تسلط‌ برهستی‌ با نماز

تسلط‌ برهستی‌ با نماز:

86580125674338337611.jpg

از برکات‌ دیگر نماز این‌ است‌ که‌ انسان‌ به‌ تدریج‌ و گام‌ به‌ گام‌ به‌ هستی‌ تسلط‌ پیدا می‌کند. گام‌ اول‌، قرآن‌ می‌فرماید: «تقوی‌ برای‌ انسان‌ نورانیت‌ و بصیرت‌ می‌آورد و به‌ انسان‌ دیدی‌ می‌دهد که‌ حق‌ را از باطل‌ تشخیص‌ دهد».
ان‌ تتقوالله‌ یجعل‌ لکم‌ فرقاناً [1]و در جای‌ دیگر می‌فرماید: «یجعل‌ لکم‌ نوراً» [2] پس‌ تقوی‌ که‌ در رأس‌ آن‌ بندگی‌ خدا ونماز است‌. گامی‌ به‌ سوی‌ نورانی‌ شدن‌ و بصیرت‌ پیدا کردن‌ نمازگزار است‌.
گام‌ دوم‌: کسانی‌ که‌ هدایت‌ الهی‌ را پذیرفتند و درمدار حق‌ قرار گرفتند، خداوند هدایت‌ آنها را زیادتر می‌کند. پس‌ نماز گامی‌ برای‌ هدایت‌ و بازسازی‌ معنوی‌ خواهد بود. نور هدایت‌ نمازگزار متوقف‌ نمی‌شود بلکه‌ به‌ خاطر تسلیم‌ و بندگی‌ دائماً در حال‌ قرب‌ و رشد خواهد بود.
گام‌ سوم‌: در راه‌ خدا تلاش‌ کردن‌ است‌. خداوند راههای‌ زیادی‌ را برای‌ رسیدن‌ به‌ کمال‌ نشان‌ داده‌ است‌. «والذین‌ جاهدو فینا لنهدینهم‌ سبلنا» [3]
گام‌ چهارم‌: برای‌ خودسازی‌ و دوری‌ از فحشا و منکر ناز بهترین‌ عملاست‌. انسان‌ بر نفس‌ خود تسلط‌ می‌یابد و نفس‌ را مهار می‌کند و گرفتار وسوسه‌ و لغزش‌ نمی‌شود بلکه‌ هرگاه‌ فشار وسوسه‌ و نفس‌ طاغوت‌ زیاد شد، باز هم‌ از اهرم‌ نماز و صبر کمک‌ می‌گیرد.
گام‌ پنجم‌: افراد با تقوی‌ که‌ وجودشان‌ با نور الهی‌ روشن‌ شده‌ با هر نماز یک‌ گام‌ به‌ جلو می‌روند. زیرا نماز تکرار نیست‌ بلکه‌ معراج‌ است‌. نماز بالا رفتن‌ از نردبان‌ کمال‌ و عمق‌ دادن‌ به‌ معرفت‌ و ایمان‌ است‌. نمازگزار اجازه‌ نمی‌دهد عمرش‌ چراگاه‌ شیطان‌ و لگدکوب‌ او باشد.

پی نوشت ها:

1- سوره‌ انفال‌، آیه‌ 29

2- سوره‌ حدید، آیه‌ 28

3- سوره‌ عنکبوت‌، آیه‌ 69

 


ادامه مطلب


[ یک شنبه 16 اسفند 1394  ] [ 5:28 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

جایگاه اقامه کننده نماز جایگاه مؤمن حقیقی

جایگاه اقامه کننده نماز جایگاه مؤمن حقیقی

81876291108779971431.jpg

 الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَاناً وَ عَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَکَّلُونَ‌
1- مؤمنان ، همان كسانى‏اند كه چون خدا ياد شود دلهايشان بترسد ، و چون آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان بيفزايد ، و بر پروردگار خود توكّل می ‏كنند . ﴿الأنفال‏، 2﴾
 الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ‌

2- همانان كه نماز را به پا مى‏دارند و از آنچه به ايشان روزى داده‏ايم انفاق می ‏كنند . ﴿الأنفال‏، 3﴾
اولٰئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّاً لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِيمٌ‌
3- آنان هستند كه حقّاً مؤمنند ، براى آنان نزد پروردگارشان درجات و آمرزش و روزىِ نيكو خواهد بود . ﴿الأنفال‏، 4﴾


ادامه مطلب


[ یک شنبه 16 اسفند 1394  ] [ 5:27 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

هفت تأثير نماز در تربيت فرد و جامعه

هفت  تأثير نماز در تربيت فرد و جامعه

81876291108779971431.jpg

گر چه نماز چيزي نيست كه فلسفه‌اش بر كسي مخفي باشد،‌ ولي دقت در متون آيات و روايات اسلامي ما را به ريزه‌كاريهاي بيشتري در اين زمينه رهنمون مي‌گردد:

