تفسير نيّت
تفسير نيّت
اولين ركن نماز نيّت است .
نيّت ، يعنى آنكه بدانيم چه مى كنيم و چه مى گوييم و براى كه و چه حركت مى نمائيم
ارزشِ هر كارى به نيّت و انگيزه آنست ، نه فقط صِرف عمل . لذا حساب كسى كه بخاطر حفظ نظم و احترام به قانون ، پشت چراغ قرمز مى ايستد از حساب كسى كه از ترس پليس يا جريمه مى ايستد جداست . در همه عبادات و خصوصاً نماز، نيّت جايگاه ويژه اى دارد و اصولاً چيزى كه يك كار را عبادت مى كند، نيّتِ الهى آن كار است كه اگر آن نيّت نباشد، هرچه هم ظاهر كار خوب و صحيح باشد، امّا ارزش عبادت ندارد. پيامبر گرامى اسلام در اين باره مى فرمايند:
((اِنَّمَا الأَعْمالُ بِالنّيّات )) [1]
كارها به واسطه انگيزه ها ارزش پيدا مى كند وبا آنها سنجيده مى شود.
آرى ، فرق مادى يا معنوى بودن يك كار، در تفاوت نيّت ها و هدف هاست .
[1] - بحار، ج 70، ص 210.
ادامه مطلب
آثار و بركات نيّت پاك
آثار و بركات نيّت پاك
با نگاهى كوتاه و گذرا به آيات و روايات ، آثار و بركات زيادى براى نيتّ پاك درمى يابيم كه بطور فشرده گوشه هايى از آنها را بيان مى كنيم :
1- كسى كه حُسن نيّت داشته باشد رزق او فراوان مى شود. [19] شايد مراد حديث آن باشد كه بخاطر حُسن نيّت ، رفتار و برخورد او با مردم به نحو مطلوب مى شود و قهراً افراد بيشترى جذب شغل و كار او مى شوند و درآمد بيشترى بدست مى آورد.
2- حُسن نيّت ، توفيقات انسان را زياد مى كند، زندگى طيّب و دلچسب مى شود و دوستان زيادى را براى انسان مى آورد. [20]
الطاف الهى به قدر حُسن نيّت افراد است و هرچه نيت بهتر و خالص تر باشد لطف خداوند نيز بيشتر مى گردد.
3- به انسان طول عمر مى دهد.
در روايات آمده : كسى كه حج را تمام كرد، اگر در موقع بازگشت به وطن نيّت كند و تصميم بگيرد براى سال بعد هم به حج بيايد، خداوند بخاطر همين آرزوى خوب ، به او طول عمر مى دهد.[21]
4- حسن نيّت ، گذشته انسان را جبران مى كند. على عليه السلام مى فرمايد: اگر گنهكار با حسن نيت توبه كند خداوند آنچه را به عنوان كيفر از او گرفته به او پس مى دهد و هرگونه مشكلى در كارش باشد اصلاح مى كند. [22]
5 - خداوند به نيّتِ كار خير، پاداش آن كار خير را مى دهد گرچه انسان موفق به انجام آن كار نشود. با نيّتِ صادق ، كارهاى نشده براى انسان به حساب مى آيد، چنانكه در روايت آمده : اگر انسان مؤ منى بگويد: اگر خداوند به من امكانات مى داد چنين و چنان مى كردم . و اين آرزو صادقانه باشد، خداوند پاداش آن كارهاى خير را به او مرحمت مى فرمايد. [23] حتى اگر صادقانه آرزوى شهادت كند و از خداوند شهادت بخواهد، خداوند او را به درجات شهدا مى رساند گرچه در رختخواب از دنيا برود. [24]
از لطف خدا همين بس كه براى تصميم به كار خير پاداش مى دهد، امّا براى نيّتِ گناه تا وقتى گناهى انجام نشود كيفر نمى كند.[25]
6- نيّت پاك مى تواند مادّى ترين امور زندگى را عامل قرب انسان قرار دهد، چنانكه معنوى ترين حالات مانند سجده و گريه اگر از روى ريا باشد وسيله دورى انسان از خدا مى گردد.
[19] - وسائل ، ج 1، ص 39.
[20] - غررالحكم .
[21] - وسائل ، ج 8، ص 107.
[22] - نهج البلاغه ، خطبه 178.
[23] - وسائل ، ج 1، ص 40.
[24] - بحار، ج 70، ص 201.
[25] - وسائل ج 1 ص 40.
ادامه مطلب
خاطره
خاطره
يكى از مراجع تقليد جهان تشيّع ، آية اللّه العظمى بروجردى بود. ايشان در ايام سوگوارى در منزلش عزادارى برپا مى كرد. در يكى از اين جلسات حال ايشان خوب نبود، لذا در همان اتاق شخصى خود استراحت مى كردند و به صداى سخنران گوش مى دادند.
يكى از حاضران در مجلس عزا مى گويد: براى سلامتى امام زمان و آقاى بروجردى صلوات .
