چگونه یک نماز خوب بخوانیم؛ قسمت 6

چگونه یک نماز خوب بخوانیم؛ قسمت 6

 

http://uupload.ir/files/jwti_2.jpg

نماز در مرحله اول رعايت ادب است، نه عشق بازي با خدا. نماز در مرحله اول سختي دادن به خود است، نه خوشي داشتن معنوي!

سر نماز سرتان را بخارانيد مكروه است. هر حركت اضافي سر نماز مكروه است. اين موضوع به قدري مهم است كه در روايات داريم شيطان در بعضي وقت ها اگر بتواند بر كسي تسلط پيدا كند سر نماز به محضي كه الله اكبر گفت، با اينکه از صبح تا وقت نماز صورتش نمي خاريد؛ اما شيطان پوست صورتش را در نماز به خارش مي اندازد، به عشق اينكه يک ذره اين بي ادبي كند.

یک رو به جواني گفتم: چند دقيقه وقت گذاشتي كه قرائت نمازت را عربي كني؟ گفت: اصلاً چرا من بايد عربي نماز بخوانم؟ گفتم: ببخشيد! اصلاً شما چرا در نماز بايد يک ركوع و دو تا سجده بري؟ گفت: خب اينها را خدا تعيين كرده. گفتم: خب اين را هم خدا تعيين كرده.

با بچه هايم در خانه توپ بازي مي كردم. همين طور كه داشتيم بازي مي كرديم، يکباره اذان شد. گفتم: خب برويم نماز. گفت: اِه! نه بابا بمان بازي كنيم. گفتم: نه ديگر اذان شده بروم نماز، بعداً ادامه بازي. گفت: يعني من هم بيايم. گفتم: نمي دانم هر جور خودت مي داني. گفت: آخر نماز سختم است و بازي شيرينه. گفتم: من هم همينجوري ام، برايم بازي شيرين است! گفت: بابا! براي شما هم سخته؟ گفتم: آره. گفت: پس براي چه مي روي؟ گفتم: تا آدم يک كار سخت نكند آدم نمي شود، مي خواهم آدم بشوم. گفت: پس من هم مي آيم.

تمام شد؛ ما ديگر در خانه به كسي نگفتيم نماز بخوان. راستش را بگوييم بهتر نيست تا بخواهيم اِفه بياييم؟  -------------------

کتاب منبر و محراب ؛ چکیده ای از متن سخنرانی ها؛ صفحه 49 تا 96




ادامه مطلب


[ چهارشنبه 20 اردیبهشت 1396  ] [ 5:38 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

چگونه یک نماز خوب بخوانیم؛ قسمت 5

چگونه یک نماز خوب بخوانیم؛ قسمت 5

 

http://uupload.ir/files/b0b0_2.jpg

استاد دانشگاهي پرسيد: بچه من نماز نمي خواند؛ كم نگذاشتيم تو تربيتش! شما بفرماييد چه کنيم؟

گفتم: نماز را به پسرت چگونه معرفي كردي؟ گفت: حاج آقا گفتيم نماز عبادت است [و كم كم رسيد به اين جملات] نماز خواندن عشق بازي با خداست، مناجات با محبوب است، راز و نياز با ربالعالمين است، هي از اين شعارها. بچه اش هم ايستاده سر نماز هي گفته: راز كو؟ نياز كو؟ من اگر رازي داشته باشم همين جوري به خدا مي گويم. الان من سر درسم هستم، سر كار و بارم هستم حال عشق بازي ندارم.

گفتم: خيلي اشتباه نماز را معرفي كردي. بچه هِي مي رود سراغ نماز هِي لذت نمي برد فكر مي كند از نماز طَرفي نبسته، خودش را شكست خورده ي نماز مي بيند. نماز در ابتدا عشق بازي با خدا نيست.

خدايي كه مي داند ما با نماز عشق نمی کنیم، چرا اين نماز را براي ما واجب كرده است؟ آيا بهتر نبود خدا صبر كند، ما عاشق بشويم ما عارف بشويم آنگاه بفرمايند نماز بخوانيد؟ خدایا! تو كه مي داني بندگان تو عموماً توجّه سر نماز پيدا نمي كنند، چرا بر آنان نماز را واجب كردي؟

خدا مي فرمايد: من خودم انسان را خلق كردم. من نخواستم اينها بيايند از چهارده سالگي عارفانه نماز بخوانند؛ عاشقانه نماز بخوانند؛ من خواستم اينها مؤدبانه نماز بخوانند. نماز در قدم اول رعايت ادب است، نه ابراز محبت به پروردگار عالم.  

