هيچ وقت از نماز جدا نشويم؟
هيچ وقت از نماز جدا نشويم؟
مقدمه:حضور قلب وتوجه در هر عبادتي مخصوصاً در نماز يكي از مسائلي است كه در آيات و روايات شريف به آن توصيه شده است و حضور قلب را امري ضروري و با ارزش تلقي كردهاند و در مقابل، نماز بدون توجه و حضور قلب مذمت شده است. قرآن كريم در توصيف مؤمنان ميفرمايد:
الّذين هُم في صَلاتِهِم خاشعون(1). كساني كه در نمازشان خاشع هستند و حضور قلب دارند.
از رسول گرامي اسلام روايت است كه: «عبادت كن خداي را چنان كه گويا او را ميبيني. و اگر تو او را نمي بيني او تو را ميبيند».(2)
راههاي كسب حضور قلب و توجه در نماز:راههاي كسب حضور قلب زياد است كه به چند نمونه اشاره ميشود:
1. كنترل حواس ظاهرينمازگزار بايد چشم و گوش خود را كنترل كند و نگاه خود را به محل سجده متمركز كند و توجهي به اطراف نداشته باشد تا توجه بيشتري حاصل گردد. و در شرع مقدس اسلام سفارش شده كه انسان در مقابل تصاوير يا چيزهايي كه جلب توجه ميكنند نماز نخواند و اين كار مكروه است، و شايد كراهت آن به خاطر اين است كه موجب حواس پرتي نمازگزار مي گردد. امام خميني ميفرمايد: مانع حضور قلب در عبادت، تشتّت خاطر و عدم كنترل محركهاي حسي و خارجي ميباشد و اگر چشم و گوش كنترل شود، توجه بيشتري حاصل ميگردد.(3)
2. دوري از گناه و معصيتگناه و معصيت دل را تاريك و تيره ميكند و نورانيت و صفاي دل و روح را ضايع ميگرداند و لذا شما دوست عزيز بايد خود را از معصيت و نافرماني دور كنيد تا حضور معنوي و الهي ايجاد شود و باصفاي دل به ديدار محبوب بشتابد. علي ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «علي قدر قوّة الدّين يكونُ خُلوصُ النيّة». اخلاص و صفاي آدمي به ميزان استحكام دينداري اوست.(4)
3. ياد مرگ و قيامتاز اموري كه در پيدايش حضور قلب مؤثر است ياد مرگ و القاي اين مطلب كه شايد «اين نماز آخرم» است، اگر انسان به فكر مردن باشد و معتقد باشد كه هر لحظه امكان وقوع مرگ هست و شايد اين نماز وداع باشد، نماز را به بهترين وجه به جا ميآورد.
اگر نماز گزار قبل از تكبيرة الاحرام نماز، مرگ خويش و آخرت خويش و ايستادن در عرصههاي محشر را به ياد آورد و فرياد و وحشت همگاني روز رستاخيز را با خود بازگو كند و دلش را متوجه آن كند، در نماز حضور قلب خاصي پيدا خواهد كرد.(5)
امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايند: «هنگامي كه نماز واجب را ميخواني در وقتش بخوان مانند كسي كه نماز وداع ميخواهد و ميترسد ديگر توفيق نماز پيدا نكند».(6)
4. دوري از پرورش و پرستش هواهاي نفسانيآن چه انسان را وادار به خضوع و زانو زدن بر در خانة خلائق مينمايد آرزوها، هواها و محبت دنياست و اگر آرزو محدود گردد و هواها سركوب شود و محبت دنيا مهار گردد، دل به معبود واقعي ميسپارد و در نماز هم دل به عظمت او ميسپارد. آن كس كه حبّ دنيا و رياست و هر چه غيرخداست بر قلب او غالب گردد، تمام حركاتش چنين صفت و نشان غير خدايي را به خود ميگيرد، بنابراين جز اندكي از عبادات و نماز و روزه او ره به سلامت نميبرد و لذا راه رسيدن به اخلاص و حضور دل، بريدن از طمع دنيا و محض آخرت شدن است.(7)
5. اهميت دادن به نمازاز اسباب حضور قلب كه اكثر علما به آن اشاره كردهاند، اهتمام واهميت دادن آدمي به نماز است، چرا كه يكي از امور فطري آن است كه قلب، به امور مهم توجه ميكند، چنان چه در زندگي خود، آن چه براي ما پراهميت و مهم جلوه كند، طريقة برخورد با آن هم جدي است. لذا نماز هم به هر مقدار در نظر نماز گزار مهم جلوه كند، به همان تناسب توجه و حضور قلب در نماز به وجود ميآيد.(8)
خلاصه اين كه انسان براي حضور قلب و توجه قلبي در نماز بايد مسائل زيادي را مد نظر قرار دهد و دل در گرو محبت الهي داشته باشد.
پاورقی:
1. مؤمنون، 2.
2. موسوي خميني، روح الله، آداب نماز، موسسه انتشارات تنظيم و نشر آثار امام خميني، 1370، ص 38.
3. موسوي خميني، روح الله، آداب نماز، موسسه انتشارات تنظيم و نشر آثار امام خميني، 1370، ص 43.
4. عبدالرحمن محمد تميمي آمدي، غرر الحكم، انتشارات دانشگاه تهران، 1373، ج 4، ص 315.
5. فيض كاشاني، محسن، المحجة البيضاء، دفتر انتشارات اسلامي 1342، ج 1، ص 388.
6. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج 84، ص 233، بيروت، دار الاحياء التراث العربي.
7. فيض كاشاني، محسن، المحجة البيضاء، دفتر انتشارات اسلامي 1342، ج 8، ص 131.
8. عزيزي تهراني، علي اصغر، حضور قلب در نماز، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، 1375، ص 108.