همه بر او سجده کنیم
همه بر او سجده کنیم

« فاسجدوا لله و اعبدوا»[1]
«برای خدا سجده کنید و او را پرستش نمائید.»
گرمیخواهید در صراط مستقیم حق گام بردارید تنها برای او که تمام خطوط عالم هستی به ذات پاکش منتهی میگردد سجده کنید، و اگر میخواهید به سرنوشت دردناک اقوام پیشین که بر اثر شرک و کفر و ظلم و ستم در چنگال عذاب الهی گرفتار شدند گرفتار نشوید تنها او را عبادت کنید.
جالب توجه اینکه در روایات زیادی نقل شده است که وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به هنگام تلاوت این سوره به این آیه رسید همهی مؤمنان و کافرانی که آن را شنیدند به سجده افتادند، طبق روایتی تنها کسی که سجده نکرد «ولید بن مغیره»بود که (شاید نمیتوانست برای سجده کردن خم شود) کفی از خاک برداشت و پیشانی را بر آن گذاشت و اینگونه سجده کرد!
این تعجب ندارد که حتی بتپرستان به سجده افتاده باشند چرا که لحن گیرای این سوره از یک سو، محتوای هیجانانگیز آن از سوی دیگر، و تهدیدهای وحشتناک نسبت به مشرکان از سوی سوم، و خارج شدن این آیات مبارک از دهان پیغمبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در نخستین مرحلهی نزول وحی از سوی چهارم، آنچنان گیرا ومؤثر و پرنفوذ بود که هر دلی را بیاختیار تحت تأثیر خود قرار داد، و حجابهای عناد و لجاج و تعصب و خودخواهی را هر چند موقت کنار زد، و نور توحید را در قلوب، پرتو افکن کرد.
اگر خود ما نیز این سوره را با دقت وتأمل، و با حضور قلب و توجه تلاوت کنیم، و خود را در برابر پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و در جو نزول آیات بنگاریم، میبینیم قطع نظر از عقائد خاص اسلامی چارهای جز این نداریم که وقتی به آخرین آیه برسیم به سجده بیفتیم و در پیشگاه حق سرِ تعظیم فرود آوریم.
[1] . نجم/62.
ادامه مطلب
نفی تکبر در عبادت
نفی تکبر در عبادت
ش«و له من فی السّموات و الارض و من عنده لایستکبرون عن عبادته ولا یستحسرون ـ یسبِّحون اللَّیل و النَّهار لایفترون »[1]
«وبرای اوست آنچه در آسمانها و زمین است، و آنها که نزد او هستند هیچگاه ازعبادتش استکبار نمیکنند و هرگز خسته نمیشوند. ـ شب و روز تسبیح میگویندو ضعف و سستی به خود راه نمیدهند.»
و از آنجا که ممکن است این توهم به وجود آید که خدا چه نیازی به ایمان و عبادت ما دارد؟ آیات مورد بحث نخستبه پاسخ این میپردازد و میگوید: «تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند از آن اویند» (و له من فی السّموات و الارض)
«و فرشتگانی که در محضر قرب پروردگار هستند هیچگاه از پرستش او تکبر ندارند و هرگز خسته نمیشوند.» (و من عنده لایستکبرون عن عبادته ولا یستحسرون»[2]
«دائماً شب و روز تسبیح میگویند و کمترین ضعف و سستی به خود راه نمیدهند.» (یسبِّحون اللَّیل و النَّهار لایفترون).
بااین حال او چه نیازی به طاعت و عبادت شما دارد، این همه فرشتگان بزرگ، شب وروز مشغول تسبیحند، او حتی نیاز به عبادت آنها هم ندارد، پس اگر دستور ایمان و عمل صالح و بندگی و عبودیت به شما داده، سود و فایدهاش متوجه خود شما است.
این نکته نیز جالب توجه است که در نظام بندگان و موالی ظاهری هر قدر بندهای به مولا نزدیکتر باشد، خضوعش در برابر او کمتر است، چرا کهخصوصیت بیشتری دارد و مولا نسبت به او نیاز فزونتر!
