معناى عرفانى نماز

معناى عرفانى نماز

30878347574554711958.jpeg

 بعضى از بزرگان نيز صلاه را از (تصليه) مشتق دانسته اند; به اين مـعـنا كه عرب هنگامى كه مى خواست چوب كج را راست كند آن را به آتـش نـزديك كرده, در معرض حرارت قرار مى داد و به آن تصليه مى گـفـتـنـد. با توجه به اين معنا گويى نمازگزار وقتى به نماز مى ايـسـتد و توجه به مبدا اعلا پيدا مى كند به واسطه حرارتى كه دراثر حركت صعودى و نزديك شدن به كانون حقيقت معنوى در نفسش حاصل مـى شـود, قـدرت پـيـدا مى كند كج رفتارى هاى نفس را كه بر اثرتـوجـه بـه غـيـر خـدا و مـيـل به باطل پيدا شده, راست و تعديل نمايد.(1)

1ـ ر.ك: سـيـد احـمـد فهرى, پرواز در ملكوت, (شرح و تفسير آدابالصلوه امام خمينى) ص22.


ادامه مطلب


[ یک شنبه 17 خرداد 1394  ] [ 6:36 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

آثار و عواقب ترك نماز

آثار و عواقب ترك نماز

94534898951961482323.jpeg

تـرك نماز در دنيا و آخرت عواقب تلخى دارد. در قيامت, اهل بهشت از دوزخـيـان مى پرسند: چه چيزى شما را روانه جهنم كرد؟ يكى از پـاسـخ هايشان اين است كه ما پاى بند به نماز نبوديم.1 در جايى ديگر به نمازگزارانى كه در نمازشان سهل انگاراند; يعنى گاهى مى خوانند و گاهى نمى خوانند, مى گويد: واى بر آنان.2

رسـول خدا(ص) فرموده است: (من ترك الصلوه متعمدا فقد كفر; هركه عمدا نماز را ترك كند, از اسلام خارج شده و كافر است.)

در جـايـى ديـگر مى فرمايد: (بين العبد وبين الكفر ترك الصلوه; مرز بين بنده خدا و كفر, ترك نماز است.)3

هيچ انسان با وجدان و متفكرى نيست كه از ابعاد و اسرار و ظرايف نـماز آگاه باشد ولى از كنار آن ها بى اعتنا رد شود, مگر كسانى كـه بـه خـاطر غفلت و بى خبرى, توفيق سخن گفتن با خداوند را از خود سلب كرده اند.

 

1 ـ مدثر (74) آيه43.

2 ـ ماعون (107) آيه4.

3 ـ نهج الفصاحه, روايت 1098.

 


ادامه مطلب


[ یک شنبه 17 خرداد 1394  ] [ 6:33 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

آثار فردى و اجتماعى نماز

آثار فردى و اجتماعى نماز

53478091562395442869.jpeg

نـمـاز تاثير بسزايى در زندگى فردى و اجتماعى فرد دارد. در اين جا برخى از آن ها را فهرست وار بيان مى كنيم.

نمازگزار در مقايسه با كسى كه نماز نمى خواند, احساس آرامش بيش ترى دارد.

هـنـگـامى كه از طريق نماز, روح خود را به معراج مى فرستد و با خـدا و نام او پيوند مى دهد, احساس عزت و قدرت مى كند و از هيچ كس و هيچ قدرتى نمى ترسد.

نـمازگزار هيچ گاه چشمش را به چيزهاى حرام آلوده نمى كند و نمى گـذارد هوس هاى زودگذر و وسوسه هاى شيطانى روح و ذهنش را مشغول كـنـد. در مـقـابل, دامن گيرى مفاسد, جاذبه هاى آلوده موجود در اجـتـمـاع, زلـف هـا و بدن هاى عريان, صحنه هاى بدآموز و تحريك كـنـنده, موسيقى و نغمه هاى حرام چنان پرده اى بر دل هاى افراد بـى نـماز مى كشند كه آنان را توان مشاهده و ارتباط با ظرايف و لطايف و معنويت نيست.

