هيچ وقت از نماز جدا نشويم؟

29126592618968282235.jpg

هيچ وقت از نماز جدا نشويم؟

مقدمه:حضور قلب وتوجه در هر عبادتي مخصوصاً در نماز يكي از مسائلي است كه در آيات و روايات شريف به آن توصيه شده است و حضور قلب را امري ضروري و با ارزش تلقي كرده‌اند و در مقابل، نماز بدون توجه و حضور قلب مذمت شده است. قرآن كريم در توصيف مؤمنان مي‌فرمايد:
الّذين هُم في صَلاتِهِم خاشعون(1). كساني كه در نمازشان خاشع هستند و حضور قلب دارند.
از رسول گرامي اسلام روايت است كه: «عبادت كن خداي را چنان كه گويا او را مي‌بيني. و اگر تو او را نمي بيني او تو را مي‌بيند».(2)
راههاي كسب حضور قلب و توجه در نماز:راه‌هاي كسب حضور قلب زياد است كه به چند نمونه اشاره مي‌شود:
1. كنترل حواس ظاهرينمازگزار بايد چشم و گوش خود را كنترل كند و نگاه خود را به محل سجده متمركز كند و توجهي به اطراف نداشته باشد تا توجه بيشتري حاصل گردد. و در شرع مقدس اسلام سفارش شده كه انسان در مقابل تصاوير يا چيزهايي كه جلب توجه مي‌كنند نماز نخواند و اين كار مكروه است، و شايد كراهت آن به خاطر اين است كه موجب حواس پرتي نمازگزار مي گردد. امام خميني مي‌فرمايد: مانع حضور قلب در عبادت، تشتّت خاطر و عدم كنترل محركهاي حسي و خارجي مي‌باشد و اگر چشم و گوش كنترل شود، توجه بيشتري حاصل مي‌گردد.(3)
2. دوري از گناه و معصيتگناه و معصيت دل را تاريك و تيره مي‌كند و نورانيت و صفاي دل و روح را ضايع مي‌گرداند و لذا شما دوست عزيز بايد خود را از معصيت و نافرماني دور كنيد تا حضور معنوي و الهي ايجاد شود و باصفاي دل به ديدار محبوب بشتابد. علي ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايد: «علي قدر قوّة الدّين يكونُ خُلوصُ النيّة». اخلاص و صفاي آدمي به ميزان استحكام دينداري اوست.(4)
3. ياد مرگ و قيامتاز اموري كه در پيدايش حضور قلب مؤثر است ياد مرگ و القاي اين مطلب كه شايد «اين نماز آخرم» است، اگر انسان به فكر مردن باشد و معتقد باشد كه هر لحظه امكان وقوع مرگ هست و شايد اين نماز وداع باشد، نماز را به بهترين وجه به جا مي‌آورد.
اگر نماز گزار قبل از تكبيرة الاحرام نماز، مرگ خويش و آخرت خويش و ايستادن در عرصه‌هاي محشر را به ياد آورد و فرياد و وحشت همگاني روز رستاخيز را با خود بازگو كند و دلش را متوجه آن كند، در نماز حضور قلب خاصي پيدا خواهد كرد.(5)
امام صادق ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايند:‌ «هنگامي كه نماز واجب را مي‌خواني در وقتش بخوان مانند كسي كه نماز وداع مي‌خواهد و مي‌ترسد ديگر توفيق نماز پيدا نكند».(6)
4. دوري از پرورش و پرستش هواهاي نفسانيآن چه انسان را وادار به خضوع و زانو زدن بر در خانة خلائق مي‌نمايد آرزوها، هواها و محبت دنياست و اگر آرزو محدود گردد و هواها سركوب شود و محبت دنيا مهار گردد، دل به معبود واقعي مي‌سپارد و در نماز هم دل به عظمت او مي‌سپارد. آن كس كه حبّ دنيا و رياست و هر چه غيرخداست بر قلب او غالب گردد، تمام حركاتش چنين صفت و نشان غير خدايي را به خود مي‌گيرد، بنابراين جز اندكي از عبادات و نماز و روزه او ره به سلامت نمي‌برد و لذا راه رسيدن به اخلاص و حضور دل، بريدن از طمع دنيا و محض آخرت شدن است.(7)
5. اهميت دادن به نمازاز اسباب حضور قلب كه اكثر علما به آن اشاره كرده‌اند، اهتمام واهميت دادن آدمي به نماز است، چرا كه يكي از امور فطري آن است كه قلب، به امور مهم توجه مي‌كند، چنان چه در زندگي خود، آن چه براي ما پراهميت و مهم جلوه كند، طريقة برخورد با آن هم جدي است. لذا نماز هم به هر مقدار در نظر نماز گزار مهم جلوه كند، به همان تناسب توجه و حضور قلب در نماز به وجود مي‌آيد.(8)
خلاصه اين كه انسان براي حضور قلب و توجه قلبي در نماز بايد مسائل زيادي را مد نظر قرار دهد و دل در گرو محبت الهي داشته باشد.