1ـ روح و اساس و هدف و پايه و مقدّمه و نتيجه و بالاخره فلسفه نماز همان ياد خدا است، همان «ذكر الله» است كه در آيه‌ فوق به عنوان برترين نتيجه بيان شده است.
البتّه ذكري كه مقدّمه‌ي فكر، و فكري كه انگيزه‌ي عمل بوده باشد،‌چنان كه در حديثي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ آمده است كه در تفسير جمله‌، (و لذكر الله اكبر) فرمود: (ذكر الله عند ما احلّ و حرّم، ياد خدا كردن به هنگام انجام حلال و حرام)، (يعني به ياد خدا بيفتد به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد).[1]


2ـ نماز وسيله‌ شستشوي از گناهان و مغفرت و آمرزش الهي است چرا كه خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته مي‌كند، لذا در حديثي مي‌خوانيم:

پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ از ياران خود سؤال كرد:(لو كان علي باب دار احدكم نهر و اغتسل في كل يوم منه خمس مرات اكان يبقي في جسده من الدّرن شيء؟‌ قلت لا، قال: فانّ مثل الصّلوة كمثل النّهر الجاري كلّما صلّي كفرت ما بينهما من الذنوب، اگر بر در خانه‌ يكي از شما نهري از آب صاف و پاكيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آيا چيزي از آلودگي و كثافت در بدن او مي‌ماند؟)
در پاسخ عرض كردند: نه، فرمود:(نماز درست همانند اين آب جاري است، هر زمان كه انسان نمازي مي‌خواند گناهاني كه در ميان دو نماز انجام شده است از ميان مي‌رود).[2]
و به اين ترتيب جراحاتي كه بر روح و جان انسان از گناه مي‌نشيند، با مرهم نماز التيام مي‌يابد و زنگارهايي كه بر قلب مي‌نشيند زدوده مي‌شود.

3ـ نماز سدّي در برابر گناهان آينده است، چرا كه روح ايمان را در انسان تقويت مي‌كند، و نهال تقوي را در دل پرورش مي‌دهد، و مي‌دانيم (ايمان) و(تقوي) نيرومندترين سدّ در برابر گناه است،‌ و اين همان چيزي است كه در آيه‌ فوق به عنوان نهي از فحشاء و منكر بيان شده است، و همان است كه در احاديث متعددي مي‌خوانيم: افرادگناهكاري بودند كه شرح حال آنها را براي پيشوايان اسلام بيان كردند فرمودند: غم مخوريد، نماز آنها را اصلاح مي‌كند و كرد.

4ـ نماز، غفلت‌‌زدا است، بزرگترين مصيبت براي رهروان راه حقّ آن است كه هدف آفرينش خود را فراموش كنند و غرق در زندگي مادّي و لذائذ زود گذر گردند، امّا نماز به حكم اين كه در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز پنج بار انجام مي‌شود، مرتباً به انسان اخطار مي‌كند، هشدار مي‌دهد، هدف آفرينش او را خاطر نشان مي‌سازد، موقعيّت او را در جهان به او گوشزد مي‌‌كند و اين نعمت بزرگي است كه انسان وسيله‌اي در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قويّاً به او بيدار باش گويد.

5ـ نماز خودبيني و كبر را در هم مي‌شكند، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشاني بر خاك در برابر خدا مي‌گذارد، خود را ذرّه‌ كوچكي در برابر عظمت او مي‌بيند، بلكه صفري در برابر بي‌نهايت.
پرده‌هاي غرور و خودخواهي را كنار مي‌زند، تكبر و برتري‌جويي را در هم مي‌كوبد.
به همين دليل علي ـ عليه السّلام ـ در آن حديث معروفي كه فلسفه‌هاي عبادات اسلامي در آن منعكس شده است بعد از ايمان، نخستين عبادت را كه نماز است با همين هدف تبيين مي‌كند مي‌فرمايد:(فرض الله الايمان تطهيرا من الشّرك و الصّلوة تنزيهاً عن الكبر... خداوند ايمان را براي پاكسازي انسان‌ها از شرك واجب كرده است و نماز را براي پاكسازي از كبر).[3]

