نماز آية الله مرعشى نجفى و استاد شهيد مطهرى (رحمة الله عليهما)

http://www.axgig.com/images/92048087195869795705.jpg

در برخى از يادداشتهاى آيت الله العظمى مرعشى نجفى (ره ) آمده است :هنگامى كه در قم سكونت كردم (1343ه ق )، صبحها در حرم حضرت معصومه عليه السلام اقامه نماز جماعت نمى شود و من تنها كسى بودم كه اين سنت را در آن رواج دادم و از شصت سال پيش به اين طرف ، صبح زود و پيش از باز شدن درهاى حرم مطهر و زودتر از ديگران مى رفتم و منتظر مى ايستادم ، اين انتظار گاهى يك ساعت قبل از طلوع فجر بود،تا خدام درها را باز كنند،زمستان و تابستان نداشت ،در زمستانها ،هنگامى كه برف همه جا را مى پوشاند ،بيلچه اى كوچك به دست مى گرفتم و راه خود را بر طرف صحن باز مى كردم تا خود را به حرم مطهر حضرت معصومه عليه السلام برسانم در آغاز خود به تنهايى نماز مى خواندم تا اينكه پس از مدتى يك نفر به من اقتدا كرد و پس از آن كم كم افراد ديگرى اقتدا كردند و به اين ترتيب نماز جماعت را در حرم مطهر حضرت معصومه عليه السلام آغاز كردم تا امروز كه شصت سال از آن تاريخ مى گذرد،ادامه دارد.
آهسته آهسته ظهرها و شبها نيز اضافه شد و از آن پس روزى سه بار در مسجد بالا سر حضرت معصومه عليه السلام و صحن شريف نماز مى خواندم .(1)
باز در احوالات حضرت آية الله العظمى مرعشى نجفى (ره ) به فرزندش وصيت كرد:سجاده اى كه هفتاد سال بر روى آن نماز شب بجا آورده ام ،و تسبيحى از تربت امام حسين عليه السلام كه با آن در سحرها به عدد دانه هايشان استغفار كرده ام با من دفن شود.(2)

1-  بر ستيغ نور ص 71
2-  ر. ك : فراهايى از وصيت نامه الهى اخلاقى آيت الله العظمى مرعشى نجفى (ره ) ص 19

منبع : کتاب نماز راز دوست


ادامه مطلب


[ جمعه 15 مرداد 1395  ] [ 9:22 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

بشارت بر شركت كنندگان نماز جمعه

http://www.axgig.com/images/09421557500787695870.jpg

امام باقر عليه السلام مى فرمايد:فرشتگان مقرب خداوند هر جمعه از آسمان فرود مى آيند و كاغذهايى باز نقره و قلمهايى از طلا همراه دارند مقابل در مسجد بر تختهاى از نور مى نشيند، هر كس ‍ در نماز شركت كند به ترتيب ورود مى نويسند تا آنگاه كه نماز جمعه تمام شود و امام جمعه بيرون آيد .(1)
و باز درباره شركت در نماز جمعه آمده است كه مردى به نام ((قليب )) خدمت رسول اكرم صلى الله عليه و آله شرفياب شد و عرض كرد: من با زحمات بسيار آماده سفر حج شدم اما موفق به مسافرت نشدم رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:اى قليب !بر تو باد به نماز جمعه كه حج مستمندان است . (2)
در احوالات حضرت آية الله اراكى آمده است : كه در خطبه هاى نماز جمعه خود باسوز وگدار خاصى خطاب به مردم مى گفت :((اى مردم ! گناه نكنيد ،معصيت خدا نكنيد )) و در هنگام اداى اين كلمات بود كه سيل اشك از چشمان پاكش سرازير مى شد و در همه دلها توفانى ايجاد مى كرد. (3)
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: آنگاه كه در شب معراج مرا به آسمان برند هفتاد هزار شهر همچون شهرهاى شما را ديدم كه فرشتگان بالهاى خود را گسترده بودند و خداى را تسبيح مى كردند و مى گفتند: (( اللهم اغفر للذين يحضرون صلوة الجمعة )) پروردگارا! بيامرز آنانى را كه در نماز جمعه حاضر مى شوند .(4)

1-  بهترين پناهگاه ص 90(به نقل از: جامع احاديث الشيعه ج 6 ص 45
2-  جامع احاديث الشيعه ج 6 ص 47
3-  روزنامه كيهان 17 / 9 / 73
4-  نماز جمعه و اهميت آن در روايات ص 14

منبع : کتاب نماز راز دوست


ادامه مطلب


[ جمعه 15 مرداد 1395  ] [ 9:07 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

