اهمیت و تأثیر نماز

اهمیت و تأثیر نماز

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%B9/10.jpeg

اصل دومی که قرآن بعد از ایمان به غیب شمرده است به پاداشتن نماز است و می توان گفت اصل اول یعنی ایمان به غیب به نظام فکری و اعتقادی یک فرد مسلمان مربوط است و اصل دوم با خودسازی ارتباط دارد. از اینجا به اهمیت نماز پی می بریم زیرا چنانکه ملاحظه می کنید یکی از پایه های دین شمرده شده است و اگر هر مکتبی یک نوع طرح برای ساختن افراد خودش دارد؛ عبادت در سرلوحه برنامه پرورش و تربیتی اسلامی قرار گرفته است و در رأس همه عبادتها نماز است. ولی البته باید توجه داشت که قرآن مجید نمی گوید نماز می خوانند، بلکه می فرماید: نماز را به پای دارند و فرق است میان نماز خواندن و نماز به پا داشتن و اصولا مواردی که در قرآن نماز خواندن تعبیر شده است، در مقام مذمت است، یعنی سخن از کسانی بوده که نمازهایشان ایراد داشته است. به پا داشتن نماز آن است که حق نماز ادا شود، یعنی نماز به صورت یک پیکر بی روح انجام نگردد، بلکه نمازی باشد که واقعا بنده را متوجه خالق و آفریننده خویش سازد و این است «اقم الصلوة لذکری» (طه/آیه 14)؛ «نماز را برای یاد من بپادار». یاد خدا بودن مساوی است با فراموش کردن غیر خدا، اگر انسان حتی مدت کوتاهی با خدا در راز و نیاز باشد و از او استمداد جوید، و او را ثنا گوید، او را به الله بودن، رب بودن، رحمان بودن، رحیم بودن، احد بودن، صمد بودن، لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد بودن، توصیف کند، عالی ترین تأثیرها در نفس او گذاشته می شود و روح انسان آنچنان ساخته می شود که مذهب اسلام می خواهد، و بدون چنین برنامه ای امکان پذیر نیست.

منـابـع

مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 1-2- صفحه 134-133


ادامه مطلب


[ چهارشنبه 5 خرداد 1395  ] [ 10:59 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

آثار اخروی نماز

آثار اخروی نماز

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%85%D9%87%D8%B1%20%D9%88%20%D8%AA%D8%B3%D8%A8%DB%8C%D8%AD/%D8%B3%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%870.jpg

 نماز، عطیه ای الهی است که به عنوان فلاح مطلق«حی علی الفلاح» و بهترین عمل «حی علی خیر العمل» و ستون خیمه دین«الصلوة عمود الدین»[1] معرفی شده است. نماز عروج به قبله‎ی رفیع انسانیت «الصلوة معراج المؤمن»[2] است که تعالی روح و کسب ملکات اخلاقی و نجات از فساد و تباهی از رهگذر آن حاصل می آید «إن الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر»[3]. دریافت نشان عبودیت از رهگذر این عبادت زیبای الهی،‌ برای انسانی میسّر است که شرایط صحت و قبول و کمال این عبادت عظیم را به نحو احسن بجای آورد. وقتی عبد این عبادت الهی را «که جز بر خاشعان بزرگ می نمایاند»،‌[4] به طور شایسته به انجام رساند،‌ آثار عظیمی اعم از فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی را بدنبال خواهد داشت که در حقیقت ثمره و نتیجه عمل او محسوب می شود. در این نوشتار مختصر در صدد بیان همه جانبه این آثار نیستیم بلکه به برخی از آثار برزخی و اخروی این عبادت درخشان در آیات و روایات اشاره می کنیم.....


ادامه مطلب


[ دوشنبه 3 خرداد 1395  ] [ 5:45 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

دفع بلا با خیرات و نماز

دفع بلا با خیرات و نماز

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2%20%D8%B4%D8%A8/%D9%82%D9%869.jpeg

ارتباط رخدادهای طبیعی با اعمال انسان

انسان با هر اتفاق و رخداد طبیعی به خود می آید که چگونه با آن رو به رو شود و از کنار آن بگذرد؟ در بینش و نگرش قرآنی و آموزه های وحیانی نمی توان ارتباط میان رخدادهای طبیعی و اعمال و رفتار انسانی را نادیده گرفت.

