نماز، راه دور شدن از بخل
نماز، راه دور شدن از بخل
پاره ای از انسان به رغم برخورداری از نعمات و مواهب مادی زندگی، همواره در تب وتاب و اظطرابند که مباد کسی از آنها، کاهی از کوه اموالشان را درخواست کند. اینان در حقیقت نگهبان این مال و ثرورتند و نه برخوردار از آن.
صفت رذیله بخل در وجود اینگونه افراد را چگونه می توان درمان بخشید؟ این نوشتار، متضمن پاسخ بدین پرسش است.
« الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ وَیقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینْفِقُونَ(البقرة/3)
(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [=آنچه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند.»
مطابق آیه شریفه فوق، یكی از ویژگیهای بارز «متقین»، آن است كه از آنچه حق تعالی به آنها روزی داده است، در راه خدا انفاق میكنند. خدای سبحان در ابتدای سوره بقره میفرماید: وجه ترتب انفاق بر اقامه نماز در آیه شریفه فوق آن است كه حبّ مال و جاه و بخل، مانع از انفاق است و تنها نمازگزاران راستین هستند كه جان خود را از این قیود رهانیده، قدرت انفاق دارند. خدای سبحان میفرماید:
«إنّ الإنسان خلق هلوعاً إذا مسّه الشرّ جزوعاً و إذا مسّه الخیر منوعا إلاالمصلینً»(معارج/19-22).
«هلوع» صفتی است كه از مصدر «هلع» كه به معنای شدت حرص است، اشتقاق یافته و به كسی گفته میشود كه هنگام برخورد با ناملایمات بسیار جزع میكند و چون به خیری میرسد از انفاق به دیگران خودداری میكند. مطابق این آیه شریفه، نمازگزاران واقعی از گزند هلوع بودن، مصونند، از این رو به دنبال آیات فوق میفرماید:
وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ(المعارج/24)
و آنها که در اموالشان حق معلومی است...
لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ(المعارج/25)
برای تقاضاکننده و محروم،
(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [=آنچه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند»
انفاق كنندگان؛ مومنین راستین
قرآن كریم آنچنان برای مسئله انفاق، ارزش و اهمیت قائل است كه از آن با عنوان جهاد مالی تعبیر نموده:
«لكن الرسول و الذین آمنوا معه جاهدوا باموالهم و انفسهم»(توبه/88) و خودداری از انفاق را با «هلاكت به دست خود» برابر میداند و میفرماید: «و انفقوا فی سبیل الله و لاتلقوا بایدیكم إلی التهلكه»؛ از دارایی و اموال خود در راه خدا انفاق كنید و خود را با دست خود (به خاطر بخل از انفاق)، در هلاكت نیندازید»(بقره/195). قرآن كریم، انفاق كنندگان را با عنوان «صادقون» یعنی راستگویان و مومنین راستین «المومنون حقاً»، توصیف نموده و انفاق در راه خدا را در كنار تلاوت آیات كتاب وحی و اقامة نماز، تجارتی بدون زیان و كسبی پرسود معرفی نموده است:
« لَكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَأُولَئِكَ لَهُمُ الْخَیرَاتُ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(التوبة/88)
ولی پیامبر و کسانی که با او ایمان آوردند، با اموال و جانهایشان جهاد کردند؛ و همه نیکیها برای آنهاست؛ و آنها همان رستگارانند!).»
همچنین قرآن مجید خودداری از انفاق را باعث خرابی آخرت و مساوی با كفر و ظلم میداند و اعلام میكند آنان كه از انفاق، بخل میورزند در قیامت دوست و شفیعی نخواهند داشت:
«یا ایها الذین آمنوا انفقوا ممّا رزقناكم من قبل ان یاتی یوم لابیع فیه و لاخلّه و لاشفاعه»؛
ای كسانی كه ایمان آورده اید، از آنچه روزی شما كرده ایم در راه خدا انفاق كنید پیش از آنكه قیامت برسد، قیامتی كه برای اهل بخل از انفاق نه چیزی برای خرید هست و نه دوستی و نه شفیعی«(بقره/254).
