من به این دلائل نماز نمی خوانم
من به این دلائل نماز نمی خوانم
دلیل اول: تفکرات انحرافی در نسل جوان
هیچ گاه نا فرمانی خداوند متعال و ترک واجبات و انجام محرمات سبب پاکی دل نخواهد شد بلکه در مقابل سبب می شود که قلب انسان روز به روز تاریک تر شود تا کار به جایی برسد که این تاریکی و سیاهی دل سبب انکار خداوند متعال شود.چنانچه در روایات اسلامی پیرامون گناه ،تعابیر مختلفی در این زمینه وارد شده است.
از تفکرات خطرناکی که متأسفانه امروزه در بین مردم و مخصوصا نسل جوان رواج زیادی پیدا کرده است و برخی با تمسک به آن در صدد شانه خالی کردن از مسۆلیت های مادی و معنوی که بر عهده دارند هستند این تفکر انحرافی است که برای تقرب به خداوند تنها ایمان کافی است و نیازی به عمل نخواهد بود .
تاریخ این تفکر انحرافی را می توان در فرقه «مرجئه» جستجو کرد که از خطرناک ترین طوائف بر ضد امت اسلامی بودند و هدف آنها مباح نمودن تمام امور در اخلاق و عمل بود، چرا که به اعتقاد آنها تنها ایمان و اعتقاد قلبی برای تقرب به خداوند کافی بوده و اعمال و عبادات از هیچ ارزشی برخوردار نیستند. و آنچه سبب نجات انسان می شود ایمان اوست نه اعمال و عبادات او .[اصول الحدیث و احکامه فی علم الدرایه،ص249]
این تفکر که امروزه و در قرن حاضر تنها کلمات آن فرق کرده است، طرفدارانی را به خود اختصاص داده است و برخی از افراد با تمسک به این جمله که برای تقرب به خداوند متعال و بنده خوب بودن تنها پاک بودن دل کافی است از انجام بسیاری از واجبات شانه خالی می کنند و با این حال خود را نیز بنده خداوند معرفی می کنند.
پاسخ:
خداوند متعال با بیان آیات متعددی در قرآن مجید به مبارزه با این تفکر انحرافی پرداخته است و آنچه را سبب موفقیت و خوشبختی انسان در زندگی مادی و معنوی می شود را ایمان به همراه عمل صالح معرفی کرده است:
«إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون»
کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و نماز بر پا داشته و زکات دادهاند، پاداش آنان نزد پروردگارشان براى آنان خواهد بود؛ و نه بیمى بر آنان است و نه اندوهگین مى شوند[البقرة : 277]
علاوه بر آنکه هیچ گاه نا فرمانی خداوند متعال و ترک واجبات و انجام محرمات سبب پاکی دل نخواهد شد بلکه در مقابل سبب می شود که قلب انسان روز به روز تاریک تر شود تا کار به جایی برسد که این تاریکی و سیاهی دل سبب انکار خداوند متعال شود.چنانچه در روایات اسلامی پیرامون گناه ،تعابیر مختلفی در این زمینه وارد شده است.
دلیل دوم: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو
این ضرب المثل از جمله خطرناک ترین ضرب المثل هایی است که برخی از آن به شدت سوء استفاده کرده و انجام محرمات و ترک واجبات در دین را با این کلام کوتاه توجیه می کنند.که در موضوع دلیل تراشی برای ترک نماز ، یکی از دلائل عمده افراد برای ترک این فریضه الهی این است که افراد زیادی در جامعه نماز نمی خوانند و ما نیز می خواهیم همرنگ جماعت شویم.
پاسخ:
خداوند متعال در آیات الهی یکی از اسرار خوشبختی و موفقیت افراد در زندگی فردی و اجتماعی را اجتناب از همرنگ شدن با جماعت فاسد بیان می کند، چرا که با همرنگ شدن با آنها، سیلابی از فساد و تباهی در جامعه جریان پیدا خواهد کرد که دیگر نمی توان مانع آن شد و مسلم است که مسیر این سیلاب به جز دریای هلاکت و گمراهی نخواهد بود و به همین جهت خداوند متعال به پیامبر اکرم می فرماید:
«قُلْ لا یَسْتَوِی الْخَبیثُ
برخی از افراد با تکیه بر این دلیل که ما در گناهان غرق شده ایم و نماز خواندن و نخواندن ما دیگر فائده ای ندارد، مناجات و گفتگو با خداوند متعال را به کلی از زندگی خود حذف می کنند و نا امید از رحمت و مغفرت خداوند متعال در لجن زار گناه و معصیت غوطه ور می مانند
وَ الطَّیِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَکَ کَثْرَةُ الْخَبیثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون : بگو: «پلید و پاک یکسان نیستند، هر چند کثرت پلید[ها] تو را به شگفت آوَرَد. پس اى خردمندان، از خدا پروا کنید، باشد که رستگار شوید.»[المائدة: 100]
دلیل سوم: من در اقیانوس گناه غرق شده ام
برخی از افراد با تکیه بر این دلیل که ما در گناهان غرق شده ایم و نماز خواندن و نخواندن ما دیگر فائده ای ندارد، مناجات و گفتگو با خداوند متعال را به کلی از زندگی خود حذف می کنند و ناامید از رحمت و مغفرت خداوند متعال در لجن زار گناه و معصیت غوطه ور می مانند.
