علل ترک نماز و عبادت در خانواده

علل ترک نماز و عبادت در خانواده

خانواده، یکی از مهم ترین نمادهای اجتماعی است که در سازندگی و شکوفایی و یا تخریب شخصیت انسان بسیار مؤثر است. از آن جا که بخش زیادی از شخصیت تربیتی انسان در دوران کودکی شکل می گیرد، خانواده از مهم ترین عواملتربیتی انسان ها به شمار می آید؛ زیرا کودک از آغاز تولد، با اعضای خانواده به سر می برد و بیش ترین همانندسازی و الگوبرداری را در دوران کودکی از اهل خانواده، به ویژه پدر و مادر می گیرد. انسان ها به ویژه کودکان، همواره در حال همانندسازی و تأثیر پذیری از محیط و افراد هستند. بههمین دلیل، رفتار کودکان بیشتر از همه به رفتار پدر و مادر و اهل خانواده شباهت دارد.

بی توجهی والدین به نماز خود

یکی از مهم ترین علل خانوادگی نمازگریزی، این است که خود پدر و مادر به نماز توجه نکنند و یا نماز نخوانند. در خانواده ای که پدر و مادر به نماز خود اهمیت نمی دهند و نماز را در آخر وقت، بدون رعایت آداب ظاهری و باطنی به جا می آورند و هیچ گاه در مسجد حاضر نمی شوند، نمی توان انتظار داشت که فرزندان نمازگزاری تربیت شوند.
وجود الگویی برای به جا آوردن نماز در منزل، نقش اساسی در معنوی شدن کودکان دارد، چه بسا دیده می شود کودکان برای تقلید از پدر و مادر، همراه آن ها نماز می خوانند. بسیاری از افراد علت ترک نماز را نداشتن الگویی در منزل می دانند و می گویند: «علت ترک نماز ما، دلیل خاصی ندارد و تنها چون پدر و مادر و اهل منزل، نماز خوان نیستند، ما هم به پیروی از آن ها نماز نمی خوانیم».
با این وجود، می توان گفت که بزرگ ترین عامل نمازگریزی، بی توجهی اعضای خانواده به نماز است.

بی توجهی والدین به نماز فرزندان

گاهی ممکن است پدر و مادر نماز بخوانند، ولی به نماز فرزندانشان اهمیت ندهند و شیوه های درستی را برای تربیت دینی فرزندانشان در نظر نگیرند.بی توجهی والدین در دو زمینه نمود دارد:

الف) نبودن جو معنوی در منزل

از علل ترک عبادت، به ویژه نماز، وجود فضای آلوده و فساد حاکم بر منزل است. فضای خانه باید زمینه مناسب را برای گرایش فرزندان به ارزش های دینی فراهم سازد. ممکن است پدر و مادر نماز بخوانند، ولی بین نماز و دیگر اعمالشان هماهنگی نباشد و فضای منزل به شکلی باشد که اعمال ضد ارزش های اخلاقی در آن انجام شود. پدر و مادر، بدون این که متوجه باشند، محیط خانه را به سمتی می برند که فرزندان تمایلی برای خواندن نماز نداشته باشند. چگونه ممکن است در خانه ای که نوارهای موسیقی مبتذل گوش داده می شود، فیلم های گمراه کننده و فاسد دیده می شود و به مظاهر دینی توجه نمی شود، روح عبادت و بندگی وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، در این موارد پدر و مادر فقط نمازهای ظاهری می خوانند و به آن پای بند نیستند.
نتیجه آن که باید مدیران منزل (پدر و مادر)، نه تنها عامل خلأ معنوی محیط منزل نباشند، بلکه برای حاکم کردن روح معنویت در فضای خانه بکوشند و نیایش و برنامه های مذهبی و تربیتی را در منزل اجرا کنند.

