نماز عاشقانه

چه پرسي از نماز عاشقانه
ركوعش چون سجودش محرمانه
تب و تاب يكي ا... اكبر
نگنجــــد در نمـــــاز پنجگـــانه
اقبال لاهوري
ادامه مطلب
راهکارهایی برای قضانشدن نماز صبح
راهکارهایی برای قضانشدن نماز صبح
لذا درخواست پیامبران و اولیای الهی از خداوند این بود که ما را توفیق ده تا در زمره نمازگزاران باشیم. قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم خلیل(ع) چنین نقل میکند: «رَبِّ اجْعَلْنی مُقیمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ»؛[2] پروردگارا، مرا برپا کننده نماز قرار ده، و از فرزندانم (نیز چنین فرما)، پروردگارا دعاى مرا بپذیر.
این مسئله آنقدر برای ابراهیم(ع) اهمیت دارد که بعد از درخواست از خدا، دوباره میفرماید این درخواست مرا اجابت کن.
2. علاوه بر شوق و اشتیاقی که انسان را وادار میکند تا وی برای مناجات و سخن گفتن با معشوقش هیچ فرصتی را از دست ندهد، برخی کارهای طبیعی؛ مانند دیر نخوابیدن، تنظیم ساعت هشدار و ... نیز میتواند انسان نمازگزار را در این مهم به کمک نمایند.
3. راهکارها و دستور العملهایی نیز در ضمن روایات از سوی پیامبر(ص) و ائمه(ع) به ما رسیده است که آنها نیز بهترین راهکار برای به موقع بیدار شدن جهت اقامه نماز صبح خواهند بود.
امام صادق(ع) از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل میکند: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ النَّبِیُّ (ص) مَنْ أَرَادَ شَیْئاً مِنْ قِیَامِ اللَّیْلِ وَ أَخَذَ مَضْجَعَهُ فَلْیَقُلْ- بِسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ لَا تُؤْمِنِّی مَکْرَکَ وَ لَا تُنْسِنِی ذِکْرَکَ وَ لَا تَجْعَلْنِی مِنَ الْغَافِلِینَ أَقُومُ سَاعَةَ کَذَا وَ کَذَا إِلَّا وَکَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مَلَکاً یُنَبِّهُهُ تِلْکَ السَّاعَةَ»؛[3] هر کس که بخواهد شب برای عبادت برخیزد؛ چون در بستر خود خوابید بگوید: (بسم اللَّه) بار خدایا مرا از مکرِ خود آسوده مدار، یاد خودت را از خاطرم مبر و مرا در گروه غافلان قرار مده، من در فلان ساعت برخیزم. محققاً خدای متعال برای او فرشتهاى میگمارد که او را همان ساعت بیدار کند.
همچنین امام صادق(ع) خود در این زمینه میفرماید: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: مَا مِنْ أَحَدٍ یَقْرَأُ آخِرَ الْکَهْفِ عِنْدَ النَّوْمِ إِلَّا تَیَقَّظَ فِی السَّاعَةِ الَّتِی یُرِید»؛[4] هیچ کس نیست که (آیه) آخر سوره کهف[5] را هنگام خوابیدن بخواند، مگر اینکه در هر ساعتى که بخواهد از خواب بیدار شود.
________________________________________
[1]. «إِنَّنی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنی وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری»؛ من «اللَّه» هستم؛ معبودى جز من نیست! مرا بپرست، و نماز را براى یاد من بپادار. طه، 14.
[2]. ابراهیم، 40.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج 2، ص 540، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. همان.
[5]. آخرین آیه سوره کهف این آیه است: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا».
منبع :اسلام کوئیست
ادامه مطلب
خاطره ای از زلزله بم