پاورقی:

1. مؤمنون، 2.
2. موسوي خميني، روح الله، آداب نماز، موسسه انتشارات تنظيم و نشر آثار امام خميني، 1370، ص 38.
3. موسوي خميني، روح الله، آداب نماز، موسسه انتشارات تنظيم و نشر آثار امام خميني، 1370، ص 43.
4. عبدالرحمن محمد تميمي آمدي، غرر الحكم، انتشارات دانشگاه تهران، 1373، ج 4، ص 315.
5. فيض كاشاني، محسن، المحجة البيضاء، دفتر انتشارات اسلامي 1342، ج 1، ص 388.
6. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج 84، ص 233، بيروت، دار الاحياء التراث العربي.
7. فيض كاشاني، محسن، المحجة البيضاء،‌ دفتر انتشارات اسلامي 1342، ج 8، ص 131.
8. عزيزي تهراني، علي اصغر، حضور قلب در نماز، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، 1375، ص 108.


ادامه مطلب


[ سه شنبه 18 اسفند 1394  ] [ 7:17 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

چرا نماز برانسان واجب شد

چرا نماز برانسان واجب شد

http://file.tebyan.net/a433b6090c/vdd.jpg

1- قرب معنوى
یکى از آثار بسیار مهم نماز قرب به خداوند است. این اثر روح عبادت و نماز را تشکیل مى‏دهد و یکى از آیات قرآن هدف آفرینش انسان عبادت بیان شده است (1) که حکایت گر بعد معنوى نماز و اهمیت آن است، امام على(ع) فرمود: «الصلوة قربان لکل تقى (2)، نماز وسیله تقرب هر پرهیز کارى به خداوند است». در برخى از روایات از نماز به عنوان معراج مؤمن یاد شده که اشاره به آثار معنوى آن مى‏باشد.
2 - یاد خدا و آرامش روانى
در قرآن آمده است: «اقم الصلوة لذکرى(3)، نماز را بر پا دار تا به یاد من باشى».
یکى از نویسندگان در تفسیر این آیه مى‏نویسد: «روح واساس و هدف و پایه و مقدمه و نتیجه و بالاخره فلسفه نماز همان یاد خدا است. همان «ذکر اللَّه» است که در آیه فوق به عنوان برترین نتیجه بیان شده است» (4) ذکر و یاد خداوند نقش تعیین کننده در آرامش روانى دارد. نماز به عنوان ذکر خدا به انسان‏هاى نماز گذار آرامش مى‏دهد، «ألا بذکر اللَّه تطمئن القلوب(5)، آگاه باشید یاد خدا مایه اطمینان است».
3 - عامل باز دارنده از گناه
یکى از آثار مهم نماز جلوگیر از گناه است: «إنّ الصلوة تنهى عن الفحشا و المنکر»(6) طبیعت نماز از آن جا که انسان را به یاد خدا نیرومندترین عامل بازدارنده یعنى اعتقاد به مبدأ و معاد مى‏اندازد، داراى اثر بازدارندگى از فحشا و منکر است. انسان که به نماز مى‏ایستد و تکبیر مى‏گوید، خدا را از همه چیز بالاتر مى‏شمرد... بدون شک در قلب و روح چنین انسانى، جنبشى به سوى حق و حرکت به سوى پاکى و جهشى به سوى تقوا پیدا مى‏شود...»(7)
4 - گناه زدایى
یکى از آثار بسیار مهم نماز گناه زدایى است. نماز وسیله شستشو از گناهان و مغفرت و آمرزش الهى است(8). پیامبر(ص) از یاران خود سؤال کرد: اگر بر در خانه یکى از شما نهرى از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهید، آیا چیزى از آلودگى و کثافت در بدن او مى‏ماند؟ در پاسخ عرض کردند، نه. حضرت فرمود: نماز درست همانند این آب جارى است. هر زمان که انسان نماز مى‏خواند، گناهانى که در میان دو نماز انجام شده است، از بین مى‏رود.»(9)
5 - غفلت زدایى‏
