ويژگي هاي يك نمازگزار واقعي چيست؟
ويژگي هاي يك نمازگزار واقعي چيست؟
در آيات و روايات براي نمازگزاران حقيقى، خصايص و ويژگى هاى زيادى مطرح گرديده از جمله در قرآن كريم به موارد ذيل اشاره گرديده:
- مداومت بر نماز«الذين هم على صلاتهم دائمون»[1]
- انفاق مال در راه خدا به محروم (والذين هم فى اموالهم حق معلوم للسائل و المحروم)[2]
- حفظ عفت درشهوت جنسى (والذين هم لفروجهم حافظون)[3]
- رعايت امانت و وفاى به عهد (والذين هم لاماناتهم و عهدهم راعون)[4]
- محافظت بر اوقات و شرايط نماز (و الذين هم على صلواتهم يحافظون)[5]
از معصومين عليهم السلام نيز رواياتي نقل گرديده كه از آن ها مي توان به ويژگي هاي نمازگزار واقعي پي برد از جمله:
امام صادق عليه السلام در روايتي فرموده اند:« خداوند تبارك و تعالي مي فرمايد: همانا نماز كسي را قبول مي كنم كه:
- دربرابر عظمتم تواضع كند و برايم خاكسار باشد.
- براي رضاي من از شهوت ها دوري جويد؛
- روزهايش را با ذكر من به شب رساند؛
- بر بندگانم فخري نفروشد؛
- گرسنگان را سير كند؛
- برهنگان را بپوشاند؛
- بر مصيبت ديدگان رحم كند؛
- بي پناهان را پناه دهد؛
اوست كه نور (بندگي اش) مانند خورشيد مي درخشد.» [6]
در روايت ديگري آن حضرت در خصوص تشخيص بين نمازگزار غيرواقعي از نمازگزار واقعي بيان داشته اند:« به طول ركوع و سجود شخص ننگريد (فريفته نگرديد) زيرا ممكن است به آن عادت كرده باشد و اگر ترك كند موجب وحشتش گردد، ليكن به راستي گفتار و اداي امانتش بنگريد.» [7]
پي نوشت :
[1] - معارج (70)، آيه 23
[2] - همان، آيات 24 و 25
[3] - مؤمنون(23)، آيه 5
[4] - همان، آيه 8
[5] - مؤمنون (23)، آيه 9
[6] - بحار الأنوار، ج66، ص 391
[7] - الكافي، ج2، ص 105
كتاب پرسش ها و پاسخ هاي نماز، سيد حسن موسوي (مركز تخصصي نماز)
منبع : مركز پاسخگويي به سوالات ديني انوارطاها
ادامه مطلب
چگونه فرزندم را به نماز عادت دهم؟
چگونه فرزندم را به نماز عادت دهم؟
چگونه باید فرزندان خود را به امر اقامه نماز عادت دهیم؟ اساساً روش برخورد مناسب با کودکان و نوجوانان در خصوص مسائل عبادی خاصه نماز چیست؟ کتاب(قرآن) و سنت در این باره چه میگوید؟
اینها بخشی از سۆالات و دغدغههای ذهنی خانوادههای متدین در رابطه با نماز فرزندان است که این مقال میکوشد با نگاهی به قرآن و تاکید بر اصول دانش تعلیم و تربیت بدانها پاسخ گوید.....
ادامه مطلب
دعاهای حضرت فاطمه علیهاالسلام بعد از نماز

فاطمه علیهاالسلام در پایان نماز علاوه بر تعقیبات با کلمات و جملات دیگری نیز به نیایش پروردگار می پرداخت.
او پس از نماز ظهر چنین می خواند:
«... یا من بابه مفتوح لداعیه، و حجابه مرفوع لراجیه، یا ساتر الأمر القبیح، و مداوی القلب الجریح، لا تفضحنی فی مشهد القیامة بموبقات الآثام، و لا تعرض بوجهک الکریم عنّی من بین الأنام، یا غایة المضطرّ الفقیر، و یا جابر العظم الکسیر، هب لی موبقات الجرائر، و اعف عن
فاضحات السّرائر، و اغسل قلبی من وزر الخطایا، و ارزقنی حسن الاستعداد لنزول المنایا...».
بعد از نماز عصر این گونه دعا می کرد:
«اللّهمّ انزع العجب و الرّیاء و الکبر و البغی و الحسد و الضعف و الشّک و الوهن و الضّرّ و الاسقام و الخذلان و المکر و الخدیعة و البلیة و الفساد مِنْ سمعی و بصری و جمیع جوارحی، و خذ بناصیتی الی ما تحبّ و ترضی، یا ارحم الرّاحمین...».
پس از انجام نماز مغرب به درگاه الهی عرضه می داشت:
«ربّ ارحم عند فراق الأحبّة صرعتی، و عند سکون القبر وحدتی، و فی مفازة القیامة غربتی، و بین یدیک موقوفا للحساب فاقتی، ربّ أستجیر بک من النار فأجرنی، ربّ أعوذ بک من النّار فأعذنی، ربّ أفزع الیک من النّار فأبعدنی، ربّ أسترحمک مکروبا فارحمنی، ربّ أستغفرک لما جهلتُ فاغفر لی، ربّ قد أبرزنی الدّعاء للحاجة الیک فلا تؤیسنی، یا کریم ذا الآلاء و الاحسان....»
