نماز شب و معاشقه با خداوند
نماز شب و معاشقه با خداوند
نماز شب و معاشقه با خداوند در این نماز برای اهل دل، معرفت و تقوا بهترین لذت است زیرا با خداوند گفتگو می کنند و خداوند متعال را یافته اند.
این لذت به قدری برای اهل دل بالاست که با هیچ بهای دنیایی این لذت را عوض نمی کنند زیرا بالاترین انتظار خود یعنی یافتن پروردگار را پیدا کرده و به آن دست یافته اند.
کسانی که راه اصلی سعادت را پیدا کنند دیگر هیچ راهی را برای مسیر زندگی نمی روند زیرا از مقصد دور می شوند و دیگر خدا را نمی یابند.
اگر کسی خداوند را یافت آنگاه همه آنچه را نیاز دارد پیدا کرده، این افراد وقتی برای نماز شب به هر دلیل بیدار نشوند بسیار ناراحت و اندهگین هستند که چه فرصت بزرگی را در طول عمر از دست داده اند.
اهل دل و اهل معرفت گناه نمی کنند، افزود: همه عالم در محضر خداوند است و انسان های اهل دل این موضوع را همیشه مدنظر دارند و بر اساس آیه قرآن گناه در برابر خداوند را دیوانگی و کاری بسایر غلط می دانند.
مرتبه اول احسن الخالقین در دنیا است که انسان بهترین مخلوق باشد و ارتباط با خداوند داشته و رابطه با نماز را تقویت کند.
بی توجهی به نماز عامل بسیاری از مشکلات است و کسانی که نسبت به اقامه نماز بی توجه هستند عاقبت به خیر نمی شوند و برای رفع مشکلات جامعه باید نسبت به اقامه نماز و دعا توجه داشته باشیم.
آیت الله العظمی حسین مظاهری
ادامه مطلب
هرچه چشم ضبط کرده در نماز پخش می کند
هرچه چشم ضبط کرده در نماز پخش می کند
اما پرسش این است که اگر چشم چرانی یکی از جدی ترین موانع حضور قلب در نماز است، چگونه می توان آن را درمان کرد؟ نکته اول این است که شخص تمرین کند و در همه حال کنترل چشم خود را از دست ندهد. اگر در بیرون از نماز چشم آزاد باشد، محال است هنگام نماز متمرکز به خدا شود، اگر در بیرون نماز چشم فرار بود، در هنگام نماز هم آزاد است؛ یعنی هر چه چشم ضبط کرده و ذخیره کرده، هنگام نماز مزاحم میشود. پس حفظ و کنترل حواس در نماز منوط به حفظ و کنترل چشم در بیرون از نماز است. چگونه ممکن است کسی که عادت به نگاه پراکنی کرده، بتواند هنگام عبادت به طرف محبوب واقعی پرواز میکند؟ قلبی که آشفته محبوب پنداری است، چگونه معشوق واقعی را میبیند؟ تو درون نماز و دل بیرون گشتها میکنی به جهانی / این چنین حالتی پریشان را شرم نآید نماز میخوانی؟!
چشم چران میداند که نماز را فقط برای رفع تکلیف میخواند نه برای لذت بردن، چرا که حضور قلب در نماز منافات دارد با این بیماری که به آن مبتلا است؛ او نماز میخواند اما منهای حضور قلب، چون از یک طرف نمیتواند و نمیخواهد چشم چرانی ترک کند و از طرفی دیگر راضی به ترک نماز هم نیست، لذا راهی را انتخاب میکند که نه نماز ترک شود و نه چشم چرانی، که چنین نمازی تکلیفی است.
منبع: شبستان
ادامه مطلب
داستان آموزنده موذن و دختر زرتشتی
داستان آموزنده موذن و دختر زرتشتی
داستان آموزنده : موذنی که سال ها بر روی مناره میرفت و برای مسلمانان اذان می گفت با یک نگاه آلوده به خانه ای در حولی مسجد از دین خارج و جهنمی شد.
