چرا نماز باعث آرامش دلهاست؟

چرا نماز باعث آرامش دلهاست؟

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2/83120821848139003795_thumb.png

نماز زيباترين نوع بندگي و عبوديت: نيايش و بندگي، نياز دروني هر انسان است. قرآن شريف و سنّت، به اين نوع از بندگي كه در قالب و شكل نماز انجام ميگيرد بسيار تأكيد كردهاند و از جمله واجبات الهي است كه در هيچ زمان و در هيچ شرايطي نبايد ترك شود. چرا؟ چون نماز سرچشمة خشوع و بندگي است و مناجات ويژة‌ نمازگزاران با خداست. نماز،‌هم انسان را در برابر مشكلات اخلاقي، حقوقي و منكرات فقهي بيمه ميكند و هم مشكلات مادّي زندگي انساني را از آسيب پذيري مصونيّت ميبخشد.(4)


قرآن شريف ميفرمايد: و اَقِم الصّلوةَ لِذِكري(5) يعني «نماز را به ياد من (كه باعث آرامش دلهاست) بپا دار.» نماز رابطة قلبي و عملي با خداست(6) به هر تقدير هم در «قرآن شريف و هم در روايات، نماز با بلندترين و زيباترين بيان مورد تعريف و توصيف قرار گرفت كه اشاره به برخي از آنها گويا و نياز است:

1. نماز موهبت الهي است.
2. نماز تشكر از خداست.
3.نماز رحمت الهي است.
4. نماز باعث تقوا و باز دارندة فحشا است.
5. نماز ياد خدا و باعث آرامش دلهاست.
6. نماز كارخانة‌ انسان سازي است.
7. نماز سرچشمة خضوع و خشوع است.
8. نماز باعث طهارت و پاكي درون است.
9. نماز معراج مؤمن است.
10. نماز باعث نوراني شدن زندگي(7) است.
11. نماز قرباني هر متّقي است.
12. نماز تربيتگر انسانهاست.
13. نماز مرز فرهنگ ايمان و كفر(8) است.
14. تداوم نماز، باعث تداوم ايمان است.(9)


ويكتور هوگو ميگويد: «لا ينتناهاي پايين (و زميني) را با نيروي تفكر با لايتناهاي بالا (و آسماني) در تماس نهادن،‌ نماز ناميده ميشود.(10)» مولانا ميگويد:قطرة دانش كه بخشيدي زپيش متصّل گردان به درياهاي خويش(11)


به هر تقدير، در مورد نماز، صدها جلد كتاب نگاشته گشت كه مطالعه و تحقيق پيرامون آن براي همه لازم و ضروري است.


اين سخن پايان ندارد هين بتاز سوي آن دو يارِ پاكِ پاك باز.(12)


خلاصه و جمع بندي: آيا نماز، اين عشق به بندگي و عبوديّت، نبايد دست آوردي به نام آرامش آرماني را به همراه داشته باشند؟ نماز همان ارتباط بنده است با معبود خود. هر ارتباطي يادآور ياد و نام خدا باشد، آرامش دلها را به همراه دارد. همان طوري كه با نوشيدن آب، تشنگي برطرف ميشود و جسم آرام ميگيرد،  عبوديّت به شكل نماز، جان انسان اشباع ميشود و به دنبال آن، فطرت خداجوي او آرام ميگيرد. آري!

هيچ گنجي بي و بي دام نيست جز به خلوتگاه حق آرام نيست.(13)

بنابراين چون نماز ، يادآور ياد و نام زيباي خداوند هست، لذا آرامش دلها را به همراه دارد.

پی نوشت ها:

4. جوادي آملي، عبدا...، تفسير موضوعي قرآن کريم، قرآن در قرآن، قم، 1 سري، چاپ اول، 1381، ج4، صص 172ـ 186.
5. طه:14.
6. محمدي اشتهاردي، محمد، نماز از ديدگاه قرآن و عترت،‌ قم، نبوي، چاپ سوّم، 1374، ص 6.
7. عزيزي، عباس، تفسير و پيام آيات نماز، قم، نبوغ، چاپ اول، 1375، صص 21 ـ374.
8. اعراف:170.
9. معارج:22ـ23.
10. جعفري، محمد تقي، نيايش امام حسين ـ عليهالسلام ـ صحراي عرفات، تهران، نشر علامه، چاپ چهارم،‌1382، ص 23.
11. مثنوي معنوي، دفتر اول، بيت 1882، ص 114.
12. مثنوي معنوي، دفتر اول، بيت 3076، ص 189.
13. همان، دفتر دوم، بيت 591، ص 50.





[ یک شنبه 29 فروردین 1395  ] [ 8:18 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]