توبه كنيز از نماز امام كاظم عليه السلام در زندان
امام موسى بن جعفر امام هفتم عليه السلام را هارون رشيد خليفه مقتدر عباسى به طرز عجيبى از مدينه به بغداد آورد و زندانى كرد،امام همچنان 4 يا 7 يا 14 سال در زندان هارون بود تا در زندان مسموم شده از دنيا رفتند.
يكى از خاطرات زندان اينكه : هارون الرشيد يكى از كنيزهاى زيباروى و خوش اندام خود را به عنوان خدمتگزار امام به زندان فرستاد (ولى قصد هارون اين بود كه امام به او مايل شود يا بهانه به دست بيابد،و بدينوسيله آن حضرت را از نظر مردم بى قدر نشان دهد)
هارون الرشيد يكى از خادمان را مامور كرده بود تا از حال آن نديمه زيباروى با امام گزارش دهد روزى مامور به زندان آمد و ديد كنيز به سجده افتاده و با حال خاصى مى گويد:((قدس سبحانك ،سبحانك )) اى خدا تو از هر عيبى پاك و منزه هستى و سر از سجده بر نمى دارد، مامور اين موضوع را به هارون گزارش داد،هارون دستور داد كنيز را نزدش آوردند در حالى كه به آسمان مى نگريست و بدنش به لرزه در آمده بود،هارون گفت :((چگونه هستى ،حالت چطور است ؟ )) كنيز گفت :((من در زندان كنار امام ايستاده بودم او شب و روز به نماز و عبادت اشتغال داشت و تسبيح خدا مى گفت ... و مقام والاى مرا تحت تاثير قرار داد به سجده افتادم ،و تسبيح خدا گفتم ،كه اين مامور آمد و مرا به اينجا آورد، هارون او را تهديد كرد كه جريان را به كسى نگويد، اما او در هر فرصتى از عبادت و نماز بنده صالح امام هفتم عليه السلام سخن مى گفت ، و آنچنان منقلب شده بود كه همواره در ياد خدا تا چند روز قبل از شهادت امام هفتم عليه السلام از دنيا رفت و به اين ترتيب ،بوسيله نماز خواندن امام عليه السلام نقشه خائنانه هارون به زيانش تمام شد
از رهگذر خاك سر كوى شما بود هر نافه كه در دست نسيم افتاد (1)
1- ترجمه انوارالبهه ص 298 - 297
منبع : کتاب نماز راز دوست