به این معنا که در جهانی که توسط بینش توحیدی ترسیم می شود، هر رخدادی ولو طبیعی در جهان ارتباط تنگاتنگی با اعمال و رفتار انسانی دارد و از باب کنش و واکنش می باشد.

اگر به عذاب های خداوند نسبت به اقوامی که بر ایشان خشم گرفته و به حکم غضب الهی نابود شده اند، توجه شود دریافته می شود که برخی و بلکه بیشتر آن ها در ردیف رخدادهای طبیعی دسته بندی می شود. آمدن زلزله ای که قومی را با خانه ها و کاشانه هایشان زیر و زبر کرد و یا تند باد سیاه و وحشت افزایی که جان ها را از تن ها زدود و یا بیماری و بلایی که مردم را چون کشت آماده درو، چید و از میان برداشت و مانند آن ها همه در حکم رخدادهای طبیعی محسوب می شوند؛ در حالی که قرآن آنها را به عنوان بلایایی آسمانی و به جهت تنبیه و عذاب ایشان معرفی کرده و از مردم خواسته است تا خود را از تمرد و عصیان دور سازند تا گرفتار چنین رخدادهایی نشوند.

از سوی دیگر برخی از نعمت ها و فراوانی آنها را نیز به رفتار و اعمال انسان نسبت می دهد و از ایشان می خواهد که ایمان آورده و رفتار خویش را با آموزه های قرآنی هماهنگ کنند تا برکات آسمان بر ایشان نازل شود و درب های آسمان به رویشان گشوده گردد.

به هر حال میان اعمال و رفتار انسان با رخدادهای حتی طبیعی از نظر قرآن ارتباط تنگاتنگی است که نمی توان آن را نادیده گرفت. در روایات آمده که انفاق موجب دفع بلا می شود و یا صدقه هم در دفع و هم در رفع بلایی که می بایست واقع شود نقش دارد.

می گویند شیخ بهایی هنگامی که به دعوت شاه عباس وارد اصفهان شد عصر هنگام بود. شهر را بنگریست به چشم برزخی خویش دید که آسمان آن چنان گرفته و مصیب بر آن سایه افکنده است که هر آن ممکن است به بلایی چون قوم لوط و عاد و ثمود و شعیب نابود شوند. پس اراده کرد که نه تنها وارد شهر نشود بلکه بامدادان از آن منطقه کوچ کند. در همین اندیشه بود که نیمه شب فرا رسید و دید که آسمان نور باران شد و دست های بسیاری به سوی آسمان بلند است. آن چنان بود که شیخ را به شگفت افکند. کسانی که نماز شب می خواندند آن چنان زیاد بودند که بر گناه کاران نیمه نخست شب و بد مستان می چربید. پس گفت به این شهر درمی آیم که پاکان و صالحان آن افزون تر از بدکاران آن است و عذاب را اینان از آنان برداشته اند. این همان حکایت قوم یونس بود که مردم پاک نهادش بیش تر از اهل فسق و فجورش بودند و عذاب را از خود و قوم خویش دفع کردند. این دستان پرنیاز و مناجات مردم اهل دل است که بلا و عذاب طبیعی را از مردم شهرها دور می سازد. قرآن یکی از روش های رهایی از بلایا را دادن خیرات و نمازگزاری می داند. برای رفع و دفع بلا می توان به دستور قرآن و آیات آن خیرات نمود و صدقات داد. دستگیری از حق و بی نوایان راهی برای این رهایی است.

سماموس


ادامه مطلب


[ جمعه 31 اردیبهشت 1395  ] [ 5:53 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

ثواب خواندن نماز شب و نافله‌ي صبح

ثواب خواندن نماز شب و نافله‌ي صبح

http://file.tebyan.net/a433b6090c/58666403508782785840_thumb.png

و اصبر لحکم ربّک فانّک باعیننا و سبّح بحمد ربّک حین تقوم، و من اللّیل فَسَبِّحهُ و ادبار النّجوم.
در طریق ابلاغ حکم پروردگارت صبر و استقامت کن چرا که تو در حفاظت کامل ما قرار دادی و هنگامی که برمی‌خیزی پروردگارت را تسبیح و حمد گوی و (همچنین) به هنگام شب او را تسبیح کن و به هنگام پشت کردن ستارگان و طلوع صبح.