و بعد از نماز عشاء با این عبارت نورانی دعا می کرد:
«اللّهمّ انّی أسألک باسمک المخزون الطّیب الطّاهر الّذی قامت به السّموات و الأرض، و اشرقت له الظُّلَم، و سبّحت له الملائکة، و وجلت عنه القلوب، و خضعت له الرّقاب، و أحییت به الموتی، أن تغفر لی کلّ
ذنب أذنبته، فی ظلم اللّیل و ضوء النّهار، عمدا أو خطأً، سرّا أو علانیةً، و أن تهب لی یقینا و هدیا و نورا و علما و فهما، حتّی أقیم کتابک، و أحلّ حلالک، و أحرّم حرامک، و أودی فرائضک، و أقیم سنّة نبیک محمّد...».
از آنجا که دعاهای حضرت فاطمه علیهاالسلام گنجینه ای از معارف و مکارم اخلاقی است، به یادآوری برخی از آنها را می پردازیم.
آن حضرت پیرامون «قناعت» و «عاقبت به خیری» چنین دعا می کند:
«اللّهمّ قنّعنی بما رزقتنی، و استرنی و عافنی أبدا ما أبقیتنی، و اغفر لی و ارحمنی اذا توفّیتنی، اللّهمّ لا تعینی فی طلب ما لم تقدّر لی، و ما قدّرته علی فاجعله میسّراً سهلاً، اللّهمّ کاف عنّی والدی و کلّ من له نعمة علی خیر مکافاة، اللّهمّ فرّغنی لما خلقتنی له، و لا تشغلنی بما تکفّلت لی به، اللّهمّ ذلّل نفسی، و عظّم شأنک فی نفسی، و ألهمنی طاعتک، و العمل بما یرضیک، و التّجنّب لما یسخطک، یا أرحم الرّاحمین».
و در ارتباط با خشنودی او نسبت به قضای الهی می خواند:
«اللّهمّ بعلمک الغیب، و قدرتک عن الخلق، أحینی ما علمت الحیاة خیرا لی، و توفّنی اذا کانت الوفاة خیرا لی، اللّهمّ انّی أسألک کلمة الاخلاص، و خشیتک فی الرّضا و الغضب، و القصد فی الغنی و الفقر، و أسألک نعیما لا ینفد، و أسألک قرّة عین لا تنقطع، و أسألک الرّضا بالقضاء، و أسألک برد العیش بعد الموت، و أسألک النّظر الی وجهک، و
الشّوق الی لقائک من غیر ضرّاء مضرّة و لا فتنة مظلّة، اللّهمّ زینّا بزینة الایمان، و اجعلنا هداة مهدیین یا ربّ العالمین».
و «دعای نور»ی که از آن حضرت است، بنا به گفته سلمان: «کرامت و معجزه می آفریند». سلمان می گوید:
فاطمه به من کلامی آموخت که پدر بزرگوارش به او آموخته بود و فرموده بود: هر که صبح و شب این دعا را بخواند و بر خواندن این دعا مراقب باشد، هرگز حرارتِ تب بر جان و جسمش جاری نخواهد شد. و دعا، چنین است:
«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، بسم اللّه النّور، بسم اللّه نور النّور، بسم اللّه نور علی نور، بسم اللّه هو مدبّر الأمور، بسم اللّه الّذی خلق النّور من النّور، الحمد للّه الّذی خلق النّور من النّور، و أنزل النّور علی الطّور، فی کتاب مسطور، فی رقّ منشور، بقدر مقدور، علی نبی محبور، الحمد للّه الّذی هو بالعزّ مذکور، و بالفخر مشهور، و علی السّرّاء و الضّرّاء مشکور، و صلّی اللّه علی سیدنا محمّد و آله الطّاهرین».
این گونه «سیمای فاطمه» بر آسمان دعا، نیایش، عرفان و عبادت می درخشد. به راستی، او هماره اسوه و الگوست برای همه انسان ها!
آنگاه که فاطمه در محراب عبادت می نشست، فروغ وجود ملکوتی اش آسمان را نور باران می ساخت. از این رو، خداوند به ملائکه می فرمود:
«ای فرشتگان! بنگرید به بهترین بنده من فاطمه. او در مقابل من ایستاده، و از خوف من تمامی وجودش می لرزد و با تمامی حضور، به عبادت من روی آورده است».
او به هنگام عبادت آن چنان در عظمت حق غرق می شد و از خود بی خود می گردید که از یاد عزیزان و فرزندانش نیز غافل می گشت؛ از همین رو، خداوند فرشته ای را می فرستاد تا گهواره فرزندان او را حرکت دهد.
او در شب زفاف، از علی علیه السلام تقاضا کرد که با هم به نماز بایستند و در این شب خدا را عبادت کنند.