6ـ‌ نماز وسيله‌ پرورش، فضايل اخلاق و تكامل معنوي انسان است،‌ چرا كه انسان را از جهان محدود مادّه و چهار ديوار عالم طبيعت بيرون مي‌برد، به ملكوت آسمانها دعوت مي‌كند، و با فرشتگان همصدا و همراز مي‌سازد، خود را بدون نياز به هيچ واسطه در برابر خدا مي‌بيند و با او به گفتگو برمي‌خيزد.
تكرار اين عمل در شبانه روز آن هم با تكيه روي صفات خدا، رحمانيّت و رحيميّت و عظمت او مخصوصاً با كمك گرفتن از سوره‌هاي مختلف قرآن بعد از حمد كه بهترين دعوت كننده به سوي نيكيها و پاكيها است اثر قابل ملاحظه‌اي در پرورش فضائل اخلاقي در وجود انسان دارد.
لذا در حديثي از امير مؤمنان علي ـ عليه السّلام ـ مي‌خوانيم كه در فلسفه نماز فرمود: (الصّلوة قربان كلّ تقيٍ، نماز وسيله‌ تقرّب هر پرهيزكاري به خدا است).[4]

7ـ نماز به ساير اعمال انسان ارزش و روح مي‌دهد - چرا كه نماز روح اخلاص را زنده مي‌كند، زيرا نماز مجموعه‌اي است از نيّت خالص و گفتار پاك و اعمال خالصانه، تكرار اين مجموع در شبانه روز بذر ساير اعمال نيك را در جان انسان مي‌پاشد و روح اخلاص را تقويت مي‌كند.

پی نوشت ها:

[1] . بحار الانوار، ج 82، ص 200.
[2] . وسائل الشيعه، ج 3، ص 7 (باب 2 از ابواب اعداد الفرائض حديث 3).
[3] . نهج البلاغه، كلمات قصار، جمله 252.
[4] . نهج البلاغه، كلمات قصار، جمله 136.


ادامه مطلب


[ شنبه 15 اسفند 1394  ] [ 7:05 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(2) ]

كسي كه نمازش او را از فحشاء و منكر باز ندارد...

كسي كه نمازش او را از فحشاء و منكر باز ندارد...

22277017586070484577.jpg

انس بن مالك از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ روايت كرده كه فرمود: كسي كه نمازش او را از فحشاء و منكر باز ندارد جز دورتر شدن از خدا اثري برايش ندارد.[1]
انس روايت كرده كه جواني از انصار نمازهاي خود را با رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‌خواند.
و در عين حال مرتكب فحشاء هم مي‌شد اين خبر به رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ رسيد فرمود: نماز او روزي او را از فحشاء باز خواهد داشت.[2]
روايت شده كه به پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ اطلاع داده شد كه فلاني روزها نماز مي‌‌خواند و شبها مشغول دزدي است حضرت پاسخ فرمود: نماز او را باز خواهد داشت.
از امام صادق ـ عليه السّلام ـ روايت نموده‌اند كسي كه دوست دارد بداند كه نمازش قبول خداوند گرديده يا خير، بنگرد تا چه مقدار نماز او را از بديها و گناهان دور داشته به همان اندازه قبول شده است.[3]
از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ روايت شده نماز نيست نماز كسي كه نماز خود را اطاعت نمي‌كند و اطاعت نماز اين است كه از فحشاء و منكر دست بردارد.[4]
در تفسير نور الثقلين از مجمع البيان نقل كرده كه گفته اصحاب ما اماميه از امام صادق ـ عليه السّلام ـ روايت كرده‌اند كه فرمود منظور از ذكر الله ياد خدا است.
در هنگام برخورد به حلال و حرام او (يعني در برابر حلالش شكر گفتن و از حرامش پرهيز كردن).[5]
از معاذ بن جبل روايت كرده كه گفت: من از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ پرسيدم كداميك از اعمال محبوب‌ترين عمل نزد خداست؟ فرمود: اينكه بميري در حالي كه زبانت از ذكر خداي عزّوجل تر باشد.[6]
رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ به معاذ فرمود: اي معاذ! سابقين كساني هستند كه شبها را با ذكر خدا زنده مي‌دارند و كسي كه دوست دارد در باغهاي بهشت گردش كند،‌ زياد ذكر خداي عزوجل بگويد.[7]
در حديثي از (معاذ بن جبل) چنين آمده است: هيچ يك از اعمال آدمي براي نجات او از عذاب الهي برتر از ذكر الله نيست، از او پرسيدند حتي جهاد در راه خدا، گفت:‌ آري زيرا خداوند مي‌فرمايد: (و لذكر الله اكبر)[8]

پی نوشت ها:

[1] . الميزان، ج 16، ص 224.
[2] . الميزان، ج 16، ص 224.
[3] . مجمع البيان، ج 19، ص 65.
[4] . مجمع البيان، ج 19، ص 65.
[5] . الميزان، ج 16، ص 224.
[6] . الميزان، ج 16، ص 225.
[7] . الميزان، ج 16، ص 224.
[8] . الميزان، ج 16، ص 288.


ادامه مطلب


[ شنبه 15 اسفند 1394  ] [ 7:04 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]