نماز و نفرین بر منافق

15699978429421413882.jpg

نماز و نفرین بر منافق

مرد منافقى که دشمن اهل بیت عصمت و طهارت بود از دنیا رفت. امام حسین علیه السلام دنبال جنازه اش به راه افتاد، در بین راه غلام خود را دید که در مقام کناره گیرى از تشییع جنازه است به او فرمود: کجا مى روى؟
عرض کرد: مى خواهم از نماز بر این منافق فرار کنم.
امام به او فرمود: بیا کنار من بایست و هر چه مى گویم تو هم بگو.
غلام در کنار امام ایستاد، وقتى ولى میت تکبیر گفت امام حسین علیه السلام هم فرمود:
الله اءکبر اللهم العن فلانا عبدک الف لعنة موتلفه غیر مختلفه، اللهم اءخزعبدک فى عبادک و بلادک و اءصله حر نارک و اذقه اشد عذابک، فانه کان یتولى اءعداءک و یعادى اولیاءک و یبغض اءهل بیت نبیک،
یعنى خدا بزرگ است. خدایا! فلانى را هزار بار پیوسته لعنت کن بدون اختلاف و فاصله، خدایا! این بنده ات را در میان بندگان و شهرهایت خوار و خفیف کن و آتش دوزخت را نصیب وى گردان و شدیدترین عذابت را به او بچشان که دوستى دشمنانت را پذیرا گشته وبه دشمنى دوستانت برخاسته و اهل بیت پیامبرت را دشمن مى داشت.(1)))

1-بحارالانوار، ج 44، ص 202.

جلوه نماز در کربلا عباس عزیزی


ادامه مطلب


[ جمعه 2 بهمن 1394  ] [ 9:17 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

مسلمان همه کاره

مسلمان همه کاره

66127813365801312798.jpg

دعا و مناجات و سجده‏های طولانی و تلاوت قرآن بچه‏ها بعثیها را به تنگ آورده بود و اغلب متهم می‏کردند که شما یکی بعدی هستید. دکتر مسعود مولودی می‏گفت: یکی از سربازان عراقی به نام کریم معروف به کریم شیره‏ای در مقام انتقاد می‏گفت: دکتر! شما همتون یک بعدی هستید؛ مگر ما مسلمان نیستیم؟ مثلاً من خودم نماز می‏خوانم، روزه می‏گیرم، قرآن می‏خوانم، در حالی که شراب هم می‏خورم و ترانه هم گوش می‏دهم و...(1) شما بگوئید آیا نماز خوان واقعی این کارها را انجام می‏دهد؟!

پی نوشت:

1) خوشه‏ های خاطره، صفحه 113.


ادامه مطلب


[ جمعه 2 بهمن 1394  ] [ 9:06 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

اخلاص در نماز و عبادات انسان را بیمه مى کند

اخلاص در نماز و عبادات انسان را بیمه مى کند
44303394543333977811.jpg

مردى بود که هر کارى مى کرد،نمى توانست اخلاص خود را حفظ کند و ریاکارى ننماید.

روزى چاره اندیشى کرد و با خود گفت :

 «در گوشه شهر، مسجدى متروک وجود دارد که کسى به آن توجه نداشته و رفت و آمد نمى کند خوب است شبانه به آن مسجد بروم، تا کسى مرا ندیده و خالصانه خدا را عبادت کنم.»

شب چادرش را روى شهر گستراند و رعد و برق وبارش شدید باران،همه جا را تن شویه مى کرد او نام خدا را بر زبان آورد و نماز را آغاز نمود.
هنوز رکعتى نماز نخوانده بود،که ناگهان صدایى شنید با خود گفت: حتما کسى وارد مسجد شد.

برکیفیت و کمییت عبادتش افزود خوشحال از این که آن شخص فردا به مسجد متروک آمده و مشغول نماز و عبادت است .

