نگاه نامشروع

عن النبى -صلى الله عليه وآله -
النظر الى محاسن النساء سهم من سهام ابليس فمن تركه اذاقه الله طعم عبادة تسره
نگاه كرن به زينتهاى زن (اعضاى بدن زن كه موجب تحريك مى شود) تيرى از تيرهاى شيطان است پس كسى كه اين عمل (نگاه كردن ) را ترك كند، خداوند لذت عبادات را به وى بچشاند در نتيجه سرمست و خوشحال گردد.
(مستدرك الوسائل ، ج 2، ص 554).
ادامه مطلب
اقامه نماز، ركن اساسي اسلام

«وَ هيَ أَصْلُ الْإِسْلَام» (بحارالانوار/ج97/ص49) اصل اسلام نماز است. من نميدانم چطور بعضي ميگويند: ما مسلمان هستيم و نسبت به اين اصل يا كاهل هستند. يا تارك هستند. يا غافل هستند. يا خوب نميخوانند.خوب، حالا... عرض كنم به حضور شما كه آنهايي كه نماز ميخوانند بايد درست بخوانند. من هم چون الآن ديگر سي سال است در تلويزيون هستيم، تقريباً هر چند سالي يكبار اين را ميگويم. چون دائم نسلها عوض ميشود.
نماز 17، 18 كلمه بيشتر نيست. باقي كلمات نماز يا مستحب است، آدم ميتواند نگويد. يا تكراري است. آن كلمات برجستهي نماز كه تكراري نيست و واجب است 17 تا است. دو تا از اين 17 تا هم همهي ايرانيها درست ميگويند. يكي الله اكبر را درست ميگويند، كسي را نداريم الله اكبر را غلط بگويد. البته ممكن است اين «كاف» را بعضيها درست نگويند. بهترين كافها، كاف كاهو است. الله اك، نشود. اكبر! اك نه! اچ، نشود. اك نشود. مثل كاهو بهترين، كافها... يكي «الله اكبر» را همه درست ميگويند، يكي «مالِكِ يَوْمِ الدِّين»را. پس از 17 تا دو تا كم ميشود، ميشود 15 تا. اين 15 تا در 4 تا جدول حل ميشود. يك آدم تحصيل كرده الآن الحمدلله مملكت ما ديگر تقريباً بيسوادياش جمع ميشود.
تقريباً 10 درصد، 12 درصد بيسواد ديگر نداريم. 90 درصد آدمهايي كه تحصيل كرده هستند در 4 جدول اين را در يك دقيقه درست كنند. خلاص! يكي «الف و عين» «عين» را يك خرده را سفت بگويند. «رَبِّ الْعالَمين» «نَعْبُدُ» «السلام عليكَ» نگويند. «السلام عَليكَ» با «عين» است. «السَّلَامُ عليكَ» «السَّلَامُ عَلَيْنَا» «إِيَّاكَ نَعْبُد» «نَعْبُد» تمام شد و رفت. چهار پنج تا «عين» را درست بگويد. تحصيل كرده چند ثانيه حفظ ميكند. «نَعْبُد» «عليكَ» «عَلَيْنَا» «عَبْدُهُ وَ رَسُولُه» يكي «غَين» است. با «قاف» فرق ميكند. «غين و قاف» فرق ميكند. ببينيد شما اينطور كه ما ميگوييم بيشتر «قاف» ميگوييم به طور طبيعي كه حرف ميزنيم.
قالي، قالي، غالي، قا... غا... (حاج آقا با بيان حركت و غلظت و تغيير صوت انجام ميدهند) قا... غا... قا... غا... «غَيْرِ الْمَغْضُوب» تمام شد و رفت. يكي «سين و صاد» است. «صمد»، «اللهم صل» (حاج آقا با بيان تلفظ سين و صاد توضيح ميدهد) «اللهم صل» «صمد» «صراط» «صل» يكي هم (ح) جيمي هست و (ه) دو چشم. «الحمد» غلط است. «الحمد» گاهي آدم زمستان دستهايش يخ ميكند چنين ميكند: ها! ها! ها! ها! «الحمد» «كفواً احد» غلط است. «احد». «وحده» غلط است. «وحده» (ح) جيمي را سفت بگوييم.
