ننگ است بر شیعیان ما که نماز شب نخوانند
ننگ است بر شیعیان ما که نماز شب نخوانند
دو رکعت نماز شب، از دنیا و آنچه در دنیاست، ارزشش بیشتر است. برای اینکه نماز مکالمه با خداست. یک جملۀ: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ»و اینکه خدا جواب دهد بله، چقدر ارزش دارد. همۀ دنیا هرچه عمر کند، لذتش همین است و خوشا به حال اینها که جداً در همین دنیا لذتها دارند. نماز شب آنها بالاترین لذت برای آنهاست. اگر به راستی یک دفعه موفق نشود نماز شب بخواند، چه گریهها و زاریها و چه صدقهها دارد و حس میکند خذلان برایش جلو آمده است. هیچ فراموش نمیکنم مرحوم حاج میرزا علی آقای شیرازی یکی از علمای بزرگ اصفهان بود، البته قدرش را نمیدانستند. برای اینکه بتواند یکی را بسازد منبر میرفت و خیلی بالا بود و بزرگان خیلی به او احترام میگذاشتند؛ مخصوصاً استاد بزرگوار ما آقای بروجردی. این به قم آمده بود و همان وقت من در مدرسه حجتیه بودم و آقای مطهری در طبقۀ اول بودند و من در طبقه بالا بودم. این با حاج میرزا علی آقا آشنا بود و وقتی به قم میآمد، در حجرۀ ایشان میآمد. بالاخره فهمیده بودند که ایشان به قم آمدهاند، عدهای از بزرگان آمده بودند و جلسه گرم شده بود و کم کم نماز شب ایشان دیر شده بود. جلسه تمام شده بود و ناگهان ایشان خوابیده بود و بیدار شده بود و فهمیده بود که حرم اذان میگوید. معلوم است که قضای نماز شب را خوانده و نماز صبح را خوانده و نافله و قرآن را خوانده است، اما تلاطم درونی نگذاشته ایشان آرام باشد. نقل کردند کسانی که به دیدن ایشان میآمدند، میدیدند که مثل زن بچه مرده اشک میریزد. میپرسیدند چه خبر است؟! آقای مطهری میگفتند دیشب نماز شب ایشان از بین رفته است. کسی به شوخی گفته ما اصلاً نمیخوانیم و شما هم یک شب نخوان. ایشان همین جمله را گرفته و مرتب نصیحت کرده که مگر میشود نماز شب نخواند؟!
حضرت آیت الله آقای مرعشی به من میگفتند در راه کربلا و آقا سید محمد خدمت امام زمان رسیدم. آقا امام زمان تلطف کردند و به من آب دادند و به من لطف کردند و مرا نصیحت کردند. نصیحت این بود که فرمودند: ننگ است بر شیعیان ما که نماز شب نخوانند. جداً پیش امام صادق اگر یک شیعه نماز شب نخواند، ننگ است و خیلی ضرر کرده است. ما خیال میکنیم ضرر اینست که کسی ورشکسته شود و یا ضرر اینست که کسی نتواند خودش را اداره کند. ضرر اینست که این انسان بی خدا شود، ولو یک لحظه باشد. یا العیاذبالله راه را گم کند و به جای اینکه با خدا باشد، با شیطان باشد و با دشمن خدا رفاقت کند. معلوم است که خیلی سنگین است که