«طور ، 48 و 49»


در این آیه پیامبر را در مقابل این همه کارشکنی‌ها و تهمت‌ها و ناسزاها دعوت به صبر و استقامت می‌کند، می‌فرماید: (در طریق ابلاغ حکم پروردگارت صبر و شکیبایی و استقامت کن.
اگر تو را کاهن و مجنون و شاعر می‌‌خوانند صبر کن و اگر آیات قرآن را افتراهایی می‌پندارند که به خدا بسته شده است شکیبایی نما و اگر در برابر این همه براهین منطقی باز به لجاج و عناد ادامه می‌دهند استقامت به خرج ده، مبادا دلسرد و یا ضعیف و ناتوان شوی.


و از آنجا که راز و نیاز با خدا و نیایش و عبادت او و تسبیح و تقدیس ذات پاک او، به انسان آرامش و نیرو می‌بخشد به دنبال دستور صبر می‌فرماید:


و سبح بحمد ربک حین تقوم.
هنگامی که برمی‌‌خیزی تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور.


هنگامی که در سحرگاه برای عبادت و نماز شب برمی‌‌خیزی و هنگامی که از خواب برای ادای نماز واجب برمی‌‌خیزی و هنگامی که از هر مجلس و محفلی برمی‌خیزی، حمد و تسبیح او کن.
مفسران در این آیه تفسیرهای گوناگونی دارند ولی جمع میان همه‌ اینها نیز ممکن است، چه در سحرگاه برای نماز شب، و چه بعد از خواب برای ادای فریضه، و چه بعد از قیام از هر مجلس باشد.


آری روح و جانت را به تسبیح و حمد خدا نور و صفا ببخش، زبانت را به ذکر او خشبو کن، از یاد او مدد بگیر و برای مبارزه با کار شکنی‌های دشمن آماده شو.


در روایات متعددی آمده است که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ هنگامی که از مجلس برمی‌خاست تسبیح و حمد به جا می‌آورد و می‌فرمود:


انّه کفّارة المجلس.
این تسبیح و حمد کفاره‌ مجلس است![1]


و من اللّیل فسبّحه و ادبار النّجوم.
همچنین در شب او را تسبیح کن و به هنگام پشت کردن ستارگان و طلوع صبح.


بسیاری از مفسران جمله‌ (و من اللّیل فسبحه) را به (نماز شب) تفسیر کرده‌اند، (و ادبار النجوم) را به دو رکعت نافله‌ صبح که در آغاز طلوع فجر و به هنگام پنهان شدن ستارگان در نور صبح انجام می‌شود.


به هر حال عبادت و تسبیح و حمد خدا در دل شب و در آغاز طلوع فجر لطف و صفای دیگری دارد و از تظاهر و ریا دورتر است و آمادگی روحی برای آن بیشتر می‌باشد چرا که کارهای مشغول کننده‌ زندگی روزانه تعطیل است استراحت شبانه به انسان آرامش بخشیده،‌ قال و غوغا فرو نشسته و در حقیقت همزمان با وقتی است که پیامبر به معراج رفت و در مقام (قاب قوسین) در آن خلوتگه راز قرار گرفت و با خدای خود به راز و نیاز پرداخت.


و به همین دلیل در آیات مورد بحث روی این دو وقت تکیه شده است.


و در حدیثی از پیغمبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌خوانیم:


رکعتا الفجر خیر من الدّنیا و ما فیها.
دو رکعت نافله‌ صبح برای تو بهتر است از دنیا و آنچه در دنیاست.[2]

 

[1] . تفسیر المیزان، ج 19، ص 24.

[2] . تفسیر نمونه، ج 22، ص 467 الی 469.


ادامه مطلب


[ یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  ] [ 7:38 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]