بزرگ‏ترین مصیبت براى رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کنند و غرق در زندگى مادى و لذائذ زودگذر گردند، اما نماز به حکم این که در فواصل مختلف در هر شبانه روز پنج بار انجام مى‏شود، مرتباً به انسان اخطار مى‏کند و هشدار مى‏دهد و هدف آفرینش او را خاطر نشان مى‏سازد... و این نعمت بزرگى است که انسان وسیله‏اى در اختیار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه به او بیدار باش گوید.(10)
6 - تکبر زدایى‏
یکى از عوامل مهم تکبر زدایى نماز است، زیرا انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پیشانى بر خاک در برابر خدا مى‏گذارد و خود را ذره کوچکى در برابر عظمت او مى‏بیند، از این رو پرده‏هاى غرور و خودخواهى را کنار مى‏زند. از این رو على(ع) بعد از بیان فلسفه عبادت، یکى از آثار نماز را تکبر زدایى بیان نمود: «خداوند ایمان را براى پاکسازى انسان ها از شرک واجب کرده است و نماز را براى پاکسازى از کبر»(11)
7 - عامل پرورش فضائل اخلاقى
نماز روح اخلاص و خداباورى را در انسان افزایش مى‏دهد و نتیجه آن پرورش فضایل اخلاقى است. انسان با نماز خواندن خود را از جهان محدود ماده و چهار دیوار طبیعت بیرون مى‏برد و به ملکوت آسمان‏ها دعوت مى‏کند و با فرشتگان هم صدا مى‏شود و خدا را درهمه حال حاضر و ناظر مى‏داند.
8 - همگرایى
علاوه بر آثار مذکور که معمولاً آثار نماز محسوب مى‏شودند، یکى از آثار مهم اجتماعى و سیاسى نماز، همگرایى است. برگزارى نماز جمعه و جماعت، وحدت مسلمانان را به نمایش مى‏گذارد. زیرا مسلمانان با صفوف فشرده در کنار هم قرار گرفته و با اوضاع سیاسى و اجتماعى جهان آگاهى پیدا مى‏کنند. خطیب جمعه با بیان احکام و طرح مسایل سیاسى و اجتماعى به نمازگزاران رشد سیاسى مى‏دهد. شاید به خاطر آثار مهم نماز جمعه و جماعت است که در آموزه‏هاى دینى به این دو فریضه اهمیت خاصى داده شده است.(12) پیامبر اسلام(ص) فرمود:
«خداوند نماز جمعه را بر شما واجب کرده است. هر کس آن را در حیات من یا بعد از وفات من به سبب کم اهمیتی یا انکار ترک کند، خداوند او را پریشان مى‏کند و به کار او برکت نمى‏دهد. بدانید نماز او قبول نمى‏شود، بدانید زکات او قبول نمى‏شود، بدانید حج او قبول نمى‏شود،..، تا از این کار توبه کند...»(13)
9 - نفى طاغوت و ایستاگى در مقابل ستم‏
انسانى که فقط خداوند را عبادت نماید در مقابل او سر تعظیم و تسلیم فرود آورد، هر چه غیر خداوند است، براى او حقیر و کوچک مى‏شود و کسى نمى‏تواند با ظلم و ستم بر او چیره شود. در مقابل گردنکشان و ظالمان سر تسلیم فرود نمى‏آورد و با طاغوت کنار نمى‏آید. خداوند این مسئله را یکى از اهداف بعثت پیامبر(ص) دانسته است: « میان هر امتى، پیامبرى را مبعوث کردیم تا خداوند را عبادت نمایید و از طاغوت (هر چه در مقابل خدا است) پرهیز کنید.(14)
پى نوشت‏ها:
1. .ذاریات(51)، آیه 56.
2. .نهج البلاغه، نشر موسسه امیر المومنین قم 1370 ش کلمات قصار، 136، و نیز : ر،ک : ناصر مکارم تفسیر نمونه، نشر دار الکتب الاسلامیه تهران بی تا ج 16، ص 292.
3. .طه(20)، آیه 14.
4. تفسیر نمونه، ج 16، ص 289.
5. .رعد(13)، آیه 28.
6. .عنکبوت (29)، آیه 45.
7. تفسیر نمونه، ج 16، ص 284.
8. همان، ص 290.
9. کلینی، وسایل الشیعه، نشر الاحیا التراث العربی بیروت 1412 ق ج 3، ص 7.
10. تفسیر نمونه، ج 16، ص 290 - 291.
11. نهج البلاغه، کلمات قصار 252.
12. جمعه (62) آیه‏ى 9، تفسیر نمونه، ج 24، ص 125 .
13. وسایل الشیعه، ج 5، ص 7.
14. نحل (16)، آیه 36.