«الرَّحْمنِ الرَّحيم» غلط است. «الرَّحْمنِ الرَّحيم» خلاص! كاري ندارد. حالا، در هر خانهاي يك كتاب اسرار نماز باشد. آشنايي با نماز، اسرار نماز. از نويسندگان زياد ما كتاب داريم. الحمدلله! چند هزار كتاب« اسرار الصلاة» در اين چهارده قرن نوشته شده است. مثلاً ما يك كتابي نوشتيم هزارها كتاب نماز همه را كدگذاري كرديم. البته، يك كتاب نماز در يك خانه باشد. نماز مثل سر مي ماند.
منبع: پایگاه مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن
ادامه مطلب
جايگاه والا و بالاي نماز در اسلام

دوم: سر در بهترين جايگاه است. ممكن است يك چيزي مثل گنج، طلا در آن باشد، اما اين طلا را ممكن است زير پايه بگذارند. سر هم همهي اعضا درونش است، يعني بسياري از اعضا در سر است. هم بالا است. در نماز گفتند: بالاترين نقطه را روي خاك بگذار. پيشاني! نگفتند: اينجا را به خاك بمال. نگفتند: پاشنهي پا را به خاك بمال. گفتند: بلندترين نقطه. زن كه سر نماز ميرود هرچه طلا دارد به خودش آويزان كند و مردي كه طلا برايش حرام است، حتي انگشتر نامزدي سر نماز ميرود، دربياورد.
چون نماز با حلقهي طلا حرام، گناه، باطل است. مردي كه طلا برايش حرام است، ولي بايد بهترين لباس و عطر را مصرف كند. زن، مرد يعني نماز جايگاهش بالا است. هم اعضاي زيادي دارد، يعني هم همهي كمالات تقريباً در نماز است. هم جايگاه نماز بالا است. مثل سر كه بالا است.
سوم: مركز فرماندهي و حافظ بدن است. سر مركز فرماندهي است و حافظ بدن. يعني با چشم آدم ميبيند كه نيفتد. دست و پايش نشكند. همينطور كه سر بدن را حفظ ميكند، نماز هم باقي چيزها را حفظ ميكند. يعني الان اين عمامهاي كه سر من است، من را حفظ ميكند. هيچ وقت در خيابان نميدوم. ميگويم: آخوند است. زشت است روحاني بدود. هيچ وقت حاضر نيستم در خيابان تخمه بشكنم. ولو غير از ماه رمضان! خود لباس، شما لباس سفيد بپوشي، خودت روي زمين سياه نمينشيني.
خواسته باشي با كسي چرت و پرت بگويي، ميگويي: ببين اينجا كنار مسجد است. اينجا مسجد است. جاي ديگر برويم. آنطرف تر برويم. يعني اصلاً سر در مسجد، كاشيكاريهاي مسجد «انّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ» (عنكبوت/45) ميگويد: ببين اينجا مسجد است. آنطرفتر برويم. اينجا روضه است. اگر يك آيت الله نشسته باشد، حالا هرچه هم افراد بذلهگو و شوخي كن باشند ميگويند: ببين! جلوي آقا شوخي نكن. آن اتاق برويم. يعني خود نماز آدم را... حتي زمان شاه شهرباني زمان شاه هر سال اعلام ميكرد كه آمار فساد در ماه رمضان كمتر است.
آمار فساد! چون تمام گناهان ما اگر دستهبندي كنيم، حالا تمام چه عرض كنم. بگوييم: اكثر! اكثر گناهان ما از دو تا ريشه آب ميخورند. يا از شهوت است يا از غضب. چاقوكشيها، قتلها، نميدانم سرقتها يك سري گناهان ريشهاش غضب است. يك سري گناهها هم ريشهاش شهوت است. و گرسنگي كه آدم ماه رمضان ميخورد، اين دو تا ريشه را ميخشكاند. يعني كنترل ميكند. وقتي غضب و شهوت پايين آمد، مفاسد هم كم ميشود. وقتي به ريشهها آب نرسيد، شاخهها هم پر و بالي ندارد. به همين خاطر گفتند: روزه سر است.
