چهار نوع نماز در قرآن داریم
چهار نوع نماز در قرآن داریم:
1- نماز شکر؛ خداونددر سوره بقره میفرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ وَالَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»[1]، ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید آن کس که شما و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید تا پرهیزکار شوید.
خداونددر آخر قرآن در سوره قریش میفرماید: «فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ»، چرا عبادت خداوند کنم، «الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ»[2]،پس (به شکرانه این نعمت بزرگ) باید پروردگار این خانه را عبادت کنند، همانکس که آنها را از گرسنگی نجات داد و از ترس و نا امنی ایمن ساخت.
2- نماز رشد؛ این نماز کلاسش از نماز شکر بالاتر است: قرآن کریم میفرماید: «وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ»[3]، و نماز را برپا دار که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه باز میدارد، این نوع نماز کارخانه انسان را میسازد.
3- نماز دیگر، نماز انس است؛ خداوند به حضرت موسی(ع): «وَأَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی»[4]، و نماز را برای یاد من بپادار، چون نماز یاد من خداست، پس با یاد خدا انس میگیرد، ذکر و یاد خدا چه فایدهای دارد، «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[5]، آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد.
وفایده اطمینان و آرامش چیست؟ قرآن کریم میفرماید: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً»[6]، تو ای روح آرامیافته، به سوی پروردگارت بازگرد، در حالیکه هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است.
4- نماز تقرب که در سوره علق آیه که سجده واجب دارد، ذکر شده: «...وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ»[7]، خداوند به پیامبر می فرماید اگر میخواهی به من نزدیک شوی، راهش سجده کردن است.
[1] بقره/ 21
[2] قریش/ 3 و 4
[3] عنکبوت/ 45
[4] طه/ 14
[5] رعد/ 28
[6] فجر/ 27 و 28
[7] علق/ 19
ادامه مطلب
اصلاح پیامدهای سوء طبیعی نماز
اصلاح پیامدهای سوء طبیعی نماز
انساندارای فطرتی توحیدی است و با آن خدا را می شناسد و او را می طلبد و طبیعتی دارد که بدن او از آن تنظیم شده است، خدای متعال آن فطرت را به خودو طبیعت را به کل نسبت می دهد.
طبیعت انسان که به طین بر می گردد و به حسّ نزدیکتر است. دارای پیامدهایی است: انّ الانسان خلق هلوعا اذا مسّهالشرّ جزوعاً و اذا مسّه الخیر منوعاً الّا المصلین، الذین هم علی صلاتهمدائمون؛(1) به راستی انسان آزمند و حریص آفریده شده است، چون گزندی به او روی بیاورد بی تابی می کند و ناله و اندوه سر می دهد و چون خیری به او روی بیاورد آن را به شدت از دیگران باز می دارد، مگر نمازگزاران، همانان که بر نماز خود مداومت می کنند.
حریص و آزمند بودن و بی تابی و منوع بودن دردهایی است که از طبیعت انسان برخاسته و نشان نقص طبیعی اوست، نماز که از فطرت انسان بر می خیزد همه این پیامدهای سوء طبیعی را درمان و اصلاح می کند.
لازمبه تذکر است حرص ذاتاً نکوهیده نیست به گونه ای که اگر در نهاد انسان قرار داده شد آفرینش الهی ناقص باشد، چگونه ممکن است این صفت ناپسند باشد،در صورتی که این صفت تنها وسیله رسیدن انسان به کمال و سعادت واقعی است، انسان اگر برای رسیدن به خیرها حریص نباشد و در برابر رنج ها و گزندها بی تابی نکند و آه و ناله سر ندهد هرگز نمی تواند به سعادت نایل شود.
آنچه در این میان مهم است خیر و شر واقعی است. از این روی خدای سبحان نیرویعقل را در انسان آفریده است تا خوبی ها را به وسیله آن بشناسد سپس با نیروی حرص و آز برای دست یابی به آن تلاش کند و بدی ها را نیز تشخیص دهد وبا نیروی جزع از آن ها بگریزد.
از آن جا که خیر واقعی انسان سعادت واقعی او در سرای آخرت است و شرّ حقیقی او تیره بختی او در جهان آخرت است،انسان خردمند چون مرتکب گناه شود آشفته می گردد و به درگاه خدا تضرّع می کند چون کار نیکی ببیند برای انجام آن تلاش می کند و می خواهد بیش از دیگران به انجام آن توفیق یابد و چیزی جز حرص او را به هنگام گناه به آشفتگی و تلاش برای کار نیک وا نمی دارد.