داستان از آن قرار است که مؤذنى پس از این که چهل سال براى مسلمانان اذان گفت, روزى براى گفتن اذان بالاى مناره رفت و پس از اتمام اذان نگاهى به خانه هاى اطراف مسجد انداخت.
چشمش به دخترى که در یکى از خانه هاى اطراف مشغول شستن سر و صورت خود بود افتاد, با ادامه نگاه هاى شهوت زاى خود به تدریج به دختر دل بست و همچنان تا وقتى دختر در حیات خانه بود با نگاه او را تعقیب کرد و چون دختر به اطاق رفت او نیز از مأذنه پایین آمد و به جاى این که مانند همیشه براى نماز به مسجد برود, چنان اسیر شهوت خود شده بود که به در خانه آن دختر آمد و در زد.
پدر دختر به در خانه آمد و چشمش به مؤذن مسجد افتاد, با کمال تعجب پرسید: چه کار دارید ؟
مؤذن گفت : به خواستگارى دختر شما آمده ام
صاحب خانه که از این پیشنهاد غرق در حیرت گشته بود، فکرى کرد و گفت : ما مسلمان نیستیم و مذهب ما زردشتى است و بنابر آیین خود نمى توانیم به مسلمان دختر بدهیم و هر که بخواهد با ما وصلت کند باید به دین ما در آید .
مؤذن گفت : حاضرم به دین شما در آیم
پدر دختر نیز که به دنبال همین فرصت مى گشت تا بدین وسیله یک نفر را از دین اسلام خارج کرده و به دین خود درآورد؛ گفت : ما حاضریم در این صورت دختر به شما بدهیم.
پس از مذاکره و قرارداد ، وقتى براى انجام این کار تعیین کردند و مؤذن به خانه برگشت و در وقت موعود به منزل آنها رفت و مراسم ورود این آقاى مؤذن مسلمان ، به دین جدید انجام شد و سپس مراسم مقدماتى ازدواج نیز صورت گرفت, حجله عروسى را در طبقه فوقانى ترتیب دادند و آقاى داماد سر از پا نشناخته به طرف پله ها راه افتاد و با عجله بالا مى رفت.
همین که به پله آ خر رسید، پایش لغزید و از همانجا به درون حیات پرت شد و در دم جان سپرد و به کام دل نرسیده به حال کفر از این جهان چشم بربست.
کتاب کیفرگناه ، جلد ۲، ص ۲۲۵
ادامه مطلب
چگونه به پرخوری فائق آییم و به حضور قلب برسیم؟
چگونه به پرخوری فائق آییم و به حضور قلب برسیم؟
اما چگونه می توان به ترک پرخوری فایق آمد و سپس به حضور قلب در نماز رسید؟ ترک پرخوری جز از طریق کنترل شکم ممکن نیست و این کنترل میسر نمیگردد، مگر این که مضرات پرخوری را بدانیم، به همین جهت به چند روایت در این باب توجه کنید. روایتی از امام صادق علیه السلام است که میفرماید: "لیس شیء اضر لقلب المؤمن من کثره الا کل و هی مور ثة شیئین: قسوة القلب و هیجان الشهوة. و الجوع ادم للمؤمنین و غذاء للروح و طعام للقلب و صحة للبدن / برای قلب مؤمن، چیزی زیانبارتر از پرخوری نیست. پرخوری باعث قساوت قلب و تحریک شهوت میشود و گرسنگی، خورشت مؤمن و غذای روح و طعام قلب و صحت بدن است. "
و در روایت دیگر از رسول اکرم صلی الله علیه و آله داریم که: "من تعود کثرة الطعام و الشراب قسی قلبه / هر کس زیادی خوردن و آشامیدن عادت او شود قلبش سیاه میشود."
منبع: شبستان
ادامه مطلب