ضالین در قرآن

ضالین در قرآن
 
http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%85%D9%87%D8%B1%20%D9%88%20%D8%AA%D8%B3%D8%A8%DB%8C%D8%AD/%DA%AF%D9%84%20%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%20%D8%AA%D8%B3%D8%A8%DB%8C%D8%AE%20%D9%85%D8%B4%DA%A9%DB%8C.jpg
 
واژه ی «ضلالت» كه نزدیك به 200 مرتبه با مشتقاتش در قرآن آمده است، گاهی در باره ی تحیّر به كار می رود: «وَ وَجَدَكَ ضَالاًّ» [1]وگاهی به معنای ضایع شدن است: «أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ» ؛ [2] ولی بیشتر به معنای گمراهی، و همراه با تعبیرات گوناگونی نظیر: «ضَلالٍ مُبِینٍ» ، «ضَلالٍ بَعِیدٍ» ، «ضَلالٍ قَدِیمٍ» به كار رفته است. در قرآن، افراد و گروه هایی به عنوان گمراه معرّفی شده اند؛ از جمله: كسانی كه ایمان خود را به كفر تبدیل كنند، [3] مشركان، [4] كفّار، [5] عصیان گران، [6] مسلمانانی كه كفّار را سرپرست و دوست خود می گیرند، [7] كسانی كه مردم را از راه خدا باز می دارند، كسانی كه به خدا یا
تفسیر آیات برگزیده . ج1، ص: 121
رسول او توهین می كنند، آنان كه حقّ را كتمان می كنند و كسانی كه از رحمت خدا مأیوس اند. در قرآن، نام برخی افراد و گروه ها به عنوان گمراه كنندگان جامعه آمده است؛ از قبیل: ابلیس، فرعون، سامری، دوستان بد، طاغوت ها و نیاكان منحرف. گمراهان، خود بستر و زمینه ی انحراف را فراهم و گمراه كنندگان از این بسترها و شرایط آماده، سوء استفاده می كنند. بسترهای انحراف در قرآن عبارت اند از: هوا و هوس، [8] شرك ورزی، [9] گناه، [10] پذیرش ولایت باطل، [11] جهل و نادانی. [12] 1. انسان در تربیت، نیازمند الگوست. انبیا، شهدا، صدّیقین و صالحان، الگوهای زیبای انسانیّت اند: «صراط الّذین انعمت علیهم» ؛ 2. آنچه از خداوند به انسان می رسد، نعمت است. قهر و غضب را خود به وجود می آوریم: «انعمت» ، «المغضوب علیهم» (در باره ی نعمت «أنعَمتَ» به كار رفته، ولی درباره ی عذاب «غَضبتَ» به كار نرفته است) ؛ 3. ابراز تنفّر از مغضوبان و گمراهان، جامعه ی اسلامی را در برابر پذیرش سلطه و حكومت آنان، مقاوم و پایدار می كند: «غیر المغضوب علیهم و لا الضّالّین» .
[1] . ضحی (93) : 7.
[2] . محمّد (47) : 1
[3] . بقره (2) : 108: مَنْ یَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالایمانِ فَقَد ضَلَّ سَواءَ السَّبِیل
[4] . نساء (4) : 116: وَ مَنْ یُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَد ضَلَّ ضَلالاً بَعیداً
[5] . نساء (4) : 136: وَ مَن یَكفُرْ بِاللّه. . . فَقَد ضَلَّ
[6] . احزاب (33) : 36: وَ مَن یَعْصِ اللّهَ وَ رسولَهُ فَقَد ضَلَّ
[7] . ممتحنه (60) : 1: لاتَتَّخِذوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّكُم أَوْلیاءَ. . . وَ مَن یَفْعَلْهُ مِنْكُم فَقَد ضَلَّ سَواءَ السَّبِیل
[8] . جاثیه (45) : 23: اتَّخَذَ إلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللّهُ
[9] . ابراهیم (14) : 30: وَ جَعَلوا لِلّهِ أَنْداداً لِیُضِلّوا عَنْ سَبِیلِه
[10] . بقره (2) : 26: و ما یُضِلُّ بِه إلّاالْفاسِقین
[11] . حج (22) : 4: أَنَّهُ مَن تَوَلّاهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّه
[12] . بقره (2) : 198: و إنْ كُنْتُم مِن قَبلِه لَمِنَ الضّالِّین
 
 
 

 


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 13 اسفند 1394  ] [ 5:49 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