و آنگاه که رسول خدا صلی الله علیه و آله از او پرسید: «دخترم! اکنون فرشته وحی در کنار من است و از جانب خدا پیام آورده و هر چه بخواهی، انجام می پذیرد». فاطمه عرض کرد:
«یا ابتاه شغلتنی عن المسألة لذةُ خدمته، لا حاجة لی غیر لقاء ربّی الکریم فی دار السّلام
آری، عبادت، ذکر، نیایش، دعا، تسبیح و تقدیس فاطمه علیهاالسلام مکتبی است فراروی دوستان آن مدل و اسوه آسمانی تا با سرمشق و الگو قرار دادن وی در پرتو «عبادت خالصانه» روح و جان خود را از زنگار هر
آلودگی پاک نمایند و به مقام فیض حضور نائل گردند. ان شاءاللّه.
ادامه مطلب
تفسیر صمد
تفسیر صمد
وهب قرشی می گوید: امام صادق علیه السلام، امام باقر علیه السلام از امام سجاد علیه السلام برایم نقل نمود که فرمود: اهل بصره به امام حسین علیه السلام نامه ای نوشتند و در آن از معنی صمد سوال نمودند، حضرت علیه السلام در پاسخ نوشت: به نام خداوند بخشنده مهربان، اما بعد، در قرآن گفتگو و مجادله نکنید و بدون آگاهی در آن سخن مگویید، از جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم می فرمود: هر کس بدون علم در قرآن سخن گوید جایگاهش را در آتش آماده کند، (بدانید که) خدای سبحان خود تفسیر الصمد را فرمود است: نه زاییده است و نه زاده شده، و نه هیچ کس همتای اوست.
نه زاییده است: (یعنی از آن رو که او محیط، به اول و آخر و ظاهر و باطن وجود و شئون وجودی همه است پس) چیزی از او بیرون نیاید (و منفصل نشود) نه چیز متراکم و انبوه مرئی و مادی همچون نوزاد (هر جانداری)، و اشیاء متراکم و انبوه (مادی و مرئی) دیگر که از پدیده ها خارج می شود، و نه چیز مجرد (لطیف و نامرئی) همچون جان (و روح)، و نیز حالات گوناگون از قبیل چرت و خواب و تردید و نگرانی و اندوه و شادی و خنده و گریه و ترس و امید و آرزو و آزادگی و گرسنگی و سیری (که عوارض عالم نقص و محدودیت اند، هیچ کدام) از او منشعب نگردند (و سر نزنند، پس ذات کبریایی) او بلند (منزلت و منزه) است از اینکه (همانند اشیاء دستخوش تحولات گردد و) چیزی از او بیرون شود و منفصل گردد، چه مادی چه مجرد.
و نه زاییده شده است (یعنی باز به همان دلیل که محیط است پس) از چیزی منفصل و زاده نشده است، آنگونه که اشیاء متراکم و انبوه (مرئی و مادی) از عناصر اولیه خود، زاده و بیرون شوند از قبیل جماد از جماد، جاندار از جاندار، گیاه از زمین، آب از چشمه ها، میوه ها از درختان و یا اشیاء نامرئی از پایگاه های اولیه خود بیرون زنند از قبیل دیدن از چشم و شنیدن از گوش و بوییدن از بینی و چشیدن از کام و سخن از زبان و شناخت و تمیز از عقل و آتش از سنگ، نه، (ذات کبریایی او اینگونه نیست) بلکه اوست خدای صمد نه از چیزی جدا شده، نه در چیزی جای گرفته و نه بر چیزی قرار یافته است (که اینها همه نشانه نقص و محدودیت است). او به وجود آورنده و آفریدگار همه چیز (از پیدا و ناپیدا و ملک و ملکوت) است، و همه را با قدرت مطلقه خود پدید آورده است، با مشیت او هر آنچه به منظور فنا آفریده است، نابود می شود، و با علم او هر آنچه برای بقاء خلق نموده است، باقی می ماند، این است (ویژگی های) خدایی که نه زاییده است و نه زاده شده است، دانای پنهان و آشکار، بلند مرتبه و والا منزلت، و او را هیچ همتایی نیست (زیرا ذات مقدس او که هویت مطلقه است، تکرر بردار نیست، او یگانه است).
حضرت امام محمد باقر، از امام زین العابدین، از امام حسین علیه السلام نقل نموده که فرمود: صمد آن است که (همه عوالم غیب و شهادت و ملک و ملکوت را احاطه دارد و از هیچ ریز و درشت و پیدا و ناپیدایی) میان تهی نیست، و صمد آن است که سیادت (و ربوبیت) او تمام (و کامل) است، صمد آن است که نه می خورد، و نه می آشامد. صمد آن است که نمی خوابد، و صمد آن وجود همیشگی است که پیوسته بوده و پیوسته خواهد بود.(1)
1) فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه السلام، ص 637.
نماز و عبادت امام حسین علیه السلام
نویسنده : عباس عزیزی
ادامه مطلب