خداوند برای بیان ارزش انفاق از روش تمثیل استفاده كرده و با یك مثال جامع و دقیق، بركات و خیرات آن را به تصویر كشیده است: «مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله كمثل حبّه انبتت سبع سنابل فی كلِّ سنبله مائه حبَّه والله یضاعف لمن یشاء والله واسع علیم»(بقره/261).
ولی پیامبر و کسانی که با او ایمان آوردند، با اموال و جانهایشان جهاد کردند؛ و همه نیکیها برای آنهاست؛ و آنها همان رستگارانند!)
قرآن در این آیه شریفه، دانه انفاق را چنین توصیف میكند كه هفت خوشه از آن میروید كه در هر خوشه یكصد دانه است و به این ترتیب هفتصد برابر اصل خود میگردد. در آیات بیشماری از قرآن كریم، خداوند به انفاق كنندگان بشارت میدهد كه از انفاق كردن هراس نداشته باشند، چراكه خداوند، عمل آنها را نادیده نخواهد گرفت و به بهترین وجهی جبران خواهد كرد. خداوند در آیه 39 از سوره سبا، «و ما انْفَقْتُمْ منْ شَیءٍ فهو یخلفه و هو خیرُ الرازقین»، تضمین نموده است كه اموال انفاق كنندگان را بركت و فزونی بخشد، به شرط آنكه انفاق آنها در راه خدا باشد، یعنی هدفی جز كسب رضایت حضرت حق نداشته باشند و خدای ناكرده به خاطر اغراض دنیوی و انگیزه های مادی انفاق نكرده باشند. در روایتی از رسول اكرم (ص)آمده است: هر شب منادی ندا سر میدهد: «اللهم هَب للمُنْفِقِ خلفاً و هَبْ للمُمْسِكِ تلفاً؛ بار الها انفاق كنندگان را بیشتر عطا كن و اموال بخیلان را نابود ساز».
نتیجه:
بخل ورزیدن یکی از موانع انفاق در راه خداست. و مؤمن راستین که نمازگزار حقیقی است از این قید آزاد است بنابراین نماز گزاردن به درگاه الهی، در بخل زدایی از وجود آدمی مؤثر است.
بخش قرآن تبیان
ادامه مطلب
این نماز مانع از سرطان می شود
این نماز مانع از سرطان می شود
بر اساس تعدادی از پژوهشهای علمی انجام شده در مركز پژوهشهای ملی قاهره، خواندن نماز صبح در زمان مقرر خود، موجب فعال شدن كار سلولهای بدن و جلوگیری از ابتلا به تومورهای سرطانی میشود.
دكتر سعید شلبی از اساتید این مركز گفت: پژوهشها موید این مطلب است كه خواندن نماز صبح در زمان خود، به جلوگیری از ابتلا به بیماریهای قلبی و همچنین تنظیم كار هورمونهای بدن و گردش خون كمك میكند.
وی افزود: بر اساس این پژوهش در زمان ادای نماز صبح، تمامی اعضای بدن در اوج فعالیتهایشان قرار دارند، به گونهای كه ترشح هورمونها به ویژه آدرنالین كه ترشح آن در ساعت 5 صبح شروع میشود، افزایش مییابد و به فعال شدن تمامی اعضای بدن و جلوگیری از تومورهای سرطانی كمك میكند.
همچنین هوای پاك صبحگاهی دارای مقادیر زیادی اكسیژن است كه موجب فعالیت قلب، كاهش انقباضات رگهای خونی، تنظیم كار هورمونها و بهبود کار حافظه میشود.