منبع: پایگاه مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن
ادامه مطلب
سيماي دين اسلام در نماز

سر سيماي بدن است. حديث هم داريم «وَجْهُ دِينِكُمُ الصَّلَاةُ» (كافي/ج3/ص270) سيماي بدن، چه كسي خوشگل است؟ چه كسي زشت؟ كمرش را كه نمي بينند. زانويش را كه نميبينند. صورتش را ميبينند كه اين خوشگل است يا زشت؟ سيماي بدن صورت است. سيماي نماز، سيماي مسلمان هم نماز است. «وَجْهُ دِينِكُمُ الصَّلَاةُ» روايت داريم. صورت دين شما نماز است. مسلمان بينماز يعني آدم بيصورت. دست و پا تابع سر هستند.
چون مركز فرماندهي است. اميرالمومنين به استاندار ميگويد: «واعلم» حواست جمع باشد. بدان! «انَّ جميعَ عَمَلِكَ َتبَعَ لِصَلاتك» {أَنَّ كُلَّ شَيْءٍ مِنْ عَمَلِكَ تَابِعٌ لِصَلَاتِك} (بحارالأنوار/ج33/ص585) همهي اعمال تو تابع نمازت است.
نماز مثل سوزن است. همهي عبادات مثل نخ! اگر سوزن فرو رفت نخ هم فرو مي رود. اگر سوزن ايستاد نخ هم ميايستد. اگر نماز قبول شد، باقي كارها هم دنبال نماز قبول ميشود. اگر نماز ايستاد، همه ي عبادتها هم... حالا يك كسي بگويد: آقا من همهي خوبيها را دارم. فقط نماز نميخوانم. هيچي! خوبيهايش قبول نيست.
اين مثل را احتمالاً از من شنيده باشيد. پليس راه جلوي راننده را ميگيرد ميگويد: گواهينامهي رانندگي! شما هر گواهينامه را به او بدهيد، قبول نيست. بگويي: من پزشك هستم. مجتهد هستم. نميدانم وكيل هستم. وزير هستم. سفير هستم. هر گواهينامه اي داشته باشي، دكتر هم... هرگواهينامه اي داشته باشي، ميگويد: ببخشيد من كار به اينها ندارم.من آنچه ميخواهم اجازه بدهم تو بگذري گواهينامهي رانندگي است. اگر گواهينامهي رانندگي داشتي تو را رد ميكنم. وگرنه متوقفت ميكند هر رقم مدركي هم در جيبت باشد اعتنا ندارد. كسي راجع به نماز نميشود بگويد: حالا ما عوض نماز نميدانم كار ديگر ميكنيم. ممكن است كار ديگر سختتر باشد، خدا قبول نميكند.
اگر من براي تلفن پول خرد ميخواهم شما چك تراول و اسكناس چند هزاري هم بدهي من قبول نميكنم. مي گويم: آقا براي تلفن پول خرد ميخواهم. براي گذشتن اين پاكت به محلي كه تو ميخواهي پست بفرستد تمبر ميخواهد. شما تمبر نمي خواهيد، شما يك پاكت بردار به آن لحاف و كرسي قلاب كن. نمي برند! مخابرات چه كار به لحاف و كرسي دارد؟ مخابرات ميگويد: اگر ميخواهي من نامهي تو را به مقصد برسانم بايد تمبر پشت آن باشد.
گاهي دست آدم خون مي شود. ميگويم: يك باندي بياور. چسبي بياور من اين را ببندم. شما دو تا پتو مخمل هم بياوري من ميگويم: پتو ميخواهم چه كنم؟ بگو: آقا مثلاً چند ريال قيمتش است. اين پتو چند هزار تومان قيمتش است؟ ميگويم: آقا هرچه ميخواهد قيمتش باشد. من فعلاً آنچه من ميخواهم اين است. آنچه ارتش ميخواهد دست بگذاري اينجا. بگو: آقا من خيلي دوستت دارم. دستم را بالاي سرت! از پادگان بيرونت ميكند. اگر اين سوييچ قفل را باز ميكند، شما كليد ديگري بدهي قفل باز نمي شود. سوييچ خودش بايد باشد. صد تا سوييچ بدهي اين قفل باز نمي شود. قفل نجات ما نماز است. كسي فكر نكند به جاي نماز كار ديگر بكند، كارش حل است. دست و پا تابع نماز هستند.
منبع: پایگاه مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن
ادامه مطلب