انسان با دشمن خدا یعنی شیطان رفاقت کند و تابع شیطان باشد. آنها که راه را پیدا کردهاند، همّ و غم و غصۀ آنها اینگونه چیزهاست؛ یعنی یک لحظه غفلت، یک لحظه بی خدایی است. و معنای: «فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ» مراتبی دارد و مرتبۀ اولش که این خیرالمخلوقین است، از نظر زندگی بالاترین لذتها را دارد و اهل دل و اهل معرفت در این باره خیلی صحبت کردهاند و خلاصۀ صحبتهای آنها همین است که الان به شما گفتم. شما خیرالمخلوقین هستید، اما شرط دارد و شرطش اینست که خدا را پیدا کرده باشید. شرطش اینست که خدا را گم نکرده باشید. العیاذبالله عوضی نگرفته باشید و به جای خدا شیطان را بگیرید و به جای نماز، کنسرت موسیقی برایتان بالاترین لذت باشد. بدبختی اینجاست که فیلمهای شهوت انگیز برایش لذتبخش باشد. به عبارت دیگر خدا را بدهد و کنسرت موسیقی بگیرد و لذت ببرد. و کسی که خیرالمخلوقین است، گناه برای او از هر زجر و زندانی بالاتر است. میرسد به اینجا که پیغمبر اکرم وقتی میخواستند به جبهه روند، چند نفر امین که امانت داری آنها بالاتر بود در مدینه برای سرپرستی خانوادهها میگذاشتند. لذا اینها صبح در خانههای جبههرفتهها میآمدند و میگفتند احتیاجات شما چیست. یکی از آنها که خیلی بالا بوده اما خدا نکند یک لحظه خذلان یک دنیا گرفتاری است؛ این آمد در خانه خانوادهای و پرسید چه میخواهید؟ نمیدانم چه شد و آیا تقصیر زن بود یا تقصیر شیطان و یا تقصیر بیاهمیتی خودش بود و این دستش را به سینۀ زن گذاشت. ناگهان وحشت عجیبی در این خانم پیدا شد با این جمله «النار، النار»، چه میکنی؟ این آتش است. این به خود آمد و نتوانست کار کند و دیوانه وار در کوچهها میگفت: «النار، النار» و رفت در بیابان تا اینکه پیامبر اکرم بیاید و دربارۀ او حکم کند. اما این ذکر خانم را فراموش نمیکرد.
پیغمبر اکرم آمدند. معلوم است که توبۀ او قبول است و توبۀاو را پذیرفتند. پیغمبر اکرم به دنبال او فرستادند و او آمد و نشست پای منبر پیغمبر. ناگهان متوجه شد که در محضر پیغمبر اکرم است و سرش را پائین انداخت و نمیتوانست به پیغمبر نگاه کند و خجالت میکشد. قرآن میفرماید: ای انسان! هرکاری میخواهی انجام بده، اما بدان در محضر خدا و در محضر پیغمبر و در محضر ائمۀ طاهرین هستی: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ»
هرکاری خواستی بکن، اما بدان در محضر خدا هستی، چه در خلوت و چه در جلوت و در محضر پیغمبر هستی و در محضر امام زمان هستی. حضرت امام بارها به ما نصیحت میکردند که همه جا محضر خداست و ادب حضور باید مراعات شود.