ب) اعمال روش نادرست

امروز، بیش و پیش از آن که نیازمند دانش تربیتی باشیم، نیازمند روش و منش مناسب هستیم. طراحی شیوه ای نو، جذاب، ساده و هماهنگ با دنیای کودک و نوجوان، ضرورت کار با نسل نوشکفته امروز است. رفتارهای بشارت آفرین و پرهیز از رفتار نفرت زا، شیوه و سیره ای مطمئن در دعوت فرزندان به سوی نماز است.برقراری یک رابطه عاطفی در این مسیر، بسیار لازم و مفید است.
گاهی علّت ترک نماز در بعضی از نوجوانان و جوانان، سخت گیری ها و فشارهای بی اندازه و غیر منطقی پدر ومادر است و این واقعیتی است که در بعضی از بی نمازها دیده می شود. رفتار خشونت آمیز با تحکّم و زورگویی در تمام موضوعات تربیتی، به ویژه معنویات، نه تنها اثر مثبت و سازنده ندارد، بلکه چه بسا نتیجه ناشایست بر جا می گذارد و باعث بریدگی و ترک کامل معنویات می شود.
وجود برخی سهل انگاری ها در نوجوانان و یا بازی گوشی کودکان در نماز، نباید با خشونت و رفتار تند والدین همراه باشد، بلکه ایجاد فضای معنوی، افزایش آگاهی، وجود رابطه عاطفی بین پدر و مادر و فرزندان، بهترین راه برطرف کردن این موارد است.
پدر و مادر باید با به کارگیری روش های درست، فرزندان را به انجام اعمال دینی دعوت کنند و به جای زور و خشونت از روش های درست، مانند برهان، تشویق، امید، تکریم و آشنا کردن فرزندان با الگوها و متخصصان مذهبی و دعوت به مطالعه کتاب هایی که در زمینه نماز نوشته شده اند و روش های مناسب دیگر استفاده کنند.
پدر و مادر، با انجام نماز در مقابل چشمان فرزندان، آن ها را به نماز دعوت کنند. دعوت کردن فرزندان به نماز صبح، خیلی مهم و حساس است و نباید به گونه ای باشد که فرزندان از نماز، خاطره بدی داشته باشند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
وای بر فرزندان آخرالزمان از شیوه ناپسند پدرانشان!
عرض شد: یا رسول الله!پدران مشرکشان؟ فرمود: خیر، بلکه پدران مسلمانی که چیزی از فرایض اسلامی و معارف دینی را به فرزندانشان نمی آموزند.1


 

ادامه مطلب


[ شنبه 29 اسفند 1394  ] [ 7:52 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

ثواب وضو و اعمال خاص آن

ثواب وضو و اعمال خاص آن

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%88%D8%B6%D9%88/%D9%88%D8%B6%D9%886.JPG

پاداش خشک کردن و خشک نکردن دست و صورت با دستمال پس از وضو
«عن إبراهیم بن محمد بن حمران عن أبیه عن أبی عبد الله ع قال من توضأ و تمندل کتبت له حسنة و من توضأ و لم یتمندل حتى تجف وضوؤه کتبت له ثلاثون حسنة؛ ابراهیم بن محمد بن حمران از پدرش از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: هر کس وضو بگیرد و دست و صورت خود را با دستمال خشک کند یک حسنه براى او نوشته مى شود، و هر کس وضو بگیرد و دست و صورت خود را با دستمال خشک نکند تا آنکه آب وضویش خشک شود سى حسنه براى او نوشته خواهد شد».

پاداش وضو براى نماز مغرب و نماز صبح
«عن سماعة بن مهران قال قال أبو الحسن موسى ع من توضأ للمغرب کان وضوؤه ذلک کفارة لما مضى من ذنوبه فی نهاره ما خلا الکبائر و من توضأ لصلاة الصبح کان وضوؤه ذلک کفارة لما مضى من ذنوبه فی لیلته ما خلا الکبائر؛ سماعه بن مهران از حضرت ابوالحسن موسى بن جعفر (ع) نقل کرده است که فرمود: هر کس براى نماز مغرب وضو بگیرد، وضویش کفاره گناهان گذشته روز اوست بجز گناهان کبیره، و هر کس براى نماز صبح وضو بگیرد، وضویش کفاره گناهان گذشته شب اوست بجز گناهان کبیره».

پاداش باز گذاشتن چشمها هنگام وضو
«عن ابن عباس قال قال رسول الله ص افتحوا عیونکم عند الوضوء لعلها لا ترى نار جهنم؛ از ابن عباس نقل شده است که پیامبر خدا (ص) فرمود: چشمان خود را هنگام وضو باز بگذارید، باشد که آتش دوزخ را نبیند».