----------------

کتاب منبر و محراب ؛ چکیده ای از متن سخنرانی ها؛ صفحه 49 تا 96




ادامه مطلب


[ سه شنبه 19 اردیبهشت 1396  ] [ 6:05 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

علت واجب شدن قضای نماز ها ؟

چرا قضاي نماز را بايد بخوانيم؟ خدا که به نماز ما احتياجي ندارد؟

 

http://uupload.ir/files/8i78_5.jpg

فرصت جبران

مثال ترک نماز واجب و لزوم قضاي آن مانند دانشجويي است که در انجام تکاليف کوتاهي نموده و در امتحان مشروط شده است و در فرصت دیگر امکان جبران به او می دهند تا بتواند اين ضايعه را جبران نمايد و از امکانات و امتيازات دانشجويي استفاده کند.

انجام عبادات و از جمله نماز داراي مصالح فراوان مادي و معنوي است که خداوند به خاطر شدت تاثيرات اين عبادات در کسب کمالات معنوي آن ها را بر بندگان خود واجب نموده است. کسي که موفق به انجام اين عبادات نشده، مصلحت موجود در آن را درک نکرده است قضاي عبادت در حقيقت نوعي فرصت و رحمت خداوند است امکان جبران بخشي از اين مصلحت فوت شده را داده است.

ايجاد فرصت براي جبران مصلحت عباداتي که در زمان مخصوص خود واقع نشده است در مورد بسياري از واجبات و بلکه مستحبات نيز پيش بيني شده است.

بازدارنده در قضا شدن نمازها

واجب بودنِ قضای نماز مي تواند نقش باز دارندگي در قضا شدن نماز داشته باشد. به عبارت دیگر وقتی مکلف بداند که نماز تکلیف دائمی و ضروری است و اگر در وقت معین ادا نشود باید در آینده ادا شود ـ هر چند فضیلت کمتری دارد ـ بطور عقلانی و منطقی ترجیح می دهد نماز را در وقت معین بخواند.




ادامه مطلب


[ دوشنبه 18 اردیبهشت 1396  ] [ 7:24 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

چگونه یک نماز خوب بخوانیم؛ قسمت 4

چگونه یک نماز خوب بخوانیم؛ قسمت 4

http://uupload.ir/files/jc4a_2.jpg

من از شما مي پرسم نماز را غلط بخواني نماز باطل ميشود يا اشك نريزي باطل ميشود؟

بنا نيست تو لذت ببري؛ بناست تو نماز بخواني خدا از نماز تو لذت ببرد، خوشش بيايد، بعد كه خوشش آمد، ممكن است با تو رفيق بشود و بغلت بگيرد.

يکي گفت: من چه كار كنم از نماز خواندن لذت ببرم؟ گفتم: پس كي مي خواهي آدم بشوي؟ گفت: يعني چي؟ گفتم: خدا گشته يک عبادتي را پيدا كرده آورده كه تو از آن لذت نبري. نماز طبيعتاً چون تكراري است، لذتش از بين مي رود. نماز را اين گونه قرار داده تا تو آدم بشوي، رشد كني و بالا بروي.

اگر در ابتداي نماز خواندن لذت ببري، رشد پيدا نمي كني. نماز آن وقتي چرك روحت را مي گيرد كه لبه زبر نماز بيايد روحت را بسايد.

خداوند متعال مي دانست ما عاشق او نيستيم. ما عارف او نيستيم. خداوند متعال مي دانست با چهل سال عبادت كم كم آدم شيرينیِ گفتگوي با خدا را به دست مي آورد. کسي که مي گويد: من وقتي نماز خوب مي خوانم كه شيريني عبادت كردن را به دست بياورم. چه كار كنم شيريني عبادت كردن را به دست بياورم؟ دنبال نماز كه نيست؛ دنبال هوسراني است. مي خواد همه ي زندگيش شيرين باشد! فكر مي كند نماز خواندن مثل كارتون تام و جري است كه بنشيند پايش و از تماشايش لذت ببرد. اگر خدا مي خواست، نماز را براي همه آدم ها شيرين قرار مي داد.

کتاب منبر و محراب ؛ چکیده ای از متن سخنرانی ها؛ صفحه 49 تا 96




ادامه مطلب


[ دوشنبه 18 اردیبهشت 1396  ] [ 5:47 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]