ساعت 15/5 صبح جمعه 5/10/82، طبق معمول هر روز برای انجام فریضه صبح به مسجد رفتم. هر هفته بعد از نماز صبح جمعه، دعای ندبه هم در مسجد خوانده می شد.
نمازگزارانی که در نماز صبح حاضر می شدند، حدود بیست نفر بودند. آن روز هم تقریباً همین تعداد آمده بودند.
من به مردم پیشنهاد کردم که قبل از نماز صبح، نماز آیات را به جماعت بخوانیم. چون یک زلزله قبل از نماز صبح رخ داده بود و ما نمازش را نخوانده بودیم. نماز آیات را شروع کردیم، در رکعت اول رکوع پنجم را به جا آورده بودیم که زلزله شروع شد.
همان لحظه برق قطع شد و صدای شکستن شیشه و فرو ریختن دیوار و سقف و... به گوش رسید. چنان گرد و غباری فضا را گرفته بود که چشم جایی را نمی دید.
نماز خود به خود به هم خورد؛ چون شدت لرزش زمین به قدری بود که کسی روی زمین استقرار نداشت.
همه مشغول ذکر بودند و با اینکه همه متوجه زلزله بودیم، هیچ کس از مسجد خارج نشد.
دیوارهای مسجد از سه طرف خراب شد، بخشهای زیادی از سقف مسجد هم فرو ریخت، و همه ما مرگ را در یک قدمی خود می دیدیم.
همه در جای خودشان ماندند تا زلزله به پایان رسید. خواستیم از مسجد خارج شویم، ولی خروجیهای مسجد همه خراب شده و حتی کفشها زیر آوار مانده بود.
از روی آوارها با پای برهنه خارج شدیم، در صحن مسجد جای خیلی کمی خالی بود و از سه طرف دیوارهای همسایه ها و دیوار مسجد فرو ریخته بود. حیاط مسجد پر از خاک و آجر شده بود.
خواستیم از صحن مسجد خارج شویم، ولی راهروی مسجد پر از خاک و آوار شده بود؛ از این رو از روی آجرها به کوچه رفتیم و در انتهای کوچه که به صورت سه راهی است، جایی نسبتاً خالی پیدا کردیم و نماز صبح را بجا آوردیم و سپس نماز آیات را مجدداً به جماعت برپا کردیم.
در این واقعه دو نکته برای اینجانب جالب بود:
1. محراب و دیوارها و بخشهایی از سقف مسجد خراب شد، ولی سقف آن قسمتی که مردم در آنجا بودند خراب نشد و به نمازگزاران هیچ آسیبی نرسید و همه سالم ماندند، با اینکه هیچ کس از مسجد بیرون نرفت و اگر کسی رفته بود، زیر آوار می ماند.
2. مردم با اینکه وحشت زده شده بودند و نگران خانواده هایشان بودند، اما قبل از هر کاری به فکر نماز بودند و تا نماز صبح را نخواندند به خانه هایشان نرفتند و در آن موقعیت استثنایی، در کوچه نماز جماعت صبح و آیات اقامه گردید و چه خوب خداوند آنان را حفظ نمود.
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره73.
ادامه مطلب
چرا نماز قضاى مادر خوانده نمی شود؟

در برخى كتابهاى روايى شيعه و اهل سنّت نقل است: «مردى نزد رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم آمد و گفت: به چه كسى نيكى كنم؟ فرمود: مادرت، باز پرسيد به چه شخصى نيكى كنم؟ فرمود: مادرت، براى سومين بار اين پرسش را تكرار كرد آن حضرت نيز فرمود: مادرت، آن شخص براى چهارمين بار پرسيد به چه كسى نيكى كنم؟ پيامبر خدا صلى الله عليه وآله وسلم اين بار فرمود: پدرت[2].
و امّا درباره اين كه آيا شرعاً نماز قضاهاى مادر بر فرزند بزرگتر يا ديگر فرزندان او واجب است يا خير؟ مىتوان گفت: نظريّات فقهاى اسلام در اينباره مختلف است و دليل قطعى و معتبرى بر اثبات آن وجود ندارد و ارزندگى شأن و مقام مادر، در فرهنگ اسلامى كسى را مجاز نمىكند بىدليل فتوا بدهد نماز قضاهاى او را بايد فرزند بزرگتر يا ديگر فرزندانش بخوانند زيرا اهلسنّت، بر اين باورند كه احكام شرعى، بايد از منابع استنباط شود.
پاورقي
[1] سوره اسراء، (17) آيه 23.
[2] شيخ كلينى، اصول كافى، ج 2، ص 159، ح 9، و جامع الاصول، ج 1، ص 397، چاپ بيروت
ادامه مطلب