تصویر:نمازآیت الله سید محمودشاهرودی

تصویر:نمازآیت الله سید محمودشاهرودی


ادامه مطلب


[ دوشنبه 16 فروردین 1395  ] [ 2:03 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

آیاپسری که ارث نمی برد موظف به انجام نماز قضای پدر است؟

آیاپسری که ارث نمی برد موظف به انجام نماز قضای پدر است؟

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/1.jpeg

نماز قضای پدر و مادر بر پسر بزرگتر واجب است حال اگر آنها تارک الصلاه باشند وظیفه پسر بزرگتر چیست ؟
پاسخ: قضای نمازهای مادر بر فرزند واجب نیست و نمازهائی که از پدر به جهت عذر فوت می شود و پدر با تمکن از قضای آن ، آنرا اقضا نمی کند ، در این صورت ـ بنابر احتیاط ـ بر پسر بزرگ قضای آن واجب است و این احتیاط در موردی است که پسر بزرگ در هنگام فوت پدر صغیر یا مجنون نباشد و همچنین از ارث هم ممنوع نباشد والا قضای آن واجب نیست.
ولی نمازهایی که عمدا پدر نخوانده است بر پسر بزرگ نیست، هرچند این کار مستحب است.

حضرت آیت الله سیستانی

 


ادامه مطلب


[ دوشنبه 16 فروردین 1395  ] [ 2:00 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

اگر نماز ستون دین است پس چرا جزو فروع دین است؟

اگر نماز ستون دین است پس چرا جزو فروع دین است؟

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2%20%D8%B2%20%D8%B2.jpeg

«دین» واژه‌ای عربی است که اصطلاحاً به معنای «اعتقاد به آفریننده ای برای جهان و انسان، و دستورات عملی متناسب با این عقاید»، می باشد.[1] با توجه به این تعریف و توضیح اصطلاحی دین روشن می شود که هر دینی از دو بخش تشکیل می گردد:

1. عقیده یا عقایدی که حکم پایه و اساس و ریشه آن را دارد.

2. دستورات عملی که متناسب با آن پایه یا پایه های اعتقادی و برخاسته از آن باشد».[2]

واژه «اصول دین» به بخش اول (عقاید) و واژه ی «فروع دین» به بخش دوم (احکام عملی)، گفته می شود.[3] اصول دین از این باب اصل نامیده شده که در محدوده ی فکر و عقیده است، یعنی چیزی که پایه و اساس و ریشه ی دین است، و کیفیت و کمیت توجه هر انسانی به فروع دین بستگی به میزان اعتقاد وی به اصول دین دارد.[4]

اصول دین دارای دو اصطلاح عام و خاص است به اصول دین که در مقابل احکام دین است. اصول دین به معنای عام و به اصول دین که شامل یک یا چند اصل اعتقادی که مشخصات مذهب خاصی (علاوه بر اصول دین به معنای عام) را دارا می باشد، اصول دین به معنای خاص گفته می شود.[5]

اصول دین اسلام (به معنای عام) شامل توحید، نبوت و معاد است. و اصول دین به معنای خاص (اصول مذهب) علاوه بر توحید، نبوت و معاد شامل عدل و امامت نیز می باشد.

با این توضیحات روشن شد که اصول دین به چه معنا و به چه اموری اطلاق می شود، همچنین دانسته شد منظور از فروع دین، احکام عملی اسلام است. رتبه ی اصول دین چون از باب علم است مقدم بر فروع دین که از باب عمل است می باشد؛ یعنی تا علم و اعتقاد نباشد عمل معنا ندارد. البته علم در اصول اعتقادات، علم صرف نیست، بلکه علم به همراه یقین یا همان علم الیقین است.

مرحوم فیض کاشانی(ره) در این زمینه  می فرماید: «اشرف از این دو (علم و عمل) علم است، علم به منزله درخت و عبادت به منزله ثمره ی آن است».[6]

ایشان همچنین در نسبت بین علم و ایمان (یقین) می فرماید: مرجع ایمان هم به علم است. زیرا ایمان تصدیق شی است و به ناچار مستلزم تصور شی است که این همان علم است. ایمان به قدر همان علم است.[7]