پاداش تجدید وضو
«عن أبی قتادة عن الرضا ع قال تجدید الوضوء لصلاة العشاء یمحو لا و الله و بلى و الله؛ ابوقتاده از امام رضا (ع) نقل کرده است که فرمود: تجدید وضو براى نماز عشا، گناه قسم خوردن به «لا و الله» و «بلى و الله» را محو مى کند».
«عن المفضل بن عمر عن أبی عبد الله ع قال من جدد وضوءه لغیر صلاة جدد الله توبته من غیر استغفار؛ مفضل بن عمر از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: هر کس وضوى خود را براى غیر نماز تجدید کند، خداوند توبه او را بى آنکه استغفار کرده باشد مى آمرزد».

پاداش کسى که با وضو به بستر خواب رود
«عن محمد بن کردوس عن أبی عبد الله ع قال من تطهر ثم آوى إلى فراشه بات و فراشه کمسجده؛ محمدبن کردوس از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: هر کس وضو بگیرد و به بستر خواب رود، بسترش به هنگام خواب مانند جایگاه سجده او خواهد بود».

منـابـع

شیخ صدوق- ثواب الأعمال و عقاب الأعمال- صفحه 15-18

محمدبن علی ابن بابویه- پاداش نیکیها و کیفر گناهان- ترجمه انصاری- صفحه 35-41

 


ادامه مطلب


[ جمعه 28 اسفند 1394  ] [ 11:52 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

پاداش کسى که مانند امیر مؤمنان (ع) وضو بگیرد و مانند او ذکر خدا کند

پاداش کسى که مانند امیر مؤمنان (ع) وضو بگیرد و مانند او ذکر خدا کند

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%85%D9%87%D8%B1%20%D9%88%20%D8%AA%D8%B3%D8%A8%DB%8C%D8%AD/%D8%AC%D8%A7%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2%20%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85.jpg

«عن عمه عبد الرحمن بن کثیر الهاشمی مولى محمد بن علی عن أبی عبد الله ع قال بینا أمیر المؤمنین ع ذات یوم جالسا مع ابن الحنفیة إذ قال یا محمد ائتنی بإناء فیه ماء أتوضأ للصلاة فأتاه محمد بالماء فأکفأ بیده الیمنى على یده الیسرى ثم قال بسم الله الحمد لله الذی جعل الماء طهورا و لم یجعله نجسا قال ثم استنجى فقال اللهم حصن فرجی و أعفه و استر عورتی و حرمنی على النار ثم تمضمض فقال اللهم لقنی حجتی یوم ألقاک و أطلق لسانی بذکرک ثم استنشق فقال اللهم لا تحرم علی ریح الجنة و اجعلنی ممن یشم ریحها و روحها و ریحانها و طیبها قال ثم غسل وجهه فقال اللهم بیض وجهی یوم تسود فیه الوجوه و لا تسود وجهی یوم تبیض فیه الوجوه ثم غسل یده الیمنى فقال اللهم أعطنی کتابی بیمینی و الخلد فی الجنان بیساری و حاسبنی حسابا یسیرا ثم غسل یده الیسرى فقال اللهم لا تعطنی کتابی بشمالی و لا تجعلها مغلولة إلى عنقی و أعوذ بک من مقطعات النیران ثم مسح رأسه فقال اللهم غشنی برحمتک و برکاتک و عفوک قال ثم مسح رجلیه فقال اللهم ثبتنی على الصراط یوم تزل فیه الأقدام و اجعل سعیی فیما یرضیک عنی یا أرحم الراحمین ثم رفع رأسه فنظر إلى محمد فقال یا محمد من توضأ مثل وضوئی و قال مثل قولی خلق الله عز و جل من کل قطرة ملکا یقدسه و یسبحه و یکبره و یکتب الله تعالى له ثواب ذلک إلى یوم القیامة؛ عبدالرحمن بن کثیر هاشمى از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: روزى امیر مؤمنان (ع) با فرزندش محمد حنفیه نشسته بود، به او فرمود: اى محمد، ظرف آبى براى من حاضر کن تا براى نماز وضو بگیرم. محمد ظرف آبى آورد، و حضرت با دست راست خود آب را بر دست چپ ریخت و گفت: به نام خدا، و ستایش از آن خداوندى است که آب را پاک و پاک کننده قرار داد و آن را نجس قرار نداد. سپس استنجا کرد و گفت: خدایا، دامن مرا از خیانت مصون دار و آن را از عفت برخوردار کن، و عورتم را بپوشان، و مرا بر آتش دوزخ حرام گردان. محمد مى گوید: سپس آب را در دهان خود گردانید و گفت: خدایا، حجت مرا در روزى که تو را ملاقات مى کنم به من بیاموز، و زبانم را به ذکر و سپاس خود گویا کن. آنگاه آب در بینى خود کرد و گفت: خدایا، بوى بهشت را بر من حرام مگردان، و مرا از کسانى قرار ده که از بوى آن و از راحتیها و گلها و عطرهاى آن بهره مى برند. محمد مى گوید: پس از آن صورت خود را شست و گفت: خدایا، چهره مرا در روزى که چهره ها سیاه مى گردد سفید گردان، و چهره ام را در روزى که چهره ها سفید مى شود سیاه مگردان. سپس دست راست خود را شست و گفت: خدایا، نامه عمل مرا به دست راستم ده، و برات جاودانگى در بهشت را به دست چپم ده، و حساب مرا آسان گیر. سپس دست چپش را شست و گفت: خدایا، نامه عمل مرا به دست چپم و از پشت سرم مده، و دستم را به گردنم غل مکن، و از لباسهاى آتشین دوزخ به تو پناه مى برم. آنگاه سرش را مسح کرد و گفت: خدایا، رحمت و برکت و گذشت خود را بر من فرو ریز. سپس پاهاى خود را مسح کرد و گفت: خدایا، گامهاى مرا بر صراط ثابت بدار در روزى که گامها در آن مى لغزد، و تلاش مرا در چیزى که باعث خشنودى تو از من است قرار ده، اى مهربان ترین مهربانان. پس از آن سرش را بلند کرد و به محمد نظر افکند و فرمود: اى محمد، هر کس مانند من وضو بگیرد و مانند آنچه را که من گفتم بگوید، خداوند از هر قطره آب وضویش فرشته اى خلق مى کند که تقدیس و تسبیح و تکبیر خدا کند، و پاداش آن را تا روز قیامت براى او مى نویسد».

