هرچه چشم ضبط کرده در نماز پخش می کند
هرچه چشم ضبط کرده در نماز پخش می کند
اما پرسش این است که اگر چشم چرانی یکی از جدی ترین موانع حضور قلب در نماز است، چگونه می توان آن را درمان کرد؟ نکته اول این است که شخص تمرین کند و در همه حال کنترل چشم خود را از دست ندهد. اگر در بیرون از نماز چشم آزاد باشد، محال است هنگام نماز متمرکز به خدا شود، اگر در بیرون نماز چشم فرار بود، در هنگام نماز هم آزاد است؛ یعنی هر چه چشم ضبط کرده و ذخیره کرده، هنگام نماز مزاحم میشود. پس حفظ و کنترل حواس در نماز منوط به حفظ و کنترل چشم در بیرون از نماز است. چگونه ممکن است کسی که عادت به نگاه پراکنی کرده، بتواند هنگام عبادت به طرف محبوب واقعی پرواز میکند؟ قلبی که آشفته محبوب پنداری است، چگونه معشوق واقعی را میبیند؟ تو درون نماز و دل بیرون گشتها میکنی به جهانی / این چنین حالتی پریشان را شرم نآید نماز میخوانی؟!
چشم چران میداند که نماز را فقط برای رفع تکلیف میخواند نه برای لذت بردن، چرا که حضور قلب در نماز منافات دارد با این بیماری که به آن مبتلا است؛ او نماز میخواند اما منهای حضور قلب، چون از یک طرف نمیتواند و نمیخواهد چشم چرانی ترک کند و از طرفی دیگر راضی به ترک نماز هم نیست، لذا راهی را انتخاب میکند که نه نماز ترک شود و نه چشم چرانی، که چنین نمازی تکلیفی است.
منبع: شبستان