این شخص پای منبر نشسته بود و خجالت میکشید که سرش را بلند کند. اتفاقاً پیغمبر اکرم سورۀ تکاثر را خواندند. این سوره خیلی داغ است راجع به افرادی که غفلت دارند و راجع به افرادی که جهنمی هستند و خدا را فراموش کردهاند. این هم گوش میداد و ناگهان در وسط منبر پیغمبر آهی کشید و افتاد. مردم خیال کردند که غش کرده و رفتند و دیدند مرده است. اینها نیروی کنترل کنندۀ عجیبی است و اینها به مقامهای بالایی میرسند. اگر راه را پیدا کند، در سر حد عصمت است. جوانها! خیال نکنید معصوم، یعنی کسی که گناه نکند. حضرت معصومه«سلاماللهعلیها» معصوم بود و گناه نمیکرد. حضرت زینب«سلاماللهعلیها» و حضرت ابوالفضل و مراجع تقلید که مراجع تقلید اگر گناه کنند، خود به خود از مرجعیت میافتند. امام جماعت اگر گناه کند یا غیبت کند،خود به خود از امامت جماعت میافتد. شیعه که در مقابل سنی است و شیعه که میگوید چهارده معصوم، معنای آن این نیست که گناه نمیکنند، بلکه معنایش اینست که چهارده معصوم خطا ندارند. توهم و تخیل و جهل ندارند. این معنای عصمت است و ما باید راجع به چهارده معصوم قائل باشیم. والاّ معلوم است این افراد گناه نمیکنند. قرآن میفرماید هرکه گناه کند دیوانه است. کسی در محضر مقدس خدا به جای اینکه رابطه با خدا داشته باشد، گناه کند، دیوانگی است: « أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ»
قرآن میفرماید: دیوانهای است که غافل است. علی کل حالٍ این مراتب احسن المخلوقین است و مرتبۀ اول آن در دنیاست و این خلق شده برای اینکه أحسنالمخلوقین باشد و بهترین زندگیها را در این دنیا داشته باشد و بهترین زندگیها یکی اینکه بیابد خدا را نظیر آدم تشنه که آب بخورد و سیراب شود و بیابد سیراب شدن را. بعد رابطه با خدا و رابطه با آنچه خدا گفته است و بالاخره رابطه با نماز که بهترین چیزهاست.
توصیه های آیت الله مظاهری به جوانان
ادامه مطلب
در باب نماز شب چند نکته را باید مورد توجه قرار دهیم
در باب نماز شب چند نکته را باید مورد توجه قرار دهیم
به یاد دیگران بودن خود نوعی صله است … چرا که صله رحم، خیر خواستن ، متصل بودن به او و به یاد او بودن است و چه صله ای بهتر از به یاد کسی بودن در نماز شب است و به نظر یکی از مهمترین بخش های نماز شب همین دعای برای غیر و طلب مغفرت برای ۴۰ مومن است که مومن با این نوع عبادت نه تنها کم تر در چاله ی حسادت و کینه و سوءظن و… اسیر می شود بلکه مهربانی و کرامت با روح او قرین می شود.
1- اینکه نماز را خالصانه برای شکر و محبت به محبوب خود بخوانیم و البته در کنار خود می توانیم حاجاتمان را هم طلب کنیم چرا که خود خداوند فرموده: …وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ …: …و هرگاه بندگان من، از تو در باره من بپرسند، [بگو] من نزدیکم، و دعاى دعاکننده را- به هنگامى که مرا بخواند- اجابت مى کنم… (بقره، آیه 186)
2- برای نماز حال داشته باشیم و به اندازه ی حالمان بخوانیم چنانچه در اینجا نکته ای را از مرحوم شیخ محمد بهاری (رحمة الله) استاد عرفان آیة الله قاضی به نقل از آیة الله فاطمی نیا دام ظله عرض می کنیم: شیخ محمد بهاری در نامه ای به شاگردش به این مضمون می فرماید: اگر دیدی که نتوانستی در موکب سلطان شرکت کنی، در کنار بنشین و عبور و گذر موکب را تماشا کن…و اگر از تو پرسیدند بر سر راه چرا نشسته ای؟ بگو مگر نگاه کردن موکب سلطان گناه دارد؟
که آیة الله فاطمی نیا در توضیح این کلام می فرمایند: موکب سلطان مراد کاروان انبیاء و اولیاء می باشد که در حرکت هستند و هیچ گاه توقفی ندارند ( مثل اینکه در یک سفر ، فردی از ابتدای حرکت تا رسیدن به مقصد در خواب است و از تماشای مناظر محروم می ماند و دیگری بیدار است و تمام جاذبه ها و زیبایی ها را می بیند)
می فرماید: اگر برای نماز نتوانستی خودت را به این سیر برسانی و شرکت کنی، لااقل در همان رختخواب خودت یادی از خدا و محبوبت بکن.