ادامه مطلب


[ یک شنبه 16 اسفند 1394  ] [ 9:00 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

روش کمک گرفتن از نماز

روش کمک گرفتن از نماز

38407850878546020845.jpg

انسان در زندگی مادی بدون تردید در تنگنا قرار می‏گیرد، امكانات و توان انسان محدود است و با مشكلات بسیار، بدون پشتوانه نمی‏توان زندگی كرد. آنان كه مادی می‏اندیشند، فقط به پشتوانه‏های مادی فكر می‏كنند، ولی آنان كه الهی فكر می‏كنند پیوسته با پشتوانه‏های معنوی خود را از بن بست می‏رهانند. از این دست پشتوانه‏ها، نماز است. نماز، جلوه برجسته یاد خداست و «دل آرام گیرد ز یاد خدای «أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»1

«وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ 2؛ از صبر و نماز یاری جویید (و با استقامت و كنترل هوس‏های درونی و توجه به پروردگار نیرو بگیرید) و این كار جز برای خاشعان سنگین است.» بر این اساس است كه در روایات فراوانی آمده است كه وقتی پیامبر اکرم یا امام علی(علیهماالسلام) با مشكلی رو به رو می‏شدند به نماز روی می‏آوردند.(3) امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: مستند این كار همین آیه شریفه است.(4)

از حضرت امام صادق(علیه‌السلام) نقل شده است كه فرمود: چه مانعی دارد وقتی كه با غمی از غم‏های دنیا رو به رو می‏شوید؛ وضو گرفته به مسجد بروید، دو ركعت نماز بخوانید و در نماز دعا كنید، زیرا خداوند دستور داده: «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ .»(5)

و بی‏تردید استوارترین پشتوانه در زندگی همین است و بس، دیگر پشتوانه‏ها سست است و غیر قابل اعتماد:

«مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاء كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنكَبُوتِ لَوْ كَانُوا یَعْلَمُونَ 6؛ كسانی كه غیر از خدا را اولیا خود برگزیدند، همچون عنكبوت‏اند كه خانه‏ای برای خود انتخاب كرده و سست‏ترین خانه‏ها خانه عنكبوت است؛ اگر می‏دانستند!»

«هر حیوان و حشره‏ای برای خود خانه و لانه‏ای دارد اما هیچ یك از این خانه‏ها به سستی خانه عنكبوت نیست. اصولاً خانه باید دیوار، سقف، و دری داشته باشد و صاحب آن را از حوادث حفظ كند، طعمه و غذا و نیازهای او را در خود نگه دارد، بعضی خانه‏ها سقف ندارند، اما لااقل دیواری دارند یا اگر دیوار ندارند سقف دارند، اما لانه عنكبوت كه از تعدادی تارهای بسیار نازك ساخته شده نه دیواری دارد، نه سقفی، نه حیاطی و نه دری. اینها همه از یك سو .

از سوی دیگر مصالح آن به قدری سست و بی‏دوام است كه در برابر هیچ حادثه‏ای مقاومت نمی‏كند، اگر نسیم ملایمی بوزد تار و پودش را در هم می‏ریزد. اگر چند قطره باران بر آن ببارد آن را متلاشی می‏كند. كمترین شعله آتش به آن برسد، نابودش می‏سازد، حتی اگر گرد و غبار بر آن بنشیند، پاره پاره می‏شود و از سقف خانه آویزان می‏گردد. معبودهای دروغین این گروه نه سودی دارد و نه زیانی نه مشكلی را حل می‏كند و نه در روز بیچارگی پناهگاه كسی هستند.»  7  آری فقط او پناه‏گاه است و بس!

