لزوم خواندن الفاظ و اذکار نماز
لزوم خواندن الفاظ و اذکار نماز
* آیا مىتوان بدون تکان دادن لبها و از ته دل نماز خواند؟
* خیر، زیرا یکى از واجبات نماز «ذکر» است. «ذکر» همان عبارتها، جملهها، کلمات وحروف خاصى است که در جاى جاى نماز باید ادا شود و این امر بدون تکان دادن زبان و لبها محقق نمىشود. بلکه اگر کسى استثناءً لال است احکام ویژه خود را دارد؛ مثلاً با اشاره باید نماز بخواند و... .
خداوند متعال مىفرماید: (لاَتَجْهَرْ بِصَلاَتِکَ وَلاَتُخَافِتْ بِهَا)1؛ نمازت را با آواز بلند مخوان و بسیار آهستهاش مکن.
بر مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند و بر مرد و زن واجب است حمد و سوره نماز ظهر و عصر (و هم چنین تسبیحات اربعه) راآهسته بخوانند.2
از مجموع آیه فوق و فتواى فقهاى بزرگ استفاده مىشود که نماز باید خوانده شود و تمامى حروف از مخارج خودش ادا شود. بنابراین چون نمىتوان بدون حرکت زبان و لبها حروف و کلمات را ادا کرد نماز خواندن به این شکل یا از ته دل باطل است.3
1. اسراء، آیه110.
ادامه مطلب
آیه بیدارباش براى نماز شب
آیه بیدارباش براى نماز شب
* روش بیدار شدن براى «نماز شب» و گریه کردن در آن، چیست؟
* براى بیدارى از خواب، در هر وقتى که انسان بخواهد بیدار شود (چه براى نماز شب و چه غیر آن)، از امامصادق(علیه السلام) چنین نقل شده است: (ما من عبد یقرء آخر«الکهف» اِلاّ یتیقظ فى الساعة التى یرید)؛ هیچ بندهاى نیست که آخرین آیه سوره کهف را قرائت کند، مگر اینکه در همان وقتى که مىخواهد بیدار شود.[1]
امّا براى گریه کردن در نماز شب، هرچند روایت خاصى در این زمینه یافت نشده، ولى طبق حدیثى، پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله)بعد از نزول آیات 190ـ195 سوره آلعمران و در شبهایى که براى نماز شب بر مىخاستند، این آیات را تلاوت کرده و گریه مىکردند و از طرفى امامان(علیهم السلام) به خواندن این آیات هنگام بیدار شدن براى نماز شب، سفارش فرمودهاند.[2]
ادامه مطلب
جمعى خواندن تعقیبات نماز
جمعى خواندن تعقیبات نماز
* با توجه به آیه شریفه 55 و 205 سوره اعراف آیا جمعى خواندن دعاها با آیههاى یاد شده منافات ندارد؟
* الف) اینکه در آیه فوق فرموده که خدا را به طور «خفیه» و در پنهانى بخوانید، براى این است که از «ریا» دورتر و به اخلاص نزدیکتر و توأم با تمرکز فکر و حضور قلب باشد.
ممکن است منظور از «تضرع»، دعاى آشکار و منظور از «خفیه»، دعاى پنهانى باشد؛ پس مىتوان نتیجه گرفت که هر مقامى اقتضایى دارد: گاهى باید آشکارا و گاهى پنهانى دعا کرد. اتفاقاً گاهى براى ترویج دین و تبلیغ آن، لازم است دعا به صورت آشکارا و گروهى خوانده شود. هیچ منافاتى ندارد که با رعایت حضور قلب و اخلاص، دعا را به صورت جمعى و آشکارا بخوانیم. معیار در خواندن «دعا» آن است که به هنگام تضرع و زارى در پیشگاه خداوند، صدا آن قدر بلند نشود که منافى با ادب عبودیت باشد.[1]
ب) هرگز جمع یا مفرد آمدن لفظ، دلیل بر لزوم جمعى انجام دادن عمل و یا عکسآن نیست؛ چنان که در «سوره حمد»، الفاظش به صورت جمع آورده شده، ولى مىتوان آن را فرادا خواند، ولى در روایات توصیه شده است که دعا، حتىالمقدور به صورت گروهى خوانده شود. هر چند در اسلام خواندن دعا به صورتجمعى سفارش شده، ولى گاهى آثارى در دعاى فردى است که در گروهى نیست و همینطور عکس آن.[2]
ادامه مطلب
و پروردگارت را عبادت کن تا یقین, مرگ, فرا رسد
و اعبد ربّک حتّی یأتیک الیقین.
و پروردگارت را عبادت کن تا یقین (مرگ) فرا رسد.«حجر / 99»
دستوربه پیامبر میدهد که دست از عبادت پروردگارت در تمام عمر برمدار و همواره او را بندگی کن تا یقین فرا رسد «اعبد ربک حتی یأتیک الیقین.»
معروفو مشهور در میان مفسران این است که منظور از (یقین) در اینجا مرگ است و بهاین جهت مرگ، یقین نامیده شده که یک امر مسلم است، در هر چیز شک کند در مرگ نمیتواند تردید به خود راه دهد.
ویا اینکه به هنگام مرگ پردهها کنار میرود و حقایق در برابر چشم آشکار میشود و حالت یقین برای او پیدا میگردد. در سوره مدثر آیه (46 ـ 47) از قول دوزخیان میخوانیم:
و کنا نکذب بیوم الدین حتی أتانا الیقین (ما همواره روز رستاخیز را تکذیب میکردیم تا اینکه یقین (مرگ ما) فرا رسید).
ازاینجا روشن میشود که آن چه از بعضی از صوفیه نقل شده که آیه فوق را دستاویزی برای ترک عبادت قرار دادهاند و گفتهاند آیه میگوید: عبادت کن تا زمانی که یقین فرا رسد، بنابراین بعد از حصول یقین نیازی به عبادت نیست!گفتار بیاساس و بیپایهای است، چرا که اوّلاً: به شهادت بعضی از آیات قرآن که در بالا اشاره کردیم یقین به معنی مرگ است، که هم برای مؤمنان و همبرای دوزخیان، برای همه خواهد بود.
ثانیاً:مخاطب به این سخن، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ است، و مقام یقین پیامبر و همه محرز است آیا کسی میتواند ادعا کند که دارای مقام یقین از نظر ایمان نبوده است و ثالثاً: تواریخ متواتر نشان میدهد که پیامبر ـ صلّیالله علیه و آله ـ تا آخر ساعات عمرش عبادت را ترک نگفت و علی ـ علیه السّلام ـ در محراب عبادت کشته شد، و همچنین سایر امامان.[1]
[1] . تفسیر نمونه، ج 10، ص 143.
ادامه مطلب