پاسخ:
در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد فردی که مرتکب کارهای زشت و ناپسند می شد و با این حال هرگز راضی به ترک کردن نماز نبود و در اهمیت نماز برای تربیت و اصلاح انسان و نقش آن در بازدارندگی از گناه می فرماید: «نمازش روزگاری او را از زشتکاری باز خواهد داشت و دیری نگذشت که آن مرد توبه کرد.»[بحارالانوار،ج82،ص198]
دلیل چهارم: برای حرف زدن با خداوند راه های زیادی وجود دارد.
این دلیل را نیز می توان از جمله مهمترین ادله برای ترک نماز محسوب کرد، چرا که افرادی که به این دلیل استناد می کنند اعتقاد دارند که نماز تنهاترین راه مناجات با خداوند نیست و برای حرف زدن و مناجات با خداوند راه های متعددی وجود دارد.
پاسخ:
آنچه از آیات و روایات اسلامی به دست می آید این است که نماز تنها راه مناجات و گفتگو با خداوند است چرا که در غیر این صورت باید راه های دیگری نیز در قرآن مجید و روایات برای ما معرفی می شد در حالی که تنها از نماز برای یاد خداوند سخن گفته شده است چنانچه در قرآن مجید خداوند متعال صراحتا می فرماید:
«إِنَّنی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنی وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری: منم، من، خدایى که جز من خدایى نیست، پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار» [طه: 14]
همچنین در روایات اسلامی از نماز اینگونه تعبیر شده است:
امام باقر علیه السلام: «نماز ستون دین است، مثل آن مثل ستون خیمه است که اگر ستون محکم باشد میخ ها و طنابها محکم می مانند و اگر ستون کج شود و بشکند نه میخی استوار می ماند و نه طنابی.»[المحاسن،ج1،ص116]
حال چگونه ممکن است عبادتی که تعابیر متعددی در مورد آن در این زمینه به کار رفته است بتواند جایگزینی بهتر داشته باشد؟ آیا برای خیمه می توان جایگزینی بهتر از ستون و عمود یافت؟
آنچه اشاره شد تنها بخشی از مهمترین ادله برای ترک نماز بود که سعی بر آن بود که پاسخ هایی از آیات الهی در قرآن مجید و همچنین روایات امامان معصوم علیهم السلام بیان شود تا در نتیجه اهمیت این فریضه الهی روشن شود تا برخی از افراد با استناد به دلائل نادرست از موفقیت هایی که در سایه انجام این عبادت حاصل می شود خود را محروم نکنند.
تبیان
ادامه مطلب
تفاوتی معنادار برای تارک نماز
تفاوتی معنادار برای تارک نماز
نماز نه تنها در دنیا به تثبیت عقاید کمک میکند، اثر تثبیتی نماز بر عقاید موجب استواری آنها در هنگام شداید و جلوگیری از تزلزل اعتقادی در فشارهای زندگی دنیوی و اخروی نیز میشود،[1] هر مسافرتی توشهای ویژه خود میطلبد؛[2] نماز توشه سیر اخروی، سلوک معنوی و سفر إلی الله است.[3]
همانگونه که ادای نماز، تأثیرات مثبت اعتقادی را به همراه دارد، ترک نماز نیز مقدمات دوری از خداوند و اولیای الهی را به دنبال میآورد.[4] به جای آوردن نماز، از مهمترین شاخصهای رفتاری مؤمن به شمار میرود؛[5] بنابراین تارک نماز تفاوت عملی خود با کافر را از میان برداشته است،[6] وجود ریشههایی از کفر نظری، زمینه ارتکاب این گناه بزرگ را فراهم میآورد.