مغضوبین در قرآن

مغضوبین در قرآن
 
http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%B9%D8%AA/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2%20%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%B9%D8%AA.jpeg
 
در قرآن، افرادی همانند فرعون و قارون و ابولهب و امّت هایی همچون قوم عاد و ثمود و بنی اسرائیل، به عنوان غضب شدگان معرّفی شده اند. بنی اسرائیل كه داستان زندگی و تمدن آنها در قرآن بیان شده است، زمانی بر مردم روزگار خویش برتری داشتند: «فَضَّلْتُكُمْ عَلَی الْعالَمِینَ» [1]لكن به دلیل كردار و رفتار بدشان، دچار قهر و غضب خداوند شدند: «وَ باؤُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ» . [2] این تغییر سرنوشت، به سبب تغییر در رفتار و كردار آنان بود. دانشمندان یهود، دستورات وقوانین آسمانی تورات را تحریف كردند: «یُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ» ، [3] تجّار و ثروتمندان آنان، به ربا و حرام خواری روی آوردند: «أَخْذِهِمُ الرِّبوا» ، [4] عامّه ی مردم نیز در برابر دعوت به جهاد و مبارزه، از روی تن پروری و ترس، از رفتن به جبهه ی نبرد و ورود به سرزمینِ مقدس، سر باز زدند و به موسی علیه السلام گفتند:
تفسیر آیات برگزیده . ج1، ص: 120
«فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّكَ فَقاتِلا إِنّا هاهُنا قاعِدُونَ» ؛ [5] تو و پروردگارت بروید و بجنگید كه ما اینجا نشسته ایم. به سبب این انحرافات، خدا آنان را از اوج عزّت و فضیلت، به نهایت ذلّت و سرافكندگی مبتلا ساخت. ما در هر نماز، از خداوند می خواهیم كه مانند غضب شدگان نباشیم؛ یعنی اهل تحریف آیات و گرفتن ربا و فرار از جهاد نباشیم، و همچنین از گمراهان كه حق را رها كرده و به سراغ باطل می روند و یا در دین الهی غلوّ و افراط كرده و یا از هوا و هوس خود و دیگران پیروی می كنند، نباشیم. [6] انسان در سوره ی حمد، تولّای خود را به انبیا و شهدا و صالحان و راه آنان، ابراز داشته و از مغضوبان و گمراهان، برائت و دوری می جوید و این مصداق بارز تولّا و تبرّا است.
[1] . بقره (2) : 47.
[2] . بقره (2) : 61.
[3] . نساء (4) : 46.
[4] . نساء (4) : 161.
[5] . مائده (5) : 24.
[6] . قُلْ یا أَهْلَ الْكِتابِ لاتَغْلُوا فِی دِینِكُمْ غَیْرَ الْحَقِّ وَ لاتَتَّبِعُوا أَهْواءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا كَثِیراً وَ ضَلُّوا عَنْ سَواءِ السَّبِیلِ؛ بگو: ای اهل كتاب، در دینتان به ناحق غلوّ نكنید و به دنبال خواهش های گمراهانِ پیش از خود نروید، كه آنان افراد زیادی را گمراه كرده و از راه راست گمراه شده اند. (مائده (5) : 77)

 


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 13 اسفند 1394  ] [ 5:47 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(4) ]

ره یافتگان و گمراهان

ره یافتگان و گمراهان
http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%B9%D8%AA/241116_714.jpg
 
صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَاالضَّآلِّینَ «7» راه كسانی كه آنها را مشمول نعمت خود ساختی، نه غضب شدگان و نه گمراهان!
تفسیر آیات برگزیده . ج1، ص: 119
نكته ها این آیه راه مستقیم را، راه كسانی معرّفی می كند كه نعمت ویژه ی الهی شامل آنان شده است كه عبارت اند از: پیامبران، صدّیقین، شهدا و صالحان. [1] توجّه به راه این بزرگواران و آرزوی پیمودن راه آنان، ما را از خطر كجروی وقرار گرفتن در خطوط انحرافی باز می دارد. البتّه همواره این خطر وجود دارد كه انسان دست از هدایت بردارد و گرفتار غضب شود؛ چنان كه بنی اسرائیل به گفته ی قرآن، مورد نعمت قرار گرفتند، ولی در اثر ناسپاسی ولجاجت گرفتار خشم الهی شدند. مراد از نعمت در «أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ» ، نعمتِ هدایت است؛ زیرا در آیه ی پیشین سخن از هدایت به راه مستقیم بود. افزون بر آنكه كفّار ومنحرفان از نعمت های مادی برخوردارند، ولی مورد غضب هستند.
[1] . مَنْ یُطِعِ اللّهَ وَ الرَّسولَ فَأولئكَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِنَ النَّبِیّینَ و الصِّدِّیقینَ و الشُّهداء والصّالِحین؛ كسانی كه خدا و رسول راپیروی كنند، آنان با كسانی هستند كه خدا آنها را نعمت داده است، از پیامبران، راستگویان، شهدا و صالحان. (نساء (4) : 69)

