اهمیت وقت نماز در داستان رد شمس.

ام سلمه همسر پیامبر صلی الله علیه و آله اسماء بنت عمیس، جابر بن عبدالله انصاری، ابو سعید خدری، ابوذر غفاری، عبدالله بن عباس، و جماعت بسیاری از صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله گفتند که: یک روز رسول خدا صلی الله علیه و آله امیر المؤمنین علیه السلام را به مهمی فرستاد. در آن روز رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز عصر را خواند چون امیر المؤمنین علیه السلام برگشت، و قضایای کار مزبور را برای پیامبر صلی الله علیه و آله شرح داد، دفعة وحی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله را فرا گرفت تغشاه الوحی رسول خدا صلی الله علیه و آله تکیه بر امیر المؤمنین علیه السلام زد و سر به زانوی او نهاد. مدت وحی طولانی شد و آفتاب نزدیک به غروب شد. علی علیه السلام نماز عصر را به ایماء و اشاره و نشسته خواند و آفتاب کاملاً غروب کرد، چون رسول خدا از غشیه وحی بیرون آمد، علی علیه السلام را مغیر و ناراحت دید، فرمود: یا علی چه رسیده تو را؟ عرض کرد: خیر است یا رسول الله، نماز عصر را نخوانده بودم که بر شما وحی آمد و سر مبارک شما در آغوش من بود. نخواستم که سر مبارک شما را به زمین بگذارم لذا به اشارت نماز کردم. بدین جهت دلم خوش نیست.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: دلتنگ نباش که من دعا می‏کنم تا خدای دمی آفتاب را برای نماز تو برگرداند و تو نماز را در وقت و با شرائط و ارکان بگزاری. آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله دست به دعا برداشت و عرض کرد: بار خدایا تو می‏دانی که علی علیه السلام در طاعت تو و رسول تو بود. بار خدایا آفتاب را برگردان تا نمازش را بخواند.
راویان خبر گفتند به حق آن خدایی که محمد - صلوات الله علیه - را مبعوث به رسالت نمود که ما آفتاب را دیدیم که بر در و دیوار تابیده بود، و امیر المؤمنین علیه السلام نماز عصر را به دقت خواند. چون سلام نمازش را داد آفتاب دفعة فرو نشست.(1)

پی نوشت:

1) 1- نماز از دیدگاه قرآن و حدیث صفحه 167 (تفسیر ابو الفتوح رازی، ج 4). ص 167.