این نکته در روایتی از امام صادق(ع) به خوبی بیان شده است، از ایشان سؤال شد که چرا به زناکار، کافر نمیگویند؛ اما تارک نماز را کافر میشمارند، حضرت(ع) در جواب فرمودند: زیرا کسی که مرتکب زنا یا گناه مشابه دیگری میشود، آن گناه را به علت غلبه شهوت انجام میدهد، ولی تارک نماز، نماز را ترک نمیکند مگر به علت کوچک شمردن و بیاهمیتی به نماز، زناکار اگر به زنا روی میآورد به علت لذتی است که از او میبرد، او قصد لذت بردن را دارد؛ ولی کسی که تارک نماز باشد قصد لذت را ندارد، در نتیجه علت کار آن چیزی جز کوچک شمردن نماز و خدا نیست و کوچک شمردن خدا و نماز موجب کفر انسان است![7]
بدین ترتیب میتوان گفت کسی که نماز نمیخواند اعتقاداتش نسبت به خدا از زناکار سستتر است، زناکار ممکن است به خدا اعتقاد داشته باشد؛ اما غلبه شهوت مانع عمل به دستور خدا شود؛ ولی تارک نماز چنان بیایمان یا مبتلا به ضعف ایمان است که حتی بدون اینکه چنین مانعی در پیش داشته باشد، دستور خدا را زیر پا مینهد، بنابراین، ترک نماز شاخصی برای وجود بیماریهای اعتقادی و نشاندهنده نیاز تارک نماز به درمان شناختی است؛ زیرا در میان بیماریهای روحی و امراض نفسانی، کمتر مرضی همچون ترک نماز اثرگذاری منفی در سعادت انسان دارد.[8] توجه به عواقب ترک نماز در دنیا و آخرت و اثرات جبران ناپذیری که بر جسم و روح انسان میگذارد،[9] نقش بسزایی در درمان این بیماری مهلک دارد.
تأثیر نماز و مناسک یومیه بر تحکیم باورها در مشاهدات و مطالعات میدانی نیز تأیید شده است، کلیوفرد گیرتز، جامعهشناسی معاصر است که به سبب مطالعه فراوان و زمانبر درباره اسلام، در میان جامعهشناسان به شهرت رسیده است، او بعد از مطالعات و مشاهدات فراوانی که درباره اسلام انجام داد به این نتیجه رسید که مناسک باورها را تقویت میکند. گیرتز اسلام را در غربیترین نقطه اروپا یعنی مراکش و نیز در شرقی ترین نقطه آسیا یعنی جزایر مالی و جاوه مالزی مطالعه کرد و مدتها برای مشاهد دقیق در بین مردم زندگی کرد و نهایتاً به این دسته بندی رسید که:
«مکانیسم ایجاد کننده ایمان، مناسک است، باور دینی در جریان مناسک ایجاد میشود. ... مناسک هم مفهوم کلی دینی را صورتبندی میکند و هم تکلیف مرجعیتی را مشخص میکند که پذیرش و حتی الزام به پذیرش این مفهوم دینی را توجیه میکند»[10]، بدین ترتیب مناسک دینی نقشی بسزا در تقویت ایمان و باور دینی دارد و پشتوانه مناسبی برای پذیرش باورهای دینی است.
پی نوشت ها:
[1]. امام صادق(ع): «ملک الموت یدفع الشیطان عن المحافظ علی الصلاهو یلقّنه شهاده ان الا اله الا الله و ان محمدا رسول الله فی تلک الحاله العظیمه»؛ فرشته مرگ، شیطان را از کسی که بر نماز محافظت داشته، میراند و او در آن شرایط سخت و دشوار به نمازگزار شهادت بر توحید و نبوّت را تلقین و تفهیم میکند.(شیخ صدوق، من لایحضرهالفقیه، ج ۱، ص ۱۷۹)
[2]. امام باقر(ع) فرمودند: قَامَ أَبُوذَرٍّ عِنْدَ الْکَعْبَةِ فَقَالَ أَنَا جُنْدَبُ بْنُ سَکَنٍ فَاکْتَنَفَهُ النَّاسُ فَقَالَ «"لَوْ أَنَّ أَحَدَکُمْ أَرَادَ سَفَراً لَاتَّخَذَ فِیهِ مِنَ الزَّادِ مَا یُصْلِحُهُ فَسَفَرُ یَوْمِ الْقِیَامَةِ أَمَا تُرِیدُونَ فِیهِ مَا یُصْلِحُکُمْ؟!»، فَقَامَ إِلَیْهِ رَجُلٌ فَقَالَ أَرْشِدْنَا فَقَالَ «صُمْ یَوْماً شَدِیدَ الْحَرِّ لِلنُّشُورِ وَ حُجَّ حَجَّةً لِعَظَائِمِ الْأُمُورِ وَ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ فِی سَوَادِ اللَّیْلِ لِوَحْشَةِ الْقُبُور»؛ اباذر در مقابل خانه کعبه به پا ایستاد و گفت: مردم من جندب بن سکن هستم، اطرافش را گرفتند، گفت: اگر شما سفرى در پیش داشته باشید هر چه زاد و توشه لازم باشد تهیه میکنید، براى سفر قیامت نمیخواهید زاد و توشه بردارید، یک نفر از میان جمعیت گفت: ما را راهنمایى کن. گفت: روز گرم روزه بدار براى روز قیامت و حج انجام ده براى کارهاى مهم و دو رکعت نماز در دل شب بخوان براى وحشت قبر.(مجلسى، بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۴۴۴)
