هفت تأثير نماز در تربيت فرد و جامعه
هفت تأثير نماز در تربيت فرد و جامعه
گر چه نماز چيزي نيست كه فلسفهاش بر كسي مخفي باشد، ولي دقت در متون آيات و روايات اسلامي ما را به ريزهكاريهاي بيشتري در اين زمينه رهنمون ميگردد:
1ـ روح و اساس و هدف و پايه و مقدّمه و نتيجه و بالاخره فلسفه نماز همان ياد خدا است، همان «ذكر الله» است كه در آيه فوق به عنوان برترين نتيجه بيان شده است.
البتّه ذكري كه مقدّمهي فكر، و فكري كه انگيزهي عمل بوده باشد،چنان كه در حديثي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ آمده است كه در تفسير جمله، (و لذكر الله اكبر) فرمود: (ذكر الله عند ما احلّ و حرّم، ياد خدا كردن به هنگام انجام حلال و حرام)، (يعني به ياد خدا بيفتد به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد).[1]
2ـ نماز وسيله شستشوي از گناهان و مغفرت و آمرزش الهي است چرا كه خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته ميكند، لذا در حديثي ميخوانيم:
پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ از ياران خود سؤال كرد:(لو كان علي باب دار احدكم نهر و اغتسل في كل يوم منه خمس مرات اكان يبقي في جسده من الدّرن شيء؟ قلت لا، قال: فانّ مثل الصّلوة كمثل النّهر الجاري كلّما صلّي كفرت ما بينهما من الذنوب، اگر بر در خانه يكي از شما نهري از آب صاف و پاكيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آيا چيزي از آلودگي و كثافت در بدن او ميماند؟)
در پاسخ عرض كردند: نه، فرمود:(نماز درست همانند اين آب جاري است، هر زمان كه انسان نمازي ميخواند گناهاني كه در ميان دو نماز انجام شده است از ميان ميرود).[2]
و به اين ترتيب جراحاتي كه بر روح و جان انسان از گناه مينشيند، با مرهم نماز التيام مييابد و زنگارهايي كه بر قلب مينشيند زدوده ميشود.
3ـ نماز سدّي در برابر گناهان آينده است، چرا كه روح ايمان را در انسان تقويت ميكند، و نهال تقوي را در دل پرورش ميدهد، و ميدانيم (ايمان) و(تقوي) نيرومندترين سدّ در برابر گناه است، و اين همان چيزي است كه در آيه فوق به عنوان نهي از فحشاء و منكر بيان شده است، و همان است كه در احاديث متعددي ميخوانيم: افرادگناهكاري بودند كه شرح حال آنها را براي پيشوايان اسلام بيان كردند فرمودند: غم مخوريد، نماز آنها را اصلاح ميكند و كرد.
4ـ نماز، غفلتزدا است، بزرگترين مصيبت براي رهروان راه حقّ آن است كه هدف آفرينش خود را فراموش كنند و غرق در زندگي مادّي و لذائذ زود گذر گردند، امّا نماز به حكم اين كه در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز پنج بار انجام ميشود، مرتباً به انسان اخطار ميكند، هشدار ميدهد، هدف آفرينش او را خاطر نشان ميسازد، موقعيّت او را در جهان به او گوشزد ميكند و اين نعمت بزرگي است كه انسان وسيلهاي در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قويّاً به او بيدار باش گويد.
5ـ نماز خودبيني و كبر را در هم ميشكند، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشاني بر خاك در برابر خدا ميگذارد، خود را ذرّه كوچكي در برابر عظمت او ميبيند، بلكه صفري در برابر بينهايت.
پردههاي غرور و خودخواهي را كنار ميزند، تكبر و برتريجويي را در هم ميكوبد.
به همين دليل علي ـ عليه السّلام ـ در آن حديث معروفي كه فلسفههاي عبادات اسلامي در آن منعكس شده است بعد از ايمان، نخستين عبادت را كه نماز است با همين هدف تبيين ميكند ميفرمايد:(فرض الله الايمان تطهيرا من الشّرك و الصّلوة تنزيهاً عن الكبر... خداوند ايمان را براي پاكسازي انسانها از شرك واجب كرده است و نماز را براي پاكسازي از كبر).[3]
6ـ نماز وسيله پرورش، فضايل اخلاق و تكامل معنوي انسان است، چرا كه انسان را از جهان محدود مادّه و چهار ديوار عالم طبيعت بيرون ميبرد، به ملكوت آسمانها دعوت ميكند، و با فرشتگان همصدا و همراز ميسازد، خود را بدون نياز به هيچ واسطه در برابر خدا ميبيند و با او به گفتگو برميخيزد.
تكرار اين عمل در شبانه روز آن هم با تكيه روي صفات خدا، رحمانيّت و رحيميّت و عظمت او مخصوصاً با كمك گرفتن از سورههاي مختلف قرآن بعد از حمد كه بهترين دعوت كننده به سوي نيكيها و پاكيها است اثر قابل ملاحظهاي در پرورش فضائل اخلاقي در وجود انسان دارد.
لذا در حديثي از امير مؤمنان علي ـ عليه السّلام ـ ميخوانيم كه در فلسفه نماز فرمود: (الصّلوة قربان كلّ تقيٍ، نماز وسيله تقرّب هر پرهيزكاري به خدا است).[4]
7ـ نماز به ساير اعمال انسان ارزش و روح ميدهد - چرا كه نماز روح اخلاص را زنده ميكند، زيرا نماز مجموعهاي است از نيّت خالص و گفتار پاك و اعمال خالصانه، تكرار اين مجموع در شبانه روز بذر ساير اعمال نيك را در جان انسان ميپاشد و روح اخلاص را تقويت ميكند.
پی نوشت ها:
[1] . بحار الانوار، ج 82، ص 200.
[2] . وسائل الشيعه، ج 3، ص 7 (باب 2 از ابواب اعداد الفرائض حديث 3).
[3] . نهج البلاغه، كلمات قصار، جمله 252.
[4] . نهج البلاغه، كلمات قصار، جمله 136.