منـابـع

شیخ صدوق- ثواب الأعمال و عقاب الأعمال- صفحه 15-18

محمدبن علی ابن بابویه- پاداش نیکیها و کیفر گناهان- ترجمه انصاری- صفحه 35-41

 


ادامه مطلب


[ جمعه 28 اسفند 1394  ] [ 11:48 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

ثواب انگشتر عقیق به دست کردن

ثواب انگشتر عقیق به دست کردن

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D9%86%D8%A7%D9%85/%D9%85%D9%87%D8%B1%20%D9%88%20%D8%AA%D8%B3%D8%A8%DB%8C%D8%AD/%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%B4%D8%AA%D8%B1.jpg

1- «عن الحسین بن خالد عن الرضا ع قال قال أبو عبد الله ع من اتخذ خاتما فصه عقیق لم یفتقر و لم یقض له إلا بالتی هی أحسن؛ حسین بن خالد از امام رضا (ع) نقل کرده است که امام صادق (ع) فرمود: کسى که انگشترى به دست خود کند که نگین آن عقیق باشد، (به برکت آن) تنگدست نخواهد شد، و حاجتهایش برآورده نمى شود مگر به بهترین صورت».
2- «عن عبد الرحیم القصیر قال بعث الوالی إلى رجل من آل أبی طالب فی حیاته [جنایة فمر بأبی عبد الله ع فقال أتبعوه بخاتم عقیق قال فأتبع بخاتم عقیق فلم یر مکروها؛ عبدالرحیم قصیر نقل مى کند که: حاکمى، مردى از خاندان ابوطالب را به اتهام جرمى احضار کرد، به امام صادق (ع) برخورد، حضرت فرمود که: انگشترى عقیق همراه او باشد، فرمان بردند و گزند حاکم به آن مرد نرسید».
3- «عن عمر بن [أبى المقدام عن أبی جعفر ع قال مر به رجل مجلود فقال أین کان خاتمه العقیق أما إنه لو کان علیه ما جلد؛ عمرو بن ابى مقدام نقل کرده است: مردى که تازیانه خورده بود، به امام محمد باقر (ع) برخورد، حضرت فرمود: انگشترى عقیق او کجا بود؟ همانا اگر با او بود، تازیانه نمى خورد».
4- «و روی فی حدیث آخر قال أبو عبد الله ع العقیق حرز فی السفر؛ و در حدیث دیگرى از امام صادق (ع) روایت شده است که: عقیق ایمنى است در سفر».
5- «عن الحسین بن مزید عن أبی عبد الله جعفر بن محمد عن أبیه عن آبائه عن أمیر المؤمنین ع قال تختموا بالعقیق یبارک الله علیکم و تکونوا فی أمن من البلاء؛ حسین بن مزید از امام صادق (ع)، و آن حضرت از پدران بزرگوارش (ع) از امیر مؤمنان على (ع) نقل کرده است که فرمود: انگشترى عقیق به دست کنید که خدا شما را برکت دهد، و از بلا در امان باشید».
6- «و بهذا الإسناد قال شکا رجل إلى رسول الله ص أنه قطع علیه الطریق فقال له هلا تختمت بالعقیق فإنه یحرز من کل سوء؛ و به همین سند روایت شده است که مردى نزد رسول خدا (ص) شکایت کرد که راهزنان راه را بر او گرفته اند، حضرت به او فرمود: چرا انگشترى عقیق در دست نداشتى؟ زیرا انگشترى عقیق انسان را از هر گزندى مصون مى دارد».