 


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 13 اسفند 1394  ] [ 5:46 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

قیامت، جلوه ای از رحمت الهی

قیامت، جلوه ای از رحمت الهی

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%B9%D8%AA/21220698139917056456_thumb.png

مَالِكِ یَوْمِ الدِّینِ «4» (خدایی كه) مالك روز جزاست. نكته ها مالكیّت خداوند، حقیقی است و همراه احاطه و سلطه ی دایمی است؛ ولی مالكیّت بشر، امری اعتباری و قراردادی است و به قیامت منتقل نمی شود. با آنكه خداوند مالك دنیا و آخرت است، ولی مالكیّت او در قیامت جلوه ی دیگری دارد: * در آن روز تمام واسطه ها و اسباب دنیوی قطع می شود: «تَقَطَّعَتْ بِهِمُ اْلأَسْبابُ» ؛ * [1] تفسیر آیات برگزیده . ج1، ص: 113 نسبت ها و خویشاوندی ها از بین می رود: «فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ» ؛ [2] * مال و ثروت و فرزندان، ثمری ندارد: «لایَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ» ؛ [3] * بستگان و نزدیكان نیز فایده ای نمی رسانند: «لَنْ تَنْفَعَكُمْ أَرْحامُكُمْ» ؛ [4] * نه زبان، اجازه ی عذرتراشی دارد و نه فكر، فرصت تدبیر. تنها راه چاره، لطف خداوند است كه صاحب اختیار آن روز است. لفظ «دین» در قرآن به دو معنا به كار رفته است: الف) كیش و آیین: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللّهِ اْلإِسْلامُ» ؛ [5] ب) حساب و جزا: «مالِكِ یَوْمِ الدِّینِ» . مراد از یوم الدّین، روز قیامت است كه روز كیفر و پاداش می باشد. «یَسْئَلُونَ أَیّانَ یَوْمُ الدِّینِ» ؛ [6] می پرسند روز قیامت چه وقت است؟ قرآن در مقام معرّفی این روز، چنین می فرماید: «ثُمَّ ما أَدْراكَ ما یَوْمُ الدِّینِ * یَوْمَ لاتَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْئاً وَ اْلأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلّهِ» ؛ [7](ای پیامبر) نمی دانی روز جزا چه روزی است؟ روزی كه هیچ كس برای كسی كارآیی ندارد و در آن روز حكم و فرمان تنها از آنِ خداست. «مالك یوم الدّین» در كنار «الرّحمن الرّحیم» بیانگر آن است كه بشارت و انذار باید در كنار هم باشند. نظیر آیه ی شریف دیگر كه می فرماید: «نَبِّئْ عِبادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ وَ أَنَّ عَذابِی هُوَ الْعَذابُ اْلأَلِیمُ» ؛ [8] به بندگانم خبر ده كه من بسیار مهربان و آمرزنده ام، ولی عذاب و مجازات من نیز دردناك است. چنان كه در آیه ای دیگر نیز چنین می فرماید: «قابِلِ التَّوْبِ شَدِیدِ الْعِقابِ» ؛ [9] خداوند، پذیرنده ی توبه ی مردمان و عقوبت كننده ی شدید گناهكاران است. تفسیر آیات برگزیده . ج1، ص: 114 پیام ها 1. قیامت، پرتوی از ربوبیّت الهی است: «ربّ العالمین. . . مالك یوم الدین» ؛ 2. قیامت، جلوه ای از رحمت خداوند است: «الرّحمن الرّحیم. مالك یوم الدین» ؛ 3. قیامت، روز حساب است نه عمل؛ روز برداشت است نه كاشت: «یوم الدین» .

[1] . بقره (2) : 166.

[2] مو. منون 23 101

[3] شعراء 26 88

[4] ممتحنه 60 3

[5] آل عمران 3 19

[6] ذاریات 51 12

[7] انفطار 82 18 91

[8] حجر 15 49 50

[9] غافر 40 3


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 13 اسفند 1394  ] [ 5:41 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]