توبه كنيز از نماز امام كاظم عليه السلام در زندان

http://www.axgig.com/images/37360992392190716452.jpg

امام موسى بن جعفر امام هفتم عليه السلام را هارون رشيد خليفه مقتدر عباسى به طرز عجيبى از مدينه به بغداد آورد و زندانى كرد،امام همچنان 4 يا 7 يا 14 سال در زندان هارون بود تا در زندان مسموم شده از دنيا رفتند.
يكى از خاطرات زندان اينكه : هارون الرشيد يكى از كنيزهاى زيباروى و خوش اندام خود را به عنوان خدمتگزار امام به زندان فرستاد (ولى قصد هارون اين بود كه امام به او مايل شود يا بهانه به دست بيابد،و بدينوسيله آن حضرت را از نظر مردم بى قدر نشان دهد)
هارون الرشيد يكى از خادمان را مامور كرده بود تا از حال آن نديمه زيباروى با امام گزارش دهد روزى مامور به زندان آمد و ديد كنيز به سجده افتاده و با حال خاصى مى گويد:((قدس ‍ سبحانك ،سبحانك )) اى خدا تو از هر عيبى پاك و منزه هستى و سر از سجده بر نمى دارد، مامور اين موضوع را به هارون گزارش ‍ داد،هارون دستور داد كنيز را نزدش آوردند در حالى كه به آسمان مى نگريست و بدنش به لرزه در آمده بود،هارون گفت :((چگونه هستى ،حالت چطور است ؟ )) كنيز گفت :((من در زندان كنار امام ايستاده بودم او شب و روز به نماز و عبادت اشتغال داشت و تسبيح خدا مى گفت ... و مقام والاى مرا تحت تاثير قرار داد به سجده افتادم ،و تسبيح خدا گفتم ،كه اين مامور آمد و مرا به اينجا آورد، هارون او را تهديد كرد كه جريان را به كسى نگويد، اما او در هر فرصتى از عبادت و نماز بنده صالح امام هفتم عليه السلام سخن مى گفت ، و آنچنان منقلب شده بود كه همواره در ياد خدا تا چند روز قبل از شهادت امام هفتم عليه السلام از دنيا رفت و به اين ترتيب ،بوسيله نماز خواندن امام عليه السلام نقشه خائنانه هارون به زيانش تمام شد
از رهگذر خاك سر كوى شما بود هر نافه كه در دست نسيم افتاد (1)

1-  ترجمه انوارالبهه ص 298 - 297

منبع : کتاب نماز راز دوست


ادامه مطلب


[ جمعه 15 مرداد 1395  ] [ 9:03 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

نمازگزاران نسبت به وحدت و مشورت

http://www.axgig.com/images/21862957205958693034.jpg
 

((جابر بن حيان )) از امام صادق عليه السلام پرسيد :آيا مركزيت كعبه براى نماز اهميتش بيشتر است يا مركزيت آن براى حج ؟ امام صادق عليه السلام فرمود:مركزيت آن براى نماز، زيرا بسيارى از مسلمانان نمى توانند در تمام عمر حتى يكبار به مكه بروند، ولى هر مسلمان در هر نقطه از جهان كه هست روى پنج بار به سوى كعبه نماز مى خواند ،و مى توان گفت در هر شبانه روز پنج بار،نگاه تمام مسلمين جهان در كعبه به هم مى رسد و گويا تمام مسلمانان جهان شبانه روز پنج مرتبه در چشمان يكديگر مى نگرند و سخن آنان در آن جا به هم مى رسد و تكبير ميليونها مسلمان كه در شرق و غرب دنيا هستند در كعبه شنيده مى شود،اين مركزيت در هيچ يك از اديان گذشته وجود نداشته و در آينده هم بوجود نخواهد آمد .(1)
آرى كعبه مغناطيس دلهاى اهل ايمان و رمز وحدت و استقلال مسلمانان است و ارتباط نماز و كعبه ارتباط دائمى است نماز،منهاى كعبه و قبله بى ارزش است و حج و كعبه نهى نماز هم معنا ندارد و نماز و كعبه هر دو وسيله اى است براى ارتباط با خالق هستى ، يعنى رسيدن به توحيد و يكتاپرستى (اگر كسى از فراز آسمانهابه صفوف نمازگزاران كره زمين بنگرد،دايره هاى متعددى را مى بيند كه مركزيت همه آنها كعبه است و توحيد نقطه تمركز و فكر و دل و جان و صفوف مسلمين است .) (2)
معلوم مى شود كعبه محور اتحاد و يكپارچگى مسلمانان جهان است در سوره حمد كه جز قطعى نماز مى گوئيم ( اياك نعبد و اياك نستعين ) خدايا ما تنها تو را مى پرستيم ،خدايا ما تنها از تو كمك و استعانت مى جوئيم يعنى مى گوييم خدايا من تنها نيستم من به همه مسلمانهاى ديگر هستم .
ضمنا انسان وابستگى خودش به جامعه اسلامى را در حال عبادت و بندگى اعلام مى كند،خدايا من فرد نيستم تك نيستم ،من عضوم ،جزئى از كل و عضوى از پيكر هستم ما هستيم ،
نه من در دنياى اسلام من وجود ندارد ما وجود دارد. (3)
اما مسلمانان جهان نسبت به مشورت با همديگر،بهتر است در اينجا تمسك به آيه شريفه قرآن نمائيم كه گره گشاى كار ماست در اين باره مى فرمايد:(و الذين ... و امرهم شورى بينهم ) و مومنين كسانى هستند كه دعوت پروردگار شان را اجابت كرده و نماز بر پا مى دارند و كارهايشان به صورت مشورت در ميان آنهاست .(4)

1-  مناظره در رابطه با مسائل ايدولوژى ،ص 85 - 84
2-  پرتوى از اسرار نماز ص 109
3-  ر.ك گفتارهاى معنوى ص 95- 94
4-  سوره شورى آيه 38

منبع : کتاب نماز راز دوست


ادامه مطلب


[ جمعه 15 مرداد 1395  ] [ 7:32 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]