پی نوشت ها:

1- رعد (13)، آیه28.

2- بقره(2)، آیه45

3- مجمع البیان، ج1 ـ 2، ص217.

4- فروع كافی، ج3، ص480.

5- تفسیر مجمع البیان، ج1 ـ 2، ص217.

6- عنكبوت(29)، آیه 41.

7- تفسیر نمونه، ج16، ص277 و 288.


ادامه مطلب


[ شنبه 15 اسفند 1394  ] [ 5:48 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

آثار و فضايل نماز شب و شب زنده داري ميرزا جواد ملکي تبريزي

آثار و فضايل نماز شب و شب زنده داري ميرزا جواد ملکي تبريزي

06537136581661275486.jpeg

آن چه در فضيلت نماز شب و تهجد رسيده، بسيار است و گمان من آن است که اگر کسي در اين روايات فکر نمايد و به آن ها ايمان داشته باشد هر چند به کمترين درجات ايمان و از جسم سالمي برخوردار باشد، لذت خواب چنين کسي را از نماز شب باز نمي دارد و او راضي نمي شود خود را از اين همه فضيلت، محروم نمايد و با پستي و خسارت و رذائل ديگر که نتيجه ترک نماز شب است آلوده کند؛ چگونه شخص عاقل راضي مي شود خود را از اين همه فضيلت، محروم نمايد و با پستي و خسارت و رذائل ديگر که نتيجه ترک نماز شب است آلوده کند؛ چگونه شخص عاقل راضي مي شود که شرافت مناجات با خداوند ملک جبار و لذت انس با او و لذت درخشش نور او و کرامت هم نشيني با او را به خاطر استراحت چند ساعت از شب، از دست بدهد؟!
و خلاصه اين که رواياتي که از آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) در فضيلت سحرخيزي و نماز شب رسيده است عقل ها را حيران مي کند و از بس که آن فضيلت بزرگ و زياد است باور کردنش مشکل به نظر مي آيد و اگر تصديق اين مطلب مي خواهي پس لازم است به حديثي که از يکي از صديقين نقل شده مراجعه نمايي که خداي متعالي در توصيف نشانه هاي محبانش فرموده يحبهم و يحبونه (1) که آنان کساني اند که خدا آنان را دوست دارد و آن ها نيز او را دوست مي دارند و خداوند مشتاق آن هاست و آنان نيز اشتياق به خدا دارند و خداوند متعال به آن ها نظر مي کند و آنان نيز به خدا نظر مي نمايند و همانا آنان در تاريکي هاي شب براي خدا به سجده مي افتند و با او مناجات مي نمايند و اشک مي ريزند و از محبت او ناله و شکايت به نزدش مي برند. پس همانا همين يک روايت کافي است براي کسي که اهل دل است يا با حضور خاطر گوش فرا مي دهد لمن کان له قلب او القي السمع و هو شهيد(2)
امام صادق (عليه السلام) فرمود: « همانا سه چيز از روح ايمان به شمار مي آيد: نماز شب خواندن، به روزه دار افطاري دادن و ملاقات با برادران »(3)
و در ثواب الاعمال شيخ صدوق از اميرالمومنين (عليه السلام) نقل شده که فرمود: «نماز شب سبب سلامتي بدن و موجب خشنودي پروردگار ـ عزوجل ـ و خود را در معرض رحمت الهي قرار دادن و چنگ زدن به اخلاق پيامبران الهي است».

و در علل الشرايع شيخ صدوق از جابر نقل شده که گفت: از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) شنيدم که مي فرمود: «خداوند متعال حضرت ابراهيم (عليه السلام) را دوست خود نگرفت مگر به خاطر طعام دادن و نماز شب خواندن در حالي که مردم خفته بودند.»(4)
 