3- اگر اصلاَ نتوانستیم برای نماز شب بلند شویم، خسته بودیم و فقط برای نماز صبح توانستم بلند شویم، و بعد نماز صبح دیدیم که حالی برای نماز داریم، به فرموده عده ای مفسرین با توجه به آیه وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَةً لِّمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّکَّرَ أَوْ أَرَادَ شُکُورًا (فرقان، 62) : و اوست کسى که براى هر کس که بخواهد عبرت گیرد یا بخواهد سپاسگزارى نماید شب و روز را جانشین یکدیگر گردانید…. قضای آن را می توانیم به جا آوریم.
چنانچه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: همانا خداوند تبارک و تعالى البته نزد فرشتگان خود مباهات می کند به آن بنده که قضاى نماز شب را در روز انجام دهد، و می فرماید: اى فرشتگان من به بنده من بنگرید که نمازى را که بر او واجب نساخته ام قضا می کند، گواه باشید که من البتّه گناهان او را آمرزیدم. (وسائل الشیعة، ج 4، ص:75 و 76؛ من لا یحضره الفقیه-ترجمه غفارى، ج 2، ص 202)
ادامه مطلب
نماز شب و معاشقه با خداوند
نماز شب و معاشقه با خداوند
نماز شب و معاشقه با خداوند در این نماز برای اهل دل، معرفت و تقوا بهترین لذت است زیرا با خداوند گفتگو می کنند و خداوند متعال را یافته اند.
این لذت به قدری برای اهل دل بالاست که با هیچ بهای دنیایی این لذت را عوض نمی کنند زیرا بالاترین انتظار خود یعنی یافتن پروردگار را پیدا کرده و به آن دست یافته اند.
کسانی که راه اصلی سعادت را پیدا کنند دیگر هیچ راهی را برای مسیر زندگی نمی روند زیرا از مقصد دور می شوند و دیگر خدا را نمی یابند.
اگر کسی خداوند را یافت آنگاه همه آنچه را نیاز دارد پیدا کرده، این افراد وقتی برای نماز شب به هر دلیل بیدار نشوند بسیار ناراحت و اندهگین هستند که چه فرصت بزرگی را در طول عمر از دست داده اند.
اهل دل و اهل معرفت گناه نمی کنند، افزود: همه عالم در محضر خداوند است و انسان های اهل دل این موضوع را همیشه مدنظر دارند و بر اساس آیه قرآن گناه در برابر خداوند را دیوانگی و کاری بسایر غلط می دانند.
مرتبه اول احسن الخالقین در دنیا است که انسان بهترین مخلوق باشد و ارتباط با خداوند داشته و رابطه با نماز را تقویت کند.
بی توجهی به نماز عامل بسیاری از مشکلات است و کسانی که نسبت به اقامه نماز بی توجه هستند عاقبت به خیر نمی شوند و برای رفع مشکلات جامعه باید نسبت به اقامه نماز و دعا توجه داشته باشیم.
آیت الله العظمی حسین مظاهری
ادامه مطلب
بهشت و نماز شب
بهشت و نماز شب
بهشت و نماز شب
كانوا قليلاً من اللّيل ما يهجعون و بالاسحار هم يستغفرون.
آنها (پرهيزكاران) كمي از شبها را ميخوابيدند و در سحرگاهان استغفار ميكردند.«ذاريات ، 17 و 18»
پاداش سحر خيزان و نيكوكاران
آيات بعد به توضيح چگونگي نيكوكار بودن آنها پرداخته، سه وصف را از ميان اوصاف آنها بيان ميكند.
نخست اين كه: آنها كمي از شبها را ميخوابيدند» «كانوا قليلاً من الليل ما يهجعون».
(يهجعون) از ماده (هجوع) به معني خواب شبانه است.
بعضي گفتهاند منظور اين است كه آنها اكثر شب را بيدار بودند و كمي از شب را ميخوابيدند، و به اصطلاح همواره شب زندهدار بودند.