تبیان
ادامه مطلب
چرا نماز باعث آرامش دلهاست؟
چرا نماز باعث آرامش دلهاست؟
نماز زيباترين نوع بندگي و عبوديت: نيايش و بندگي، نياز دروني هر انسان است. قرآن شريف و سنّت، به اين نوع از بندگي كه در قالب و شكل نماز انجام ميگيرد بسيار تأكيد كردهاند و از جمله واجبات الهي است كه در هيچ زمان و در هيچ شرايطي نبايد ترك شود. چرا؟ چون نماز سرچشمة خشوع و بندگي است و مناجات ويژة نمازگزاران با خداست. نماز،هم انسان را در برابر مشكلات اخلاقي، حقوقي و منكرات فقهي بيمه ميكند و هم مشكلات مادّي زندگي انساني را از آسيب پذيري مصونيّت ميبخشد.(4)
قرآن شريف ميفرمايد: و اَقِم الصّلوةَ لِذِكري(5) يعني «نماز را به ياد من (كه باعث آرامش دلهاست) بپا دار.» نماز رابطة قلبي و عملي با خداست(6) به هر تقدير هم در «قرآن شريف و هم در روايات، نماز با بلندترين و زيباترين بيان مورد تعريف و توصيف قرار گرفت كه اشاره به برخي از آنها گويا و نياز است:
1. نماز موهبت الهي است.
2. نماز تشكر از خداست.
3.نماز رحمت الهي است.
4. نماز باعث تقوا و باز دارندة فحشا است.
5. نماز ياد خدا و باعث آرامش دلهاست.
6. نماز كارخانة انسان سازي است.
7. نماز سرچشمة خضوع و خشوع است.
8. نماز باعث طهارت و پاكي درون است.
9. نماز معراج مؤمن است.
10. نماز باعث نوراني شدن زندگي(7) است.
11. نماز قرباني هر متّقي است.
12. نماز تربيتگر انسانهاست.
13. نماز مرز فرهنگ ايمان و كفر(8) است.
14. تداوم نماز، باعث تداوم ايمان است.(9)
ويكتور هوگو ميگويد: «لا ينتناهاي پايين (و زميني) را با نيروي تفكر با لايتناهاي بالا (و آسماني) در تماس نهادن، نماز ناميده ميشود.(10)» مولانا ميگويد:قطرة دانش كه بخشيدي زپيش متصّل گردان به درياهاي خويش(11)
به هر تقدير، در مورد نماز، صدها جلد كتاب نگاشته گشت كه مطالعه و تحقيق پيرامون آن براي همه لازم و ضروري است.
اين سخن پايان ندارد هين بتاز سوي آن دو يارِ پاكِ پاك باز.(12)
خلاصه و جمع بندي: آيا نماز، اين عشق به بندگي و عبوديّت، نبايد دست آوردي به نام آرامش آرماني را به همراه داشته باشند؟ نماز همان ارتباط بنده است با معبود خود. هر ارتباطي يادآور ياد و نام خدا باشد، آرامش دلها را به همراه دارد. همان طوري كه با نوشيدن آب، تشنگي برطرف ميشود و جسم آرام ميگيرد، عبوديّت به شكل نماز، جان انسان اشباع ميشود و به دنبال آن، فطرت خداجوي او آرام ميگيرد. آري!
هيچ گنجي بي و بي دام نيست جز به خلوتگاه حق آرام نيست.(13)
بنابراين چون نماز ، يادآور ياد و نام زيباي خداوند هست، لذا آرامش دلها را به همراه دارد.
پی نوشت ها:
4. جوادي آملي، عبدا...، تفسير موضوعي قرآن کريم، قرآن در قرآن، قم، 1 سري، چاپ اول، 1381، ج4، صص 172ـ 186.
5. طه:14.
6. محمدي اشتهاردي، محمد، نماز از ديدگاه قرآن و عترت، قم، نبوي، چاپ سوّم، 1374، ص 6.
7. عزيزي، عباس، تفسير و پيام آيات نماز، قم، نبوغ، چاپ اول، 1375، صص 21 ـ374.
8. اعراف:170.
9. معارج:22ـ23.
10. جعفري، محمد تقي، نيايش امام حسين ـ عليهالسلام ـ صحراي عرفات، تهران، نشر علامه، چاپ چهارم،1382، ص 23.
11. مثنوي معنوي، دفتر اول، بيت 1882، ص 114.