و در علل الشرايع از امام صادق (عليه السلام) در معني کلام الهي که فرموده: "ان الحسنات يذهبن السيئات"(5) کارهاي خوب، گناهان را از بين مي برد فرمود: «نماز شب شخص مومن اثر گناه روز او را از بين مي برد».(6)
و در ثواب الاعمال شيخ صدوق از امام صادق (عليه السلام) نقل شده که فرمود: «نماز شب، چهره را زيبا و اخلاق را نيکو و بوي بدن را پاک و خوش و روزي را فراوان و بدهکاري را ادا و هم و غم را برطرف مي سازد و ديده را جلا مي بخشد». (7)
و از کتاب غايات از امام صادق (عليه السلام) نقل شده که راوي گويد: به امام صادق (عليه السلام) عرض کردم: فدايت گردم مرا آگاه ساز که در چه ساعتي بنده به خدا نزديک است و خدا هم به او نزديک است؟ حضرت فرمود:«زماني که بنده در آخر شب به پا مي خيزد در حالي که چشم ها در خوابند، آنگاه به سوي وضو ساختن مي رود و وضوي کاملي مي سازد، سپس در نمازگاه خود به نماز مي ايستد و صورت خود را به سوي خدا متوجه مي کند و هر دو پا را در کنار هم قرار مي دهد و صداي خود را به الله اکبر گفتن بلند مي کند و شروع به نماز مي نمايد پس تعدادي از آيات قرآن را قرائت مي نمايد و دو رکعت نماز مي گزارد و بر مي خيزد تا دو رکعت ديگر را به جاي آورد که ناگهان ندايي از منادي سمت راست عرش از پهنه آسمان به گوش مي رسد که اي بنده اي که پروردگار خود را ندا مي کني همانا نيکي و احسان از پهنه آسمان هم چنان بر سر تو افشانده مي شود و فرشتگان از قدم گاه تو تا پهنه آسمان محيط بر تويند و در اين هنگام خداوند متعال ندا مي دهد: اي بنده من اگر مي دانستي با چه کسي مناجات مي کني، هرگز رويگردان نمي شدي».
و حضرت فرمود:«مبغوض ترين خلق نزد خدا کسي است که به شب، مرداري بيش نيست و به روز هم جز تنبلي چيزي از او بر نمي آيد». (8)
و رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: «بهترين شما صاحبان عقل هستند. عرض شد. يا رسول الله! صاحبان عقل چه کساني اند؟ فرمود: اهل نماز شب هنگامي که مردم در خواب فرو رفته اند.»(9)
از امام سجاد عليه السلام پرسيدند: «چرا اهل نماز شب از بهترين زيبارويان به شمار مي آيند؟ فرمود: براي اين که آنان با پروردگارشان خلوت مي کنند، پس خدا از نور خود به آنها مي پوشاند».(10)
و از امام صادق (عليه السلام) روايت شده که فرمود: «نماز شب موجب خشنودي خداست و دوستي فرشتگان است و سنت پيامبران و نور معرفت و اساس ايمان و آسايش بدن و ناخوشايند شيطان است؛ نماز شب سلاحي است عليه دشمنان و سبب اجابت دعا و قبولي اعمال و برکت در رزق و روزي است؛ و شفيع ميان نماز شب خوان و فرشته مرگ است و چراغ خانه قبر و فرش زير اوست و پاسخي است براي فرشتگان نکير و منکر و تا روز رستاخيز مونس و زائر او در قبر مي باشد؛ پس هنگامي که روز قيامت برپا شد، نماز سايبان او مي گردد و تاج سر و لباس بدنش مي شود و نوري مي شود که پيشاپيش او حرکت مي کند و حجاب و مانعي ميان او و آتش جهنم مي گردد و آن حجتي بين او و خدا مي شود و سبب سنگيني در ترازوي اعمال مي شود و گذرنامه صراط و کليد بهشت خواهد بود؛ براي اين که همانا نماز داراي تکبير و سپاس گزاري و تسبيح گويي و تمجيد و تقديس و تعظيم و قرائت و دعا است». (11)

پي نوشت ها :
 
1ـ سوره مائده آيه 54.
2ـ سوره ق، آيه 37.
3 ـ ر.ک: بحارالانوار 352/74.
4 ـ علل الشرايع 49/1. باب 32، حديث 4.
5 ـ سوره هود (11). آيه 114.
6ـ علل الشرايع 62/2، باب 84، حديث 7.
7 ـ ثواب الاعمال ص 98.
8 ـ بحار الانوار جلد 13 صفحه 354.
9 ـ بحار الانوار جلد 84 صفحه 158.
10 ـ عيون اخبار 282/1.
11 ـ بلدالامين کفعمي، ص 79.

 


ادامه مطلب


[ شنبه 15 اسفند 1394  ] [ 5:48 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]