[3]. پیامبر(ص): «الصلاة... زَادُ الْمُؤْمِنِ مِنَ الدُّنْیَا لِلْآخِرَة»؛ هر کس نماز را عمداً ترک کند از ذمّه خدا و رسول و امانشان بیزارى جسته است.(حسین بن محمد تقى، نورى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۳، ص۷۷)
[4]. رسول خدا(ص): «مَنْ تَرَکَ الصَّلَاةَ مُتَعَمِّداً فَقَدْ بَرِئَ مِنْ ذِمَّةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ذِمَّةِ رَسُولِهِ»؛ هر کس نماز را عمداً ترک کند از پیمان و امان خدا و رسول و بیزارى جسته است.(شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۵۶۴)
[5]. رسول خدا(ص): «خَیرُ الدُّنیا وَالآخِرَةِ فِی الصَّلاةِ و بِها یَتَبَیَّنُ الکافِرُ مِنَ المُؤمِنِ وَ المُخلِصُ مِنَ المُنافِقِ»؛ خیر دنیا وآخرت در نماز است. بهسبب این است که مؤمن از کافر و مخلص از منافق شناخته میشود.(تاج الدین، جامع الأخبار، ص ۷۳)
[6]. رسول خدا(ص): «مَا بَیْنَ الْکُفْرِ وَ الْإِیمَانِ إِلَّا تَرْکُ الصَّلَاةِ»؛ فاصلهای بین کفر و بندگى، جز ترک نماز نیست(شیخ صدوق، ثواب الأعمال وعقاب الأعمال، ص ۲۳۱).
[7]. عَنِ ابْنِ صَدَقَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ وَ سُئِلَ مَا بَالُ الزَّانِی لَا تُسَمِّیهِ کَافِراً وَ تَارِکُ الصَّلَاةِ قَدْ تُسَمِّیهِ کَافِراً وَ مَا الْحُجَّةُ فِی ذَلِکَ قَالَ لِأَنَّ الزَّانِیَ وَ مَا أَشْبَهَهُ إِنَّمَا یَفْعَلُ ذَلِکَ لِمَکَانِ الشَّهْوَةِ وَ إِنَّهَا تَغْلِبُهُ وَ تَارِکُ الصَّلَاةِ لَا یَتْرُکُهَا إِلَّا اسْتِخْفَافاً بِهَا وَ ذَلِکَ أَنَّکَ لَا تَجِدُ الزَّانِیَ یَأْتِی الْمَرْأَةَ إِلَّا وَ هُوَ مُسْتَلِذٌّ لِإِتْیَانِهِ إِیَّاهَا قَاصِداً إِلَیْهَا وَ کُلُّ مَنْ تَرَکَ الصَّلَاةَ قَاصِداً إِلَیْهَا فَلَیْسَ یَکُونُ قَصْدُهُ لِتَرْکِهَا اللَّذَّةَ فَإِذَا انْتَفَتِ اللَّذَّةُ وَقَعَ الِاسْتِخْفَافُ وَ إِذَا وَقَعَ الِاسْتِخْفَافُ وَقَعَ الْکُفْرُ.(شیخ کلینى، الکافی، ج۲، ص ۳۸۶)
[8]. چنانچه در روایت آمده باطل کننده دیگر اعمال انسان است: «عَنْ عُبَیْدِ بْنِ زُرَارَةَ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِj عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلّ «وَ مَنْ یَکْفُرْ بِالْإِیمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ»، قَالَ: تَرْکُ الصَّلَاةِ الَّذِی أَقَرَّ بِهِ. قُلْتُ: فَمَا مَوْضِعُ تَرْکِ الْعَمَلِ حِینَ یَدَعُهُ أَجْمَعَ. قَالَ: مِنْهُ الَّذِی یَدَعُ الصَّلَاةَ مُتَعَمِّداً لَا مِنْ سُکْرٍ وَ لَا مِنْ عِلَّةٍ»؛ عبید بن زراره میگوید: در مورد آیه «کسی که بعد از ایمان کافر شود عملش نابود میشود»، از امام صادق(ع) سؤال کردم منظور چیست؟ حضرت(ع) فرمودند: ترک نمازی که با اسلام به وجوب آن اقرار کرده است. گفتم: پس تکلیف کسی که همه واجبات را ترک کند چه میشود؟ حضرت فرمود: کسی هم که بدون علت و بدون اینکه مست باشد، نماز را عمدا ترک میکند، از همین قبیل است (گویا همه اعمال واجب را ترک کرده است). (المحاسن، ج۱، ص ۷۹۰)
[9]. حضرت فاطمه(س) از پدر بزرگوارشان پرسیدند: ای پدر جان! سزای مردان و زنانی که نماز را سبک بشمارند، چیست؟ پیامبر(ص) فرمودند: ای فاطمه(س)، هر کس ـ چه مرد و چه زن ـ نمازش را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده مصیبت گرفتار میکند: شش گرفتاری در سرای دنیا، و سه گرفتاری هنگام مرگ، و سه گرفتاری در قبرش، و سه گرفتاری در قیامت هنگام بیرون آمدن از قبر.