وقتى که هوا روشن شد و صبح دمید،به آن کسى که وارد مسجد شده بود، زیر چشمى نگاه کرد.
از تعجب دهانش بازمانده سگ سیاهى که بر اثر رعد و برق و بارندگى شدید، نتوانسته بود در بیرون بماند،به مسجد پناه آورده بود.
بر سر و روى خود زد و اظهار پشیمانى کرد و واگویه نمود،«اى نفس من از ریا گریختم و به مسجد دور افتاده آمده تا در عبادت خویش، احدىرا شریک خدا قرار ندهم،اما... واى بر من، چقدر مایه تاسف است که این حالت را پیداکردم» (1)
خوب است در اینجا جمله اى از رسول خدا صلى الله علیه و آله که آنرا هم شیعه و هم اهل تسنن روایت کرده اند و از مسلمات است براى شما بیان کنیم مى فرماید:
«من اخلص لله اربعین صاحبا جرت ینابیع الحکمة من قلبه على لسنانه» (2)
هر کس چهل شبانه روز، خود را براى خدا خالص کند، یعنى چهل شبانه روز هیچ انگیزه اى در وجود او جر رضاى حق حاکم نباشد،حرف بزند براى رضاى خدا، سکونت کندبراى رضاى خدا نگاه کند و نگاهش را ببندد براى رضاى خدا بخوابد و بیدار شود براى خدا،یعنى آنچنان برنامه اش راتنظیم کند و آنچنان روح خود را اصلاح کند که اساسا جزبراى خدا چیز دیگرى کار نکند یعنى بشود ابراهیم خلیل الله (ان صلاتی و نسکى و محیاىو مماتى لله رب العالمین) (3 ) نمازم،عبادتم و بلکه زندگى و مردنم،لله و براى اوست.
آرى پیغمبر فرمود،اگر کسى موفق شود چهل شبانه روز هوى و هوس رابه کلى مرخص کند و در این چهل شبانه روز کارى نکند و جز براى او زنده نباشد، چشمه هاى معرفت و حکمت از درونش مى جوشد و بر زبانش جارى مى شود.(4)
حافظ با آن زبان رمزى شیرین خود، همین حدیث را معنى مى کند و مى گوید:
سحر  که  رهروى  در  سرزمینى همى گفت  این معما با قرینى
که اى صوفى شراب آنگه شود صاف که در شیشه بماند اربعینى

پی نوشت :
1- منتخب قوامیس الدار ص 144
2- سفینه البحار ماده خلص
3- انعام آیه 162
4- انسان کامل ص 178

ادامه مطلب


[ جمعه 2 بهمن 1394  ] [ 7:03 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

خدایا! ما یاد تو هستیم

خدایا! ما یاد تو هستیم

66455352823612288493.jpg

خدایا! ما یاد تو هستیم یکیاز شاگردان مرحوم آیت حق آخوند ملا محمدکاشی معروف به آخوند کاشی، آیت الله سید محمدرضا خراسانی است. ایشان یکی از خاطراتی که درباره ی استاد خوددارد، چنین بیان می کند:
مرحوم آخوند همیشه در حوض آخر مدرسه وضو می گرفت و هیچ وقت در حوض جلو مدرسه وضو نمی گرفت. وقتی هم که وضو می گرفتند، چند نفر اطراف حوض به عنوان مراقب می ایستادند، تا کسی نزدیک حوض نشود.
روزی یک آقای لری می آید، آن دو سه طلبه می گویند: آقا مشغول وضو ساختن است. آقای لر چندان اهمیتی نمی دهد و سریع وضو می گیرد. آخوند یک نگاهی به او می کند و می گوید: این وضو به درد کله ات می خورد. (زیرا هنگام وضو گرفتن جوراب های خود را در نیاورده بود تا زمانی که نوبت مسح پا برسد.)
آقای لر به جناب آخوند می گوید: آقای آخوند شما سرتون توی کتاب و قرآن است، می دانید چه کار کنید، وضوی خوب بگیرید، ما همین اندازه که می گیریم بس است و به خدا می گوییم که خدایا! ما یاد تو هستیم.
تا این کلمه را گفت: آخوند همان جا سرش را لب حوض گذاشت و گریه ی شدیدی کرد و سپس گفت: این خدا را شناخت، ما که قابل نیستیم!

برگرفته از مقاله حکایاتی شنیدنی نویسنده: مهدی صاحب هنر


ادامه مطلب


[ جمعه 2 بهمن 1394  ] [ 6:56 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]