اما در نظام عبودیت «خلق» و «خالق» قضیه بر عکس است، هر قدر فرشتگان و اولیای خدا به اونزدیکتر میشوند، مقام عبودیتشان بیشتر میگردد.
[1] . انبیاء/19.
[2] . «یستحسرون» از مادهی «حسر» در اصل به معنی باز گشودن چیز پوشیده و کنار زدن پرده است، سپس به معنی خستگی و ضعف به کار رفته گویی نیروهای انسان در چنین حالتی همگی آشکار و مصرف میگردد وچیزی از آنها در بدن او مکتوم نمیماند.
ادامه مطلب
غير خدا را عبادت نكنيد
غير خدا را عبادت نكنيد
«قل افغيرَ اللهِ تامروني اعبد ايُّهَا الجاهلون»[11]
« آيا به من دستور ميدهيد كه غير خدا را عبادت كنم اي جاهلان.»
توحيد در عبادت يك حقيقت غير قابل انكار است تا آنجا كه هيچ انسان فهميده و عاقلي نبايد به خود اجازه دهد كه در برابر بتها سجده كند. لذا به دنبال آن با لحني قاطع و تشديدآميز ميگويد: «بگو: آيا به من دستور ميدهيد كه غير خدا را عبادت كنم اي جاهلان.»[12]
«و اعبدوه و اشكروا»[13]
«او را پرستش كنيد و شكر او را به جاي آوريد.»
يكي از انگيزههاي عبادت، حس شكرگذاري است در مقابل منعم حقيقي، شما ميدانيد منعم حقيقي خدا است پس شكر و عبادت نيز مخصوص ذات پاك خدا است.[14]
پی نوشت ها:
[11] . زمر/64.
[12] . نمونه، ج19، ص524.
[13] . عنكبوت/17.
[14] . نمونه، ج16، ص233.
ادامه مطلب
عبادت مخصوص اوست
عبادت مخصوص اوست
« فاعبده و توكّل عليه»[1]
«او (خدا) را پرستش كن و بر او توكل نما.»
در آيهي فوق دليل لطيفي بر اختصاص پرستش به خدا بيان شده است، و آن اينكه اگر پرستش به خاطر عظمت و صفات جمال و جلال باشد،اين صفات بيش از همه در خدا است، و ديگران در برابر او ناچيزند، بزرگترين نشانهي عظمت. علم نامحدود و قدرت بيپايان است كه آيهي فوق ميگويد هر دو مخصوص او است.
و اگر پرستش به خاطر پناه بردن در حل مشكلات به معبود باشد، چنين كاري در مورد كسي شايسته است كه از همهي نيازها و احتياجهاي بندگان و از اسرار غيب و نهان آنها با خبر است و توانائي بر اجابت دعوت و انجام خواستهها دارد، و به همين دليل توحيد صفات. سبب توحيد عبادت ميگردد (دقت كنيد).
بعضي از مفسران گفتهاند كه تمام سير انسان در طريق عبوديت پروردگار در دو جمله در آيهي فوق خلاصه شده: «فاعبده و توكل عليه» چرا كه عبادت خواه ـ عبادت جسماني باشد مانند عبادات معمولي و يا عبادت روحاني باشد مانند تفكر در عالم آفرينش و نظام اسرار هستي ـ آغاز اين سير است.
و توكل يعني واگذاري مطلق به خدا و سپردن همه چيز به دست او كه يك نوع «فناء في الله» محسوب ميشود، آخرين نقطهي اين سير ميباشد.
در تمام اين مسير از آغاز تا انتها توجه به حقيقت توحيد صفات، رهروان اين راه را ياري ميدهد،و به تلاش و تكاپوي آميخته با عشق وا ميدارد.[2]
[1] . هود/123.
[2] . نمونه، ج9، ص288 و 289.
ادامه مطلب