خاطره‏ اى از شیخ رجبعلى خیاط

خاطره‏اى از شیخ رجبعلى خیاط

84902396167411661340.jpg;

 آقاى سید قاسم شجاعى از مبلغین توانا و موفق مجالس مذهبى در خاطرات خود آوده است:
من از نوجوانى به سخنرانى و روضه خوانى در محافل دینى و مذهبى اشتغال داشتم و لحن و سخن گرم من موجب شده بود که به مجالس زیادى دعوت شوم. از جمله روزهاى هفتم ماه به منزل جناب مرحوم آقاشیخ رجبعلى خیاط نرسیده به بازارچه، بعد از کوچه سیاهها می ‏رفتم. از پله ‏ها بالا مى‏رفتیم و در منزل ایشان براى خانم‏ها روضه مى‏خواندیم. اتاق جناب شیخ هم طبقه پائین آن قرار داشت. روزى بعد از اتمام منبر به طبقه پائین آمدم و براى اولین بار با جناب شیخ برخورد کردم، کلاههائى دستش بود و گویا عازم بازار بود، سلام کردم، یک نگاه به صورت من کرد و فرمود: پسر پیغمبر و نوکر امام حسین(ع) نمازش تا الآن نمى‏ماند!!
(در آن هنگام من سیزده ساله بودم) گفتم: چشم، در حالتى که دوساعت به غروب مانده بود و آن روز مهمان بودم و تا آن ساعت نمازم را نخوانده بودم. امّا آن مرد الهى به محض اینکه به صورتم نگاه کرد این حالت را در من دیده و گوشزد فرمود.(1) و این یادآور سخن امام صادق(ع) است که فرمود: فضل الوقت الاوّل على الآخر کفضل الآخرة على الدّنیا؛(2) برترى نماز اول وقت بر آخر وقت، همانند برترى آخرت بر دنیاست.

1. کیمیاى محبت، ص 225.

2. ثواب الاعمال، ص 36.





[ جمعه 26 تیر 1394  ] [ 7:11 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]