ناگهان ديدند كه ايشان عصاى خود را به در مى كوبد، نزديكان آقا حاضر شدند و پرسيدند: چه امرى داريد؟ اين مرجع بزرگوار فرمودند: چرا نام مرا در كنار نام امام زمان عليه السلام برديد؟ من كه لايق نيستم شما نام مرا در رديف نام امام ببريد و براى هر دو صلوات بفرستيد. [15]
اين مرجع دينى كه نايب امام زمان است حاضر نمى شود نامش در رديف نام امام معصوم آورده شود، اما بسيارى از ما از روى كج فهمى و بى ادبى ، نام موجوداتى ضعيف و سراپا نياز و احتياج را در كنار خداوند قادر مطلق متعال قرار مى دهيم و گويا آنها را در يك رديف مى دانيم .
[15] - به نقل از آية اللّه صافى .
ادامه مطلب
طبق روايات آيات سوره توحید، تفسير يكديگرند
طبق روايات آيات سوره توحید، تفسير يكديگرند
طبق روايات آيات اين سوره ، تفسير يكديگرند [7] و گويا اين سوره در معرّفى خداوند مرحله به مرحله پيش مى رود:
مرحله اوّل :
(قُلْ هُوَ) بگو خداى من اوست . او كه از دسترس عقل و فكر بشر بدور واز ديده ها غائب و پنهان است .
در اين مرحله تمام توجه به ذات خداست نه صفات او. خود ذات به تنهايى براى محبوب بودن ومعبود واقع شدن كافى است . حضرت على عليه السلام مى فرمايد: ((وَ كَمالُ الاِْخْلاصِ نَفْىُ الصِّفاتِ عَنْه )) [8] اخلاص كامل آنست كه بدون توجّه به صفات به خدا رو كنى . خدا را بخاطر خودش عبادت كنى نه به جهت نعمتهايى كه به تو ارزانى داشته است .
مرحله دوّم :
(هُوَ اللّه )، او اللّه است . معبودى كه همه كمالات را داراست .
در اين مرحله ، ذات و صفات همراه آمده است . ((اللّه )) ذاتى است كه همه صفات نيكو را دربر دارد و لذا شايسته عبادت و پرستش است . چنانچه قرآن مى فرمايد: (وَ لِلّهِ الاَْسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها) [9] تمام صفات و اسماى نيكو براى اوست ، پس او را بدان نامها بخوانيد.
شناخت خدا از طريق صفات ، مرحله دوّم است كه ((اللّه )) كلمه جامع تمام آن صفات است . توجه به خدا به واسطه صفات ، طريقى است كه در دعاها خصوصاً دعاى جوشن كبير جلوه مى كند كه خداوند را با هزار وصف مى خوانيم .
مرحله سوّم :
(اَحَدٌ) او يكتاست و در يكتايى يگانه .
در اين مرحله ، توحيد مطرح مى شود، توحيد ذات و صفات . هم ذاتش يگانه است ، هم صفاتش يگانه و بى نظير، و هم وجودِ ذات و صفات او يكى است ، نه آنكه صفاتش وجودى زائد بر ذات داشته باشند.
او يكتايى است كه دوّمى و سوّمى ندارد. ميان ((واحِد)) و ((اَحَد)) تفاوت است . اگر گفتيم : احدى نيامد، يعنى هيچ كس نيامد و اگر گفتيم : واحدى نيامد، ممكن است دو نفر يا بيشتر آمده باشند. قرآن مى فرمايد: خداوند ((اَحَد)) است و نمى فرمايد: ((واحد)).
او ((يكتا)) است نه ((يكى )) كه ممكن باشد دوّمى و سوّمى هم داشته باشد.
مرحله چهارم :
(اَللّهُ الصَّمَدُ) خدا بى نياز است .
در اين مرحله ، بى نيازى كه محور ذات و صفات الهى است به عنوان يكى از مهمترين اوصاف الهى مطرح مى شود. آنهم نه به شكل خبر كه بفرمايد: ((اَللّه صَمَدٌ))، بلكه به صورت وصفِ ثابت براى ((اللّه )) و لذا لفظ ((اللّه )) تكرار مى شود: ((اللّه الصَّمَد))
او يكتاست ، امّا بى نياز. غير او بسيارند، امّا سراسر نياز، و نظر همه نيازمندان تنها به سوى آن بى نياز!
مرحله پنجم :
(لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً اَحَدٌ)
اين مرحله طبق روايات ، تفسيرِ ((اَلصَّمَد)) است . او بى نياز است ، نه به فرزند نياز دارد كه بزايد، نه محتاج پدر و مادر است كه زاده شود و نه همسر و همكار و همانندى بخواهد كه در كارها به او كمك كند.
اگر متولّد شود ازلى نيست و اگر متولّد كند ابدى نيست ، زيرا رو به كاهش و اضمحلال مى رود. و اگر مثل و مانندى داشته باشد بى رقيب نيست . و خداوند از همه اين امور منزّه و مبرّاست . (سُبْحانَ اللّهِ عَمّا يُشْرِكُونَ) [10]
پی نوشتها
[7] - تفسير نورالثقلين ، ج 5، ص 714.
[8] - نهج البلاغه ، خطبه توحيد.
[9] - سوره اعراف ، آيه 180.
[10] - سوره طور، آيه 43.
ادامه مطلب