مصیبتهایی که در دنیا بدان مبتلا میشود: ۱. خداوند، خیر و برکت را از عمر او برمیدارد؛ ۲. خداوند، خیر و برکت را از روزیاش برمیدارد؛ ۳. خداوند عزّوجلّ نشانه صالحان را از چهره او محو میفرماید؛ ۴. در برابر اعمالی که انجام داده پاداش داده نمیشود؛ ۵. دعای او به سوی آسمان بالا نمیرود و مستجاب نمیشود؛ ۶. هیچ بهرهای در دعای بندگان شایسته خدا نداشته و مشمول دعای آنان نخواهد بود.
و مصائبی که هنگام مرگ به او میرسد: ۱. با حالت خواری و زبونی جان میدهد؛ ۲. گرسنه میمیرد؛ ۳. تشنه جان میسپارد، به گونهای که اگر آب تمام رودخانههای دنیا را به او بدهند، سیراب نگشته و تشنگیاش برطرف نخواهد شد.
مصیبتهایی که در قبرش بدان گرفتار میشود: ۱. خداوند فرشتهای را بر او میگمارد تا او را در قبر نگران و پریشان کرده و از جایش برکند؛ ۲. خداوند گور را بر او تنگ میگرداند؛ ۳. قبرش تاریک میشود.
مصائبی که در روز قیامت، هنگام بیرون آمدن از قبر، بدان مبتلا میشود: ۱. خداوند فرشتهای را بر او میگمارد تا در حالی که مردم به او مینگرند، او را به رو بر زمین بکشد؛ ۲. سخت از او حساب میکشند؛ ۳. خداوند هرگز نظر رحمت به او نکرده، از بدیها پاکیزهاش نمیگرداند، و برای او عذاب دردناکی خواهد بود.(مجلسی، بحارالأنوار، ج۸۰، ص۲۲)
[10]. ملکم همیلتون، جامعهشناسی دین، ص۲۷۰.
ادامه مطلب
کسی که کاهل نماز باشد، عاقبت بخیر نمیشود
کسی که کاهل نماز باشد، عاقبت بخیر نمیشود
جوانها! به نماز خیلی اهمیت دهید. کسی که کاهل نماز باشد، عاقبت بخیر نمیشود. نه اینکه نماز نخواند که او کافر است و کفر عملی دارد بلکه نماز میخواند اما کاهل در نماز است و سهل انگار در نماز است و این خیلی خطرناک است و قرآن میفرماید: «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ ، الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ»
وای به کسی که نماز را سبک بشمارد. بنابراین از همه تقاضا دارم به نماز اهمیت دهید تا خدا به شما کمک کند و این حرفهای من که اهل معرفت روی آن خیلی پافشاری دارند و البته عمل هم دارند، شما هم بیابید و شما هم اهل دل شوید و انشاء الله رابطه با خدایتان محکم شود و بشوید مصداق «أحسن المخلوقین».
توصیه های آیت الله مظاهری به جوانان
ادامه مطلب
بيزاري از تارك الصلوة

امام صادق عليه السلام فرمود: مردي پيش رسول خدا صلي الله عليه و آله آمد و عرض كرد: يارسول الله! مرا نصيحتي بفرماييد، حضرت فرمود: نماز را عمداً رها مكن، زيرا كسي كه عمداً نماز را ترك كند ملت اسلام از او بيزار است.
ادامه مطلب