال هیچ گاه آدمی از ضربات مهلک شیطان در امان نیست تازه اگر برخی این مراحل را بتوانند پشت سر بگذارند، شیطان تهاجمش را سخت تر و شدیدتر می کند.
حضرت امام (ره) می فرماید: اگر همگی عبادات برای مردم و مقاصد و منافع دنیوی نباشد، برای رسیدن به نعمتها و لذتهای بهشتی و شهوانی است. نماز که معراج قرب الهی است، ما به جا می آوریم برای قرب به لذات بهشت، ربطی به تقرب حق ندارد، مربوط به اطاعت امر نیست ، با رضای خدا فرسنگها دور است ... آیا باید اینها را که تمام برای خودخواهی و پرستش نفس است به خدا نسبت داد و پرستش حق دانست؟ ... فاش بگویم، پیش عرفای بالله و اولیاء خدا، تمام این عبادات ما از گناهان کبیره است(11) در قسمتی دیگر می فرماید: آیا مناجات سید الساجدین ـ علیه السّلام ـ هم مثل مناجات من و تو است؟ او هم برای حورالعین و گلابی و انار این قدر سوز و گداز داشت؟ به خودشان قسم و انه لقسم عظیم اگر بشر پشت به پشت یکدیگر دهند و بخواهند یک «لااله الا الله» امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ را بگویند نمی توانند».(12)
حاصل آنکه راههای تصرف شیطان در نماز بسیار ظریف و دقیق است که تنها راه نجات آدمی از آن فقط اراده و تلاش و ریاضت خود آدمی است که با استعانت و توجه عنایت حضرت حق میسر می شود.
پاورقی:
1. ص: 82.
2. اعراف: 16.
3. مؤمنون: 9.
4. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 1، ص 249، کتاب الصلوة، باب 16، حدیث 41.
5. رک شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 1، فضل الصلوة، باب 30، حدیث 5.
6. موسوی خمینی، سید روح الله، آداب الصلوة، مؤسسه تنظیم و نشر امام خمینی، چاپ اول، 1370، ص 41.
7. بحارالانوار، ج 81، ص 260. کتاب الصلوة، باب 16، حدیث 59.
8. موسوی خمینی، سید روح الله، چهل حدیث، مؤسسه نشر آثار امام خمینی ، چاپ اول، 1370، ص 47.
9. رک عبدالله، جوادی آملی، حکمت عبادت، مرکز نشر اسراء، 1381، ص 116.
10. رک موسوی خمینی، سید روح الله، سرّالصلوة، مؤسسه تنظیم و نشر امام خمینی، چاپ اول، 1369، ص 23-15.
11. چهل حدیث، ص 72 و 73.
12. همان، ص 76.
ادامه مطلب
امّت هاى پيشين در نماز خود به جاى«اشهد انّ محمداًعبده و رسوله» چه مى گفتند؟
امّت هاى پيشين در نماز خود به جاى«اشهد انّ محمداًعبده و رسوله» چه مى گفتند؟
كيفيت نماز در اديان پيشين روشن نيست; از اين رو
اولا: معلوم نيست كه نماز در شرايع پيشين داراى تشهد بوده تا گفته شود در تشهد به جاى «اشهد انّ محمداً عبده و رسوله» چه مى گفته اند،
ثانياً: در بسيارى از احاديث به شيوه هاى مختلف آمده است كه پيامبران الهى به پيامبر خاتم و آخرين پيامبر الهى معتقد بوده و به او و اهل بيت او محبت داشتند و خداوند را به واسطه نام آنان و توسل به آنها مى خواندند.
در روايتى آمده حضرت آدم(عليه السلام) به پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) و اهل بيت او متوسل شد تا ترك اولاى او بخشيده شد و در حديثى ديگرآمده: بر پيشانى كشتى حضرت نوح(عليه السلام) نام پنج تن اهل بيت نوشته شده بود[1].
[1]. علامه طباطبايى، الميزان، ج 20، ص 97.