پس نه تنها این صفت نکوهیده نیست بلکه برای تکامل آدمی ضروری است و برای استفاده صحیح از حرص، انسان نمازگزار آن را با حسن تدبیر در مسیر تکامل خویش به کار می گیرد.
1. سوره معارج، آیات 19 23.
ادامه مطلب
نماز انگیزه اقامه جامعه توحیدی است

برای حرکت در این میدان آنچه که بیش از همه لازم است، دو چیز است: یکی انگیزه، آن نیروی درونی که انسان را حرکت بدهد و راه ببرد؛ دیگر، آن قطبنمایی که انسان، آن ستارهی راهنما را فراموش نکند و جهتش کج نشود. اگر انگیزه نبود، انسان وسط راه میماند؛ مشکلات زیاد است. اقامهی جامعهیتوحیدی، اقامهی عدل در میان بشر، برپا کردن خیمهی حق در بین این همه طوفانهای اهوای باطل، کار آسانی نیست؛ انگیزه لازم است. این انگیزه عبارت است از توجه به خدا؛ «ذکر اللَّه»؛ مدد گرفتن از پروردگار، کار را با حساب خدا انجام دادن؛ و آن قبلهنما هم عبارت است از توجه به هدف کار و اینکه مامقصودمان قدرت نیست، ثروت نیست، هویپرستی نیست، تمنیات شخصی نیست، ملاحظات گوناگون سیاسی نیست؛ بلکه هدفمان خداست. این دوتا خصوصیت، این دو عامل مهم، یعنی انگیزه و جهتگیری، در نماز خلاصه شده.
و این هم برای کسانی که بخش قابل توجهی از این مسؤولیت را بر دوش دارند، هم برای مردمان متوسط، هم برای عموم افراد جامعه، لازم است. البته کسانی مسؤولیتهایشان سنگینتر است، بیشتر احتیاج دارند؛ آنها نیازشان به هر دو بیشتر است؛ هم به انگیزه، هم به جهتیابی و دقت در جهتگیری. لذا اینکه خداوند به پیغمبر میفرماید: «قم اللّیل الّا قلیلا نصفه او نقص منه قلیلا او زد علیه و رتّل القرآن ترتیلا»؛ شب را به ذکر خدابگذران، بخش مهمی از شب را نماز بخوان، باخدا متصل شو. چرا؟ زیرا: «انّا سنلقی علیک قولا ثقیلا»؛ (1) خطاب سنگینی متوجه به توست، خودت را آماده کن، برای این است. بنابراین، ماها بیشتر احتیاج داریم، دیگرِ مردم هم به نسبت در درجات مختلف به نماز احتیاج دارند. نماز اهمیتش این است.
1) مزمل: ۲-۵
ادامه مطلب
سفارش به حضور قلب از امام سجاد (ع)
روینا عن علی بن الحسین - علیه السلام -:
انه صلی فسقط الرداء عن منکبیه فترکه حتی فرغ من صلاته، فقال له بعض اصحابه: یابن رسول الله! سقط رداؤک عن منکبیک فترکته و مضیت فی صلاتک؟ فقال: ویحک! تدری بین یدی من کنت؟ شغلنی و الله ذلک عن هذا. اتعلم انه لا یقبل من صلاة العبدالا ما اقبل علیه؟ فقال له: یابن رسول الله! هلکنا اذا. قال کلا، ان الله یتم ذلک بانوافل؛
درباره امام سجاد (ع) نوشتهاند: در حالی که مشغول نماز بود عبا از شانه مبارک ایشان افتاد، ولی حضرت توجهی نکرد، وقتی از نماز فارغ شد یکی از اصحاب عرض کرد: عبای شما از شانهتان افتاد و شما بدونتوجه نماز خود را دنبال کردید، آن حضرت فرمود: وای بر تو! میدانی در برابر چه کسی ایستاده بودم؟ چنین فکری مرا از توجه به عبا منصرف ساخته بود آیا نمیدانی از نماز بنده آن مقداری قبول میشود که باحضور قلب باشد؟ آن شخص عرض کرد: یابن رسول الله! بنابراین ما به هلاکت میرسیم، آن حضرت فرمود: نه خدا به وسیله نمازهای مستحبی شما، کاستی نمازهای واجب را برطرف میکند.
(بحارالانوار، ج 84، ص 265)
ادامه مطلب