در جـهان امروز كه لجام گسيختگى فرهنگى به طور فزاينده اى سلامت و امـنيت جانى بسيارى از جوامع را به مخاطره انداخته است و همه روزه شاهد طغيان و عصيان گروه هاى مختلف مردم به ويژه نوجوانان و جـوانان هستيم, كيست كه فريادرس اين مردم باشد؟! آيا چيزى جز نـماز و توكل و امدادهاى غيبى خداوندى مى تواند ناجى اين افراد از مـنـجـلاب ايـن گـنـاهان عظيم شود و آن ها را از سقوط به دره نيستى و فلاكت باز دارد؟

 منبع: مرکز تخصصی نماز


ادامه مطلب


[ یک شنبه 17 خرداد 1394  ] [ 6:31 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

معانى بلند عبارات و الفاظ نماز

 معانى بلند عبارات و الفاظ نماز

57342954523783890898.jpeg

نـمازگزار با گفتن (الله اكبر) ابهت همه ابرقدرت ها را مى شكند و خـطـ بـطلان بر همه قدرت هاى طاغوتى, وسوسه هاى ابليس و جاذبه هاى مادى مى كشد.

بـا گفتن (بسم الله) به كار خود قداست و كرامت مى دهد و در خود تـوكـل و وابستگى به قدرت غيبى را ايجاد مى كند و به دنيا اعلام مـى كـنـد قدرتى كه من به او پناه آورده ام, سرچشمه مهربانى ها است.

بـا (الـحـمـدلله) گفتن خود را از اطاعت كردن و بله قربان گفتن انسان هاى سفله و پست رها مى كند.

بـا (رب العالمين) قدرت لايزال خداوندى را بر تمام جهانيان حاكم مى داند.

با (الرحمن الرحيم) تمام هستى را از آن خدا معرفى مى كند.

بـا ايـن جمله بيان مى كند كه نه تنها نعمت هاى مادى خداوند ما را احـاطه كرده بلكه نعمت هاى معنوى خداوند نيز ما را فراگرفته است.

بـا گـفتن (مالك يوم الدين) مسير و آينده را مشخص مى كند و ياد روز سخت دادرسى را در دل زنده مى كند.

تـا ايـن جـا, نمازگزار زمينه براى اظهار بندگى و ابراز نياز و مـددخـواهـى از خدا را فراهم مى كند و بعد از اين مرحله با درك عـظـمـت خـدا و رحـمـتش و ابراز نياز خويش مى گويد: (اياك نعبد وايـاك نـسـتـعـين) تنها مطيع امر تو هستيم نه غلام حلقه به گوش جباران و تنها از تو يارى مى طلبيم.

با گفتن (اهدنا الصراط المستقيم) از خدا طلب هدايت مى كند, چرا كـه با پيمودن اين راه او به تمام هوس ها و افراط و تفريط ها و وسوسه هاى شيطانى پشت پا مى زند.

با گفتن (صراط الذين انعمت عليهم) الگوها را مشخص مى كند.

بـا (غـيـر الـمغضوب عليهم ولا الضالين) به گروه هاى انحرافى كه انسان هاى پاك را اغفال مى كنند, هشدار مى دهد.

بـا ركوع در برابر عظمت پرورگار, اظهار بندگى و اطاعت مى كند و فـروتنى و تواضع و خضوع خود را در برابر عظمت پروردگار نشان مى دهد.

با سجده, تذلل و اظهار كوچكى و خاكسارى در برابر خدا را نمايان مى سازد.

ذكـر مـقـدس (سبحان الله) كه در تمام عبادت ها به چشم مى خورد, حـقـيـقـتـى را در بر دارد كه ريشه در همه عقايد و تفكرات صحيح اسـلامـى دوانده است و زيربناى ارتباط انسان با خدا و صفات كمال او اسـت; روح تعبد و مغز عبادت, همان تسبيح است. توحيد و عدل و نـبـوت و امـامـت و معاد براساس تسبيح خدا و منزه دانستن او از عـيـوب و كـمبودها است. توحيد خالص جز با منزه دانستن پروردگار از شريك و شبيه و عيب و عجز محقق نمى شود.

منبع: مرکز تخصصی نماز

 


ادامه مطلب


[ یک شنبه 17 خرداد 1394  ] [ 6:29 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]