ولي از آنجا كه اين حكم به صورت يك دستور عمومي براي پرهيزكاران و محسنين بعيد به نظر ميرسد اين تفسير مناسب نيست، بلكه منظور اين است كه آنها كمتر اتّفاق ميافتاد تمام شب را بخوابند، و به تعبير ديگر (ليل) (شب) به صورت جنس و عموم در نظر گرفته شده.
بنابراين همه شب بخشي را بيدار بودند و به عبادت و نماز شب ميپرداختند و شبهايي را كه تماماً در خواب باشند و عبادت شبانه از آنها به كلّي فوت شود كم بوده است.
اين تفسير در حديثي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نيز نقل شده است.[1]
دومين وصف آنها را چنين بيان ميكند: آنها پيوسته در سحرگاهان استغفار ميكردند «و بالاسحارهم يستغفرون».
در آخر شب كه چشم غافلان در خواب است، و محيط از هر نظر آرام، قال و غوغاي زندگي مادّي فرو نشسته، و عواملي كه فكر انسان را به خود مشغول دارد خاموش است برميخيزند، و به درگاه خدا ميروند، در پيشگاه معبود به راز و نياز ميپردازند، نماز ميخوانند، و مخصوصاً از گناهان خود استغفار ميكنند.
بسياري معتقدند كه منظور از استغفار در اينجا همان نماز شب است، از اين جهت كه قنوت نماز وتر مشتمل بر استغفار است.
(اسحار) جمع (سحر) (بر وزن بشر) در اصل به معني پوشيده و پنهان بودن است، و چون در ساعات آخر شب پوشيدگي خاصّي بر همه چيز حاكم است (سحر) ناميده شده.
واژه (سحر) (بر وزن شعر) نيز به چيزي گفته ميشود كه چهره حقائق را ميپوشاند و يا اسرار آن از ديگران پوشيده است.
در روايتي در تفسير (درّ المنثور) آمده است كه پيغمبر گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود:
ان آخر الليل في التهجد احب الي من اوله، لان الله يقول و بالاسحارهم يستغفرون: آخر شب براي تهجد (نماز شب) نزد من محبوبتر است از آغاز آن، زيرا خداوند ميفرمايد: پرهيزكاران در سحرگاهان استغفار ميكنند.[2]
و در حديث ديگري از امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميخوانيم: (كانوا يستغفرون الله في الوتر سبعين مرة في السحر): (نيكوكاران بهشتي در نماز وتر به هنگام سحر هفتاد مرتبه از خدا طلب آمرزش ميكردند).[3]
ـ و در درّ منثور است كه ابن مردويه از انس روايت كرده كه گفت: رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: براي شب زندهداري و نماز شب آخر شب را بيشتر از اوّل شب دوست دارم چون خداي تعالي فرموده: «و بالاسحارهم يستغفرون».
و در همان كتاب است كه ابن مردويه از ابن عمر از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ روايت كرده كه در پاسخ كسي كه از معناي جمله «و بالاسحارهم يستغفرون» پرسيد، فرمود: يعني نماز ميخوانند.
ـ مؤلف: شايد تفسير استغفار به نماز از اين جهت است كه استغفار جزئي از نماز شب يعني نماز وتر است، همچنان كه در آيه: «و قرآن الفجران قرآن الفجر كان مشهوداً»[4] منظور از قرآن فجر همان نماز است.[5]
=============================
[1] . مرحوم طبرسي در مجمع البيان به اين حديث اشاره كرده است (ج 9، ص 155) در تفسير صافي نيز حديث از كافي به اين صورت نقل شده است: «كانوا اقل الليالي يفوتهم لا يقومون فيها» (تفسير صافي ذيل آيهي مورد بحث).
[2] . در المنثور، ج 6، ص 113.
[3] . نمونه ج 22، ص 321 ـ 322 ـ 323.
[4] . اسري / 78.
[5] . الميزان. ج 18 ص 586.
ادامه مطلب