انواع پرستش و عبادت خداوند
انواع پرستش و عبادت خداوند
پرستش یا قولی است یا عملی. پرستش قولی عبارت است از یک سلسله جمله ها و اذکار که به زبان می گوییم، مانند قرائت حمد و سوره و اذکاری که در رکوع و سجود و تشهد نماز می گوییم و ذکر لبیک که در حج می گوییم. پرستش عملی مانند قیام و رکوع و سجود در نماز یا وقوف عرفات و مشعر و طواف در حج. غالبا عبادتها، هم مشتمل است بر جزء قولی و هم بر جزء عملی، مانند نماز و حج، که هم بر جزء قولی مشتمل اند و هم بر جزء عملی. گروهی از محققان، عبادت را به دو نوع روحی (قلبی) و بدنی تقسیم کرده و عبادت اسلامی را، از نظر کمی و کیفی، از عبادات دیگر آیین ها برتر دانسته اند. گروهی نیز عبادت را، از نظر چیستی و برداشت مردمان، به دوگونه عامیانه و عارفانه تقسیم کرده اند. ...
ادامه مطلب
عبادت و پرستش نیاز ثابت انسان
عبادت و پرستش نیاز ثابت انسان
عبادت و پرستش یکی از خلقهای ثابت همگانی تغییر ناپذیر و نسخ ناپذیر که زمان هیچوقت نمی تواند در آن تأثیر داشته باشد. یکی از حاجتهای بشر پرستش است. پرستش آن حالتی را می گویند که در آن انسان یک توجهی می کند از ناحیه باطنی خودش به آن حقیقتی که او را آفریده است و خودش را در قبضه قدرت او می بیند، خودش را به او نیازمند و محتاج می بیند، در واقع سیری است که انسان از خلق به سوی خالق می کند. این امر اساسا قطع نظر از هر فایده و اثری که داشته باشد خودش یکی از نیازهای روحی بشر است. انجام ندادن آن، در روح بشر ایجاد عدم تعادل می کند. ....
ادامه مطلب
واگذشتن تكبير مستحب در نماز
واگذشتن تكبير مستحب در نماز
طـبـرانى به نقل از ابو هريره و ابن ابى شيبه به نقل از سعيدبن مسيب آورده اند كه نخستين كسى كه تكبير را ترك كرد معاويه بود ((329)) .در كـتاب الوسائل فى مسامرة الاوائل آمده است : نخستين كسى كه تكبير را كم كردمعاويه بود.او چون مى گفت : سمع اللّه لمن حمده بيدرنگ به سجده مى رفت و تكبيرنمى گفت ((330)) .ابـن ابى شيبه از ابراهيم نحفى نقل كرده است كه گفت : نخستين كسى كه تكبير را كم كرد زياد بود ((331)) .ابـن حـجـر عـسقلانى در فتح البارى اين نظريه ها را با يكديگر سازگارى داده و گفته است : اين سـخـن اخـير با آن كه پيشتر از آن گفته شده است منافات ندارد، زيرا زياد بدان سبب كه معاويه تـكـبير را ترك كرده بود آن را واگذاشت و معاويه نيز بدان سبب كه عثمان آن را ترك كرده آن را واگـذاشـته بود ((332)) .از مطرف بن عبداللّه نقل شده است كه گفت :من و عمران بن حصين پـشـت سر على بن ابى طالب (ع ) نماز گزارديم .او چون به سجده مى رفت تكبير مى گفت ، چون سر از سجده برمى داشت تكبير مى گفت و چون پس ازسجده دوم براى قرائت برمى خاست تكبير مى گفت .چون نماز را بدين سان به پايان رساند عمران بن حصين دست مرا گرفت و گفت : اين نـمـاز مـرا بـه يـاد نـمـاز مـحـمـد(ص )انـداخـت .يا گفت : اين محمد(ص ) بود كه براى ما نماز گزارد ((333)) .در روايـتـى ديـگـر از مطرف بن عمران چنين نقل شده است كه گفت : پشت سرعلى (ع ) نمازى خواندم كه مرا به ياد نماز پيامبر(ص ) و دو خليفه او انداخت .براى خواندن نماز روانه شدم و همراه او نماز گزاردم .او هرگاه سجده مى كرد و هرگاه سر ازركوع برمى داشت تكبير مى گفتم : اى ابو نجيد، نخستين كسى كه تكبير را واگذاشت كه بود؟ گفت : عثمان بن عفان آن هنگام كه به كهنسالى رسيده و صدايش ضعيف شد ((334)) .شافعى در كتاب الام و قزوينى در كتاب التدوين از طريق انس بن مالك روايت كرده اند كه گفت : مـعـاويـه در مـديـنه نماز گزارد و در نمازش قرائت را به جهر خواند.اوبراى سوره حمد بسم اللّه الرحمن الرحيم گفت و اين را براى سوره بعد تلاوت نكرد.چون قرائت را تمام كرد تكبير نگفته به ركوع رفت و چون آن نماز را به پايان برد كسانى ازمهاجرين كه صداى اين نماز را مى شنيدند از هر سـوى بانگ برآوردند كه اى معاويه ، آيااز نماز دزديدى يا فراموش كردى ؟ او پس از آن هنگامى كه نـماز گزارد براى سوره پس ازحمد نيز بسم اللّه الرحمن الرحيم گفت و چون خواست به سجده رود تكبيرگفت ((335)) .شـافـعى همين حديث را از طريق عبيدبن رفاعه نقل كرده است ((336)) .صاحب الانتصار نيز اين حديث را از طريق انس روايت كرده و سرانجام صاحب كتاب البحرالزخار هم آن را نقل كرده است .بـديـن سـان دانـستيد كه معاويه در وانهادن تكبير مستحب نماز و به نكاح درآوردن دوخواهر از طريق ملك و نيز نخواندن بسم اللّه الرحمن الرحيم براى سوره در نماز، به عثمان اقتدا جسته و از نظريه فقهى او پيروى كرده است
پی نوشت ها:
329. الوسائل فى مسامرة الاوائل : 18.
330. همان : 18 / 94.
331. همان : 18 / 95.
332. فتح البارى : 2, 215.
333. ر. ك : صـحـيـح بخارى : 1, 209 , صحيح مسلم : 1, 295 / 33, سنن ابى داوود: 1, 221/835 , سنن نسائى : 2, 204 , مسند احمد: 4, 428 , 429 و 444.
334. مسند احمد: 4, 432 , الوسائل فى مسامرة الاوائل : 18/93.
335. الام : 1, 108 , التدوين فى اخبار قزوين : 1, 154.
336. الام : 1, 108.
ادامه مطلب
علت نمازهای روزانه از زبان رسول خدا(ص)
علت نمازهای روزانه از زبان رسول خدا(ص)
چرا نمازصبح می خوانیم:
صبح آغاز فعالیت شیطان است هر که در ساعت نماز بگذارد و خود را در معرض نسیم الهی قرار دهد از شر شیطان در امان میماند!
.
ظهر هر وقت به جهنم رفتن جهنمیان است لذا هر که در این ساعت مشغول عبادت شود از جهنم بیمه میشود!
عصر زمان خطای آدم و حواست و ما ملزم شدیم در این ساعت نماز بخوانیم و بگوییم ما تابع دستور خداییم!
مغرب لحظه پذیرفته شدن توبه حضرت آدم است و ما همه به شکرانه آن نماز می خوانیم!
نماز عشا را برای روشنایی و راحتی قبر امتم قرار داد!
علل الشرایع شیخ صدوق ص ۳۳۷
ادامه مطلب