ادامه مطلب
نخستین چیزى که آدمى بر آن محاسبه می شود، نماز است
نخستین چیزى که آدمى بر آن محاسبه می شود، نماز است
با توجه به آیه 4 سوره اعراف شکى نیست که خداوند از همه خلایق سؤال مىکند، ولى پرسش این است که در یک حدیث مىخوانیم که نخستین سؤال در قیامت از دوستى با اهلبیت است، در حدیث دیگرى مىخوانیم که نخستین پرسش، از نماز است. وجه جمع این دو حدیث چگونه است؟
همان طور که اشاره شد در اصل سؤال هیچ جاى تردیدى نیست «1» اما در این که در قیامت نخست از چه چیزى سؤال مىشود، روایات متعددى داریم؛ امام صادق علیه السلام مىفرماید: اوّل ما یحاسب به العبد على الصلاة فاذا قبلت قبل منه سائر عمله و اذا ردّت علیه ردّ علیه سائر عمله؛ نخستین چیزى که آدمى بر آن محاسبه مىشود، نماز است. اگر نماز پذیرفته شد، دیگراعمال هم قبول مىشود و اگر نماز ردّ شد، دیگر اعمال هم ردّ مىشود. «2»
در روایت دیگر مىخوانیم: اول ما یسأل العبد اذا وقف بین یدى اللَّه تعالى عن الصلاة فان زکت صلاته زکى سائر عمله و ان لم تزک صلاته لم یزک عمله؛ هنگامى که آدمى در پیشگاه خداوند تعالى قرار گیرد، نخست از نماز سؤال مىشود. اگر نمازش پاک بود، دیگر اعمالش هم پاک مىشود و اگر نمازش پاک نبود، دیگر اعمالش هم پاک نمىشود. «3»
در حدیث سومى، پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم مىفرماید: اول ما یسأل عنه العبد حبنا اهل البیت؛ نخستین چیزى که [در قیامت] از انسان سؤال مىشود، دوستى ما اهلبیت است. «4»
در روایت چهارمى امام صادق علیه السلام مىفرماید: انّ اول ما یسأل عنه العبد اذا وقف بین یدى اللَّه عزوجل الصلوات المفروضات و عن الزکاة المفروضة و عن الصیام المفروض و عن الحج المفروض و عن ولایتنا اهل البیت؛ هنگامى که انسان در پیش خداوند متعال قرار مىگیرد، نخست از نمازهاى واجب، زکات واجب، روزه واجب، حج واجب و ولایت ما اهلبیت سؤال مىشود. «5»
این روایات با هم منافات ندارد، چون مراد از «اوّل» در این روایات و امثال آن، اوّل اضافى و نسبى است به دو بیان:
1. در قیامت آن گاه که از اعمال بندگان سؤال مىشود، نخست نماز سؤال و محاسبه مىشود؛ از همین رو در روایت اول و دوم کلمه «عمل» ذکر شده است و هنگامى که از اعتقادات سؤال مىشود، نخستین سؤال از محبت اهل بیت مىباشد. شیخ صدوق در بیان عقاید امامیه مىگوید: «پس از معرفت (اعتقادات) نخستین عملى که از میان اعمال آدمى، محاسبه مىشود، نماز است». «6»پس به یک معنا بنابر نظر مرحوم صدوق، سؤال از اعتقادات مقدم بر سؤال از نماز است. ضمن این که یکى از شرایط قبولى نماز و دیگر عبادات اعتقاد به ولایت اهلبیت است. «7» بر این اساس نخستین چیزى که سؤال مىشود، ولایت اهلبیت خواهد بود.
2. این که زمان هردوپرسش متفاوت است، زیراباتوجهبه روایاتى کهازپیامبررسیده: مادرهفت جایگاه به شما سرکشى مىکنیم، هنگام وفات، درقبر، هنگام برانگیخته شدن از قبر، هنگامى که پرونده عمل را اعطا مىکنند، وقت حسابرسى، وقت میزان اعمال وهنگام عبورازصراطو درآنجا محبت ما کارساز است «8» و با توجه به اهمیتى که مسئله ولایت دارد «9»، مىتوان گفت زمان پرسش از ولایت علاوه برقیامت اول بار درعالم قبر و برزخ صورت مىگیرد.
__________________________________________________
(1). ر. ک: تفسیر نمونه، آیت اللَّه مکارم شیرازى و دیگران ج 6، ص 86
(2). شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 208
(3). شیخ حر عاملى، وسائل الشیعه، ج 4، ص 110
(4). علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 7، ص 260 و ج 27، ص 79
(5). همان، ج 80، ص 10؛ همان، وسائل الشیعه، ج 4، ص 123
(6). شیخ صدوق، امالى، ص 641
(7). ر. ک: همان، وسائل الشیعه، ج 1، ص 118- 125
(8) علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 7، ص 248
(9). همان، اصول کافى، ج 2، ص 21.
پرسمان قرآنى نماز، ص:66 - 67
ادامه مطلب
نظر قرآن کریم درباره ارتباط و معاشرت داشتن با افراد تارک الصلوة
نظر قرآن کریم درباره ارتباط و معاشرت داشتن با افراد تارک الصلوة
نظر قرآن کریم درباره ارتباط و معاشرت داشتن با افراد تارک الصلوة و روش برخورد با آنان چیست؟ لطفاً مرا در این زمینه راهنمایى کنید.
