چرا نماز جزء اصول دین به شمار نیامده؛ در حالی‌که از مهم‌ترین واجب‌ها و ستون دین است؟

چرا نماز جزء اصول دین به شمار نیامده؛ در حالی‌که از مهم‌ترین واجب‌ها و ستون دین است؟

http://uupload.ir/files/tiwi_15.jpg

هر مکتبی از دو بخش تشکیل شده است:

اول ـ اعتقادات و معارف نظرى

دوم ـ تکالیف و دستورات عملى         

مجموعه اعتقادات اسلام را «اصول دين» می گویند و مجموعه تکالیف اسلام را «فروع دين» می گویند.

نماز چون از «اعتقاداتِ فکری» نیست جزء اصول دین نیست و چون از مجموعه «تکالیفِ انجام دادنی» است، جزء فروع دين»می باشد.

البته نماز با اعتقادات رابطه عمیقی دارد به طوری که در سوره حمدِ نماز از قیامت (معاد) سخن گفته می شود و در تشهدِ نماز، به يگانگي خداوند (توحید) و رسالت پیامبر اکرم (نبوت) شهادت داده می شود.

- اصولِ دین توحيد، نبوت و معاد است.


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 28 بهمن 1395  ] [ 2:16 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

تا خداوند مشكلات من را حل نكند نماز نمی خوانم!!!

تا خداوند مشكلات من را حل نكند نماز نمی خوانم!!!

http://uupload.ir/files/6zwy_12.jpg

برخى‏ می ‏گويند: «تا خداوند مشكلات ما را حل نكند نماز نمی خوانیم» آيا اين درست است؟

  1. اگر قرار باشد نماز فقط برای بی مشکل ها باشد، پس هیچ کس نباید نماز بخواند. زیرا همه مردم به شکلی مشكلى دارند. خداوند می فرماید: «همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفريديم» همچنین حضرت على عليه السلام ‏فرمودند: «دنيا خانه‏اى است كه با سختى‏ها عجين شده است»
  2. کسانی که می گویند: «تا خداوند مشکلات ما را حل نکند نماز نمی خوانیم» می پندارند که خداوند به نماز آنها احتیاج دارد و آنها با خداوند مبادله می کنند، نماز را می دهند و حل مشکلات را می گیرند در حالی که قرآن مى‏فرمايد: « اگر همه مردم روى زمين كافر بشوند نقصى بر خدا وارد نيست و كمبودى براى خدا ايجاد نمى‏شود» خداوند نمی خواهد ما برای او نماز بخوانیم بلکه می خواهد ما برای سعادتِ خودمان نماز بخوانیم.
  3. آيا احتمال نمي دهند كه مشكلات فعلى به جهت ناسپاسي هاى گذشته و ترک نماز باشد؟! قرآن نماز را بالاترین نمونه یاد خدا معرفی می کند. و در آیه دیگر مي فرمايد: «و هر كس از ياد من روى گردان شود، زندگى (سخت و) تنگى خواهد داشت!»
  4. آيا فكر نمي كنند با ترك نماز يكي از مهمترين ابزارهاي حل مشكل را كنار گذاشته اند؟ آيا نمي دانند خداوند براي رفع مشكلات، كمك گرفتن از نماز را توصيه نموده است: « از صبر و نماز يارى جوييد»
  5. همچنین وجود برخي مشكلات سبب رشد مؤمنين است و نبايد آن را به عامل سقوط خود تبديل نمود. حضرت موسى (ع) به خداوند عرض كرد: خدايا دوست ندارم كه همیشه بيمار و ضعيف گردم و در عبادت من سستى پيدا گردد و هم دوست ندارم هميشه سالم باشم كه تو را فراموش كنم، بلكه دوست دارم گاهى بيمار شوم كه تو را ياد كنم و گاهى سالم شوم، و تو را شكرگذارم.

- لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي كَبَدٍ ؛ (بلد : 4)

- « دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَةٌ » (نهج البلاغة (للصبحي صالح) ؛ خطبه 226 ؛ ص348)

- « إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَميعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَميدٌ» (ابراهيم، آيه 8) و در آيه ديگر مي فرمايد: « وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى‏ عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئا» ؛ «هر كس به جاهليت و گمراهى پسروى كند هرگز خدا را زيان نمى‏رساند». (آل عمران، آيه 144)

- وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَر (عنکبوت :45)

- «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى‏» ؛ (طه : 124)

-  «اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة» ؛ (بقره : 45)

- «يَا رَبِ‏ لَا مَرَضٌ‏ يُضْنِينِي وَ لَا صِحَّةٌ تُنْسِينِي وَ لَكِنْ بَيْنَ ذَلِكَ أَمْرَضُ تَارَةً فَأَذْكُرُكَ وَ أَصِحُّ تَارَةً. فَأَشْكُرُكَ» ؛ (إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي) ؛ ج‏1 ؛ ص42)


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 28 بهمن 1395  ] [ 8:04 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

آیا درست است که برخی می گویند؛ ابتدا بايد خدا را بشناسيم و بعد نماز بخوانیم؟

آیا درست است که برخی می گویند؛ ابتدا بايد خدا را بشناسيم و بعد نماز بخوانیم؟

http://uupload.ir/files/p69x_5.jpg

برخی می گویند : «ابتدا بايد خدا را بشناسيم و بعد نماز بخوانیم» آيا اين درست است؟!