12. مثنوي معنوي، دفتر اول، بيت 3076، ص 189.
13. همان، دفتر دوم، بيت 591، ص 50.
ادامه مطلب
نماز چشمه ای پاک و پاک کننده
نماز چشمه ای پاک و پاک کننده
حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) در خطبه ای پیوسته اصحاب و یاران خود را به اموری سفارش می کرد که یکی از آن ها نماز است و در آن به اهمیت نماز اشاره کرده و آن را وسیله نجات در آخرت و سبب پاکی در دنیا و شستشوی جان و دل از رذائل اخلاقی می شمرد.در این خطبه می فرماید: برنامه نماز را به خوبی مراقبت کنید و بر محافظت آن بکوشید، بسیار نماز بخوانید و به وسیله آن به خدا تقرّب جویید. زیرا نماز بر همه مؤمنان در اوقات مخصوص واجب است.
آیا پاسخ دوزخیان را در برابر این سؤال که چه چیز شما را به دوزخ کشانید؟ نمی شنوید که می گویند ما از نمازگزاران نبودیم، آری نماز گناهان را فرو می ریزد همچون فرو ریختن برگ از درختان و طناب های معاصی را از گردن می گشاید، پیامبر اکرم(ص) نماز را به چشمه آب گرمی تشبیه نمود که بر در خانه انسان باشد و او هر شبانه روز پنج مرتبه خود را در آن شستشو دهد که بی شک چرک و آلودگی در بدنش باقی نخواهد ماند.
آن گروه از مؤمنان که زینت متاع دنیا و فرزندان و اموالی که مایه چشم روشنی است آن را به خود مشغول نداشته، حق نماز را خوب شناخته اند، خدای متعال در حق آنان فرمود: آن ها مردانی هستند که تجارت و بیع آنان را از یاد خدا و بر پاداشتن نماز و پرداختن زکات باز نمی دارد و رسول خدا بعد از بشارت به بهشت، خویش را برای نماز به تعب و مشقّت می انداخت. زیرا خدای متعال به او فرموده بود، خانواده خویش را به نماز دعوت کن و در برابر آن شکیبا باش، آن حضرت پی در پی اهل بیت خود را به نماز دعوت می کرد و خود را بر آن وادار می فرمود و بر آن شکیبایی می نمود.(1)
در این خطبه امام علی(ع) به هفت دلیل از دلایل اهمیت نماز اشاره کردند و آثار مهم معنوی و تربیتی نماز و عاقبت شوم تارکان و سبک شمرندگان آن را بر شمردند.
حضرت در قسمت نخست از مراقبت و محافظت و فراوانی وسیله و تقرّب به خدا بودن آن سخن گفته اند و سپس فرموده اند:
1 نماز به عنوان یک فریضه بر مؤمنان مقرر شده است.
2 دلیل دوزخی شدن جهنمیان را از زبان خودشان اهل نماز نبودن می داند.
3 نماز گناهان را مانند برگ درختان می ریزاند و باعث آمرزش گناهان گذشته می شود زیرا نماز عامل توبه و انابه می گردد.
4 نماز طناب معاصی را از گردن می گشاید و او را آزاد می سازد و از ابتلاء به گناهان در آینده حفظ می کند.
5 از بیان پیامبر اکرم(ص) استفاده می کند که نماز باعث شستشوی همیشگی روح انسانی می گردد.
6 کسانی که حق نماز را بشناسند این نماز انسان را از لذائذ زودگذر دنیا باز می دارد و نمی گذارد زرق و برق دنیا، وی را مشغول سازد.
7 به لحاظ این که مسلمانان باید پیامبر را اسوه و الگوی خود قرار دهند فرمود: آن حضرت پس از امر به نماز خود را برای انجام آن به زحمت می انداخت و خانواده خودش را به آن دعوت می کرد و در انجام آن شکیبا بود زیرا نماز کلید راهیابی انسان به بهشت است.
1. نهج البلاغه، خطبه 199.
منبع: پایگاه حوزه
ادامه مطلب