مراتب هفت گانه ذكر ونماز

مراتب هفت گانه ذكر ونماز

80794161683212391464.jpg;


1  ـ ذكر يا صلات بدنى: زبان وبقيه اعضا وجوارح با طهارت وادب وتحت فرمان حق، اجزاء و اركان نماز را به جاى آورند.

2 ـ ذكر يا صلات نفس: نفس تحت فرمان عقل وعالَم اله، با رغبتى صادق با تفكّر وعلم وعمل، مراتب تخليه، تجليه، تحليه وفنا را طى كند تا «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكّيها»(1)، تحقق يابد؛ يعنى رستگار شد هر كس جان خود را پاك داشت.

3 ـ ذكر يا صلات قلب:

پاسبان حرم دل شده‏ام شب همه شب *** تا در اين پرده جز انديشه اونگذارم

"حافظ"

قلب مقام حضور وسير در اسما وصفات وتفكّر در عالم ملكوت ومطالعه عالم جبروت وجاى حبّ اللّه والهام و وحى وبه فرمايش صادق آل محمد (صلّى الله عليه وآله وسلّم): «القَلبُ حَرَمُ اللّه فلا تُسكِنْ حَرَمَ اللّهِ غيرَاللّه»(2)؛ يعنى قلب حَرَم خداست، پس بيگانه را در حرم خدا جاى مده.

پس قلب سليم به مقام تسليم ورضا رسيده كه، هر چه آن سلطان كند نيكو بُوَد ودر مقام صدق وصفا در نماز وذكر خداست وغير از او نمىشناسد. پس بنده با اين ذكر به فناى در حق رسيده وشاهد اوست.

4 ـ ذكر يا صلات سرّ: كه مقام مناجات وراز گفتن با خداى خويش است. كه مُصَلّى در مقام سِرّ به رؤيت ولقاء رسيده، قال النّبى (صلّى الله عليه وآله وسلّم): «لوعَلِمَ المُصَلّى مَن يُناجى ما التفت»؛ پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمود: اگر نمازگزار مىدانست با كه مناجات مىكند، چنان محو بود كه رونمىگرداند؛ يعنى از خود وماسوى سفر كرده تا به فناى فى اللّه رسيده، تا به سفر دوم سير در اسما وصفات مشرّف گشته وبا شهود، ذمايم اخلاق را محوكرده ومتحقّق به اخلاق اللّه شده وبقاى حقّانى يافته، دگر دل از دلبر نتواند گرفت.

5 ـ ذكر يا صلات روح: كه مصلّى با شهود در مقام روح كه وادى مقدس است، «نفخت فيه من روحى» كه ذكرِ روح با شهود حضرت حق در اين وادى مقدّس، از كثرت اسما ومظاهرش گذشته، دويى رفته وبه وحدت رسيده: «ذكر الروح بالتفريد والمحبّة؛ فَاذْكُرونى بِالتَفريدِ والمَحَبّة، أَذْكُركم بِالتَوحيد والقُرْبةِ والحِيْرة».

ز بس بستم خيال تو تو گشتم پاى تا سر من *** تو آمد رفته رفته، رفت من آهسته آهسته

6 ـ ذكر يا صلات خَفى: (به فرمايش استادم جناب حسن زاده آملى روحى فداه:) انسان داراى يك كانال سرّى است بين خود وخداى خود، كه هيچ كس بدان آگاه نيست وتمام اسرار ومناجات پنهانى اش از اين كانال سرّى ردّ و بدل مىشود و رزق معنوى اونيز از اين كانال سرّى جارى است. آب زلال ومائده آسمانى از اين كانال است، اگر از هر آلودگى پاكش نگاهدارند، همه طيّبات است، مثل روزى رُسُل اللّه كه مىخورند وبه عمل صالح تبديل مىشود: «يا أيُها الرُسل كُلُوا مِنَ الطَيّبات وَاعْمَلوا صالِحا»(3).

بعضى از اهل معرفت اين كانال را اسم اعظم خدا دانستند كه مصلّى به شهود غيبِ (وهو الباطن) رسيده، لااله الاّ هو وصلاتش باطنى واز اين كانال است.

7 ـ ذكر ذات احدى در مقام فناى عبد و بقاى باللّه: صلات حقّانى در اين مقام رخ مىدهد كه مصلى هيچ نمىبيند، حتى خود ونمازش را و شاهد ذات احدى است ونماز در اين مقام، ذكرُاللّه اكبر است كه حق خود ذاكر است وخود مذكور؛ لا هو إلاّ هو.

لقَد كُنتُ دَهرا قَبل أَن تُكشف الغِطاء *** إِخالك إِنى ذاكر لَكَ شاكرٌ

فَلمَّا تَجَلّى اللّيلُ أَصْبَحْتُ موقنا *** بِأَنّكَ مذكُورٌ وذكرٌ وذاكر؛

خدايا روزگارى كه در حجاب ظلمت بودم، گمان مىكردم كه من ذاكر و شاكر توام، ولى وقتى حق در اين ظلمتكده تجلّى كرد، شبم به صبح صادقِ شهود، مبدّل شد و دانستم كه، ذكر و ذاكر و مذكور همه تويي؛ يعنى تو تجلّى مىكنى و قلب و سرّ به تصرّف تو ذاكر تواند وچشم بنده كه عين اللّه است جز تو نمىبيند و زبان بنده كه به طهارت رسيد، جز وصف جمال دوست نمىداند.

واين مراتب هفت گانه، همه مراتب وجود است وقرآن وانسان وذكر(4).

(1). شمس (91) آيه 9.
(2). بحار الانوار، ج 70، ح 27؛ جامع الاخبار، ص 28.
(3). مؤمنون (23) آيه 51.
(4). مستدرك الوسائل، ج 1، ص 404؛ تفسير منسوب به شيخ اكبر، ج 1، ص 642 وج 2، ص 248 و واردات قلبى.





[ جمعه 26 تیر 1394  ] [ 6:31 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]