7- «و فی حدیث آخر قال أبو جعفر ع من تختم بالعقیق لم یزل ینظر الحسنى ما دام فی یده و لم یزل علیه من الله عز و جل واقیة؛ و در حدیث دیگرى امام محمد باقر (ع) فرموده است: کسى که انگشترى عقیق در دست کند، -تا زمانى که آن را در دست داشته باشد- همواره نیکى مى بیند، و پیوسته نگهبانى از جانب خداوند او را محافظت مى کند».
8- «عن عقیل بن المتوکل المکی یرفعه عن جعفر بن محمد عن أبیه عن جده ع قال من صاغ خاتما عقیقا فنقش فیه محمد نبی الله و علی ولی الله وقاه الله میتة السوء و لم یمت إلا على الفطرة؛ عقیل بن متوکل مکى -بى آنکه راویان پیش از خود را نام ببرد- از امام صادق (ع)، و آن حضرت از پدرش از جد بزرگوارش (ع) نقل کرده است که فرمود: کسى که بر خاتم عقیق انگشترى خود این نقش را حک کند: «محمد نبى الله و على ولى الله» خداوند او را از مرگ بد در امان مى دارد و نمى میرد مگر بر فطرت».
9- «عن علی بن محمد بن إسحاق الشیبانی رفعه إلى أبی عبد الله ع قال ما رفعت کف إلى الله عز و جل- أحب إلیه من کف فیها عقیق؛ على بن محمد -بى آنکه از راویان پیش از خود نام ببرد- از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: هیچ دستى که به درگاه خداوند دراز مى شود محبوبتر از دستى که بر آن انگشترى عقیق باشد، نیست».
10- «عن الحسین بن علی بن بنت إلیاس الخزاز عن الرضا ع قال من ساهم بالعقیق کان سهمه الأوفر؛ حسن بن على بن بنت الیاس خزاز از امام رضا (ع) روایت کرده است که فرمود: کسى که با عقیق در قرعه شرکت کند (قرعه را با دستى که انگشترى عقیق در آن است، درآورد) بهره بیشترى نصیب او خواهد شد».
11- «عن زیاد العبدی عن موسى بن جعفر عن أبیه جعفر بن محمد عن أبیه محمد بن علی عن أبیه علی بن الحسین عن أبیه الحسین بن علی ع قال لما خلق الله عز و جل موسى بن عمران کلمه على طور سینا ثم اطلع على الأرض اطلاعة فخلق من نور وجهه العقیق ثم قال آلیت بنفسی على نفسی ألا أعذب کف لابسه إذا تولى علیا بالنار؛ زیاد قندى از حضرت موسى بن جعفر، از پدران بزرگوارش (ع) از حسین بن على (ع) روایت کرده است که فرمود: هنگامى که خداوند، موسى بن عمران را آفرید و در طور سینا با او سخن گفت، بر زمین نظرى افکند و از نور روى خود، عقیق را آفرید، آنگاه فرمود: بحق خودم بر خود لازم کردم که کسى را که (انگشترى) عقیق دست کند، به آتش عذاب نکنم، به شرط آنکه على (ع) را دوست داشته باشد».

منـابـع

شیخ صدوق- ثواب الأعمال و عقاب الأعمال- صفحه 173-176 و 180

محمدبن علی ابن بابویه- پاداش نیکى‏ها و کیفر گناهان- صفحه 440 -446 و 455

 


ادامه مطلب


[ جمعه 28 اسفند 1394  ] [ 11:38 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]