پس منظور از اصول دین، اصولی است که انسان باید ابتدا به آنان علم و یقین پیدا کند تا وارد اسلام شده، آنگاه دستورات عملی اسلام را فرا روی خود می بیند.[8] و چون «تحصیل علم مقدم بر عبادت است»[9] و شرف علم مقدم بر عمل است، از این امور به اصل یاد شده است. انسان پس از ورود به اسلام به یکسری از عبادات (عبادات ظاهری مانند نماز، زکات، روزه و ... و باطنی مانند توکل، تقوی، شکر و ...)[10] برخورد می کند که به آن فروع دین گفته می شود، اما همانطور که روشن شد اصطلاح فروع، هرگز منافات با این ندارد که عبادت یا عباداتی جزء ستون دین اسلام باشند. اگر اسلام را مانند خانه ای فرض کنیم، این اصول همچون کلید ورودی به این خانه است. ولی مسلماً این خانه دارای ستون هایی است که خانه بر آن استوار است. چنین تعبیری نسبت به بعضی از عبادات از اهل بیت (ع) رسیده است. امام باقر (ع) می فرماید: اسلام بر پنج ستون استوار است: بر نماز، زکات، حج، روزه و ولایت. و در پاسخ زراره فرمودند: ولایت برترین این پنج چیز است،[11] این پنج مورد و دیگر عبادات وقتی معنا پیدا می کند که انسان وارد اسلام شده باشد. امام صادق (ع) نیز در روایتی به جایگاه علم و معرفت و سپس عمل اشاره می فرمایند. ایشان می فرماید: «بالاترین چیز برای رساندن بنده به قرب الهی معرفت و بعد از آن نماز است».[12]

بله نماز دارای اهمیت زیادی است، به طوری که از آن به ستون دین[13] یاد شده، امام باقر (ع) می فرماید: اگر نماز انسان (در قیامت) قبول شود[14] بقیه اعمال او نیز قبول می شود و اگر قبول نشود بقیه اعمال شخص قبول نمی شود.[15] اما این اهمیت فوق العاده منافاتی ندارد با این که نماز از فروع دین باشد.


[1] آموزش عقاید، آیت الله مصباح یزدی، ص 11.

[2] همان، ص 12.

[3] همان.

[4] اصول اعتقادات، شیخ علی اصغر قائمی، ص 5.

[5] آموزش عقاید با تصرف و تلخیص.

[6] علم الیقین فی اصول الدین، ملامحسن فیض کاشانی، ج 1، ص 4-5، انتشارات بیدار.

[7] همان، ص 6-8.

[8] مسلک امامیه در اصول عقاید، سید محمود مرعشی شوشتری، ص 11، ص انتشارات جامعه مدرسین.

[9] علم الیقین فی اصول الدین، ص 12.

[10] همان.

[11] سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج 3، ص 109.

[12] همان.

[13]وسائل‏الشیعة ج : 4 ص : 27عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّینِ.

[14] بدیهی است که با عدم پذیرش پایه های دیگر اسلام که در روایات به آن ها اشاره شده است پذیرش نماز با مشکل مواجه خواهد شد مثلا در روایات شرط پذیرش نماز، قبول ولایت دانسته شده است: «شرط قبولی اعمال، ولایت است» نک: مناقب خوارزمی، 19 و 252.

[15] سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج 3، ص 109.

 


ادامه مطلب


[ دوشنبه 16 فروردین 1395  ] [ 6:17 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

فلسفه وضو از دریچه دانش نوروفیزیولوژی

فلسفه وضو از دریچه دانش نوروفیزیولوژی

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%88%D8%B6%D9%88/%D9%88%D8%B6%D9%8801.png

با توجه به نقشه آدمک حسی، روشن است که وقتی در جریان وضو، داخل دهان، صورت، ساعدها، کف دست‌ها، جلوی سرو روی پاهای آدمک حسی، تحریک شوند، قسمت اعظم قشر حسی، تحریک می‌شود و هوشیاری به سطح بالایی می‌رسد، در حالی که فقط چیزی، حدود 20٪ از سطح بدن مرطوب شده است. اگر شخص به عوض وضو گرفتن تمامی بدن خود (یعنی 5 برابر مساحت وضو) را می‌شست، چیز زیادی بر تحریک ناشی از وضو، افزوده نمی‌شد؛ به عبارت دیگر، اگر برنامه وضو به گونه فعلی نبود ومناطق دیگری از بدن شسته می‌شدند، چنین اثری به دست نمی‌آمد. پس وضو، با مرطوب کردن 20٪ از سطح بدن، تقریباً کار مرطوب کردن تمام بدن را انجام می‌دهد و این موضوع واقعاً یک معجزه است.

در حقیقت، شرع مقدس خواسته است، با سهل‌ترین عمل و کمترین زحمت، بیشترین اثر حاصل آید که همانا نشاط و توجه کافی برای به جا آوردن نماز است. اما بهترین شیوه تحریک حسی، به منظور تولید نشاط، استفاده از آب است؛ زیرا هم بی‌خطر بوده و هم بهداشتی است و به علاوه، از لحاظ روانی هم خوشایند است."

خبرگزاری شبستان


ادامه مطلب


[ دوشنبه 16 فروردین 1395  ] [ 6:11 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]