حضور قلب

حضور قلب

 28365989613195527627.jpg

همه در این اندیشه بودند که این کار بزرگ را چگونه باید انجام داد. هر لحظه ممکن بود تیر در پای امام، باعث جراحت بیشتری شود و خون ریزی، خطری برای امام ایجاد کند. حالا همه نزدیکان امام بر آن بودند تا تیری را که در جنگ صفین به پای امام اصابت کرده بود و به دلیل شدت درد، کسی تا به حال نتوانسته بود آن را خارج کند، از پای ایشان بیرون بیاورند. همه می دانستند که در حالت عادی، امکان چنین کاری وجود ندارد؛ زیرا برای خارج کردن این تیرامام باید درد بسیاری را تحمل می کرد. یکی از یاران امام که از این وضعیت بسیار پریشان بود، نزد امام حسن علیه السلام رفت تا با یکدیگر چاره ای بیندیشند. امام حسن علیه السلام به خوبی می دانست که پدرش تنها، هنگام نمازاست که گویی از این دنیا خارج می شود. بنابراین، شاید تنها چاره این بود که در هنگام نماز که مولا علی علیه السلام غرق در راز و نیاز با پروردگار است، تیر را از پای او خارج کنند. همه منتظر ماندند تا هنگام نماز فرا رسد.پس از آنکه امام، در محراب به نماز ایستاد، یارانش تیر را از پای مبارکشانبیرون آورند. هیچ کدام از آنها حتی کوچک ترین اثری از درد در وجود امام ندیدند و امام حتی متوجه آنها نشد. پس از پایان نماز، امام تازه جمعیت را دید و بعد خونی که از پایشان جاری بود. تازه متوجه شده بود که تیر در حال نماز از پایشان خارج شده است.1


1. محمد تقى جعفرى تبریزى، عرفان اسلامى، تهران، مؤسسه نشر کرامت، 1376، ص 50.





[ سه شنبه 26 خرداد 1394  ] [ 10:56 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]