  1. اساساً عبادت بدون شناخت خدا غیرممکن است؛ یعنی تمام عبادت کنندگان، حتما شناختی هر چند سطحی و ابتدایی از او دارد و همین مقدار از شناخت، برای انجام عبادت در مراحل اولیه کافی است و لازم نیست انسان به اوج معرفت الهی برسد تا بتواند او را عبادت کند.
  2. همین مقدار که انسان دانست خدایی هست و دینی فرستاده و دستوراتی داده، خود مرتبه ای از شناخت خداست. لذا به همین اندازه شناخت باید عمل نمود و عبادت او نمود و همزمان باید در راه شناخت عمیق تر خدا نیز کوشید.
  3. اینکه می گویند: «تا شناخت نداشته باشیم، عملی انجام نمی دهیم» مثل آن است که کسی بگوید تا شناخت نداشته باشم که آب و میوه و غذا چه فایده ای برای بدن دارد آن را نمی خورم. بلکه همین که می دانیم این خوراکی ها برای بدن مفید است آنها را استفاده می کنیم و همزمان آگاهی خود را در رابطه با آن افزایش می دهیم.
  4. اساساً بدون عبادت شرعی محال است کسی خداشناس حقیقی شود بلکه عبادت مقدمه شناخت عمیق و تعلیم خداوند است. امام باقر عليه السلام فرمودند: « هر که به آنچه می داند عمل نماید، خداوند آنچه را که نمی داند به او تعلیم می دهد» با عبادت انسان می تواند به بالاترین مرتبه شناخت که یقین است برسد، قرآن فرمودند: «و پروردگارت را عبادت كن تا يقين‏ به تو روی آورد»
  5. اگر عبادت خداوند متوقف می شد بر شناخت عمیق نسبت به او، فکر می کنید چند نفر در روی زمین توفیق عبادت خدا را پیدا می کردند؟! وقتی پیامبر (ص) ندا سر می‏دهد: «تو را نشناختیم آن‏گونه که باید، و تو را عبادت نکردیم آن‌گونه که تو شایسته‌اش بودی! » دیگران چه بگویند؟

- « مَنْ عَمِلَ بِمَا يَعْلَمُ عَلَّمَهُ اللَّهُ مَا لَمْ يَعْلَم» ؛ (بحار الأنوار، ج‏75، ص189)

- « وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقين‏» ؛ (حجر : 99)

. «مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ و مَا عَرَفْنَاكَ‏ حَقَّ مَعْرِفَتِكَ.» ؛ (مجلسی، بحار الانوار، ج‏68، ص23)


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 28 بهمن 1395  ] [ 7:49 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

من به خدا ايمان دارم، پس چه نيازی به خواندن نماز هست؟

من به خدا ايمان دارم، پس چه نيازی به خواندن نماز هست؟

http://uupload.ir/files/fhy8__1_1.jpg

دوستم می گوید: «من به خدا ايمان دارم، پس چه نيازي به خواندن نماز هست» ! جواب او چيست؟

  1. بسیارند کسانی که گمان می کنند ایمان دارد ولی از آن بی بهره هستند. هر ادعایی یک نشانه ای برای اثبات لازم دارد. قرآن می فرماید: نشانه ایمان واقعی، اقامه نماز و انفاق در راه خدا هست. « آنان که نماز را اقامه کرده و از آن چه بدانان روزي داديم، در راه خدا انفاق مي کنند، مؤمن واقعي هستند.»
  2. عمل صالح جزئي از ارکان ايمان و يا شرطِ لازم آن است. امیرالمؤمنین فرمودند: ایمان (سه جزء دارد و) بر شناخت با قلب، اقرار با زبان، و عمل با اعضاء و جوارح استوار است. بنابراین بی نماز که ایمان خود را با عمل نشان نمی دهد، یا ایمان واقعی ندارد یا ایمان ناقص دارد.
  3. چگونه ایمان به خدا دارد کسی که دستورات خدا را زیر پا می گذارد؟ امام صادق(ع) فرمودند: «کسي که به دستور هاي الهي عمل کند، مؤمن است.» پس ادعاي ايمان بدون عمل به دستور هاي الهي، دروغ است.
  4. عبارت « آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» پنجاه بار در قرآن تکرار شده است، یعنی خداوند از ما ایمان و عمل صالح را با هم خواسته است و هر یک بدون دیگری سبب خسران آخرتی خواهد شد. « انسانها همه در زيانند؛ مگر كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند».

- «الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ؛ أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا...» ؛ (انفال : 3 و4)

- وَ [قَدْ] سُئِلَ عَنِ الْإِيمَانِ فَقَالَ الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ‏ بِالْأَرْكَانِ‏ ؛ (نهج البلاغة (للصبحي صالح) ؛ 508 ؛ حکمت 227)

- «مَنْ عَمِلَ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ فَهُوَ مُؤْمِن» ؛ (بحار الأنوار،ج‏72، ص 236 )

- « إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي‏ خُسْرٍ؛ إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ...» ؛ (عصر : 2و 3)


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 27 بهمن 1395  ] [ 7:09 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]