راه براى جذب افراد به نماز، در بحث ترویج نماز اشاره خواهد شد. «1»
بى تردید قرآن نسبت به فرد بىنماز دیدگاهى منفى دارد که مفسران ذیل آیات 5 و 11 سوره توبه بدان پرداختهاند. «2»
ترک نماز در گروههایى- به ویژه جوانان- علتهایى دارد که ایشان را به روى نیاوردن به نماز یا ترک آن مىکشاند که بخشى از آنها عبارتند از:
1. سستى عقیده به معاد یا خداشناسى. «3»
2. تأثیر منفى دوستان ناباب، خداوند متعال درباره عاقبت دوستى با افراد گمراه و ناباب مىفرماید: «ویَومَ یَعَضُّ الظّالِمُ عَلى یَدَیهِ یَقولُ یلَیتَنِى اتَّخَذتُ مَعَ الرَّسولِ سَبیلا* یوَیلَتى لَیتَنى لَم اتَّخِذ فُلانًا خَلیلا* لَقَد اضَلَّنى عَنِ الذّکرِ بَعدَ اذ جاءَنى وکانَ الشَّیطنُ لِلِانسنِ خَذولا؛ (فرقان، 27- 29) و به خاطر بیاور روزى را که ظالم دست خویش را از شدت حسرت به دندان مىگزد و مىگوید: اى کاش با رسول خدا راهى برگزیده بودم، اى واى بر من! کاش فلان [شخص گمراه] را دوست خود انتخاب نکرده بودم! او مرا از یاد حق گمراه ساخت، بعد از آن که آگاهى به سراغ من آمده بود، و شیطان همیشه مخذول کننده انسان بوده است».
3. ممکن است مشکلات مادى و سرخوردگى روحى، چنین مشکلى را پدید آورده باشد.
دوست شدن و گفتگو با چنین افرادى و گوش دادن به درد و دل ایشان و سخنانشان، کلید حل این مشکلها را به دست مىدهد، در صورتى که علت اصلى ترک نماز شناخته شود، راه و چگونگى تشویق به نماز مشخص خواهد شد. البته چنان چه در مراحل مختلف لازم باشد، حتماً باید با افراد آگاه مشورت شود.
در زمینه روش برخورد با چنین افرادى باید توجه داشت:
الف) تشویق افراد باید با آرامش و اخلاق نیک باشد. « آل عمران آیه 159»
ب) در امر به معروف و نهى از منکر و تشویق، کردار و گفتار مىتواند نقش مؤثرتر و مهمترى را ایفا کند. این مسئله، در تشویق زبانى بیشتر تأکید مىشود. اگر فردى بخواهد کسى را تشویق کند و یا از منکر باز دارد و به معروف هدایت کند، باید ادب را بیشتر رعایت کند. «4»
ج) بیان برخى از نعمتهاى خداوند و این که انسان با نماز خواندن مىتواند شکر بعضى از نعمتها را به جا آورد و نیز یادآورى نعمتهاى خداوند موجب مىشود که انسان به یاد خدا باشد. « بقره آیه 152» و یکى از مصداقهاى یاد خدا با به پا داشتن نماز است. « طه آیه 14»
اگر تمام وظایف خود را انجام دادیم، ولى آنها نپذیرفتند، مىتوانیم با دورى کردن از آنها مخالفت خود را اظهار بداریم.__________________________________________________
(1). مطالعه کتابهایى که در این زمینه نگارش شده مانند: قرائتى، یکصد و چهارده نکته درباره نماز و پرتوى از نماز و نیز: علامه مجلسى چون حقالیقین تألیف علامه مجلسى رحمه الله که به فارسى و در یک مجلد چاپ شده است/ منازل الآخرة، تألیف حاج شیخ عباس قمى رحمه الله در این زمینه مفید است
(2). شیخ طوسى، تفسیر تبیان، ج 5، ص 174
(3). از همین رو است که قرآن در آیات 3 بقره و 92 انعام عقیده به معاد، ایمان به غیب و خداشناسى را در کنار اقامه نماز ذکر مىکند
(4). روشهاى امر به معروف و نهى از منکر در آیاد 110 و 114 آلعمران، 71 و 112 توبه، 17 لقمان و 41 حج و ... بیان شده است
پرسمان قرآنى نماز، ص:86 - 87
ادامه مطلب